با توجه به حساسیت جایگاه و وظیفه سازمان امور مالیاتی و لزوم وجود مدیران شایسته، توانمند و آگاه، انجام این پژوهش و نتایج حاصل از آن میتواند به برنامه ریزان و مدیران ارشد سازمان امور مالیاتی اطلاعات مفیدی در رابطه با جو سازمانی و فنون نفوذ مدیران سطوح مختلف داده و از این طریق به آنان در برنامه ریزی دوره های آموزشی مدیران و کارکنان، برنامه ریزی های جذب و آموزش مدیران جدید و همچنین فراهم آوردن زمینههای ایجاد جو مطلوب کمک شایانی نماید.
۱-۴- اهداف پژوهش
هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه بین ادراک مدیران از جو سازمانی با فنون نفوذ مورد استفاده آنان در اداره کل امور مالیاتی استان فارس بود. اهداف فرعی پژوهش عبارتند از:
۱- تعیین جو غالب سازمانی از دیدگاه مدیران در ادارۀ کل امور مالیاتی استان فارس.
۲- تعیین فن نفوذ غالب سازمانی مورد استفاده مدیران در ادارۀ کل امور مالیاتی استان فارس.
۳ – تعیین قویترین جو سازمانی در پیشبینی فنون نفوذ مدیران در ادارۀ کل امور مالیاتی استان فارس.
۴ – تعیین قویترین جو سازمانی در پیشبینی فنون نفوذ مدیران بر اساس مدارک تحصیلی در ادارۀ کل امور مالیاتی استان فارس.
۵ – تعیین قویترین جو سازمانی در پیشبینی فنون نفوذ مدیران بر اساس سابقه خدمت در ادارۀ کل امور مالیاتی استان فارس.
۱- ۵- پرسشهای پژوهش
۱ – کدامیک از انواع جو سازمانی به عنوان جو غالب در اداره کل امور مالیاتی استان فارس مطرح میباشد؟
۲ – کدامیک از فنون نفوذ به عنوان فن غالب در اداره کل امورمالیاتی استان فارس مورد استفاده قرار میگیرد؟
۳ – کدامیک از انواع جو سازمانی پیشبینی کننده قوی تر فنون نفوذ مورد استفاده مدیران میباشد؟
۴ – کدامیک از انواع جو سازمانی پیشبینی کننده قوی تر فنون نفوذ مورد استفاده مدیران دارای مدارک تحصیلی مختلف میباشد؟
۵ – کدامیک از انواع جو سازمانی پیشبینی کننده قوی تر فنون نفوذ مورد استفاده مدیران دارای سوابق خدمتی مختلف میباشد ؟
۱-۶- تعاریف مفهومی
۱ – ۶ – ۱- نفوذ[۲۱]:
گریگ[۲۲](۲۰۰۳) بر اساس نظر( روست [۲۳]، ۱۹۹۱) بیان میکند که،“نفوذ یک فرایند تعاملی است که در آن افراد تلاش میکنند تا دیگران را متقاعد کنند به روش خاص فکر یا رفتار کنند. همچنین به نقل از هوگز، گینت و کارفی[۲۴](۱۹۹۳) نفوذ را رفتار فردی که برای تغییر دادن نگرش، عقاید، ارزشها یا رفتارهای فرد دیگر طراحی می شود، تعریف می کند“. نفوذ به وسیله ایجاد تغییر در عملکرد (رفتار) دیگران تعریف می شود(آندرسون، ۲۰۰۸). نفوذ شکلی از قدرت است اما متمایز از کنترل، اجبار، زور و مداخله ( آقابخشی و افشاری راد، ۱۳۸۶) و مکانیسمی برای اثرگذاری مدیران سازمانی بر زیردستان میباشد تا رفتارهایی که مورد انتظار آن ها است انجام دهند.
بنابرین می توان گفت که نفوذ، رفتاری فردی، فرایندی تعاملی و مکانیسمی است برای اثر گذاری مدیران سازمانی بر زیر دستان، به نحوی که در نگرشها، ارزشها، عقاید و رفتارهای آنان تغییراتی در جهت اجرای خواسته های سازمانی مدیران ایجاد شود.
۱ – ۶ – ۲-رهبری[۲۵]
در تعریف رهبری، هوی و میسکل (۲۰۰۹) به بیان تعاریف گوناگون رهبری از دیدگاه صاحبنظران به شرح زیر نموده اند: فیس ( ۲۰۰۴) رهبری را فرایند نفود اجتماعی میداند که برای نیل به (حصول) اهداف سازمانی و اجتماعی ضروری میباشد. علاقه بند ( ۱۳۸۷) نیز معتقد است هر گاه سخن از هدایت و رهبری در سازمان است، منظور فراگرد اثرگذاری و نفوذ بر رفتار اعضای سازمان برای یاری و هدایت آن ها در ایفای وظایف سازمانی است. فرنچ (۱۹۸۵) بیان میکند که یکی از راه های تعریف رهبری، استفاده از مفهوم نفوذ است. همچنین خلیلی شورینی (۱۳۷۳) در جمع بندی خود از تعاریف گوناگون رهبری به این نتیجه میرسد که مرکز ثقل این تعاریف و مشابهت ملموس آن ها بدون شک عامل نفوذ میباشد. مقیمی (۱۳۸۵) نیز منظور از رهبری را همان نفوذ تعبیر کردهاست.
بنا بر این می توان چنین بیان کرد که رهبری و نفوذ دو مفهوم غیر مجزی و در راستای هم میباشد به طوری که کاربرد یکی از آن ها دیگری را به ذهن متبادر میسازد تا جایی که برخی آن ها را یکسان تعبیر می نمایند زیرا در نهایت نتیجه فعالیتهای رهبر هم به نفوذ بر زیر دستان می انجامد.
۱- ۶ – ۳ – فنون نفوذ[۲۶]سازمانی
به اعتقاد رامایا (۲۰۱۱)؛ چاوز و سیفرت[۲۷](۲۰۰۵)، فنون نفوذ روش هایی هستند که افراد برای تبدیل قدرت به عمل از این روشها استفاده می نمایند. به عبارتی فنون نفوذ رفتارهایی هستند که به افراد اجازه میدهند قدرت خود را اعمال نمایند. بدین ترتیب فنون نفوذ، افراد را قادر میسازد تا به دیگران قدرت و تسلّط یافته و همه افراد را صرف نظر از اینکه آیا آن ها دارای قدرت رسمی جهت نفوذ در دیگران هستند یا نه؛ توانمند میسازد.گریگ(۲۰۰۳) معتقد است، فنون نفوذ روشهایی هستند که مدیران با بهره گرفتن از آن ها، پیشنهادات، توصیه ها و در خواستهای خود را طوری به کارمندان میدهد که به نتیجه دلخواه خود برسد. انواع فنون نفوذ در این پژوهش بر اساس یافته های یوکل (۲۰۰۵)، گریگ ( ۲۰۰۳)، رابینز (۱۳۸۹) و مقیمی (۱۳۸۵) عبارتند از:
۱– توسل به مقام های بالا: ستفاده از این فن، مدیران برای قبول درخواست شان به مدیریت عالی و مقامات بالاتر متوسل میشوند.
۲- رفاقت طلبی: در این فن، مدیران نخست از در دوستی در میآیند، ابراز صمیمیت و خیرخواهی میکنند و سپس با زبان خوش و ابراز حسن نیّت، خواسته خود را ابراز می نمایند.
۳- مذاکره و چانه زنی: در این فن، مدیران پس از مذاکره و چانه زنی به نوعی مصالحه یا داد و ستد، تن در میدهند.
۴- اعمال قاطعیت و دستور مستقیم: در این فن، مدیران با اعمال قاطعیت و صدور دستور مستقیم، برای رعایت قوانین و مقررات، از افراد می خواهند تا طبق خواسته آنان عمل کنند و یادآوری میکنند که رعایت قوانین و مقررات الزامی است.
۵- تحریم و تشویق: در این فن، مدیران برای رسیدن به خواسته های خود از سیستم تنبیه و تشویق سازمان استفاده میکنند. آنان از طرفی تعهد میکنند که حقوق افراد را افزایش دهند و از طرف دیگر اگر عملکردی ضعیف بود یا رضایتبخش نباشد، آن ها را توبیخ نمایند.
۶- متقاعد سازی مستدل: این فن در متون دیگر تحت عنوان استدلال (مقیمی، ۱۳۸۵) بیان شده است. در این فن، مدیران با بهره گرفتن از واقعیت ها و ارائه اطلاعات، نظرها و عقاید منطقی خود را ابراز میکنند و طرف مقابل را متقاعد میسازند
۷- ائتلاف: در این فن، مدیران پس از جلب نظر و حمایت دیگران، درخواست خود را ابراز میکند.
بنابرین فنون نفوذ روشهایی هستند که زمینه تحقق قدرت، افزایش توانمندی و تسلط بیشتر مدیران بر زیر دستان را فراهم آورده و باعث افزایش اطاعت پذیری زیر دستان و در نتیجه اجرای خواسته ها، توصیه ها و پیشنهادات آنان می شود.
-
- ۶ – ۴ – جو سازمانی[۲۸]