این قانون به صراحت عنوان صلح را به توافق طرفین نهاده بود؛ امّا در خصوص علّت تغییر واژه « صلح » به «سازش » در قوانین بعدی، گفته شده که :« فرهنگستان ایران که در خرداد ماه ۱۳۱۴ هجری شمسی در تهران تشکیل شد، واژه سازش را در برابر اصطلاح صلح قرار داد . » ( شمس ، ۱۳۹۱ ، ج۳ ، ص۴۹۷ ).
مبحث دوم: پیشینه دینی سازش
در منابع فقهی به نهاد سازش و اصلاح میان طرفین اختلاف، اهمیّت و ارزش ویژه ای داده شده؛ به گونه ای که با مدّاقه در این منابع می توان به این واقعیت دست یافت که، اوّلین و بهترین روش حل اختلاف، سازش و مصالحه بین طرفین است .
در خصوص تشویق مردم به صلح و سازش آیات متعددی در قرآن کریم وجود دارد و همچنین روایات زیادی از معصومین علیهم السّلام نقل شده است که در دو گفتار به شرح آن خواهیم پرداخت .
گفتار اول: پیشینه سازش در آیات
خداوند متعال در قرآن کریم طی آیات متعددی مردم را به صلح، آشتی و پایان دادن به اختلافات رهنمود کردهاند؛ از یک دیدگاه می توان این آیات را به دو دسته تقسیم بندی کرد : آیاتی که طرفین اختلاف را به صلح دعوت میکند و آیاتی که سایر مردم را به تلاش جهت رفع تنازع بین دو طرف سفارش کردهاست .
بند اول : آیاتی که طرفین اختلاف را به صلح و سازش دعوت میکنند
الف) وَإن إمراَهُ خافت من بَعلها نُشوزاً أوَ إعرَضاً فلا جُناح َ علیه ما أن یُصلحَا بَینهُما صلحاً وَ الصلحُ خَیرُ وَ أُحضرَت الانفس الشحَّ و إن تحسنوا و تتَّقوا فإنَّ الله کان بما تعملونَ خبیراً. (نساء / ۱۲۸ )
و اگر زنی از طغیان و سرکشی یا اعراض شوهرش، بیم داشته باشد، مانعی ندارد با هم صلح کنند( و زن یا مرد از پاره ای از حقوق به خاطر صلح صرف نظر کنند ) و صلح بهتر است ، اگر چه مردم ( طبق غریزه حب ذات در اینگونه موارد ) بخل می ورزند ، و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه سازید ( و بخاطر صلح ،گذشت نمایید) خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است و پاداشی شایسته به شما خواهد داد .
آیه فوق تجویز صلح در حقوق شخصی را بیان میکند .(هاشمی رفسنجانی و همکاران، ۱۳۸۶،ج۴ ،ص۸۰ ). ( والصلح خیر ) این جمله کوتاه و پر معنی گرچه در مورد اختلافات خانوادگی در آیه فوق، ذکر شده ولی بدیهی است یک قانون کلی و عمومی و همگانی را بیان میکند که در همه جا اصل نخستین ، صلح ، صفا ،دوستی و سازش است و نزاع و کشمکش و جدایی بر خلاف طبع سلیم انسان و زندگی آرام بخش او است و لذا جز در موارد ضرورت و استثنائی نباید به آن متوسّل شد.(مکارم شیرازی و همکاران، ۱۳۸۸،ج۴،ص۱۵۱) .
ب) یَسئَلونَکَ عَن ِ الاًنفال ِ قُل ِ الاَنفالُ ِلله وَالرَسول ِ فَاتَّقوا اللهَ و اَصلِحوا ذاتَ بَینَکُم و اَطیعوُا الله وَ رَسوُلَه اِن کُنتُم مُؤمِنین َ ( انفال / ۱)
از تو درباره ی انفال (غنائم ) سوال میکنند ، بگو (انفال) مخصوص خدا و پیامبر است ؛ پس ، از ( مخالفت ) خدا ، بپرهیزید ! خصومت هایی را که در میان شما است ، آشتی دهید و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید اگر ایمان دارید .
شأن نزول آیه در خصوص اختلافی است که بین اصحاب پیامبر (ص) بر سر غنائم جنگ بدر ایجاد شده بود . (مکارم شیرازی و همکاران، ۱۳۸۸، ج۷، ص ۱۰۴ ).
خداوند همه مردم را به رفع اختلافات و کدورتها و ایجاد صلح و سازش میان خود دعوت میکند .در تفسیر نمونه چنین نوشته شده : اصولاً « اصلاح ذات البین » ایجاد تفاهم و زدودن کدورت ها و دشمنی ها و تبدیل آن به صمیمیّت و دوستی ، یکی از مهم ترین برنامه های اسلامی است . (همان ، صص ۱۰۵و۱۰۶ ).
بند دوم : آیاتی که سایر مردم را به ایجاد صلح و سازش بین متخاصمان دعوت میکنند
الف) وَ اِن طائِفان َ مِنَ الموُمِنینَ اقتَتَلوُا فَاَصلِحوُا بَینَهُما … . (حجرات/ ۹ ).
و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم به جنگ پرداختند ، میان آن دو آشتی برقرار کنید .
«مسلمانان ،موظف به برقراری صلح و از میان بردن جنگ ها و درگیری های داخلی گروههای مسلمانان اند.» (هاشمی رفسنجانی و همکاران، ۱۳۸۶، ج۱۷ ،ص۴۷۱ )
همان گونه که مشاهده می شود خداوند ،خواهان حاکمیت جوّ مسالمت و صلح ، میان گروههای امت اسلامی است.
در تفسیر نمونه ذیل این آیه مقرر شده است :
درست است که « اقتَتَلوا » از ماده « قتال » به معنی جنگ است ، ولی در اینجا قرائن گواهی میدهد که هر گونه نزاع و درگیری را شامل می شود ، هرچند به مرحله ی جنگ و نبرد نیز نرسد . بلکه می توان گفت : اگر زمینه درگیری و نزاع فراهم شود – فی المثل مشاجرات لفظی و کشمکش هایی که مقدمه ی نزاع های خونین است واقع گردد – اقدام به اصلاح طبق این آیه لازم است ؛ زیرا این معنی را از آیه فوق از طریق الغاءخصوصیت ، می توان استفاده کرد .(مکارم شیرازی و همکاران ، ۱۳۸۷ ، ج۲۲ ،ص۱۷۵ )
ب) اِنَّما المُؤمِنوُنَ اِخوَهُ فاَصلِحوُا بَینَ أَخَوَیکُم واتَّقوُا الله لَعَلَّکُم تُرحَموُن . (حجرات / ۱۰ ).
جز این نیست که مؤمنان با هم برادرند ، پس میان برادرانتان سازش دهید و از خدا پروا بدارید ، باشد که مورد رحمت قرار گیرید .
مؤمنان برادر یکدیگرند پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید ، باشد که مشمول رحمت او شوید .در تفسیر این آیه گفته شده :« همان اندازه که برای ایجاد صلح در میان دو برادر نسبی ، تلاش و کوشش می کنید ، باید در میان مؤمنان متخاصم نیز برای برقراری صلح به طور جدّی و قاطع ، وارد عمل شوید » (مکارم شیرازی و همکاران، همان ، ص ۱۷۷).
بنابرین به موجب این آیه خداوند مؤمنان را موظف به ایجاد صلح و سازش بین برادران دینی دانسته و در این راه رعایت تقوا و ارزش های الهی را نیز ضروری دانسته است .لازم به ذکر است که اصلاح میان گروههای متخاصم مسلمین امر واجب کفائی است . (مکارم شیرازی و همکاران، همان ،ص۱۷۹ ).
ج) وَ اِن خِفتُم شِقاق َ بَینِهِما فَابعَثوُا حَکَما مِّن اَهلِه و حَکَماً مِّن اَهلِها اِن یُّریدا اِصلاحاً یُّوَفِّقِ الله ُ بَینَهُما اِنَّ اللهَ کانَ عَلیماً خَبیرًا . (نساء / ۳۵ ).