متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
پایان نامه ارشد : نگاهی به پژوهش‌های انجام‌شده درباره : بهداشت عمومی ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

با توجه به این تعریف بهداشت را در معنای وسیع خود به معنای کنترل کلیه عواملی می‌دانیم که تندرستی انسان را در ابعاد جسمی‌و روانی و اجتماعی مورد تهدید قرار می‌دهند. این عوامل ممکن است مربوط به محیط زندگی انسان یا مربوط به زندگی فردی وی باشد و یا به تهیه و تولید و توزیع مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی ارتباط داشته باشد و بر اساس این تعریف، منظور از جرایم بهداشتی کلیه جرایمی‌است که در روند کنترل این عوامل ایجاد اختلال می کند، به عبارت دیگر بهداشت فردی یا عمومی را در جامعه مورد تهدید قرار می‌دهد.
فصل دوم:تاریخچه ی تهدید علیه بهداشت عمومی
در این فصل تاریخچه ی تهدید علیه بهداشت عمومی در دوران اسلام و همچنین سابقه قانون گذاری آن به طور مفصل بحث می شود.
مبحث اول : تهدید علیه بهداشت عمومی در دوران اسلامی:
انسان به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند بر روی زمین، حق دارد از نعمتهای الهی استفاده کند؛ اما این استفاده نباید آنچنان باشد که حق دیگران در بهره‏برداری از این نعمت الهی در خطر قرار گیرد. به عبارت دیگر، انسان همان‏گونه که حق استفاده و بهره‏مندی از محیط زیست سالم را دارد، مسؤولیت درست استفاده کردن از آن را نیز بر عهده دارد.با نگاهی به وضعیت فعلی محیط زیست، در می‏یابیم که انسانها در بهره‏برداری از طبیعت و محیط زیست به مسؤولیت خود در حفظ و حراست از آن به درستی عمل نکرده‏اند. شاهد این سخن، بحران عظیمی است که محیط زیست دچار آن شده است. تخریب و نابودی روز افزون جنگلها و مراتع، نابودی گونه‏های نادر گیاهی و جانوری، آلودگی آب، خاک و هوا، استفاده از سلاحهای هسته‌ای و شیمیایی، ورود مواد نفتی و آلاینده‏های دیگر مانند: فاضلاب کارخانه‏ها و مجتمعهای صنعتی به رودخانه‌ها و دریاها، آسیب دیدن لایه ازن، بارانهای اسیدی، مصرف روز افزون سوختهای فسیلی، استفاده بی‏رویه از سموم دفع آفات نباتی و ده‏ها عامل آلوده‏کننده دیگر که نام بردن از آن‌ها فقط بر تلخ کامی و ناراحتی انسان می‏افزاید گویای این واقعیت مهم است که بشر در داد و ستد خود با محیط زیست، راه خطرناک و مهلکی را در پیش گرفته که نتیجه آن چیزی جز به خطر افتادن سلامت و حیات انسان و دیگر موجودات نخواهد بود.اندکی تأمل و تفکر در آمارهایی که همه روزه در مورد وضعیت محیط زیست بیان می‏شود، کافی است تا انسان خود را بر لب پرتگاهی احساس کند که ساخته و پرداخته خود اوست.اسلام به عنوان دینی جهان‏شمول و جامع‏نگر، مدعی است که پاسخگوی نیازهای متغیّر انسان در هر عصری است و برای کلیه روابط و شؤون او، دارای قوانین و مقرراتی است. البته این بدان معنا نیست که برای هر موضوع با عنوان خاص و متداول امروزی آن، حکم خاصی را مقرر داشته باشد؛ بلکه کلیات، اصول و قواعدی در اسلام وجود دارد، که می‏توان حکم هر موضوع را از آن به دست آورد.یکی از همین موضوعات محیط زیست است. محیط زیست با مفهوم رایج و متداول آن در عصر حاضر، بحثی کاملاً نو و تازه است که نه در اسلام و نه در هیچ مکتب دیگری سابقه نداشته است؛ اما می‏توان قواعد و مقررات مورد نیاز آن را از متون دینی استخراج کرد؛ به طوری که می‏توان یک مکتب زیست محیطی جامع را ارائه کرد.[۱۱]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

گفتار اول : نظارت بر جرایم تهدید علیه بهداشت عمومی در اوایل اسلام:
«در زمان پیامبر گرامی‌اسلام (ص)، آن حضرت شخصاً نسبت به عرضه و فروش مواد غذایی نظارت می‌کردند و این مسأله در زمان خلفا نیز ادامه یافت و به مرور زمان، تشکیلات متمرکزی به نام «حسبه» برای جلوگیری از تخلفات در زمینه های مختلف تشکیل شد. در مورد تاریخ پیدایش تشکیلات حسبه اختلاف نظر وجود دارد. اما بسیاری از تاریخ‌دانان پیدایش حسبه به عنوان یک نهاد حکومتی منظم و معین را، به اوایل دوران خلفای عباسی نسبت می‌دهند.»[۱۲]
وظیفه‌ سازمان حسبه در اعصار خلافت اسلامی‌امر به معروف و نهی از منکر در مراتب مختلف و به مفهوم وسیع آنها (که شامل مکروهات و مستحبات شرعی و عرفی می‌شد) بود. حسبه در سال های خلافت اسلامی‌از تشکیلات اداری ساده و بسیطی برخوردار بود و زیرنظر و اشراف شخص خلیفه اداره می‌شد و چه بسا شخص خلیفه یا امام تصدی اکثر وظایف آنرا به عهده می‌‌گرفت.[۱۳]
نویسنده کتاب « الاحکام السلطانیه» در تعریف حسبه می‌نویسد:
«حسبه عبارت است از امر به معروف وقتی که انجام کارهای نیک و پسندیده در جامعه به دست فراموشی سپرده شود و نهی از منکر وقتی که ارتکاب کارهای بد در اجتماع شیوع یابد.»[۱۴]
و «محتسب به شخصی گفته می‌شد که شخص امام و یا نایبش او را برای نظارت در احوال مردم و کشف امور و مصالح عمومی‌آنان از قبیل معاملات و خرید و فروش و غذا و لباس و آب و مسکن آنان و امور مربوط به راه ها از جهت امنیت و غیره تعیین و نصب کرده باشد.»[۱۵]
بررسی تاریخ صدر اسلام نشان می‌دهد که پیامیر اسلام (ص) شخصاً امور حسبه را به عهده داشتند و وظایف محتسب را انجام می‌دادند که به عنوان نمونه به ذکر چند روایت بسنده می‌کنیم:
«از امام محمد باقر (ع) نقل شده است که روزی رسول خدا (ص) در بازار مدینه گندمی‌را دید به فروشنده آن فرمود: تو خائن و متقلب بر مسلمانان هستی.»[۱۶]
در روایت دیگری نقل شده است که حضرت به گندم فروشی برخورد، که گندم هایی را برای فروش عرضه کرده است. چون دست خود را در گندم ها فرو برد ملاحظه کرد که گندم های زیرین خیس و مرطوب است، پس خطاب به آن مرد فرمود: هر کس تقلب کند از ما نیست.»[۱۷]
علاوه بر این پیامبر اسلام (ص) در برخی موارد اشخاصی را برای انجام وظایف حسبه مشخص می‌کردند به عنوان مثال پس از فتح مکه، آن حضرت سعید بن سعید بن عاص را به نظارت در امور بازار و کسب و کار بازاریان مکه گماشتند.[۱۸]
حضرت علی (ع) نیز شخصاً نظارت بر معاملات و امور بازار را به عهده داشتند و به عنوان نمونه نقل شده است که آن حضرت در حالی که تازیانه ای به دست می‌گرفت در بازارها به راه می‌افتاد و کسانی را که در خرید و فروش مسلمین کم فروشی یا تقلّب می‌کردند، با آن تنبیه می‌کرد.[۱۹]
چنان که گفتم سازمان حسبه به عنوان یک تشکیلات منظم و با وظایف مشخص به مرور زمان پدید آمد و بر حیطه‌ وظایف و اختیارات آن افزوده شد تا جایی که در قرون بعد به صورت یکی از ارکان حکومت های اسلامی‌درآمد. وظایف حسبه در این دوران بسیار متنوع و مختلف بود. نویسنده کتاب «معالم القربه فی احکام الحسبه» طی هفتاد باب به تشریح و توضیح وظایف محتسب در زمینه‌های مختلف از قبیل رسیدگی به کار بازار، کوی و برزن، خرید و فروش،‌ منع از تقلّب کسبه و اصناف و نظایر آن پرداخته است.
نکته جالب توجه این که بسیاری از مقررات بهداشتی و درمانی و دارویی که امروزه در کشورهای مختلف مقرر گردیده و جرایمی‌که در این زمینه وضع شده در سازمان حسبه مورد توجه بوده و محتسبان نظارت بر این امور را از وظایف اصلی خود می‌دانستند. به طور خلاصه اهم صلاحیت حسبه به این شرح بود:
۱- حفظ نظم و امنیت شهر و جلوگیری از تجاوز به مال و عرض و جان و حیثیت مردم.
۲- نظارت بر معاملات و داد و ستد و جلوگیری از معاملات خلاف قانون و مضر حال مردم.
۳- دستورات مربوط به حفظ نظافت شهر و جلوگیری از آلودگی کوچه ها و خیابان ها.
۴- نظارت بر اوزان و مقادیر
۵- تأمین آذوقه شهر و جلوگیری از احتکار
۶- نظارت بر طرز ساختن ابنیه و نظارت بر اماکن عمومی.
۷- نظارت بر امور اصناف و پیشه وران[۲۰]
ابن اخوه درباره حسبه بر نان پزان می‌نویسد: «محتسب به آنان دستور می‌دهد که دکان های خود را تمییز کرده و تنور، ماله و آب آن را نظیف نگاه دارند و ظروف و قدح ها را پاکیزه شستشو دهند. و محتسب باید مراقب باشد که آنها در پختن نان غش نکنند و ظاهر نان را با مواد رنگی نظیر زعفران و رنگ های مصنوعی زینت نکنند.[۲۱]»
درباره اغذیه‌فروشان و شیرینی پزان نیز وظیفه ‌محتسب آن است که کیفیت ساخت و پخت آن را زیر نظر داشته باشد تا کار خود را به نحو احسن انجام دهند و از غش و خیانت بپزهیزند و همواره موازین سلامت و صحت و نظافت را در شغل خود مراعات کنند.[۲۲]
و در باب بیست و چهارم از کتاب معالم القربه درباره حسبه بر داروسازان می‌خوانیم:
« تدلیس و تقلب در این زمینه بسیار زیاد است زیرا گیاهان دارویی و شربت های حاصله از آن از جهت طبیعت و مزاج گوناگون است و درمان با آنها متناسب با خصوصیات ترکیبی آنهاست بر محتسب لازم است که آنان را بیم دهد و از مجازات و تعزیر بترساند و در فرصت های مختلف بدون این که از قبل در جریان باشند داروهای آنها را مورد آزمایش قرار دهد.[۲۳]»
محتسب همچنین مراقبت در کار اطباء و داروسازان می‌کرد تا این اصناف در کار خود تخلف نکرده و از راه درست منحرف نگردند. محتسب موظف بود تا تنها کسانی که معلومات و تجربیاتی در کار دارو دارند به این حرفه اشتغال ورزند و نیز عهده دار بود که سازندگان داروها را به ترس از خدا و مکافات الهی و مجازات های فوری متذکر کند.[۲۴]
گفتار دوم : روایات و آیاتی از قرآن کریم راجع به اهمیت حفظ محیط زیست:
خداوند در قرآن کریم می‏فرمایند:
«ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ»[۲۵]
یعنی: ما در این کتاب از بیان هیچ چیز فروگذار نکردیم.
در جای دیگر خطاب به پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرمایند:
«وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ»[۲۶]
یعنی: کتابی به سوی تو فرستادیم که بیان کامل هر چیزی در آن هست.
امام صادق علیه‏السلام نیز بر جامعیت اسلام تأکید کرده و می‏فرمایند:
خداوند در قرآن هر چیزی را بیان کرده است. به خدا سوگند، چیزی را که مورد نیاز مردم بوده، رها نکرده است، تا کسی نگوید اگر فلان مطلب درست بود، در قرآن نازل می‏شد. آگاه باشید همه نیازهای بشر را خداوند در آن نازل کرده است. «ان الله تبارک و تعالی انزل فی القرآن تبیان کل شی‏ء….»،[۲۷] [۲۸]
از امام باقر علیه‏السلام نیز روایت شده که فرمودند:
خداوند متعال چیزی را که مورد نیاز این امت است، در کتابش فروگذار نکرده است و برای رسولش تبیین نموده است و برای هر چیزی حدّی قرار داده و دلیل روشنی بر آن نهاده است و برای هر کسی که از این حدّ تجاوز کند، حدّ و مجازاتی قرار داده است. [۲۹]
بر طبق این آیات و روایات، بخوبی می‏توان استدلال کرد که بیان هر چیزی در قرآن هست؛ ولی با توجه به این مطلب، که قرآن یک کتاب تربیتی و انسان‏سازی است، که برای تکامل فرد و جامعه در همه جنبه‏ه ای معنوی و مادی نازل شده است، روشن می‏شود که منظور از «همه چیز»، تمام اموری است‏که برای هدایت انسان لازم و ضروری است.[۳۰]
به طور قطع، یکی از اموری که زمینه‏ساز سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت است، داشتن محیطی سالم و امن است؛ که انسان بتواند در پناه آن، به تربیت جسم و جان خویش بپردازد و اصولاً یکی از وظایف مهم بشر که حفظ جان است، جز با زیستن در محیطی امن و سالم امکان‏پذیر نیست. بدین سبب، شرط اولیه داشتن روحی سالم، جسم سالم است و جسم سالم نیز فقط زمانی حاصل می‏شود که انسان از محیط زیست سالم بهره‏مند باشد.
از آن‌جا که انسان به عنوان جزئی از جهان عظیم خلقت، با مجموعه بزرگی از مخلوقات دیگر، از جمله طبیعت و محیط زیست در ارتباط است، بدیهی است که زندگی شایسته او، در گرو تنظیم مناسب روابط با آن‌ها خواهد بود. اسلام در این باره راهکارهای اساسی ارائه داده است؛ [۳۱]
با نگاهی به متون دینی ـ و از جمله قرآن کریم ـ می‏توان دریافت که محیط زیست و تلاش برای به حفظ و حمایت از آن، برای بهره‏مندی بشر از محیط زیستی امن و سالم جهت نیل به کمال، مورد اهتمام اسلام است.
آیات متعددی در قرآن بر این مسأله دلالت دارند. این آیات چند دسته هستند که به آن‌ها اشاره می‏کنیم.
آیاتی از قرآن که محیط زیست را حق همگانی می‏داند
این دسته از آیات بیان می‏کنند که خداوند طبیعت و محیط زیست را برای انسان آفریده و انسان حق تصرف و استفاده از آن را دارد و این حق برای همه انسانها در همه زمانها وجود دارد.[۳۲]
خداوند در سوره بقره می‏فرماید:
«هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الارْضِ جَمِیعاً»[۳۳]
یعنی: و اوست آن (آفریننده‏ای) که همه آنچه در زمین است برای شما آفرید.

