۴-۱- کلیات
به آورده هریک از شرکا به شرکت یا مقداری از سرمایه شرکت که به هریک از شرکای تعلق دارد، «سهمالشرکه» میگویند.[۶۷]
ماهیت سهام و سهمالشرکه یکی است. در واقع در ماهیت تفاوتی بین سهم در شرکتهای سهامی و سهمالشرکه نمیباشد.
سهمالشرکه در خصایص تفاوتهایی با سهام دارد. در خصوص سهام سند یا ورقهی سهم صادر میشود ولی برای سهمالشرکه چنین سندی صادر نمیشود. در واقع سهم الشرکه نمیتواند به شکل اوراق تجارتی قابل انتقال بانام یا بینام، درآید. هر دو قابلیت انتقال دارند ولی در سهام اصل بر امکان انتقال است ولی در خصوص سهمالشرکه اصل بر عدم امکان انتقال است، مگر در صورت حصول شرایطی که قانونگذار تعیین کردهاست. این امر نتیجه شخصی بودن حق شریک در شرکتهای شخص است که در ادامه به بیان این خصیصه پرداخته میشود.
اصل بر عدم تقسیم سرمایه به سهام در شرکتهای شخص و شرکت با مسئولیت محدود میباشد. در نتیجه این ویژگی سهمالشرکه جنبه شکلی ندارد و قابلیت تجزیه نیز در مورد آن امکان ندارد. سهمالشرکه میتواند به صورت غیرنقدی باشد، در نتیجه قابلیت تقویم نسبت به آن وجود دارد.
(به دلیل این که در شرکتهای شخص، مبنای مسئولیت و حقوق و تعهدات شرکا، شخصیت شرکاست و نه آورده آن ها، به بررسی حقوق و تعهدات ایشان پرداخته نمیشود).
سهم الشرکه حق شخصی است؛ از خصایص شرکتهای شخص اهمیت اساسی شخصیت و اعتبار شخصی شرکا است و قرارداد شرکت قائم به شخص شرکا است. این خصیصه به حق شریک در شرکت نیز جنبه شخصی داده و آن را قائم به شخص شریک کردهاست. نتیجه شخصی بودن حق شریک در شرکت این است که شریک نمیتواند بدون رضایت شرکای دیگر از شرکت خارج شود و شخص دیگری را جایگزین خود کند و با فوت یکی از شرکا نیز معمولاً شرکت به پایان میرسد.
از دیگر نتایج شخصی بودن حق شریک در شرکت این است که سهمالشرکه بنابر اصل، غیر قابل انتقال است. البته این اصل ذاتی سهمالشرکه نیست، چون سهمالشرکه یک مال است و هر مالی قابل انتقال است. ولی در انتقال سهمالشرکه محدودیتهای سختگیرانهای پیشبینی شده است .
در واقع دلیل این که در این شرکتها اصل بر عدم انتقال سهمالشرکه است، این است که عنصر شخصی بحدی در این شرکتها مهم است که اگر یکی از شرکا با انتقال مخالفت کند، انتقال نافذ نیست و دلیل این امر این است که مشخص نیست شریک جدید مورد اطمینان و اعتماد سایر شرکا هست یا خیر. ولی در شرکتهای سهامی، شخصیت شرکا در درجه اول اهمیت نیست و آنچه ملاک اعتبار است، سرمایه شرکا است و ورود شریک جدید و خروج شریک سابق، خللی در حیات شرکت ایجاد نمیکند.
«همچنین وجود محدودیتها در انتقال، به دلیل قرارداد شرکت است، زیرا کسی که قرارداد شرکت را منعقد میکند به طور ضمنی متعهد میشود حق خود در شرکت را به دیگران منتقل نکند، ولی اگر شرایطی که قانون تعیین کرده را رعایت کند، سهمالشرکه قابل انتقال است (شرایط انتقال در صورت قهری و قراردادی بودن متفاوت است) و در صورت عدم رعایت شرایط، انتقال، بیاثر محسوب میشود».[۶۸]
شرایط عمومی انتقال در سهام و سهمالشرکه مشابه میباشد ولی شرایط اختصاصی انتقال را در این فصل مورد بررسی قرار میدهیم.
۴-۲- انواع سهم الشرکه
بر حسب ماده ۹۶ ق.ت در شرکتهای با م محدود دو نوع آورده نقد و غیرنقد داریم. آورده نقدی وجه نقد و آورده غیرنقدی آوردهای است غیر از وجه نقد.
«در مورد آورده نقدی، اقرار مدیر عامل به قبض آن و امضای ترازنامه رسمی توسط ایشان کفایت میکند».[۶۹]
آورده غیرنقدی ممکن است مادی و قابل لمس باشد مثل زمین و … و ممکن است غیرمادی باشد و غیر محسوس که میتواند حق کسب و پیشه و اختراع و … باشد.
۴-۲-۱- نحوه تقویم سهمالشرکهی غیرنقدی
ارزیابی اموال مادی از قبیل ماشینآلات و خانه و … توسط شرکا و با توجه به نرخ روز صورت میگیرد. تقویم سهمالشرکه غیرنقدی مادی به استناد م ۴۷ و ۴۸ ق.ت یا در مورد حق سرقفلی به موجب م ۱۹ قانون موجر و مستأجر تنظیم سندرسمی ضرورت دارد و نیاز به تودیع سند، نزد بانک نیست و صرفاً با اقرار مدیر عامل و امضای او تسلیم شده محسوب میشود.
تنظیم سندرسمی در مورد اموالی که اقتضای تنظیم سندرسمی را میکند، باید سند به نام شرکت تنظیم و به مدیر عامل تحویل داده شود و اما در مورد اموال غیرمادی باید، اموال مذکور توسط شرکا تقویم شود و مورد پذیرش آن ها قرار گیرد و طرف، تعهدات لازم را بسپارد و مدیران با اقرار و امضا قبول نمایند و مبلغ مرقوم در ترازنامه شرکت درج خواهد شد .
در مورد کار چنانچه شریکی نیروی کار خود را به عنوان آورده غیرنقدی ارائه و پیشنهاد نماید، کار او تقویم میشود ولی به عنوان سرمایه نمیتوان آن را در ترازنامه درج نمود، زیرا یک سرمایه بالقوهای است که در آینده کسب خواهد شد.
۴-۳- انتقال سهمالشرکه در شرکت با مسئولیت محدود و شرکتهای شخص
شرکتهای با مسئولیت محدود علیالاصول جزء شرکتهای شخص محسوب نمیشوند ولی به دلیل این که آورده شرکا در این شرکتها نیز مانند شرکتهای شخص به سهم الشرکه تقسیم میشود و نه سهام، انتقال سهمالشرکهی این شرکت را در این فصل و در این بخش مورد بررسی قرار گرفته است.
۴-۳-۱- انتقال سهمالشرکه در شرکت با مسئولیت محدود
۴-۳-۱-۱- تفاوت شرکت بامسئولیت محدود و شرکت سهامی خاص
بر اساس م ۹۴ ق.ت: «شرکت با مسئولیت محدود شرکتی است که بین دو یا چند نفر برای امور تجارتی تشکیل شده و هر یک از شرکا بدون این که سرمایه به سهام یا قطعات سهام تقسیم شده باشد فقط تا میزان سرمایه خود، در شرکت مسئول قروض و تعهدات شرکت است».
بر اساس این م، شرکت با مسئولیت محدود ویژگیهایی دارد:
اول؛ حداقل شرکا در این شرکت دو نفر و حد اکثر مشخص نشده،
دوم؛ برای امور تجاری تشکیل شده باشد،
سوم؛ سرمایه به سهام و یا ورقه سهم تقسیم نمی شود،
چهارم؛ هر شریک به میزان سهمالشرکهی خود ضامن است.
ممکن است گفته شود که این شرکت شبیه به شرکت سهامی خاص است زیرا شرکت سهامی خاص نیز میتوانست حالت خانوادگی یا حرفهای داشته باشد و انتقال سهام در آن محدود شود و شرکا نیز به اندازه سهام خود در شرکت مسئول تعهدات هستند. ولی تفاوت های اساسی بین این دو شرکت وجود دارد که به بیان آن ها پرداخته میشود:
۱- در انتقال سهام شرکت سهامی خاص اصل بر آزادی انتقال است مگر این که انتقال در اساسنامه محدود شود و در شرکت با مسئولیت محدود اصل بر عدم انتقال است و امکان انتقال در صورت کسب حد نصاب اکثریت عددی و سرمایهای شرکا و تنظیم سند رسمی است،
«۲- در شرکت با مسئولیت محدود تعداد شرکا حداقل ٢ نفر و در شرکت سهامی خاص تعداد سهامداران حداقل ٣ نفر میباشند،
٣- در شرکت سهامی خاص حداقل ٣۵% سرمایه باید نقدا در یکی از شعب بانکها تودیع و گواهی مربوطه، ارائه و ۶۵% در تعهد سهامداران باشد ولی در شرکت با مسئولیت محدود باید کل سرمایه تحویل مدیرعامل شرکت شده و مدیرعامل اقرار به دریافت نمایند، البته ارائه گواهی بانکی دال بر انجام این امر ضرورت ندارد،