شرکت هایی که شروع به گوش دادن و جمع آوری اطلاعات در مورد مشتریان کرده اند خواهند دانست چگونه به پرورش مکالمات به جای بازاریابی مستقیم بپردازید. اما تنها از طریق یکپارچه سازی رسانه های اجتماعی و کانالهای با نفوذ کسب و کار قادر خواهند بود تا به طور مؤثر مخاطب مورد نظر خود را به دست آورند. ارتباطات و گفتگوی دو طرفه و باز نسبت به ارتباطات یک جانبه برای مخاطبان مؤثرتر خواهد بود، بنابرین رسانه های اجتماعی این اجازه را میدهد تا این گفتگو های دوطرفه انجام شود.
در هر محیط اجتماعی باید به جامعه ای که می خواهید به آن بپیوندید و مشارکت داشته باشید احترام بگذارید، بنابرین شما نه تنها می توانید مشاهده کنید، قدر دانی کنید و درک کنید که چگونه خودتان را در یک جامعه غوطه ور کنید و در حقیقت وارد آن شوید بلکه می توانید به طور هوشمندانه در گفتگو های جاری که جذاب است و در شناخته شدن شما تأثیر زیادی دارد شرکت کنید. این یک تغییر از تبادل به مشارکت، از فروش داستان به گفتن داستان است، این روشی است که باید روابط خود را ساخت. (Raush, 2011)
پرورش مکالمات شامل اهداف ارتباطی استراتژیک میباشد. بنابرین شرکت ها می توانند با پیگیری اهداف خود مطمئن شوند که مأموریت سازمانی آن ها به طور واقعی اثربخش هستند. شرکت ها نیاز دارند تا قبل از اینکه آن ها حتی شروع به استفاده از رسانه های اجتماعی کنند برنامه ریزی کنند. یک سوال بسیار مهم این است که ” بعد از اینکه شرکت دنبال کننده ها را جذب نمود چه کاری باید با آن ها بکند؟ بهترین روش برای نفوذ در رفتار مشتریان به منظور تحت تأثیر قرار دادن نتیجه مورد نظر چیست؟ نام های تجاری همچنین نیاز دارند روشی را مورد توجه قرار دهند که آن ها را به منطقه اعتماد مشتریان وارد کند. (Raush, 2011)
سولیس میگوید: ” یکی از بهترین روش ها برای پیگیری اینکه در یک صنعت خاص بزرگترین تأثیر گذاران چه کسانی هستند نگاه کردن به امتیاز klout آن ها است، بر طبق گفته لی اودن، klout یک نرم افزار رسانه های اجتماعی است که مقدار نفوذ و اعتبار کاربران رسانه های اجتماعی را ردیابی میکند و نشان میدهد آن ها بر چند نفر نفوذ داشته اند”. (solis,2011)
ایجاد روابط هدفمند با آن هایی که در چشم عموم معتبر هستند نه تنها در معرض دید قرار گرفتن شرکت را افزایش میدهد، بلکه یک تصویر مثبت و شهرتی برای آن شرکت خواهد ساخت، این هنر بازاریابی بدون بازاریابی است.
اینکه گفته شود زمان بازاریابی و تبلیغات سنتی به پایان رسیده اشتباه است و باید هر دو بازاریابی در کنار هم انجام شود، مثلاً شرکت ها میتوانند در تبلیغات سنتی خود مردم را متقاعد کنند تا سری به وب سایت آن ها در شبکه های اجتماعی آن ها بزنند و در مورد شرکت چیزهای بیشتری یاد بگیرند و نظرات خود را از تجربیات خریدی که از این شرکت دارند را بیان کنند. سولیس و بریکنریج می نویسند: ” عصر رسانه های اجتماعی نیاز به تلفیق روابط عمومی سنتی و بازاریابی اینترنتی، هوش بازار و وب ادراکی و توانایی گوش دادن و تعامل برقرار کردن بدون صحبت کردن در پیام ها را باید فراهم کند.( Solis, Brian, and Deirdre Breakenridge,2009)
از آنجا که در حال حاضر مؤثر ترین روش های ادغام رسانه های سنتی با اینترنت هدایت بازدیدکنندگان مقالات، تبلیغات، روزنامه ها و تلویزیون به دیدن اطلاعات آنلاین بیشتر است، شرکت ها میتوانند پول کمتری صرف رسانه های سنتی خود کنند و بیشتر صرف بازاریابی رسانه های اجتماعی کنند. دومین منفعت این است که رسانه های اجتماعی کسب و کار را در معرض دید قرار میدهد.با حفظ این موارد در ذهن، یک شرکت به طور مؤثر میتواند از اینترنت برای پیشبرد اهداف کسب و کار خود استفاده کند.
از آنجا که استفاده از رسانه های اجتماعی در زمان و هزینه بسیار مؤثر تر از تبلیغات سنتی است، بنابرین نباید به عنوان مشکل برای کسب و کار ها مطرح شود، شرکت هایی که بابت هزینه های اولیه جهت ایجاد و بروز رسانی نگران هستند باید توجه داشته باشند که در حقیقت تبلیغات هزینه نیست بلکه نوعی سرمایه گذاری است، شرکت هایی که بازاریابی رسانه های اجتماعی به موفقیت دست یافته اند آن را به عنوان فرصتی برای ارتقای شرکت خود از طریق سرمایه گذاری اولیه می بینند و به آن به عنوان هزینه مشکل ساز نگاه نمیکنند. آن ها همچنین به یاد خواهند آورد که تنها از طریق گوش دادن به مخاطبان و سپس ایجاد اهداف ارتباطی استراتژیک به طور مؤثر خواهند توانست به اهداف مصرف کننده مورد نظر خود دست یابند. (Raush, 2011)
ضرب المثل قدیمی وجود دارد که میگوید« تنها می توانی دو تا از ویژگی های، ارزان و سریع و با کیفیت را داشته باشی اما این در جهان رسانه های اجتماعی درست نیست، اگر شرکت ها زمان کافی صرف کنند نه تنها میتوانند به درک درستی برسند بلکه میتوانند به طور کارا از ابزارها و تکنیک های رسانه های اجتماعی استفاده کنند. زمانی که شرکت ها اهمیت تاکتیک هایی که در بالا ذکر شد را درک کنند آن ها باید یاد بگیرند که چه ابزارهای رسانه های اجتماعی در دسترس هستند و کدامیک بیشترین کمک برای دستیابی به اهداف سازمان خواهند کرد. با توجه به اینکه ابزار رسانه های اجتماعی زیادی در دسترس هستند یک کسب و کار ممکن است احساس غرق شدن در این ابزارها را داشته باشد که چگونه آن ها میتوانند زمان کافی نه تنها برای یادگیری بلکه استفاده مؤثر از همه آن ها را داشته باشند، یک سوال متداول این است که کدام یک از سایت ها و ابزارهای رسانه های اجتماعی در بازاریابی کسب و کار مؤثرتر و کاراتر هستند؟ برای پاسخگویی به این سوال باید نگاهی به مطالعه ای که در سال ۲۰۰۹ تحت حمایت اجلاس موفقیت رسانه های اجتماعی انجام شد انداخت چیزی که به تجزیه و تحلیل تقریبا ۷۰۰ پاسخ دهنده به منظور تعیین اینکه چگونه و چرا بازاریابان از رسانه های اجتماعی برای رشد و ارتقای شرکت خود استفاده کنند پرداخت.
از این مطالعه این نتیجه به دست آمد که توییتر، بلاگ ها، لینکداین و فیس بوک ۴ ابزار برقراری رسانه های اجتماعی مورد استفاده توسط بازاریابان هستند. از آنجایی که به نظر میرسد این ابزارها مؤثرترین رسانه های اجتماعی میباشند کسب و کار ها باید شروع به استفاده از این ابزارها کنند. سوال دیگری که پرسیده می شود این است که رسانه های اجتماعی چه منافعی دارند، اجلاس موفقیت رسانه های اجتماعی این موضوع را نیز بررسی کردهاست، یکی از منافع اصلی بازاریابی رسانه های اجتماعی کاهش هزینه های کلی بازاریابی است. (Raush, 2011)
همان طور که قبلاً ذکر شد، اگر چیزی فاکتور تغییر پذیری داشته باشد از طریق بازاریابی آنلاین دهان به دهان منتشر خواهد شد. از آنجا که مردم بیشتر به اینکه دوستان آن ها چه میگویند توجه میکنند، بررسی دنبال کنندگان و دوستان یک شرکت میتواند قدم بزرگی در راه در معرض دید گذاشتن یک کسب و کار بردارد. منفعت دیگر استفاده از رسانه های اجتماعی برای کسب و کارها رتبه جستجوی بالا، رهبری بیشتر و حتی همکاران و معاملات تجاری جدید میباشد.( Raush , 2011)
۲-۵-۳ چالشهای رسانه های اجتماعی برای کسب و کار