متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
منابع کارشناسی ارشد با موضوع : تاثیر تکنولوژی های ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

اعضای غیر موظف هیات مدیره از طریق نظارت بر مدیران موظف، بر روی تصمیمات آنان نظارت دارند.در نتیجه ترکیب هیات مدیره می تواند بر عملکرد مالی شرکتها اثر گذار باشد.در صورتی که اکثریت اعضای هیات مدیره را مدیران مستقل غیر موظف تشکیل دهد، هیات مدیره از کارایی بیشتری برخوردار خواهد بود.تئوری نمایندگی برای افزایش استقلال هیات مدیره از مدیریت، از این ایده پشتیبانی می کند که هیات مدیره می بایست تحت اختیار مدیران بیرونی (غیر اجرایی) باشد، زیرا رفتارهای فرصت طلبانه باید توسط مدیران غیر اجرایی شرکت تحت کنترل و نظارت باشد. وجود چنین مدیرانی می تواند کیفیت تصمیمات مدیریت را تحت تأثیر قرار داده و راهکارهای مناسب که باید توسط مدیریت انجام شود تا عملکرد شرکت بهبود یابد را در اختیار وی قرار می دهد.(حساس یگانه و همکاران،۱۳۸۷).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اثربخشی تفکیک تصمیم گیری توسط مدیریت و کنترل توسط هیات مدیره از آنجا نشأت می گیرد که مدیران غیر موظف به دلیل منافعشان حاضر به تبانی با مدیران اجرایی نمی باشند.از آنجا که مدیران غیر موظف اکثراً در سایر شرکت ها، دارای سمت های اجرایی مدیریت با تصمیم گیری هستند انگیزه ی بالایی برای کسب شهرت بعنوان تخصص امر تصمیم گیری و برخورداری از فرصت های شغلی بهتر در آینده را دارند.عدم همسویی انگیزه مدیران برای استفاده از ثروت مالکان برای منافع شخصی خویش با انگیزه مدیران غیر موظف برای کسب شهرت باعث بهبود نظارت بر مدیریت شرکت شده و کاهش هزینه های نمایندگی را در پی خواهد داشت.(فاما و جنسن،۱۹۸۳).
پژوهش های بسیاری بر روی اثر ترکیب هیات مدیره از لحاظ موظف و غیر موظف بودن اعضای آن ، بر روی عملکرد مالی شرکتها انجام شده است.(بکتاس ،کایمک،۲۰۰۹ ،کلمن۲۰۰۷).بهاگات و بلک (۲۰۰۲) ارتباط بین ترکیب هیات مدیره و چهار معیار عملکرد مالی شرکتها،شامل Q توبین، بازده دارایی ها،گردش دارایی ها و بازده اوراق بهادار بلند مدت را در ۸۲۸۰ شرکت آمریکایی مورد ارزیابی قرار دادند.نتایج پژوهش آنها نشان می دهد که وجود اعضای غیر موظف در ترکیب هیات مدیره موجب بهبود عملکرد مالی شرکتها نمی گردد.همچنین آنها چنین ابراز داشتند که بین ترکیب هیات مدیره و معیارهای عملکرد مالی در بلند مدت نیز رابطه معناداری وجود ندارد.(مرادی و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۲-۲-۷ جلسات هیات مدیره
جلسات هیات مدیره، مکانی است که در آن مدیران اجرایی و اعضای هیات مدیره اطلاعات خود را در مورد عملکرد شرکت، سیاستها و طرح های آن مطرح می کنند و به اشتراک می گذارند. جلسات متعدد به برقراری ارتباط بهتر میان مدیران و اعضای هیات مدیره کمک می کند.اما برگزاری جلسات بیش از حد هیات مدیره،علاوه بر هزینه هایی که دارد (از قبیل مدیریت ، هزینه مسافرت و حق الزحمه حضور در جلسات هیات مدیره )، باعث انحراف مدیران شرکت از مسئولیت های عملیاتی و روزمره ی خود می گردد.از این رو هیات مدیره می بایست تعادلی میان هزینه – منفعت تعداد جلسات برقرار کند.در صورتی که هیات مدیره بتواند در برقراری جلسات هیات مدیره خود مؤثر عمل کند ، بسته به محیط شرکت ، می تواند منافع اقتصادی را با توجه به تئوری نمایندگی کسب نماید. وافیاس در تحقیق خود در سال ۱۹۹۹ به این نتیجه دست یافت که افزایش تعداد جلسات هیات مدیره پس از عملکرد ضعیف شرکت ، باعث می گردد برگشت از عملکرد بد سریع تر اتفاق افتد. نتایج آدامز و فریرا (۲۰۰۴) نیز نشان می دهد هنگامی که هیات مدیره جلسات بیشتری برگزار می کند،ارزش شرکت افزایش می یابد.(لگزیان و همکاران،۱۳۹۰).
۲-۲-۲-۷-۱ انواع جلسات هیات مدیره
جلسات هیات مدیره اشکال متفاوتی را می تواند به خود بگیرد بگونه ای که جلسات هیات مدیره را می توان از منظر رسمیت گرایی به دو شکل داخلی و خارجی و از منظر استقلال عملکردی تحت عنوان جلسات اجرایی و غیر اجرایی هیات مدیره تفکیک کرد. در زیر انواع جلسات هیات مدیره توضیح داده می شود :
جلسات داخلی : جلسات داخلی هیات مدیره ملموس ترین گردهمایی های هیات مدیره در طی سال است که مشارکت حداکثری اعضا در آن امری الزامی است.این گونه جلسات به دلیل ماهیت رسمی خود و تجربیات گذشته هیات مدیره در تدوین صورت جلسات آن، اغلب شرح موضوعات مشخص و غیر قابل تغییری دارد.به طور عمده در شرح کار این گونه جلسات، ایراد سخنرانی ها، ارائه گزارش های عملکردی شش ماهه و سالیانه سازمان و… جایگاه خاصی دارد. این گونه جلسه ها امروزه به دلیل پیچیدگی های کاری بیشتر شرکتها،هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ بازه زمانی تحت اختیار اعضای حاضر در جلسات، پاسخگوی نیازهای اطلاعاتی و تصمیم های هیات مدیره نیست و ضرورت وجود سایر جلسه های هیات مدیره را بیش از پیش روشن می سازد.
جلسات خارجی : در سالهای اخیر، اکثر هیات مدیره ها به این نکته مهم پی برده اند که برگزاری جلسات داخلی منظم و در عین حال فشرده از لحاظ زمانی، نمی تواند پاسخگوی مذاکرات تحلیلی و موشکافانه اعضاء در درک کامل استراتژی و اصلاحات مورد نیاز در آن گردد.در نتیجه این امر، اهمیت جلسات خارجی شرکت در تخصیص زمان کافی به مسائلی همچون استراتژی و بحران های پدید آمده بیشتر شده است و هیات مدیره بسیاری از شرکت ها توانسته اند از این طریق، سمت و سوی درستی را برای تدوین استراتژی های اثربخش سازمانی و حل مسائل بحران را انتخاب کنند. این گونه جلسات جدای از جلسات رسمی و برنامه ریزی شده هیات مدیره در طی سال برگزار می گردد و اغلب به دلیل بروز برخی بحران ها و ملاقات اعضای هیات مدیره در محیطی کاملاً مستقل از فضای جلسات رسمی در شرکت انجام می شود. ذکر این نکته الزامی است که هیات مدیره می باسیت زمان کافی صرف جمع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل عملکرد و توسعه و بهسازی بینش سازمانی کند تا بتواند با تمرکز هر دو جلسه داخلی و خارجی خود ، بر مسائل استراتژیک و ارزیابی های آن، بر عملکرد کلی خود بیفزاید.
جلسات اجرایی : بسیاری از هیات مدیره ها اغلب پس از برگزاری جلسات عمومی هیات مدیره بدون حضور اعضای تیم اجرایی، اقدام به برگزاری جلساتی تحت عنوان جلسات اجرایی می کنند. البته این گونه جلسات می تواند بنا به ضرورت، پیش از جلسات رسمی هیات مدیره نیز برگزار گردد.(نادلر،۲۰۰۴).این گونه جلسات اغلب به ریاست رئیس غیر اجرایی یا رهبری اعضای مستقل برگزار شده و به هدف اطلاع رسانی به اعضای مستقل و ارائه این فرصت به آنان که طی آن بتوانند طرحها و پیشنهادهای فنی تیم اجرای را بصورتی مستقل مورد ارزیابی قرار دهند، برگزار می گردد. مزیت برگزاری این گونه جلسات در آن است که به اعضای هیات مدیره اجازه داده می شود به صورتی کاملاً بی پرده و آزادانه طرح های اعضای تیم اجرایی سازمان را به چالش کشیده و به جای آنکه به ابراز تعارفات معمول با مدیر عامل بپردازند، به صورتی مستقل ابعاد و اثرات طرح های آنان را ارزیابی کنند.نکته مهم آن است که پیشنهاد می شود پس از برگزاری این گونه جلسات،رئیس جلسات اجرایی با مدیر عامل ملاقات کرده و علاوه بر آن که او را از نقطه نظرات اعضاء در ارتباط با طرح های پیشنهادی تیم اجرایی اش با خبر می سازد، برخی از سوءتفاهم های ناشی از برگزاری این گونه جلسات را نیز رفع کند.این امر بدان دلیل است که تجربه نشان داده گاهی پس از برگزاری این گونه جلسات، مدیر عامل این گونه می اندیشد که حتماً کار نادرستی انجام داده است که اعضاء بدون او تشکیل جلسه داده اند.بدون شک این سوءتفاهم ها می تواند در آینده در قالب تعارض های غیر کارکردی خود را نمایان سازد.
