متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
بررسی اثربخشی سیاست‌های تامین مسکن اقشار کم‌درآمد درایران(مقایسه ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ماخذ: (مطالعات بازنگری طرح جامع مسکن, ۱۳۹۲)
همان‌طور که قبلا گفته شد کمبود مسکن به ازای یک خانوار در سال ۱۳۸۵ و ۱۳۹۰به‌ترتیب۱۶۴۲و۱۲۳۰هزار واحد مسکونی بوده است، بنابراین در صورتی‌که خانه‌های خالی در سال ۱۳۹۰ وارد بازار مصرفی شود نه‌تنها کمبود مسکن جبران ‌می‌شود بلکه ۴۳۳۰۰۰ واحد مازاد بر بازار نیز خواهیم داشت. با افزایش عرضه قیمت مسکن کاهش یافته و مسکن برای خانواده‌ها دردسترس‌تر و مقرون‌به‌صرفه‌تر خواهد شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نمودار ۲۲: کمبود مسکن به ازای یک خانوار در مسکن در سال­های ۱۳۹۰-۱۳۶۵(هزار واحد مسکونی)
ماخذ: سرشماری­های عمومی نفوس و مسکن- مرکز آمار ایران
بالا رفتن قیمت مسکن منجر به افزایش شاخص دسترسی به مسکن و طول مدت انتظار برای خانه‌دار شدن نیز می‌شود. همان‌طور که قبلا گفته شد شاخص دسترسی از نسبت متوسط قیمت مسکن در سال به متوسط کل درآمد سالانه خانوار به دست می‌آید،” این شاخص را توان‌پذیری مسکن نیز می‌نامند” (مطالعات بازنگری طرح جامع مسکن, ۱۳۹۲). بنابراین هر چه فاصله متوسط قیمت مسکن از متوسط کل درآمد سالانه خانوار بیشتر شود، شاخص دسترسی به مسکن نیز افزایش می‌یابد. همانطور که اشاره شد با افزایش تورم از درآمد واقعی خانوار کاسته می‌شود، در حالی‌که به قیمت مسکن افزوده خواهد شد. همین امر منجر به افزایش روزافزون قیمت مسکن می‌شود. در دهه گذشته همواره با افزایش تورم و قیمت مسکن مواجه بوده‌ایم در حالی که قدرت خرید خانوارها کاهش یافته است. همچنین گفته شد که تورم بیش‌ترین تاثیر را بر گروه‌های متوسط و بویژه کم‌درآمد اعمال می کند. بنابراین دور از انتظار نیست که شاخص دسترسی برای این گروه‌های درآمدی بیشتر است. هر چقدر شاخص دسترسی بیشتر باشد فشار مسکن نیز بیشتر بوده و خانواده‌ها در راستای تامین نیاز مسکن خود، از برآورده نمودن دیگر نیازهای اصلی خود از قبیل خوراک و پوشاک و بهداشت و درمان باز می‌مانند. نمودار زیر روند فزاینده شاخص مسکن را در ۱۳۹۱-۱۳۷۹نشان می‌دهد.
نمودار ۲۳: روند تحولات شاخص دسترسی مسکن در بازه زمانی۱۳۹۱-۱۳۷۹
(نگارنده)
با توجه به در دسترس نبودن آمار موثق در رابطه با وضعیت شاخص دسترسی مسکن در بازه زمانی۱۳۹۱-۱۳۷۹، تنها به بررسی این شاخص در سال ۸۶ که اطلاعات آن در مقاله خانم رفیعی موجود بود، اکتفا شده است. در تفسیر نمودار زیر می‌توان گفت که بطور متوسط اگر خانوار هیچ گونه هزینه‌ای جز پس‌انداز برای مسکن نداشته باشد؛ به‌عبارتی تمام درآمد خود را فقط برای مسکن بگذارد، ۱۰ برابر درآمد سالانه خانوار، قیمت متوسط یک مسکن خواهد بود .که برای دهک اول ۳۱ برابر و برای دهک دهم ۵ برابر است تا صاحب مسکن شود؛ باید توجه داشت که بر اساسی استاندارد بین المللی شاخص دسترسی به مسکن نباید از ۵ تجاوز نماید (پالیزبان, جودکی, & رضویان, ۱۳۸۹). به نقل از روزنامه آرمان امروز، اگر این شاخص در یک نرم جهانی ایده‌آل به‌طور متوسط ۵ می‌باشد. اگر این شاخص بین ۱۰-۵ باشد، وضعیت نامطلوب و بیش از ۱۰ تا ۱۲ سال بحرانی تلقی می‌شود (صادقی بروجنی, ۱۳۹۳). نمودار زیر مقادیر را در دهک‌های مختلف نشان می‌دهد.
نمودار ۲۴: شاخص دسترسی مسکن به درآمد سالانه خانوار در دهک های مختلف درآمدی۱۳۸۳ و ۱۳۸۶
ماخذ: (رفیعی, ۱۳۸۸; یزدانی, ۱۳۸۴)
نمودار زیر به مقایسه شاخص دسترسی به مسکن در دهک‌های مختلف درآمدی در ایران و در مقایسه با استاندارد بین‌المللی می‌پردازد. بنابراین دهک‌های اول تا هفتم در شرایط بحرانی و دهک‌های هشتم و نهم در شرایط نامطلوب بسر برده و تنها دهک دهم در شرایط مطلوبی از نظر دسترسی به مسکن برخوردار می‌باشد.
نمودار ۲۵: شاخص دسترسی به مسکن در دهک‌های درآمدی مختلف در ایران در مقایسه با استاندارد بین المللی
(نگارنده)
اما اگر خانواده تنها یک‌سوم درآمد خود را برای خرید مسکن پس‌انداز نماید، چند سال باید در صف انتظار برای خرید مسکن باشد؟ طبق مطالعات صورت گرفته، شاخص دوره انتظار در کشور از سال ۱۳۷۹تا ۱۳۸۶ به‌طور مداوم در حال افزایش بوده است. اگرچه این شاخص در سال ۱۳۸۷ کاهش پیدا کرده است اما در سال‌های بعد همچنان روند افزایشی داشته است.
نمودار ۲۶: بررسی شاخص دوره انتظار در بازه زمانی۱۳۹۱-۱۳۷۹
(نگارنده)
طبق مطالعات طرح جامع مسکن، چنانچه هر سرپرست خانوار بتواند یک‌سوم از درآمد خود را برای تامین مسکن ملکی پس‌انداز کند، طول دوره انتظار برای صاحب‌خانه شدن آن‌ها به شرح زیر می‌باشد:
دهک ۱ : ۱۰۰ سال
دهک ۴ : ۳۳سال
در حالی‌که مقدار این شاخص در هنجارهای بین المللی ۵ تا ۱۰ سال می‌باشد (رفیعی, ۱۳۸۸). بنابراین قشر کم‌درآمد تنها با تکیه بر پس‌انداز خود نمی‌توانند صاحب مسکن شوند و نیازمند کمک‌های دولتی و دخالت سازمان‌های خیریه هستند. اما نکته حائز اهمیت این است که علی‌رغم اتخاذ سیاست‌های مسکنی که صرفا برای کم‌درآمدها بوده و افزایش نرخ وام در طول سالیان گذشته، وضعیت مسکن گروه‌های کم‌درآمد نه‌تنها بهبود نیافته است، بلکه بدتر نیز شده است. از عوامل مهمی که در سیاست‌های مسکن در ایران مورد چشم‌پوشی قرار گرفته است، بانک‌پذیر نبودن قشر فقیر می‌باشد. همان‌طور که در بررسی شاخص‌ها در کشورهای مختلف گفته شد مقرون­به­صرفه بودن وام مسکن یکی از شاخص‌های مهم مسکن در کشورهای OECD بود. عدم مقرون‌به صرفگی وام مسکن منجر به بیرون‌فکنی خانوارهای کم‌درآمد از چرخه نظام اعتباری تامین مالی مسکن می‌شود. بانک‌پذیر نبودن قشر کم‌درآمد حاکی از ناکارآمد بودن نظام بانکی می‌باشد. طرح جامع مسکن نشان می‌دهد که نظام بانکی تنها ۳۵ درصد از سرمایه‌گذاری در بخش مسکن را تامین می‌کند، در حالی‌که این نسبت در کشورهای پیشرفته ۸۰ تا ۱۰۰ درصد است. همچنین تحقیقات (درگاهی، ۱۳۸۷) نشان می‌دهد که سهم نظام بانکی در تامین مالی خرید مسکن تنها ۲۰ درصد بوده است. به‌علاوه گرفتن وام برای دهک‌های اول تا چهارم غیرممکن است زیرا دهک اول ۲/۱۵۵، دهک دوم ۷/۹۰، دهک سوم ۲/۶۹ و دهک چهارم ۵۶ درصد درآمد سالانه خود را باید به بازپرداخت اقساط وام مسکن اختصاص دهند. این نسبت در دهک پنجم به ۴۶ درصد درآمد متوسط خانوار شهری می‌رسد و در دهک ششم ۵/۳۸ درصد آن را تشکیل می‌دهد. از سوی دیگر با توجه به مطالعات طرح جامع مسکن، نسبت اقساط بازپرداخت وام ۱۰ میلیون تومانی به کل هزینه خانوار در دهک اول۱٫۵ برابر، در دهک دوم ۸۰ درصد، در دهک سوم ۶۰ درصد و در دهک چهارم ۵۰ درصد می باشد و دهک‌های ۵ و ۶ درآمدی، ناتوان از پرداخت اقساط وام‌های بیش از ده میلیون تومانی هستند.
بنابراین در شرایط کنونی سیاست‌گذاری در بخش مسکن، در واقع چهار دهک نخست جامعه اصولاً در نظام بانکی موجود جای نمی‌گیرند یا «بانک‌پذیر» نیستند، و دهک‌های پنجم و ششم نیز باید فشار سنگینی را برای بازپرداخت اقساط وام مسکن تحمل کنند. به عبارت دیگر خانوارهای دهک‌های ۱ تا ۴ درآمدی به‌طور کلی ناتوان از ورود به چرخه سرمایه‌گذاری می‌باشند.
نمودار ۲۷: مقایسه بانک پذیر بودن اقشار کم درآمد در برنامه های سوم و چهارم
در راستای افزایش شاخص دسترسی به مسکن و طول مدت انتظار برای خانه‌دار شدن، با توجه به بررسی نحوه تصرف مسکن در بازه زمانی۱۳۹۰-۱۳۷۵ نرخ مسکن ملکی کاهش و نرخ مسکن استیجاری افزایش یافته است، اما هم‌چنان نرخ مسکن استیجاری کمتر از مسکن ملکی می‌باشد.
طبق مطالعات بازنگری طرح جامع مسکن، کاهش نرخ مالکیت و افزایش نرخ اجاره‌نشینی در مناطق شهری از ۲۶ درصد در سال ۱۳۸۴ به ۳۵ درصد درسال ۱۳۹۱ رسیده است. با توجه به نمودار زیر می توان گفت کاهش نرخ مالکیت در طبقات میانی بیشتر از کم‌درآمد بوده است. دلیل این امر را روی آوردن کم‌درآمدها به مالکیت مسکن در اسکان غیررسمی برای فرار از اجاره‌بهای سنگین میتوان دانست.
طبق مطالعات طرح جامع مسکن ۵۴ درصد از دهک‌های درآمدی ۱ و ۲ و ۵۷ درصد از دهک‌های درآمدی ۳و۴ در مسکن ملکی ساکن هستند، درحالی‌که مقدار این شاخص برای متوسط جامعه و بالاترین دهک درآمدی به‌ترتیب ۷۰ و ۸۰ درصد بوده است، لذا می‌توان گفت نرخ مالکیت مسکن درخانوارهای کم‌درآمد با شتابی بیش از کل جامعه کاهش یافته است. جدول زیر نرخ مالکیت را در سال ۱۳۸۵ و ۱۳۸۳ در دهک‌های مختلف درآمدی نشان می‌دهد.
نمودار ۲۸: بررسی نرخ مالکیت در دهک‌های درآمدی(درصد)
ماخذ (رفیعی, ۱۳۸۸; یزدانی, ۱۳۸۴)
از جمله شاخص‌هایی که به‌طور مختصر در این بخش به آن پرداخته شده است شاخص فقر مسکن می باشد، بر اساس این شاخص، هزینه اجاره یک واحد مسکونی استاندارد با حداقل زیربنای ۶۰مترمربع، داشتن یک آشپزخانه، یک حمام و… با مصالح با دوام یا نیمه بادوام، معیار «فقر» یا «عدم فقر» مسکن قرار گرفته است که بر این اساس این‌گونه در نظر گرفته‌اند که هرکس از چنین واحدی به‌صورت اجاره‌ای برخوردار است، روی خط فقر مسکن است و هرکس مسکن مطلوب‌تری دارد، از سطح فقر مسکن بالا‌تر است. درنتیجه افرادی که وضعیت مسکن آن‌ها کمتر از معیار ذکر شده است، زیر خط فقر مسکن واقع شده‌اند.
طبق مطالعات بازنگری طرح جامع مسکن، محاسبات انجام گرفته درباره خط فقر در مناطق شهری در سال ۱۳۹۱ نشان میدهد خانوارهایی که ماهانه کمتر از ۱۰ میلیون ریال درآمد داشته باشند زیر خط فقر قرار دارند که ۳۵ درصد خانوارهای شهری را تشکیل میداده است. در سال ۱۳۸۴ این نسبت ۲۶ درصد بوده است. از سوی دیگر محاسبه خط فقر مسکن درسال ۱۳۹۱، یا حداقل هزینه‌ای که ماهانه یک خانوار باید صرف مسکن نماید تا از مسکن مناسب بهره‌مند گردد، ۴۸۰هزار ریال بوده است. درنتیجه ۳۳ درصد خانوارها زیر خط فقر مسکن قرار داشته‌اند. در سال ۱۳۸۴ این نسبت ۲۸ درصد بوده است.
طبق مطالعات طرح جامع مسکن ۴۹ درصد از خانوارهای کم‌درآمد در مسکن بی‌دوام زندگی می‌کنند که این درصد در مقایسه با متوسط جامعه که ۱۹ درصد می‌باشد بسیار بالا می‌باشد. گسترش روزافزون اسکان غیررسمی و حاشیه نشینی خود نشان‌دهنده روند روبه‌رشد نرخ مسکن بی‌دوام و به‌عبارت دیگر بدمسکنی در جامعه می‌باشد.
جمع بندی
در این بخش به‌طور مختصر به نتایج بررسی‌های صورت گرفته به‌طور خلاصه پرداخته شده است

