اصطلاح سرمایه همچنین در کنار استفاده سنتی در اقتصاد و تجارت، برای نشان دادن ارزش منابع انسانی (سرمایه انسانی) همانند دیگر مفاهیمی مثل سرمایه عقلانی، سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی به کار می رود. ما در اینجا از اصطلاح سرمایه روانشناختی استفاده میکنیم تا میل انگیزشی فرد را که به واسطه سازههای روانشناختی مثبتی مثل کارآمدی، خوشبینی، امید و تاب آوری رخ میدهد، نشان دهیم. سیگزنت میهالی (به نقل از کرس تینگ[۹۰]، ۲۰۰۳) نوشت که چنین سرمایه روانشناختی ای به وسیله الگوی سرمایه گذاری منابع روانی رشد کردهاست که ناشی از کسب پاداش های تجربی از لحظه حال میباشد، در حالی که احتمال کسب سودمندی هایی درآینده را نیز افزایش میدهد. سرمایه روانشناختی درباره حالتی از مؤلفه های زندگی درونی شما است. وقتی شما این مؤلفه ها را جمع می کنید، تجارب و سرمایه با ارزشی به وجود میآید. این مؤلفه ها در این مورد کارآمدی، خوشبینی، امید و تاب آوری میباشند (لوتانز و همکاران،۲۰۰۷).
سرمایه روانشناختی سازه ی محوری و مرتبه دوم [۹۱]
همان طور که بیشتر گفته شد در حالی که مطالعات پیشین در رفتار سازمانی مثبت نگر هر کدام از سازههای تشکیل دهنده ی سرمایه روانشناختی را به طور جداگانه مورد مطالعه قرار میدادند. اما مطالعات سرمایه روانشناختی این سازهها را در ارتباط با یکدیگر می بینند و اشتراکات این متغیرها را در نظر می گیرند. به طور مفهومی لوتانز، اوولیو و همکاران (۲۰۰۷) متذکر شده اند که پیوندهای اساسی ای که این چهار قابلیت را به یک سازه محوری مرتبه بالاتر پیوند میدهند ترکیبی از موارد زیر هستند :
الف) ادراکات، نگرش ها، تعبیر و تفسیرها و ارزیابی های تجارب شخص، ب) دسترسی منابع فیزیکی و روانشناختی و ج) برآیند احتمال واقعی و ادراک شده موفقیت که مبتنی بر انتخاب های شخصی، تلاش انجم گرفته، و پیشتکار میباشد (نورمن و همکاران ، ۲۰۱۰).
برای سخن گفتن از بنیان نظری و اعتبار سازه ای سرمایه روانشناختی، لازم است که بر دو فیزیکی و روانشناختی و د) برایند احتمال واقعی و ادراک شده موفقیت که مبتنی بر انتخاب های شخصی، تلاش انجام گرفته، و پشتکار میباشد (تورمن و همکاران ، ۲۰۱۰)
برای سخن گفتن از بنیان نظری و اعتبار سازه ای سرمایه روانشناختی، لازم است که بر دو جنبه مهم به صورت ویژه تأکید شود: (الف) اعتبار همگرا[۹۲]و اعتبار افتراقی[۹۳]بین سرمایه روانشناختی و دیگر سازههای مثبت نگر و ب) اعتبار همگرا و اعتبار افتراقی بین مؤلفه های سرمایه روانشناختی (آوی، لوتانز و یوسف، ۲۰۰۹)
سرمایه روانشناختی با چندین سازه مثبت با ثبات تر و مربوط تر، همگرا است. برای مثال یک سازه چند بعدی مشابه اما صفت گونه، خود ارزشیابی های محوری میباشد، که شامل عزت نفس، خودکارآمدی کلی؛ جایگاه مهار و ثبات هیجانی میباشد. خود ارزشیابی های محوری، ارزشیابی هایی از خود به صورت بنیادی و ناخودآگاه میباشد که به طور کلی بر ارزیابی ها و رفتارهای افراد هنگام قرار گرفتن در موقعیت ها تحت تاثیر آن است (جاج و بونو، ۲۰۰۱). شباهت های مفهومی بین مؤلفه های سرمایه روانشناختی و خود ارزشیابی های محوری مشهود است (مثلا خودکارآمدی کلی و ویژه، جایگاه مهار و خوشبینی، ثبات هیجانی و تاب آوری) همانند سرمایه روانشناختی، تحقیقات از ارزشیابی های محوری به عنوان یک سازه محوری که از چهار مشخصه صفت گونه تشکیل شده است. حمایت میکنند (جاج و بونو، ۲۰۰۱). تاکنون یافته های تجربی از اعتبار همگرا و افتراقی بین سرمایه روانشناختی و خود ارزشیابی های محوری حمایت میکنند (لوتانز، اوولیو و همگاران ، ۲۰۰۷).
