حمایت از سرمایه گذار/ سهامدار
در این گروه، کیفیت اطلاعات مالی به طور عمده برحسب « افشای کامل و منصفانه » برای سهامداران تعریف می شود. هدف بنیادی برنامه مدیریت سود که توسط لویت[۱۵] رییس کمیته بورس اوراق بهادار آمریکا[۱۶]، اعلام و به اجرا گذاشته شد، حمایت از سرمایه گذار/ سهامدار است. در این زمینه، کیفیت گزارشگری مالی عبارت است از اطلاعات مالی کامل و شفاف که مانع گمراهی یا ایجاد ابهام برای استفاده کنندگان می شود.
رویکردهایی که در گروه حمایت از سرمایه گذار/ سهامدار طبقه بندی می شود، معیارهای مشابهی برای تعیین کیفیت اصول حسابداری و گزارشگری مالی دارد. معیارهای تعیین کیفیت اصول حسابداری و گزارشگری مالی در هر یک از این رویکردها به شرح زیر است:
پیشنهاد شماره ۸ :
• شفافیت موارد افشا،
• درجه تهاجمی یا محافظه کاری اصول حسابداری و برآوردهای اساسی.
استاندارد شماره ۶۱ :
• شفافیت، یکنواختی و کامل بودن اطلاعات و موارد افشای حسابداری،
• یکنواختی کاربرد خط مشی های حسابداری،
• اقلامی که تاثیر مهم بر بیان صادقانه، رسیدگی پذیری، بیطرفی و یکنواختی اطلاعات حسابداری دارد.
کمیته کرک[۱۷] :
• شفافیت روش های افشا،
• محافظه کاری، میانه روی یا افراطی بودن در انتخاب اصول حسابداری،
• نحوه عمل حسابداری مشترک یا خاص است و در اقلیت میباشد.
مدل کمیته بورس اوراق بهادار امریکا برای ارزیابی کیفیت استانداردهای حسابداری بینالمللی:
• شفافیت،
• مقایسه پذیر بودن،
• افشای کامل.
بعضی از معیارهای فوق شبیه معیارهای رویکرد گروه نیازهای استفاده کنندگان است. به هر حال، تفاوت بنیادی بین این دو گروه وجود دارد. رویکرد نیازهای استفاده کنندگان عمدتاًً به تأمین اطلاعات مالی که برای استفاده کنندگان در تصمیم گیری های ارزشیابی/ تخصیص سرمایه مربوط باشد تمرکز دارد، ولی رویکرد حمایت از سرمایه گذار/ سهامدار در پی اطمینان دادن به استفاده کنندگان است که اطلاعات به مقدار ممکن (کفایت اطلاعات) و به شکل شفاف (کامل بودن اطلاعات) ارائه شده است. هدف های رویکردها، لزوماً مانعه الجمع نیستند و در بعضی زمینه ها تقویت کننده یکدیگرند.
بیانیه های مفهومی هیئت استانداردهای حسابداری مالی[۱۸] در مورد هدف ها و خصوصیات کیفی گزارشگری مالی پیشرفته ترین تفکرات ارائه شده در این زمینه تا این تاریخ است و نقطه آغاز خوبی برای ایجاد یک چارچوب به شمار می رود. علاوه بر خصوصیات کیفی مدل هیئت یادشده، عناصر دیگری که به نظر بینش مضاعفی در مورد کیفیت گزارشگری مالی فراهم می آورد، در پیشنهاد مورد توجه قرار گرفته است همچنین مجموعه ای از سؤالات تهیه شده است که میتواند در ارزیابی کیفیت گزارشگری شرکت، به اعضا کمیته حسابرسی، حسابرسان مستقل و مدیریت کمک نماید.
۲-۳ مروری بر پیشینه تحقیق :
۲-۳-۱ تحقیقات انجام شده خارجی در زمینه سهامداران عمده و تئوری خروج :
در تحقیقات انجام شده توسط (دِو ۲۰۱۴) که برای اولین بار سهامداران عمده با درصد مالکیت بیش از ۵% سهام یک شرکت معرفی کردهاند و با بررسی بیش از ۱۵۰۰ شرکت درباره اثرات این سهامداران بر روی شرکت و کیفیت گزارشگری مالی و رهبری و هدایت آن، به دست آوردند که این اثرات شامل مدیریت مبتنی بر اقلام تعهدی سود، مدیریت سود واقعی و بیان هر گونه مسائل درباره کیفیت گزارشگری مالی میباشد. در نهایت تلاش برای درک سهامداران عمده و اثرات آن بر کیفیت گزارشگری مالی با توجه به ویژگی سهامداران عمده و با توجه با محدودیت های موجود میباشد.
