متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
دانلود فایل های پایان نامه در مورد ارائه الگویی ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

با توجه به نتایج حاصل از میزان احتمال ازکار افتادگی تجهیزات مورد مطالعه مشخص گردید که ۵۰% از میزان احتمال از کارافتادگی تجهیزات در طبقه بندی ۱ و ۵۰ % از تجهیزات نیز در طبقه بندی ۲ قرار می گیرند. مبدل های (A,B)422و مبدل ۴۳۳ به انظمام برج ۴۰۲ از بیشترین میزان احتمال از کار افتادگی برخوردار می باشند. نقش فاکتور های فرایند و تجربی در تعیین کتگوری تجهیزات محسوس می باشد.
مبدل ۴۳۳ از لحاظ فاکتور تجربی بالاترین نرخ را داشته و مبدل های (A,B)422 از جهت فاکتور فرایند بیشترین و مبدل ۴۲۶ و درام ۴۱۲ کمترین نرخ را دارا می باشند.
ماتریس ریسک را در دنیا به اشکال گوناگون و مطابق با رویکرد استراتژیک مدیریت در خصوص میزان توجه به مسئله ایمنی تدوین می گردد که بسته به نوع صنعت مورد مطالعه ریسک و متد ارزیابی ریسک نوع ماتریس می تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال در برخی صنایع ماتریس ۳×۳ یا ۴×۴ و یا ۵×۵ با ترکیب رنگهای متفاوت استفاده می شود و بعضا بسته به اینکه متد ارزیابی کمی، کیفی و یا نیمه کمی می باشد ماتریس ها متفاوت می باشند. از نتایج ماتریس ریسک می توان برای تعیین نواحی بحرانی تر نیز استفاده کرد . همچنین می توان از این نتایج برای تصمیم گیری در مورد اینکه چه بخشی از واحد فرآیندی نیازمند بیشترین توجه در حین بازرسی و یا دیگر فعالیت های تخفیف دهنده ریسک می باشد ، استفاده نمود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ماتریس مورد استفاده در این پژوهش شباهت بسیار زیادی به ماتریس موجود در API581 2000 داشته که بدلیل تاکید مدیریت بر موضوع ایمنی با ان ماتریس سخت گیرانه تر برخورد کرده و از مساحت ناحیه سبز رنگ (منطقه ریسک کم) کم شده و متقابلا به مساحت ریسک زیاد و بسیار زیاد افزوده شده است.
ماتریس مورد استفاده در این پروژه در جدول ۵ نشان داده شده است. جدول ۶ نتایج حاصله از محاسبات ریسک در دو بخش پیامد از کار افتادگی و احتمال از کارافتادگی (جدول ۱ و ۳) را نشان می دهد که به کمک جدول ۵ حاصلضرب این دو پارامتر و یا محل تقاطع انها در ماتریس ریسک نشان دهنده نمره یا سطح ریسک تجهیز مورد مطالعه می باشد.
جدول ۵-۵ ماتریس ریسک مورد استفاده در فرایند ارزیابی ریسک واحد دی اتانایزر
جدول۵-۶ نتیجه ارزیابی ریسک تجهیزات مورد مطالعه

 

Row
Equipment Tag
COF Category
LOF Category
Risk

 

۱
۳۰-D-406
E
۱
H

 

۲
۳۰-E-420
E
۱
H

 

۳
۳۰-E-421
H
۱
M

 

۴
۳۰-E-422A
M
۲
M

 
نظر دهید »
نگاهی به پژوهش‌های انجام‌شده درباره نقش فرهنگ سازمانی دررابطه ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ریچارد- دفت

کانون توجه (داخل-خارج)، میزان انعطاف و کنترل

فرهنگ انعطاف پذیر، مشارکتی، ماموریتی، بورکراتیک

مدل هال

ریچارد اچ هال

کانون توجه (داخل-خارج)، میزان انعطاف و کنترل

سیستم های باز- فرایندی- روابط انسانی- عقلایی

مدل هافستد

گیرت هافستد

فاصله قدرت، ابهام گریزی، مرد گرایی/ زن گرایی، جمع گرایی/ فرد گرایی

دیوان سالار، ارگانیک، مشارکتی و قبیله ای

۲-۲-۸) بعد جمع­گرایی فرهنگ سازمانی
موضوع اصلی که این بعد به آن اشاره می کند میزان وابستگی است که در بین اعضای جامعه وجود دارد که آیا تصویر شخصی افراد بصورت «من» یا بصورت «ما» بیان و تعریف می­گردد. در جوامع فردگرا مردم متوجه خودشان و فامیل مستقیم خود هستند. در جوامع جمع­گرا مردم به گروه­هایی تعلق دارند که در ازای اظهار وفاداری به آن­ها از افراد حمایت و مراقبت می­ کند(Foscarini,2012).
از طرفی این بعد به درجه­ای برمی­گردد که یک سازمان یا جامعه اقدامات جمعی را تشویق می­ کند. جمع گرایی بین گروهی(نهادی) به این اشاره می کند که افراد به وسیله نهادهای اجتماعی تشویق می­شوند تا درون گروه­ ها، سازمان­ها و جوامع منسجم و یکپارچه باشند. بنابراین در جمع­گرایی بین گروهی افراد به همه گروه­ ها و سازمان­های جامعه احساس تعلق می­ کنند و تنها به یک سازمان خاص احساس تعلق ندارند. دونی و دیگران(۱۹۹۸ ) عنوان می­ کنند که در فرهنگ­های جمع گرا احتمال این که افراد متوسل به رفتارهای فرصت طلبانه شوند، کم است؛ به دلیل این که آن­ها ارزش­ها و اعتقادات گروه را حفظ کرده و علایق جمعی را جستجو می کنند. احتمال انجام رفتار خود خدمتی و منفعت طلبی فردی در جمع گرایان پائین است، زیرا افراد به وسیله علائق فردی بر انگیخته نمی­شوند؛ در مقابل در فرهنگ­هایی با گرایش فرد گرایانه، میزان و احتمال ایجاد اعتماد به مراتب کمتر از فرهنگ­های جمع گراست. پژوهش­ها نشان می دهد که جمع­گرایان به این دلیل که تاکید بر اهمیت روابط و تقویت آن دارند، دارای سطح بالاتری از اعتماد نسبت به فرد گرایان می باشند( زارعی متین و همکاران؛۱۳۹۰).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۹) ویژگی­های فرهنگ سازمانی
در صورتی که فرهنگ را سیستمی از استنباط مشترک اعضاء نسبت به یک سازمان بدانیم، یک سیستم از مجموعه ­ای از ویژگیهای اصلی تشکیل شده است که سازمان به آن­ها ارج می­نهد یا برای آ­ن­ها ارزش قائل است. ده ویژگی مهم آن عبارتند از(مشبکی؛۱۳۸۳: ۴۴۰):

  • خلاقیت فردی: میزان مسئولیت، آزادی عمل و استقلالی که افراد دارند.
  • ریسک­پذیری: میزانی که افراد تشویق می­شوند تا ابتکار عمل به خرج دهند. دست به کارهای مخاطره­آمیز بزنند و بلندپروازی کنند.
  • رهبری: میزانی که سازمان هدف­ها و عملکردهایی را که انتظار می­رود انجام شود، مشخص می­نماید.
  • یکپارچگی: میزان یا درجه­ای که واحدهای درون سازمان به روش هماهنگ عمل می­ کنند.
  • حمایت مدیریت: میزان یا درجه­ای که مدیران با زیردستان خود ارتباط را برقرار می­ کنند، آن­ها را یاری می­ دهند و یا از آنه­ا حمایت می­ کنند.
  • کنترل: تعداد قوانین و مقررات و میزان سرپرستی مستقیم که مدیران بر رفتار افرادی اعمال می­ کنند.
  • هویت: میزان یا درجه­ای که افراد، کل سازمان( و نه گروه خاص یا رشته­ای که فرد در آن تخصص دارد) را معرف خود می­دانند.
  • سیستم پاداش: میزان یا درجه­ای که شیوه­ تخصیص پاداش(یعنی افزایش حقوق و ارتقای مقام) بر اساس شاخص­ های عملکرد کارکنان قرار دارد نه بر اساس سابقه، پارتی بازی و از این قبیل شاخص ­ها.
  • سازش یا پدیده­ تعارض: میزان یا درجه­ای که افراد تشویق می­شوند با تعارض بسازند و پذیرای انتقادهای آشکار باشند.
  • الگوی ارتباطی: میزان یا درجه­ای که ارتباطات سازمانی به سلسله مراتب احتیاجات رسمی محدود می­ شود.