    • تراکم خانوار در واحد مسکونی برای خانوارهای کم‌درآمد (۱٫۲)کشور در مقایسه با میانگین کشوری(۱٫۰۶) بالاتر بوده که خود نشانگر وضعیت نامناسب مسکن خانوارهای کم‌درآمد می باشد؛
    • اعتبارات دولتی مسکن کم‌درآمدها در دو سال پایانی برنامه سوم و سال شروع برنامه چهارم بیشترین مقدار را داشته و پس از آن به شدت سیر نزولی داشته است؛
    • توان تامین مسکن بر حسب مترمربع، برای دهک‌های اول تا چهارم به مرور زمان کمتر شده است؛
    • مساحت متوسط زمین مسکونی تولید شده در دهه گذشته همواره بالاتر از توان تامین مسکن گروه‌های کم‌درآمد بوده است و برای این قشر از جامعه مقرون‌به‌صرفه نمی‌باشد؛
    • نابرابری درآمدی در طول برنامه چهارم بسیار بیشتر از برنامه سوم بوده اما در طول سال‌های اخیر ۹۰-۸۸ این نابرابری درآمدی کاهش یافته است، اما با توجه به کاهش درآمد واقعی خانوار، همواره با کاهش تقاضای موثر مصرفی مسکن مواجه هستیم؛
    • مخارج خانوار در دهک‌های اول و آخر درآمدی تقریبا برابر بوده، اما در دهک‌های اول درآمدی بیشتر این مخارج صرف هزینه مسکن می‌شود، بنابراین این قشر با فشار مسکن مواجه بوده و در راستای برآورده نمودن نیاز مسکن خود، از صرف هزینه برای دیگر نیازهای ضروری از قبیل خوراک،پوشاک و بهداشت صرف‌نظر می‌نمایند؛
    • بررسی نرخ تورم و شاخص قیمت مسکن برای دهک اول و دوم درآمدی حاکی از بدتر شدن شرایط مسکن کم‌درآمدها در دهه گذشته می‌باشد؛
    • با وارد شدن خانه‌های خالی به بازار مسکن، کمبود مسکن تا حد زیادی جبران خواهد شد و با کاهش قیمت مسکن، مسکن به کالایی مقرون‌به‌صرفه‌ بویژه برای خانوارهای کم‌درآمد تبدیل می‌شود؛
    • با توجه به این‌که شاخص دسترسی به مسکن در استاندارد بین‌المللی ۵ می‌باشد، این شاخص در دهک‌های پایین درآمدی وضعیتی بحرانی و در دهک‌های بالا شرایط نامطلوب را نشان می‌دهد؛
    • بیشترین دوره انتظار برای مسکن‌دار شدن در ایران برای دهک اول در حدود ۱۰۰سال می‌باشد، در حالی‌که مقدار این شاخص در هنجارهای بین‌المللی ۱۰-۵ سال می‌باشد؛
    • در رابطه با بانک‌پذیر بودن قشر کم‌درآمد، نتایج نشان می‌دهد که چهار دهک نخست جامعه اصولا در نظام بانکی موجود جای نمی‌گیرند و دهک‌های ۵ و ۶ باید فشار سنگینی را برای بازپرداخت اقساط وام مسکن متحمل شوند؛
    • نرخ مالکیت در دهک‌های کم‌درآمد بیشتر از میان‌درآمدها بوده چراکه کم‌درآمدها به اسکان غیررسمی روی می‌آورند، اما به‌طور کلی نرخ مالکیت مسکن در خانوارهای کم‌درآمد با شتابی بیش از کل جامعه کاهش یافته است؛
    • با توجه به این‌که یارانه مسکن مهر بسیار بیشتر از اعتبارات مسکن در طول چهارده سال گذشته بوده، اما وضعیت کلی شاخص‌های مسکن پس از سال ۱۳۸۴ و در دوره برنامه چهارم نه‌تنها پیشرفت نداشته بلکه متمایل به نامناسب شدن نیز بوده است.

فصل پنجم
پاسخ به سوالات و نتیجه‌گیری
مقدمه

نظر دهید »
دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد پیش بینی ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۷۸

۵

۶-۵-۴-۳

۰٫۲۴۱

۷۷

۵

۵-۵-۵-۵

۰٫۹۹۷

۷۹

۶

۷-۶-۵-۴-۳

۰٫۳۵۰

۷۲

۶

۶-۶-۶-۶-۶

۰٫۵۲۳

۷۷

نکته مهم دیگر این است که در الگوی سر و سرشانه تعداد نورونها در هر لایه بین سه تا شش می­باشد [۶۴] . زیرا با کمتر یا بیشتر از این مقادیر، شبکه عصبی جوابهای نامناسب می­دهد و دچار مشکل می­ شود. در مورد داده ­های بدون استفاده از الگوی سر و سرشانه تعداد نورونها می ­تواند تا ۱۰ هم باشد. تمام حالتهای مختلف برای داده ­ها مورد بررسی قرار گرفته است. اما صرفاً نمونه­هایی از آنها در جداول ۴-۷ و ۴-۸ آورده شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