در تحقیق دیگری که توسط دِو (۲۰۱۴) انجام شده، درباره مطالعات مربوط به سرمایه گذاری سهامداران عمده و تجارت، که در این تحقیق هشدار سهامداران عمده مبنی بر ترک و کناره گیری از شرکت بر کیفیت گزارشگری مالی ارزیابی میگردد که طبق این تئوری می توان گفت که سهامداران عمده کارکردهای مدیران را از طریق اعمال دخالت و یا اظهارنظرکردن کنترل میکنند. تئوری اعمال دخالت، مبتنی بر تمایل سهامداران عمده به انجام فعالیت های پرهزینه جهت افزایش ارزش شرکت میباشد. مثل توصیه کردن فرصت های استراتژیک به مدیران، جلوگیری از عملکردهایی که ارزش شرکت را تضعیف و تخریب میکند. مثل بر کناری مدیران فاقد صلاحیت و یا بر کناری مدیرانی که کارکرد بسیار ضعیفی دارند. همچنین سهامداران عمده این هزینه ها را به نفع دیگر سهامداران به وجود می آورند زیرا بر خلاف سهامداران کوچک، منافع آن ها از افزایش ارزش شرکت بیش از هزینه است. سهامداران عمده فعالیتهای فرصت طلبانه مدیران را محدود میکنند و منافع سهامداران و مدیران را با هم همگام میسازند و انگیزه های مدیران در دستکاری سودها را کاهش میدهند، بنابرین وجود سهامداران عمده، ارتباط مثبتی با کیفیت گزارشگری مالی دارد.
در تحقیق دیگری که توسط ناگار(۲۰۱۲) درباره تهدید خروج و کناره گیری از شرکت به عنوان کنترل و نظارت مدیریت میباشد، انجام شده به این نتیجه رسیده اند که تهدید خروج و کناره گیری از شرکت توسط سهامداران عمده زمانی ضعیف تر است که نقدینگی در سطح ضعیفی باشد. و شرکت های دارای تجربه مالکیت سهامداران عمده، ارزش شرکت را در طی زمانهای بحران کاهش داده و در زمانی خطر تهدید و کناره گیری از شرکت بیشتر است که سرمایه و دارایی مدیر نسبت به نرخ سهام حساسیت بیشتری داشته باشد.
تحقیق ادمونز (۲۰۱۴) در مورد مزیت رقابتی سهامداران عمده در انتخاب سهام و شرکت های سرمایه گذاری میباشد که تخصص آن ها به گردآوری اطلاعات گذشته جهت ارزیابی ارزش فعلی شرکت مرتبط میباشد که بستگی به تصمیمات گذشته دارد که با وجود چنین تخصصی دخالت موفقیت آمیز سهامداران عمده میتواند پیچیده و دشوار باشد. و شرکت میتواند از منابع خود جهت پشتیبانی هیئت مدیران استفاده کند که این کار با رقابت بین سهامداران عمده میتواند انجام گیرد. سهامداران عمده میتوانند اعمال حکومت را از طریق تهدید به خروج و کناره گیری از شرکت و یا از طریق ترک واقعی شرکت، به دست گیرند. طبق تئوری خروج و کناره گیری، نیازی نیست که سهامداران عمده از اثر تجارت خود بر رفتار مدیر آگاه باشد تا اثر گذاری ایجاد گردد. سهامدار میتواند انگیزه و دستیابی به سود را دنبال کند، اما چنین عملکرد هایی (بهره و منفعت شخصی)، دارای یک مزیت اجتماعی است، از این نظر که مدیر را هدایت میکند.
فرانسیس و همکاران[۱۹](۲۰۰۵) با بررسی نحوه قیمت گذاری کیفیت اقلام تعهدی، نشان دادند که هر چه کیفیت ارقام تعهدی شرکت ها پایین تر باشد، هزینه بدهی و هزینه سرمایه در آن شرکت ها بالاتر می رود. علت این امر آن است که کیفیت پایین اقلام تعهدی باعث افزایش ابهام در اطلاعات گردیده و متعاقب آن، ریسک سرمایه گذاری بالا می رود. نتایج آن تحقیق نشان داد شرکت هایی که از کیفیت اقلام تعهدی پایین تری برخوردار هستند، نسبت هزینه بهره به بدهی بهره دار، در آن ها بالاتر و نسبت بدهی(نسبت بدهی به کل دارایی ها) پایین تر است.