تلویزیون میتواند میل نهفته سرگرم شدن، زیستن در جهان تخیلی، شرکت غیرمستقیم در حوادث مهیج، شناخت شخصیت ملی جذاب هیجانانگیز، فراموش کردن زندگی واقعی، گریز از ملالهای زندگی روزمره و به عبارتی دیگر تماس با سرگرمیها و لذاتی که میتواند در خانه شما بهواسطه یک سرگرمی هیجانانگیز در اختیارتان بگذارد. [۶۹]
این نکته غیرقابلانکار است که تلویزیون بهواسطه کششی که دارند اثر عمیق روحی و تربیتی بر اطفال نوجوانان میگذارند. بنابرین هرگاه فیلم سینمایی و برنامه تلویزیونی حاوی مطالب مفید اجتماعی و تربیتی باشند؛ اطفال را از همان سالهای اولیه زندگی، به سوی هدفهای عالی و انسانی رهبری خواهند کرد و از آن ها عناصر مفیدی برای خدمت به اجتماع و هم نوعان خود به وجود خواهند آورد. برعکس هرگاه برنامه تلویزیونی یا سینمایی شامل فیلمهای جنایی متضمن قتل، غارت و کشتار باشد، روح ماجراجویی و درندهخویی را در اطفال و نوجوانان پیدا کرده و از آن ها عوامل ضداجتماعی و مخرب خواهند ساخت. از نظر روانی کودکانی که در سالهای اولیه زندگی قرار دارند، با دیدن صحنههای سینمایی و تلویزیونی نمیتوانند رابطه لازم را بین وقایع آن و خود برقرار کنند و در نتیجه دچار یک تفرقه ذهنی میشوند و اگر این تصاویر با خشونت و کشت و کشتار همراه باشد القاء ذهنی به کودک وارد ساخته و در نهایت ممکن است کودک به انجام این عملیات جرمزا سوق داده شود. [۷۰]
کودکان در واقع اجازه دادهاند تا تلویزیون به جای آن ها بیندیشد و تصمیم بگیرد. متأسفانه کودکان امروز سخن چنین رسانه هایی را بیشتر از پند خانواده های خود میپذیرند. بدین ترتیب فیلمهای مبتذل تلویزیونی که با کششهای داستانی خود بچه ها را سرگرم میکنند، به شکل خطرناکی در روحیه اطفال تأثیر گذاشته و نوعی خشونت و بیانضباطی، عدم مسئولیت، عصیان گری و بیبندوباری را به وجود میآورند که برای آینده یک جامعه بسیار خطرناک خواهد بود.
بنابرین اگر تصویر فاقد جنبههای منفی و تخریبی باشد، مسلماًً پدیده مفیدی برای اجتماع خواهد بود. در حالی که رسانه ها به خصوص فیلمسازان امروزه در اکثر کشورهای جهان از راه راست منحرفشده و غالباً در جهت خلاف مصالح اجتماعی گام برمیدارند، بهطوریکه سازندگان این فیلمها بیشتر منافع خود را موردتوجه قرار میدهند. چنین حرکتی برای به دست آوردن بازار، موجی از فیلمهای خشن و ترسناک را در پی دارد، که مسلماًً کودکان و نوجوانان را اسیر توهمات واهی میکند. این فیلمها که در جهت ایجاد ترس و هیجان تولید میشوند، به تحقیق اثرات بد روانی خود را به دنبال خواهند داشت، زیرا در اینگونه فیلمها و برنامه ها اثری از نکات آموزشی برای رشد ذهنی کودک به چشم نمیخورد، بلکه اینگونه فیلمهای غیر آموزشی تولید میشوند تا به جای امید و حرکت، ترس و یأس را در جان کودکان جاری سازند.
در دهه های اخیر با پیشرفت تکنولوژی نوین و ماهوارهها تهیهکنندگان و فیلمسازان مردم را آماج برنامه ها و فیلمهای خود قرار دادهاند، حالآنکه در گذشته شخص با انتخاب فیلم مورد علاقه خود به سینما میرفت، ولی متأسفانه امروزه مسئولان و کارگزاران برنامه های تلویزیونی بدون توجه به آثار نیک و بد فیلمها در گروه سنی و جنسی مختلف، آن ها را به خانه هایی که دریچه تلویزیون بر روی آنان باز میشود، صادر میکنند و افراد خانواده، بدون اینکه امکان انتخاب داشته باشند، چشم و گوش خود را به این فرستنده میسپارند.
ناگفته نماند که سینما و تلویزیون را به طور مطلق نمیتوان محکوم کرد. هستند فیلمها و برنامه هایی که با نشان دادن شاهکارهای ادبی، تاریخی و علمی روح شجاعت، شهامت و پایداری را در کودکان و نوجوانان زنده میسازند، ولی در مقابل فیلمهایی نیز یافت میشوند که باعث ترویج فساد اخلاقی و گسترش روح عصیان گری و نافرمانی در میان کودکان و نوجوانان میگردند. [۷۱]
تلویزیون ازجمله وسایل ارتباطجمعی از نوع شنیداری و دیداری است. [۷۲]
پ: سینما
سینما را نباید فقط وسیله ساده برای گذراندن اوقات فراغت دانست. سینما را غالباً هنر هفتم نامیدهاند و از جهت آنکه صدا و تصویر را به هم میآمیزد و جامعترین هنرها شمردهاند و قویترین وسایل اشاعه فکر میان عامه مردم و ازجمله ابزارهای مهم تعلیم و تبلیغ در دنیای جدید به حساب آوردهاند.
سینما نوعی «شهر فرنگ» است که فیزیکدانان بلژیکی «ژوزف پلاتو» در سال ۱۸۳۲ ساخت. بدین ترتیب که روی صفحه بزرگ مقوا تعدادی تصویر که مراحل مختلف یک حرکت را نمایش دادند ترسیم کرد و در مقابل آیینهای گذاشت و با گرداندن صفحه مقوا صوری از حرکت آن تصاویر پدید آورد.
«مویبریج» انگلیسی، عکسهای زیبایی از حرکات یک اسب هنگام تاخت و تاز برداشت و سرانجام، «لومیر» فرانسوی، دستگاه عکسبرداری فیلم را که درعینحال نمایشدهنده فیلم بود، به وجود آورد.
در سال ۱۸۹۵ اولین فیلم سینمایی در یک کافه بولوار کایوسین در پاریس نمایش داده شد و شور و هیجان بسیاری برانگیخت.
سینما فقط هنر و یکی از محصولات فرهنگی به شمار نمیرود، سینما مانند روزنامه، رادیو، تلویزیون از وسایل مهم و مؤثر در نشر افکار و عقاید است. در تمدن ماشین جدید، سینما وسیلهای برای پخش ادراکها و اطلاعات، نقشی را دارد که در تمدن قدیم مشاهدات شخصی و قصهگویی و نقالی و جارزنی و مانند آن داشته است.
در دنیا کمتر روزنامهای است که شمارگان آن به دو سه میلیون و بیشتر برسد. حال آنکه فقط در کشور آمریکا در سال ۱۹۵۲ به طور متوسط هفتهای پنجاه میلیون بلیت سینما فروخته میشد.
در فرانسه ۵۸۰۰ سالن سینما وجود دارد، در آلمان ۶۶۰ و در ایتالیا ۱۰۰۰۰ سالن سینما وجود دارد.
مخاطب سینما (به عنوان یک وسیله ارتباط و مخابره) بیش از همه مردم شهرنشین افراد ۱۴ تا ۴۵ ساله هستند. ولی غالب مخاطبین را اطفال و نوجوانان تشکیل میدهند.
انسان امروزی در دنیای دانش چنین آموخته است که آنچه به مشاهده و تجربه درنیاید باورکردنی نیست، از این رو به فیلم (فیلم خبری و مستند) اقبال میکند تا جریانات وقایع را به چشم خود ببنید و شخصاً بیازماید. اینها و عوامل و موجبات دیگری که به جای خود باز خواهیم گفت، انسان جدید را به وسیله ارتباط و مخابره علاقهمند کردهاست.