ویژگی­های فرهنگ سازمانی را نیز می­توان بر طبق دیدگاه­ های دیگری از جمله رابینز نیز مطرح نمود که عبارتند از(عسگریان؛۱۳۸۸):

  • نوآوری و خطرپذیری: میزانی که کارکنان تشویق به نوآوری و خطرپذیری می­شوند.
  • توجه به جزئیات: میزانی که مدیریت باید به نتایج و دستاورد­ها توجه کند.
  • توجه به اعضای سازمان: میزان توجه­ای که مدیریت به هنگام تصمیم­گیر­ی و مشارکت دادن افراد به اعضای سازمان نشان می­ دهند.
  • توجه به ره­آورد­ها: میزانی که باید به نتایج و دستاوردها توجه کند و نه به شیوه ­های اجرایی که به این نتیجه­ها می­انجامد.
  • توجه به تیم: میزانی که کارها و فعالیت­ها حول محور تیم و نه افراد متمرکز می­ شود.
  • جاه طلبی: میزان یا درجه­ای که افراد و اعضای سازمان بلند پرواز و جاه طلب هستند و نه این که همواره سر به زیر و تسلیم باشند.
  • پایداری: میزان یا درجه­ای که سازمان بر حفظ وضع موجود تأکید دارد که این رشد با روند و پیشرفت مغایر است.

۲-۲-۱۰) توصیف فرهنگ چهارگانه سازمانی
فرهنگ سلسله مراتبی: در اینجا خطوط روشن تصمیم گیری و اختیار، قواعد و رویه های استاندارد شده، کنترل و سازوکار پاسخگویی، ارزشهای کلیدی برای موفقیت محسوب می شوند. فرهنگ سازمانی متناسب با این شکل سازمانی یک محیط کار رسمی و دارای ساختار است. رویه ها بر آنچه که افراد انجام می دهند حاکم هستند.

نظر دهید »
نقد انسان شناسی نوعمل گرایی(ریچارد رورتی)براساس دیدگاه محمد حسین ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در نظر ارسطو انسان ها دارای روح یا صورت هستند، البته حیوانات وگیاهان نیز روح دارند.ولی این صورت در فلسفه ارسطو مانند نظریه افلاطون از هم جدا نیستند.صورت آدمیان در خود آن ها قرار دارد
وجوهر آن ها به حساب می آید.جوهر انسان نیز عقل ورزی اوست.بنابراین،تا زمانی که فکر می کنیم دارای روح هستیم و مادام که فکر می کنیم-به خصوص راجع به فکر کردن فکر می کنیم- فناپذیر می باشیم. البته جاودانگی مورد نظر ارسطو مانند جهان علیا مثل افلاطون چندان مقبول نیست. ارسطو تمایل ندارد تا روح را از بدن، صورت را از ماده، زیست شناسی را از روان شناسی و خداشناسی و این جهان را از جهان دیگر جدا سازد از نظر ارسطو،روح به تنهائی جوهریا وجود مستقل نیست بلکه روح صورتی است از جوهر،ما مجبوریم از لحظات بی مرگی خود راضی باشیم-به خصوص مواقعی که به فلسفه اشتغال داریم.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

زندگی با سعادت از نظر ارسطو لذایذ وخوش گذرانی ها و مال وثروت افتخار و قدرت نیست،زیرا آن ها به هوس وخواست دیگران وابسته اند،در صورتی که سعادت و شادکامی می بایست خود کفا و به خودی خود کامل باشد و نیازی به دخالت عوامل دیگر نداشتته باشد، زیرا هیچ کس حاضر نیست بودن دوست زندگی کند.زندگی خوب زندگی است که انسان در فعالیت های جامعه خود شرکت داشته باشد به انجام وظایف خود اهتمام ورزد وتفکرات فلسفی را یار و یاور خود سازد.(فرخ نیا-غفاری،۴۴،۴۵:۱۳۸۹)
به نظر ارسطو نفس دارای مراتبی است. پائین ترین مرتبه،نفس نباتی است که کار تغذیه،هضم غذا وتولیدمثل از آن بر می آیدو در همه موجودات وجود دارد و لازمه ادامه حیات موجود است. مرتبه دوم،نفس حیوانی یا نفس حسّاسه است که دارای سه نیرو است، ادراک حسی،میل وشوق وحرکت مکانی،تخیّل، نتیجه قوه حسّاسه وحافظه توسعه بیشتر این قوه است. از میان حواس ،لمس برای حیوان ضروری است زیرا او را در تشخیص غذا قادر می سازد و بقیّه حواس جهت آسایش وخوشی او به کار می آیند. در مرتبه سوم نفس انسانی است که علاوه بر نیرو های نفس های حیوانی و نباتی دارای عقل یا قوه مدرکه نیز می باشد.این قوه دو نوع فعالیت دارد؛یکی عقل نظری ودیگری عقل عملی. عقل نظری در جستجوی حقیقت به خاطر خود حقیقت است اما فعالیت عقل عملی برای رسیدن به اهداف،مقاصد ومصالح است نه فعال به خاطر خود حقایق.از سوئی عقل دارای دو خصلت است،یکی«دهنده» ودیگری «پذیرنده» از این رو ارسطو به تمایزی میان دوشکل عقل معتقد است؛ اول عقل فعّال یا آفریننده و دوم عقل منفعل یا پذیرنده.
عقل فعّال بخشنده صورت و عقل منفعل پذیرنده صورت است. از این دو عقل، عقل فعّال تباهی نمی پذیرد و جاودان است زیرا از بیرون آمده اما عقل منفعل با مرگ جسم از بین می رود. (خراسانی،۱۳۶:۱۳۵۲)
۲-۱-۳-۳-رواقیان
رواقیان ازجمله فیلسوفانی هستندکه قائل به مفاهیم و اصول فطری بودند.منطق شناختی فلاسفه یونانی صرفاً قیاسی بود و این روش وجود مقدمات نخستین را ایجاب می کرد.مقدمات نخستین می بایست عام باشندتا اشتراک شناختی را بین افراد انسانی میّسرسازد.رواقیان که ازفلسفه یونانی نیز متأثر بودند بر این باور بودند که اصولی که در ساختار معرفتی انسان وجود دارد که به طور آشکار مورد اجماع عام است."به نظر رواقیان چنانکه اقلیدوس در کتاب اصول،اصولی را به کار برده است که می توان اساس قیاس و استنتاج قرار داد،مفاهیم نظری را نیز می توان به همین نحو همچون مبداء تعاریف به کار برد."(راسل:۳۸۸)
کاپلستون می گوید رواقیان از معرفت شناختی تجربی مذهب بودند اما به نوعی به اصالت عقل نیز اعتقاد داشتند.عقل را از یک سو حاصل رشد و تکامل از طریق ادراک حسی می دانستند ومعتقد بودند که حدود چهارده سالگی تشکیل می شود واز طریق تصورات ومفاهیم پیشینی نیز می باشد که بر تجربه مقدم هستند.در تبین بیشتر این توانائی می گویند:"از آن جهت که آمادگی و استعداد طبیعی برای تشکیل آن ها داریم، می توانیم آن ها را تصورات ومفاهیم بالقوه فطری بیابیم."(کاپلستون:۵۳۴)
۲-۱-۳-۴-ابن سینا
ابن سینا در قرن ششم از طبیعیات کتاب شفا به طور تفصیلی به بررسی نفس پرداخته است اما به گفته برخی از اندیشمندان، نظرات ابن سینا در این مو ضوع در بسیاری از موارد با کتاب"درباره نفس"ارسطو نه تنها مشابهت بلکه مطابقت دارد.اما از وجوه اختلاف ابن سیناوارسطو،تلفیق دیدگاه های افلاطون وارسطو درباره نفس، به وسیله ابن سینا است. در قرون وسطی ابتدا افکار افلاطون و سپس ارسطو مورد توجه علمای مسیحی قرار گرفت. شارح اصلی افکار ارسطو در نزد علمای قرون وسطی ابن رشد بود. پس از آنکه نظرنفس شناسی افلاطون وارسطو به تنهایی نتوانست علمای مسیحی را اقناع کند، یکی از باب ضعف در تبیین وحدت انسانی ودیگری از باب ضعف در بقای انسان، در این مو قعیت ابن سینا به صحنه آمد واندیشه تلفیقی خود را درباره انسان مطرح کرد و موجب تأثیر زیادی در فلسفه مسیحی قرون سیزده و چهارده گردید.ابن سینا هر دو نظریه را در باب نفس پذیرفت و اینگونه توجیه نمود که نفس از لحاظ ماهیت خود جوهر روحانی بسیط است و بر خلاف ماده تقسیم نمی پذیرد وفساد به آن راه ندارد. بنابراین نفس باقی است واین بیان موافق نظر افلاطون بود،اما نفس به لحاظ مناسبت وهمزیستی با بدن که آنرا زنده می دارد و مبدأتأثیرات در بدن واعمال مختلف می شود،صورت بدن است و این بخش سخن او بازگوئی نظر ارسطو است. پس به نظر ابن سینا نفس در ذات خود جوهری است که از لحاظ عمل به مثابه صورت است وآنگاه که مرگ بدن برسد دیگر اعمال نفس در بدن و به واسطه بدن صورت نمی گیرد اما خودش به عنوان جوهر مستقل از بدن،به حیاط ادامه می دهد.(ژیلسون،۳۹۴:۱۳۶۶)
بنابراین ابن سینا به تبع ارسطو نفس را صورت بدن و کمال آن دانست که به وسیله آن کارهائی که جنبه جسمانی دارد انجام می دهد،اما نفس از بدن ممتاز و مجزا است،زیرابدون دخالت بدن نیز قادر به انجام کارهائی است مانند درک معقولات و زنده ماندن پس از مرگ تن.به عقیده ابن سینا صورت بر دو نوع است یا منطبع در ماده واز آن جدا نشدنی مانند شکلی که به موم داده می شود ویا غیر منطبع در ماده. نفس نیز که صورت بدن است یا منطبع در جسم است مانند نفوس گیاهان و حیوانات که در جسم آن ها
نقش بسته و از نظر آغاز و پایان تابع آن هستند ویا اینکه نفس در جسم منطبع نیست وبا آن مفارق است
وموجودی است بسیط وفنا ناپذیر که نفس انسان از این گونه است . بدین معنی که چون صورت جسم است به آن حرکت و حیات می دهد وبا آن به وجود آمده وحادث شده است اما پس از مرگ تن از بین نمی رود باقی مانده و به عالم معقولات متّصل می شود.(سیاسی،۲۷،۲۵:۱۳۳۷)
۲-۱-۳-۵- توماس اکوئیناس[۱۹]
توماس اکوئیناس(۱۲۷۴-۱۲۲۵) عالم مسیحی در قرون وسطی به عنوان بزرگترین فیلسوف، مدرسی در مذهب کاتولیک شناخته می شود و در فلسفه تابع ارسطو است.و پس از ابن سینا با نگاه نسبتاً جدیدی در مقام تبیین ماهیت انسان برآمد،و مدعی شد که فلاسفه قبل از افلاطون،ارسطو و ابن سینا از عهده تعریف درستی از انسان بر نیامده اند، و بخصوص وحدت انسان را در تبیین های خود نشان نداده اند. به نظر آکوئیناس انسان موجود واحدی است و به همین جهت واحد بودن مورد شناخت قرار می گیرد.با این حال آکوئیناس در تبین نظر خود باز از واژگان و اصطلاحات ارسطو و افلاطون بهره می جوید و در تعریف نفس مانند ارسطو می گوید:"نفس صورت جسم آلی ذی حیات بالقوه است."مانند افلاطون به بقای نفس معتقد است.سخن تازه وی نسبت به فلاسفه گذشته این بود که نفس نه جوهری است که نتها کار صورت از آن برآید، نه صورتی است که آن را نتوان جوهر دانست بلکه صورتی است که هم جو هریت دارد و هم جوهریت می بخشد. آکوئیناس با این نظر در مقام آن بود «انسان واحد» خود جوهر است اما مشابه ارسطو قائل به دو ساحتی بودن انسان بود:یکی عقل ودیگری جسم وی مانند ارسطو معتقد است که عقل جوهر غیر جسمانی می باشد که صورت جسم انسانی است.همه جوهر های عقلی ،غیر مادی و فاسد نشدنی هستند.فرشتگان جسم ندارند اما در انسان روح با تن متحد گشته است .در انسان سه روح وجود ندارد،بلکه فقط یک روح وجود دارد. تمام روح در همه اعضای بدن حاضر است .روح حیوانات بر خلاف انسان باقی نیست.
به عقیده توماس آنکه احساس می کند، عقل نیست بلکه انسان است ،واین امر از طریق مشاهده معلوم است و انسان صورت جسمانی قائم به ذات است و رابطه عقل و جسم بسان رابطه دست وپیکر است.عقل بدون جسم،ماننددست جدای از تن است. بنابراین به نظر وی جوهر انسان آمیزه ای از دو جوهر نیست بلکه جوهر غیر بسیطی است که با وجود تأسیس آن بر دو اصل،جوهریت آن نتها ناشی از یکی از این دو اصل است. (راسل:۶۳۹)
۲-۱-۳-۶-رنه دکارت[۲۰](۱۶۵۰-۱۵۹۶)
دکارت به عنوان آغاز گر فلسفه اصالت عقل در دوران جدید به شمار می رود.خرد گرائی نظریه شناخت دکارت در حمایت از عقل ادعا می کند؛ عقل در تمامی موجودات انسانی جهان شمول است،مهمترین عنصر در ذات بشر به شمار می آید، تنها وسیله مطمئن در شناخت است؛ و سرانجام عقل تنها راه یقین به آنچه به گونه ای نمادی صحیح و نیک است و آنچه یک جامعه نیک را تشکیل می دهد، می باشد.
دوگانه باوری روان تنی دکارت عبارت است از دو نوع جوهر؛ذهنی و جسمانی یا مادی،و این دو نوع جوهر را نمی توان به یکدیگر فرو کاست. بنا براین، طبق این اصل،ذهن را نمی توان صورت یا کارکردی
از ماده نشان داد.دو گانه باوری روانتنی دکارتی اصل خود را بر حسب جوهرها عبارت بندی می کند،زیرا دکارت در تصوری روشن و متمایز می پذیرد که صفاتی نظیر ذهنی و جسمانی نمی توانند وجود داشته باشند مگر آنکه به جوهر ها متعلق با شند. در نظر دکارت مسئله اراده و جبر واختیار در ارتباط با دوگانه باوری روان تنی قابل بررسی است،او می گوید که هیچ چیز از هیچ به وجود نمی آید و هر چیز موجودی علتی دارد.بدین ترتیب نتیجه می گیریم، فلسفه دکارت با این خواست شروع می شود که هر یک از ما برای خودمان،حقیقت را ازآنچه به آن اعتقاد داریم بیرون می کشیم.تااینجای کاردکارت روش تندروانه ای در شک کردن ابداع می کند.دکارت مدعی است که گاهی حواس پنج گانه او را فریب داده اند. لذا او تصمیم می گیرد که نسبت به هر عملی که از طریق حواس آموخته،شک کند و تا جایی پیش می رود که به هستی خود نیز شک می کند.
یکی از سوالات مهم دیگر دکارت چگونگی اشاره به ضمیر «من» است که حقیقتاًخود-پیدا و منزه از شک است.با جنبه هایی که چنین نیست فرق بگذارد. او نتیجه می گیرد- تا آن جا که به استدلالش مربوط می شود- او فقط یک موجود «درحال تفکر» است. یعنی جوهری است متفکر که بینش و پیوستگی آن با «خود» موضوعی است که می تواند موردشک وتردید قرار گیرد.(فرخ نیا-غفاری،۶۳،۶۲:۱۳۸۹)
دکارت درباره روان و تن و ارتباط آن با تن می گوید:من همان روان یا جوهر اندیشیده است یعنی جوهری که اندیشیدن صفت ذاتی آن است وکاملاً از تن متمایز است. طبیعت به وسیله احساسهای درد،گرسنگی، تشنگی و مانند اینها به من می آموزد که حضور من در تن، بسان حضور کشتیبان در کشتی نیست،بلکه بستگی من به تن چنان شدید است که گوئی من با آن آمیخته ام چنانکه من وتن یک واحد را می سازیم. زیرا اگر جز این بود در پس آسیبی که به من می رسید من که فقط یک بودن اندیشیده ام، احساس درد نمی کردم بلکه آن آسیب را تنها با یک کار ناب فهم در می یافتم، همچنان که کشتیبان آسیبی را که به کشتی می رسد می بیند. احساسهای تشنگی، گرسنگی، درد و مانند اینها حالت های مبهم اندیشه اند که ازپیوند و یا آمیزش جان وتن برمی خیزد.
دکارت در باب رابطه وجودی و معرفتی بین انسان و خدا،ابتدا در مورد خلقت آدمی می گوید: امکان
نداردخود که موجودی ناقص است و یا علت های دیگر آنها نیز ناقص هستند، خالق فرد باشند،آنگاه چنین استنتاج می کند که این بودن به هیچ رو قابل توضیح نیست مگر اینکه آن را وابسته به خداوند وآفریده او بدانیم. فقط خداست که علت بودن من و علت ایده ای است که از او دارم. تنها چیزی که باقی می ماند تحقیق کنم، این است که من این ایده را چگونه یافته ام.من آن را از حس ها نگرفته ام،خود نیز آن را نساخته ام،زیرا نه می توانم چیزی به آن بیفزایم ونه چیزی از آن بکاهم. پس این ایده، فقط می تواند نهادی باشد، همچنانکه ایده ای که از خود دارم چنین است. به هیچ رو شگفت انگیز نیست که خدا آنگاه که مرا آفریدآن را درمن نهاده باشد به همان سان که سازنده یک اثرهنری، نشانی از خود در آن می گذارد و لازم نیست که این نشان چیزی متمایز از خود اثر باشد.(خوشخوئی،۳۰:۱۳۸۲)
۲-۱-۳-۷-ژان ژاک روسو[۲۱](۱۷۷۸-۱۷۱۲)
روسو بنیانگذار عصر رمانتیک گرائی در فلسفه است. از دیدگاه او، نظر متفکران عصر روشنگری نسبت به ماهیت انسان ناقص است. آنان بیش از حد به جنبه عقلانی و منطقی تأکید کرده اند و عده ای نیز انسان را صرفاً محصول تجربیات حسی و محصور درشرایط بیرونی می دانند.روسو جای ابعاد احساسی و اجتماعی را در نظر گاه متفکران عصر روشنگری خالی می دید. از این رو با نگاهی دو سویه به ماهیت انسان،هم بعدفردی واستقلال وبنیادهای درونی انسان را باور دارد وهم شکل پذیری انسان را در سایه زیست اجتماعی وتعامل فرد و جمع می داند.به نظر روسو انسان در حالت طییعی و اولیه خود، قبل از این که بر اثر تمدن غیر حقیقی فاسد شود دارای دو ویژگی بود که او را از حیوانات متمایز می ساخت. روسو این شناخت از انسان را نه به عنوان یک حقیقت تاریخی بلکه به عنوان یک فرضیه، در تعریف خصوصیات انسان وماهیت اوّلیه او قبل ازشروع روند تکامل اجتماعی بشر می داند؛ دو ویژگی یا دو اصلی که ماهیت انسان بر آن ابتناء شده عبارتست از:
۱-آزادی یا اصل،[انسان]خود جوش آزاد.آزادی انسان و بخصوص آگاهی او از این آزادی است که روحانیت نفسش متجلی می شود.زیرا فیزیک ممکن است بتواند تا حدی طرز کار حواس ونحوه تشکیل تصورات را تبین کند؛ولی در قوه اراده یا بهتر بگوییم در قوه انتخاب،و در احساس این قوه اعمالی صورت می گیرد که صرفاً روحانی و کاملاً غیر قابل تعلیل با قوانین مکانیسم است. به این ترتیب ،روسو کفایت تفسیر صرفاً مادی و مکانیسمی انسان را به کلی رد می کند.
۲–کمال پذیری-ویژگی دوم انسان قوه استکمال نفس انسان و کمال پذیری اوست.انسان اولیه مقهور خواست های آنی و غریزه واحساس خود بود.اراده کردن واراده نکردن،خواستن وترسیدن احتمالا نخستین وتقریباً تنها اعمال نفس او بود تا اینکه اوضاع واحوال تازه موجب رشد تازه قوای او شد.
عقیده روسو پیوسته بر این بود که محرک اساسی انسان حبّ ذات است. خواستهای ما موجب پیدایش
انفعالات نفسانی ماست؛وچون خواست های انسان اولیه هم جسمانی بود،حفظ ذات«مهمترین و تقر یباً یگانه دغدغه خاطر او» بود. نخستین وظایف ما نسبت به خودمان است؛ نخستین احساسات ما بر خودمان متمرکز است؛ همهغرایض ما در درجه نخست متوجه صیانت خودمان و خوشبختی خودمان است. همچنین منشأ انفعالات نفسانی ما،ریشه و قوّه محرکه دیگر انفعالات، یعنی یگانه افعالی که با انسان زاده می شود و مادام که زنده است او را ترک نمی کند، حب ذات است؛ این افعال اولی و غریزی و مقدم بر باقی انفعالات است، و به یک معنی، باقی انفعالات شکلهای تغییر یافته آن است. انفعالات نفسانی ما ابزارهای عمده حفظ ذات مایند؛ بنابراین، سعی درنابود کردن آنها هم بی معنی است وهم بی فایده؛ این کار به منزله مهار کردن طبیعت و دست بردن درصنع خداست. در حقیقت تکامل اخلاقی عبارت است از هدایت درست و گسترش انفعالی نفسانی حب ذات. حب ذات را به دیگران گسترش دهید، خواهید دید که تبدیل به تقوی خواهد شد؛ هیج دلی نیست که تقوی در آن ریشه نداشته باشد. حب ذات قابل تبدیل به عشق به مردمان و اعتلای خوشبختی عمومی است که اشتغال خاطر هر انسان واقعاً صاحب تقوایی است.(کاپلستون،۸۱،۸۰:۱۳۸۹)
روسو معتقد است چون رفتار فرد مبتنی بر طبیعت ابتدائی اوست میل تعدی و بدخواهی نسبت به دیگران در وی وجود ندارد، با پیدایش تمدن،تعاون جای خود را به تفرد می دهد،کارگر و کارفرماجایگاه
یافته و انسان در پی منافع شخصی خود می رود، سازش بسیار دشوار می شود، دامنه اختلافات بالا می گیرد،قانون و مأمورین دولتی در روابط میان انسان ها دخالت می کنند،و علم و صنعت ایجاد می شود. نتیجه آن که انسان به تدریج از طبیعت فاصله می گیرد و بیشتر در فساد غوطه ور می گردد.روسو تدریجاً به این باور رسید که بازگشت به حالت اولیه عملاً امکان پذیر نیست و از این رو سعی کرد راه هایی برای ترکیب دو حالت اولیه وتمدن پیدا کندتا بلکه آزادی اولیه به دست آید ودر عین حال بشر از مواهب تمدن نیز استفاده کند. وی سرشت و اصل انسان راپاک و عاری از هر گونه عارضه می داند که بر اثر روش های پرورشی ناصحیح اصالت وصفای نخستین خود را از دست داده است. روسو روش تربیتی خاص خود را بر اساس آزادی فکر و اندیشه،احترام و عظمت مقام انسان قرار می دهد.(فرخ نیا ،غفاری،۷۴:۱۳۸۹)
۲-۱-۳-۸-ایمانوئل کانت[۲۲](۱۸۰۴-۱۷۲۸)
انسان در اندیشه کانت موجودی مختار وآگاه است وچون این ویژگی جزء جزو صفات الوهیت است لذا در نگاه کانت،انسان موجودی الهی به نظر می رسد.آدمی متعالی از طبیعت است و الوهیت به عنوان مفهومی متعالی در اصل، صفت انسان است. در واقع دو صفت آگاهی و آزادی در فلسفه کانت به عنوان خصایص ذاتی انسان تثبیت شد. این آزادی درحقیقت بر گرفته از اندیشه دکارت است که به کانت رسید.
کانت نفس انسان را با تکیه بر کارکردهای روانی،اخلاقی و شناختی آن تعریف می کند و به تعبیرامروزی تعریف او از نفس انسان ،کارکرد گرایانه است.انسانیت از نظر کانت حاوی عناصر متعددی است. انسان موجودی است که از یک طرف دارای احساس همدردی است از سوی دیگر مستعد ایجاد ارتباط بین خود ودیگران است. پس همدردی و ارتباط روح اجتماعی انسان را در مقایسه با حیوانات پست تر تشکیل می دهد. کانت در ذات انسان سه خصلت، تمیز داده است:
۱-حیوانیت انسان به عنوان موجودی زنده.
۲- انسانیت انسان به عنوان موجودی سخنگو.
۳-شخصیت انسان در کنار انسانیت او.
انسان به عنوان«من» تعبیر می شود. کانت دو نوع «من» تمییز داده است: من تجربی و من استعلائی. اولی ضمیر نفسانی و دومی ضمیر منطقی است. ضمیر نفسانی ،ابژه یا متعلق شناخت محسوب می گردد وضمیر منطقی، سوژه یا فاعل شناسائی.حالت دوگانه در ذات من نتیجه ماهیت خودآگاهی است.کانت می گوید: «این که من از خود آگاهم فکری است که از پیش حاوی یک من دو گانه است دلیل دوگانگی در این است که من باید هم ،به عنوان متعلق شهود اندیشیده شوم و هم تحت عنوان موجودی که می اندیشد.»(فرخ نیاوغفاری:۷۸،۷۷)
از نظر کانت، انسان متعلق به دو جهان محسوس و معقول است. شأن پدیداری انسان متعلق به دو جهان محسوس و طبیعی و همگام با نظام طبیعت است. شأن ذاتی او فراتر از عالم محسوس قرار می گیرد و متعلق به جهان عقلانی است.در این مرتبه،آدمی مختار است و این ویژگی، جزئی از طبیعت خاص انسان به شمار می رود.چنین وضعیتی در کنار آگاهی به انسان ویژگی فردی و شخصی می دهد. از آنجا که او یک فرد است و هر فرد بشری مقدرات، ارزشها ولوازم وجودی خاص خود دارد.(کاپلستون:۲۷)
۲-۱-۳-۹-برتراند آرتورویلیام راسل[۲۳](۱۹۷۰-۱۸۷۲)
راسل از فیلسوفان پیشتاز نهضت فلسفه تحصیلی، تصویری از انسان ارائه می دهدکه علیرغم مشی تحلیلی اوچنین برداشت می شودکه وی به خصوصیات ثابت انسانی قائل است و می توان او را در طیف قائلین به ویژگی های ثابت یا نسبتاً ثابت درانسان به حساب آورد.
راسل در تصویر خود از انسان ،انسان را این گونه می شناسد که همواره در جستجوی “نشاط حیات"است. دو انگیزه ابتدائی در درون انسان موجود است یکی میل و دیگری شوق که هر دو انگیزه های غریزی هستند."همه فعا لیتهای انسان از دو سرچشمه میل و شوق می جوشد.” میل وشوق ابتدائی به صورت ناخوداگاه به سوی نشاط حیات سمت گیری دارند و در بن فعالیت های انسان نهفته اند و اظهار آن هادر شکل طبیعی آن کار خوبی است زیرا نشان دهنده انگیزه غریزی انسان به عنوان یک اصل کانونی رشد،انسان را درجهت معینی راه می برد.اما انسان برخلاف گیاهان موجودی است که اگر تنها از میل طبیعی خود پیروی کند اسیر آن می شود و از عهده امور انسانی بر نمی آید.انسان برخلاف گیاه که تابع محیط و سازگار به آن است،ادامه حیاتش مشروط به آن است که محیط را با روش های مختلف و بدیع در کنترل خود درآورد و این مهم بامیل و شوق و شوق طبیعی میسر نیست. بنابراین عاملی که اراده این مهم را برعهده دارد،ذهن است.عاملی که به قول راسل غیر شخصی است.یعنی درارتباط با میل وغریزه شخصی نقش انتقادی بازی می کند و امیال را متناسب با مصلحت و هدفی برتر سرکوب می کند یا تغییر می دهد. زیرا امیال طبیعی گاهی با هم در تعارض قرار می گیرند یا محیط اجازه ارضاء آن ها را نمی دهد.راسل در ادامه این بحث به دو منشاء رفتاری انسان"غریزه وذهن"منشاءسومی را می افزایدوآن"روح"است.غریزه سرچشمه نشاط حیاط است وذهن انتقادگرغریزه درامیال.برای روح منزلتی برتر از نیازها وخواست های شخصی قائل است،روح مبدأ احساسات غیر شخصی است و فرد را قادر می سازد از منافع و خواست های شخصی فراتر رود و به دیگران بیندیشد و در غم و شادی دیگران سهیم شود و در گستره ای وسیعتر به نیکبختی نوع انسان بیندیشد وحتی یک گام فراتر از امور انسانی و مسائل جامعه بشری به امور فرا انسانی بپردازد و آن زمانی است که روح به حقیقت، زیبائی، خدا مشغول می شود"اگرقراراست زندگی کاملاً انسانی بشود،باید به هدفی که به یک معنی خارج از حیات به نظر می رسد خدمت کند.” (کاپلستون،۵۱۴،۵۱۳:۱۳۸۹)
درتحلیل اندیشه راسل به نظر می رسد، او از دو میل یا دو شوق ویک نیروی مدّبر واندیشنده در انسان خبر می دهد. آن دو میل یا دو گرایش یکی به ویژگی ها و حالات طبیعی انسان ناظر است و میل دیگر به امور فرای طبیعت انسان و جامعه، میلی است برتر از طبیعت انسانی وجهان طبیعی.برخی به آن حقیقت می گویند و برخی آن را زیبایی می دانند و مردم دیندار آن را خدایش می شناسند.
۲-۱-۳-۱۰-محمد تقی جعفری
محمد تقی جعفری مادۀ خلقت آدم وآفرینش ابتدائی انسان را با توجه به آیات قرآن کریم وتورات به طور آشکاراز نوع مستقل معرفی می کند و این که انسان از نوع سابقی تحول پیدا نکرده است.چون جریان آفرینش مستقل انسان با مکتب تحول سازگار نیست.بعلاوه بسیاری از دانشمندان طبیعی به مسئلۀ تحول انسان از میمون اعتراض کرده اند.و ما نمی توانیم با مقدار معلومات محدود وگسیخته ای که در دسترس ما قرار گرفته است چنین حادثه ای را منکر شویم که یک موجود به نام انسان بطور استقلال به قدرت خداوند بزرگ قدم به عرصۀ هستی گذاشته است.(جعفری:۱۰۹)
نظر اسلام دربارۀ هدف نهائی آفرینش انسان مشخص تر و منطقی تر از مکاتب دیگر است این هدف به طور اجمال عبارت است از رسیدن به کمال ممکن بواسطۀ شناخت حقیقی موجود برترین ونیایش به مقام شامخ او.وحقیقت امر این است که انسان که به عنوان خلیفۀ الهی درروی زمین معرفی شده است می تواند هر گونه حرکات و سکنات خود را به عنوان عبادت و پرستش انجام دهد.و این پرستش و معرفت نمی تواند کوچکترین سودی برای خداوند داشته زیرا خداوند بزرگ که دارای تمامترین کمالات است،خداوندی که کوچکترین نقص و افزایشی از جهان وانسان برای او راهیابی ندارد چگونه قابل تصور است که انسانی بیافریند و از معرفت و پرستش او بهره برداری کند.(همان:۱۴۵)
محمد تقی جعفری قائل به دو بعدی بودن طبیعت انسان است، موجود انسانی در فساد و تبهکاری می تواند تا منتهای بی نهایت تنزل کند زیرا مشهود است که فرعون ها و ابن ملجم ها در افراد انسانی وجود دارد،از آن طرف موجود انسانی می تواند در فضیلت و سعادت و رادمردی تا بی نهایت صعود کند، زیرا انسان ابراهیم خلیل و موسی بن عمران و عیسی بن مریم و محمد بن عبدلله(ص) دارد.در این باره خلاصه آنچه که از مدارک اسلامی بر می آید این است که در این نزول و صعود نه از ناحیۀ آفرینندۀ مطلق ونه از ناحیۀ عوامل طبیعت اجباری در کار نیست،بلکه این نزول و صعود معلول طرز بهره برداری از غرایض خام در دستگاه طبیعت می باشد ومسئلۀ سعادت و شقاوت از کیفیت و کمیّت استفاده از نیروی نظارت و تسلطی است که«من»دراین وجودانسانی دارا می باشد.و اگرکوچکترین اجباری از ناحیۀ آفریننده یاموجودات انسانی دیگریاموجودات طبیعی برای یک فردتحمیل شود،موضوع سعادت وشقاوت منتفی خواهدگشت.لذا انسانی که از ناحیه ساختمان طبیعی، کیفیتی پائین تر از دیگران داشته باشدبه چنین انسانی که در نظر ابتدائی پست جلوه می کند شقی یا بد بخت گفتن از نظر فلاسفۀ اسلامی غلط و غیر منطقی است،وهمچنین اگر فردی از انسان دارای ساختمان طبیعی عالی بوده باشد،او را از همان جهت خوشبخت و نیکوکار نامیدن غیر منطقی خواهد بود.و تمایل انسان از حالت اعتدال به پستی تا بی نهایت، یا به خوبی تا بی نهایت، فقط ناشی از کیفیت بهره برداری از غرایز و نیروی نظارت و تسلط«من»می باشد واز این جهت که هر دو معلول اختیار خواهد بود نه به خداوند مربوط است و نه به طبیعت.(همان:۱۹۴،۱۸۲)
۲-۱-۳-۱۱-مرتضی مطهری

نظر دهید »
منابع کارشناسی ارشد درباره : شناسایی ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

یکی دیگر از روش هایی که برای شناسایی سیستم های دینامیک غیر خطی به کار می‌رود استفاده از روش همرشتاین- وینر است. این روش یکی از سلسله روش‌های استفاده از بلوک های خطی و غیرخطی در مسیر ورودی به خروجی سیستم می‌باشد. شکل(۲-۳) ساختار کلی این روش را نشان می‌دهد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

——————————————————————– Hammerstein-Wiener model1-
در این روش، ساختار شناسایی از سه بلوک سری در مسیر ورودی به خروجی تشکیل شده است. که ابتدا ورودی به بلوک غیر خطی وارد می‌شود، سپس پاسخ بلوک غیر خطی وارد بلوک خطی می‌شود. ]۴۰،۴۲[
شکل(۲-۳):ساختار بلوکی شناسایی به روش NLHW [36]
روابط حاکم، به صورتی که در رابطه ۲.۲۶ بیان شده است،می‌باشد.
(۲.۲۶
خروجی بلوک خطی که طبق رابطه ۲.۲۶به دست می‌آید در مرحله پایانی وارد بلوک غیر خطی می‌گردد و این بلوک غیر خطی، خروجی بلوک خطی را به خروجی سیستم نگاشت می کند. رابطه۲.۲۷.
(۲.۲۷
با توجه به آن‌چه گفته شد برای شناسایی سیستم باید دو تابع غیر خطی ورودی و خروجی h,f تعریف شود.
اگر سیستم فقط شامل تابع غیرخطی در ورودی سیستم باشد، شناسایی به روش همرشتاین و اگر سیستم فقط شامل تابع غیر خطی در خروجی سیستم باشد شناسایی به روش وینر گفته می‌شود]۵،۴۰[.
برای شناسایی در این روش به ترتیب با محاسبه روابط ۲.۲۶ و۲.۲۷ ورودی ها را به خروجی ها نگاشت می‌نمایم و این عمل در سه مرحله که توضیح داده شد، انجام می‌پذیرد. تابع غیر خطی در ورودی یک تابع بی‌حافظه ایستا می‌باشد، که خروجی این تابع در یک لحظه تنها به ورودی آن تابع در همان لحظه وابسته می‌باشد. برای این تابع می‌توان از شبکه سیگموید۱، شبکه ویولت۲ تابع خطی تکه ای۳ و تابع dead zone و… استفاده نمود]۳۶[.
در روند شناسایی به این روش، می بایست مرتبه چند جمله‌ای‌های مورد استفاده در تابع نگاشت خطی انتخاب گردند. تابع غیر خطی در خروجی سیستم نیز می‌تواند یکی از توابع نام برده برای تابع غیر خطی ورودی انتخاب شود. تابع غیر خطی مورد استفاده در این رساله برای شناسایی به روش همرشتاین- وینر، تابع ویولت انتخاب گردیده است]۳۶[. رابطه ۲.۲۸
(۲.۲۸
۲-۳-۳-شناسایی به روش شبکه های عصبی
(۴MLP) 2-3-3-1-پرسپترون چند لایه
پرسپترون چند لایه را می‌توان یکی از پر کاربرد‌ترین شبکه های عصبی نامید. دلیل اصلی این موضوع قدرت این شبکه ها در مدل سازی توابع و سیستم های پیچیده می‌باشد. استفاده از توابع غیر خطی در ساختار این شبکه ها، این توانایی را به شبکه ها داده است تا حد دل‌خواه بتوانند رفتار غیر خطی از خود نشان دهند. در شکل (۲-۴) یک شبکه پرسپترون دو لایه با ۳ ورودی و ۲ خروجی به نمایش در آمده است]۴۳،۴۴[. شبکه عصبی که در این رساله برای شناسایی سیستم مورد استفاده قرار می‌گیرد یک شبکه عصبی با یک لایه پنهان و با بهره گرفتن از تابع غیر خطی تانژانت-هیپربولیک۵ و تابع فعال سازی خطی(f,F ) می‌باشد. رابطه ۲.۲۹
(۲.۲۹
——————————————————————– ۱- Sigmoid network 2- Wavelet network 3- Piecewise linear4- Multi layer perceptron5- tangh
شکل(۲-۴):شبکه عصبی پرسپترون دو لایه
در رابطه ۲.۲۹ ، وزن ها (مشخص شده به وسیله ماتریسθ ویا همچنین ماتریس های(w,W )) پارامترهای قابل تنظیم شبکه می‌باشند و این پارامترها با بهره گرفتن از نمونه هایی از ورودی و خروجی سیستم که داده‌های آموزش شبکه نامیده می‌شوند، تعیین می‌گردند.
این دسته داده آموزش عبارت است از رابطه ۲.۳۰.
(۲.۳۰
هدف از آموزش، یک نگاشت بین داده ها و وزن هایی که قابلیت تعریف دارد، می‌باشد. بعد از این مرحله شبکه خروجی را که بسیار نزدیک به خروجی واقعی می‌باشد، تخمین می‌زند.
روش پیش‌بینی خطایی که در این روش از شبکه های عصبی استفاده شده است، روش اندازه گیری بر اساس معیار حداقل مربعات خطا می‌باشد۲.۳۱.
(۲.۳۱
وزن ها با بهره گرفتن از یک سری روش‌های تکراری از رابطه زیر به دست می‌آیند.
(۲.۳۲
که در این رابطه:
وزن های تکرار شماره i ،  جهت جستجو ،  اندازه گام می‌باشد]۴۸-۴۶[.
روش ها و الگوریتم های فراوانی جهت آموزش شبکه ها موجود است، که این روش‌ها به این وسیله که، چه جهت جستجو و اندازه قدمی استفاده کنند با هم متمایز گردیده‌اند. ما در ادامه به معرفی روش آموزش شبکه لونبرگ- مارکوارت۱ خواهیم پرداخت.
۲-۳-۳-۲-آموزش به روش لونبرگ- مارکوارت
این روش یکی از روش‌های استاندارد تکراری برای کوچک کردن خطا به روش حداقل مربعات خطا می‌باشد. تفاوت این روش با روشی که مارکوارت در سال ۱۹۶۳ ارائه کرد ]۴۵[ در این است که اندازه ماتریس قطری اضافه شده به ماتریس هسیان۲، گوس- نیوتن بر اساس نسبت بین کاهش واقعی و کاهش پیش‌بینی شده خطا تنظیم می‌گردد.
(۲.۳۳
که  در رابطه ۲.۳۳ به صورت زیر می‌باشد.
(۲.۳۴
——————————————————————–
Hessian 2-Levenberg- Marquardt 1-
که در ۲.۳۴، G معیار گرادیان با توجه به وزن‌ها و R تخمین گوس- نیوتون برای ماتریس هسیان می‌باشد.
الگوریتم آموزش به صورت زیر می‌باشد:
۱-انتخاب مقدار اولیه پارامترهای  و
۲- تعیین جهت جستجو از رابطه
۳- اگر
۴- اگر
۵- اگر  ،  را به عنوان وزن های تکرارجدید قبول می‌کنیم و اجازه می‌دهیم  باشد
۶-اگر معیار توقف به وقوع نپیوندد دوباره به مرحله ۲ بازمی‌گردد]۴۹[.
برای شناسایی به روش شبکه های عصبی ابتدا ساختار مدل را انتخاب می‌نماییم و سپس با بهره گرفتن از روش آموزش شبکه توضیح داده شده شبکه را برای سیستم مورد نظر با داده های انتخاب شده آموزش می‌دهیم.
ساختاری که برای شناسایی سیستم انتخاب نموده ایم ساختار ARX می‌باشد. بعد از تعیین ساختار، ماتریس رگرسورهای ساختار را تشکیل داده و با آموزش شبکه ۲ لایه پرسپترون به روش آموزشی لونبرگ- مارکوارت سیستم را شناسایی می‌نماییم.
۲-۳-۴-شناسایی به روش فازی-عصبی
همان‌طور که از نام این روش مشخص است، این روش تلفیقی از روش فازی و شبکه های عصبی می‌باشد که دارای مزیت های هر دو سامانه فازی و شبکه عصبی است. به عبارت دیگر سامانه عصبی- فازی یک سامانه فازی است که برای تعیین پارامترهای خود (مجموعه ها و قوانین فازی) از نمونه آموزشی پردازش شده، از الگوریتم آموزشی که از تئوری شبکه عصبی مشتق و یا الهام گرفته شده، استفاده می‌کند]۵۰.[
استنتاج فازی، فرایند فرموله کردن نگاشت ورودی داده شده به یک خروجی با بهره گرفتن از منطق فازی است]۶۱[. پس از آن، نگاشت انجام پذیرفته، یک مبنا را از این‌که تصمیم ما چه می‌تواند باشد یا این که الگوی تصمیم گیری چه چیزی باشد، برای ما فراهم می‌کند. دو نوع سامانه استنتاج فازی پرکاربرد وجود دارد: ١- نوع ممدانی و آسیلیان۱ (۱۹۷۵) ]۵۱[ و ٢- نوع سوگنو۲(۱۹۸۵) ]۵۲[.این دو نوع سامانه در بسیاری موارد شبیه هم هستند ولی مهم ترین تفاوت آنها در خروجی آنها می‌باشد، به طوری که در سامانه ممدانی، خروجی به صورت یک مجموعه فازی است که باید دِفازی۳ شود ولی در سامانه سوگنو خروجی به صورت خطی یا ثابت است ضمن اینکه در سامانه سوگنو توابع عضویت بر اساس فرایند دسته بندی فازی، دسته بندی می‌شوند.
در استنتاج فازی بعد از انتخاب نوع الگوی فازی، تعریف توابع عضویت۴ سیستم فازی برای داده های ورودی و خروجی در مرحله بعد قرار دارد. در این مرحله مجموعه قوانین برای روابط منطقی حاکم بین ورودی و خروجی توسط فرایند دسته بندی ایجاد می‌شوند]۵۰[.
۲-۳-۴-۱-دسته بندی یا clustering
فرایند دسته بندی سعی دارد که یک مجموعه داده را به چندین دسته تقسیم کند، به طوری که داده‌های قرار گرفته در یک دسته با یکدیگر شبیه بوده و با داده های دسته ‌های دیگر متفاوت باشند. یکی از مهم ترین بخش‌ها در منطق فازی، اعمال دسته بندی به منظور تعریف توابع عضویت و به طورحتم تعداد قوانین اگر- آنگاه است. پس از دسته بندی اطلاعات، می‌توان به بهترین روش و با کمترین تعداد قوانین، رفتار داده ها را مدل کرد. نکته مهم در تعداد قوانین اگر- آنگاه این است که تعداد کم قوانین نمی تواند تمام مسئله را پوشش دهد و تعداد زیاد قوانین نیز باعث پیچیده شدن رفتار سامانه و در نتیجه باعث کارایی ضعیف سامانه می‌شود. بنابراین یافتن تعداد بهینه قوانین یکی از مهم‌ترین نکات منطق فازی است]۵۳[. انواع مختلفی از روش های دسته بندی وجود دارد:
۱-K -Means Clustering 2-Fuzzy C-Means Clustering 3-Mountain Clustering Method 4-Subtractive Clustering ]46-44[
——————————————————————–۱- Mamdani and Assilian 2- Sugeno 3- Deffuzify 4- Membership function
در این میان Subtractive Clustering یا دسته بندی تفریقی که در سال ۱۹۹۴ توسط Chiu معرفی شد]۵۳[ از کاربرد زیادی برخوردار بوده و در منطق فازی استفاده فراوانی دارد. در این روش فرض بر این است که هر داده به عنوان یک مرکز دسته بندی مورد بررسی قرار می‌گیرند]۵۶[.
۲-۳-۴-۲-دسته بندی تفریقی

نظر دهید »
منابع پایان نامه با موضوع آنالیز مولکولی ژن ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۴-۲-۴: مشاهده سوش جهش یافته Hib‾ در میان نمونه ها ۷۲
۴-۳: نتایج سنجش PRP به روش بیال ۷۲
۴-۴: نتایج Real-time PCR 73
۴-۴-۱: کمیت سنجی نسبی: ۷۴
۴-۴-۲: کمیت سنجی مطلق: ۷۷
۴-۵: نتایج تعیین ژنوتیپ: ۸۲
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
۵-۱: بحث و نتیجه گیری ۸۴
۵-۳: پیشنهادات ۸۷
منابع ……………………………………………………………………………………………………………. ۸۹
خلاصه انگلیسی ۹۸
فهرست جداول
جدول ۱-۱: نیاز گونه های مختلف هموفیلوس به فاکتورهای مختلف به فاکتورهای X و V 7
جدول ۱-۲: بیوتایپ های هموفیلوس آنفلونزا ۸
جدول ۳-۱: لیست پرایمرها برای تایید Hib 48

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول ۳-۲: برنامه PCR 50
جدول ۳-۳: مواد PCR 52
جدول۳-۴: پرایمرهای اولیگونوکلئوتیدی استفاده شده برای Real time PCR 58
جدول۳-۵: مواد واکنش برای Real-time PCR 61
جدول۳-۶ : برنامه واکنش Real-time PCR 61
جدول ۳-۷: پرایمر های مورد استفاده برای تعیین ژنوتیپ نمونه های منتخب ۶۳
جدول ۳-۸: برنامه دمایی واکنش PCR برای پرایمرهای K و L 63
جدول ۴-۱: لیست نمونه ها و نتایج PCR 70
جدول ۴-۲: میزان PRP نمونه های هموفیلوس آنفلونزا تیپ b 73
جدول ۴-۳ : نمونه های منتخب و میزان PRP 74
جدول۴-۴: کمیت سنجی نسبی ژن rpoB و قطعه IS106 توسط Real-time PCR 75
جدول۴-۵: کمیت سنجی نسبی ژن rpoB و ژن capb توسط Real-time PCR 75
جدول۴-۶: نتایج مربوط به منحنی استاندارد جایگاه rpoB 78
جدول ۴-۷: نتایج مربوط به منحنی استاندارد جایگاه capB 78
جدول ۴-۸: نتایج مربوط به منحنی استاندارد جایگاه IS1016 78
جدول۴-۹: نتایج کمیت سنجی مطلق (تعداد کپی) جایگاه های rpoB, IS1016 و capB 79
جدول ۴-۱۰ : تعداد کپی جایگاه های capb و IS1016 نسبت به جایگاه تک کپی rpoB 80
فهرست تصاویر
شکل۱-۱: انتشار باسیل های گرم منفی، هموفیلوس و سایر باکتریهای نرمال و سخت رشد ۵
شکل ۱-۲: تست نوارهای X ، V و XV 7
شکل ۱-۳: ساختار پلی ساکارید های کپسولی هموفیلوس آنفلونزا (تیپ های a-f) 10
شکل ۱-۴: تظاهرات کلینیکی بیماریهای با عامل Hib بصورت درصد ۱۴
شکل ۱-۵: کشورهایی که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ به برنامه واکسیناسیون علیه Hib پیوستن ۱۸
شکل ۱-۶: نقشه ژنتیکی حلقوی Haemophilus influenza Rd 20
شکل ۱-۷: ساختار ژنتیکی جایگاه cap در هموفیلوس آنفلونزا سروتایپ های a,b,c,d,e,f 21
شکل ۱-۸: جایگاه cap و ژن های تشکیل دهنده ۲۴
شکل ۱-۹ : درخت تکاملی سویه های کپسول دار هموفیلوس آنفلونزا ۲۶
شکل۱-۱۰ : تفاوت های بین ژنوتیپ I و II در جایگاه cap 28
شکل ۱-۱۱: نحوه اتصال نشانگر سایبرگرین ۳۰
شکل۱-۱۲: مکانیسم عمل SYBR Green به عنوان عامل متصل شونده به DNA 31

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 359
  • 360
  • 361
  • ...
  • 362
  • ...
  • 363
  • 364
  • 365
  • ...
  • 366
  • ...
  • 367
  • 368
  • 369
  • ...
  • 482

متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

جستجو

  • دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه | ۲-۳-۳٫ سود خالص – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • دانلود فایل های دانشگاهی – ۲-۲-۴الگوی میلر و مودیلیانی با اثر مالیات شرکت‌ها – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • سایت دانلود پایان نامه : مطالب در رابطه با : عوامل تعیین کننده استهلاک در ...
  • تحقیق-پروژه و پایان نامه – ارائه خدمات متنوع بر اساس نیاز و سفارش مشتری و نوآوری – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • منابع دانشگاهی و تحقیقاتی برای نگارش مقاله بررسی و تحلیل ریسک نوسانات نرخ ...
  • نگارش پایان نامه در مورد تدوین-راهکارهای-بهبود-ارتباطات-بین-سازمانی-با-تمرکز-بر-فناوری-اطلاعات-و-ارتباطات-در-دستگاه های-اجرایی-شهرستان-هندیجان- فایل ۱۷
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها در مورد الگوی بومی تدوین ...
  • شرط ملت کامله ‌الوداد از منظر حقوق بین‌الملل عمومی- ...
  • مقاله های علمی- دانشگاهی – ۲-۸-۲- نحوه اصلاح اشتباهات از نظر استانداردهای حسابداری ایران – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • سایت دانلود پایان نامه: نگارش پایان نامه درباره :ارائه مدلی جهت انتخاب ...
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع عوامل دخیل در ...
  • مقالات تحقیقاتی و پایان نامه – قسمت 15 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • نهان نگاری در تصاویر سه بعدی بر ...
  • دانلود مطالب درباره علل توسعه نیافتگی مناطق روستایی- فایل ...
  • فایل پایان نامه کارشناسی ارشد : مقالات و پایان نامه ها درباره :بررسی تطبیقی جایگاه ...
  • منابع کارشناسی ارشد با موضوع انتقال اسناد تجاری در ...
  • پروژه های پژوهشی در مورد آسیب شناسی فرهنگ انتظار- فایل ۱۴
  • دانلود فایل ها در مورد ارائه یک مدل نوآورانه جهت ...
  • دانلود منابع تحقیقاتی : منابع پایان نامه با موضوع شناسایی شاخص های اعتبار در ارتباطات ...
  • پایان نامه ارشد : منابع کارشناسی ارشد در مورد اهمّیّت بازتاب قَداسَت فال ...
  • منابع علمی پایان نامه : نگارش پایان نامه در رابطه با بررسی ترکیبات اسانس ...
  • سایت دانلود پایان نامه: دانلود پایان نامه در رابطه با دنیا و ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان