۲-۵) دوره تصدی حسابرس
دوره تصدی حسابرس یکی از معیارهای اندازه گیری کیفیت حسابرسی است که به تعداد سال های متوالی که مؤسسات حسابرسی یک صاحبکار را مورد رسیدگی و حسابرسی قرار میدهد، اطلاق می شود انجام عملیات حسابرسی صاحبکار توسط یک مؤسسه حسابرسی طی سنوات متمادی، به دلیل آشنایی تیم حسابرسی با عملیات حسابرسی صاحبکار، می تواند موثرتر صورت گیرد چنانچه مؤسسه حسابرسی تجربه انجام حسابرسی مؤسسه صاحبکار برای چندین سال را داشته باشد، علاوه بر اینکه اعضای تیم حسابرسی شناخت بیشتری نسبت به کار صاحبکار خواهد داشت، موجب تسریع در انجام عملیات حسابرسی، کاهش هزینه های حسابرسی و افزایش کیفیت حسابرسی میگردد. نتایج تحقیقات خارج از کشور نشان میدهد که بالا بودن دوره تصدی حسابرس، موجب افزایش شناخت و تخصص حسابرس در صنعت صاحبکار مربوطه شده و همچنین موجب بالا رفتن سطح کیفیت حسابرسی خواهد شد. مایرز وهمکارانش[۲۳](۲۰۰۳) گزارش دادند چنانچه طول زمان ارتباط حسابرس با صاحبکار افزایش یابد کیفیت سود های گزارش شده افزایش مییابد. کارسلو و ناقی[۲۴] (۲۰۰۴) وفلاتح ،۲۰۰۶، هر دو در تحقیقات خود در مورد کیفیت حسابرسی از دوره تصدی حسابرس به عنوان یکی از شاخص های اندازه گیری کیفیت حسابرسی استفاده کردهاند. آن ها مرز دوره تصدی را ۵ سال در نظر گرفته اند. البته در یکی از تحقیقات موجود توسط نانسی و همکاران ۲۰۰۴، مرز دوره تصدی حسابرس ۳ سال در نظر گرفته شده است (کارسلو و ناقی، ۲۰۰۴،ص۶۵۵)[۲۵].
۲-۶)مفهوم محافظه کاری
محافظه کاری به طور سنتی با ضر ب المثل «هیچ سودی شناسایی نکنید، اما همه زیانها را شناسایی کنید » بیان شده است (رضازاده و آزاد به نقل از بلیاس[۲۶]۱۹۲۴). علیرغم فقدان تعریف جامعی از محافظه کاری، در ادبیات حسابداری، دو ویژگی مهم محافظه کاری مورد بررسی قرار گرفته است. نخست، وجود جانبداری در ارائه کمتر از واقع ارزش دفتری نسبت به ارزش بازارِ آن که توسط اهلسون[۲۷] (۱۹۹۵) عنوان شده است. دوم، تمایل به تسریع در شناسایی زیانها و به تعویق انداختن شناسایی سودها که توسط باسو (۱۹۹۷) بیان شده است. واتس (۲۰۰۳) بیان کرد که محافظه کاری تاییدپذیری متفاوت مورد نیاز برای شناسایی سودها در مقابل زیانها میباشد. در بیانیه مفاهیم حسابداری شماره دو نیز برای تشریح محافظه کاری چنین آمده است: “… اگر دو برآورد از یک مبلغ دریافتنی یا پرداختنی آتی وجود داشته باشد و احتمال وقوع هر دو یکسان باشد؛ محافظه کاری استفاده از برآوردی الأمثلهرا دیکته می کند که کمتر خوشبینانه است» (هیات استانداردهای حسابداری مالی، ۱۹۸۰ ).
محافظهکاری را که یکی از ویژگیهای بارز گزارشگری مالی است، میتوان به عنوان رویکردی برای مقابله با چالش نبود اطمینان در فرایند گزارشگری مالی دانست، که هرچند جایگاهی در اصول حسابداری ندارد، اما میتواند تاثیر بسزایی در ارزشیابی داراییها و تعیین سود خالص داشته باشد (تاری وردی، ۱۳۸۶). واژه محافظهکاری معمولاً بدین مفهوم به کار برده میشود که حسابداران باید برای دارائیها و درآمدها کمترین مبلغ ممکن و برای بدهیها و هزینه ها بیشترین مبلغ ممکن را گزارش کنند. همچنین محافظهکاری بدین مفهوم است که باید هزینه ها را تا آنجا که ممکن است دیرتر (و نه زودتر) شناسایی کرد. از اینرو، فرض بر این است که در ارائه گزارشهای مالی بدبینی بسی بهتر از خوشبینی است .(پارساییان، ١٣٨۵)
محافظهکاری می تواند به عنوان گرایش حسابداری به الزام درجه بالاتری از تأییدپذیری برای شناسایی اخبار خوب در مقایسه با میزان تائیدپذیری لازم برای شناسایی اخبار بد در حیطه انعطاف پذیری اصول پذیرفته شده حسابداری تعریف شود (باسو ۱۹۹۷، واتس ۲۰۰۳ و بیور و رایان ۲۰۰۵). نتیجه این رفتار منجر به کمتر نشان دادن سود و یا بیشتر نشان دادن هزینه ها و در نهایت کمتر گزراش کردن داراییها و بیشتر نشان دادن بدهیها خواهد بود.
محافظه کاری به عوامل متعدد از جمله؛ وجود قرارداد بین واحد تجاری و سایر ذینفعان، احتمال شکل گیری دعاوی حقوقی، تلاش برای کاهش یا به تعویق انداختن مالیات، حفظ منافع عموم جامعه، افزایش کیفیت اطلاعات مالی، کاهش هزینه های سیاسی، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و سطح رقابت بستگی دارد.
باسو (۱۹۹۷) محافظه کاری را گرایش حسابداری به الزام درجه بالاتری از تأییدپذیری برای شناسایی اخبار خوب در مقایسه با میزان تائیدپذیری لازم برای شناسایی اخبار بد تعریف کردهاست. که این موضوع منجر به کمنمایی سود و در نتیجه دارایی ها می شود. کمیته فنی سازمان حسابرسی ایران(۱۳۸۶) بیان می کند که تهیه کنندگان صورتهای مالی با ابهاماتی که به گونه ای اجتنابناپذیر بر بسیاری از رویداها و شرایط سایه افکنده است، برخورد میکنند. نمونه این ابهامات شامل قابلیت وصول مطالبات، عمرمفید احتمالی دارایی های ثابت و تعداد و میزان ادعاهای مربوط به ضمانت کالای فروش رفته میباشد. چنین مواردی با رعایت احتیاط در صورتهای مالی و همراه با افشای ماهیت و میزان آن ها بررسی می شود. «احتیاط عبارت است از کاربرد درجهای از مراقبت که در اِعمال قضاوت برای برآوردهای حسابداری در شرایط ابهام مورد نیاز است، به گونه ای که درآمدها یا داراییها بیشتر از واقع و هزینه ها یا بدهیها کمتر از واقع نشان داده نشوند.» در واقع محافظه کاری را میتوان محصول ابهام دانست. هرگاه حسابداران با ابهام روبرو شوند، محافظه کاری را به کار میبرند. از نظر این کمیته، اعمال احتیاط نباید منجر به ایجاد اندوختههای پنهانی یا ذخایر غیر ضروری گردد یا داراییها و درآمدها را عمداً کمتر از واقع و بدهیها و هزینه ها را عمداً بیشتر از واقع نشان دهد، زیرا این امر موجب نقض بیطرفی می شود. از دیدگاه تهیه کنندگان صورت های مالی، محافظه کاری کوششی است برای انتخاب روشی از روش های پذیرفته شده حسابداری که به یکی از موارد زیر منتج شود (شباهنگ، ۱۳۸۷، ص ۵۴):
-
- شناخت کندتر درآمدها،
-
- شناخت سریعتر هزینه ها،
-
- ارزشیابی کمتر دارایی ها ،
“