از جمله فعالیت های این کمیته اجازه نمایش به فیلم ژولیوس سزار ساخته جوزف منکیه ویچ است که سال ها بود به خاطر صحنه قتل سزار توقیف مانده بود. با موافقت دو وزارتخانه فرهنگ و هنر و کشور کلیه اختیارات اداره نمایش به وزارت فرهنگ و هنر تفویض می شود. نخستین رئیس اداره کل نظارت و نمایش وزارت فرهنگ و هنر دکتر هوشنگ کاووسی است که سال ها خودش منتقد سانسور بوده است . در دوره او فیلم دیروز ، امروز ، فردا ساخته و تیوریو دسیکا بدون حذف هیچ صحنه ای نمایش داده می شود اما اکرانش با اعتراض تماشاگران ناچار با حذف صحنه هایی ادامه مییابد.
آیین نامه جدیدی با عنوان آیین نامه نظارت بر نمایش فیلم و اسلاید در ۳ مرداد ۱۳۴۵ به تصویب هیئت وزیران میرسد. در این آیین نامه اولا علاوه بر نمایندگان وزارتخانه های فرهنگ و هنر ، کشور و اطلاعات پانزده نفر از خبرگان زمینههای مختلف هم به عضویت شورا در میآیند. دوما موارد جدیدی به مواد پانزده گانه آیین نامه پیشین اضافه می شود. درماده ۲۶ رده بندی سنی فیلم ها برای زیر و بالای ۱۸ سال به تصویب میرسد. در آیین نامه نظارت بر نمایش فیلم و اسلاید در ماده ۳ آن آمده است که نمایش فیلم هایی که حاوی نکاتی باشند که در ۱۳ بند آمده است ممنوع میباشد که چند مورد از این ۱۳ بند را بیان میکنیم : ۱- اهانت به اصل توحید پروردگار و ادیان و کتب آسمانی و پیغمبران و مقدسان و ائمه اطهار ۲- اهانت به دین اسلام و کیش شیعه اثنی عشری و مقدسان و مقدسات آن ۳- هتک حرمت و اهانت به اقلیت های مذهبی ایران .
دکتر کاووسی که موفقیتی در اجرای نظریاتش به دست نیاورده بود استعفا میکند و سید ابراهیم صالح به جای او میآید که تا پایان عصر پهلوی مسئولیت اداره نظارت را بر عهده دارد. در دوره او سخت گیری نسبت به صحنه های غیر اخلاقی کاملا از بین می رود. پیچیده ترین مورد سانسور روی فیلم گوزن ها « ساخته مسعود کیمیایی» اعمال می شود. این فیلم پس از نمایش در سومین جشنوار ه فیلم تهران یکسال توقیف می ماند و بعد هم با عوض کردن کامل داستان و فیلم برداری مجدد به آن اجازه نمایش میدهند.
گوزن ها داستان رفاقت قدیمی یک معتاد و یک چریک فراری است که بعد از سال ها به هم میرسند. سیستم نظارتی مسعود کیمیایی را مجبور میکند تا کاراکتر چریک را به سارق بانک تغییر دهد . در فضای انتقادی و اعتراضی پیش از انقلاب در سال ۱۳۵۶ در ماه اسفند اداره کل امور سینمایی اعلام میکند که برای مقابله با ورود فیلم های بی ارزش جنسی دیگر به چنین فیلم هایی مجوز نمایش نخواهد داد. با این حال در این ماه ۱۰۰ فیلم مبتذل پروانه نمایش می گیرند[۳۳].
گفتار دوم : شکل گیری سینما بعد از انقلاب
تبلیغات میتواند موجب بسیج مردم در حمایت از یک هدف شود اما این امر اغلب به بهای مبالغه، تحریف واقعیتها و حتی دروغپردازی درباره مسائل به منظور کسب حمایت انجام میگیرد[۳۴].
با پیروزی انقلاب در ابتدا این تصور مطرح شد که حاکمیت دینی با سینما سازگاری ندارد و سینما از حیات فرهنگی این سرزمین حذف خواهد شد اما با سخنان رهبر انقلاب این ذهنیت بر طرف شد و با تأیید فیلم گاو ساخته داریوش مهرجویی از طرف ایشان به عنوان سینمای سالم تلقی تازه ای در مورد آینده سینمای ایران پدید آمد اما بهر حال برخوردها متفاوت بود. با پیروزی انقلاب وزارت فرهنگ و هنر در وزارت علوم ادغام شد. در روز نخست دستور بازگشایی سینماها صادر شد و بسیاری از آثار انقلابی یا حتی استعماری به نمایش درآمد. دفتر کمپانی ها خارجی در اوایل سال ۱۳۵۸تعطیل شد. در جلسه مشترک شورای تهیه کنندگان، واردکنندگان ، سینماداران و هنرمندان در تیرماه ۱۳۵۸ تصمیم بر این گرفته شد که از ورود هر نوع فیلم خارجی جلوگیری شود و سپس پروانه نمایش فیلم های ایرانی که از سال ۵۸ تا ۵۹ مجوز گرفته بودند لغو شد. بعد از انقلاب ممیزی نیز ویژگی های تازه ای یافت . در سال های نخست پس از انقلاب در جریان تنش های حاد سیاسی سینما به نازل ترین حد خود از لحاظ کمی و کیفی رسید. تولید فیلم تحت تاثیر بی ثباتی سیاسی ، تغییر مداوم مسئولان و نوسان معیارهای ممیزی و در نتیجه عدم امنیت در سرمایه گذاری بود و ورود فیلم های خارجی رونق یافته بود.
در این بین تعدادی از تولید کنندگان فیلم های ایرانی تلاش کردند تولید فیلم را بار دیگر به جریان اندازند به گونه ای که با آرمان های اسلامی نیز انطباق داشته باشد. فیلم های برزخی ها ، فریاد مجاهد ، سرباز اسلام حاصل این تلاشند. بعد از سال ۱۳۶۰ وزارت ارشاد اسلامی تأسيس شد و قرار شد محتوای فیلم نامه ها با فرهنگ عملی اسلام سنجیده شود و نظارت در تمامی مراحل وجود داشته باشد پس مجموعه امور سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و صنفی سینما تحت نظارت دولت قرار گرفت و تاثیر مثبت آن با محدودیت ورود فیلم های خارجی ، حذف عوارض سنگین از فیلم های داخلی ، نظم بخشیدن به ارتباط میان صاحبان سینما و صاحبان فیلم ، پرداخت وام بانکی به تهیه کنندگان و بسیاری موارد دیگر خود را نشان داد. اصلاحات انجام شده متاثر از اراده عام سینماگران ایرانی بود اما این سیاست سینمایی تبلیغات منفی نیز در پی داشت که بخشی از آن در بحث ممیزی قابل توجه میباشد. بهتدریج از سال ۱۳۶۴ با ایجاد رابطه مناسب تر میان سیاستگذاران و سینما گران آثاری خلق شد که توانستند نظر منتقدان و روشنفکران را نیز به خود جلب کنند و با اقبال عمومی نیز مواجه شد و در عین حال سینمای ایران را در سطح جشنواره های جهانی مطرح کند. دهه شصت فوران کارهای درخشان نسل دوم سینمای جدید ایرانی است . در ابتدای دهه هفتاد با تصمیم دولت یارانه حذف شد و رویداد دیگر این سال تأسيس مؤسسه رسانه های تصویری به عنوان سازمان دهنده فعالیت های قانونی شبکه ویدیویی کشور بود این اتفاق در پی آزاد سازی ویدئو مطرح شد. در این دوره حضور فیلم های ایرانی در جشنواره های جهانی و کسب جوایز برای مدیریت سینمایی به خودی خود ارزش محسوب نمی شد[۳۵].