۲۲-۱-۲: هورمون ها ، داروها و رفتار پرخاشگرانه :
بعضی مطالعات سطح پرخاشگرای را به سندرم عدم حساسیت آندروژنی ( که در آن وابستگی به پروتئین دچار نقص بوده و منجر به ظاهر زنانه در اولاد مذکر میگردد ) و سندرم آدرنوژنیتال ( که در آن قشر آدرنال مادری جنین را در معرض سطوح بالای آندروژن های آدرنال قرار داده و موجب بروز خواص جنسیتی ثانوی مردانه در آن میگردد ) نسبت دادهاند که خود را به صورت بازی های خشن و آشفته در دختران پسر نما ظاهر میسازد .
در مورد دارو ها و مواد شیمیایی کلیات زیر را می توان دخیل دانست .
مقادیر کم الکل پرخاشگری را مهار کرده و مقادیر زیاد آن موجب سهیل ابراز ان میگردد . تاثیر بار بیتورات ها نظیر الکل است اثر حاد آئروسل ها و حلال های تجارتی نیز مشابه الکل است . داروهای ضد اضطراب به طور کلی پرخاشگری را مهار میکنند هر چند پرخاشگری پاردوکسال گاهی مشاهده می شود ؛ وابستگی به ترکیبات تریاک ، با افزایش پرخاشگری رابطه دارد همین طور مصرف داروهای محرک ، کوکائین ، مواد توهم زا ، و مقادیر نزدیک به سمی حشیش . ( کاپلان و سادوک ۱۳۷۱) .
۲۳-۱-۵: داده های ژنتیک و رفتار پرخاشگر :
مطالعات مربوط به دو قلوها : پژوهش روی دو قلو های یک تخمکی حاکی از وجود یک جزء ارشی در رفتار پرخاشگر است .
مطالعات دو دمانی : تعدادی از مطالعات نشان دادهاند افراد متعلق به خانوادهه هایی که سابقه اختلالات روان پزشکی دارند بیشتر مستعد ابتلا به اختلالات روان پزشکی و دست زدن به اعمال خشن در مقایسه با افراد فاقد این سوابق هستند . کسانی که نمرات بهره هوشی پایین تر دارند به نظر میرسد بیشتر در معرض بزهکاری و دست زدن به پرخاشگری هستند تا کسانی که نمره بهره هوشی ان ها در حد طبیعی است .
تاثیرات کروموزومی : پژوهشی رفتاری مربوط به تاثیر کروموزوم ها به طور عمده بر ناهنجاری های کروموزوم های Xو Y میمر کز بوده اند به خصوص سندرم ۴۷-xyy مطالعات اولیه حاکی است که افراد مبتلا به این سندرم با قد بلند و هوش پایین تر از حد متوسط مشخص هستند و بیشتر احتمال دارد که به دلیل اقدام به رفتار های ناشی جنائی زندان شده باشند . ( کاپلان – سادوک ۱۳۷۱) .
مطالعات بعدی نشان داد که سندرم ۴۷-XYY ، حد اکثر در معدودی از مبتلایان در حصول رفتار خشونت آمیز سهیم است . و نیز گزارش شده که برخی از اختلالات متابولیک ذاتی ، که ریشه ارثی دارند و سلسله اعصاب را به طور فراگیر تحت تاثیر قرار میدهند ، با شخصت های پر خاشگر دارند . نمونه های آن عبارتن از : سندرم سان فیلیپو ( افزایش ذخیره موکوپلی ساکاریدها ) ، سندرم سپل میرفوکت ) ( اختلال ذخیره ای نورونی با افزایش ذخیره گانگیوزید ) و فتیل کتونوری . ( کاپلان – سادوک ۱۹۹۱) .
رفتار جامعه پسند و پرخاشگری :
یک تناقض که طریق مطالعات مشاهده ای در مورد رفتار کودکان پیش دبستانی آشکار شده این است که پرخاشگرترین کودکان اجتماعی ترین ( در کمک به دیگران مشارکت و همدردی ) آنانند . ( فرایدریچ و استاین ۱۹۷۳-۱۹۷۵ ، نقل از ماسن ۱۳۷۳) .
چرا اجتماعی ترین کودکان پرخاشگر ترین آناند ؟ شاید یک پاسخ به این سئوال این باشد که بعضی از کودکان اصلا اجتماعی تر از دیگرانند و از این رو همه انواع رفتارهای اجتماعی بیشتر از دیگران از آنان سر می زند تحلیلی جدید تر نشان میدهد که کودکان که در حد معتدلی پرخاشگرند غالبا مهربانند و به دیگران کمک میکنند و ان هایی که بیشتر از اندازه پرخاشگرند کمتر رفتار جامعه پسند دارند ( راک – یارو و دیگران ۱۹۸۳ نقل از ماسن ۱۳۷۳) . علاوه بر این این الگو در وهله اول در کودکان پیش دبستانی آشکار است . در سال های اولیه کودکان رهبری و تسلط بر گروه همسالان را از طریق پرخاشگری بدنی و کلامی و نیز از طریقی غیر پرخاشگرانه و با گفتن اینکه از دیگران چه می خواهند و با پافشاری بدون خشونت بر احقاق حق خود اعمال میکنند و بعد از بزرگتر میشوند می آموزند که راه های غیر قابل پرخاشگری مثل کتک زدن بچه های دیگر را از راه های قابل قبولند مثل هدایت کردن تشخیص دهند ( ماسن و همکاران ۱۳۷۳) .
۲۴-۱-۲: اسنادها و رفتار پرخاشگرانه :
یک تفاوت جالب بین کودکان پرخاشگر و غیر پرخاشگر این است که کودکان پرخاشگر سوگیری بیشتر در تفسیر علل تعاملات اجتماعی نشان میدهند . ( مایلیچ و داج، ۱۹۸۴، نقل از نجاریان ۱۳۸۱) . در موقعیت هایی که علت آن آشکار نیست برای مثال خوردن توپ به ان ها از پشت سر به احتمال بیشتری آن ها عمل را خصوصیت آمیز تعبییر میکنند . گاهی ممکن است این پاسخ معلول تجارب گذشته باشد . ( نجاریان و همکاران ۱۳۸۱) .
افراد پرخاشگری که دارای شخصیت منفعل هستند عادتا در قبال درخواست برای عملکرد کافی هم در شغل و هم در زندگی اجتماعی مقاومت نشان میدهند اگر چه ان ها مهارتهایی برای رفتار مؤثر تر دارند عمل خود را با مسامحه ، بی کفایتی عمدی ، کله شقی ، و (( فراموش کاری )) تخریب میکنند . از تقاضاهایی که از آن ها می شود می رنجیدنند اما بیشتر به جای بیان این احساسات خشم خود را از طریق مقاومت منفعلانه ابزار میکنند . ( نجاریان و همکاران ، ۱۳۸۱)
۲۶-۱-۲: نظریه ها و دیدگاه های مختلف در خصوص پرخاشگری :
الف : نظریه روانکاوی :
سرد مدار این مکتب فروید است که معتقد است رفتار انسان از دو دسته متضاد نشأت میگیرد :
۱- غریزه زندگی که به زندگی نیرو می بخشد .
۲- غریزه مرگ که انسان را به نابودی می کشاند .
غریزه مرگ میتواند به شکل خود کشی و دیگر رفتارهای خود ویران گرانه متوجه درون شخص شود یا به صورت پرخاشگری به دیگران به سوی بیرون بروز نماید . طبق نظر فروید طلایه های رفتارهای پرخاشگری و جنسی را باید در آغاز زندگی کودک جستجو کرد ( هیلگارد واتکیسنون ۱۳۷۱) .
نیروی مرگ به وسیله تمام روانکاوان پذیرفته شده است . ملانی کلین معتقد است که عاطفه و محبت و کینه از همان آغاز هستی در کودک با یکدیگر در ستیزند . ( فدیوی زند ۱۳۷۳) . روانکاوان معتقدند که وقتی کودک از مکیدن شیر ناکام می شود دچار اوهام پرخاشگرانه می شود میخواهد مادر را دندان بگیرد .
ب: نظریه فیزیولوژیستها :