برای انجام پیش ­بینی از ۳۶۰ سطر داده استفاده شده است. در هر سطر هفت نقطه موجود است. ۱۸۰ داده از طریق گامهای تصادفی تولید شده ­اند. ۹۰ داده از الگوی سر و سرشانه صعودی و ۹۰ داده دیگر از الگوی نزولی سر و سر شانه ساخته شده ­اند. باتوجه به مقایسه نتایج به دست آمده از پیش ­بینی داده ­ها با بهره گرفتن از این الگو و پیش ­بینی ساده بدون استفاده از الگوی سر و سرشانه، نتایج نشان می­دهد موفقیت و اطمینان الگوی سر و سرشانه بیشتر است. شکلهای۴-۱۶، ۴-۱۷ و ۴-۱۸ وضعیت این الگو را نشان می­ دهند. در ادامه به­ طور دقیق به توضیح شکلها پرداخته می­ شود.
شکل۴-۱۶: میانگین مربعات خطا در داده ­ها با بهره گرفتن از الگوی سر و سرشانه.
همانطور که در شکل ۴-۱۶ مشخص شده است میانگین مربعات خطا ۰٫۰۸۱ در دوره زمانی نه رخ داده است و با توجه به نمودار، خطا در حال کاهش است که هرچقدر خطا کمتر باشد، پیش ­بینی با اطمینان بیشتری انجام می­ شود. در شکل ۴-۱۷ از همین میزان (میانگین مربعات خطا) برای داده ­های معمولی (پیش ­بینی داده بدون استفاده از الگوی سر و سرشانه) استفاده شده است. میزان میانگین مربعات خطا ۰٫۳۰۴ است. در واقع خطای آموزش، ارزیابی و تست داده ­های معمولی بیشتر از خطای داده­هایی است که آموزش، ارزیابی و تست آنها با بهره گرفتن از الگوی سر و سرشانه انجام شده است. پس می­توان گفت این الگو می ­تواند در بهبود روند پیش ­بینی مؤثر واقع شود. لازم به ذکراست که میانگین مربعات خطا به کمک رابطه ۴-۵ انجام شده است و هرچقدر میانگین مربعات خطا کمتر باشد بهتر است.
نمودار بعدی نمودار رگرسیون است که همانگونه که قبلاً ذکر شد جزء نمودارهای مهم و موثق به حساب می آید. در شکل ۴-۱۸ وضعیت داده ­ها با بهره گرفتن از الگوی سر و سرشانه نشان داده شده است. هرچقدر میزان رگرسیون بیشتر باشد داده ­ها بهتر می­توانند مورد آموزش واقع شوند در نتیجه ارزیابی و آزمون هم بهتر انجام می­ شود. بنابراین در مقایسه بین داده ­های بدون استفاده از الگوی سر و سرشانه و با بهره گرفتن از این الگو و با توجه به شکل ۴- ۱۸مقدار رگرسیون ۰٫۸۹۳ است و در شکل ۴-۱۹ مقدار رگرسیون برای حالت بدون استفاده از الگوی سر و سرشانه ۰٫۸۱۲ است. برای تحلیل نمودارها از شکلهای۴-۶ تا ۴-۱۱، ۴-۱۶ و ۴-۱۷ استفاده شده است و پس از آن نتایج صحیح ثبت می­شوند این مراحل مطابق با مراحل پنج تا هفت روندنمای شکل ۴-۱ است.
شکل۴-۱۷: میانگین مربعات خطای داه­ها بدون استفاده از الگوی سر و سرشانه.

نظر دهید »
پژوهش های انجام شده با موضوع بررسی وضعیت جانشین پروری ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱ ـ حمایت و مشارکت مدیریت بالا
۲ ـ وجود رویکردنظام­یافته
۳ ـ وجود برنامه ­های توسعه معین
۴ ـ نوع فرهنگ سازمانی موجود
۵ ـ تاکید بر ارتقاء کیفیت
۶ ـ تاکید بر ارشدیت

۲

محدودکننده

ـ محدودیت منابع
ـ محدودیت فراگردی و ساختاری
ـ محدودیت توانایی­های سازمان

۳

بازدارنده

ـ ساختارها،
ـ فراگردها،
ـ عادات،
ـ مقاومت­ها و محدویت توانایی­های داخلی و خارجی سازمان.

۱ ـ فقدان پشتیبانی
۲ ـ خط­مشیء شرکت
۳ ـ وجود نگرش سریع ـ ثابت
۴ ـ دیربازدهی
۵ ـ تغییر سریع سازمان
۶ ـ تشریفات زائد اداری

(قلی­پور و همکاران، ۱۳۹۰،۱۲۶).

۲ ـ ۲ ـ ۳ ـ مدل کانال رهبری(شایستگی مدیران)

۲ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ـ شایستگی[۴۱]

شایستگی­ها، به رفتارهای قابل بروزی اشاره دارد که برپایه دانش، مهارت، توانایی و سایر ویژگی­های فردی شکل می­گیرند و یک فرد برای انجام موفقیت­آمیز نقس خود باید از آن­ها برخوردار باشد(فالمر و کانگر،۱۳۸۷) بویاتزیس[۴۲] (۱۹۸۲) مدعی است عملکرد موثر مشاغل مدیریتی، تابع ویژگی­های شخصی است و این ویژگی­های را بعنوان شایستگی تعریف می­ کند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

همچنین، شایستگی را می­توان به عنوان نتیجه بکار بردن دانش و مهارت به طور مناسب تعریف کرد. به عبارتی دیگر شایستگی، مهارت، دانش وبعد از مقاله لاولر(۱۹۹۴) اهمیت شایستگی در سازمان­ها بسیار گسترش یافت. وی سیر تحولی سازمان ها، از سازمان­های بر اساس تحلیل شغل، به سازمان­های بر اساس شایستگی را بررسی کرد؛ به گونه ­ای که امروز تعداد وسیعی از سازمان ها، روش­های مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی را به کار می­برند. با وجود کاربرد آن به روش­های متفاوت ،به نظر می رسد شایستگی­ها از لحاظ مفهومی نیاز به تفسیر و توضیح دارند . به عبارت دیگر شایستگی، ترکیبی از مهارت ­ها، دانش و نگرش­ها بجای توانایی­ها آمده است. فرهنگ آکسفورد (۲۰۰۳) شایستگی را بعنوان قدرت، توانایی و ظرفیت انجام یک وظیفه تعریف می­ کند. شایستگی مجموعه ­ای از دانش، مهارت و توانایی­ها در یک شغل خاص است که به شخص اجازه می­دهد به موفقیت در انجام وظایف دست یابد همان طور که مشاهده می­ شود این تعریف مولفه توانایی را نیز به مولفه­های شایستگی افزوده است .
بویاتزیس(۱۹۸۲) معتقد بود که تست هوش، نمرات و رتبه و رویکردهای تحلیلی مشاغل سنتی در گزینش کارکنان ـ به منظور پیش بینی عملکرد مشاغل ـ نادیده گرفته شده است، مک کللند، هم­چنین تست های مربوط به شایستگی را پیشنهاد می­ کند، اگر چه این پیشنهادها در کاربرد و روان­شناسی سازمانی بحث برانگیزند، شایستگی، مشتمل بر خصوصیات دربرگیرنده یک فرد است که وی را برای عملکرد بالاتر در شغل، نقش یا موقعیتی که به وی داده شده است توانا می­سازد. مدل «کوه یخ» که در شکل ۱نشان داده شده است ،سطوح مختلف شایستگی را نشان می­دهد. شایستگی­های مدیریتی، شبیه کوه یخی هستند که بخش اعظم آن در زیر آب قرار دارد و بخش کوچکی از آن به مثابه مهارت و دانش در قله آن قرار گرفته و سر از آب برآورده­اند. عناصر در برگیرنده شایستگی­ها، کم­تر قابل مشاهده هستند. اما به طور گسترده رفتار ظاهری را کنترل و هدایت می­ کنند. نقش اجتماعی و خویشتن شناسی در سطحی از آگاهی فرد وجود دارند، لکن صفات اختصاصی وانگیزه­ها که در سطح زیرین کوه یخ هستند که در آب قرار دارد و در اعماق وجود فرد جا گرفته­اند(به نقل از بردبار و همکاران،۱۳۹۱، ۹۲).
مهارت دانش
نقش اجتماعی
خویشتن شناسی
ویژگی(صفت اختصاصی)
انگیزه

شکل(۲-۲) مدل کوه یخ شایستگی های مدیریتی

الگوی شایستگی توانایی انجام فعالیت­ها در محدوده شغل بر اساس استانداردهای تعیین شده تعریف شده است. در واقع الگوی شایستگی عبارت است از یک الگوی قابل اندازه‌گیری توانایی‌ها و رفتارهای مورد نیاز برای انجام دادن فعالیت­های کاری به صورت موفقیت­آمیز. هدف از تدوین مدل شایستگی در هر سازمان ارائه الگویی برای یکپارچه سازی عملکرد سامانه منابع انسانی است. به گونه ­ای که منجر به عملکرد مؤثر و موفقیت سازمانی شود(دهقانان، ۱۳۸۶) مدل شایستگی عبارت است از مجموعه ­ای سامان­مند از شایستگی­ها دریک نقش یا مجموعه ­ای از نقش­های مشابه که موجب می­ شود افراد در ایفای آن نقش­ها موفق شوند. مدل شایستگی سرمشق و الگوی رفتارهای موفقیت­آمیز برای سایرین است و به نقش­ها هویت حرفه­ای می­بخشد. یک مدل شایستگی، معمولا دارای دسته­هایی از شایستگی­ها در قالب حوزه ها، واحدها و اجزای شایستگی­ها است. درفرایند الگوسازی شایستگی­های مورد نیاز موفقیت با هم ترکیب شده، الگوی شایستگی را بوجود می­آورند. الگو و معماری شایستگی، ساختاری برای شرح شغل و مقیاسی برای ارزیابی عملکرد عرضه می دارد و موجب می­ شود سازمان­ها به هنگام ارزیابی افراد و توانایی­های مورد نیاز آتی، به یک زبان سخن بگویند. از سوی دیگر سازمان­ها با مقایسه شایستگی افراد با شایستگی­های مورد نیاز برای شغل به سهولت خواهند توانست سطح مهارت شایستگی­های افراد را بسنجند (به نقل از بردبار و همکاران، ۱۳۹۱، ۹۴).
کانال رهبری اصطلاحی است که مسیرهای رهبری را در فرایند جانشین­پروری مورد بررسی قرار داده است. مدل کانال رهبری نشان می­دهد که هدایت از میان هر مسیر در کانال رهبری نیازمند این است که رهبران شیوه جدید اداره کردن و رهبری را آموخته باشند. مدل کانال رهبری فرایندی دارای شش مسیر است که عبارتند از؛ خودمدیریتی، اداره دیگران، اداره مدیران، مدیر وظیفه ­ای، مدیرتجاری، مدیر گروه و مدیر سازمان(متقی و بهشتی­فر، ۱۳۸۸، ۲۷).