با توجه به نکته دوم در مورد اینکه سرمایه روانشناختی یک سازه محوری چند بعدی است اعتبار همگرا و افتراقی بین چهار مؤلفه سرمایه روانشناختی نیز توسط تحقیقی حمایت شده است (لوتانز، آوولیو و همکاران، ۲۰۰۷). به عبارت دیگر، علی رغم شباهت های مفهومی آشکار و همپوشی بین امیدواری، انعطاف پذیری، خوشبینی و خودکارآمدی، هر کدام از این سازههای مثبت به طور مفهومی و تجربی تجزیه و تحلیل شده اند و نشان دادهاند که دارای اعتبار سازه میباشند. برای مثال به طور مفهومی، خودکارآمدی و امیدواری قسمت هایی از انرژی و انگیزش درونی را یا انتظار مثبت موفقیت به دلیل باور فرد به توانایی فردی اش را با هم مشترک هستند. کارکنان بسیار کارآمد و امیدوار هم اهداف چالش انگیزی را برای خود در نظر می گیرند و هم با انگیزه و تلاش مستمری که برای موفیت دارند برای وظایف چالش انگیز، خود گزینی میکنند. افراد امیدوار هرگز خالی از گزینه های جایگزین نیستند، آن ها امیدشان را به موفقیت احتمالی حفظ میکنند، بنابرین امیدواری میتواند نیروی اضافی ای را فراهم کند، برای مثال، میتواند بررسی مسیرهای بیشتر را برای یک فرد کارآمد با انگیزه و انرژی و پشتکار فراهم کند (آوی، لوتانز و یوسف، ۲۰۰۹).
به عنوان مثالی دیگر، خودکارامدی، امیدواری و خوشبینی همگی انتظارات مثبتیرا در مورد آینده دارند. گرچه خوشبینی ممکن است ماهیت کلی تری داشته باشد و ممکن است دربردارنده انتظار مثبت کلی ای از موفقیت باشد، در حقیقت امیدواری و خودکارامدی بیشتر مختص و ویژه یک هدف یا حیطه خاص هستند.بنابرین خوشبینی درباره آینده میتواند از حیطه هایی که کارآمدی یا امیدواری قبلا در آن شکل نگرفته است، اسفتاده کند. به علاوه بر خلاف خوشبینی و امیدواری که در آن ها انتظارات مثبت درونی شده و به تلاش و انگیزه فرد استاد داده شده، یک سبک تبیینی خوشبین ممکن است از دیگر افراد یا عوامل موقعیتی به عنوان مراجع شونده، به ویژه هنگام رویداد های منفی بیرونی استفاده کند (آوی، لوتانز و یوسف، ۲۰۰۹).
عوامل مرتبه بالاتر[۹۴](اغلب با نام عوامل مرتبه دوم هم نامیده میشوند) شبه به آنچه هستند که لاو، ونگ و مبلی[۹۵] (۱۹۹۸) آن را سازههای چند بعدی نامیدند. وقتی یک عامل مرتبه اول[۹۶] (مثلا خشنودی شغلی) به عنوان یک عامل مکنون طرح می شود، این متغیر به عنوان واریانس مشترک بین عوامل مرتبه اول (که واریانس مشترک بین آیتم های هر عامل مرتبه اول هستند) در نظر گرفته شود. هاب فال[۹۷](۲۰۰۲) متذکر شد که عوامل مرتبه دوم کاملا مناسب علوم اجتماعی میباشند چرا که محققان معمولا بین سازه هایی که بیش از اندازه شبیه به هم هستند (مثلا امیدواری و خوشبینی) که ممکن است تفاوت های مهمی داشته باشند اما نه لزوماً تفاوت های معنی دار، موشکافی به خرج میدهند. امروزه، عوامل مرتبه دوم در مطالعات مدیریتی پیش پا افتاده و معمولی شده اند مثل رهبری تبدیلی[۹۸]، صفات خود ارزشیابی محوری و توانمندسازی[۹۹] که همه این ها از چهار عامل مرتبه اول تشکیل شده اند (تورمن و همکاران، ۲۰۱۰)
شواهد تجربی از سرمایه روانشناختی به عنوان یک سازه محوری حمایت میکنند و نشان داده شده است که بهترین سنجه مرتبه دوم میباشد (تورمن و همکاران، ۲۰۱۰).