-
- شکل دهی: این روش زمانی است که افراد عمدتاًً قصد انتقال نگرشهای خود را به دیگران ندارند و افراد با مشاهده رفتار اطرافیان آن را کسب مینمایند.
- تجربه مستقیم: یادگیری اجتماعی تنها روش کسب نگرش نیست بلکه تجربه خود فرد نیز می تواند منبع چنین دیدگاه ها و نگرشهایی باشد. فازیو وزانا[۸۶] در پژوهشی نشان دادند که این نوع نگرشها که از طریق تجربه مستقیم کسب شدهاند، از انواع دیگر که از دیگران وام گرفته شدهاند قویتر هستند (فازیا و زانا، ۱۹۸۱).
۲-۳-۱۰ -عوامل مؤثر در تکوین نگرشها
- نقش مقاطع مختلف آموزشی در تکوین نگرشها و تحقیقات مربوط:
پس از آشنایی با فرایند ایجاد نگرش در انسان این نکته قابل توجه است که آیا این نگرشها غیرقابل تغییر هستند و یا عواملی می توانند در تکوین و تغییر نگرشها دخیل باشند. جینینگز و نایمی[۸۷] در تحقیقی که از دانش آموزان سال آخر دبیرستان به عمل آوردند به این نتیجه رسیدند که تنها ده درصد از دانش آموزان نگرشهای متفاوت با نگرشهای سیاسی والدین خود دارند و اظهار کردند که فرد پس از این که در زمان طفولیت نگرش در او شکل میگیرد، همچنان در معرض اطلاعاتی قرار میگیرد که بیشتر حامی و تأیید کننده آن نگرش هستند. تحقیقات هس و تورنی[۸۸] نیز موید همین نکته است. اما به نظر میرسد تحصیلات تکمیلی فرد را در معرض اطلاعات جدیدی قرار میدهد که در پرتو آن فرد نگرشهای خود را بازنگری و مورد ارزیابی مجدد قرار میدهد و جای تعجب نخواهد بود که این برخورد می تواند اثرات عمیقی را در بسیاری از افراد داشته باشد و چه بسا بسیاری از نگرشهایی را که به همراه آوردهاند تغییر دهند.
هم چنین رابینز در تحقیقی اختلاف الگوهای رفتاری را که متأثر از آموزش و پرورش متفاوت در جوامع است را چنین شرح میدهد. کودکان امریکایی از همان ابتدا ارزشهای فردگرایی و انحصار طلبی را لمس میکنند. در حالی که کودکان ژاپنی یاد می گیرند چگونه با تشکیل تیمهای کاری در ضمن کار گروهی کار خودشان را انجام دهند و به دنبال توافق و همراهی با دیگران باشند. بخش مهمی از تعلیم و تربیت یک دانش آموز امریکایی این است که یاد بگیرد چگونه فکر کند، تجزیه و تحلیل کند و سؤال کند. در حالی که هم ردیفان آن ها در ژاپن به ازاء ابراز حقایق پاداش می گیرند. نتیجه این اختلاف در فرایند جامعه پذیری که از طریق چنین کارهایی انجام میشوند. شکل گرفتن متفاوت نحوه نگرش افراد و در نهایت بروز اختلاف در نیروی کار جامعه است (امامی، ۱۳۸۳).
- نقش فرهنگ در تکوین نگرشها و سوابق تحقیقاتی مربوط:
فرهنگ به مجموعه آداب و رسوم و سنن، اعتقادات و ارزشهای یک قوم و جامعه گفته می شود که از نسلی به نسل دیگر در حال انتقال است و مقاطع مختلف آموزشی نیز نقش فعالی در انتقال این فرهنگها به عهده دارند. شعاری نژاد در کتاب “مبانی روان شناختی تربیت” یکی از اهداف آموزش و پرورش قبل از دانشگاه را کسب رفتار اجتماعی مطلوب و منتج شده از فرهنگ و شناخت تفاوت های اوضاع و احوال بشر جهت تنظیم رفتار و تعامل با جامعه ذکر کرد. تحقیقات نشان داده است که فرهنگ سازمانی یا به عبارتی مجموعه اعتقادات و ارزش هایی که عموماً افراد سازمان به آن ها پایبند هستند بر نگرش کارمندان نسبت به شغل و سازمانشان تأثیر میگذارد. مطالعات فرهنگ سازمانی نشان میدهد که مشخصه فرهنگ قوی توافق گسترده در میان اعضای یک سازمان بر روی اهمیت باورها و ارزشهاست (زارعی متین، ۱۳۷۶). علیرغم اهمیت نقش فرهنگ در این زمینه بین نوع و فرایند شکل گیری نگرش و فرهنگ، یک رابطه خطی نمی توان ایجاد کرد. این نکته ناشی از وجود خرده فرهنگهایی است که در جوامع پیچیده وجود دارد.
- نقش تجربه در تکوین نگرشها:
هروشکا[۸۹] (۱۹۷۴) به عامل تجربه و نقش مهم آن در نگرش اشاره کردهاست. عامل تجربه در تعریف نگرش نهفته است و جزو جدایی ناپذیر آن میباشد. لذا سنجش نگرش باید سنجش تجربه نسبت به موضوع مورد بررسی را نیز دربر گیرد. به نظر وی دسترسی به هدف و ارضای نیاز همواره با احساس رضایت، احساس خوشبختی و تجربیات مطبوع همراه است و برعکس عدم ارضاء نیاز با نارضایتی و ارزش های احساسی منفی توام است. این خاطرات همراه با احساسات ارزشی آنها در حافظه باقی میماند و آن چیزی را میسازد که ما تجربه مینامیم. به این ترتیب تکرار و تراکم تجربه همراه با احساس ارزشی آن بر روی نگرش تأثیر می گذارد (شالیان، ۱۳۷۷).
۲-۳-۱۱ -تغییر نگرش
چگونه میتوان به تغییر نگرش پرداخت؟ (شکرکن، ۱۳۷۳). آیا میتوان دیدگاه ها و نگرشهای نامطلوب افراد را تغییر داد؟ (پارساییان و اعرابی، ۱۳۷۷). در سازمان مدیران چگونه می توانند نگرش کارمندان را تغییر دهند؟ (الوانی و معمارزاده، ۱۳۷۴). تغییر همه این ها مستلزم این است که یا به دگرگونی بخشی از ساختار شناختی توفیق یابیم و یا در صورت ناسازگاری بین دو یا چند نگرش در تغییر آن و ایجاد رفتار درست کوشا باشیم. گاهی تغییر دادن دیدگاه ها و نگرش افراد به این امر بستگی دارد که عامل تغییر چه کسی است. بیشتر کارمندان در برابر تلاشهایی که به وسیله افراد مورد علاقه، معتمد و دارای اعتبار انجام می شود واکنش مثبت نشان می دهند. اگر مردم شما را دوست بدارند به حرف های شما گوش می دهند و خود را با دیدگاه های شما سازگار مینمایند. فردی می تواند موجب تغییر دیدگاه و نگرش افراد شود که خود به عنوان انسان بی غرض، متخصص و قابل اعتبار شناخته شده باشد.
هنگامی که نوع اهمیت نداشته باشد راحتتر میتوان نگرش یا دیدگاه فرد را تغییر داد. در تمام شرایط هر نوع روشی برای تغییر نگرش مؤثر واقع نمی شود روشهای زیر از اثربخشی بالایی برخوردارند. آهنگ صدا، ارائه مدرک قوی، گوش دادن به بحث طرفین مقابل، استدلال و منطق، توجه کردن به چیزهایی که موجب وحشت، استیصال و نگرانی کارمند یا کارگر می شود و نیز توجه به سایر احساسات او می تواند مؤثر باشد. ولی اگر افراد بتوانند پدیده تغییر را تجربه نمایند با آغوشی بازتر آن را خواهند پذیرفت. استفاده از نشستها، گردهماییها و اجرای برنامه های آموزشی که در آنها افراد بتوانند به تجربه هایی دست یابند، رفتارهای جدید را تجربه کنند و مشارکتی فعال در ایجاد تغییر داشته باشند، باعث می شود آن را راحتتر بپذیرند(غلامیان،۱۳۸۷).
ویژگیهای مبلغ
ساختار پیام
ویژگیهای مخاطبان
تغییر نگرش
عوامل موقعیتی
شکل ۲-۴ الگویی در تغییر نگرش