جدول (۲ ـ ۴): مدل شایستگی مدیریت جانشین­پروری در رده­بندی آسیا (ACS)

نظر دهید »
دانلود منابع پژوهشی : طرح های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد بررسی فعالیت نظامی دولت ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱ – ۲ - ۶ – ۴ – حاکمیت مثبت

حاکمیت مثبت فضا به معنای آزادی عمل لازم جهت دسترسی، اکتشاف و بهره برداری از فضای کیهانی و استفاده از خطوط ارتباطی فضایی توسط دولت ها برای اهداف صلح آمیز می باشد[۲۶۳]. به دنبال این آزادی عمل که برای آمریکا بسیار حیاتی بوده، سیاست فضایی این کشور مبنی بر دسترسی و بهره برداری از فضای کیهانی بدون دخالت دولت های دیگر است. از این رو آمریکا سعی بر حفظ آزادی عمل خود در فضا داشته و متقابلا با توسعه قوانین جدید که به دنبال منع یا محدود کردن دسترسی این کشور به فضا را دارند به شدت مخالفت می کند. از سوی دیگر، واشنگتن معتقد است که قوانین جدیدی که سعی در کاهش آزادی عمل دولت ها در فضا را دارند، به نوعی سبب از بین رفتن دستیابی و عملیات کامل و آزاد دولت ها می باشند[۲۶۴]. همچنین آمریکا سیاست فضایی خود را مبنی بر بهره برداری آزاد تمام دولت ها در فضا می داند و این کشور این حق را تنها برای خود و هم پیمانان خود، خواهان نیست[۲۶۵]. واشنگتن در نشست نخست کمیته مجمع عمومی سازمان ملل بیان کرد که ” دنیای مدرن به حق آزاد عبور در فضا ” تکیه داشته و دولت ها را به پذیرفتن این منافع در حفظ دستیابی آزادانه به فضای کیهانی، ترغیب می نماید[۲۶۶]. باید توجه داشت که واشنگتن نگران آسیب پذیری بالقوه سیستم های فضایی خود، به ویژه بعد از آزمیش موشک ASAT چین در ژانویه ۲۰۰۷ است[۲۶۷]. اگر در دهه های گذشته، رقابت فضایی بین چندین دولت نتیجه ای به دنبال نداشته، به طور یقین آزمایش ASAT چین به جامعه بین المللی نشان داد که فضا اکنون یک قلمرو جدال برانگیز است. جدال بر انگیز شدن فضا دقیقا بر خلاف اهداف ذکر شده در معاهده OST می باشد، همان طور که توماس هابز به روشنی بیان کرده” پیمان بدون شمشیر تنها لغات بوده و هیچ قدرتی برای حفظ امنیت بشر ندارد”[۲۶۸].

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲ – ۲ – ۶ – ۴ - حاکمیت منفی

اعمال حاکمیت منفی فضا طبق سیاست فضایی آمریکا، در تضاد با هیچ قانون بین المللی نمی باشد. اگرچه حاکمیت منفی فضا عدم دستیابی یک کشور به این قلمرو است، ولی در حقیقت چنین عملکردی به قصد حفظ فضا صورت می گیرد. با توجه به مطالب بیان شده، قصد آشکار آمریکا از اعمال حاکمیت منفی به شرح ذیل می باشد: اول دفاع از خود و دیگر جهت دستیابی مداوم و تضمین شده این کشور به فضا[۲۶۹] .
ماه و دیگر اجرام آسمانی می بایست توسط دولت های این معاهده منحصرا برای اهداف صلح آمیز مورد استفاده قرار گیرند. ایجاد پایگاه های نظامی، نصب و آزمایش هر نوع سلاح و اجرای مانورهای نظامی در اجرام آسمانی ممنوع است[۲۷۰] .
باید به خاطر داشت که این ماده دفاع از خود را منع نکرده بلکه ابزار اعمال آن را مشخص نموده است. بنا براین دفاع از خود در فضای کیهانی، به وسیله سلاح های غیر هسته ای و غیر تخریب جمعی[۲۷۱]و همچنین سلاح های جنبشی و غیر جنبشی[۲۷۲] از لحاظ قانونی بر طبق معاهده OST مجاز است.
واژه اهداف صلح آمیز به کار رفته در در ماده IV[273]این معاهده بحث قابل توجه دیگری را در این رابطه که آیا این واژه به معنای غیر نظامی یا غیر تهاجمی[۲۷۴]باید تفسیر شود را به وجود آورده است. آمریکا از ابتدا به طور ثابت موقعیت دوم، یعنی تفسیر غیر تهاجمی را در نظر گرفته است[۲۷۵]. و همچنین به نظر می رسد که جامعه بین المللی نیز از این موقعیت حمایت می کند[۲۷۶]. آمریکا معتقد است که واژه اهداف صلح آمیز ، فعالیت های نظامی در فضای کیهانی را منع نمی کند، زیرا چنین فعالیت های در سر تا سر عمر فضا بدون اعتراضات بین المللی وجود داشته، درعوض این عبارت باید به نوعی تفسیر شود که فعالیت ها در فضا غیر تهاجمی یا به عبارت دیگر، مطابق با تعهدات منشور سازمان ملل و قوانین بین المللی بوده تا از تهدید یا استفاده از نیرو، به جزء در مواقع مطابقت با قانون، پرهیز شود. از این رو، اصول فضایی آمریکا، بر روی کاربرد قوانین بین المللی از طریق اعمال ماده III،OST ، به عنوان حمایت از حاکمیت منفی فضا تکیه می کند[۲۷۷]. شاید بتوان گفت که ماده یiii،OST، به گونه ای کاربرد قوانین بین المللی در فضا را بیان می کند: کشورهای عضو این معاهده باید فعالیت هایی را در فضا از جمله ماه و سایر اجرام آسمانی اجرا نمایند، که مطابق با قوانین بین المللی از جمله منشور سازمان ملل بوده و در راستای حفظ صلح و امنیت بین المللی و ترویج همکاری و هماهنگی بین المللی باشد[۲۷۸]. منشور سازمان ملل نیز حکم می کند که “تمام اعضاء باید در روابط ین المللی خود از تهدید یا استفاده از زور در مقابل تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری یا در رفتار دیگری که مغایر با اهداف سازمان ملل است پرهیز کنند[۲۷۹]. برخلاف این منع ظاهری در استفاده از نیرو، منشور در جای دیگری استثناهای این حکم را در ماده ۵۱ بیان می کند. گرچه ماده ۵۱ حق برپایی جنگ تهاجمی را منع کرده[۲۸۰]ولی استفاده از زور را کاملا قدغن نمی کند[۲۸۱]. از آنجا که هدف اصلی منشور سازمان ملل، حفظ صلح و امنیت بین المللی است، اعمال حق دفاع مشروع با اهداف منشور سازمان ملل، همان طور که در معاهده فضا نیز بیان شده سازگار است. با این وجود یک تفاوت اصلی بین منشور و معاهده وجود داشته: در معاهده OST نوع سلاح برای دفاع مشروع مشخص شده درحالیکه در منشور اینچنین نیست[۲۸۲]. بنابراین می توان نتیجه گرفت که دفاع مشروع در فضا مجاز بوده البته تا جایی که چنین عملکردی از اصول ماده IV، معاهده یOST، تخطی نکند.

۷ – ۴ – به کارگیری سلاح های فضایی جهت دست یابی به حاکمیت فضا توسط آمریکا

همان طور که در مطالب پیشین عنوان شد، حفظ خطوط ارتباطی فضایی مترادف با حاکمیت آمریکا در فضاست[۲۸۳]. به دنبال حفظ آن خطوط، عده ای در آمریکا موافق با به کار گیری سلاح های جنبشی در فضا هستند. بی شک به کار گیری این گونه سلاح ها در محیط فضا، غیرعملی و غیر عاقلانه است. به کارگیری سلاح های جنبشی در فضا یک توده مخروبه به شدت خطرناک در مدار زمین ایجاد کرده که تهدیدی جدی علیه ماهواره ها می باشد. همان طور که می دانید، اهمیت دارایی های فضایی آمریکا در حفظ امنیت ملی این کشور غیرقابل انکار است. اگرچه تهدیدهای بی شماری برای دارایی های فضایی آمریکا قابل تصور است، ولی آثار مخروبه ناشی از استفاده سلاح های جنبشی در فضا تنها تهدیدی است که توسط خود این کشور به وجود می آید، به نوعی می توان گفت که استفاده از این سلاح ها در فضا توسط آمریکا، در حکم یک شمشیر دو لبه برای این کشور است. با ذکر اهمیت اساسی ماهواره ها و خطوط ارتباطی فضایی، کاهش آثار زباله های فضایی باید به عنوان یک اصل و از طریق جامعه ی بین المللی با جدیت دنبال شود. به حداقل رساندن زباله های فضایی، جزء جدانشدنی و ذاتی هر استراتژی موفق فضایی در آینده خواهد بود .

۸ – ۴ - پیشرفت‌های اخیر در سیاست فضایی آمریکا

علیرغم نگرانی‌های بین‌المللی موجود، آمریکا همچنان به تلاش خود برای حفظ فضا ادامه می دهد. در سال ۱۹۹۸ رئیس جمهور بیل کلینتون و دولت او یک استراتژی امنیت ملی[۲۸۴]را مطرح نمود که شدیدا به دنبال دست‌یابی به پیشرفت‌های بیشتر برنامه‌های نظامی جهت حفظ منافع امنیتی ملی آمریکا در فضای ماوراء جوء بود.[۲۸۵]
در سال ۲۰۰۱، با روی کار آمدن جورج بوش طولی نکشید کابینه‌ جدید نسخه‌ طرح دفاع استراتژیک ریگان یا دفاع موشک بالستیک را اتخاذ کرد. در پی حادثه بحث بر انگیز یازده سپتامبر، کابینه‌ بوش این طرح را برای دفاع از خود در مقابل تهدید موشکی از سوی کشورهای سرکش!!! در اولویت قرار داد. در نتیجه عقب‌نشینی خود را از پیمان ضد موشک های بالستیک[۲۸۶]اعلام کرد تا از موانع قانونی رها شده و روی یک برنامه دفاعی در مقابل موشک های بالستیک[۲۸۷]کار کند. علاوه‌ بر این در سال ۲۰۰۱ کمیسیونی در کنگره بعنوان دبیر خانه دفاعی تشکیل گردید.
رونالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت آمریکا، اظهار داشت که ۶۰۰ ماهواره‌آمریکایی، که نظام آمریکا نیز وابسته به آن می‌باشد، باید در راستای هدف مقابله با خشونت از سوی دشمن مجهز گردند. گزارش رامسفلد اظهار داشت:ً ما در طول تاریخ دیده ایم که آسمان، خشکی و دریا همواره جنگی به خود دیده است. حقیقت نشان می‌دهد که فضا از این قضیه مستثنی نخواهد بود. با اطمینان از این حقیقت آمریکا باید وسایل و امکانات خود را توسعه دهد، هم به هدف باز دارندگی و هم با هدف دفاع در مقابل رفتارهای تهاجمی در فضا یا از فضا، که آن هم مستلزم قابلیت‌های فضایی برتر خواهد بودً[۲۸۸]. این پیشنهاد ۵ سال بعد پیگیری شد. در سال ۲۰۰۶ کابینه‌ی بوش که شامل دبیرخانه‌ی دفاعی رامسفلد نیز بود سیاست ملی فضایی خود را منتشر کرد[۲۸۹]. سیاست ملی فضایی سال ۲۰۰۶ آمریکا در مواردی قابل توجه است. که به طور خاص، یک نظریه یک جانبه در مقابل مسائل کنترل نظامی را ارائه می‌دهد، و به صورت آشکار با توسعه و شکل گیری رژیم‌های حقوقی جدید که دسترسی آمریکا به فضا را محدود می‌کنند مخالفت می‌کند و به میزان قابل توجهی، اهمیت آزادی عمل در فضا رادر مرحله‌ای برابر با آزادی نیروهای هوایی و دریایی می‌داند. علاوه ‌بر این‌ها، با ارائه‌ گفتمان سیاست ملی فضایی آمریکا، تسلیحات فضایی، بزرگ جلوه می‌کند.
جهت بالا بردن امنیت ملی، آمریکا باید تنومند، مؤثر و دارای قابلیت‌های فضایی کارآمد باشد. فراهم آوردن زمینه انجام عملیات نظامی آمریکایی در فضا بدون تأخیر و تعلل و یا از طریق فضا برای دفاع از منافع خود، باید بدون وقفه صورت پذیرد. توسعه و گسترش قابلیت‌های فضایی که از منافع آمریکا دفاع کرده و از تغییرات دفاعی و جاسوسی حمایت کند.[۲۹۰] به خاطر داشته باشید که پیش دستی اصول ستزه‌جویانه بوش که توسط استراتژی امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۰۲ منتشر شد همچنین به فضاء ماوراء جو نیز امتداد یافت[۲۹۱]. سیاست ملی فضایی آمریکا در سال ۲۰۰۲ به همراه سیاست فضایی آمریکا در سال ۲۰۰۶ بررسی دقیقی را می طلبد. حتی بیشتر از آنچه انتظار می‌رفت دارایی‌های فضایی به ‌طور فزاینده‌ای قسمتی از ساختارهای نظامی سراسر دنیا را تشکیل می‌دهد. این ارزیابی قانونمندی استفاده‌های نظامی از فضا به خصوص سلاح‌های فضایی و کاربرد نیرو در فضا را ضروری می کند.
۹ – ۴ - چین[۲۹۲]
ناپلئون در کلامی معروف و شاید مجهول، گفته است: ” بگذارید چین بخوابد، چون وقتی بر خیزد جهان را خواهد لرزاند ” ( !!!). چین ظاهرا طی تقریبا دویست سال به این توصیه عمل کرد، در خواب ماند و فراتر از جولانگاه بلند پروازی سایر قدرت های بزرگ نقشی را عهده دار نشد. در قرن بیستم، ژاپن که زمانی مقلد چین بود، در جنگ و صلح از آن پیشی گرفت. آمریکا در جنگ جهانی دوم با این کشور متحد شد، به آن کمک کرد و در سال ۱۹۴۵ یک کرسی در شورای امنیت سازمان ملل به آن داد. بعد از سلطه کمونیست ها در سال ۱۹۴۹، که واشنگتن و پکن به راه تخاصم رفتند، چین بیشتر پس رفت کرد. مائوتسه دونگ، کشور را در تلاطمات فاجعه آمیز غرق ساخت و سرمایه های اقتصادی، فنی و فکری آن را به نابودی کشاند، اما در سال ۱۹۷۹، شرایط دگرگون شد. بیداری چین چشم انداز اقتصادی و سیاسی آن را دگرگون ساخت. تاریخ دانان با نگاهی به گذشته و دهه های پایانی قرن بیستم، ممکن است سال ۱۹۷۹ را به سان یک نقطه عطف به حساب آورند. در آن سال اتحاد شوروی سابق به عنوان یک ابر قدرت با اشغال افغانستان به نابودی خود کمک کرد. چین نیز اصلاحات اقتصادی خود را در همان سال آغاز کرد. نتیجه شگفت انگیز است. این کشور تقریبا طی سی سال سالانه بیش از ۹ درصد رشد داشته که شتابان ترین رشد یک اقتصاد بزرگ در تاریخ به حساب می آید. چین از حیث بودجه نظامی رسمی خود بعد از آمریکا و انگلستان در رده سوم قرار دارد اما بیشتر تحلیل گران معتقدند که بسیاری از هزینه های عمده در بودجه رسمی لحاظ نمی شوند و چنان چه درست به حساب آورده شوند، هزینه های نظامی چین گرچه فاصله ی زیادی با آمریکا دارد اما پس از آن در رده دوم قرار می گیرد .

۱۰ – ۴ – قانون استراتژیک چین جهت محدود کردن حاکمیت فضایی آمریکا

چین، دشمن بالقوه آمریکا، نیز ممکن است از قانون استراتژیک برای محدود کردن حاکمیت فضایی آمریکا استفاده نماید. با توجه به پایین بودن فن آوری کنونی پکن در فضا در مقایسه با آمریکا و همچنین وابستگی آمریکا به دارایی های فضایی خود، پکن تلاش نظامی خود را” بر روی توسعه قابلیت هایی قرار داده که آمریکا در آن قابلیت ها دچار ضعف است “[۲۹۳]، چیزی که چین آن را به عنوان ” مرز نرم و ضعف استراتژیک ” آمریکا می بیند .
پکن با آگاهی از این موضوع که انتخاب گزینه نظامی به علت فاصله تکنولوژی، مالی، و نظامی این کشور با آمریکا، انتخاب مناسبی نبوده تلاش خود را بر روی استفاده از قانون بین المللی به عنوان ابزاری جهت مقابله با قدرت فضایی آمریکا متمرکز کرده است. شاید بتوان گفت که دلیل دیگر عدم انتخاب گزینه نظامی توسط پکن در رویارویی با قدرت فضایی آمریکا به دست آوردن زمان جهت رسیدن به فن آوری فضایی هم تراز یا فراتر از آمریکاست[۲۹۴]. به نوعی پکن سیاست ماکیاولی را پیش رو قرار داده و نه تنها دنبال دستیابی به اهداف نظامی خود از طریق قانون است بلکه به دنبال قانونی کردن عملکردهای نظامی خود، هنگامی که توسل به ابزار نظامی لازم است، می باشد. چین یقینا با یک بودجه دفاعی که سالانه ۱۰ درصد یا بیشتر رشد دارد، به توسعه توان نظامی خود ادامه می دهد اما هنوز هم هزینه های نظامی آن در قیاس با آمریکا بسیار جزیی است. چینی ها به این نابرابری نظامی و چالش های آن به خوبی واقف اند، ضمن این که برای عقب نماندن تلاش می کند، شباهتی به یک اتحاد شوروی دیگر ندارد و احتمال بیشتر این است که این کشور همچنان یک ابرقدرت نامتقارن بماند. این کشور اکنون در حال بررسی و توسعه راه هایی در راستای دشوار ساختن ادامه موفقیت نظامی آمریکا و فرسایش آن است. مهم تر از این، چین می کوشد از توان اقتصادی و مهارت های سیاسی برای حصول مقاصد خود استفاده کند تا ناگزیر به توسل به حربه نظامی نباشد .

۱ – ۱۰ – ۴ - قانون چینی

سیاست"عدم مداخله، عدم مقابله” چین هنوز هم تا حد زیادی پا بر جاست. چین فضا را به عنوان یک میدان لازم در جنگ های آتی می بیند[۲۹۵]. اما به جای آن که برای به دست آوردن این میدان وارد یک رقابت برابر و مستقیم با آمریکا شود تلاش خود را بر روی یک استراتژی نامتقارن در فضا قرار داده است. از این رو چین با توسعه قابلیت های خود جهت تخریب و صدمه به ماهواره های آمریکایی، در تلاش برای محدود کردن آزادی عمل آمریکا در فضاست[۲۹۶]. این کشور جهت افزایش و کامل کردن قابلیت های نظامی خود، جنگ نامتقارن را در یک سطح غیرقابل تصور پذیرفته است. اصول چینی به جنگ نه تنها به عنوان یک نبرد نظامی، بلکه همچنین به عنوان یک رقابت جامع در جبهه های سیاسی، اقتصادی، دیپلماسی و قانونی می نگرد[۲۹۷]. بنابراین به نظر می رسد چین از استفاده تاکتیکی از جنگ به نفع استراتژیک خود که به عنوان یک دفاع فعال برای بکارگیری نیروی نظامی در مقابل طیف فعالیت بشری، پرهیز نماید .
جنگ در قانون چینی متشکل از سه جزء است که عبارتند از: جزء قانونی، رسانه ای و روان شناسی[۲۹۸]. جنگ در جزء قانونی در حقیقت به معنای استفاده از قوانین داخلی و بین المللی برای کسب حمایت بین المللی و مدیریت واکنش های سیاسی ممکن، در مقابل عملکردهای نظامی است. جزء قانونی به نوعی در تلاش برای به دست آوردن اولین فرصت جهت تنطیم مقررات است[۲۹۹]. جزء رسانه ای، به دنبال اداره کردن رسانه خبری برای دستیابی به یک پیروزی تبلیغاتی و شکست دشمن است[۳۰۰] . جنگ روان شناسی، اطلاعات و نشانه هایی را به مخاطب خارجی نشان داده، تا بر روی احساسات آنها، انگیزه هایشان، دلایل عینی و در نهایت رفتار دولت ها و سازمان ها تاثیر گذاشته و گرایشات و رفتارهای بیگانه را به نفع خود تحریک یا تقویت نماید. بدین ترتیب چین از قانون و جنگ عقیده عمومی جهت دستیابی به قانونی بودن عملکردهایش استفاده می کند( جنگ عقیده ی عمومی عبارت است از ترکیب جنگ رسانه ای و جنگ روان شناسی ) و این استراتژی را در دریا و عینا در فضا بکار گرفته است .