نظر دهید »
منابع کارشناسی ارشد با موضوع مقایسه اثربخشی درمان ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

اگزما، نفس تنگی.
فربهی، روان بی‌اشتهایی محدود و جز آن.
در واقع مولفانی که مفهوم معادل افسردگی را به کار می‌بندند، همه رفتارهای مرضی کودک را به نوعی با افسردگی مرتبط می‌سازند و افسردگی (به خصوص در موقعیت‌های از دست دادن موضوع عشق) را ناشی از یک حادثه ضربه آمیز پیشین می‌دانند. اما تحقیقات اخیر علیه این گسترش نامعقول برخاسته‌اند و بر لزوم ایجاد تمایز بین از دست دادن موضوع محبت، حالت رنج ناشی از آن و واکنش افسرده‌وار تاکید کرده‌اند (دادستان،۱۳۹۰).
۲-۳. موضع‌گیری نظری درخصوص خودکارآمدی والدینی
اصطلاح خودکارآمدی برای اولین بار توسط بندورا[۶۸] شناسایی و گسترش یافت. او خودکارآمدی را به عنوان باور فرد در مورد توانایی های خود در انجام موفقیت آمیز تکلیفی که به او واگذار شده، تعریف می کند. بر این اساس افرادی که خودکارآمدی بالاتری دارند، معتقدند که می توانند به طور موثر با رویداد ها و شرایطی که مواجه می شوند برخورد کنند و برعکس افرادی که خودکارآمدی پایینی دارند، باور ندارند که بتوانند تغییراتی در خود و محیط اطرافشان ایجاد کنند (کولمن و کاراکر،۲۰۰۸).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بندورا (۱۹۹۴) معتقد بود که رابطه ای دوجانبه بین خودکارآمدی و عملکرد در فرد وجود دارد. از نظر او خودکارآمدی بر جریان عملی که افراد برای دنبال کردن انتخاب می کنند، مقدار تلاشی که به خرج می دهند، مدت زمانی که در صورت رو به رو شدن با موانع و تجربیات استقامت می کنند، تاثیر دارد. بنابراین افراد خودکارآمد برای رسیدن به موفقیت تمایل دارند تا در یک تکلیف معین پافشاری کنند در حالی که افراد ناخودکارآمد به طور ناپخته ای دست از تلاش می کشند (فیست[۶۹] و فیست،۱۳۸۸).
سؤالاتی که در مورد باورهای خودکارآمدی مطرح است، در باره «توانستن» می‌باشد. آیا می‌توانم خوب بنویسم؟ آیا می‌توانم رانندگی کنم؟ آیا می‌توانم این مشکل را حل کنم؟ یا سؤالاتی که درباره خودپنداشت مطرح است در باره «بودن»[۷۰] است: من کیستم؟ آیا خودم را دوست دارم؟ در مورد خودم به عنوان نویسنده چه احساسی دارم؟ (پاجاریس، ۲۰۰۲). شدت اطمینان فرد به خودکارآمدی اش را معین می‌کند که به آزمایش حتی کنار آمدن با موقعیت‌های مشکل خواهد پرداخت یا نه (بندورا، ۱۳۸۳).
در چهارچوب نظریه خودکارآمدی بندورا (۲۰۰۶)، چنین عنوان می‌شود که افراد دارای باورهای قوی، بر توانایی‌های خود نسبت به افرادی که به توانایی‌های خود تردید دارند، در انجام تکالیف کوشش و پافشاری بیشتری نشان می‌دهند و در نتیجه عملکرد آن‌ها در انجام تکالیف بهتر است (بندورا، ۲۰۰۶). خودکارآمدی بر یادگیری و پیشرفت اثر می‌گذارد (شانک، ۱۹۸۴؛ تریشا[۷۱]،۱۹۸۶؛ نقل از مژدهی، ۱۳۸۱). خودکارآمدی بر انتخاب فعالیت‌ها، تلاش صرف شده، استقامت و پایداری در انجام تکالیف و دستاوردهای تکلیف تأثیر می‌گذارد. طبق گفته رایدینگ (۱۹۹۱)، افراد با توجه به تکالیف شناختی، یا از سبک خود سود می‌برند و یا ضرر می‌بینند؛ دشواری برخی از تکالیف به دلیل عدم همتایی[۷۲] بین تکلیف و سبک‌شان است. این نکته مهمی است تا افراد خود را از احساس عدم کفایت و کارآمدی در موقعیت‌های مختلف یادگیری آزاد سازند (رایندینگ،۱۳۸۴).
قضاوت‌های مربوط به خودکارآمدی، به دلیل نقش مهمی که در رشد انگیزش درونی دارد، از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است. انگیزش درونی وقتی رشد می‌کند که تمایل برای دستیابی به این معیارها در فرد ایجاد می‌شود و هم در صورت دستیابی به نتیجه فرد به خودسنجی مثبتی دست پیدا می‌کند. این علاقه درونی موجب تلاش‌های فرد در طولانی مدت و بدون حضور پاداش‌های محیطی می‌شود (کدیور،۱۳۸۶).
خودکارآمدی مفهومی اختصاصی است و برای رفتار های مختلف در زمینه ها و موقعیت های گوناگون متفاوت می باشد (هاستینگز و برون،۲۰۰۲). بنابراین افراد می توانند در یک موقعیت خودکارآمدی زیاد و در یک موقعیت دیگر خودکارآمدی کمی داشته باشند. یکی از حیطه هایی که نظریه پردازان نقش خودکارآمدی را در آن بررسی کرده اند، حیطه والدگری است.
۲-۳-۱. تعریف خودکارآمدی والدینی
خودکارآمدی والدینی یک ساختار شناختی مهم در ارتباط با عملکرد والدین است. خودکارآمدی والدینی به ارزیابی والدین نسبت به توانایی خود در ایفای موفقیت آمیز نقش والدگری اطلاق می شود. بنابراین افرادی که به توانایی‌ها و مهارت های خود در نقش والدگری اعتماد داشته باشند، خودکارآمدی بالاتری را احساس می کنند (جونز[۷۳] و پرینز[۷۴]،۲۰۰۵).
خودکارآمدی والدینی تاثیر به سزایی بر نحوه تعاملات والد- کودک و کیفیت والدگری دارد. بر این اساس والدینی که خودکارآمدی بالاتری دارند، گرایش بیش تری به استفاده از روش های مثبت والدگری مثل پاسخ گو بودن، حساس بودن، گرمی، تحریک کنندگی، استفاده از سبک های کارآمد سازگاری و مراقبت بدون تنبیه دارند. برعکس والدینی که خودکارآمدی پایین تری دارند، گرایش به استفاده از شیو های خشن، تهدیدآمیز، پرخاشگرانه و استفاده از سبک های ناکارآمد سازگاری دارند (سندرس[۷۵] و وولی[۷۶]،۲۰۰۵؛ کولمن و کاراکر،۲۰۰۳).
۲-۳-۲. نقش خودکارآمدی والدینی
مطالعات مختلف نشان می دهد که خودکارآمدی والدینی کاربرد و نقش های متفاوتی دارد. جونز و پرینز (۲۰۰۵) چهار نقش متفاوت را برای این مفهوم در نظر گرفته اند: خودکارآمدی والدینی به عنوان پیش بین[۷۷]، واسطه[۷۸]، نتیجه[۷۹] و متغیر تبادلی[۸۰].
خودکارآمدی والدینی به عنوان یک متغیر پیش بین بر شیوه های والدگری تاثیر به سزایی دارد. والدینی که خودکارآمدی بالاتری دارند، احتمالا در به کار گرفتن مهارت های موثر والدگری از خود کفایت بیش تری نشان می دهند. بر عکس والدینی که خودکارآمدی پایین تری دارند، احتمالا در مواجهه با شرایط دشوار کمتر از روش های موثر والدگری استفاده می کنند (جونز و پرینز،۲۰۰۵).
خودکارآمدی والدینی به عنوان واسطه عمدتا در ارتباط بین متغیر های بوم شناختی و صلاحیت والدگری دخیل است. به عنوان مثال کولمن و کاراکر(۲۰۰۸) نشان دادند که خودکارآمدی والدینی میانجی بین خصوصیات والدین، خصوصیات کودک و عوامل محیطی با کیفیت والدگری، است.
خودکارآمدی والدینی به عنوان نتیجه به اشکال متفاوتی به کار گرفته شده است. به عنوان مثال بافت اکولوژیکی و ماهیت مشکلات کودک می تواند تاثیر به سزایی بر میزان خودکارآمدی والدینی بگذارد. پژوهش های مختلف نشان می دهد که وضعیت نامساعد اقتصادی- اجتماعی و مشکلات شدید کودک خودکارآمدی والدینی را تضعیف می کند (جونز و پرینز، ۲۰۰۵).
در نهایت خودکارآمدی والدینی ممکن است به عنوان یک متغیر تبادلی عمل کند. به عنوان مثال والدین با سطوح بالای خودکارآمدی ممکن است موفقیت بیش تری در والدگری از خود نشان دهند که این خود منجر به نتایج بهتر در کودک و در نهایت باعث افزایش خودکارآمدی والدینی در یک حلقه بازخوردی می شود. به همین ترتیب والدینی که خودکارآمدی پایین تری دارند ممکن است در والدگری دچار نزاع و درگیری شوند و نتایج نامطلوبی را در کودک تجربه کنند که منجر به کاهش بییش تری در خودکارآمدی والدینی شان می شود (جونز و پرینز، ۲۰۰۵).
۲-۳-۳. عوامل موثر بر خودکارآمدی والدینی
مطالعات مختلف نشان می دهد که خودکارآمدی والدینی تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. کولمن و کاراکر (۲۰۰۸) این عوامل را در سه دسته وضعیت اجتماعی- اقتصادی، خصوصیات والدین و خصوصیات کودک طبقه بندی کرده اند:
۲-۳-۳-۱. وضعیت اجتماعی- اقتصادی
شرایط اجتماعی و اقتصادی خانواده می تواند تاثیر به سزایی بر خودکارآمدی والدینی بگذارد. جونز و پرینز (۲۰۰۵) نشان دادند مشکلات اقتصادی، ادراک والدین را از خودکارآمدی پایین آورده و کفایت والدگری را کاهش می دهد. در پژوهشی دیگر همبستگی قوی بین شرایط خوب اقتصادی و سطوح بالای خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دبستانی نشان داده شد (کولمن و کاراکر،۲۰۰۰). البته برخی مطالعات نتایجی متضاد با این یافته ها را نشان دادند. به عنوان مثال پیرس[۸۱] (۲۰۰۲؛ به نقل از ابارشی، ۱۳۸۸) نشان داد مادرانی که از خانواده هایی با سطح درآمد پایین هستند و تحصیلات کمی دارند، اغلب اوقات خودکارآمدی والدینی بالاتری را گزارش می کنند. این یافته حتی زمانی که مادران با موقعیت های دشوارتر مواجه می شدند، بیش تر مشاهده شد.
علاوه بر این حمایت های اجتماعی و ساختار خانواده بر خودکارآمدی والدینی موثر است. پژوهش های مختلف نشان می دهند که عملکرد بالای خانواده، رضایت زناشویی، حمایت عاطفی همسران و روابط اجتماعی بالا و نزدیک تاثیرات به سزایی بر افزایش خودکارآمدی والدین دارد (سویگنی[۸۲] و لوتزنهایزر[۸۳]، ۲۰۰۹).
۲-۳-۳-۲. خصوصیات والدین
تجارب والدین در زمینه مراقبت از کودک، میزان تحصیلات و سلامت روان والدین از مهمترین ویژگی هایی است که بر خودکارآمدی والدینی تاثیر می گذارد. کولمن و کاراکر (۲۰۰۰) نشان دادند والدینی که تجارب قبلی بیش‌تری در زمینه مراقبت از کودک داشتند، خودکارآمدی بالاتری را در مقایسه با والدین دیگر گزارش دادند. علاوه بر این آن‌ها نشان دادند که تحصیلات بالای مادران با سطوح بالای خودکارآمدی همبستگی مثبتی دارد. آن ها معتقد بودند که مادران تحصیل کرده به احتمال بیشتری در پی کسب اطلاعات در خصوص رشد کودک و مهارت های موثر والدگری هستند. این امر موجب بهبود تعاملات والد- کودک و افزایش خودکارآمدی والدینی در آن ها گردید.
پژوهش های مختلف نشان می دهد که سن ارتباط معناداری با خودکارآمدی والدینی دارد. کنراد[۸۴]، گراس[۸۵]، فاگ[۸۶] و راچالاپ[۸۷] (۱۹۹۲) نشان دادند که مادران مسن تر در مقایسه با مادران جوان، اعتماد به نفس بیش تری را در تکالیف و موقعیت های والدگری دارند. در واقع سن بالا راهبرد های موثری را در والدین ایجاد می کند و انتظارات واقع بینانه تری را بو جود می آورد.
سلامت روان والدین نیز تاثیر به سزایی بر خودکارآمدی والدینی دارد. پژوهش های مختلف نشان می دهد که سطوح پایین خودکارآمدی والدینی با سطوح بالای استرس و افسردگی در مادران ارتباط معناداری دارد (گراس و توکر[۸۸]، ۱۹۹۴؛ فاکس[۸۹] و گلفند، ۱۹۹۴). باوجود اینکه مطالعات کمی درباره ارتباط سلامت روان پدران با خودکارآمدی شده است، برخی یافته ها نشان می دهد که سطوح بالای استرس موجب کاهش خودکارآمدی والدینی در پدران می شود (سویگنی و لوتزنهایزر، ۲۰۰۹).
۲-۳-۳-۳. خصوصیات کودک
شواهد مختلف نشان می دهد که خلق و خوی، سن، جنس و مشکلات رفتاری کودک تاثیر به سزایی بر احساس خودکارآمدی والدین می گذارد. تتی و گلفند (۱۹۹۹) گزارش کردند که احساس مادر از کفایت و خودکارآمد بودن با داشتن نوزادی که قابل پیش بینی و مدیریت بوده، به طور موثری نیاز های خود را ابراز می کند و به آسانی آرام می شود، افزایش می یابد. بالعکس میزان خودکارآمدی مادران در مواجهه با کودکانی که خلق و خوی دشوار تری داشتند، کاهش می یابد. یافته های کمی درباره ارتباط بین خودکارآمدی پدران و خلق و خوی کودک وجود دارد (سویگنی و لوتزنهایزر، ۲۰۰۹). لیو[۹۰]، اسکراملا[۹۱] و فیگات[۹۲] (۲۰۰۱) نشان دادند که پدران نوزادان دشوار لذت کم تری در والدگری احساس می کنند. اما در پژوهش دیگری، رابطه معناداری بین خلق و خوی کودک با خودکارآمدی والدینی در پدران مشاهده نشد (لیرکز[۹۳] و برنی[۹۴]، ۲۰۰۷).
جنسیت کودک نیز بر خودکارآمدی موثر است. لیرکز و برنی (۲۰۰۷)، در مطالعه خودکارآمدی والدین نوزادان به این نتیجه رسیدند که پدرانی که فرزند پسر دارند، خودکارآمدی بالاتری در مقایسه با پدرانی که فرزند دختر دارند گزارش می کنند. در مطالعه ای دیگر، تاثیر تعامل خلق و خوی کودک و جنسیت بر افزایش میزان درگیری والدین به ویژه در پدران نشان داده شد. بنابراین جنسیت نقش موثری بر خودکارآمدی پدران دارد (سویگنی و لوتزنهایزر، ۲۰۰۹).
خودکارآمدی والدینی ممکن است طی مراحل رشد کودک تغییر کند. برخی مطالعات تغییرات خودکارآمدی والدینی را طی زمان بررسی کرده اند. به عنوان مثال مطالعه طولی بویوین[۹۵] و همکاران (۲۰۰۲، به نقل از ابارشی،۱۳۸۷) تغییرات خودکارآمدی مادران را طی رشد کودک نشان دادند. بر طبق گزارش این محققان سطح خودکارآمدی مادران هنگامی که کودکشان ۵ ماهه بود بسیار بالا گزارش شده بود. این میزان خودکارآمدی به تدریج بین ۵ تا ۱۷ ماهگی کاهش پیدا کرد و دوباره از ۱۷ تا ۲۹ ماهگی افزایش یافت. البته برخی از مطالعات نشان دادند که خودکارآمدی والدینی در طول زمان ثابت است. به عنوان مثال اسنیوایند[۹۶] (۱۹۹۵، به نقل از ابارشی،۱۳۸۷) دریافت که خودکارآمدی والدینی از سه تا ۹ ماهگی پس از تولد تغییرات بسیار کمی دارد.
مشکلات رفتاری و رشدی کودک ارتباط معناداری با خودکارآمدی والدینی دارد. (راجرز و متوز،۲۰۰۴؛ کلارک، ۲۰۰۷؛ کولمن و کاراکر،۲۰۰۰). مطالعات مختلف نشان می دهد که مشکلات شدید کودک (اختلال بیش فعالی- کمبود توجه[۹۷]، اختلال نافرمانی مقابله ای[۹۸] شدید، اختلال اتیسم و رفتار های بزهکارانه) خودکارآمدی والدینی را تضعیف می کند (جونز و پرینز، ۲۰۰۵). به عنوان مثال، ماش و جانستون (۱۹۸۳) نشان دادند که مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی-کمبود توجه در مقایسه با مادران کودکان عادی خودکارآمدی کم تری را گزارش کردند.
رابطه بین مشکلات رفتاری کودک و خودکارآمدی والدینی دوجانبه است. مشکلات رفتاری کودک ممکن است موجب کاهش خودکارآمدی والدینی شود. سطوح پایین تر خودکارآمدی نیز باعث می شود که والدین کمتر از روش های موثر والدگری استفاده کنند که این خود موجب افزایش مشکلات رفتاری در کودک می شود (جونز و پرینز، ۲۰۰۵).
مشکلات رشدی و رفتاری کودکان چالش های فراوانی را برای والدین به وجود می آورد. بنابراین اختلالات روانی دوره کودکی می تواند تاثیر به سزایی بر خودکارآمدی والدینی بگذارد (کروسما، ۲۰۰۷). اختلالات روانی کودکان به دلیل برخورداری از طیف متنوعی از ناهنجاری های زبانی، ارتباطی، رفتاری، اجتماعی، می تواند تاثیر به سزایی بر خودکارآمدی والدینی بگذارد (کروسما، ۲۰۰۷). والدین این کودکان به علت رفتار های مخرب کودکشان، مشکلات فراوانی در مهارت های والدگری تجربه می کنند. آن ها ممکن است به این نتیجه برسند که توانایی و صلاحیت لازم برای مدیریت رفتار های کودک خود را ندارند. (کولمن و کاراکر،۲۰۰۰).
پژوهش های اندکی در زمینه تاثیر اختلالات روانی کودکان بر خودکارآمدی والدینی انجام شده است. با وجود این یافته‌های پژوهشی نشان می دهند که والدین کودکان مبتلا به این اختلالات، خودکارآمدی پایین تری را گزارش می کنند (هاسل[۹۹]، روز[۱۰۰] و مک دونالد[۱۰۱]، ۲۰۰۵). از نظرکاتلر و کازلوف (۱۹۸۷؛ به نقل از کروسما، ۲۰۰۷) واکنش طبیعی والدین به تشخیص اختلال روانی در کودکشان، تردید درباره صلاحیت و خودکارآمدی والدینی است. دیمایرز[۱۰۲] (۱۹۷۷، به نقل از کروسما،۲۰۰۷) در بررسی صلاحیت مادران کودکان مبتلا به طیف اتیسم نشان داد که ۳۳ درصد از این مادران به توانایی و صلاحیت خود در نقش والدگری اعتماد نداشتند. توبینگ (۲۰۰۴) نیز در بررسی صلاحیت مادران کودکان مبتلا به بیماری روانی شدید به این نتیجه رسید که این مادران در مقایسه با مادران کودکان عادی رضایت و خودکارآمدی کم تری را در نقش والدگری نشان می دهند.
در یک پژوهش دیگر رودیگو و همکاران (۱۹۹۰) سطوح خودکارآمدی والدینی ۲۰ مادر کودک مبتلا به اتیسم، ۲۰ مادر کودک مبتلا به سندرم داون و ۲۰ مادر کودک عادی را مقایسه کردند. نتایج آن ها نشان داد که سطح خودکارآمدی مادران کودکان مبتلا به اتیسم پایین تر از سطح خودکارآمدی سایر مادران گزارش شده است. علاوه بر این، مادران کودکان مبتلا به اتیسم در مقایسه با سایر مادران دانش کمتری در زمینه والدگری داشتند و ارزش کم تری برای نقش والدگری قائل بودند.
کلارک (۲۰۰۷) نیز خودکارآمدی والدین کودکان مبتلا به اختلالات رشدی را با خودکارآمدی والدین کودکان عادی و کودکانی که مشکلات خاص داشتند (مثل اختلال بیش فعالی- کمبود توجه و اضطراب)، مقایسه کرد. نتایج این مطالعه نشان داد که والدین کودکان مبتلا به اختلالات رشدی خودکارآمدی کمتری را نسبت به دو گروه دیگر تجربه می کنند.
کانداری و کشان (۲۰۱۰) خودکارآمدی مادران کودکان مبتلا به اتیسم، سندرم داون و ناتوانایی های رشدی- ذهنی را بررسی کردند. آن ها گزارش دادند که همه این مادران درباره توانایی خود برای کنترل رفتار کودک تردید داشته و خودکارآمدی والدینی کمی را نشان دادند.
برخی مطالعات نیز میزان خودکارآمدی پدران و مادران کودکان مبتلا به اختلالات روانی را مقایسه کرده اند. به عنوان مثال شارپلی[۱۰۳] و بیتسیکا[۱۰۴] (۱۹۹۷) در برسی خودکارامدی ۲۱۹ والد کودک مبتلا به اختلالات روانی نشان دادند که مادران نسبت به پدران خودکارآمدی بالاتری را گزارش می کنند. این تفاوت خودکارامدی پدران و مادران به علت نقش بیش تر مادران در برآوردن نیاز ها و خواسته های روزانه کودکان است. چرا که مادران کودکان مبتلا به اختلالات روانی مسئولیت بیش‌تری را در زمینه مراقبت از کودک بر عهده دارند، بنابراین ممکن است احساس کنند که در این زمینه توانا تر از پدران هستند.
۲-۴. موضع‌گیری نظری درخصوص درمان مبتنی بر تعامل والد -کودک
شیوه های تعامل والد - کودک، در گذر سده ها دگرگون شده است. در سه دهه اول میلادی قرن گذشته، یعنی بین سال های ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۰ روش‌های تعامل والد - کودک تا حدود زیادی خشک و خشن بودند. متخصصان تعلیم و تربیت کودکان را به عنوان یک شیء فرض می‌کردند که می‌توان آن ها را به صورت نظام مندی شکل داد و شرطی کرد و به احساسات و احتیاجات طفل یا والدین و تغییرات اجتماعی و استعدادهای ژنتیکی و یا ویژگی های موقتی کودکان چندان توجهی نمی‌شد. در آن زمان به والدین توصیه می شد که با بغل کردن کودک به هنگام گریه کردن او را لوس نکنند، طبق برنامه ثابتی به او غذا بدهند (اعم از اینکه گرسنه باشد یا نباشند) و آداب توالت رفتن را در همان سال اول زندگی به او آموزش دهند. این روش کاملا خشک تا حدودی تحت نفوذ مکتب رفتارگرایی بود و هدف والدین این بود که عادت های پسندیده را شکل دهند و از بروز عادات ناپسند جلوگیری کرده یا آن ها را سرکوب کنند (اتکینسون و همکاران،،۱۳۸۹).
در دهه ۱۹۴۰ روند شیوه های تعامل والد - کودک در جهت سهل گیری و انعطاف بیشتر دگرگون شد. در این دهه نظریه تعامل والد - کودک، زیر نفوذ مکتب روانکاوی قرار گرفت، مکتبی که در آن بر امنیت عاطفی کودک و زیان های ناشی از کنترل شدید تکانه های طبیعی در کودک و تاثیر محرومیت های سنین پایین بر رفتار های بعدی کودک تاکید داشت. در ۱۹۴۰ علاوه بر نفوذ مکتب روانکاوی فروید، شیوه های تعامل بر اساس نظریه های بنیامین اسپاک نیز استوار بود. وی معتقد بود والدین باید از شم طبیعی خود پیروی کنند و از برنامه های انعطاف پذیری که هم با نیازهای خود آنان و هم با نیازهای کودک سازگاری داشت استفاده کنند. این نگرش های آزادگرانه در مورد کودک در سال های ۱۹۴۰ پدیدار شد و با تاثیر مداوم مربیان مترقی مانند جان دیوئی و نوشته های روان شناسان بشر دوستی چون مزلو و کارل راجرز نیروی محرکه بیشتری پیدا کرد (هترینگتون،۱۳۸۷).
در اواسط دهه ۱۹۶۰ بر نقشی که علاقه پدر و مادر در محیط کودک ایفا می کنند تاکید زیادی شده است. به نظر می رسد در حال حاضر شاهد نوسانی در جهت عکس هستیم. چنین به نظر می رسد که امروزه والدین احساس می کنند که سهل گیری پاسخ گوی مشکل آنان نیست. اکنون متخصصان به والدین توصیه می کنند که در تعامل با کودکشان کمی سخت گیرتر ولی فعال تر باشند. برخی از ویژگی های تعامل والد - کودک فعلی عبارتند از کنترل در حد اعتدال، انضباط محکم و حتی توسل به تنبیه در صورت لزوم. در عین حال والدین باید حدودی را برای کودکان تعیین کنند و در مواردی که فرزند قادر به قضاوت منطقی نیست، قدرت تصمیم گیری داشته باشند. در عین حال آن ها باید نظرات کودک را بشنوند و خود را با آن ها تطبیق دهند (ماسن و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۴-۱. ماهیت و نقش تعامل والد - کودک
در سال های اخیر پژوهش های زیادی درباره عوامل خانوادگی موثر در رفتار و طرز فکر کودک صورت گرفته است. این پژوهش ها نشان می دهد در بین عوامل مختلفی که در پرورش شخصیت سالم در کودکان و نوجوانان موثرند، نحوه ی ارتباط والدین و کودک از اساسی ترین عوامل محسوب می شود (کاپلان و همکاران،۲۰۰۹).
.کودکان در سنین پایین تر به گونه ای پرورش می یابند که هرچه والدین احساس و درک می کنند و یا قلب آن ها به آن ها گواهی می دهد، جمع آوری و در لایه های زیرین شخصیت خود ذخیره می نمایند واساسا سازگاری و درک آن ها از جهان پیرامون، وابسته به نوع سازگاری و درک والدین است (انتن و گولان،۲۰۰۹).
چگونگی رابطه کودک با اعضای خانواده و بخصوص مادر در سال های اولیه زندگی از اساسی ترین عوامل رشد شخصیت به حساب می آید و اگر اختلالی در این رابطه عاطفی بوجود آید، امنیت عاطفی کودک مختل می‌گردد و در رفتار کودک اثر می گذارد (میلانی فر، ۱۳۹۱). یکی از اساسی ترین روش های ارتقای سطح بهداشت روان در جامعه آموزش نحوه برقراری ارتباط صحیح و یادگیری ایجاد ارتباط موثر و درست بین افراد یک خانواده است، چرا که تماس بین مادر و فرزند را می توان شروع اولین و مهم ترین روزنه های ارتباطی بین دو انسان به شمار آورد، زیرا پیش از تولد و دوران زندگی جنینی، تشکیل اولین پیوندهای ارتباطی بین مادر و کودک آغاز می شود و پس از تولد تداوم می یابد (جان‌یزرگی و همکاران،۱۳۸۷).
۲-۴-۲. نظریه‌های مختلف پیرامون تعامل والد – کودک
اندیشمندان مختلف با توجه به مکتب نظری خود هریک نظریاتی را پیرامون تاثیرات رابطه والدین با فرزندان بر رشد روانی اجتماعی و کیفیت زندگی روان شناختی کودک در بزرگسالی ارائه کرده اند. در ادامه برخی از مهم ترین این نظریه ها مورد بحث قرار می گیرد.
۲-۴-۲-۱. نظریه اریکسون
اریکسون تعامل والد- فرزند را بیشتر از بعد روانی- اجتماعی مطالعه می کند. از نظر او رشد روانی- اجتماعی انسان از همان روز نخست شروع می شود. اریکسون، تولد تا یک سالگی را مرحله اعتماد در مقابل عدم اعتماد نام می نهد. اگر کودک به محیط به خصوص مادر اعتماد کند، محیطی اساسا ایمن و رضایت آمیز برای او شکل می گیرد. در این محیط مادر پاسخ گویی مطمئن و امن برای نیازهای کودک است و به او کمک می کند تا به دنیا و زندگی اعتماد داشته باشد. امید، مایه و انگیزه اصلی زندگی در این مرحله شکل می گیرد. در مرحله بعدی تحول روانی_اجتماعی، تعامل کودک با مادر و حتی با پدر بیشتر می شود (فیست و فیست،۱۳۸۸).
در سه مرحله ابتدایی از مراحل هشت گانه اریکسون[۱۰۵]، هیجانات جزئی از مراحل هستند، مانند مرحله دوم که خودکفایی در مقابل هیجان شرم و تردید و در مرحله سوم که ابتکار در مقابل هیجان گناه قرار می گیرند. هیجانات پیامدی از مرحله رشدی می باشد مانند مرحله اول که اعتماد اساسی در مقابل بی اعتمادی منجر به هیجان امید یا ناامیدی خواهد شد. اولین بحران روانی بزرگ کودک در زندگی هنگامی پدیدار می شود که رفتار مادر غیرقابل اعتماد، ناکامی و طردکننده باشد. چنین رفتاری در کودک موجب ایجاد ترس، سوءظن و اضطراب نسبت به تمام دنیا و به خصوص نسبت به انسان ها می شود. این عوامل در مراحل بعدی رشد شخصیت تاثیر سویی بر جای می گذارند (احدی و بنی جمالی، ۱۳۸۷).
۲-۴-۲-۲. نظریه راجرز
عزت نفس عبارت است از ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی و خویشتن خود. عزت نفس نوعی قضاوت نسبت به ارزشمندی وجود خود است. طبق نظریه راجرز این احساسات عزت نفس در اثر «نیاز به نظر مثبت» دیگران بوجود می آید. نیاز به نظر مثبت دیگران در قالب بازخورد ها، برخوردهای گرم و محبت آمیز، احترام صمیمت، پذیرش و مهربانی از طرف دیگران در محیط و به خصوص اولیای کودک دریافت می شود (کمپل،۲۰۰۶).
راجرز معتقد است که کودک از همان اول زندگی به محبت و مهربانی نیاز دارد و اگر اولیای طفل، محبت بدون قید و شرطی به او بکنند، بعد ها از چنان عزت نفسی برخوردار می شود که لزومی به طرد کردن تجارب واقعی نمی بیند. لیکن اگر اولیای کودک به طور مشروط به او مهر و محبت کنند یا درباره او نظر مثبت بدهند، کودکتجربه هایی را که با خودپنداره او هماهنگ نباشد، طرد و انکار می کند. به نظر راجرز اصل و ریشه خودپنداره و علت تلاش در جهت حفظ ثبات و هماهنگی آن، کوشش طفل برای کسب و حفظ محبت است (احدی،۱۳۸۷).

نظر دهید »
فایل پایان نامه کارشناسی ارشد : دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با معامله اعضاء بدن ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

می‌باشد، جدی‌تر از قبل دنبال شود.
این مهم در کشور ما که افعال بسیاری از مردم بر مبنای اعتقادات و باورهای دینی است، دشوارتر بوده و حل و فصل مباحث شرعی و فقهی موضوع می‌بایست توسط علما و محققین انجام شود.
گفتار دوم: انواع اعضاء قابل پیوند
در اصطلاح عرفی پیوستن دو شیء یا شخص نامتجانس را پیوند می‌گویند. جبران نقص جزیی یا کلی کارکرد هر یک از اعضاء بدن انسان، به وسیله جایگزینی یا اتصال یک عضو مصنوعی یا طبیعی حیوانی یا انسانی را می‌توان تعریف پزشکی پیوند نام نهاد. در این فرایند انتقال دهنده[۱۴]، انتقال گیرنده[۱۵] و عضو سالم[۱۶] نقش اساسی را دارند.
از اجتماع دستجات و گروه‌های سلولی و متحدالشکل یک بافت به وجود می‌آید. بافت مجوعه ای از سلول های هم شکل است که در یک جهت و برای انجام عمل مشترک تکامل یافته اند. از اجتماع چند بافت یک عضو ایجاد می‌شود. عضو نیز یکی از واحدهای ساختمانی بدن است که نقش یا نقش‌های ویژه‌ای را دارد. با دقت در نظر حقوقدانان و فقها در بحث انتقال اعضاء در می‌یابیم که صحت انجام پیوند یا معامله اعضاء بدن مقید به قیودی راجع به اعضاء بدن و نقش و کارکرد آن‌ها در حیات جسمی انسان شده است. متعلق این شروط یعنی اعضاء بدن بر اساس نقش ویژه آنها در سه دسته اساسی قابل تفکیک و شناخت می‌باشند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اول: اعضاء حیاتی و غیر حیاتی
دوم: اعضاء تجدیدپذیر و تجدید ناپذیر.
سوم: تک، جفت- حاوی صفات وراثتی، بدون صفات وراثتی.
اعضاء رئیسه و غیر رئیسه: در تعریف اعضای رئیسی آمده است: « فإن کان من الأعضاء الرئیسیه للبدن کالعین و الید و الرجل و ما شاکلها لم یجز و أما إذا کان من قبیل قطعه جلد أو لحم فلا بأس به »[۱۷]
مراد فقها از اعضای رئیسه، اعضایی است که فقدان آنها در بدن شخص، نقصان به حساب می آید. در حقیقت اعضاء رئیسه یا حیاتی اعضایی هستند که حیات یا استمرار امکان انجام امور زندگی فرد، ارتباط مستقیم با آنها دارد. در ادامه خواهیم دید که در خصوص عدم جواز انتقال اعضاء حیاتی نوعی اتفاق آراء وجود دارد و چارچوب جواز معامله اعضاء بدن در قلمرو اعضاء غیر حیاتی می باشد.
عضو تجدید پذیر: اعضایی که پس از ورود جراحت یا نقص قابلیت تکمیل مجدد را دارند و سیستم حفاظت بدن به خودی خود بخشی از آنها را ترمیم می کند تجدید شونده یا تجدید پذیر نامیده می شوند. در این زیر مجموعه‌ می‌توان به پوست، بعضی رشته‌های عصبی، مغز استخوان اشاره کرد.
عضو تجدید ناپذیر: در نقطه مقابل، اعضایی وجود دارند که سلول های آنها قابلیت ساخت مجدد را ندارد و پس از آسیب یک بخش یا کل آنها عضو نمی تواند به بازسازی مجدد خود بپردازد. غالب بافت های بدن از این دست می باشند.کبد و قلب دو عضو شاخص از این گروه هستند. [۱۸]
عضو تک ، جفت: اعضایی چون قلب، تک و گوش، جفت می‌باشند.
گفتار سوم: بررسی حقیقت مرگ
برای شناخت بهتر موضوع انتقال و معامله اعضاء‌ بدن انسان، می‌بایست تعریف دقیق و جامعی از مرگ در دست داشته باشیم. این مهم از آنجا ناشی می شود که بسیاری از نظرات ابراز شده در خصوص معامله اعضاء بدن انسان و جواز یا عدم جواز قطع عضو، بر اساس وضعیت انتقال دهنده عضو از حیث حیات یا مرگ وی ابراز شده است. از این رو در ادامه به اجمال به تبیین تعریف مرگ می‌پردازیم و ضمن تبیین مفهوم مرگ مغزی به بررسی تفاوت آن با اغماء (کما) اشاره خواهیم کرد.

    1. تعریف مرگ

این که مرگ چیست سؤالی است که در تاریخ پیوند از مرگ مغزی و جسد، سابقه دیرینه دارد و در تمام کتب پزشک قانونی، در هر کدام تعریفی از مرگ آمده و لکن تاکنون پاسخ دقیقی به آن داده نشده است.
باید خاطر نشان کرد که مرگ بر دو قسم است: مرگ عادی و مرگ مغزی.
الف. مرگ عادی
در گذشته‌ای نه چندان دور، مرگ عبارت بود از قطع کامل و برگشت ناپذیر اعمال قلبی و تنفسی، اما امروزه با پیشرفت‌هایی که در زمینه تجهیزات احیاء کننده و فن‌آوری مراقبت‌های ویژه و آموزش نیروی متخصص و مجرب صورت پذیرفته است، دیگر توقف و نارسایی سیستم قلبی، تنفسی، همیشه یک وضعیت غیر قابل برگشت تلقی نمی‌شود، زیرا با انجام ماساژ قلبی، به کار گرفتن ابزارهایی چون ضربان ساز ، شوک قلبی با دفیبریلاتور و دستگاه تنفس مصنوعی، می‌توان ضربان و فعالیت قلب از کار ایستاده را مجددا بر قرار کرد و ظرفیت حیاتی را به ریه‌های از کار مانده باز گرداند. به هر حال نکته مهم این است که برای زنده شدن و حیات دوباره یافتن بیمار، عملیات احیای سلامت مغز ضرورت دارد و این مغز است که نیازمند روند پایدار اکسیژن رسانی است. اگر مغزی بین ۱۰- ۵ دقیقه از اکسیژن و خون رسانی محروم بماند، قطعاً اعمال فیزیولوژیک خود را از دست می‌دهد، هر چند امکان دارد ضربان قلب تداوم داشته باشد،[۱۹] اما آنچه اتفاق افتاده، مرگ مغزی است که در قسمت مربوط بدان خواهیم پرداخت.
در پاسخ به این پرسش که مرگ واقعی در چه زمانی اتفاق می‌افتد، پاسخی دقیق وجود ندارد؟[۲۰] متأسفانه در قوانین جاری کشور نیز، تعریفی از مرگ نشده و تشخیص آن بر عهده پزشکان قرار گرفته است، چرا که در بخشنامه ‌ای صادره از سازمان پزشکی قانونی کشور، صدور گواهی فوت را از وظایف پزشکان آن مرجع می‌آورند.
ب. مرگ مغزی
با عنایت به توضیحات پیش گفته باید گفت: از بین رفتن غیر قابل برگشت تمامی اعمال همه قسمت‌های مغز شامل قشر و ساقه مغز را مرگ مغزی می‌گویند و این در حالتی است که قلب به علت خاصیت خودکار بودن حرکات عضلانی آن و مقاوم بودن مرکز تنظیم اعمال، برای مدتی به کار خود ادامه خواهد داد. حصول چنین شرایطی منوط به داشتن امکانات کافی برای تنفس مصنوعی و تجهیزات بخش مراقبت‌های ویژه می‌باشد، اگر چه با تمام این کوشش‌ها امکان ادامه حیات طولانی وجود نخواهد داشت.
توضیحاً این که مهمترین علت در مرگ مغزی، نرسیدن خون به تمام مغز است. [۲۱] مرگ مغزی به دو دلیل اهمیت بالقوه‌ای پیدا کرده است:
اهمیت نخست به این مسأله بر می‌گردد که آیا نگهداری این گونه بیماران آن هم برای مدتی غیر قابل پیش‌بینی به وسیله دستگاه‌های تنفس مصنوعی و داروهای کمکی اقدامی عقلایی است یا خیر؟ زیرا فرد مبتلا به مرگ مغزی فاقد جریان خون در مغز و فاقد جریان خودکار تنفسی است و ضربان قلب نیز تابع داروها و مراقبت‌های ویژه است و در صورتی که بیمار از دستگاه‌های کمک کننده جدا شود، پس از لحظاتی خواهد مرد و زندگی مصنوعی متوقف خواهد شد. از این رو نگهداری بیماران با دستگاه‌های حیاتی نه تنها پرهزینه، بلکه باعث اتلاف وقت متخصصان و حیف و میل بیت‌المال و بودجه می‌شود و از طرفی اعمالی که روزانه و شاید بارها برای حفظ حیات نباتی بیمار مبتلا به مرگ مغزی انجام می‌شود، مانند دادن داروهای خلط‌آور و ضد تشنج و… ممکن است موجب ناراحتی شدید نزدیکان بیمار شود.
دلیل دوم که موجب اهمیت یافتن مرگ مغزی شده است، پیوند اعضاء است. به موازات موفقیت‌های جدید و افزایش قدرت تشخیص نارسایی در اعضای اساسی چون قلب، کلیه، کبد، پیوند اعضاء به عنوان روش درمانی این گونه بیماری‌ها ظهور کرده است.اصلی ترین راه تأمین اعضای حیات بخش بیماران نیازمند، پیوند اعضای سالم مبتلایان به مرگ مغزی است، زیرا مبتلایان به مرگ مغزی علیرغم از بین رفتن اعمال حیاتی مغزشان دارای جریان خون متعادلی در اندام‌هایی چون قلب، کلیه‌ها، کبد، ریه‌ها و پانکراس هستند و می‌توان این اعضاء را در اختیار حداقل چند بیمار نیازمند قرار داد. بنابر دلایل یاد شده، مرگ مغزی امروزه و از جانب اهل فن و بسیاری از مجامع حقوقی و مذهبی نیز مورد تأیید قرار گرفته است، تا بدین وسیله نه تنها فرد مبتلا به مرگ مغزی بیهوده نگهداری نشود، بلکه با دادن حیاتی تازه به دیگر نیازمندان مورد احترام قرار گیرد و بدین وسیله یادمانی با ارزش از وی به جا ماند.
در قرآن مجید نیز ، آیات زیادی وجود دارد که از عموم آنها می توان تفسیر مرگ را از زبان قرآن استنباط کرد.[۲۲] از دید شرع ، جدا شدن و مفارقت روح از بدن انسان که همانا مفهوم آیه «الله یتوفی الانفس حین موتها…»[۲۳] است، را مرگ مغزی می‌گویند. به اختصار می توان گفت توفی یعنی استیفاء کردن کامل و تحویل گرفتن یک چیز به تمامی آن، یعنی خداوند در حین مردن روح‌ها و نفس ها را به تمام و کمال می گیرد.
به نظر می‌رسد، مرگ واقعیتی نیست که در یک لحظه اتفاق افتد و یک امر دفعتا واحده باشد، بلکه یک روند تدریجی است. واقعیتی است که از یک جا شروع و در یک جا به پایان می‌رسد و به نظر این عقیده، مورد تأیید قرآن کریم هم، می‌باشد. از آنجا که قرآن در پاسخ به تکذیب کنندگان معاد می‌فرماید: «فلولا اذا بلغت الحلقوم…»[۲۴]؛ بدین معنی که، «پس چرا وقتی جان یکی از شما، به حلقوم می‌رسد، توانایی بازگرداندن آن را ندارد و در آن هنگام همه تماشا می‌کنید، که او دارد، از دستتان می‌رود و کاری از دستان شما ساخته نیست، در حالی که ما از شما به او نزدیک‌تریم و شما نمی‌بینید، پس چرا اگر روز جزایی ندارید، جان او را بر نمی‌گردانید، اگر راست می‌گویید؟»

    1. اغماء

تعریف پزشکان از اغماء چنین است: «اغماء حالتی است که در آن بیمار خوابیده به نظر می‌رسد و قادر به بیدار شدن با تحریکات خارجی و یا پاسخگویی به نیازهای داخلی خود نیست. در اغماء هم جنبه بیداری و هم جنبه آگاهی بیمار شدیداً مختل شده است، اغماء دارای سطوح مختلفی است که در عمقی‌ترین آن بیمار هیچ واکنشی ندارد.»[۲۵]
این سطوح مختلف از هوشیاری توأم با آگاهی آغاز شده و تا کمای کامل و غیر قابل برگشت که همان مرگ مغزی می‌باشد و از مراحل قبلی خواب آلودگی، گیجی و منگی و نیمه اغماء جدا می‌باشد.
بخش دوم:
معامله اعضاء بدن در حقوق ایران
بخش دوم: معامله اعضاء بدن در حقوق ایران
مطالعه حقوقی موضوع معاملات اعضاء بدن در چارچوب مبانی و منابع حقوقی و مقررات آمره و نیز نظریات و دکترین‌های موجود علمای حقوق، موضوع بخش پیش روی این تحقیق می باشد.
در این مسیر، بر اساس قواعد عمومی قراردادها، قراردادهای راجع به اعضاء بدن را بررسی نموده و شروطی همچون شرایط اساسی صحت معاملات، مالیت مورد معامله، مشروعیت مورد و جهت معامله را مورد تبیین قرار می‌دهیم. همچنین، با عنایت به اهمیت شناخت نوع رابطه حقوقی میان انسان و اعضاء بدن خود، بحث را با تحلیل این رابطه در دو قالب مالکیت و حق پی خواهیم گرفت. با توجه به مبنای حقوقی توافقات طرفین در معاملات، یعنی اراده، به بررسی مفهوم اصل حاکمیت اراده و بیان موانع تاثیر اصل حاکمیت اراده یعنی نظم عمومی، قانون، اخلاق حسنه‌ و نقش آن در معاملات اعضاء بدن می‌پردازیم. این بخش را با اهتمام به شناخت نوع معاملات از جنبه‌های مختلف حقوقی و تقسیم‌بندی‌هایی که بر اساس ماهیت عقود انجام شده است و تحلیل آنها در موضوع تحقیق به اتمام می‌رسانیم.
فصل اول: بررسی شرایط اساسی صحت معامله در انتقال اعضاء بدن
قانونگذار برای احراز صحت معاملات شرایطی را وضع کرده است که وجود تمام آنها لازمه صحت و فقدان هر یک از آنها موجب عدم صحت معاملات می باشد. به عبارت دیگر از منظر قانون مدنی قراردادهایی غیر صحیح است که یکی از شروط مصرحه در قانون در آنها احراز نشود. این شروط که در ماده ۱۹۰ قانون مدنی بیان شده اند، می توانند ناظر به معاملین و یا عوضین معامله باشند. قصد و رضای طرفین ، اهلیت ایشان، موضوع معین و مشروعیت جهت معامله، چهار شرط اساسی در این رابطه اند. فقدان این شرایط همیشه دارای یک اثر نیست و گاه باعث بطلان و گاه موجب عدم نفوذ می شود. بنابر این لفظ صحت در این ماده در برابر بطلان و عدم نفوذ به کار رفته است.
تمامی قراردادها و از جمله آنها معاملات راجع به اعضاء بدن، خواه در قالب عقود معین و خواه در قالب قراردادهای ماده ۱۰ قانون مدنی، بایستی برای رسمیت یافتن و الزام آور بودن واجد شروط فوق باشند.
بررسی تفصیلی تمامی این شروط، از حوصله بحث حاضر خارج است. دو شرط اولیه این ماده یعنی قصد و رضای طرفین و اهلیت ایشان نیز، امری است که در بحث معامله اعضاء بدن انسان، نقش خاصی ندارد و می بایستی به عنوان مقدمه و پیش شرط این معاملات، آن را موجود فرض کرد. از این رو برای پرهیز از اطاله کلام و توجه بیشتر به سر فصل های ضروری، از پرداختن به این شروط خودداری می کنیم و در ادامه گفتار حاضر، به توابع و ملحقات دو شرط اساسی تر، یعنی ویژگی های مورد معامله و مشروعیت جهت معامله خواهیم پرداخت. در ابتدا، به ویژگی های مورد معامله در معامله اعضاء بدن خواهیم پرداخت. بنابر تعریف قانون مدنی مورد معامله عبارت از چیزی است که در قرارداد مورد تعهد واقع می شود. مالیت داشتن، دارا بودن منفعت مشروع، معین و قابل تسلیم بودن از شروط مورد معامله است که به بحث پیرامون آنها خواهیم پرداخت.
مبحث اول: مالیت اعضاء بدن
بر اساس ماده ۲۱۴ قانون مدنی، مورد معامله باید مال یا عملی باشد که هر یک از متعاملین تعهد تسلیم یا ایفاء آن را می کنند. برای بررسی مالیت اعضاء بدن انسان ابتدا می‌بایست مفهوم و معنای مال را تبیین نماییم. پس از تشریح مفهوم کلی مال، به سراغ معیار مالیت و شرایط کلی آن در حقوق ایران رفته و در ادامه به بررسی مالیت در خصوص اعضاء بدن می‌پردازیم.
گفتار اول: شناخت مفهوم مال

    1. تعریف لغوی مال

لفظ مال در لغت به معنای خواستن آورده شده است.[۲۶] صاحب‌ نظران دانش لغت در مفهوم مال اختلاف ندارند، بلکه گفت و گو و بحث آن‌ها در مصداق‌های حقیقی مال است. از این روست که برخی از علمای لغت گفته‌اند که مال در نزد مردم مفهومی شناخته شده است و عبارت است از هر چیزی که آن را در تملک خویش درآوری و جمع آن اموال است.[۲۷]
به طور کلی از مفهوم لغوی مال دو نکته استنباط می‌شود:
الف) مفهوم مال عرفی است و نیازی به تعریف ندارد. معنای آن واضح و روشن است و چیزی را که مردم مال بدانند لغت نیز آن را مال می‌داند.
ب) رابطه بین مال و قابلیت تملک، از کلمات اهل لغت به خوبی فهمیده می‌شود، که قابلیت تملک شرط مالیت است و چیزی مال تلقی می‌شود که بتوان آن را تملک کرد.

    1. تعریف اصطلاحی

نظر دهید »
دانلود فایل ها در مورد بررسی رابطه بین نوع فرهنگ ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

لازم به يادآوري است كه در هر سازماني علاوه بر آنكه يك فرهنگ خاص حاكميت عمومي دارد، خرده فرهنگهاي ديگري نيز مي توانند در سازمان وجود داشته باشند، خصوصاً اگر سازمان بزرگ و گسترده باشد. با اين حال مديران ارشد سازمان تلاش مي كنند كه با بهره گرفتن از شعائر، نمادها، نحوه اعمال مديريت، گزينش افراد و … فرهنگ مورد نظر خود را در سطح سازمان عموميت بخشند.
2-2-3-2- الگوی دنیسون
دنیسون تحقیقاتی در زمینه فرهنگ سازمانی واثر بخشی سازمان انجام داد .وی در مدل خود ویژگیهای فرهنگ سازمانی را اینگونه برشمرد:
1.مشارکت (درگیرشدن درکار) [49]
2.سازگاری(ثبات ویکپارچگی) [50]
3.انطباق پذیری (انعطاف پذیری) [51]
4.مأموریت(رسالت)[52] .
هر يك از اين ويژگيها با سه شاخص اندازه گيري مي شود :
1 – مشاركت : سازمانهاي اثربخش افرادشان را توانمند مي سازند، سازمان را بر محور گروههاي كاري تشكيل مي دهند و قابليت هاي منابع انساني را در همه سطوح توسعه مي دهند . اعضاي سازمان به كارشان متعهد شده و خود را به عنوان پاره اي از پيكره سازمان احساس مي كنند كه در تصميم گيري نقش دارند و اين تصميمات است كه بر كارشان موثر است و كار آنها مستقيماً با اهداف سازمان پيوند دارد. در اين مدل اين ويژگي با سه شاخص اندازه گيري مي شود :
توانمندسازي[53] : افراد اختيار ، ابتكار و توانايي براي اداره كردن كارشان دارند. اين امر نوعي حس مالكيت و مسئوليت در سازمان ايجاد مي كند.
تيم سازي[54] : در سازمان به كار گروهي در جهت اهداف مشترك ، ارزش داده مي شود. به طوري كه كاركنان به مانند مديران احساس مي كنند در محل كار خود پاسخگو هستند. اين سازمانها براي انجام كارها به گروه ها تكيه مي كنند.
توسعه قابليتها[55] : سازمان به منظور تامين نيازها و باقي ماندن در صحنه رقابت به طور مستمر به توسعه مهارتهاي كاركنان مي پردازد.
2 – سازگاري (ثبات و يكپارچگي) : تحقيقات نشان داده است كه سازمان هايي كه اغلب اثربخش هستند با ثبات و يكپارچه بوده و رفتار كاركنان از ارزشهاي بنيادين نشات گرفته است. رهبران و پيروان در رسيدن به توافق مهارت يافته اند (حتي زماني كه ديدگاه متقابل دارند) و فعاليتهاي سازماني به خوبي هماهنگ و پيوسته شده است. سازمانهايي با چنين ويژگيهايي، داراي فرهنگ قوي و متمايزند و به طور كافي بر كاركنان نفوذ دارند. اين ويژگي با سه شاخص بررسي مي شود :
ارزشهاي بنيادين[56] : اعضاي سازمان ارزشهاي مشتركي دارند كه هويت و انتظارات آنها را تشكيل مي دهد .
توافق[57] : اعضاي سازمان قادرند در موضوعات مهم به توافق برسند . اين توافق هم شامل توافق در موارد جزئي و هم توانائي در ايجاد توافق در ساير موارد مي باشد.
هماهنگي و پيوستگي[58] : واحدهاي سازماني با كاركردهاي متفاوت قادرند براي رسيدن به اهداف مشترك به خوبي با يكديگر همكاري كنند. همچنين مرزهاي سازماني نيز با اين شيوه كار از بين نمي رود.
3 – انطباق پذيري : سازمانهايي كه به خوبي يكپارچه هستند به سختي تغيير مي يابند. لذا يكپارچگي دروني و انطباق پذيري بيروني را مي توان مزيت و برتري سازمان به حساب آورد. سازمانهاي منعطف به وسيله مشتريان هدايت مي شوند ، ريسك مي كنند ، از اشتباه خود پند مي گيرند و ظرفيت و تجربه ايجاد تغيير را دارند . آنها به طور مستمر در حال بهبود توانائي سازمان در جهت ارزش قائل شدن براي مشتريان هستند. اين ويژگي با سه شاخص مورد بررسي قرار مي گيرد :
ايجاد تغيير[59] : سازمان قادر است راههايي براي تامين نيازهاي متغير ايجاد كند ، و مي تواند محيط موسسه را بشناسد ، به محركهاي جاري پاسخ دهد و از تغييرات آينده پيشي جويد.
تمركز بر مشتري[60] : سازمان مشتريان را درك مي كند و به آنها پاسخ مي دهد و پيشاپيش درصدد تامين آينده بر مي آيد . در واقع تمركز بر مشتري درجه اي كه سازمانها در جهت رضايتمندي مشتريان هدايت مي شوند را نشان مي دهد.
يادگيري سازماني[61] : ميزان علائم محيطي را كه سازمانها دريافت مي كنند ، ترجمه و تفسير مي كند و فرصتهايي را براي تشويق خلاقيت و توسعه توانائي ها ايجاد مي كند.
4 – ماموريت : شايد بتوان گفت مهمترين ويژگي فرهنگ سازماني رسالت و ماموريت آن است. سازمانهايي كه نمي دانند كجا هستند و وضعيت موجودشان چيست معمولاً به بيراهـه مي روند. سازمانهاي موفق درك روشني از اهداف و جهت خود دارند ، به طوري كه اهداف سازماني و اهداف استراتژيك را تعريف كرده و چشم انداز سازمان را ترسيم مي كنند.
پردردسرترين سازمانها ، سازمانهايي هستند كه مجبورند ماموريتشان را تغيير دهند. وقتي يك سازمان مجبور است رسالت خود را تغيير دهد تغييرات در استراتژي ، ساختار، فرهنگ و رفتار الزامي است. در اين وضعيت رهبر قوي چشم انداز سازمان را مشخص مي كند و فرهنگي را خلق مي كند كه اين چشم انداز را پشتيباني كند.
گرايش و جهتگيري استراتژيك[62] : گرايشهاي استراتژيك جهت اهداف سازماني را نشان مي دهد و هر شخص مي تواند خودش را در آن بخش(صنعت) مشاركت دهد.
اهداف و مقاصد[63] : اهداف با استراتژي و چشم انداز سازمان پيوند مي يابد و سمت و سوي كار افراد را مشخص مي كنند.
چشم انداز[64] : سازمان يك ديدگاه مشترك از وضعيت آينده دارد كه ارزشهاي بنيادي را مشخص مي كند ، انديشه و نيروي انساني را با خود همراه ساخته و به آن جهت مي بخشد.
ويژگي ها و شاخص هاي مدل فرهنگ سازماني دنيسون در قالب نمودار دابره اي ، شكل (2-8) ارائه شده است (دنيسون، 2000، ص357-354).
تمركز خارجي
تمركز داخلي
منعطف
ثبات
شکل (2-8) مدل فرهنگ سازمانی دنیسون
دراین مدل چهار ربع دایره ، ارائه کننده چهار ویژگی فرهنگی می باشد. هرربع شامل سه شاخص عملکرد مدیریتی می باشد که با یک ویژگی ارتباط دارند.این ویژگی ها وشاخص ها در امتداد دو محور عمودی تمرکز داخلی را در برابر تمرکز خارجی نشان می دهد.بر اساس محور افقی می توان بین تمرکز خارجی (نیمه بالایی نمودار) و تمرکز داخلی (نیمه پایین) تمایز قائل شد. ویژگی های مشارکت وسازگاری به پویایی داخلی سازمان مرتبط بوده و به رفتار متقابل سازمان ومحیط خارجی ارتباط ندارند. انطباق پذیری و ماموریت سازمان ، برخلاف ویژگی های قبل ، درخصوص محیط خارجی سازمان متمرکز می شوند. محور عمودی تمایز سازمان منعطف(نیمه چپ) با سازمان با ثبات (نیمه راست) را مشخص می سازد. ویژگی های مشارکت و انطباق پذیری بر قابليت سازمان درانعطاف پذیری وتغییر تأکید دارند. در مقابل، ویژگی های سازگاری و ماموریت بر قابلیت سازمان برای ثبات و جهتگیری تأکید دارند. سیستم هایی که جهتگیری به سمت انطباق پذیری ومشارکت دازند تنوع بیشتر ، ورودی ها وراه حل های بیشتری را درخصوص موقعیت های پیش رو ارائه می کنند، در مقابل سیستم هایی با جهت گیری به سمت سطوح بالای سازگاری (ثبات و پایداری) و توجه زیاد نسبت به مأموریت سازمان تمایل به کاهش تنوع و تأکید بر کنترل و ثبات دارند(دنیسون ونیل،2000).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

باتوجه به مدل دنیسون ،سازمانها با قوت در دو مورد از ویژگی های سازمانی اغلب جهتگیری خاصی نشان می دهند که عبارت است از :

    • تمرکز خارجی(انطباق پذیری + مأموریت)[65] :

ویژگی های سازمانهایی که تمرکز خارجی قوی دارند ، تأکید بر انطباق پذیری وتغییر برای پاسخ به محیط خارجی می باشد.این سازمانها توجه مداوم وهمیشگی نسبت به بازار دارند. این تمرکز خارجی قوی نوعاً بر روی در آمد ،رشد فروش وسهم بازار اثر دارد.

    • تمرکز داخلی(مشارکت + سازگاری)[66] :

ویژگی سازمانهایی که تمرکز داخلی قوی دارند تأکید بر پویایی در یکپارچگی داخلی سیستم ها، ساختارها وفرآیندها می باشد. چنین سازمانی برای کارکنان خود ارزش قائل است و همچنین در مورد کیفیت محصولات یا خدمات خود نیز اهمیت قائل است. تمرکز داخلی قوی در این سازمانها با سطوح بالای کیفیت ، کاهش عیب ونقص، ویژگی سازمانهایی که تمرکز داخلی قوی دارند تأکید بر پویایی در یکپارچگی داخلی سیستم ها،ساختارها وفرآیندها می باشد. چنین سازمانی برای کارکنان خود ارزش قائل است وهمچنین در مورد کیفیت محصولات یا خدمات خود نیز اهمیت قائل است. تمرکز داخلی قوی دراین سازمانها با سطوح بالای کیفیت، کاهش عیب ونقص، دوباره کاری ، استفاده بهتر از منابع وافزایش رضایتمندی کارکنان ارتباط مستقیم دارد.

    • انعطاف پذیری (انطباق پذیری + مشارکت)[67] :

یک سازمان منعطف ، توانایی (قابلیت )تغییر در پاسخ به محیط دارد. توجه و تمرکز آن بر بازار ومردم است. سازمان منعطف نوعاً با سطوح بالایی از تولید و نوآوری در خدمات ، خلاقیت و پاسخ سریع به تغییر نیازهای مشتریان وکارکنان در ارتباط است.

نظر دهید »
دانلود فایل ها با موضوع : تعیین عوامل ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

جعل در لغت به معنای ” خلق کردن و دگرگون کردن” و ترویز به معنای ” حیله و تقلب و خلاف واقع جلوه دادن چیزی ” و در اصطلاح حقوقی ، جعل و ترویز عبارت است از ” ساختن هر چیز مثل سند به یکی از طرق پیش بینی شده در قانون برخلاف حقیقت و به ضرر دیگری . ( انتظاری، ۱۳۹۱، ص ۱۷).
دکتر حسین میر محمد صادقی در کتاب ” جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی ” در تعریف جرم و جعل می نویسد: ساختن یا تغییر دادن اگاهانه نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون به ضرر دیگری به قصد جا زدن آنها به عنوان اصلی در ماده ۵۲۳ قانون مجازات اسلامی ( تعزیرات ) در این مورد آمده است:
جعل و ترویز عبارتند از ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسمی، خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تاخیر تاریخ سند نسیت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشته ای به نوشته دیگر یا بهکار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن و نظایر اینها به قصد تقلب (سلیمانی، ۱۳۹۰، ص ۱۴). بر این اساس ساختن یا تغییر دادن آگاهانه نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون به قصد جا زدن آنها به عنوان اصل برای استفاده خود یا دیگری و به ضرر غیر جعل محسوب می شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

قدیمی ترین قانون مدون بشری، یعنی مجمع القوانین حمورابی، در ماده برای قاضی (اگر با از بین بردن حکم، آن را مخدوش کند) پرداخت جریمه ای معادل دوازده برابر مدعابه و انفصال ابد از شغل قضا را پیش بینی کرده است.
در متون فقهی در آخر مبحث حاربه، از استفاده کنندۀ سند مجهول و مزور با عنوان «محتال» (کسی که با بهره گرفتن از نوشتجات مزور، شهادت دروغ، مکر و حیله، اموال مردم را ببرد تصرف کند) نام برده شده است و برای «احتیال» (کلاهبرداری از راه ترویز نوشتجات و استفاده از اسناد مجهول و مزور و دروغ) مجازات تعزیری مقرر گشته است که نوع و مقدار آن به نظر امام و حاکم واگذار شده است. این جرم در حقوق اسلام، تنها در خصوص بردن اموال و خطر و فسادی که در پی دارد. مورد توجه قرار گرفته است و به سایر ابعاد آن به گونه ای که در سیستم حقوق جزایی عرفی وجود دارد، نپرداخته است؛ بنابراین در فقه اسلامی می توان این جرم را با استناد به عناوینی کلی، مثل اکل مال به باطل یا منع تدلیس و تقلب که در قرآن کریم مکرر اشاره شده است، ارتکاب این عمل را ممنوع و موجب عقاب و تعریز دانست. (فخار، ۱۳۹۱، ص ۶).
نخستین مقررات راجع به جعل و استفاده از سند جعلی که در کتابچه قانونی «کنت» موجود است، در سال ۱۲۹۶ ق . به امضای ناصر الدین شاه رسید. پس از آن، با تصویب قانون مجازات عمومی در ۲۴ دی ماه ۱۳۰۴ ش . در فصل سوم از باب دوم با عنوان «در جنحه و جنایت بر ضد آسایش عمومی» در مواد ۹۸، ۹۹، ۰۵، ۱۰۶، استفاده از سند مجعول جدا از جرم جعل با عنوان «استفاده از سند مجعول»، قابل مجازات تلقی شد و در مواد دیگری نیز استفاده از سند مجعول خاصی را جرم معرفی کرد. در قانون مذکور ، جرائم به سه دسته «جنایت»، «جنحه» و «خلاف» تقسیم شد و مجازات استفاده کننده از سند مجعول از نوع مجازات جاعل همان سند بود و در مواردی که اصل عمل جعل، جنایت و یا جنحه بود، استفاده از سند مجعول مزبور نیز حسب مورد، جنایی یا جنحه ای بود. در سال ۱۳۵۲ ش. تغییراتی جزئی در موارد مربوط به استفاده از سند مجعول به وجود آمد. قانون ۱۳۶۲ ش. مواد ۱۹ به بعد و نیز قانون تعزیرات، مصوب ۱۳۷۵ ش. در مواد ۵۲۳ به بعد، جرم جعل و استفاده از اسناد جعلی را مورد حکم قرار داد ( ناصری، ۱۳۹۲، ص۲۰).
همچنین در پرونده اختلاس بزرگ از بیمه، اتهام برخی افراد جعل سند و اختلاس اعلام شد. جرم جعل با وجود اینکه در بسیاری از موارد موجب بردن مال می شود، در زمره جرایم علیه آسایش عمومی و نه جرایم علیه اموال طبقه بندی شده است که این موضوع نشان دهنده توجه به جنبه های غیرمالی آن یعنی سلب اعتماد عمومی و نیز ضررهای غیر مالی است که ممکن است از ارتکاب جعل به اشخاص وارد شود.
۲-۲ تعریف جعل:
در قانون ایران از جرم جعل تعریفی ارائه نشده بلکه احکام راجع به انواع مختلف آن طی بیست ماده از مواد ۵۲۳ الی ۵۴۲ فصل پنجم قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ و نیز قوانین دیگر بیان شده است.
جعل در لغت به معنای ‘خلق کردن و دگرگون کردن’ و تزویر به معنای ‘حیله و تقلب و خلاف واقع جلوه دادن چیزی’ و در اصطلاح حقوقی، جعل و تزویر عبارت است از ‘ساختن هر چیز مثل سند به یکی از طرق پیش‌بینی شده در قانون برخلاف حقیقت و به ضرر دیگری’.
بر این اساس عنصر ضرر در جعل مفروض تلقی شده و ضرورت ندارد که مدعی جعل در مقام اثبات آن برآید، همچنین لازم نیست، ضرر تحقق خارجی داشته باشد یعنی در عالم واقع ضرر محقق شود، بلکه احتمال ورود ضرر نیز کفایت می کند.
دکتر حسین میرمحمد صادقی در کتاب ‘جرائم علیه امنیت و آسایش عمومی’ در تعریف جرم جعل می نویسد: ساختن یا تغییر دادن آگاهانه نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون به ضرر دیگری به قضد جا زدن آنها به عنوان اصلی.در ماده ۵۲۳ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) در این مورد آمده است: جعل و تزویر عبارتند از ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسمی، خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تاخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشته ای به نوشته دیگر یا بهکار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن و نظایر اینها به قصد تقلب.
براین اساس ساختن یا تغییر دادن آگاهانه نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون به قصد جا زدن آنها به عنوان اصل برای استفاده خود یا دیگری و به ضرر غیر جعل محسوب می شود.
مصادیق جرم جعل به موجب قانون عبارت است از:
الف) تحصیل غافل‌گیرانه امضای واقعی: هرگاه به طور غافل‌گیرانه و توام با قصد تقلب از شخصی امضا گرفته شود، هر چند که امضاء، واقعی می‌باشد ولی دو شرط تقلب و غافل‌گیرانه بودن موجب می‌شود که جرم جعل تحقق پیدا کند.
ب) تراشیدن و خراشیدن: خراشیدن، از بین بردن یک جزء کلمه است مثل این‌که واژه ‘حسین’ را به ‘حسن’ تبدیل کند ولی تراشیدن، از بین بردن تمام کلمه است.
ج) قلم بردن در نوشته: تغییر و تبدیل حروف و کلمات یا ارقام موجو د، بدون این‌که کلمه یا رقم جدیدی اضافه شود مثل این‌که عدد ۱ را به ۲ یا ۳ تبدیل کند.
د) اثبات در نوشته: اعتبار بخشیدن به سند یا نوشته باطل از طریق پاک کردن و از بین بردن علامت بطلانِ سند یا کلمه ‘باطل’ از روی سند است.
ه‍ ) الحاق و الصاق: در الصاق، حداقل دو نوشته متفاوت از یک شخص به همدیگر وصل و چسپانده می‌شود به طوری که در نظر اول یک سند به حساب می‌آیند ولی در الحاق، رقم یا حرف یا کلمه‌ای در متن یا حاشیه یک سند اضافه می‌شود.
اصول و اقدامات ابتکاری به منظور پیشگیری از جرم جعل و جعل اسناد :
۱) تشکیل کمیته پیشگیری از جعل و جرم، ریشه یابی جرم و تشویق تلاش اجتماعی برای یافتن راه حلهایی نسبت به مشکلاتی که رودر روی جاعلان قرار داشته و آنان را به سوی نقض قانون سوق می دهد.
۲) بررسی عوامل مرتبط با پدیده جعل سند
۳) اظهارنظر راجع به راهکارهای مؤثر کاهش نرخ جعل و جرم
۴) تهیه فیلم های پیشگیری از جعل اسناد
۵) ارائه مقالات پیشگیری از جعل اسناد در ابتدای ورودیهای مراکز عمومی
۶) انجام بحث های پیشگیری از جرم و جعل اسناد و جعل سند از طریق دخالت و مشارکت عموم مردم
۷) چاپ اعلامیه و آگهی در جرائد در خصوص اخطار در موارد نظر و خمچنین تکالیف متقابل مراکز قضایی و مردم
۸) تقدیم جوائزی برای پیشگیری از جرم و جعل سند
۹) برگزاری گردهمایی های عمومی
۱۰) برگزاری نمایشگاه های پیشگیرانه و آگاهی دهنده
۱۱) تهیه پوسترهای پیشگیرانه از جعل سند
۱۲) تعیین یک روز سال به نام ثبت اسناد و املاک در تقویم سالانه
۱۳) تعیین یک روز هفته به نام پیشگیری از جرم و جعل
۱۴)تأمین منابع مالی مورد نیاز
۱۵) آموزش های محله محور
۱۶) معرفی مشاورین امور ثبتی توسط اینترنتی
۱۷) جلوگیری از صدور وکالت نامه های صوری متعدد
۱۸) تشکیل کلاسهای آموزشی در رابطه با چالشهای فرهنگی، محرومیت های روانی و ناامنی درونی
۳-۲ پیشینه قانونی جرم جعل 
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ در فصل سوم از باب دوم تحت عنوان’ در جنحه و جنایت بر ضد آسایش عمومی ‘ مواد ۹۳ تا ۱۱۲ را به جعل و تزویر در نوشته و سند اختصاص یافته بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی موضوع جعل و تزویر تحت عنوان ‘جرایم بر ضد آسایش عمومی’ در مواد ۲۰ تا ۳۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۲ این مواد با اصلاح جزیی از مواد قانون مجازات عمومی اقتباس شد و متعاقباً در سال ۱۳۷۵ فصل پنجم قانون مجازات اسلامی از ماده ۵۲۳ تا ۵۴۲ به جرم جعل اختصاص یافت.
انواع جعل: حقوقدانان ایرانی معمولا جرم جعل را به دو نوع جعل مادی و معنوی تقسیم بندی می کنند.
جعل مادی به تغییرات ظاهری در یک سند با بهره گرفتن از روش های فیزیکی مانند برش یا تراش گویند. لازمه جعل مادی، انجام عمل مادی است به عبارت دیگر سند ابتدا به صورت واقعی در عالم خارج، وجود پیدا می کند. سپس بزهکار با عمل خود محتوا و مضمون یا امضای آن را تغییر می دهد و نتیجه عمل وی در سند باقی می ماند.
تشخیص جعل مادی از طریق ارجاع امر به کارشناس صورت می گیرد اما گاه عمل جعل توسط افراد غیر حرفه ای به نحوی انجام می شود که با کمی دقت قابل تشخیص می باشد..
اما جعل معنوی یا مفادی تغییر مفاد یک سند است،در این نوع جعل بدون ایراد هیچ گونه خدشه ای به ظاهر سند یا نوشته حقیقت در آنها تحریف شده و مطالب منتسب به دیگران به گونه دیگری در آنها منعکس شود،مانند موارد مذکور در ماده ۵۳۴، هر یک از کارکنان ادارات دولتی و مراجع قضایی و مامورین به خدمات عمومی که در تحریر نوشته‏ها و قراردادها راجع به وظایفشان مرتکب جعل و تزویر شوند،اعم از این که موضوع یا مضمون آن را تغییر دهند یا گفته و نوشته یکی از مقامات رسمی، مهر یا تقریرات یکی از طرفین را تحریف کنند یا امر باطلی را صحیح یا صحیحی را باطل یا چیزی را که بدان اقرار نشده است، اقرار شده جلوه دهند، علاوه بر مجازات های اداری و جبران خسارات وارده به حبس از یک تا پنج سال یا شش تا سی میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.
براین اساس اگر منشی دادگاه هنگام ثبت اظهارات شاکی بخشی از اظهارات او را حذف یا به نحو دیگری بنویسد که توسط شاکی یا متهم بیان نشده چنانچه به قصد تقلب و با سوء نیت همراه باشد مرتکب جعل معنوی شده است.
۴-۲ عناصر اصلی جرم جعل 
عنصر مادی جعل: عنصر مادی در جرم جعل عبارت است از:
۱ - فعل مرتکب که ممکن است به صورت‌های زیر ظاهر شود:
الف) فعل مثبت : که همان قلب حقیقت در یک نوشته دارای ارزش و سندیت به یکی از صور پیش‌بینی شده در قانون است و مطابق ماده ۵۲۴ به بعد قانون مجازات اسلامی شامل افعال مثبت زیر می شود: ـ جعل احکام یا امضاء یا مهر یا فرمان یا دست خط مقامات دولتی‌(به اعتبار یا از حیث مقام آنان قانون مجازات ۵۲۴ و ۵۲۵).
ـ جعل مهر، تمبر، منگنه یا علامت یکی از شرکت‌ها یا موسسات یا ادارات دولتی یا نهادهای انقلاب اسلامی یا نهادهای عمومی غیر دولتی و یا شرکت‌ها و تجارت خانه‌های‌غیر دولتی (۵۲۵، ۵۲۸، ۵۲۹).
ـ جعل احکام دادگاه ها یا اسناد یا حواله‌های صادره از خزانه دولتی و منگنه یا علامتی که برای تعیین عیار و یا نقره به کار می‌رود (۵۲۵).
ـ جعل اسکناس رایج داخلی یا خارجی یا اسناد بانکی یا اسناد و اوراق بهادار و حواله‌های صادره از خزانه‌(۵۲۶).

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 425
  • 426
  • 427
  • ...
  • 428
  • ...
  • 429
  • 430
  • 431
  • ...
  • 432
  • ...
  • 433
  • 434
  • 435
  • ...
  • 482

متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

جستجو

  • دانلود منابع دانشگاهی : تحقیقات انجام شده در رابطه با معیارهای-حاکم-بر-تعیین-مصادیق-نفقه-زوجه- فایل ۱۲
  • دانلود پایان نامه های آماده | ۳-۴) بررسی نرما‌ل بودن داده ها – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • مقالات و پایان نامه های دانشگاهی – ابعاد کیفیت زندگی – 8
  • دانلود مطالب پژوهشی در مورد شناخت زبانزدهای منطقه لشت ...
  • مقاله-پروژه و پایان نامه | ۲-۱۱ پیشینه تحقیق : – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • بررسی تاثیر روش تدریس فعال فناورانه TEAL بر ...
  • تحقیقات انجام شده با موضوع رابطه بین سبک رهبری مربیان ...
  • دانلود منابع دانشگاهی : پژوهش های پیشین درباره بررسی نقش دفتر مدیریت ...
  • دانلود پایان نامه درباره تعیین-شوک‏های-سیاست های-پولی-بر-شاخص-قیمت-سهام-در-شرکت های-پذیرفته-شده-در-بورس-اوراق-بهادار-تهران- فایل ۱۱
  • دانلود منابع پایان نامه ها | ناتوانی شرکت‌ها در انتخاب گزینه های اخلاقی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع بررسی تاثیربازده مورد انتظار سهام، ...
  • دانلود منابع پژوهشی : منابع پایان نامه در مورد بررسی تناسب در آیات ...
  • منابع کارشناسی ارشد با موضوع تحلیل تلفات توان ...
  • پژوهش های پیشین با موضوع رابطه بین ساختار ...
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد ارزیابی، رتبه بندی و ...
  • مقاله-پروژه و پایان نامه | ۲-۱۵-۲ هزینه ای دوره ای[۵۴] – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع بررسی رابطه بین تصویر ...
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع بررسی ...
  • دانلود مطالب در مورد بررسی و شناسایی هدایای ملل به ...
  • دانلود منابع دانشگاهی : منابع پایان نامه در مورد بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی ...
  • دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه | ۲-۲-۴-۴ عملکرد اقتصادی – 3
  • دانلود منابع تحقیقاتی : دانلود پایان نامه آثار حقوقی الحاق ایران به موافقت ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان