- تعیین رابطه بین ویژگی های شخصیتی با پرخاشگری.
-
- تعیین رابطه بین سبک های حل مسأله با پرخاشگری.
-
- تعیین تفاوت انواع پرخاشگری در دانش آموزان دختر و پسر.
-
- تعیین تفاوت ویژگی های شخصیتی در دانش آموزان دختر و پسر.
- تعیین تفاوت سبک های حل مسأله(سازنده و غیرسازنده)، در دانش آموزان دختر و پسر.
فرضیات پژوهش:
-
- بین ویژگی های شخصیتی (روان رنجورخویی[۳۱]، برون گرایی[۳۲]، انعطاف پذیری[۳۳]، توافق پذیری[۳۴] و باوجدان بودن[۳۵] ) با پرخاشگری رابطه معنادار وجود دارد.
-
- بین سبک های حل مسأله (درماندگی[۳۶]، مهارگری[۳۷]،اجتناب[۳۸]، خلاقانه[۳۹]، اعتماد[۴۰] و گرایش[۴۱] ) با پرخاشگری رابطه معنادار وجود دارد.
-
- میان انواع پرخاشگری در دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد.
-
- میان ویژگی های شخصیتی در دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد.
- میان سبک های حل مسأله (سازنده و غیرسازنده)، در دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد.
پرسش های پژوهش:
-
- سهم کدام یک از ویژگی های شخصیتی دانش آموزان دختر و پسر در پیشبینی پرخاشگری بیشتر است؟
- سهم کدام یک از سبک های حل مسأله دانش آموزان دختر و پسر در پیش- بینیپرخاشگری بیشتر است؟
متغیرهای پژوهش:
الف) متغیرهای مستقل[۴۲] (پیشبین[۴۳]):
-
- عامل های شخصیتی مک کری و کوستا شامل ۵ عامل :روان رنجورخویی (N)، برون- گرایی (E)، انعطاف پذیر (O) ،توافق پذیری A)) و وجدانی بودن ©.
- سبک های حل مسأله شامل ۶ سبک: سبک حل مسأله خلاقانه، سبک اعتماد در حل- مسأله، سبک گرایش، سبک درماندگی، سبک مهارگری و سبک اجتناب.
ب) متغیر وابسته[۴۴] ( پیش بین شونده ):
پرخاشگری شامل۴نوع: پرخاشگری جسمانی[۴۵]، پرخاشگری کلامی[۴۶]، خشم[۴۷] و خصومت[۴۸].
تعریف نظری و عملیاتی واژه های اصلی پژوهش:
واژه های اصلی و کلیدی این پژوهش همان گونه که موضوع نشان میدهد، عبارتند از: شخصیت، سبک های حل مسأله و پرخاشگری، که به ترتیب به تعریف و توضیح آن ها می- پردازیم. تعمق در مورد معانی مطرح شده در این حوزه میتواند در تعیین مسیری مناسب جهت انجام پژوهش حاضر بسیار مدد رسان باشد.
شخصیت:
تعریف نظری: ازنظر لفظی کلمه شخصیت برابر واژه personality به زبان انگلیسی یا personalete در فرانسه است، این دو واژه در حقیقت از ریشه لاتین persona گرفته شده که نقاب یا ماسکی بود که در یونان و روم قدیم بازیگران تئاتر بر چهره می گذاشتند. این تعابیر تلویحا اشاره به این مطلب دارد که شخصیت هر کس ماسکی است که بر چهره می زند تا وجه تمایز او از دیگران باشد (کریمی،۱۳۸۲).شخصیت به ویژگی های عمومی در زندگی روزمره و به صفاتی پایدار در خلال زمان باز میگردد که از موقعیتی به موقعیت دیگر تغییر چندانی نکرده و به ماهیت وجودی فرد اشاره دارد و رفتار را جهت دهی میکند(کاستا و مک کری،۲۰۰۴).
تعریف عملی: نمره ای است که فرد در هریک از زیرمقیاس های پرسشنامهپنج- عاملیNEO-FFI (1986)،کسب میکند.
سبک های حل مسأله:
تعریف نظری: حل مسألهفرآیندیشناختی – رفتاریو مبتکرانهاستکهفردبهکمکآنراهبردهایمؤثروسازگارانهبرایمشکلاتروزمرهراشناسایییاابداعمیکند(نزو[۴۹]، ۱۹۸۷؛ نقل از کسیدی[۵۰] و لانگ[۵۱]، ۱۹۹۶).
تعریف عملی: نمره ای است که فرد در هر یک از زیرمقیاس های پرسشنامه سبک های حل مسأله کسیدی و لانگ (۱۹۹۶)، کسب میکند.
پرخاشگری:
تعریف نظری: پرخاشگری، رفتار فیزیکی یا کلامی آشکاری است که هدف آن صدمه به شخص یا شیء یا سیستم میباشد که باعث اجتناب دیگران یا مقابله به مثل آن ها می شود. در
انسانها، پرخاشگری زمانی رخ میدهد که تعادل بین تکانه و کنترل درونی بر هم بخورد(کاپلان و سادوک،۱۳۸۴ ).
تعریف عملی: نمره ای است که فرد در هریک از زیرمقیاس های پرسشنامه پرخاشگری باس[۵۲] و پری[۵۳](۱۹۹۲)، کسب میکند.
جمع بندی:
توجه به مشکلات نوجوانان و جوانان به جهت اینکه آن ها آینده سازان جامعه هستند، از ضروریات هر جامعه است و اهمیت بسزایی دارد. هر جا مشکلات نوجوانان بالاخص ناسازگاری های ارتباطی به خوبی تشخیص و ریشه یابی شده، موقعیت برای بروز مشکلات بعدی از بین رفته است. زیرا مشکلات این دوره ، مانند حلقه های زنجیر به هم پیوسته اند و هر یک به دیگری ختم می شود. بی توجهی نسبت به تشخیص مشکل، باعث می شود تا مشکلات این دوره بر روی یکدیگر انباشته شوند یا مشکلات کوچک به مشکلات بزرگ و بزرگ تر تبدیل شود تا جایی که باعث ایجاد مشکل حاد شود. روند چنین عملی ممکن است بسیاری از انحرافات فردی و اجتماعی را به وجود آورد و باعث بروز بزهکاری شود تا جایی که نوجوانان و جوانان دچار گرفتاری های زیادی شوند و در ورطه ی سقوط قرار گیرند. همین امر، باعث به وجود آمدن انگیزه ای گردید ، تا به منظور بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مسأله با پرخاشگری در دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان و هم چنین مشخص کردن این موضوع که کدام یک از سبک های حل مسأله و ویژگی های شخصیتی پیشبینی کننده بیشتر پرخاشگری هستند ، پژوهشی انجام گیرد. به امید اینکه ، این پژوهش بتواند راهنما و سرآغاز علمی و مفیدی برای کسانی باشد که درصدد تحقیق و بررسی در خصوص مشکلات رفتاری و ارتباطی نوجوانان (مخصوصا نوجوانان پرخاشگر) هستند.
فصل دوم
مبانی نظری و
پیشینه پژوهش
پرخاشگری:
پرخاشگری، مفهوم بسیار پیچیده ای است. این رفتار، از یک سو، زیر تأثیر عوامل موقعیتی و روان شناختی است و از سوی دیگر، عوامل ژنتیک و زیست شناختی در استقرار و گسترش آن نقش بسیار عمده ای بازی میکنند. از این رو، ارائه ی تعریفی دقیق و عینی از این سازه، دشوار است. با این وجود، بارون[۵۴] و ریچاردسون[۵۵](۱۹۹۷؛نقل از محمدی،۱۳۸۵) در تعریف پرخاشگری نشان دادهاند که، هدف این گونه رفتارها تخریب و آسیب رسانی به یک موجود زنده و اموال اوست،رفتاری که سبب بروز واکنش های دفاعی و اجتنابی از سوی قربانی میگردد.مشکل عمده پژوهش در قلمرو پرخاشگری ناشی از مفهوم مبهم آن است، مفهومی که در عین حال ساختارهای خصومت،خشم و پرخاشگری را- که اغلب تعریف دقیقی از آن ها در دست نیست- در بر میگیرد.
در نظریه های جدید به علل و شرایط پرخاشگری انسان نیز توجه شده است. در مدل پردازش اطلاعات اجتماعی- شناختی (دادج و کرایک، ۱۹۹۰؛ دادج و کویی[۵۶]، ۱۹۸۷؛نقل از محمدی،۱۳۸۵) نقص در یک یا چند جزو این فرایند، علت بنیادی شکل گیری رفتار پرخاشگرانه است. بر اساس این مدل، می توان گفت که رفتار پرخاشگرانه از یکسو به منزله ی نوعی شیوه ی رویارویی با مشکلات اجتماعی روزمره است و از سوی دیگر نقص در رمزگردانی، تفسیر موقعیت ها، اهداف انتخاب شده، تولید راهبردها و ارزیابی پاسخ ها که از اجزای اصلی نظام پردازش اطلاعات شناختی و رفتاری هستند، میتواند به رفتار پرخاشگرانه بینجامد(محمدی،۱۳۸۵).