۱۱ – ۴ – بیانیه چین ازحاکمیت عمودی در فضا

مهم ترین حامی حاکمیت عمودی چین بر فضا سرلشکر کافنگزن(Caifengzhen) قائم مقام هیات نیروی هوایی ارتش آزادی مردم چین است[۳۰۱]. سرلشکر کای، ادعا می کند که فضای بالای زمین، یعنی هوا و فضا، یکی می باشند و نمی توان آنها را از یکدیگر جدا کرده و برای آنها مرزی در نظر گرفت[۳۰۲].
سر لشکر کای بر روی این اصل چینی که می گوید کسی که صاحب خاک است، صاحب آسمان بالای آن نیز است تآکید دارد[۳۰۳]. از سوی دیگر به علت فقدان یک علامت گذاری مشخص و شفاف بین هوا و فضا ، قانون بین المللی به صراحت و مستقیم این دید گاه را رد نکرده است. از سوی دیگر، در سال ۱۹۹۷، بین چنگ هشدار داد که کشورهای که با انواع خاصی از ماهواره ها، از جمله ماهواره های در یافت از راه دور مخالفت می کنند به نوعی از حاکمیت عمودی در فضا، حمایت می کنند. بنابراین برای بدست آوردن رضایت این کشورها نه لزوما خروج ماهواره ها از فضای بالای قلمرو آنها، باید تلاش کرد. آمریکا در بیانیه خود در سال ۲۰۰۶، این موضوع را مطرح نمود که سیستم فضایی آمریکا باید برای عبور امن و بی خطر از فراز تمام کشورها، بدون استثنا گارانتی شود[۳۰۴]. از این رو می توان گفت که حقوق شناسایی شده در سیاست فضایی آمریکا، قابل کاربرد برای تمام سیستم های فضایی و سازگار با معاهدهOST است. بر خلاف سیاست فضایی آمریکا، چین خواهان حاکمیت عمودی در فضا است. گرچه برخی از اظهارات چین مبنی بر حاکمیت عمودی فضا، در مراحل ابتدایی شکل گیری می باشند ولی از آنجا که این حاکمیت سبب محدودیت آزادی عمل و حرکت در قلمرو فضا ایجاد کرده و بالطبع مغایر با اهداف OST است، جامعه بین المللی باید به آنها پاسخ داده و با آنها مقابله نماید. این موضع چین در حاکمیت فضایی به درستی قابل قیاس با ادعای حاکمیت این کشور بر بالای منطقه EEZ است[۳۰۵]. پکن دلیل ادعای حاکمیت بر فضای هوایی EEZ را سوء استفاده از حقوق پروازی به منظور انجام ماموریت های شناسایی و نظامی بیان کرده است. پکن ممکن است به سادگی این سیاست مشابه را نیز در قلمرو فضا جهت مقابله با ماهواره های نظامی آمریکا اتخاذ کند . RenXiafeg( محقق چینی ) بیان می کند که آزادی کشتیرانی و هواپیمایی در منطقه EEZ، شامل آزادی اجرای فعالیت های شناسایی و نظامی نمی شود. انجام این فعالیت ها در این منطقه مطابق با نظر رن[۳۰۶]، دلالت بر آمادگی جهت استفاده از نیرو علیه کشور ساحلی است. (هنگامی که رن در نظر خود به” فضای هوایی مجاور” اشاره می کند هدف او فضای کیهانی است و بیان این مطلب که این نظر در فضا نیز قابل تسری است ) .

۱ – ۱۱ – ۴ - بررسی قانونی حاکمیت عمودی فضا

در ابتدا باید بیان کرد که بی شک تمام ماهواره ها از قلمرو فضا عبور می کنند[۳۰۷]. صرف نظر از علامت گذاری بین مرز هوا و فضا، ماده ی I و IIاز معاهدهOST صریحا حاکمیت عمودی در فضا را تکذیب می کنند. ماده Iبیان می کند که فضای خارجی از جمله ماه و سایر اجرام آسمانی میراث کل بشریت اند، این ماده به طور کلی این چنین تفسیر می شود: تمام دولت ها یک حق غیرانحصاری جهت بهره برداری و اکتشاف فضا دارند[۳۰۸]. ماده ی IIهرگونه تخصیص ملی در فضای خارجی را از جمله ماه و سایر اجرام آسمانی منع می کند. بنابراین می توان به راحتی نتیجه گرفت که OST به وضوح فعالیت و اکتشاف در قلمرو فضا را، به استثنای تخصیص ملی، مجاز می داند[۳۰۹]. به عبارت دیگر، OST هر ادعایی از حاکمیت عمودی در فضا را منع می کند، اعمال حاکمیت به هر صورت دلالت بر قدرت برتر در آن قلمرو دارد[۳۱۰]. این امر، کاملا مغایر با روح و اهداف بیان شده در OST است. کشوری که چنین حقی را ادعا می کند، می تواند به بهانه رضایت و کنترل به صورت جدی دست یابی به فضا را برای دیگر کشورها انکار کرده و به نوعی یک تخصیص ملی در فضا ایجاد می کند. از آنجا که فضا نمی تواند تصاحب شود[۳۱۱] و همچنین نمی توان از استفاده دیگران در فضا جلوگیری نمود لذا هر ادعای در این زمینه ،در واقع تخطی از OSTقلمداد می شود. بحث حاکمیت عمودی مربوط به نظر بوگوتا [۳۱۲] در سال ۱۹۷۶ است که بیان می کند: مدار ایستگاه جغرافیایی، قسمتی از فضایی خارجی نبوده زیرا طبیعت آن به طور خاص به پدیده جاذبه زمین بستگی دارد. در این نظریه به این بحث پرداخته می شود که: مدار جغرافیایی که مستقیم بالای کشورهای استوایی واقع شده است، به جای آنکه بخشی از فضای خارجی باشد در واقع جزیی از قلمرو آنها محسوب می گردد. جامعه بین المللی این بحث را و همچنین حاکمیت عمودی در فضا را بطور کامل رد میکند[۳۱۳].

نتیجه گیری

از زمان فرستادن اولین ماهواره به فضای کیهانی(۱۹۵۷) تا کنون می توان به صراحت گفت که دولت ها در استفاده از فضا با محدودیت های اندکی مواجه شده اند. استفاده نظامی از فضا قسمتی از استراتژی امنیت ملی دولت ها گردیده است. بدون شک، فعالیت نظامی در فضا در جنگ های آینده به عنوان یکی از عوامل پیروزی دولت ها قلمداد خواهد شد. بنابراین ارزیابی آن طبق قوانین بین المللی به جا به نظر می رسد. در تقابل توسعه فن آوری فضایی و تولید موشک های بالستیک و ضد بالستیک با تحول حقوق بین الملل، توسعه فن آوری فضایی، از روند توسعه حقوق بین الملل پیشی گرفته است. تکیه کشورهای قدرتمند نظامی به فن آوری فضایی و موشک بالستیک به عنوان یکی از عناصر رژیم باز دارندگی از یک سو و بکار گیری آنها در جنگ های آتی از سوی دولت های مجهز به این فن آوری و همچنین به جا ماندن زباله های فضایی حاصل از درگیری های نظامی در فضا و خودداری اغلب کشورها ی قدرتمند دارای این فن آوری از عضویت در معاهدات بین المللی حقوق مخاصمات مسلحانه، مجموعه ای از بحران های کنونی جامعه بین المللی در عرصه فضا است؛ که به نوعی حیات بشریت را در سال های آتی به گونه ای جدی تهدید خواهد کرد.
اینک زمان آن فرا رسیده که جامعه بین المللی با بررسی و بازنگری مجدد مقررات کلی حقوق فضا از جمله معاهده فضا، منشور سازمان ملل متحد و حقوق مخاصمات مسلحانه بین المللی ضمن تصریح به منع تسلیحاتی شدن فضا گامی بهتر در راستای حمایت از بشریت بردارد. امنیت بین المللی با افزایش و گسترش قابلیت ها و توانمندی های سلاح های کشتار جمعی و تملک آن توسط دولت ها و بکار گیری آنها بطور بالقوه در معرض خطر است. این امر به نوبه خود به ضرورت این امر می پردازد که قابلیت های سنتی و کلاسیک اجرا قانون باید به گونه ای موثرتر علیه گسترش تسلیحاتی شدن فضا بکار گرفته شود.
برای شروع ابتدا باید موضوع نظامی و تسلیحاتی شدن مورد نقد و بازنگری قرار گیرد. نظامی شدن به طور ضمنی به معنای استفاده غیر تهاجمی از فضا و تسلیحاتی شدن دلالت بر استفاده سلاح در فضا دارد. آن چه مسلم است باید از تسلیحاتی شدن فضا به نفع تمام بشریت جلوگیری شود.
معاهده فضا تنها تا حدی غیر تسلیحاتی شدن فضا را ممنوع اعلام کرده و تکمیل این قوانین را به دیگر معاهدات واگذار کرده تا نواقص آن را بر طرف نمایند. علاوه بر این تسلیحاتی شدن فضا تنها یک نوع درگیری در قوانین موجود می باشد. از طرف دیگر حق دفاع مشروع که دارای اهمیت مهم در عملکرد منشور سازمان ملل است و محتوای این حق همیشه به بحث و جدل کشیده شده است، به نظر می رسد زمانی که این حق در فضا به کار گرفته شود با مشکلات جدیدی روبرو می شود. علاوه بر آن حق دفاع مشروع از نحوه تقسیم بندی قوانین در معاهده فضا تآثیر می گیرد. همچنین بحث دفاع مشروع در مناطق غیر نظامی شده از جمله اجرام آسمانی و منطقه قطب جنوب، که منحصرا جهت صلح و امنیت بین المللی در نظر گرفته شده اند نیز ایجاد ابهام می کند که آیا دفاع مشروع در این مناطق امکان پذیر است یا خیر؟
از سوی دیگر باید به این موضوع نیز توجه داشت که شکل گیری قواعد کاربردی مخاصمات مسلحانه در فضا یا حقوق جنگ احتمال پدیدار شدن در آینده نزدیک را ندارد.قانون مخاصمات مسلحانه ماهیتا پس از یک ستیز شکل گرفته است به جای آنکه قبل از آن باشد.
علیرغم مشکلات اصلی در تشکیل یک قانون فضایی کامل، آنچه مسله را بغرنج تر می کند استفاده از قیاس ها و پارامترهای زمینی می باشد. آزمایش مهم جهت بکار گیری این قیاس ها، مناسب بودن آنها در مفهوم جنگ فضایی خواهد بود. گر چه بصورت انکار ناپذیری پاره ای از مقررات کلی بین المللی و مقررات کاربردی مخاصمات مسلحانه قابل استفاده در فضا نیز می باشد.
آزمایش موفقیت آمیز موشک ضد ماهواره پکن در ابتدای سال ۲۰۰۷، علاوه بر هشدار به آمریکا، زنگ خطری برای جامعه بین المللی نیز بود زیرا این آزمایش علاوه بر نشان دادن ضعف قوانین بین المللی موجود در جلوگیری از این رویداد، نظریه استفاده از فضا در جنگ (جنگ فضایی) را که در دهه ۱۹۸۰ به شدت دنبال می شد، دوباره احیا کرد. هر چند این کشور اصرار دارد که این موشک آزمایش شده و برنامه راجع به آن در چین، کاملا غیر نظامی است و به منظور نظامی کردن فضا نبوده است اما توان هدف قرار دادن هر گونه هدفی در فضا از طریق موشک های مخصوص بالستیک، فی نفسه اقدامی راهبردی و نظامی است خواه این امر صرفا دفاعی باشد و به قصد مقابله با هجوم ماهواره های جاسوسی دشمن، یا اینکه نوعی سپر دفاعی در برابر حمله های نظامی از فضا در آینده باشد. مهم ترین اثر راهبردی آزمایش موشک قاره پیمای چین، به نمایش گذاشتن اقتدار نظامی و اعلام آمادگی برای هر گونه جنگ در آینده است. ممکن است این اقدام موجب تحرک جامعه بین المللی و تسریع در روند شکل گیری کنفراس خلع سلاح و منع نظامی شدن فضا گردد.
هم اکنون خواه نا خواه، آمریکا قدرت برتر جهان است که به نوعی سلطه طلبی این کشور برای دیگر کشورها ایجاد مزاحمت می کند. حتی متحدان آمریکا نیز از تمرکز قدرت تنها در دستان یک کشور نگران هستند. آمریکا به صورت عمد یا غیر عمد؟؟؟ این نگرانی را از طریق اعلام سیاست اخیر خود مبنی بر کنترل، تسلط و حاکمیت بر فضا به گونه ای تشدید کرده است.
در مجموع فضا به عنوان میراث مشترک بشریت از جهت تسلیحاتی شدن و زباله های فضایی به شدت در معرض خطر قرار گرفته است و آینده امنیت آن مورد تهدید است. جامعه بین المللی باید هر چه سریعتر بر روی مکانیزم های قوانین بین الملل، جهت صنعتی کردن یک تعریف کامل و مورد قبول از حاکمیت فضا، تلاش نماید.
فهرست منابع و مآخذ
۱- منابع فارسی
الف)کتاب ها
۱- آشوری، داریوش، دانشنامه ی سیاسی (فرهنگ اصطلاحات و مکتب های سیاسی)انتشارات مروارید،۱۳۸۷٫
۲- دکتر ضیائی بیگدلی، محمد رضا، حقوق جنگ، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی،۱۳۷۳٫
۳- نامی، محمد حسین، فضا بعد چهارم قدرت، انتشارات زیتون سبز،۱۳۸۹ .
۴- دکتر ساعد، نادر، حقوق بین الملل معاصر(نظریه ها و رویه ها)انتشارات خرسندی،۱۳۸۷٫
۵- فرید، زکریا، جهان پسا امریکایی، انتشارات هرمس،۱۳۸۸ .
۶- اکهرست، مایکل، حقوق بین الملل نوین، ترجمه: دکتر مهرداد امیری، ناشر دفتر خدمات حقوق بین الملل جمهوری اسلامی ایران ،۱۳۷۳٫
۷- هنکرتز، ژان ماری، دوسوالوبک، لوئس، حقوق بین الملل بشر دوستانه عرفی، جلد ۱، ترجمه: دفتر امور بین الملل قوه ی قضائیه جمهوری اسلامی ایران و کمیته صلیب سرخ، انتشارات مجد،۱۳۸۷٫
۸- راجرز، آنتونی، قواعد کاربردی مخاصمات مسلحانه، ترجمه: کمیته ملی حقوق بشر، انتشارات امیر کبیر،۱۳۸۲٫
۹-مالمیریان، حمید؛ اصول و مبانی سنجش از دور و تعبیر و تفسیر تصاویر ماهوارهای، انتشارات سازمان جغرافیایی ن.م،چاپ دوم،۱۳۸۱
۲- منابع لاتین

نظر دهید »
مطالب پژوهشی درباره : بررسی هیدروژئولوژی منطقه و ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

جدول (۴-۳): متوسط رطوبت نسبی محدوده مطالعاتی بابل – بابلسر، دوره آماری ۱۱ ساله (بر حسب درصد)

شکل (۴-۱): نمودارتغییرات دما در دشت بابل – بابلسر
شکل (۴-۲): نمودارتغییرات دما در ارتفاعات بابل – بابلسر
۴-۱-۳- تعداد ساعات آفتابی
تعداد ساعات آفتابی در هر منطقه بستگی به عرض جغرافیایی آن محل دارد. این پارامتر فقط در ایستگاه­های سینوپتیک سازمان هواشناسی کشور اندازه ­گیری می­ شود، که در محاسبه تبخیر و تعرق مورد استفاده قرار می­گیرد.
با توجه به جدول (۴-۴) میانگین سالانه ساعات آفتابی مشاهده شده در طول دوره آماری ۱۱ ساله ۲/۲۰۹۸ ساعت در سال می­باشد. بیشترین و کمترین ساعات آفتابی به ترتیب مربوط به ماه خرداد با ۲/۲۶۴ ساعت و ماه آذر با ۲/۱۱۰ ساعت می­باشد.
جدول (۴-۴): ساعات آفتابی مشاهده­ای در ایستگاه سینوپتیک بابلسر، دوره آماری ۱۱ ساله

۴-۱-۴- باد
باد موجب می­ شود تا اختلافات مربوط به دما، رطوبت و فشار که در جهات افقی جو وجود دارد، از بین رفته و هوا به حالت تعادل درآید. به­ دلیل تأثیر آن بر تبخیر و تعرق، تجزیه و تحلیل آن حائز اهمیت می­باشد (علیزاده ۱۳۸۵، ۹۸). پارامتر باد تنها در ایستگاه سینوپتیک سازمان هواشناسی کشور بطور کامل اندازه ­گیری می­ شود. با توجه به جدول۴-۵ متوسط سالانه سرعت باد ۱۹ متر در ثانیه در ارتفاع ۲ متری از سطح زمین می­باشد.
جدول (۴-۵): سرعت و جهت باد در ایستگاه سینوپتیک بابلسر(دوره آماری ۱۱ساله)

۴-۱-۵- ریزش­های جوی
ریزش­های جوی یکی از مهمترین عوامل هواشناسی می­باشد. میزان بارندگی بستگی به جهت وزش باد، وضعیت جغرافیایی، ارتفاع مقدار رطوبت جذب شده بوسیله توده­های هوا و گرادیان درجه حرارت بین دریا و سطح زمین دارد.
منشا ریزشهای جوی از یک طرف جبهه­های مرطوب ورودی به منطقه و از طرف دیگر بارش اروگرافیک ناشی از فیزیوگرافی خاص منطقه و وجود دو عامل سلسله جبال البرز و دریای مازندران در مجاورت هم می­باشد. باران­های اروگرافیک که محصول اشباع رطوبت برخاسته از دریای مازندران در کوهستان­های البرز می­باشند، بخشی از باران­های سالانه را در منطقه تشکیل می­ دهند. این نوع ریزش­ها گرچه در سرتاسر فصل پاییز، زمستان و بهار مشاهده می­گردند ولی مرکز ثقل زمانی آن اواخر تابستان و اوایل پاییز است (تماب ۱۳۷۵،۸۱).
در جدول (۴-۶) میانگین بارندگی ماهانه محدوده مطالعاتی بابل - بابلسر در طول دوره آماری ارائه گردیده است. با توجه به جدول، میانگین بارندگی در دشت بابل- بابلسر حدود ۸/۹۵۴ میلی­متر برآورد شده است. حداکثر بارندگی سالانه در دشت بابل - بابلسر در سال ۱۳۸۱ در ماه آذر (حدود ۳۵۹ میل­متر) اتفاق افتاده است. همچنین حداقل بارندگی سالانه دشت در سال ۱۳۸۸ مربوط به ماه تیر می­باشد.
رژیم بارندگی محدوده بابل - بابلسر از دو فصل خشک ­و مرطوب تشکیل شده ­است (شکل­های ۴-۳ و ۴-۴). در طی این دوره آماری، فصل مرطوب یا بارندگی از شهریور ماه شروع و تا فروردین ماه ادامه دارد. فصل خشک نیز از اواخر فروردین شروع و تا اوایل شهریور ماه ادامه می­یابد.
جدول (۴-۶): پارامترهای آماری بارش (بر حسب میلی­متر) در محدوده مطالعاتی بابل – بابلسر، دوره آماری ۱۱ ساله

شکل (۴-۳): نمودارمیانگین بارش در دشت بابل – بابلسر
شکل (۴-۴): نمودارمیانگین بارش در ارتفاعات بابل – بابلسر
۴-۱-۶- تعداد روزهای بارانی
تعداد روزهای بارانی پارامتری است که توزیع زمانی بارندگی را در روزهای هر ماه مشخص می­نماید و استفاده قابل ملاحظه­ای در انجام عملیات اجرایی طرح­ها و همچنین استفاده در برآورد پارامترهای کشاورزی و زراعت ایفا می­ کند. متوسط سالانه­ی روزهای بارانی در دوره ۱۱ ساله در منطقه ۱۰۵ روز در سال می­باشد. متوسط بیشترین و کمترین روزهای بارانی به­ترتیب مربوط به ماه اسفند با ۱۸ روز و ماه مرداد بدون باراندگی می­باشد.
۴-۱-۷- بررسی دوره­ های خشکسالی و ترسالی­
روند طبیعی ترسالی­ها و خشکسالی­ها به صورت یک سری زمانی می­باشد. برای مطالعه تواتر طبیعی از شاخص معیار بارندگی سالانه (SIAP) استفاده شده است (مهاب قدس، ۱۳۶۲). مقدار شاخص بارندگی سالانه (K) از طریق رابطه (۴-۱) محاسبه می­ شود و مقدار عددی آن طبق جدول (۴-۷) تعیین­کننده خشکسالی و ترسالی می­باشد. در جدول (۴-۸) تناوب خشکسالی­ها و ترسالیهای محدوده مطالعاتی در طی دوره ۱۱ ساله ارائه شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

رابطه (۴-۱)
k= شاخص بارندگی سالانه
x= بارندگی سالانه(میلی­متر)
= متوسط بارندگی درازمدت سالانه(میلی­متر)
SD= انحراف معیار بارندگی سالانه
جدول (۴-۷): مقایر معرف شاخص بارندگی سالانه

۴-۱-۸- تبخیر
تبخیر ممکن است از سطح آزاد آب، سطح مرطوب خاک و یا به صورت تعرق از سطح گیاهان صورت گیرد. بنابراین تفکیک تعرق از تبخیر امکان­ پذیر نمی ­باشد. لذا این دو فرایند که بطور تواٌم صورت می­پذیرند، تبخیر و تعرق نامیده می­شوند. در این فرایند عوامل متعددی از قبیل تابش خورشید، باد، رطوبت نسبی و درجه حرارت دخالت دارند که درجه تاٌثیر هرکدام از آنها به سایر عوامل نیز وابسته است و همین امر موجب می­گردد که نتوان فرایند تبخیر و تعرق را به آسانی دیگر فاکتورهای هیدرولوژی به صورت کمیت درآورد (علیزاده ۱۳۷۹، ۲۸۹).
قدیمی­ترین روش تعیین تبخیر آب دریاچه با بهره گرفتن از دستگاه اندازه ­گیری تبخیر یا طشت تبخیر است. جهت محاسبه­ پارامترهای مربوط به تبخیر از آمار ایستگاه سینوپتیک بابلسر استفاده شده است (جدول۲-۹). با توجه به جدول مذکور میانگین تبخیر از طشتک محدوده مطالعاتی بابل - بابلسر حدود ۸۸۲٫۳ میلی­متر در سال است. بیشترین و کمترین میزان تبخیر به ترتیب مربوط به ماه مرداد با ۲۸۲٫۲ میلی­متر و ماه دی با ۸٫۶ میلی­متر می­باشد.
با اندازه ­گیری تبخیر از طشتک معیار می­توان تبخیر از سطح آزاد آب را با بهره گرفتن از رابطه (۴-۲) محاسبه نمود (علیزاده ۱۳۸۵، ۲۲۵):
رابطه (۴-۲) E= K*Ea
در رابطه فوق E تبخیر از سطح آزاد آب بر حسب میلیمتر، Ea تبخیر از طشتک معیار بر حسب میلی­متر و K ضریب طشتک می­باشد. این ضریب با توجه به شرایط سرعت باد و رطوبت برای ماه­های مختلف سال بین ۰٫۶ تا ۰٫۸۵ متغیر است. پس از اعمال ضریب طشتک مناسب برای هر ماه مقدار تبخیر از سطح آزاد آب محاسبه گردیده است (جدول۴-۹). با توجه به جدول مذکور میزان تبخیر سالانه از سطح آزاد آب معادل ۶۶۱٫۸ میلی­متر می­باشد. بیشترین میزان تبخیر مربوط به ماه مرداد (۸/۱۱۹ میلی­متر) و کمترین نیز مربوط به ماه دی (۹/۸ میلی­متر) می­باشد.
۴-۱-۹- تبخیر و تعرق پتانسیل
حداکثر مقدار تبخیر و تعرقی است که در یک وضعیت آب و هوایی در صورتی که محدودیتی از نظر آب وجود نداشته باشد از یک پوشش کامل گیاهی صورت می­گیرد (علیزاده ۱۳۸۵، ۲۳۶).
برای محاسبه تبخیر و تعرق پتانسیل دشت بابل - بابلسر از روش­های ترنت­وایت و بلانی – کریدل (علیزاده ۱۳۸۵،۲۳۶) استفاده شده است (جدول۴-۱۰). با توجه به نتایج حاصل از روش­های ترنت­وایت و بلانی – کریدل، تبخیر سالانه به ترتیب معادل ۲/۹۶۷ و ۵/۹۳۳ میلی­متر می­باشد. با ترسیم نمودار ماهانه­ی تبخیر و تعرق پتانسیل به روش­های محاسبه شده (شکل۴-۵) مشاهده می­ شود که میزان تبخیر از فروردین ماه تا مرداد ماه روند افزایشی و از شهریور تا بهمن ماه روند کاهشی داشته، همچنین در اسفند ماه افزایش بعدی شروع می­ شود.
جدول (۴-۸): تواتر طبیعی بارندگی دشت بابل – بابلسر (دوره آماری ۱۱ سال)

جدول (۴-۹): میزان تبخیر از طشتک و سطح آزاد آب در ایستگاه بابلسر (دوره آماری ۱۱ سال)

جدول (۴-۱۰): میزان تبخیر و تعرق پتانسیل محاسبه شده در ایستگاه بابلسر، برحسب میلیمتر (دوره آماری ۱۱ سال)

۴-۱-۱۰- طبقه ­بندی اقلیمی توسط فرمول­ها و ضرایب اقلیمی
فرمول­های اقلیمی توابعی هستند که در آنها دو یا چند عنصر اقلیمی بکار رفته و بر حسب مقادیر عددی بدست آمده که ضرایب اقلیمی نام دارند، نوع آب و هوای آن منطقه مشخص می­ شود (علیزاده ۱۳۸۵، ۲۶۷). از سیستم طبقه ­بندی کوپن و دومارتن که به این شیوه می­باشند جهت طبقه ­بندی اقلیمی محدوده مطالعاتی بابل - بابلسر استفاده شده است.
۴-۱-۱۰-۱- سیستم طبقه ­بندی کوپن
این روش براساس رابطه بین بارندگی، مقدار توزیع آن در طول سال و دمای هوا استوار است. در این روش سه نوع آب و هوای بیابانی، استپی و مرطوب را می­توان متمایز ساخت (علیزاده ۱۳۸۵، ۲۷۲). متوسط دمای سالانه محدوده بابل - بابلسر ۹/۱۷ درجه سانتی ­گراد و میزان متوسط بارندگی سالانه ۸/۹۵۴ میلی­متر می­باشد. بنابراین از نظر عددی P>2T بوده، لذا محدوده بابل - بابلسر در طبقه ­بندی اقلیمی کوپن دارای اقلیم مرطوب می­باشد.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 185
  • 186
  • 187
  • ...
  • 188
  • ...
  • 189
  • 190
  • 191
  • ...
  • 192
  • ...
  • 193
  • 194
  • 195
  • ...
  • 482

متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

جستجو

  • دانلود فایل پایان نامه : راهنمای نگارش پایان نامه در مورد حقوق دارندگان سهام اکثریت ...
  • منابع مورد نیاز برای پایان نامه : بررسی تأثیر بکارگیری دولت الکترونیک بر ارتقاء پاسخگویی در ادارات ...
  • دانلود منابع دانشگاهی : دانلود مطالب پژوهشی در مورد نقش دادستان در پیشگیری از جرائم ...
  • پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – ۳-۱ اهمیت و ضرورت تحقیق – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • دانلود منابع پژوهشی : سایت دانلود پایان نامه: راهنمای نگارش مقاله با ...
  • فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | گفتار سوم : استناد به علم قاضی علیرغم انکار متهمین – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • مقالات تحقیقاتی و پایان نامه – گفتار دوم: انفساخ قرارداد ارفاقی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • منابع کارشناسی ارشد با موضوع اثر فاصله کاشت و سطوح ...
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع بررسی ...
  • دانلود فایل های دانشگاهی – قسمت 3 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • دانلود منابع پایان نامه درباره بررسی دیدگاه‌ های ...
  • دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – خانواده الگو های انفرادی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • دانلود پایان نامه و مقاله – فصل دوم معناشناسی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • فایل های مقالات و پروژه ها – نظریه طرحواره جنسیتی بم در رابطه با خشونت – 2
  • منابع مورد نیاز برای پایان نامه : منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه استقلال و حصر سند ...
  • دانلود مطالب پایان نامه ها در رابطه با ارزیابی پذیرش کیفیت ...
  • دانلود منابع پایان نامه درباره مدلسازی و بررسی شرایط ...
  • مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها | اعتبار قضیه­ی محکوم بها – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • خرید متن کامل پایان نامه ارشد – ۳٫ عادت کردن به قتل اهل ذمه و بردگان – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • بررسی میزان تأثیر هویت قومی بر مشارکت ...
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | قسمت 16 – 5
  • راهنمای نگارش پایان نامه در مورد بررسی نقش تعهد ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان