۲-۴-۲- انواع کلی ریسک در زنجیره تأمین
مسئولیت مدیریت زنجیره تأمین گردش کالا از تأمین کنندگان اولیه به مشتریان نهایی است. ریسک زنجیره تأمین به صورت هر رویدادی که ممکن است بر این گردش تأثیر گذارد و گردش برنامه ریزی شده کالا را مختل کند ظاهر میشود(واترز[۴۹]،۲۰۰۷: ۷).
این ریسکها ( ریسکهای زنجیره تأمین ) ممکن است مانع تحویل کالاها، موجب تأخیر و خسارت کالاها شوند یا تا حدودی بر عملیاتهای یکنواخت تأثیر گذارند. اما این تأثیرات اولیه تنها تأثیرات آغازین هستند، و معمولاً پیامدها بسیار وسیعتر میباشند. تأخیری در تحویل مواد خام ممکن است تولید را متوقف سازد؛ آن ممکن است هزینه ها را با اجبار روی آوردن به حمل و نقل، مواد یا عملیات دیگر افزایش دهد؛ آن میتواند سهام کار رو به رشد را افزایش دهد؛ این موضوع ممکن است شرکا را مجبور سازد تا در روابط تجاریشان تجدیدنظر نمایند. وقفهای در زنجیره تأمین میتواند تأثیرات چشمگیری به دنبال داشته باشد، با توجه به هندریکز و سینگال[۵۰] (۲۰۰۳) معمولاً درآمد سهامدار ۸-۷ درصد در روز کاهش مییابد، و با اعلام اختلال درآمد عملیاتی تا ۴۲ درصد و بازگشت دارایی تا ۳۵ درصد کاهش مییابد (واترز،۲۰۰۷: ۷).
اساساً دو نوع ریسک برای زنجیره تأمین وجود دارند: ۱) ریسکهای داخلی که در عملیاتهای نرمال از قبیل تأخیر در تحویل، سهام مازاد، پیشبینیهای ضعیف، ریسکهای مالی، تصادفات جزئی، خطای انسانی، نقایص در سیستمهای فناوری اطلاعات و غیره پدیدار میشوند، ۲) ریسکهای خارجی که از خارج زنجیره تأمین از قبیل زمین لرزه ها، تندبادها، اقدام صنعتی ، جنگها، حملات تروریستی، شیوع بیماریها، افزایش قیمتها، مشکلات با شرکای تجاری، کمبود مواد خام، جنایت، اختلالات مالی و غیره پدید میآیند (واترز، ۲۰۰۷: ۷).
۱-ریسکهای خارجی
قانون ساربنز اکسلی[۵۱] اعلام میکند که زنجیرههای تأمین ذاتاً پر از ریسک هستند. آن ها کالاها را از طریق یک سری سازمانهای دارای عملیاتها، اهداف، فرهنگها و ساختارهای مختلف که در سرتاسر دنیا پراکنده شدهاند و در شرایط بسیار مختلف کار میکنند انتقال میدهند. آن ها از ناپایداری منطقهای، مناطق جنگی، تغییر سیاستهای دولت، روشهای تجاری جدید، آب و هوای نامساعد و هر مشکل دیگری که شما میتوانید تصور کنید میگذرند. هنگامی که شما مسواکی از سوپرمارکت میخرید، آن ممکن است مسیر دشواری را از چاههای نفت مناطق دورافتاده مدار قطب شمالی یا مناطق آشفته خاورمیانه طی کرده باشد (واترز، ۲۰۰۷: ۷).
هنگامی که ما از خطاهایی در زنجیره تأمین باخبر میشویم، آن معمولاً تأثیرات چشمگیر ریسکهای خارجی از قبیل زمین لرزه سال ۱۹۹۵ در کوبه، زمین لرزه سال ۱۹۹۹ در تایوان، سونامی سال ۲۰۰۴ در اقیانوس هند، یا طوفان کاترینا در نیوارلینز در سال ۲۰۰۵ است. یقیناً هر یک از اینها یک رویداد منحصر است- اما هنگامی که شما تمامی این حوادث منحصر را به هم ربط میدهید، آن ها یک نمونه ریسک خارجی کنونی را شکل میدهند. ما میتوانیم این موضوع را با زمین لرزه ای که به شهر کوبه ژاپن آسیب رساند شرح دهیم. این زمین لرزه به خاطر مقدار خسارت و به خاطر نگرانیهایی درباره بخش مهمی از صنعت الکترونیک دنیا بسیار گزارش شده است. این زمین لرزه بسیار شدید بود و شدت آن ۶٫۹ ریشتر ثبت شد، اما ما هرگز درباره ۱۱۰۰ زمین لرزه دیگر با همین شدت که سالانه در سرتاسر دنیا رخ داده چیزی نمیشنویم. با وجود تقریباً سه زمین لرزه شدید در روز، به احتمال زیاد به نظر میرسد که یکی از آن ها ممکن است بر بخشی از یک زنجیره تأمین تأثیر گذارد(واترز، ۲۰۰۷: ۸).
ویژگی اصلی ریسکهای خارجی این است که آن ها خارج از کنترل مدیران هستند. بنابرین مدیران نمیتوانند این ریسک را تغییر دهند، اما آن ها میتوانند عملیاتهایی را طراحی کنند که در یک محیط پر مخاطره تا حد ممکن به طور کارامد عمل کنند. برای نمونه، ریسک همیشگی وجود تند بادها در ساحل جنوبی-غربی آمریکا وجود دارد. مدیران نمیتوانند این ریسک را تغییر دهند، اما آن ها میتوانند عملیاتهایی را برای کاهش تأثیراتش با داشتن ساختمانهای مستحکم، محصور کردن در طول فصل طوفان یا فقط نقل مکان به ناحیه دیگر طراحی نمایند(واترز، ۲۰۰۷: ۸).
۲- ریسکهای داخلی
معمولاً ریسکهای داخلی کم اهمیتتر هستند، اما از نظر تأثیراتشان گسترده تر میباشند. این ریسکها برای عملیاتهایی میباشند که مدیران میتوانند کنترل کنند از قبیل تأخیرها و خرابیها و شیوه های قدیمی برای مقابله با آن ها وجود دارند. برای نمونه، ریسکهای ناشی از تأمین کننده میتوانند با چندین منبع از بین روند، و هنگامی که مشکلاتی برای یک تأمین کننده رخ میدهند، آسان است تا سفارش را به تأمین کننده دیگری تحویل دهیم. همین طور، ریسکهای گردش کالا با نگه داشتن سهام در سرتاسر زنجیره تأمین برای حفظ کردن گردشها از متغیرهای غیرمنتظره کاهش مییابند(واترز، ۲۰۰۷: ۸).