جلسات غیر اجرایی : این گونه جلسات به طور عمده در قالب جلسات سیاست گذاری های کلان سازمانی و با مشارکت مدیر عامل شرکت برگزار می شود. معمولاً این گونه جلسات در پایان سال مالی شرکت و طی دوره های پیش بینی شده برای بازبینی بیانیه چشم انداز و استراتژی های شرکت برگزار می شود.بر مبنای این موضوع، تعداد این گونه جلسات در هیات مدیره در مقایسه با سایر جلسات کمتر است.
۲-۲-۲-۸ دانش مالی هیات مدیره
هیات مدیره برای نظارت بر مدیریت و مشارکت در تصمیم گیری ،نیازمند مهارتهای متنوع از قبیل حسابداری ،بانکداری و قانون است تا بتواند بر افزایش ارزش شرکت مؤثر باشد.(هیلمن و پاتزول،۲۰۰۰)، فرض زیر بنای این موضوع آن است که اعضای بدون تجربه در دانش حسابداری یا مالی ،توانایی کمتری در کشف مشکلات موجود در گزارشگری مالی دارند و همچنین وجود یک عنصر مالی با تجربه می تواند باعث شود دیگر اعضاء حساس و هوشیار باشند.(نیکبخت و همکاران، ۱۳۸۹).
کاپلان و مینتون (۱۹۹۴)،به این نتیجه دست یافتند که زمانی که شرکتها عملکرد و سوددهی ضعیفی دارند، در ترکیب هیات مدیره خود، از مدیران مالی استفاده می نمایند.اریکسون و همکاران در سال ۲۰۰۵ به بررسی ارتباط بین تخصص هیات مدیره و ارزش شرکت در شرکتهای کانادایی بین سالهای ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۷ پرداختند.نتایج تحقیق آنها نشان می دهد که هیات مدیره دارای دانش مالی و حسابداری ،نظارت کاراتری بر مدیریت شرکت دارد و باعث می شود ارزش شرکت(بر اساس شاخص Q توبین) افزایش یابد.(همان منبع).
۲-۲-۲-۹ جدایی نقش رئیس هیات مدیره و مدیر عامل
وظیفه برگزاری و هدایت جلسات هیات مدیره بر عهده رئیس هیات مدیره است.در بسیاری از کشورها، مدیرعامل همزمان در نقش رئیس هیات مدیره قرار دارد. بعنوان مثال، در ۷۰ تا ۸۰ درصد از شرکتهای آمریکایی، مدیر عامل و رئیس هیات مدیره شخص واحدی هستند.(رادرس و همکاران،۲۰۰۱).در سال های۲۰۱۰ به بعد هم وضعیت این گونه می باشد. اما رویه های حاکمیت شرکتی رایج در اروپا، این دو نقش را تفکیک کرده اند و تنها در ۱۰ درصد از شرکتهای انگلیسی، مدیر عامل همزمان رئیس هیات مدیره است.(کلس و همکاران،۲۰۰۱)،در آسیا وضعیت مابین آمریکا و اروپاست.(نیکبخت و همکاران،۱۳۸۹).
از دیدگاه نظری، هنگامی که مدیر عامل در جایگاه رئیس هیات مدیره قرار می گیرد، تضاد منافع به وجود می آید.(پترا،۲۰۰۵). همچنین در چنین حالتی، عملکرد نظارتی هیات مدیره کاهش می یابد.ترکیب نقش ریاست هیات مدیره و مدیر عامل، مبین عدم جدایی کنترل و نظارت از مدیریت است.(فاما و جنسن،۱۹۸۳).از این رو، ادبیات تئوریک بیان می دارد جدایی جایگاه هیات مدیره و مدیر عامل باعث عملکرد بهتر شرکت می گردد، اما نتایج تحقیقات تجربی در این خصوص حاوی نتایج متفاوت است.گیلان و همکاران ،۲۰۰۳، رودیگر و همکاران،۲۰۱۰، در پژوهشی نشان دادند جدایی ترکیب نقش ریاست هیات مدیره و مدیر عامل شرکت، رابطه معناداری با عملکرد شرکت ندارد.کولز و همکاران، ۲۰۰۱ با بررسی ۱۴۴ شرکت نمونه بین سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۴ به این نتیجه دست یافتند که شرکتهایی که در آن مدیر عامل و رئیس هیات مدیره فرد واحدی نیست، عملکرد بهتری دارند.تیلور و واتر،۲۰۰۴ با بررسی ۳۱۳ مورد از عرضه اولیه سهام شرکتهای استرالیایی بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۳ به این نتیجه رسیدند که جداسازی رئیس هیات مدیره و مدیر عامل با عملکرد عملیاتی بالاتری در ارتباط است.از سوی دیگر، جدایی نقش رئیس هیات مدیره و مدیر عامل، هزینه هایی از قبیل عدم هماهنگی و قدرت تصمیم گیری پایین تری را در بردارد که می تواند بطور معکوس بر عملکرد شرکت تأثیر بگذارد. راچدی و همکاران ،۲۰۰۸ نشان دادند که بین عملکرد شرکت و ترکیب نقش ریاست هیات مدیره و مدیر عامل، رابطه منفی وجود دارد. بوید،۱۹۹۵، با بهره گرفتن از اطلاعات ۱۹۲ شرکت در ۱۲ صنعت به این نتیجه دست یافت که در شرایط حاکمیت شرکتی خوب، عملکرد شرکت در زمانی که مدیر عامل همزمان در جایگاه رئیس هیات مدیره قرار دارد، ارتقاء می یابد.دالتون و همکاران،۱۹۹۸،با بررسی ۶۹ تحقیق انجام شده طی ۴۰ سال به نتایج مشابهی دست یافتند.نتایج تحقیق بریکلی و همکاران،۱۹۹۷،نشان داد که هیچ گونه مزایای عملکردی برای جدایی نقش رئیس هیات مدیره و مدیر عامل وجود ندارد. .(همان منبع).
۲-۲-۲-۱۰ کیفیت ارتباطات
اثر بخشی هیات مدیره مستقیماً به ارتباطات بین اعضای هیات مدیره، بین هیات مدیره و مدیریت اجرایی و بین هیات مدیره و سایر ذینفعان مرتبط است.دلیل این امر آن است که مسئولیت های اصلی هیات مدیره یعنی فراهم کردن هدایت و نظارت، روی رفتار سایرین تأثیر می گذارد. این تأثیر و نفوذ می تواند به طور مناسبی اعمال شود تنها اگر تصمیمات به شکلی شفاف و متقاعد کننده اعلام شوند.اعضای هیات مدیره که مسئول تصویب موضوعات مهمی مانند راهبرد، انتصاب مدیران رده بالا و ریسک پذیری شرکت هستند، به صورت جمعی تصمیم می گیرند. بنابراین، صمیمیت ، دقت و صحت ارتباطات در درون هیات مدیره ،کیفیت تصمیم گیری جمعی را بهبود می بخشد. شفافیت ، ارتباطات باز و علنی، و وجود اعتماد بین اعضای هیات مدیره ،کلید توانایی در مد نظر قرار دادن و اشاره کردن به کلیه ابعاد تصمیمات هیات مدیره به شکلی متعادل است.
خطاهای مهمی که می بایست از آنها اجتناب کرد عبارتند از : نبود صمیمت و دور کردن اطلاعات از دسترس هیات مدیره. بهترین ابزار برای یک ارتباط خوب بین اعضای هیات مدیره و بین هیات مدیره و مدیریت این است که هیچ نوع غافلگیری در کار نباشد. هر رفتاری که چنین حسی را بوجود آورد، نه تنها میزان توجه به یک موضوع مورد بررسی را کاهش می دهد، بلکه فضای ارتباطات سالم را نیز مسموم می سازد.
موضوع دیگری که می بایست مورد توجه قرار گیرد، جدا نمودن اطلاعات از عقاید است.بنابراین، فراهم نمودن اطلاعات جاری و فعلی که با عملکردهای گذشته، بودجه و فعالیت های رقبا محک زده شده اند، برای هیات مدیره حائز اهمیت است .یک فرایند تضمینی برای ارزیابی چگونگی جمع آوری اطلاعات حائز اهمیت و همچنین برای اعتبار نتایجی که از آن اطلاعات حاصل شده است،از اهمیت بسیاری برخوردار است.(امیدوار،۱۳۹۱).
۲-۲-۲-۱۱ حوزه عملکردی هیات مدیره ها در سازمان
حوزه های عملکردی هیات مدیره را می توان به تناسب انتظارهای مرتبط با میزان تأثیر گذاری آنها، الزام های خاص حاکمیت سازمانی و شرایط ویژه هر سازمان، به هفت حوزه عملکردی عمده تقسیم کرد.این حوزه ها عبارتند از : (لگزیان و همکاران،۱۳۹۰).

    1. تعیین چشم انداز، رسالت و سمت و سوی استراتژیک سازمان
    1. نظارت بر اجرای استراتژی ها و عملکرد تیم اجرایی مدیریت
    1. بالنده سازی و ارزیابی مدیر عامل، انتخاب و جایگزینی
    1. بالنده سازی سرمایه های انسانی
    1. نظارت بر عملکرد حقوقی،اخلاقی و حاکمیتی سازمان
    1. مدیریت بحران
    1. تامین منابع سازمانی

در زیر هر یک از حوزه های عملکردی تشریح می گردد:
۲-۲-۲-۱۱-۱ تعیین چشم انداز،رسالت و سمت و سوی استراتژیک سازمان
ماهیت وجودی هر سازمان در رسالت و چشم انداز آن سازمان است و اجرای هر گونه کسب و کار، وابسته به سمت و سوی استراتژیکی آن است.هیات مدیره ها در این حوزه به رغم آن که به ندرت به تشریح و تبیین تفصیلی استراتژی های عملیاتی می پردازند، می توانند با فراهم آوردن اطلاعات لازم و همچنین اراده مشاوره به مدیر عامل و تیم اجرایی او، بر اعتبار و جامعیت طرح های استراتژیکی پیشنهادی آنان بیفزایند.از آنجایی که اعضای هیات مدیره با توجه به سوابق کاری متنوع و تخصص و تجربه خود در شرکتها و سازمانهای دیگر گرد هم می آیند، دانش آنان می تواند به گنجینه ای از اطلاعات بدل شود که سازمان را در شناسایی فرصتها و پرهیز از چالش ها و مخاطرات یاری رساند.در واقع هیات مدیره ها می توانند در این حوزه عملکردی، با استعداد از شبکه های ارتباطی و دانش محیطی اعضای مستقل خارجی خود، در تحلیل محیط خارجی سازمان (فرصتها وتهدید ها) به یاری اعضای داخلی سازمان در بررسی نقاط قوت و ضعف سازمان همت گمارده و از این طریق با تحلیلی گسترده، به تدوین استراتژی های اثربخش سازمانی بپردازند.
از جمله موضوعات مطرح در این حوزه عملکردی، تصویب و تأیید طرح استراتژیک پیشنهادی از طرف مدیریت سازمان، بوسیله هیات مدیره است.از آنجایی که هیات مدیره ها می توانند از یک سو با دانش محیطی گسترده اعضای مستقل خارجی خود و از سوی دیگر، برخورداری از تجربیات و اطلاعات سازمانی اعضای داخلی خود، به صورت اثربخشی بر فرایند استراتژی سازمان نظارت و کنترل داشته باشند، بدون تردید ارزش افزوده بالایی به سبب تصمیم های هیات مدیره در این حوزه ایجاد می گردد. (لگزیان و همکاران،۱۳۹۰).
۲-۲-۲-۱۱-۲ نظارت بر اجرای استراتژی ها و عملکرد تیم اجرایی مدیریت
تدوین یک استراتژی اثربخش تنها اولین مرحله از خلق سازمانی اثربخش به شمار می رود. بسیاری از استراتژی های سازمانی نه به سبب ماهیت محتوا که به دلیل نحوه اجرا و نبود نظارت بر اجرای آنها با شکست روبه رو می گردند.در نتیجه در این حوزه عملکردی، هیات مدیره می تواند با مشاوره، ارزیابی و پایش عملکرد تیم مدیریت سازمان را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. هیات مدیره ها در این حوزه عملکردی می توانند با به چالش کشیدن طرح های مدیریت ارشد سازمان، تغییر استراتژی ها و یا تجدید رویکردهای مورد استفاده در اجرای استراتژی ها،نظارتی اثربخش را به اجرا درآورند.در صورتی که تیم اجرایی و شخص مدیرعامل از اجرای اثربخش استراتژی سربلند بیرون نیاید، هیات مدیره می تواند ضمن ریشه یابی مسائل، اقدام به جایگزینی اعضای تیم اجرایی و حتی شخص مدیرعامل کند و در نهایت به منظور حصول نتایج مورد انتظار در این حوزه می تواند از سیستم های متنوعی همچون سیستم های اطلاعات مالی، بازرگانی، الکترونیکی، برنامه ریزی منابع سازمانی، کانال های اطلاعاتی مشتریان و… برای ارزیابی مستمر عملکرد سازمان و بررسی میزان پیشرفت برنامه ها و اجرای استراتژی استفاده کنند.(همان منبع).
۲-۲-۲-۱۱-۳ بالنده سازی و ارزیابی مدیر عامل،انتخاب و جایگزینی
یکی از مهمترین حوزه فعالیت های هیات مدیره، ارزیابی مدیرعامل و تیم مدیریت اجرایی سازمان به شمار می رود. اهمیت این حوزه تا حدی است که هیچ یک از گروه های تصمیم گیرنده سازمانی به جزء تیم هیات مدیره ،به دلیل حوزه اختیارات و اطلاعات در دسترس نمی توانند به این مهم بپردازند. (وارد،۲۰۰،کانگر و همکاران،۲۰۰۱). در این حوزه عملکردی، هیات مدیره ها با تعیین شاخص های ارزیابی چون کارآمدی و کارایی، خلق ارزش افزوده ، توانمندی در اجرای استراتژی ، اخلاق حرفه ایی و… به ارزیابی کارکرد و توانایی مدیریت می پردازند.در این حوزه پیشنهاد می گردد، هیات مدیره ها در صورت ناکارآمدی مدیرعامل، فرصتهای لازم برای همتاسازی مدیرعامل را بهانه سپری شدن دوره بازنشستگی او از دست ندهند.در این ارتباط هیات مدیره می تواند با بررسی نیازمندی های سازمانی، الگوهای حاکمیتی و تصمیمهای هیات مدیره از ویژگی های بایسته مدیرعامل، به انتخاب مدیرعامل از منابع خارجی و یا داخلی سازمان دست یابد.دراین حوزه عملکردی،هیات مدیره ها همچنین می توانند با تعیین اهداف بالنده سازی و اعمال طرح های پرداخت در برابر عملکرد، فرایند بالنده سازی را به نحو احسن به اجرا درآورده و نکات قابل ملاحظه ای در ارتباط با عملکرد مدیرعامل و تیم اجرایی را به آنان خاطر نشان کنند. .(همان منبع).
۲-۲-۲-۱۱-۴ بالنده سازی سرمایه های انسانی
حوزه عملکردی بالنده سازی تیم مدیریت اجرایی و شخص مدیرعامل از چنان گستردگی برخوردار است که بالندگی سرمایه های انسانی سازمان را در بر خواهد گرفت.هیات مدیره ها می توانند با همکاری تیم مدیریت به تنظیم و حمایت از برنامه های آموزشی و بالندگی کارکنان پرداخته و با اعمال برنامه های تغییر و تشکیل گروه های تغییر،سیر بالندگی سازمانی را سرعت بخشند.(گرات،۲۰۰۵).از طرفی تیم هیات مدیره می تواند با بالنده کردن اعضای تیم اجرایی و پرورش آنان طی دوره ای ۵ساله، انباره ای از نامزدهای احتمالی واجد شرایط برای پذیرش پست مدیرعاملی را درآینده فراهم سازد(نادلر و همکاران،۱۳۸۶).هیات مدیره ها همواره می بایست با احتساب زمان بازنشستگی مدیرعامل، گزینه های شایسته ای را با همکاری مدیرعامل فعلی به منظور احراز پست مدیرعامل در آینده پرورش دهند.اگر چه هیات مدیره ها در اجرای این گونه طرح ها،شامل آموزش، انتخاب، تخصص و حفظ منابع شایسته انسانی، با الزامات خاصی از جانب نهادهای تدوین کننده اصول حاکمیتی سازمان روبه رو نیستند، اما بدون شک نظارت آنان بر کیفیت و کمیت این گونه برنامه ها و نیازمندی های سازمان بسیار حیاتی است. .(همان منبع).
۲-۲-۲-۱۱-۵ نظارت بر عملکرد حقوقی،اخلاقی و حاکمیتی سازمان
در این حوزه عملکردی، هیات مدیره ها با توجه به اطلاعات موجود در ارتباط با چگونگی فعالیت ها و نتایج حاصله از آن در سازمان، به بررسی میزان مقبولیت اخلاقی، حقوقی و حاکمیتی آن می پردازند (کانگر و همکاران،۲۰۰۱). در این حالت نظارت هیات مدیره بر فعالیت های سازمان از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است، به گونه ای که هیات مدیره به تناسب برخورد با فعالیت های غیر مقبول، به اعمال اصلاحات لازم و تبیین دوباره روندهای سازمانی می پردازد. در این حوزه ارتباط تیم هیات مدیره با ذینفعان خارجی سازمان همچون قانونگذاران، نهادهای دولتی و اجتماعی، وکلا ، نهادهای مالی و حاکمیتی، افزایش می یابد و هرچه این رابطه از انسجام و سازندگی بالاتری برخوردار گردد، بر سطح بهره وری فعالیت های هیات مدیره و قانونمندی آن افزوده خواهد شد. در این حوزه همچنین وجود کانال های اثربخش ارتباطی در راستای شناخت و ارزیابی مسائل عملکردی امری حیاتی است. مزیت برقراری این گونه ارتباطات در آن است که در این حالت نه تنها هیات مدیره به درک و آگهی های بالاتری نسبت به فعالیت های سازمانی دست می یابد، بلکه می تواند با اطلاع رسانی به اعضای سازمان در چگونگی انجام فعالیت های مقبول از لحاظ مالی، حقوقی و حاکمیتی، نظارتی اثربخش از طریق ابزار خود کنترلی اعمال کند. .(همان منبع).
۲-۲-۲-۱۱-۶ مدیریت بحران
امروزه محیط پرتلاطم و رقابتی ، سازمانها را با بحران ها و چالش های متنوعی روبه رو ساخته است. در این میان می توان از بحران هایی همچون شکست محصولات جدید شرکت ها، رسوایی های مالی، ورشکستگی و…نام برد.در این حوزه عملکردی، هیات مدیره ها به تناسب نوع بحران و دوره های بروز آن و با بررسی توانمندی های سازمان به کار بست رویکردهای متنوعی برای پیشگیری و کاهش اثرات بحران ها اقدام می کنند (نادلر و همکاران،۱۳۸۹).از این رو تیم هیات مدیره نیازمند دانشی گسترده و مناسب از نحوه فعالیت های سازمانی، حوزه های کسب و کار، عوامل بحران زا در داخل و خارج سازمان و…می باشد که می بایست با تعهد حضور زمانی ( بویژه اعضای مستقل) در هنگام بروز بحران همراه شود (کانگر و همکاران،۲۰۰۱).در این حوزه عملکردی ،تدوین طرح های مدیریت بحران مشترک به گونه ای که وظایف هر تیم به روشنی در آن ذکر شده باشد، امری ضروری است. .(همان منبع).
۲-۲-۲-۱۱-۷ تأمین منابع سازمانی
منابع انسانی، سرمایه ای،مالی، روابط برون سازمانی و فناوری از جمله منابع کلیدی هر سازمان برای موفقیت در عرصه های رقابتی امروز به شمار می رود.هیات مدیره ها اغلب با ایجاد روابط خارجی مناسب و سازنده اقدام به تهیه و تامین منابع مورد نیاز خود می کنند (اسکات،۱۹۹۲).از جمله شیوه هایی که هیات مدیره ها در تامین منابع سازمانی از آن بهره می جویند می توان به شیوه هایی همچون سرمایه گذاری های مشتری، اتحادیه های تجاری،کنسرسیوم های بازرگانی و…اشاره کرد.در این حوزه هیات مدیره ها می توانند با توسعه روابط کاری با افراد و سازمانها به توسعه شایستگی و توانمندی های درون سازمانی و بالندگی منابع انسانی سازمان بپردازند.از جمله نکات مهم در این حوزه عملکردی، شکل گیری ترکیب متنوع هیات مدیره به تناسب نیازمندی های سازمانی(به دلیل حضور در حوزه های کسب و کار خاص و به کارگیری استراتژی های متناسب با آن) می باشد. .(همان منبع).
۲-۲-۲-۱۲ عوامل مؤثر بر ترکیب هیات مدیره و جنبه های مختلف آن
عمده عوامل مؤثر بر ترکیب هیات مدیره را می توان به پنج دسته عوامل شرکتی، فرهنگی، بازاری، حاکمیتی و قانونی تقسیم بندی نمود. در ادامه ، اثر این عوامل و مؤلفه های سازنده آن بر جنبه های مختلف ترکیب هیات مدیره مورد بررسی قرار می گیرد.(لگزیان و همکاران،۱۳۹۰).
۲-۲-۲-۱۲-۱ عوامل شرکتی
در بخش عوامل شرکتی مؤلفه هایی همچون اندازه شرکت، نحوه پخش شدن مالکیت سهام و نوع سرمایه گذاری در شرکت می تواند بر ترکیب هیات مدیره و جنبه های آن مؤثر باشد. در ارتباط با اثر اندازه شرکت تحقیق برجسته کیل و نیکلسون (۲۰۰۳) نشان می دهد با افزایش در اندازه شرکت، اندازه ترکیب هیات مدیره افزایش می یابد، عضویت چندگانه بیشتر رواج پیدا می کند و اعضای مستقل هیات مدیره بیشتر می شوند. چیزما و کیم (۲۰۱۰) نیز معتقدند با افزایش اندازه شرکت، بر تعداد اعضای مستقل هیات مدیره افزوده می شود. این در حالی است که نینگ و دیگران (۲۰۰۸) عامل اندازه شرکت را مؤثرترین عامل در اندازه هیات مدیره می داند. از سوی دیگر شو و لین (۲۰۰۷) و چیزما و کیم (۲۰۱۰) معتقدند ساختار سرمایه گذاری بر ترکیب هیات مدیره مؤثر است؛ به گونه ای که در شرکتهایی که سرمایه گذاری مشترک داشته اند تعداد اعضای مستقل بیشتری به ترکیب هیات مدیره وارد شده اند. تحقیقات نشان می دهد که با قرارگرفتن مالکیت در دست گروه معدودی از افراد همچون مدیران شرکت، سهامداران، مؤسسان و سرمایه گذاران نهادی، اندازه هیات مدیره کاهش خواهد یافت. کنگ و دیگران (۲۰۰۷) نیز در بُعد اثرگذاری میزان تمرکز در مالکیت سهام معتقدند در شرکتهایی که مالکیت سهام متمرکز است، ترکیب هیات مدیره دارای تعداد اعضای زن کمتر و میزان کمتری از اعضای مستقل خواهد بود. نینگ و دیگران (۲۰۰۸) نیز معتقدند مالکیت درونی (مالکیت توسط اعضای شرکت) بر اندازه هیات مدیره تأثیر منفی می گذارد. از سوی دیگر ویدبی (۱۹۹۷) معتقد است با قرار گرفتن تمرکز مالکیت در دست سرمایه گذاران نهادی، بر تعداد اعضای مستقل هیات مدیره افزوده می شود. .(همان منبع).
۲-۲-۲-۱۲-۲ عوامل فرهنگی
در بخش عوامل فرهنگی مؤلفه هایی همچون پرهیز از عدم اطمینان، مردگرایی، فردگرایی و فاصله قدرت می تواند بر ترکیب هیات مدیره و جنبه های آن مؤثر باشد. لی و هریسون (۲۰۰۸) با اشاره به اثر ابعاد فرهنگی بر ترکیب هیات مدیره معتقدند رابطه مثبتی میان عوامل پرهیز از عدم اطمینان، فرد گرایی و فاصله قدرت در محیط فرهنگی شرکت و تعداد اعضای مستقل هیات مدیره و رابطه منفی میان عامل مردگرایی و تعداد اعضای مستقل تیم هیات مدیره وجود دارد. از سوی دیگر این محققین معتقدند با افزایش فاصله قدرت و میزان فردگرایی اندازه هیات مدیره کوچک می شود؛ در حالیکه با افزایش مردگرایی و پرهیز از عدم اطمینان اندازه هیات مدیره بزرگ تر می شود. .(همان منبع).

نظر دهید »
دانلود منابع دانشگاهی : منابع کارشناسی ارشد با موضوع شبیه سازی و تحلیل فیدر ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

برای کنترل اثرات سوء کلید زنی بانکهای خازنی بر روی زمان کلید زنی و تجهیزات کلید زنی کار می شود. بطور کلی روش های مختلف برای این عمل عبارتند از:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کنترل بستن همزمان با مقدار اولیه بیشینه ولتاژ ( VPSC )،
( Voltage peak synchronous closing)
۲- روش کلید زنی در صفر ولتاژ ( VZSC)، ( Voltage zero synchronous closing )
استفاده از کلید همراه با امپدانس، ( Preinsertion impedance switch)
استفاده از برقگیر (Arrester).

روش کنترل بستن همزمان با بیشینه ولتاژ
فرض کنید یک بانک خازنی بوسیله یک منبع سینوسی  برقدار شود، بطوریکه  مقدار بیشینه ولتاژ AC می باشد. آلفا زاویه فاز قراردادی است که کلید در آن لحظه از سیکل ولتاژ بسته می شود. هنگامیکه کلید بسته می شود معادله زیر بصورت رابطه ای از جریان برقرار است:
۳-۴
که در رابطه ۳-۴،  ظرفیت بانک خازن و  اندوکتانس موثر بین منبع و بانک خازنی می باشد. در این رابطه از مقاومت صرفنظر شده است.
معادلات لحظه ای ولتاژ و جریان بانک خازنی بصورت زیر بیان می شوند:
۳-۵
۳-۶
که  و  به ترتیب مقادیر اولیه جریان سلف و ولتاژ خازن می باشند، و  فرکانس طبیعی مدار کلید زنی و  مقدار درواحدی فرکانس طبیعی می باشد.

امپدانس خازن در فرکانس اصلی و  مقادیر بیشینه مولفه های فرکانس اصلی جریان و ولتاژ خازن می باشند.
۳-۷
معادلات لحظه ای ولتاژ۳-۵ و جریان ۳-۶که در بالا مطرح شدند، پاسخ حوزه زمان ولتاژ و جریان خازن در مدار کلید زنی می باشند. قسمت اول مولفه فرکانس اصلی می باشد. قسمتهای دوم و سوم نمایش مولفه های مدار در فرکانس طبیعی  می باشند. اندازه مولفه های نوسانی تابعی از ولتاز شبکه، ولتاژ اولیه خازن،جریان اولیه سلف و زمان کلید زنی می باشند.
بدترین حالت کلید زنی زمانی اتفاق می افتد که یک خازن بی بار در لحظه بیشینه ولتاژ برقدار شود، که نتیجه آن ایجاد اضافه ولتاژ به اندازه دو برابر بیشینه عادی ولتاژ می باشد.
برای کلید زنی ایده ال مولفه های نوسانی جریان در رابطه لحظه ای آن (ولتاژ در رابطه لحظه ای آن) باید صفر باشند. این مورد تنها زمانی بدست می آید که دو شرط زیر بطور همزمان با یکدیگر موجود باشند:
۳-۸ و۳-۹
در مدار کلید زنی جریان اولیه صفر می باشد یعنی  . اولین شرط از کلید زنی ایده ال بدین معنی است که کلید باید در قله مثبت یا منفی شکل موج سینوسی ولتاژ منبع (  ) بسته شود. شرط دوم بدین معنی است که خازن باید در یک سطح ولتاژ مشخص برقدار شود.
۳-۱۰
با برقرار شدن شرایط کلید زنی ایده ال مولفه های نوسانی ایجاد شده از بین خواهند رفت. سپس هر دو مورد ولتاژ و جریان خازن فقط شامل مولفه های فرکانس اصلی خواهند بود.

روش کلید زنی در صفر ولتاژ Voltage zero synchronous closing) )
در این روش خازنها دارای کلیدهای مجزایی هستند و هر کلید به هنگام عبور ولتاژ آن فاز از صفر بسته می شود. کلیدها باید دارای سرعت قطع و وصل زیادی بوده و بتوانند در حدود  ۱ عمل قطع و وصل را انجام دهند. اگر زمان عملکرد از این مقدار بیشتر شود این روش کارایی خود را از دست خواهد و به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. این کلیدها همچنین باید قادر باشند در شرایط مختلف شبکه و محیط سرعت خود را حفظ کنند. در حال حاظر کلیدهای الکترونیکی به سرعت مورد نیاز دسترسی دارند.

استفاده از کلیدهای همراه امپدانس
الف) کلید همراه مقاومت
در این روش از کلیدهایی به شکل۳-۷ استفاده می کند.
در این روش در لحظه وصل کلید ابتدا از مسیر به همراه مقاومت سری کلید زده می شود و پس از طی چند سیکل این مقاومت با زدن کلید  اتصال کوتاه شده و از مدار خارج می گردد. این مقاومت سبب می شود که در لحظه وصل کلید از فروپاشی ولتاژ شینه به میزان قابل توجهی جلوگیری کند و در نتیجه بیشینه گذرای بازیافت ولتاژ را کاهش می دهد.
در این روش به دو نکته باید توجه کرد:
اول اینکه میزان تلفات توان ناشی از مقاومت ها باید برای مقاومت قابل تحمل باشد و قابلیت اعتماد شبکه را کاهش ندهد.
دوم اینکه گذرای ثانویه که به هنگام بایپس نمودن حاصل می شود بیش از گذرای اولیه نباشد.
کلید با مقاومت
کلید همراه با سلف
در نوع دیگر کلیدهای با امپدانس بجای مقاومت از سلف استفاده می شود، که در شکل ۳-۸ آورده شده است.
کلید با سلف
از آنجاییکه امپدانس سلف به فرکانس در لحظه برقدار شدن بانک خازنی وابسته است، در این لحظه امپدانس بزرگی از خود نشان داده و از فروپاشی ولتاژ شینه جلوگیری نموده و در نتیجه باعث کاهش بیشینه جریان گذرای اولیه می شود. در هنگام خروج سلف از مدار گذرایی تولید می شود که اغلب از گذرای اولیه کوچکتر است.
در این نوع کلیدها از دو نوع سلف استفاده می شود:
یکی سلفهایی که از سیمهای فولادی ساخته شده و دارای مقاومت بالایی هستند و دیگری سلفهایی که از سیمهای آلومینیومی ساخته شده و دارای مقاومت کوچکی هستند.
سلفهای با مقاومت زیاد برای مواردی که گذرای ولتاژ بزرگ است کاربرد دارند، البته این سلفها منجر به گذرای ثانویه بزرگی می شوند و برای مواردی که خازنها بزرگ هستند نباید از این سلفها استفاده نمود، چون گذرای ثانویه می تواند خیلی شدید باشد.
سلفهای با مقاومت کم با توجه به اینکه دارا ی اندوکتانسی مشابه سلفهای مقاومت بالا هستند، در کاهش میزان گذرای ولتاژ رفتاری مشابه با نوع قبلی دارند، ولی به علت داشتن امپدانس کوچکتر، گذرای ثانویه کوچکتری هم دارند. غالباٌ این سلفها پس از گذشت چند سیکل بایپس می شوند که این مدت به سطح ولتاژ شبکه وابسته است. در ضمن این سلفها چون با خازن سری هستند موجب تغییر فرکانس گذرای کلید زنی هم می شوند.
این روش برای بانکهای خازنی با کلید زنی پشت به پشت بسیار موثر بوده و گذرای جریان کلید زنی را به خوبی کنترل می کند. این روش در مقایسه با مقامتهای بایپس شونده دارای قابلیت اعتماد بیشتری بوده و اقتصادی تر نیز می باشد.
در روش دیگر از وجود سلفهای دائمی بصورت سری با کلید خازنی استفاده می شود. این سلفها که حدوداً ۰.۵ تا ۲ میلی هانری می باشند به شکل موثری جریانهای گذرای کلید زنی پشت به پشت را کاهش می دهند، ولی تاثیر قابل ملاحظه ای در کنترل و کاهش گذرای ولتاژ ندارند.
اثر قابل توجه این سلفها این است که آنها می توانند با ایجاد فاصله مناسب بین فرکانس تشدید سری و فرکانس مدار کلید زنی به شکل موثری بر چگونگی تقویت هارمونیکی ناشی از خازنهای تصحیح ضریب توان اثر گذاشته و موجب کاهش تقویت هارمونیکی می شوند.

نظر دهید »
دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با رابطه بین ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲-۶-۷- نرخ بازده دارایی ها :
نرخ بازده دارایی های شرکت نرخی است که با آن می توان متوسط صنعت را مقایسه کرد تا اختلاف آن با متوسط صنعت به دست آید . اگر اختلاف مذکور صفر یا منفی باشد ، شرکت از سرمایه فکری برخوردار نیست . اگر این اختلاف مثبت باشد ، فرض می شود که شرکت در صنعت خود از سرمایه فکری اضافی برخوردار است . در صورت وجود مازاد بازده نسبت به صنعت ، این بازده اضافی در متوسط دارایی های ملموس شرکت ضرب می شود تا میزان متوسط عایدات[۱۰۴] اضافی سالانه دو شرکت محاسبه شود . که تقسیم این عایدات اضافی بر متوسط هزینه سرمایه شرکت ، ارزش سرمایه فکری شرکت را بدست می دهد . ضریب عمده این روش ، فرمول ساده آن و قابل دسترس بودن تمامی اطلاعات مورد نیاز در صورت های مالی تاریخی شرکت می باشد . عیب عمده ی این روش در فقدان ارائه اطلاعاتی است که مدیران برای مدیریت موثر سرمایه فکری شان به آنها نیازمند می باشند .

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۶-۸- روش تشکیل سرمایه بازار:
این روش معیاری از ارزش بازار ، سرمایه فکری شرکت را ارائه می دهد . در این روش فرض بر این است که تشکیل سرمایه اضافی یک شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام آن ، همانا بیانگر سرمایه فکری موجود در آن می باشد . این روش مبتنی بر عرف[۱۰۵] بازار های سرمایه و برآورد قیمت سهام است . در این روش جهت سنجش و اندازه گیری سرمایه فکری ضروری است تا صورت های تاریخی در مقابل اثرات تورم یا هزینه های جایگزینی آنها تعدیل شوند . بر اساس روش یاد شده ، سرمایه فکری در شرکت های فناوری ارتباطات ، تمامی ارزش شرکت را به دست خواهد داد چرا که تفاوت فاحشی میان ارزش بازار و ارزش دفتری پایین این گونه شرکت ها وجود دارد .
۲-۶-۹- کارگزار فناوری:
این نگرش نوعی پیشرفت در امر سنجش و اندازه گیری سرمایه فکری به شمار می آید چرا که شرکت را قادر می سازد تا ارزش پولی سرمایه فکریشان را محاسبه نمایند .
بروکینگ سرمایه فکری را ترکیبی از چهار جز دارایی های بازار ، دارایی های مبتنی بر انسان ، دارایی های مالکیت معنوی ، دارایی های زیر بنایی می داند [۱۶] .
دارایی های بازار مزایای بالقوه ای که یک سازمان از دارایی های غیر ملموس مرتبط با بازار کسب می کند را متعادل[۱۰۶] می نماید .
۲-۶-۱۰- روش سرمایه فکری مستقیم:
تاکید این روش اندازه گیری ارزش سرمایه فکری ابتدا بر شناسایی اجزای مختلف آن و سپس ارزیابی هر یک از این اجزا قرار گرفته است . با تعیین اجزای سرمایه فکری شرکت و تعیین ارزش هر یک از این اجزا می توان ارزش کلی سرمایه فکری شرکت را محاسبه نمود . این روش پیچیده ترین اما دقیق ترین ابزار اندازه گیری سرمایه فکری است . عیب اصلی این روش در ضرورت شناسایی تعداد زیادی از اجزا و یا ارزش گذاری هر یک از آنها می باشد که موجب پر هزینه و پیچیده شدن این روش می گردد .
۲-۶-۱۱- روش های مالی و مراحل اندازه گیری مالی سرمایه فکری:
بر اساس این روش سرمایه فکری شرکت متشکل از سرمایه انسانی ، سرمایه مشتری و سرمایه ساختاری است و نقاط تلاقی[۱۰۷] آنها با هم ترکیبی از سرمایه فکری را نشان می دهد . ترکیب سرمایه انسانی و مشتری منجر به روابط افراد و نزدیکی آنها با مشتریان و به کار گیری خلاقیت های آنها جهت پاسخگویی به نیاز های خاص مشتریان می گردد . ترکیب سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری ، منعکس کننده توانایی شرکت در انتقال نام های تجاری مشتریان است و به کیفیت ارزشی که مشتریان به نام تجاری شرکت می دهند مرتبط می باشد .
۲-۶-۱۲- مدل مدیریت سرمایه فکری:
زمانی که از سنجش و اندازه گیری صحبت می کنیم ابتدا ضروری است تا منابع غیر ملموس و حیاتی شرکت که نیازمند نظارت مدیریت هستند را به منظور نیل به اهداف استراتژیک یا برای ارتقای مزیت اصلی آنها شناسایی نموده و سپس باید اشخاص ثابتی که دارای اطلاعات معتبری درباره ارزش واقعی شرکت هستند را شناسایی کرد . فرایند مدیریت سرمایه فکری دارای سه مرحله اساسی شناسایی ، اندازه گیری و مدیریت این منابع می باشد .
۲-۶-۱۳- کیوتوبین[۱۰۸]:
روش کیوتوبین توسط جیمز توبین برنده نوبل اقتصاد توسعه ارائه شده است . این نسبت ارتباط بین ارزش بازار یک شرکت و ارزش جایگزینی آن شرکت هزینه جایگزینی دارایی های آن شرکت را اندازه گیری می کند . به صورت تئوری در بلند مدت این نسبت به سمت واحد میل می کند . با این تفاوت که توبین در هنگام محاسبه هزینه جایگزینی دارایی های فیزیکی را به جای ارزش دفتری دارایی های فیزیکی به کار می گیرد . نسبت حاصله به این شکل به کار می رود که چنانچه نسبت کیوتوبین یک شرکت بزرگتر از مقدار واحد و نیز بزرگتر از مقدار کیوتوبین رقابتی باشد ، شرکت مزبور توانایی کسب سود بیشتر از شرکت های مشابه را داراست .
۲-۶-۱۴- هوش سرمایه انسانی:
فیتز-انز [۱۰۹]روش هوش سرمایه انسانی را بدین نحوه توسعه داد که مجموعه هایی از شاخص های سرمایه انسانی جمع آوری شده را از طریق یک پایگاه داده ، الگو برداری نمود . فیتز انز مدعی است که وظایف بخش منابع انسانی در یک سازمان بایستی فراتر از مواردی نظیر جذب ، آموزش و جبران خدمات باشد . همچنین در زمانی که دانش به یک عنصر جدی در موفقیت اقتصادی تبدیل شده است ، اندازه گیری و مدیریت دارایی های فکری یک وظیفه بحرانی کسب و کار می باشد .
۲-۶-۱۵- مدل کارگزار فناوری:
این مدل توسط بروکینگ توسعه داده شده است و دانش سازمانی را به چهار طبقه : دارایی های انسان محور ، دارایی های زیر ساختی ، دارایی های فکری و دارایی های بازار تقسیم می کند و ارزش سرمایه فکری سازمان را طی یک فرایند ارزیابی مشخص میکند و ارزش سرمایه فکری سازمان را طی یک فرایند ارزیابی مشخص می کند و هر یک به وسیله پرسشنامه های ممیزی[۱۱۰] مخصوص درباره متغیر های مرتبط با طبقه دارایی ها بررسی میشود
۲-۶-۱۶- روش ارزش گذاری جامع:
این روش توسط مکفرسون[۱۱۱] توسعه یافت . ارتباط مابین اندازه گیری ارزش شرکت سرمایه فکری و مقادیر پولی را به منظور ارزش گذاری جامع کسب و کار مورد استفاده قرار می دهند .
این روش سر دسته ارزش زیر را مورد استفاده قرار می دهد .
ارزش اصلی که نشان دهنده اثر بخشی داخلی شرکت است .
ارزش فرعی که توسط اثر بخشی توزیع شرکت اندازه گیری می شود .
ارزش ابزاری که نشان دهنده فشار ها در محیط رقابتی می باشد .
بخش دوم : ادبیات مرتبط با بازارگرایی
۲-۷- معرفی بازارگرایی
مفهوم بازارگرایی از فلسفه مدیریتی که به (مفهوم بازاریابی[۱۱۲]) مشهور بود ریشه گرفته است . این فلسفه سنگ بنای رشته بازاریابی بوده است ؛ همان طور که پیتردراکر بازاریابی را بدین گونه معرفی می نماید :
«مشاهده کلیت یک تجارت را از نقطه نظر نتایج نهایی اش مشخص می کنند که این نتایج نهایی همان مشتریان می باشند» و همچنین اظهار می دارد که «تنها یک تعریف از مقصود یک تجارت وجود دارد و آن هم خلق مشتری است ». در طول سالیان مختلف تئوری پیش فرض بازاریابی شرکت ها ، فلسفه بازاریابی بوده است و محققان به دنبال اثبات ارتباط سطوح متفاوت عملکرد شرکت با درجات مختلف بازارگرایی بوده اند . این ایده مرتبط بودن سطوح مختلف عملکرد با سطوح مختلف بازارگرایی شرکت ، چندین نسل از مدیران شرکت ها را تحت تاثیر قرارداده است و تا به امروز یکی از تاثیر گذارترین مفاهیم بازاریابی بوده است . یا آن که در ادبیات تحقیق تفاوت هایی راجع به استفاده از بازاریابی گرایی[۱۱۳] در مقابل بازارگرایی[۱۱۴] وجود دارد ، اما بازارگرایی طبق تعریف مک کارتی و پریالت (۱۹۹۰) بیشتر به پیاده سازی مفهوم بازاریابی در بخش بازاریابی سازمان اشاره می کند . لذا ، تاکید سنتی بازاریابی گرایی بیشتر برروی مشتری گرایی به معنای تمرکز بیشتر برروی نیازهای مشتری و تولید درآمد وسود ازطریق ایجاد رضایت مشتری می باشد . از طرف دیگر اخیراً بازارگرایی ، بیشتر برای برقرارکردن مفهوم بازاریابی در کل سازمان استفاده شده است .کوهلی و جاورسکی (۱۹۹۰) برای استفاده از برچسب بازارگرایی اولویت و اهمیت بیشتری قایل هستند . به این مضمون که استفاده از این اصطلاح آن را از غلبه واحد بازاریابی خارج ساخته و مسئولیت آن را متوجه کلیه واحدها در سازمان می کند . بااین تغییر ظاهر ، رویکرد بازارگرایی احتمالاً مورد پذیرش واحدهای غیر بازار یابی نیز قرار گیرد.با این وجود در بین محققان بازاریابی اجتماعی وجود دارد که بازار گرایی ، منعکس کننده نیاز یک سازمان برای بازار محور بودن [۱۱۵]یا تحریک پذیری توسط بازار [۱۱۶]است [۱۷] . در این زمینه ، پنج دیدگاه اخیراً در ادبیات بازارگرایی معرفی شده است که هرکدام رویکرد متفاوتی را جهت تعریف مفهوم بازارگرایی در پیش گرفته اند
دیدگاه تصمیم گیری
دیدگاه هوشمندی بازار
دیدگاه رفتارهای مبتنی برفرهنگ
دیدگاه استراتژیک
دیدگاه مشتری گرایی
علاوه بر پنج دیدگاه فوق سه دیدگاه دیگر نیز در زمینه بازارگرایی وجود دارد که عبارتند از :
دیگاه ترکیبی
دیدگاه قابلیت های سازمانی
دیدگاه فرهنگ سازمانی بازارگرا
۲-۸- مفاهیم تعریف بازارگرایی
دیشماند وفارلی معتقدند ، بازارگرایی و توجه به محیط عنصر عمده و اصلی بازاریابی بوده و عامل مهمی در راستای توانمند کردن[۱۱۷] شرکت ها برای درک بازار و ایجاد راهبردهای محصول و خدمت مناسب برای تحقق نیازها و خواسته های مشتری است [۱۸] .
لی لند نیز بازارگرایی را ایجاد راهبرد مشتری محور از طریق هماهنگ کردن تلاش های بین وظیفه ای برای رسیدن به هدف بلند مدت سازمان می داند[۱۹] .
منابع اصلی اکثر پژوهش ها در گستره بازارگرایی مقالات کوهلی و جاورسکی[۲۰] و نارور و اسلیتر [۲۱] است . کوهلی و جاورسکی به جای تمرکز بر مشتری عنصر اصلی محیط گرایی را تمرکز بر اطلاعات بازار یا هوشمندی بازار معرفی می کنند . بازارگرایی از دیدگاه آنان به عنوان تولید اطلاعات در سطح سازمان ، انتشار اطلاعات در بین بخش های مختلف سازمان و پاسخگویی به آن درگستره سازمانی تعریف می شود .
پاسخگویی ، میزان سازگاری و هماهنگی سایت های بازاریابی شرکت را با اطلاعات بازار نشان می دهد . سازگاری کالاها و خدمات تولیدی با نیازها و خواسته های مشتریان تعبیر و تفسیر[۱۱۸] محدودی از بازارگرایی تلقی می شود .
این نوع پاسخ حالت واکنشی دارد درحالی که محیط گرا بودن به این معنی است که شرکت با توجه به عوامل محیطی نیازها و خواسته های آتی مشتریان را شناسایی کرده و به آن پاسخ دهد .
نارور و اسلیتر [۲۲] محیط گرایی [۱۱۹]و توجه به بازار را از دیدگاه فرهنگی (فرهنگ بازارگرایی) تعریف می کنند ، محیط گرایی از بعد فرهنگی عبارت است از فرهنگ سازمانی که به کاراترین و اثر بخش ترین رفتارهای ضروری مورد نیاز برای ایجاد ارزش برتر برای خریداران و در نتیجه عملکرد برتر سازمان توجه دارد . عناصر بازارگرایی از دیدگاه این دو محقق شامل سه مورد زیر است :
۱- مشتری گرایی :
مشتری گرایی به معنای درک مداوم و پیوسته نیازهای مشتریان هدف فعلی و بالقوه و استفاده از آن دانش (دانش شناخت نیازهای مشتریان ) در راستای ایجاد ارزش مشتری ، است .
۲- رقیب گرایی :
رقیب گرایی یعنی درک مداوم قابلیت ها و راهبردهای رقبای عمده بالقوه و فعلی که نیازهای مشتریان هدف سازمان را تامین می کند و استفاده از آن دانش (دانش شناخت رقبا) در راستای ایجاد ارزش برتر مشتری است .

نظر دهید »
دانلود مطالب در مورد شناسایی و رتبه‌بندی عوامل مؤثر ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ارزش ذاتی امور پیچیده و مرکب، مانند زندگی، کاملاً بر اساس ارزش‌های ذاتی لذت­ها و الم‌هایی که در آن وجود دارد معین می­ شود.
گفته‌شده آریستپوس شاگرد سقراط به چنین دیدگاهی قائل بوده است. او که مؤسس مکتب کورنائی است لذت را هدف اخلاق می‌داند ولی افراط را در این زمینه نادرست می‌شمارد.(کاپلستون، ۱۳۶۸)
لذت‌گرایی محدود یا اپیکوری
اپیکور برخلاف آریستپوس کوشیده است تقریر عمیق­تری از لذت‌گرایی به دست دهد. به‌طور خلاصه می­توان اندیشه اخلاقی اپیکور را در پنج اصل خلاصه کرد:(مصباح یزدی، ۱۳۸۴)
لذت عبارت است از فقدان الم
لذت روحی به دلیل دوام بیشترش، بر لذت جسمانی ترجیح دارد و به همین دلیل برای از میان بردن الم فعلی یا اهمیت ندادن به آن، می‌توان از لذت روحی و عقلانی استفاده کرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ارزیابی و سنجش عقلانی لذت‌ها و الم‌ها به ما این امکان را می‌دهد که از یک زندگی بهره­مند شویم که در آن لذت بادوام، بیشتر از درد گذرا باشد.
از امیال و خواسته‌های فراوان انسانی ما باید فقط آن دسته از امیال را ارضا کنیم که ضروری و طبیعی باشند.
هرچند لذت دارای خیر ذاتی است؛ اما امور دیگری از قبیل سعادت و مصلحت‌اندیشی را نیز می‌توان دارای خیر ذاتی دانست.
اپیکور با قبول اینکه لذت روحانی بر لذت جسمانی ترجیح دارد، معتقد بود بر‌آورد عقلانی در باب منابع لذت و درد دست‌یابی انسان را به زندگی‌ای که در آن لذت دیرپا بر درد گذرا غالب باشد، ممکن می‌سازد. (لارنسی سی، ۱۳۷۸).
میل، بنتام و نفع عمومی
چنانچه در دو تقریر گذشته از لذت­گرایی مشاهده شد، متعلق لذت در آن دو، خود شخص یعنی فاعل اخلاقی بود. اشکال عمده این نوع لذت‌گرایی این است که تنها لذت خود انسان را معیار درستی می‌شناسد. توجه به این نکته برای «جرمی بنتام «و شاگردش «جان استوارت میل «بسیار مهم بود که تنها لذت من نیست که اهمیت دارد بلکه سعادت یا نفع شخصی هرکسی که نسبتی با عمل من دارد نیز مهم است. این ایده پایه نظریه‌ای شد که علی‌رغم تفاوت‌های عمده‌اش با لذت­گرایی شخصی تقریری دیگر از لذت‌گرایی به دست دهد. بنتام و میل یک لذت‌گرا بودند و مانند نیاکان لذت‌گرایشان به این اصل اساسی معتقد بودند که لذت تنها خیر و الم تنها شر است. این نکته به‌وضوح در جملات آغازین کتاب مبانی اخلاقیات و قانون‌گذاری بیان‌شده است. در ابتدای این کتاب آمده: «طبیعت، بشر را تحت سیطره دو ارباب مطلق، لذت و الم قرارداده است. فقط به دلیل آن‌هاست که آنچه را باید انجام دهیم، خاطرنشان می‌کنیم و آنچه را می‌خواهیم انجام دهیم، تعیین می‌کنیم. «(پالمر، ۱۳۸۵).
لذت‌گرایی خاصی که این دو بدان قائل بودند به سودگرایی یا قاعده نفع عمومی مشهور است. اصل محوری در سودگرایی این است که اصول اخلاقی حاکم بر اعمال ما باید با توجه به تأثیرشان بر همه افراد ذی‌ربط داوری شوند، خواه به بیشترین سعادت برای بیشترین افراد بینجامد یا نه. ازنظر بنتام معیار اخلاقی درست اصل سود است و غایت اخلاقی که در تمام اعمال باید به دنبال آن باشیم همانا بیشترین غلبه ممکن خیر بر شر در کل جهان است. (فرانکنا، ۱۳۸۳).
تفاوت عمده لذت‌گرایی تبلوریافته در سود‌گرایی با لذت‌گرایی شخصی در این است که در سود‌گرایی لذت همه موردتوجه است. در این تقریر از لذت نکته بسیار مهم نحوه محاسبه لذت و تعیین بیشتر یا کمتر بودن آن است. بنتام هفت معیار را برای بررسی و اندازه ­گیری لذت‌ها معرفی می­ کند. پیش‌فرض اساسی سخن بنتام این است که لذت و الم‌های انسانی قابل‌اندازه‌گیری کمی‌اند و بدین ترتیب می‌توان بر اساس نوعی محاسبه اخلاقی حکم به صواب و یا خطا بودن اعمال کرد. حاصل جمع لذت‌ها یا الم‌های موردبحث منتظر است با میزان لذت یا المی که این اعمال در بردارند.

محاسبه لذت ازنظر بنتام
محاسبه لذت در دیدگاه بنتام بر این نظر مبتنی است که لذت­ها و الم‌های انسانی قابل‌اندازه‌گیری‌اند؛ و بدین ترتیب می‌توان بر اساس نوعی «محاسبه لذت اخلاقی«حکم به صواب و یا خطا بودن اعمال کرد؛ حاصل جمع لذت­ها یا الم‌ها متناظر است با میزان لذت یا المی که این اعمال در بردارند. بنتام می‌پذیرد که تجربه لذت بسیار پیچیده است و لذت‌های خالص اندک شمارند و بالاخره این‌که بیشتر لذت‌ها با درد عجین شد‌ه‌اند. بر این اساس و با در نظر گرفتن همه این عوامل بنتام هفت شاخص برای محاسبه لذت معرفی می‌کند. وی معتقد است برای یک انسان فی‌نفسه بر طبق شرایط چهارگانه زیر مقدار لذت یا الم بیشتر یا کمتر خواهد شد: (فرانکنا، ۱۳۸۳).

    1. شدت
    1. مدت
    1. قطعیت یا عدم قطعیت
    1. نزدیکی یا دوری

زمانی که مقدار لذت یا المی به‌منظور ارزیابی گرایش عملی که به‌وسیله آن ایجادشده ‌است، ملاحظه می‌شود، باید به دو شرط زیر نیز توجه جدی کرد:(پالمر، ۱۳۸۵)

    1. بار‌آوری، یا امکان این‌که به دنبال آن، عواطفی از همان سنخ پدید ‌آید. به این معنا که اگر لذت باشد در پی آن لذت و اگر درد باشد در پی آن آلام پدید آید. به این معنا که این لذت چه میزان لذت دیگر به همراه خود به ارمغان خواهد آورد؟ یا برعکس.

    1. خلوص، یا امکان این‌که به دنبال آن عواطفی از سنخ متضاد پدید آید. به‌عنوان‌مثال اگر کسی مقداری پول پیدا کند یا بدزدد قطعاً به‌واسطه خرج کردن این پول لذتی خواهد برد اما لذت بردن او همچنین همراه است با دردی که به‌واسطه احساس گناه و شرمندگی برایش پدید‌ می‌آید؛ بنابراین می‌توان گفت این لذت، خالص نیست زیرا مقداری الم با خود به همراه دارد.

    1. گستردگی، آخرین شرط در محاسبه لذت تعداد افرادی است که مشمول لذت یا الم می‌شوند.

نظریهخواسته‌ها[۲۰]
بر اساسایننظریهنشاطوخوشبختیبهمعنایدستیابیبهخواسته‌هااستوزمانیکهفردخواستهخودتعریف«دستیابیبهشادیورهاییازغم«رادرقالبمی‌کندنظریهخواسته‌ها،نظریهلذت‌گراییرانیزدربرمی گیرد (سلیگمن،٢٠٠٢).
نظریهدستیابیبهارزش‌ها[۲۱]
بر اساسایننظریهنشاطیکاحساسفردینیست،بلکهواقعیتیمستقلازاحساساتفردیاستوعبارت استازدستیابیبهچیزهاییکهازنظرعمومواقعاًارزشمندبه‌حسابمی‌آیند. مثلاًاگرکودکانخیابانیاحساسنشاط،خوشبختیورضایتکنندممکناستبر اساسنظریهلذت‌گرایییانظریهخواسته‌هاشادوخوشبختبه‌حسابآیندامابر اساسایننظریه،افرادیشادوخوشبختقلمدادنمی‌شوند (دارلینگواستینبرگ،۱۹۹۳)
اگر درست بودن را به خوب بودن تعبیر کنیم، می‌توانیم سه نامزد اصلی برای نظریه ارزش لیبرالی تشخیص دهیم. نخستین نظریه که پیش‌تر مطرح شد کمال‌گرایی جان استوارت میل است. ازآنجاکه کمال‌گرایی نظریه‌ای درباره کنش صحیح است - اینکه درستی مشتمل بر چیزی است که میل «فایده به وسیع‌ترین معنای کلمه«می‌خواند، یعنی شکوفایی انسانی می‌توان کمال‌گرایی را رویکردی به اخلاقیات دانست. بااین‌حال، آشکار است که این رویکرد نظریه‌ای در باب ارزش یا خیر را نیز پیش‌فرض می‌گیرد: غایت ارزش انسانی شکوفایی شخصیت یا داشتن یک زندگانی خودمدار است. رقیب این نظریه عینیت‌گرایی ارزش، دو رویکرد لیبرال دیگر هستند: پلورالیسم (تکثرگرایی) و سوبژکتیویسم (ذهنی‌گرایی)
آیزایا برلین در دفاع مشهورش از آزادی منفی، تأکید می‌کند که ارزش‌ها یا اهداف، متکثر‌ند و به‌هیچ‌وجه نمی‌توان یک درجه‌بندی موجه غیرشخصی از این اهداف ارائه داد. به‌علاوه، برلین می‌گوید که پیگیری یکی از اهداف ضرورتاً منجر به عدم تحقق دیگر اهداف می‌شود. به‌این‌ترتیب اهداف تصادم پیدا می‌کنند، یا به بیان رایج اقتصادی، پیگیری یک هدف ضرورتاً به بهای هزینه کردن فرصت پیگری دیگر اهدافی است که توافقی بر سر کم‌ارزش‌تر بودنشان نیست. پس هیچ شیوه غیرشخصی موجهی برای درجه‌بندی اهداف وجود ندارد و هیچ راهی نیست که بتوان به همه اهداف دست‌یافت. نتیجه اینکه هر شخصی باید خود را وقف اهدافی کند که بهای آن‌ها را با چشم‌پوشی از دیگر اهداف می‌پردازد. به‌این‌ترتیب، در نظر تکثرگرا، خودمداری، کمال یا شکوفایی ضرورتاً در مرتبه‌ای بالاتر از لذت‌گرایی، حفاظت از محیط‌زیست یا برابری اقتصادی قرار نمی‌گیرد. همگی این اهداف برای جلب نظر ما باهم رقابت می‌کنند، اما ازآنجاکه باهم ناسازگارند، هیچ گزینشی را نمی‌توان برای همگان درست انگاشت.
پلورالیست ذهنیت‌گرا نیست: اینکه ارزش‌ها بسیار، رقیب و ناسازگارند به‌منزله وابستگی‌شان به تجربه سوبژکتیو نیست؛ اما این ادعا از دیرباز بخشی از سنت لیبرال بوده که ارزش‌های شخص مبتنی بر تجربه اوست که از شخصی به شخص دیگر فرق می‌کند. در نظر هابز، امیال خود شخص است که برایش ارزشمندند. لاک هم یک «نظریه ذوقی ارزش«پیش می‌نهد (گاوس، ۱۹۸۶)
ذهن هم مانند ذائقه سلیقه‌های گوناگون دارد؛ تلاش برای خشنود کردن همگان با ثروت یا افتخار همان‌قدر عبث است که تلاش برای ارضای ذائقه همگان با پنیر یا خرچنگ؛ که گرچه نزد برخی بسیار مطبوع و لذیذ‌ند، برای دیگران به‌غایت تهوع‌آور و زننده‌اند: و بسیاری شکم‌گرسنه را به چنین غذاهایی که ضیافت آرای سفره دیگران است برتری می‌دهند. به همین سیاق، در نظر من فیلسوفان قدیم که بیهوده به دنبال این پرسش بوده‌اند که خیر غایی چیست؟ آیا ثروت است یا لذات جسمی، یا فضیلت است یا تأمل: و این تحقیق همان‌قدر بخردانه باشد که می‌پرسیدند بهترین طعم کدام است؟ آیا در سیب است، در سرب است، یا در گردو؛ و بر این پایه فرقه‌هایی درست کنند؛ زیرا … طعم‌های مطلوب بستگی به خود چیزها ندارند، بلکه مطلوبیتشان در این یا آن غذای خاص است که در آن تنوع بسیار است.
کمال‌گرا، تکثرگرا و ذهنیت‌گرا در یک نکته کلیدی اتفاق‌نظر دارند: اینکه سرشت ارزش چنان است که مردم شیوه‌های زندگی گوناگونی را پی می‌گیرند. برای کمال‌گرا، علت این گوناگونی این است که هر فردی قابلیت‌های یکه‌ای دارد که ارزش او در شکوفایی آن‌هاست؛ برای تکثرگرا، علت تفاوت شیوه‌های زندگی این است که ارزش‌ها بسیار و ناسازگارند و هیچ حیاتی نمی‌تواند واجد همگی ارزش‌ها باشد، یا از میان آن‌ها دست به‌گزینشی مقبول همگان بزند؛ و به نظر ذهنیت‌گرا، علت تفاوت در این است که ارزش‌های ما ناشی از میل‌ها یا سلیقه‌هایمان است که از فردی به فردی دیگر فرق می‌کنند. پس هر سه این دیدگاه‌ها مدافع این ایده اصلی لیبرال هستند که مردم بخردانه شیوه‌های زیست بسیار گوناگونی را پی می‌گیرند؛ اما این فهم‌ها از خیر به‌خودی‌خود بر سازنده یک اخلاق لیبرالی تمام‌عیار نیستند، زیرا برای پیوند دادن نظریه ارزش لیبرالی با هنجار تساوی آزادی، برهانی دیگر لازم می‌آید. مسلماً در نظر برلین چنین برهانی بسیار سرراست است: چندگانگی ذاتی اهداف نشانگر اهمیت سیاسی آزادی است (کوسیس: ۱۹۸۰). برلین استدلال می‌کند که بزرگ‌ترین ایدئال بشری، تضمین میزانی از آزادی منفی برای همگان است، چراکه اصل «اهداف آدمیان بسیارند«را به رسمیت می‌شناسد و هیچ‌کس نمی‌تواند گزینشی کند که مقبول همگان باشد؛ اما چنین می کند که به‌آسانی نتوان تساوی آزادی و حقوق افراد را از تکثر اهداف مردمان نتیجه گرفت؛ در اینجاست که ذهنیت‌گرایان و تکثرگرایان غالباً به روایت‌هایی از قرارداد گرایی اخلاقی متوسل می‌شوند. منظور آن‌کسانی را هم که تأکید می‌کنند که لیبرالیسم در غایت خود یک نظریه نیهیلیستی است، می‌توان چنین تعبیر کرد که این نتیجه‌گیری موفقیت‌آمیز نیست: به نظر اینان، لیبرال‌ها در نظریه‌های ذهنیت‌گرا یا تکثرگرا گیرکرده‌اند، یعنی نمی‌توانند برابری حقوق و آزادی‌ها را نتیجه بگیرند.
نظریهنشاطوخوشبختیواقعی[۲۲]
بر اساسایننظریهسهنوعمنبعبراینشاطوخوشبختیوجودداردکهعبارت‌انداز:لذایذزندگی،دلبستگیهایزندگیوکارهایمفیدهدفمند.دومورداولسلیقه‌ایهستندوبهبرداشتشخصیفردازوقایعورویدادهایزندگیبستگیدارنداماموردسومبهنظرسلیگمنبهمعنایانجامکارهاییاستکهبه‌منظور دستیابیبهارزش‌هاصورتمی‌گیرندوهدفیفراترازارضایتمایلاتفردیرادنبالمی‌کنند. بهنظرسلیگمنخوشبختیتلفیقیازسهموردفوقبهشمار می‌رودوخوشبختیواقعیزمانیحاصل می‌شود کهفردبهاینسهمنبعخوشبختیدست‌یافتهباشد (سلیگمن،۲۰۰۲).
دیدگاه‌های متفاوت و گاه متضاد درباره زندگی، خوشبختی و عوامل سعادت و بهروزی، به‌گونه‌ای است که پاره‌ای از آن‌ها تعجب آفرین، برخی حیرت‌افزا و تعدادی موجب خنده و یا استهزاء خواهد بود. ازاین‌رو انبوه بی‌شماری از انسان‌های حقیقت‌جو که به دنبال واقعیت ناب مفاهیم و معارف هستند، سرگردان و حیران گشته و گاه سرخورده و اندوهگین می‌شوند. به‌طور مثال؛ «شکسپیر«تمام جهان را صحنه نمایش می‌داند و تمامی مردان و زنان تنها بازیکنان پرده‌های مختلف که نقش خوشبختی یا بدبختی را ایفا می‌کنند. او هستی را دارای ورودی‌ها و خروجی‌های خاص خود می‌داند و انسان‌ها را صاحبان نقش‌های فراوان می‌بیند.
«ویکتور هوگو «معتقد است : «خوشبخت کسی است که به یکی از دو چیز دسترسی دارد: ۱- کتاب خوب ۲- دوستانی که اهل کتاب باشند. سراسر عمر ما تلاشی است پیوسته برای دست‌یافتن به کامیابی و سعادت درحالی‌که شاید خوشبختی همین لحظه‌ای بود که به آن می‌اندیشیدیم. «
اما «والتر اسکات «شهرت را بنیان خوشبختی دانسته می‌گوید: «یک ساعت زندگی باافتخار و شکوه به یک قرن گمنام زیستن می‌ارزد. «چنان‌که «ناپلئون بناپارت «استفاده از لحظه‌ها را کامیابی دانسته، بر این اعتقاد اصرار می‌ورزد و می‌گوید: «ممکن است ببینید من در جنگ شکست‌خورده‌ام، اما هرگز نخواهید دید که من یکی دقیقه از وقت خود را ازدست‌داده‌ام.«اراده قوی پلکان پیروزی و خوشبختی در سخن «گوته «است. او بر این باور است که: «شرط پیروزی و سعادت یک اراده قوی است، شرایط دیگر اهمیت چندانی ندارند. «همان‌گونه که «ادیسون «با گفتاری دیگر این نکته را تأیید کرده در پاسخ به این پرسش که: چه موقع از کار کناره‌گیری می‌کنی؟ گفت: یک روز پیش از مراسم کفن‌ودفنم. برخلاف این نگاه، «کارل سند برگ «زندگی را مانند پیاز می‌داند که انسان‌ها پوست‌های آن را یکی‌یکی می‌کنند و گاهی نیز گریه می‌کنند. «فردریک پرلز«نگاه افراد به خوشبختی، یا ادای خوشبختی و یا واقعیت هستی را به سه گروه جامعه بیان می‌کند و به‌صورتی زیبا می‌نویسد: دیوانه می‌گوید: من «آبراهام لینکن هستم«عصبی می‌گوید: «کاش من آبراهام لینکن بودم«و آدم سالم می‌گوید: «من‌منم و تو تویی.
با تأملی در برخی جوامع درمی‌یابیم که هنوز بسیاری از افراد آویزان کردن خرمهره را به خود، فرزندان و یا وسیله نقلیه، پاشیدن آب پشت سر مسافر و یا نشستن کبوتر، پشت پنجره اتاق را زمینه‌ساز سعادت و خوشبختی می‌دانند، اما رد شدن زیر نردبان، گره کردن انگشتان هنگام خطبه عقد، شکسته شدن آینه عروس و یا یکی از لوازم جهیزیه هنگام چیدن آن‌ها، خولاندن کلاغ بر روی بام و عطسه کردن شخصی وقت شروع کار را سبب تلخ‌کامی، سیاه‌بختی و ظلمت زندگی می شمرند! و گاهی بدان جا می‌رسند که با فال بد، سوءظن و یا تلقین سیه‌روزی و بدبختی، کانون پرمهر و محبت زندگی و همسر دلسوز و کوشای خود را ازدست‌داده و با یأس، نومیدی و اندوه کشنده، روزهای پرنشاط و زیبای خود را تلخ و اندوه‌بار می‌کنند؛ و در پایان با نگاهی واژگون به آفرینش و هستی و گمانی بد نسبت به آفریدگار جهان، زندگی خود را خاتمه می‌دهند!

نظر دهید »
نگاهی به پایان نامه های انجام شده درباره نقش ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲-۵۲- تغییرات سازمانی در نتیجه استفاده از CRM
زمانیکه سازمانها از موسسات سنتی و محصول گرا به موسسات مشتری محور و مشتری گرا حرکت می کنند،نیاز به زیر ساختهای جدیدی جهت حمایت از فرآیندهای خود دارند.بر اساس نظرات موجود، دشوارترین بخش این انتقال، نه جذب و نصب فناوری های لازم، بلکه تطابق سازمان و افراد استفاده کننده از آن است. افزون بر این سازمانی که چنین تغییراتی راتقبل می کند، باید پنج مولفه زیر را اداره کند:
اتوماسیون: اتوماسیون به ایجاد دفتر دیجیتال بدون کاغذ اطلاق می شود.این امر به لحاظ این که تمام اطلاعات را به صورت یکجا در بر می گیرد،کارکنان راقادر به ارائه خدمات بسیار بهتری به مشتریان می­ کند.
فرسایش: این مولفه به شرکتهااجازه می­دهد تا سهم عظیمی از کارکنان خود را با چهره های تازه ای جابجا کنند که بر اساس تمایل خود برای کار در محیطی مشتری محور استخدام شده اند. این امر، به سادگی در سازمان ها با گردش شغلی صورت گرفته و محقق می شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سازماندهی مجدد: در سازماندهی مجدد، سازمانها باید دیوان سالاری گسترده خود راکه حول محور برخی دپارتمان ها وجود دارد بشکنند. بیشتر سازمان ها دارای ارتباط افقی و ضعیفی اند که در آن تعداد محدودی از کارکنان و مدیران دارای تصویر روشنی از کل سازمان می باشند.
آموزش: آموزش، به مدیران اجازه می دهد کارکنان سازمان را به نقاطی تخصصی سازی کرده که بتوانند تصمیمات روزمره خود را با حد اقل نهاده های دریافتی از طرف مدیر ارشد اتخاذ کنند.
توانمندسازی: این مولفه به تغییر سازمانی، به آزادی کارکنان از ذهنیت «خط تولید»اطلاق می شود که تمرکز کارکنان را بر مسائل مربوط به مشتریان ممکن می سازد.علاوه بر این، ساختارهای قدرت و اطلاعات در سازمانها غالباً بزرگترین منبع اجرای موفق CRMاست.پس انحلال ساختار های قدیمی قدرت ،به منظور تضمین و ضمانت جریان اطلاعات در سازمان و نیز برای برای ارائه محصولات مورد نیاز مشتریان ،الزامی است.
۲-۵۳- ساختار سازمانی بازاریابی در CRM
سویفت مدلی را مطرح کرده است که به این سئوال جواب می دهد که سازمانها چگونه می توانند ساختار CRM خود را طراحی کنند. ایده اساسی این مدل ،تمرکزحول فرایند تعامل و ارتباطات است . مدل سازمان بازاریابی برای سهولت درک و ترسیم نقشه فرایند CRM ،می بایست از دانش،ارتباط،تعامل و اتصال، پیروی کند.این مدل در نمودار شماره یک نشان داده شده است:
نمودار(۱): سازمان و نقشهای بازار یابی در CRM
معاونت بازاریابی CRM
تحلیلگر
مدیر فعالیتهایCRM
مدیر بخش بندی CRM
مدیر کانال تماس
مشتری صحیح
کاوش داده ها
تحلیل پایگاه ها
دانش،ایجاد و
آزمون فرضیات
ارائه صحیح
طراحی محصولات، استراتژی،زمان بندی،مدیریت تولید،تبلیغات
زمان صحیح در مورداقدامات، تماسها،رفتارها وحریم شخصی مشتری تصمیم می گیرد
مسیر(های)صحیح
هماهنگ سازی پیغامها
درمسیرهای مختلف
معاونت بازاریابی CRM: این معاونت بر تمام فعالیتهای فرایند های بازاریابی تأکید داشته،آنها را مدیریت و هماهنگ می کند و بر اساس معیارهای حفظ مشتری،سودآوری و اکتساب مشتری اندازه گیری می شود.
تحلیل گر بازاریابی CRM: این شخص حول شناسایی مشتری واقعی،فرصتهای سرمایه گذاری دارای ارزش بهره برداری، متمرکز است . تحلیل گر بازاریابی به جزءشناسایی مشتری باید مشتریان رابه نحوی بخش­بندی نماید که رویدادهای مختلفی که ارزش تحلیل دارند شناسایی گشته و تصمیمات مربوط به مشتریان واقعی را بتوان اتخاذ کرد.
مدیر فعالیتهای CRM: پس از شناسایی فرصتها،این شخص به ارائه خدمات وکالاهای صحیح به مشتریان واقعی می ­پردازد.وی مسوول طراحی محصولات و تعیین استراتژی فعالیتهای CRM است.از وظایف اصلی مدیر فعالیتهای ،CRM تست نمودن محصولات جدید و مدیریت ارتباط با شرکتهای ارتباطات از راه دور و مراکز پستی است.
مدیر بخش بندی CRM: این بخش در فرایند CRM، به دلیل اینکه دارای فرصتهای کاری یا مشکلات کاری بسیاری مثل حفظ مشتری، اکتساب و جذب مشتری و سودآوری مشتریان است، شاید مهمترین بازیگر به شمار آید. چون وی دارای اختیار و مسئولیت نهائی تصمیم گیری در این مسأله است که آیا فرایند ارتباطات و بازاریابی ارتباطات موجب تماس مشتری در زمان صحیح می شود یا خیر.
مدیر مسیرهای تماس : این مدیر،مشتری،محصول و زمانبندی راه و تصمیمات مربوط یه مسیرهای مختلف ارتباطی هماهنگ ساخته و تضمین می کند که پیشنهادات واحدی ابلاغ گشته،سپس در بین تمام مسیرهای تماس با مشتری تقویت شود. یکی از وظایف مهم مدیر مسیرها،بوجود آوردن تصور واحدی از شرکت برای مشتریان در تمام مسیرهای تماس با آنان است .این بدان معنا می باشد که وی باید بامرکز تماس،گروه اینترنت،نیروهای فروش،واحد خدمت به مشتری و فروشندگان مجدد تعامل برقرار کند تا تماسها،رفتارها و کل ارتباطات با مشتریان را هماهنگ نماید.
۲-۵۴- فرایند پیاده سازی CRM
مدیریت ارتباط با مشتری برای تحقق اهداف تعیین شده خود دارای مراحلی است که از دیدگاه های مختلفی قابل طرح است. یکی از این نظریه ها مدل چرخه حیات CRM از نظر کالاکوتا است؛که متشکل از سه مرحله جذب، ارتقاء و حفظ است که هر مرحله از شناخت و درک رابطه بین سازمان و مشتریان سازمان پشتیبانی می کند.این نظریه بیان می دارد که هر مرحله به شیوه های مختلفی بر روی ارتباط با مشتریان تأثیرمیگذارد به نحوی که استراتژی هاوتمرکز سازمان از هر مرحله ای به مرحله دیگر متفاوت است . این امر در جدول شماره یک نشان داده شده است:
جدول(۱):مراحل CRM ،توجه و استراتژیهای سازمانی متناظر با آنها

مرحله اقدامات کانون توجه سازمان استراتژیها
جذب از طریق ترویج رهبری کالاها و
خدمات
متمایز سازی نوآوری
ارتقاء ارتقاءسودآوری از مشتریان
موجود
دسته کردن کاهش هزینه
خدمت به مشتری
نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 277
  • 278
  • 279
  • ...
  • 280
  • ...
  • 281
  • 282
  • 283
  • ...
  • 284
  • ...
  • 285
  • 286
  • 287
  • ...
  • 482

متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

جستجو

  • فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – قسمت 14 – 8
  • دانلود پایان نامه های آماده | ۲-۳-۶- عوامل آسیب رسان به رضایت زناشویی – 9
  • فایل پایان نامه کارشناسی ارشد : پایان نامه درباره :بررسی ریسک و بازده در سرمایه ...
  • بررسی تاثیر مازاد جریان نقد آزاد، حاکمیت شرکتی، اندازه شرکت ...
  • مقاله های علمی- دانشگاهی | فصل دوم:تعاریف و پیشینه تحقیق – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • منابع مورد نیاز برای پایان نامه : منابع کارشناسی ارشد در مورد بررسی آزمایشگاهی و مدلسازی حذف ...
  • تحقیق-پروژه و پایان نامه | جدول ۴-۸: ماتریس همبستگی پیرسون برای تعیین ارتباط میان باورهای مذهبی و پرخاشگری – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی – ۲-۳-۲- رابطه میان هوش هیجانی و رفتار شهروندی معکوس – 4
  • دانلود پایان نامه با فرمت word : دانلود مطالب در مورد پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ...
  • منابع پایان نامه در مورد نظام حقوقی حاکم بر کاربرد ...
  • دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با چگونگی شکوفائی ابراز ...
  • فایل های مقالات و پروژه ها | سرمایه روانشناختی سازه ی محوری و مرتبه دوم [۹۱] – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه – ۲-۲-۱-۲: اثبات و نحوه اطلاع عزل – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • بررسی احوال، آثار و آراء فاضل تونی (ره)۹۲- فایل ...
  • سایت دانلود پایان نامه: پژوهش های پیشین درباره به دام اندازی یون ...
  • دانلود فایل ها با موضوع تحلیل کارکرد واژگان در غزل ...
  • دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – ۱-۳- ضرورت و اهمیت تحقیق – 9
  • دانلود منابع پایان نامه ها – قسمت 7 – 9
  • دانلود مطالب درباره بررسی تطبیقی دیدگاه‌های آیت‌الله معرفت و ...
  • پایان نامه با فرمت word : راهنمای نگارش مقاله دانشگاهی و تحقیقاتی درباره بررسی تأثیر مدیریت ...
  • طرح های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع : مقایسه ...
  • دانلود پایان نامه با موضوع مبانی آزادی اجتماعی از ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان