متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با بررسی مبانی فقهی ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

دراین جا توجه به این نکته ضروری است بااینکه شارع ارتکاب معاصی را جایز نمی داندچون که مخالف حکمت تشریع است .ولی ازآن جایی که درپرتاب تیرومانندآن سپر انسانی کفار مصلحت وجود دارددرچنین جایی شارع به ارتکاب حرام وانجام محذورات اذن داده است.و جواز عمل به محظور برای مصلحت اهم شرعی است و به تزاحم بین احکام شرعی تعبیر می شود.یعنی قتل انسان هایی که کشتن آنان درحالت عادی حرام است اما در حال جنگ باکفار هنگام تترس بنابر شرایطی مانند ضرورت ،این حرمت ازبین می رود.[۳۶۱] چون اگر مسلمانان ازآنها دوری کنندوجنگ رارهاکنند کافران به سرزمین های اسلامی غلبه پیدامی کنند واین جا موردی است که کشتن مسلمان برای مصلحت مرسله است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

توضیح اینکه مصلحت به معنای عام دراصطلاح علمای شریعت منفعتی است که شارع مقدس آن رابرای حفظ دین،نفوس وعقول بندگان موردتوجه قرارداده است.[۳۶۲]
مصالح مرسله از منابع اجتهاد در نزد اهل سنت است ومامطابق مبانی اهل سنت به بررسی مسئله تترس پرداخته ایم. مصالح مرسله داراى دو قسم است:
مصالح مرسله به معناى خاص یعنى دادن حکمى بر اساس مصلحت سنجى براى پدیده‌هایى که در شرع براى آنها حکمى بیان نشده است.
مصالح مرسله به معناى عام یعنى دادن حکم بر اساس مصلحت سنجى هر چند براى آن موضوعات حکمى مخالف در کتاب و سنّت موجود باشد. [۳۶۳]
در حقیقت مصالح سه قسم است. ۱. مصالح معتبره و آن مصالحى است که ادلّۀ شرعى بر رعایت و اعتبار آن قائم است. ۲. مصالح مُلغىٰ و آن مصالحى است که شارع مقدّس آنها را بى‌ارزش دانسته و رعایت آنها را لازم ندانسته است؛ مانند تسلیم دشمن شدن، که در آن مصلحت حفظ جان وجود دارد ولى چون کیان اسلام به خطر مى‌افتد مصلحت حفظ نفس الغا شده و دستور جهاد داده است هر چند جان به خطر بیفتد. ۳. مصالح مرسله و آن مصالحى است که از الغا یا اعتبار شرعى آزاد است.
در حجیّت مصالح مرسله سه قول است مالک مطلقاً آن را حجّت مى‌داند و جمهور اهل سنّت منکر حجیّت آن هستند و حتّى عدّه‌اى از مالکیّه حجیّت آن را از مالک نیز بعید شمرده‌اند و برخى تفصیل داده‌اند و گفته‌اند فقط مصالح ضرورى قطعى و بدیهى معتبر است.
براى مصالح مرسله چنین مثال آورده‌اند: اگر کفار در هنگام جنگ، عده‌اى از اسراى مسلمان را سپر خود قرار دهند و در پناه آنان قصد صدمه زدن به مسلمین را داشته باشند و اگر با آنان مقابله نشود، هم به مسلمانان صدمه خواهند زد و هم اسرا را خواهند کشت، ولى اگر با آنان مقابله شود فقط اسرا خواه ناخواه و لو به دست مسلمین کشته خواهند شد، در این میان مصالح مرسله اقتضا مى‌کند که کشتن اسراى مسلمان جایز باشد چون از مذاق شرع بدست مى‌آید که این کار نزدیک‌تر به مصالح مسلمین است.
بین مصالح مرسله و استحسان چنین فرق گذاشته‌اند که در استحسان غالباً نوعى استثنا از قواعد و نصوص عامه دیده مى‌شود؛ به تعبیر دیگر استحسان نوعى عدول از حکم ثابت‌شده به دلیل عام است ولى مصالح مرسله مربوط به جایى است که دلیل بر حکم وجود ندارد و ما از مذاق شرع حکم را بر اساس مصلحت بدست مى‌آوریم البتّه در استحسان هم مصلحت وجود دارد ولى این مصلحت غالباً به صورت استثنا شکل مى‌گیرد.
دلیل قائلین به حجیّت مصالح مرسله آن است که احکام تابع مصالح است و نصوص همه مصالح را در برنگرفته است و مصالح به حسب اقتضاى زمان و مکان متجدّد مى‌شوند و اگر فقط بر مصالح معتبره اکتفا شود، مصالح فراوان دیگرى از دست مى‌رود و این خلاف غرض شارع است.
پاسخ این که مسلّماً احکام تابع مصالح است و اگر آن مصالح در ادلّه و نصوص، معتبر شده باشد یا از نظر درک عقل در حدّ مستقلّات عقلیّه باشد به گونه‌اى که قطع حاصل شود، همان قطع حجّت خواهد بود ولى اگر مصلحت به گونه‌اى است که دلیلى بر اعتبار والغاى آن وجود ندارد و صرفاً ظنّ به حکم شرعى مى‌آورد اعتبار این حکم بر اساس چنین مصلحتى دلیل قطعى بر اعتبار مى‌خواهد و چنین دلیلى نداریم و اصل در ظن، عدم حجیّت است «إِنَّ الظَّنَّ لایُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً»[۳۶۴]درواقع گمان در(وصول به )حقیقت هیچ سودی نمی رساند.[۳۶۵] کوتاه سخن این که هرگاه مصالح مرسله به سرحدّ قطع و یقین برسد در حجیّت آن تردید نیست، اشکال در مصالح ظنّى است که دلیل قطعى بر اعتبار آن نداریم. [۳۶۶]
دراین جا مبنای بعضی ازفقها این است که درمواردی این چنینی نیازی نیست که به مصالح مرسله قائل شویم بلکه از کتاب وسنت جوازحمله به سپر انسانی وکشتن مسلمانان برداشت می شود.
یعنی مسئله تترس ازباب قانون اهم ومهم است .[۳۶۷]هم چنین شارع هشت مورد ازضرورت های جنگ رابرای ما بیان کرده است وآنهاعبارتنداز:۱-ازبین رفتن دین۲-تلف شدن خون مسلمانان۳-تلف شدن چیزی از اموال مسلمانان ۴-درهم ریختگی وتفرقه در بین سپاه مسلمانان۵-سخت شدن جنگ به جهت کمبودتوشه وآب۶-عدم دستیابی به پیروزی موردنظر۷-اخلال به یکی ازارکان یافروع اسلام یا خراب شدن مساجد۸-منتهی شدن به ترک جنگ .عدم توجه به سپرانسانی وجواز حمله به آن درتترس شامل یکی ازاین محذورات است. [۳۶۸]که برای حفظ خون سپاه مسلمانان باید سپری راکه اسیران مسلمان درپشت آن قرارگرفته اند،کشت تاخون های کمتری هدررودوخون های بیشتری حفظ شود.تتّرس چه ازباب قانون اهمّ ومهم یا ازمصالح مرسله ویا ضرورتهای جنگی باشدموجب حفظ حرمت خون سپاه مسلمانان می شود هرچندکه حکم به جواز کشتن اسیران مسلمان پشت سپر رامی دهد اما با صدرو این جوازجلوی پیش روی درکشتاروخون ریزی های بیشتر رامی گیرد.
تترس عبارت است از «الترسه جمع ترس وکل شئ تترست به فهو مترسه لک»[۳۶۹]الترسه جمع تُرس است تترس در لغت ا زتُرس به معنی سپرگرفته شده است وهر چه که باآن تترس شود پس آن چیزی است که برای پنهان شدن (ازدیددشمن) به کار می رود. «الترس من السلاح المتوقّی بها »[۳۷۰]تُرس یاهمان سپرازسلاح هایی است که با آن تترس می شود. معنی اصطلاحی تترس،همان معنای لغوی آن یعنی محافظت کردن باسپر است.[۳۷۱]
۱)انواع تتّرس:
تتّرس ممکن است به اشکال مختلفی به وقوع بپیوندد اماآنچه که به حرمت خون مسلمان مرتبط است وموجب می شودکه خون او حرمتش را به خاطرمصالح مختلف ازجمله حفاظت ازقلمرواسلامی ازدست بدهدتتّرس کفار به مسلمین است.زدن سپرازمسلمانان وحرمت نداشتن خون مسلمانان پشت سپر هم دارای شرایطی می باشدکه توضیح خواهیم داد. نوع دیگری ازتتّرس تتّرس کفاربه مشرکین است که به بحث مامرتبط نیست واز گفتن آن صرف نظر می کنیم.
۱-۱)تترس کفار به مسلمین وحکم آن:
زمانی که مسلمانان باکفاردرحال جنگ باشند و کفارمسلمانان راسپردفاعی خودقراردهندمی خواهیم بدانیم وضعیت حرمت خون مسلمانان پشت سپرچگونه است؟درصورت وجودشرایطی مانندضرورت،خون این مسلمانان حرمت نداردودرشرایطی هم مانندعدم ضرورت ،حرمت خون آنان باقی است زیرامسلمان بودن آنها ریختن خونشان راحرام کرده است.
۱-۱-۱)جواززدن سپرمسلمانان درحال برپایی جنگ:اگرجنگ پابر جا نباشد ومسلمین توانایی مقابله با کفار راداشته باشند یاازشر آنها ایمن باشند،زدن سپرانسانی که از مسلمانان است، جایز نیست چون خون مسلمان محترم است واگر دراین شرایط آنان رازدند به خاطر قتل عمد مسلمان قصاص وکفاره واجب می شود.تاخون مسلمانان پشت سپرتضیع نشودامااگر جنگ برپا باشد زدن سپری که از مسلمین تشکیل شده جایز است وقصدزدن مشرکین می شوداین زمانی است که خوف ترک جنگ برود واگر خوف ترک جنگ نمی رودو سپاه مسلمین تنهابازدن سپرمسلمین قدرت می یابندوتوانامی شوند ،زدن آنان جایز است.[۳۷۲] شافعی دریک قول می گوید:هرگاه زدن کفاربازدن مسلمین ممکن باشدکشتن مسلمانان جایز نیست چه خوف غلبه کفاربرمسلمین برودیا این که این خوف وجودنداشته باشدوخون مسلمان به خاطر خوف مباح نمی شود.[۳۷۳]
امابایدگفت که کشته شدن چندمسلمان ضررکمتری داردتااینکه کل سپاه مسلمانان شکست بخورندوکشته شوندودشمن به سرزمین های اسلامی برای قتل وغارت هجوم آوردوقلمرو مسلمانان رادرتصرف خودبگیردوازهمه مهم ترخون مسلمانان را بریزد وآن راتضییع کند.
۲-۱-۱)جواززدن سپرمسلمانان هنگام درگیری شدیدوضرورت:اگردشمن به اسیران مسلمان تترس کندوجهادمسلمین فقط بازدن سپرمسلمانان ممکن باشدکشتن اسیرهای مسلمان که درپشت سپرهستند،جایزاست.[۳۷۴] دراین جا تنهاروشی که برای مسلمین باقی می ماندتاخونشان راحفظ کنند،زدن سپری است که ازاسیران مسلمان تشکیل شده است واین همان ضرورت اجتناب ناپذیر است تا مسلمین بتوانندبه مقصودخودبرسند.درواقع اگرسپاه مسلمین سپر اسیرها رانزنندمشرکان پیشروی می کنندوخون سپاه مسلمانان رامی ریزنددرحالی که ریختن خون مسلمان حرمت دارد وبایدحفظ شودهرچندکه خون اسیران مسلمان ریخته می شوداماخون مسلمانان بیشتری یعنی سپاه مسلمین حفظ می شود.
۳-۱-۱)مواردجبران خون اسیران مسلمان درتترس کفار به آنان:
همان گونه که قبلا گفتیم خون مسلمان محترم است وبرای عدم تضییع آن قصاص،دیه وکفاره درنظرگرفته شده است که درکشته شدن اسیران مسلمان هنگام تتّرس مورداستفاده قرارمی گیردتاخون های ریخته شده ضایع نشودما می خواهیم قصاص قاتل که از سپاه مسلمین است وتعلق دیه به اسیر مسلمان راموردبررسی قرار دهیم.این بررسی حول محورآگاهی وعدم آگاهی مسلمانی است که به سپرمتشکل از مسلمین حمله می کند.
۱-۳-۱-۱)عدم آگاهی زننده به مسلمان بودن افرادسپر انسانی: اگر سپاه مسلمانان سپرانسانی ای را بزنند سپس به مسلمان اصابت کنددرحالی که زننده نمی دانسته است افرادی که سپر دفاعی کفارواقع شده اند، مسلمان بوده اند وجنگ هم چنان برپاباشد، اسیران مسلمانی که کشته شده اند،دیه ندارند.[۳۷۵] چون سپاه مسلمین به زدن امر شده اندواگر دیه واجب باشدمنجر به بطلان کلی جهاد می شود. چون هر فردی که قصدزدن مسلمانی کندجایزاست اززدن منع شود.[۳۷۶]
ترک جنگ به این صورت است که هرمجاهدی علاوه برسختی های جنگ،بایددیه بدهد که ممکن است هم سختی های جنگ ماننددوری ازخانواده ونداشتن استراحت کافی و…راتحمل نکندودیه هم ندهدوبه طورکلی جنگ رارهاکند.دراین صورت اگرهمه سپاه مسلمین درکشتن اسیرهای مسلمان ملزم به پرداخت دیه شوند،جنگ راترک کرده ودرنتیجه دشمن به سرزمین های اسلامی هجوم می آوردوخون مسلمین رابه راحتی می ریزد.آنچه مهم تراست حفظ حرمت خون مسلمانانی است که تعدادشان بیشترازاسیران مسلمان است.تابا پرداخت دیه، جنگ باغیرمسلمانان راترک نکنندو ضرربیشتری نصیب مسلمین گردد.
۲-۳-۱-۱)اگر زننده بداندسپرانسانی از مسلمانان تشکیل شده است وبه قصد زدن مشرکین بزند وحذر اززدن آنان امکان نداشته باشد سپس تیربه سپر انسانی مسلمانان اصابت کندوآنهارابکشد، اجماع برعدم قصاص وجودداردچون قصاص باجواز زدن تنافی ندارد.و قصدمجاهدمسلمان کشتن اسیران مسلمان نبوده است وبرای مجازات قصاص قصد وفعل قتل لازم است.نزد امامیه دیه هم واجب نیست. یک قول شافعی وابوحنیفه ویک روایت از احمدگفته اند: به خاطر گفتار خدای متعال :«فإن کان من قوم عدو لکم وهومومن فتحریر رقبه مؤمنه»۹۲/نساء،که درآیه دیه ذکرنشده است پس دیه واجب نیست.قول دیگر شافعی واحمد وجوب دیه است چون خدای متعال فرمود«ومن قتل مومنا خطا فتحریر رقبهمومنه ودیه مسلمه إلی أهله »۹۲/نساء، این قسمت از آیه موضوعات خاص تر را بیان می کندپس مقدم برعدم دیه می شود.یعنی «ومن قتل مومنا خطا فتحریر رقبهمومنه ودیه مسلمه إلی أهله »مقدم بر« فإن کان من قوم عدو لکم وهومومن فتحریر رقبه مؤمنه »است ودیه واجب است.
درمورد کفاره شافعی واحمد به وجوب آن قائل هستندبه خاطر گفتار خدای متعال :«فإن کان من قوم عدو لکم وهومومن فتحریر رقبه مؤمنه»۹۲/نساء.ابوحنیفه می گوید :کفاره واجب نیست چون اسیران مسلمانی که سپردشمن واقع شده اندمانندکسانی هستند که خونشان مباح بوده است ونبایدقیاس کرد. به ویژه زمانی که معارضه با قرآن باشد. قول دیگر شافعی این است که اگر زننده به سپر اسیران مسلمان می داندکه آنان مسلمان هستنددیه لازم است واگرعلم به مسلمان بودن آنهاندارددیه لازم نیست اما آن جا که می داند مسلمان است وامکان حذر وجود داردوبه سپر اسیران مسلمان بزند،دیه تشدید می شود. درردّسخن شافعی بایدگفت که ضعف سخن شافعی واضح است با اینکه خطا قطعی نیست بلکه عمدی است که مجاهدمسلمان به آن اذن دارد ودرآیه درج نشده است.اما به کفار ه ملزم می شودونفی آن اشکال دارد.
به هر حال مجاهدمسلمان به خاطر اجماعی که دراین مورد وجود دارد قصاص نمی شود. شیخ ،فاضل وشهیدان تصریح به عدم دیه کرده اند.مؤید این است که عدم وجوب دیه مقتضی تساهل در امر جهاد به اعتبارخوف زننده بنابراحتمال مسلمان بودن افرادی است که سپردفاعی غیرمسلمین واقع شده اند. مگراینکه بگوییم وجوب دیه درتقدیراست وازبیت المال پرداخت می شودتاهم خون مسلمانانی که سپر واقع شده اندضایع نشود،هم اینکه جهادتعطیل نشود،مصالح مسلمین وحرمت خون هاحفظ شود.[۳۷۷]
علاوه برقصاص ودیه ،کفاره هم مجازاتی برای عدم تضییع خون مسلمانان به شمار می رود.وشرایط پرداخت کفاره توسط جنگجوی مسلمان راخواهیم گفت.
آیا کفاره بر قاتل مسلمان با علم به اسلام مقتول و عدم علم به آن درزمان تترس کفار به مسلمین واجب است؟دونظروجودارد:وجوب وعدم وجوب کفاره.
نصّ شیخ علیه رحمه الله وجوب کفاره است وشافعی واحمدبن حنبل به آن قائلند.
ابوحنیفه قائل به عدم وجوب کفاره است به خاطر روایت حفص بن غیاث ازامام صادق(ع)که نقل کرده است:«ولادیه علیهم للمسلمین ولاکفاره»[۳۷۸]درجنگی که درآن زنان وبچه های مسلمان کشته شدنددیه برای مسلمانان وکفاره ندارد.وگفتار خداوند متعال«فإن کان من قوم عدو لکم وهومومن فتحریررقبه مومنه» [۳۷۹]اما رقبه مومنه کفاره است وافرادی کشته شده اندکه خونشان به خاطرایمان ودینشان دارای حرمت است.وکفاره به آنها تعلق می گیرد.
امااین کفاره ی قتل خطایی است یا قتل عمد؟دواحتمال وجوددارداحتمال اول اینکه: رزمنده اسلام درحقیقت قصدکشتن مسلمان رانداردبلکه هدف اوکشتن کافر است. احتمال دوم اینکه : باتوجه به آنچه رخ داده است قاتل باقصد عمد مسلمان راکشته است.بهترآن است که کفاره ازبیت المال داده شودچون بیت المال برای مصالح مسلمین است وکفاره ازمهم ترین مصالح است.واگر کفاره بر خود رزمندگان واجب باشد بسیاری از مسلمانان دررفتن به جهاد سست می شوند.[۳۸۰]شهیددرمسالک گفته است فقط درمورد کفاره خطا عمل به ظاهر آیه (۹۲/نساء) است واین قتل تازمانی که به آن اذن داده شده شرعی است وعمدنیست.[۳۸۱]
درنظرگرفتن قصاص،دیه وکفاره که برای جلوگیری ازهدرشدن خون مسلمانان است بایدبه گونه ای باشدکه مانع جهاد مسلمانان نشود.یک روش آن پرداخت دیه وکفاره ازبیت المال است تامسلمین باخاطر آسوده تری جهادکنندوبرکفارپیروزشوندتاموجب حفظ خون وسایراهداف مسلمین مانندحفظ قلمروآنان شود.
۲)حفظ حرمت خون مسلمان درروایات تترس:
۱-۲)حفظ حرمت خون مسلمان بااصول پسندیده جنگ دراسلام:
روایات به صورت کلی به اصول جنگ اشاره کرده است واصل را عدم ریختن خون می داند وموارد جوازآن را به اضطرار منوط کرده است.
دردین اسلام برای جنگیدن بادشمن اصولی وجودداردمانندممنوعیت مثله کردن،نکشتن بچه ها،زنان وپیرمردهای ازکارافتاده.این اصول مربوط به جنگ باکفار است که خون بچه ها،زنان وپیرمردهای ازکارافتاده رامحترم می شمرد.پس هرگاه دشمن به مسلمین تتّرس کندخون مسلمین قطعا محترم است وتنهادرصورت ضرورت اسیران مسلمانی که سپرواقع شده اندکشته می شوندوباشرایطی دیه یاکفاره به آنان تعلق می گیرد.اما هنگام ضرورت که زنان وبچه های کفارکشته می شونددیه وکفاره ندارند.
ابوحمزه ثمالی از امام صادق (ع)نقل می کندکه فرمود:« کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا أَرَادَ أَنْ یَبْعَثَ سَرِیَّهً دَعَاهُمْ- فَأَجْلَسَهُمْ بَیْنَ یَدَیْهِ ثُمَّ یَقُولُ سِیرُوا بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ- وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَى مِلَّهِ رَسُولِ اللَّهِ- لَا تَغُلُّوا وَ لَا تُمَثِّلُوا وَ لَا تَغْدِرُوا- وَ لَا تَقْتُلُوا شَیْخاً فَانِیاً وَ لَا صَبِیّاً وَ لَا امْرَأَهً- وَ لَا تَقْطَعُوا شَجَراً إِلَّا أَنْ تُضْطَرُّوا إِلَیْهَا- وَ أَیُّمَا رَجُلٍ مِنْ أَدْنَى الْمُسْلِمِینَ أَوْ أَفْضَلِهِمْ- نَظَرَ إِلَى أَحَدٍ مِنَ الْمُشْرِکِینَ فَهُوَ جَارٌ حَتَّى یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ- فَإِنْ تَبِعَکُمْ فَأَخُوکُمْ فِی الدِّینِ- وَ إِنْ أَبَى فَأَبْلِغُوهُ مَأْمَنَهُ وَ اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ.»[۳۸۲]پیامبرخدا(ص)هنگامی که تصمیم به اعزام سریه ای می گرفت افرادرا فرامی خواندودربرابر خودمی نشاندومی فرمود:بانام خداوبااستعانت ازخداودرراه خدابه راه وروش رسول خدا(ص)حرکت کنید.ازحدودالهی تجاوزننمایید،کسی رامثله نکنید.خیانت وپیمان شکنی نکنید.پیرفرتوت وازکارافتاده،کودک وزن رانکشیدودرختی راقطع ننماییدمگراینکه اضطرارداشته باشیدوهرفردی ازافرادمسلمان چه بلندمرتبه باشدیامقام پایین داشته باشد،درصورتی که به یکی ازمشرکان امان دهد،امان وی محترم است تااوبیایدوکلام خدارابشنود،پس اگراسلام آورد،اوبرادردینی شماست واگرنپذیرفت،راه درامان ماندنش یعنی جزیه را به اوابلاغ کنید(واورابه مأمنش بازگردانید)وازخداکمک بگیرید.
دین اسلام همان طورکه قائل به حرمت خون مسلمین است وازآن حمایت می کند،خون دشمن مسلمین وکفاررادرصورت پذیرش اسلام محترم می داند.وبه آنان این فرصت رامی دهد تاتحت حمایت اسلام درآیند.
هدف نهایی اسلام قتل وخونریزی نیست،بلکه راه های گوناگون برای جلوگیری ازکشتاردشمن درجنگ قرارداده است.[۳۸۳]اما درمواردی به ضرورت حتی ممکن است مسلمانانی که موردتترس واقع شده اندکشته شوندتاسپاه مسلمین به دشمن دست یابندوباغلبه برآنان خون مسلمین درامان بماند.
۲-۲)جنگ باکفاربالغ برای حفظ خون مسلمانان:
ازاصول جنگیدن،مبازره بانظامیان وافرادی است که بالغ شده اند.جنگیدن با کودکان،زنان وپیرمردهای بی دفاع منع شده است.وحرمت خون آنهامحفوظ است به ویژه زمانی که کفارآنها راسپر دفاعی خودقرار می دهند.چون اینان اکثرادربوجودآمدن جنگ نقشی ایفا نمی کنندواغلب ازمجروحان وکشته شدگان جنگ هاهستند وبی گناه وبی تقصیر محسوب می شوند. امام علی (ع)به نقل از رسول خدا(ص)فرمودند:« لَا تَقْتُلُوا فِی الْحَرْبِ إِلَّا مَنْ جَرَتْ عَلَیْهِ‌ الْمَوَاسِی: وَ تَقَدَّمَ عَنِ الدَّعَائِمِ، قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی وَصِیَّتِهِ: وَ لَا تَقْتُلُوا وَلِیداً وَ لَا شَیْخاً کَبِیراً وَ لَا امْرَأَهً‌.»:درجنگ کسی رانکشیدمگر کسی راکه تیغ سلمانی براوکشیده باشد.دردعائم درگفتار رسول خدا(ص)در وصیت ایشان آمده است که فرمودند:نوزاد ،پیرمرد کهنسال وزنان رانکشید.
کسی که تیغ سلمانی براوکشیده شده کنایه ازافرادی است که بالغ شده اندومسلمین حق مبارزه وکشتن آنهارادارند.امااگربچه ها،زنان وپیرمردهای ازکارافتاده راسپردفاعی خودقراردهندومسلمین چاره ای جزکشتن آنها نداشته باشندتابه کفاردست یابند،حرمت خون آنها هم ازبین می رود.تاخون مسلمین محفوظ بماند. درواقع بامشخص شدن بالغین حکم آنان جنگیدن وکشته شدن است بر خلاف نابالغین وکودکان که از جنگیدن وکشتن آنهامنع وجود دارد وتنها درضرورت مانند منوط بودن پیروزی مسلمین هنگام تترس کشته می شوند.
۳-۲)تقدّم اهمیت غلبه بردشمن، برحرمت خون مسلمانان:
حفظ جان مسلمان هاازسفارشات مؤکد اسلام است اما اگرحفظ نظام اسلامی وغلبه بردشمن متضمن فداشدن مسلمانان باشد باید مسلمانان جان خودرافداکنند.[۳۸۴]بافداشدن مسلمین وحفظ نظام اسلامی خونهای بیشتری ازمسلمین محفوظ می ماند.امااگرحفظ جان مسلمان رامقدم بر حفظ نظام اسلامی بدانیم هرچندکه درابتداجان مسلمان حفظ می شودامانظام اسلامی که احکام شریعت درآن اجرامی شودنابود می شودویکی ازآن احکام که احترام خون مسلمان است جایی برای استقرارندارد چون دیگر نظام اسلامی وجودنداردتا احکام آن اجراشود ودشمنان اسلام برنظام اسلامی مسلط شده اند وبه احکام آن عمل نمی کنند ودرصدداهداف خود مانندکشتن مسلمانان هستندتا با تعدی به جان وبه تبع آن مال وسرزمین مسلمانان ،جامعه جهانی راسراسر ازقدرت غیرمسلمانان کنند.حفص بن غیاث درباره شهری ازشهرهای جنگی از امام صادق (ع)نقل کرده است:« هَلْ یَجُوزُ أَنْ یُرْسَلَ عَلَیْهَا الْمَاءُ أَوْ تُحْرَقَ بِالنَّارِ- أَوْ تُرْمَى بِالْمَنْجَنِیقِ حَتَّى یُقْتَلُوا وَ مِنْهُمُ النِّسَاءُ- وَ الصِّبْیَانُ وَ الشَّیْخُ الْکَبِیرُ وَ الْأُسَارَى مِنَ الْمُسْلِمِینَ- وَ التُّجَّارِ فَقَالَ یُفْعَلُ ذَلِکَ بِهِمْ وَ لَا یُمْسَکُ عَنْهُمْ لِهَؤُلَاءِ- وَ لَا دِیَهَ عَلَیْهِمْ لِلْمُسْلِمِینَ وَ لَا کَفَّارَهَ الْحَدِیثَ.» [۳۸۵] آیاجایز است به آن جاآب رهاشود و(مردم مشرک ومحارب آن به زیر آب برده شوند؟)یاآن جاآتش زده شودیابامنجنیق خراب شودتامردم آنجاکشته شوند درحالی که درآن شهرزنان،اطفال وپیرمردان واسیران وتجارمسلمانان هستند ؟امام(ع)فرمودند: این کارراانجام دهید،زیرابه خاطروجودآنان درشهر،نمی توان دست از(کافرمحارب)برداشت وهیچ دیه وکفاره ای هم به عهده مسلمانان نمی آید.
عدم دیه وکفاره برای اسیران مسلمان درشرایطی است که حفظ نظام اسلامی مهم تراست.ومجاهدین مسلمان راباخاطر آسوده تری برای حفظ نظام به جهادمی گمارد.تادرمیانه راه برای دیه وکفاره اسیران مسلمان ازادامه جهادمنصرف نشوندوخون مسلمین ونظام اسلامی حفظ شود.
بخش دوم: حرمت نداشتن خون مسلمان دردفاع مشروع:
یکی دیگر ازمواردی که خون مسلمان حرمت ندارد وبی حرمتی به آن جایز است زمانی است که مسلمانی به مسلمان دیگرحمله کندوجان،مال وناموسش رادرخطر نابودی قراردهد.درچنین موقعیتی که به جان،مال وناموس مسلمان حمله می شودمسلمان حق دفاع ازآنها رادارد. وچون خون مهاجم حرمت نداردهرگاه منجر به کشته شدن اوشود،مدافع محکوم به قصاص یا پرداخت دیه نمی شود.
دفاع ازجان،مال وناموس به اندازه ای که انسان بتواندازخوددفاع کند،واجب است وتسلیم دربرابر مهاجم جایز نیست چون دفع ضررعقلاواجب است.[۳۸۶]و هرگاه اتلافی برمتجاوزواقع شودیعنی زمانی که دفع متجاوزبرتجاوزمتوقف باشد، دراین حالت مدافع درحال دفاع مشروع است وفرقی نمی کندکه تلف برجان یامال باشدومدافع کسی باشد که براوتعدی واقع شده ویاشخص دیگر باشد.[۳۸۷]
دفاع درلغت«دفعت عنه کذاوکذادفعا ومدفعا ،أی:منعت»[۳۸۸]دفاع درلغت به معنی منع است.و«الإزاله بقوه،من کلامهم :إدفع الشرولوإصبعا.»[۳۸۹]وازبین بردن با قدرت وقوت است،سیبویه گفته است حتی اگرشده شررا باانگشت دفع کن.دفاع مشروع در اصطلاح مربوط به شخصی است که مورد تعدی وحمله قرار گرفته ودر راه دفاع موجب خسارت به شخص مهاجم می شود.[۳۹۰]
۱)اقسام دفاع: دفاع بااقسامی که داردهرکدام به نوعی باجان وخون مسلمانان درارتباط است.دردفاع ازجان،مال وناموس درصورت پافشاری مهاجم،مدافع مجبوربه کشتن وهدرکردن خون مهاجم می شود.دردفاع اجتماعی درصورتی که آمربه معروف نتواندمنکررا دفع کندومحیط اجتماع راازمنکرپاک سازددرصورت تکرار آن مانندزناکارخونش را می ریزد.دردفاع ازکیان اسلام درصورت تسلط یافتن کفاربرمسلمین ،کفاربه راحتی خون مسلمین رامی ریزندومسلمانان برای جلوگیری ازآن بایددفاع کنندحتی درصورت وجودشرایط مناسب برای غلبه ، مسلمانان می توانندکفاررابه قتل برسانندتاخون خودشان محفوظ بماند. اما اینکه کدام یک ازاقسام دفاع به حرمت خون مسلمان ارتباط نزدیکتری داردبعدازتوضیح هریک خواهیم گفت.

نظر دهید »
دانلود منابع تحقیقاتی : تحقیقات انجام شده با موضوع بررسی میزان رضایت از ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

شاخص های بهره وری غالباً برای سنجش پیشرفت و کامیابی سازمان ها و تعیین نقاط قوت و ضعف آنها به کار می روند. محاسبه این شاخص ها به ویژه در سازمان های خدماتی که خدمات یعنی محصولات غیرقابل لمس تولید می کنند، بسیار دشوارتر است. تجزیه و تحلیل شاخص های بهره وری مشخص می سازد در کجا امکان و فرصت بهبود بهره وری در سازمان وجود دارد. بطور کلی شاخص های بهره وری را می توان به دو بخش کلی تقسیم کرد:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

    1. شاخص های بهر هوری (کلی و جزئی)

- شاخص کلی: نسبت خروجی به جمع کل ورودی ها (نیروی کار، هوا، سرمایه و…)
- شاخص جزئی: نسبت خروجی به هر یک از ورودی ها

    1. شاخص عملکرد

هر نوع رابطه میان عوامل مؤثر و اجزای عملکرد بخش های داخلی و فعالیت های مختلف یک سازمان که به شکل نسبت بیان می شود (وفانواد،۱۳۸۲: ۸۳).

ویژگی های بهره وری

    1. بتواند کل سیستم و همچنین زیرسیستم ها را ارزیابی کند.
    1. قابل درک بوده و از نظر محاسباتی ساده باشند.
    1. نسبت به تغییرات غیرقابل کنترل، مستقل باشند.
    1. سیستم اندازه گیری باید عملی و قابل کاربرد باشد.

مقدار خطاهای نیروی انسانی در رضایت ارباب رجوع یا مشتریان و میزان استقبال آنان، حجم سازمان، رضایت شغلی کارکنان، مقدار دفعات شکست و ناکامی سازمان، صحت و درستی کارکنان، ساعات کار سازمان، غیبت کارکنان معیارهایی هستند که بوسیله آنها می توان بهره وری را مورد سنجش قرار داد و این معیارها که جهت ارزیابی نیروی انسانی شاغل است اولاً باید عملی باشند. ثانیاً باید قابل دستیابی و راهگشا باشند.

عوامل مؤثر بر ارتقای بهره وری در سازمان

برای حضور در صحنه های بین المللی کشورهایی می توانند حضور قوی پیدا کنند که ضمن استفاده بهینه از عوامل تولید، بخش های کشاورزی- صنعت و خدمات آنها نیز در حالت رقابت پذیری کامل با دیگر کشورها باشد.
با نگاهی به کشورهای موفق جهان دیده م یشود که این کشورها بهای لازم را به نیروی انسانی به عنوان مهم ترین عامل تولیدی می دهند و در مقابل این نیرو و با بالا بردن بهره وری خود در منافع حاصل از تولید سهیم م یشوند، که بالا بردن بهره وری باعث بوجود آمدن نظامی م یشود که از آن همه طبقات اجتماعی استفاده می برند.
بهره وری در جامعه زمانی تحقق پیدا می کند که تمامی بخش های تولیدی، اجتماعی و خدماتی سعی در استفاده از یک نظام مناسب بهر هوری داشته باشند که معمولاً نظام قانونگذار می تواند با هموار کردن راه ها، باعث بوجود آمدن بهره وری شود و عامل انسانی در راه تکامل آن کوشش کنند(آسترکی ،۱۳۸۹: ۲۳).
عوامل خارجی (غیرقابل کنترل)
به عواملی اطلاق م یشود که از خارج بر سازمان اثر می گذارد و تحت اختیار افراد و مدیران درون سازمان نیستند، لاجرم سازمان باید خود را با تغییرات آنها منطبق سازد. مانند قوانین و مقررات ملی، سیاست های بین المللی، آیین نامه ها و قوانین مالیاتی، عوامل و روابط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… که با توجه به ارتباطاتشان با سازمان می توانند بر ارتقای بهره وری آن اثرگذار باشند.
عوامل داخلی (قابل کنترل)
این عوامل تحت حیطه و اختیارهای افراد و مدیران داخل سازمان است که با تعمق و مدیریت صحیح می تواند با بهر هوری بالا به کار گرفته شود. این عوامل را م یتوان به شرح ذیل تقسی مبندی نمود:

    1. عوامل سخ تافزاری: مانند ماشین آلات و تجهیزات، مواد اولیه، انرژی، ابزار، منابع مالی (سرمایه)، زمین و… .
    1. عوامل نرم افزاری: شامل اطلاعات عمومی و فنی، دستورالعمل ها، نقشه ها و فرمول ها.
    1. عوامل انسانی

الف) عوامل مؤثر بر ارتقای بهره وری نیروی انسانی مانند:
- توان فنی و تخصصی نیروی کار و قدرت انجام کار، از قبیل (علم، تحصیلات، شخصیت،
استعداد و…)
- توان انگیزه و تمایل به انجام کار، از قبیل نیازهای مادی و فیزیکی، نیازهای روحی- روانی، محیط کار، برخوردهای مدیریت در قبال ایجاد انگیزش و… (آسترکی ،۱۳۸۹: ۲۴).
ب) عوامل مؤثر بر ارتقای بهره وری مدیریت مانند:
- فلسفه و سبک مدیریت، سازماندهی، هماهنگی و کنترل سیستم های اطلاعاتی مدیریت (ابطحی ، ۱۳۸۳: ۲۶).

عوامل کاهش بهره وری

مهمترین عوامل مؤثر در کاهش بهره وری در داخل یک سازمان به شرح زیر است:
- وجود تبعیض بین کارکنان (ناشی از ضعف مدیریت)
- ناامنی شغلی
- موفق نبودن و بی میلی بر برنامه ریزی های میان مدت یا بلندمدت (ضعف مدیریت)
- کنترل نکردن (بی ثباتی در برنام ههای کنترلی) (ضعف مدیریت)
- ناهماهنگی رشته تحصیلی و شغلی
- استفاده نکردن از تخصص ها در مشاغل مربوطه (ضعف مدیریت)
- ریشه این عوامل معمولاً در خارج از سازمان یافت می شود (ضعف)
- بی برنامگی مدیریت
- فقدان کارآموزی (ضعف مدیریت)
- ناهماهنگی استعدادهای فردی و شغلی (ضعف مدیریت)

نظر دهید »
نگارش پایان نامه درباره :بررسی عوامل تأثیرگذار بر حفظ و ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

مدیران با به‌کارگیری سیاست‌ها و خط‌مشی‌های صحیح و مناسب در جهت جذب نیروهای تخصصی، تقسیم منصفانه کار در بین کارکنان، تشویق آنان به مشارکت در امور و تصمیم‌گیری‌ها، و ارزیابی در فواصل زمانی مختلف، هر چه بیش‌تر و بهتر می‌توانند در جهت بهسازی سازمان و بهره‌وری از کارکنان گام بردارند.[۳۸]
سرپرستی و مدیریت:
تحقیقات نشان می دهد که اگر رئیس واحد از نظر کارکنان صمیمی باشد، افراد را درک نماید، به عملکرد خوب پاداش نیکو بدهد، به نظر ها و دیدگاه های کارکنان احترام بگذارد و در نهایت به افراد توجه کند، رضایت شغلی افزایش خواهد یافت.[۳۹]
زمانی که کارمند می داند بدون هیچ دغدغه ای می تواند مشکلات و مسائل کاری اش را با سرپرست خود مطرح نماید، در ارتباطش با مافوق احساس راحتی می کند و در حضور وی بدون هیچ نگرانی فعالیت کاری خویش را انجام می دهد .
کارکنانی که همواره با طیف گسترده ای از افراد با خصوصیات فرهنگی،مذهبی و اجتماعی  متفاوت در ارتباط هستند در شرایطی که با مافوق خود روابط بهتری داشته باشد و همچنین در انجام وظایف از آزادی عمل بالاتری برخوردار باشد بهتر می تواند شرایط حاکم بر محیط کارش را مدیریت نماید و نهایتا رضایت شغلی بالایی خواهد داشت .
در این راستا پیشنهاد می گردد که سرپرست علاوه بر تلاش در جهت حل مشکلات کاری کارکنان در جهت حل مشکلات شخصی آنها نیز گام برداشته ، در مجالس و میهمانی های آنها شرکت نموده و در زمان هایی نیز نسبت به برگزاری جلسات خصوصی در ارتباط با موضوعات شخصی و همچنین کاری اقدام نماید و به طور کل شرایطی را در محیط کار فراهم نماید که کارمند با آسودگی خاطر بتواند با مافوق خود تعامل برقرار نماید.
روابط شخصی:
دوستی و صمیمیت در روابط میان کارکنان یک محرک قوی انگیزشی بشمار می آید که منجر به رضایت می‌شود. این روابط شامل روابط افراد با مافوق وغیره می‌باشد. ایجاد روابط انسانی صحیح باعث شده که افراد از انزوا بیرون آمده و ضمن وابستگی به گروه کاری به استقلال برسند.
مردم علاقمندند با افرادی کار کنند که میان ایشان محبت متقابل حکمفرماست. هر کارگر یا کارمند علاقمند است که همکارانش دوستان مهربان او باشند و نیز مورد محبت مدیرش قرار بگیرد و همواره نظر او را درباره خودش بداند. همچنین، مدیر به پیشرفت کارمند یا کارگرش توجه کند و حتی این توجه خود را به او بگوید.
حقوق و مزایا:
یکی از عمده ترین بحث ها پیرامون موضوع مدیریت منابع انسانی بحث حقوق و دستمزد است. هر چند که تاکنون یک قاعده کامل و خدشه ناپذیر در مورد نحوه پرداخت حقوق و دستمزد تدوین نشده است، لیکن ویژگی های مختلفی مورد اتفاق صاحب نظران است. از جمله اصلی ترین این ویژگی ها، عدالت در پرداخت است.  لایحه نظام هماهنگ نیز ادعای زمینه سازی برای تحقق چنین امری را داشته است. احساس عدم وجود عدالت در بین آنانی که دریافت کننده حقوق هستند، زمینه ساز دلسردی، ضعف انگیزه و یا حتی غلبه روحیه تخریب گری بر افراد می شود که تمامی اینها موجب افت شدید بهره وری نیروی کار می شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شمار فراوانی از اعتصاب های کارگری و حتی کارمندی، کم کاری ها، عدم انگیزش و نارضایتی های شغلی، موارد ترک خدمت و … که در همه جای جهان روی می دهد، زائیده بی توجهی به انگیزه های مادی و نابرابری های پرداخت یا کمبود مقررات و روش های منظم، منطقی و منصفانه حقوق و دستمزد است.[۴۰]
مسئله حقوق و دستمزد از گذشته دور مد نظر اندیشمندان علوم رفتاری و اقتصادی بوده است. آدام اسمیت بنیان گذار علم اقتصاد درباره مزد و سود کارگر و سرمایه در خدمات مختلف چنین اظهار نظر می کند:
همه محاسن و معایب خدمات مختلف کارگر و سرمایه در مناطق همجوار، باید یا کاملاً برابر باشد و یا منجر به برابری آنها گردد. اگر در یک منطقه، شغلی باشد که مزایای آن کمتر یا بیشتر از سایر مناطق همجوار باشد، در مورد اول که مزایا زیاد است تعداد بیشماری از افراد به آن منطقه سرازیر می شوند و در مورد دوم عده ای آن را ترک می گویند، به طوری که محسنات آن به زودی به سطح استخدام کارگر و سرمایه در بخش دیگر می رسد. این وضع حداقل درباره جوامعی صادق است که همه چیز به جریان طبیعی خود سیر می کند یعنی جایی که آزادی کامل هست، و جایی که مردم آزادند هر شغلی را که مناسب می بینند انتخاب کنند و هر وقت که فکر کردند مناسب نیست، آن را عوض کنند.[۴۱]
با توجه به اهمیت وجود نظامی منطقی و مبتنی بر عوامل عادلانه و مشخص در پرداخت حقوق و دستمزد، در سال ۱۳۷۰ لایحه ای با عنوان “نظام هماهنگ پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان دولت” به مجلس تقدیم شد و مجلس شورای اسلامی در سیزدهم شهریور ماه همان سال لایحه مذکور را به تصویب رساند . هدف اصلی از نظام هماهنگ پرداخت ایجاد هماهنگی در پرداخت حقوق و مزایا در سطح کلیه دستگاه های دولتی می باشد. مکانیزم پرداخت در این نظام طوری طراحی شده است که دولت بتواند نیروهای متخصص خود را جذب و نگهداری نماید.
امنیت شغلی:
در زندگی سازمانی امنیت شغلی ازجمله مسائلی است که کارکنان سازمانها را به خود مشغول می کند و بخشی از انرژی روانی و فکری سازمان صرف این مسئله می شود. درصورتی که کارکنان از این بابت به سطح مطلوبی از آسودگی خاطر دست یابند با فراغ بال توان و انرژی فکری و جسمی خود را دراختیار سازمان قرار می دهند و سازمان نیزکمتر دچار تنشهای انسانی می گردد، وقتی بحث امنیت شغلی می شود موضوع رسمی شدن وتضمین حقوق و مزایا در ذهن تداعی می شود درصورتی که در دنیای امروز امنیت شغلی درگرو رسمی شدن و استخدام مادام العمر نیست بلکه تواناسازی کارکنان محور امنیت شغلی است. بنابراین باتوجه به اهمیت تواناسازی کارکنان در ثبات و امنیت شغلی، سعی بر آن است که مفهوم امنیت شغلی، مفهوم توسعه منابع انسانی تبیین و نقش توسعه منابع انسانی و تواناسازی کارکنان در ابعاد تخصصی، تجربه آموزی، رضایت شغلی، رفتاری، ارتباطی، تفکر و وجدان کار در امنیت شغلی پایدار تبیین شود.
مفهوم امنیت شغلی:
در مفهوم امنیت شغلی موضوعاتی چون تغییرات شغلی، از دست دادن شغل، عدم دستیابی به شغل مناسب گنجانده شده است. بنابراین اعتقاد روان شناسان صنعتی و سازمانی امنیت شغلی یکی از عوامل بوجود آورنده رضایت شغلی است. نیازهای تامینی کاملاً آشکار و در بین اغلب مردم بسیار متداول اند. همه ما میل داریم از آسیبهای زندگی نظیر تصادف، جنگها، امراض و بی ثباتی اقتصادی و شغلی در امان باشیم. از این رو افراد و سازمانها علاقه مند هستند که تا اندازه ای اطمینان فراهم کنند که از این قبیل فاجعه ها حتی الامکان مصون خواهند بود.
- تمرکز بر شغل توسط افراد بیانگر وجود ثبات شغلی است که این تمرکز از دو شغله شدن افراد جلوگیری و بخشی از امنیت شغلی را شکل می دهد.
- جابجایی کمتر در شغل بیانگر وجود امنیت شغلی است که حاصل آن تخصصی و خبرگی است و زمانی که افراد در یک شغل خبرگی و تخصص پیدا کردند بخشی از امنیت شغلی آنها شکل می گیرد.
- انتخاب شغل مناسب زمینه ساز بروز و تقویت علاقه مندی از کار است که با امنیت شغلی رابطه مستقیم دارد.
- رضایت در شغل موجب بروز خلاقیت در کارشده و نهایتا خلاقیتها استحکام بخش امنیت شغلی کارکنان خواهدبود.
- رضایت اقتصادی موجب دلگرمی فرد در کار شده و احساس برابری در کارکنان شکل می گیرد که خود احساس برابری در سازمان نقش موثری در امنیت شغلی ایفا می کند.
- از جمله مولفه های امنیت شغلی، عاطفی بودن محیط کار است که به ساختن روان سالم انسانها کمک می کند و زمانی که انسانها از طریق کار، شخصیت و روان خود را تکامل بخشند امنیت شغلی آنها نیز تامین می شود.
- احساس آرامش در کار منجر به رهایی از فشار شغلی گردیده و در نتیجه بخشی از امنیت شغلی کارکنان که از طریق فشارهای شغلی تهدید می شود، تامین می گردد.
- وابسته شدن فرد به سازمان بیانگر وجود امنیت شغلی است که حاصل آن تعهد سازمانی است .
- زمانی که کارکنان یک سازمان از سازمان خود دفاع کنند بطور مستقیم و غیرمستقیم اعتبار سازمان را تقویت کرده که در سایه آن امنیت شغلی افراد تامین می گردد.[۴۲]
زندگی شخصی:
به دلیل پیچیدگی و چند وجهی بودن موضوع تعادل بین کار و زندگی؛ اغلب در درک و تفسیر آن مشکلاتی به‌وجود می‌آید. براثر همین برداشت نادرست است که بسیاری از افراد کار و زندگی را به دو امر کاملاً جدا از هم تقسیم می‌کنند و با درمقابل‌هم قراردادن اولویتهای فرد و سازمان، کار و زندگی را به ‌عنوان بازی مجموع صفر[۴۳] درنظر می‌گیرند که منافع یک ‌طرف به ضرر طرف مقابل تمام می‌شود. علاوه براین، از آنجا ‌که عوامل مختلفی در سطح اجتماع (مانند اقتصاد، فرهنگ، سیاست، و…)، سازمان(فرهنگ سازمانی، مدیریت، حوزه فعالیت، و…)، و فرد (ویژگیهای شخصیتی، جنسیت، وضعیت تأهل، موقعیت سازمانی، میزان درآمد، و…)، در تعبیر و تفسیر موضوع تعادل بین کار و زندگی دخالت دارند؛ ارائه یک تعریف قابل قبول برای همه افراد؛ در همه زمانها و مکانها امری غیرممکن است.
چنین مشکلی در تعریف تعادل بین کار و زندگی به معنای آن نیست که نمی‌توان به وجوه اشتراک و اهدافی که در این موضوع نهفته است، دست یافت. سایت اینترنتی تعادل بین کار و زندگی(۲۰۰۵)، دو مفهوم اساسی را برای ایجاد اشتراک ذهنی در این مورد مفید دانسته ‌است که عبارتند از: موفقیت و خشنودی. این دو مفهوم به چراهای بسیاری پاسخ‌می‌دهد: چرا شما کارمی‌کنید؟ چرا درآمد بیشتری می‌خواهید؟ خانه‌جدید، فرستادن بچه‌ها به مدرسه، انجام موفقیت‌آمیز کار و …؟ سؤالهایی است که پاسخ به آنها تا حد زیادی ما را به درک تعادل بین کار و زندگی نزدیک می‌کند. خشنودی در اینجا مفهوم گسترده‌ای دارد که رضایت، شادی، عشق، و هر نوع خوشی در زندگی را شامل می‌شود. موفقیت و خشنودی دو وجه متعامل از یک واقعیت‌اند که یکی بدون دیگری معنای خود را از دست می‌دهد. اگر به اطراف خود نگاه کنیم؛ افراد زیادی را خواهیم یافت که به موفقیتهای مهمی در زندگی دست ‌یافته‌اند ولی نشانی از خشنودی در چهره آنها دیده نمی‌شود یا حداقل آنگونه که شایسته است شاد نیستند. اگر افراد بتوانند در هر لحظه از زندگی خود موفقیت توأم با شادی را تجربه کنند، به این تعریف نزدیک می‌شویم که بگوییم « تعادل در کار و زندگی یعنی یک روز سرشار از موفقیت و خشنودی در چهار بخش از زندگی: کار، خانواده، دوستان، و خود.
در تعریف دیگری؛ شرایطی که در آن آزادی کارکنان در پرداختن به فعالیتها و مسئولیتهای دلخواه خود؛ خارج از محیط کار مخدوش نشود؛ تعادل در کار و زندگی تلقی شده و این به معنای آن است که باید کارها بر مبنای عقلانیت و هوشمندی بیشتری سازماندهی و به نحو مؤثرتری انجام شود.
درطول تاریخ، کار به عنوان یکی از راه های اساسی مشارکت اجتماعی و بیان شخصیت و عظمت انسان بوده و انسان خود را با کار معنا کرده است؛ با وجود این، کار تنها راه مشارکت اجتماعی نیست و تمامی وجود انسان در کار خلاصه نمی‌شود. نیاز انسان به آرامش و استراحت، بر عهده گرفتن مسئولیتهای اجتماعی، صرف وقت برای خانواده و مانند ‎آن، ابعاد دیگری از فلسفه وجودی انسان را تشکیل می‌دهند.
کار و خانواده می‌توانند اثر متقابل و نقش مکمل برای یکدیگر داشته باشند؛ با کار کردن نیازهای خانواده برآورده می‌شود و حمایت خانواده موجبات تقویت روحی و جسمی کارکنان برای انجام موفقیت‌آمیز وظایف‌شان را فراهم می‌آورد. این بحث به‌ظاهر ساده؛ مناقشات حاشیه‌ای بسیار زیادی را دامن زده است. یکی از سؤالهای اساسی در این زمینه این است که رابطه کار و زندگی چگونه باید تعریف و تنظیم شود و پاسخ به این سؤال نیز ممکن است به تعداد جوامع و حتی افراد یک جامعه متفاوت باشد. آنچه امروز برای شما تعادل در کار و زندگی محسوب می‌شود، شاید فردا مفهوم دیگری داشته باشد، با ‌‌وجود این، لازم است همه افراد، سازمانها و جوامع به این موضوع بیندیشند و پاسخ و راهکاری مناسب با شرایط؛ اهداف و ارزشهای خود بیابند. بی توجهی به این امر موجب تعارض در کار و زندگی می‌شود که نتایج زیانباری درپی‌دارد.
جیم برد پیش‌بینی کرده است که در ۳۰ تا ۴۰ سال آینده، تعادل بین کار و زندگی به مهمترین موضوع محیطهای کار در آمریکا تبدیل خواهد شد و لازم است سازمانهای این کشور در این زمینه برنامه‌های راهبردی داشته باشند تا بتوانند از عوارض عدم تعادل در کار و زندگی در امان بمانند.
عوامل و شرایط بروز عدم تعادل در کار و زندگی: یکی از عواملی که موجب تعارض بین کار و زندگی می‌شود، ساعات کارطولانی است. در آغاز رایانه‌ای شدن فرایند تولید و گسترش فناوری اطلاعات برخی از صاحب‌نظران بر این عقیده بودند که جوامع صنعتی با خیل عظیم بیکاران مواجه خواهند شد و زمان فراغت به‌حدی زیاد می‌شود که پرکردن این اوقات خود به معضل بزرگی تبدیل خواهد شد. این پیش‌بینی‌ها چندان هم درست از آب درنیامد و بازار کار نه‌تنها با چنان مشکلی مواجه نشده بلکه با چشم‌پوشی از برخی نوسانها و تفاوتهای بین کشورها، توانست تعداد بیشتری از زنان را جذب کند.
بر اساس پیشنهاد اتحادیه اروپا در سال ۱۹۹۵، به منظور حفظ سلامتی و ایمنی کارکنان؛ حداکثر ساعات کار آنان ۴۸ ساعت در هفته تعیین شد. یک گزارش منتشر شده در سال ۲۰۰۰، نشان داد که متوسط ساعات کار کارکنان انگلیسی که بالاترین ساعات کار را داشته‌اند برابر با ۶/۴۳ ساعت در هفته؛ بوده است. در آلمان متوسط ساعات‌کار ۱/۴۰ ساعت؛ درفرانسه ۶/۳۹ ساعت و ‌در ایتالیا ۵/۳۸ ساعت‌بوده‌است. گزارش دیگری که درسال ۲۰۰۳ منتشر شد نشان داد که در فرانسه و ایتالیا ساعات کار تغییری نکرده بود ولی در انگلستان متوسط ساعات کار به ۶/۳۹ ساعت در هفته کاهش یافته بود. براساس این آمار، متوسط ساعات کار کارکنان ژاپنی ۲/۴۲ ساعت و کارکنان امریکایی ۶/۴۲ ساعت در هفته بوده که بیانگر بیشتر بودن متوسط ساعات کار دو کشور یاد شده نسبت به کشورهای عضو اتحادیه اروپاست.
تفاوت در ساعات کار طولانی نه تنها بین کشورهای مختلف مشاهده می‌شود، بلکه افراد، گروه ها و سطوح مختلف شغلی نیز ساعات کار متفاوتی در هر یک از این کشورها دارند و دلایل و انگیزه‌های آنها نیز برای سپری کردن ساعات بیشتری در محیط کار متفاوت است. مطالعات متعددی در کشورهای صنعتی نشان داده است که برخی از کارکنان، از جمله مدیران و کارکنان متخصص، بیش از ۶۰ ساعت در هفته کار می‌کنند و بین بخشهای مختلف اقتصاد، کارکنان هتل‌ها و پس از آن کارکنان بخش کشاورزی بالاترین ساعات کار را دارند. همچنین، پژوهشها نشان می‌دهد که ساعات کار طولانی بین مردان رواج بیشتری دارد (کولینگ، ۲۰۰۵: ۲ ).
طی پژوهشی در یکی از شرکتهای بزرگ صنعتی ایران مشخص شد که مدیران عالی این شرکت بیش از۶۰ ساعت در هفته کار می‌کنند و این در حالی است که شغل آنها بسیار استرس‌زاست و در طول روز وظایف پیچیده و متنوعی را انجام می‌دهند. مدیران یاد شده معتقد بودند که خود را یکسره وقف کار کرده‌اند و بین کار و زندگی آنان تعادل وجود ندارد. البته این یافته را نمی‌توان تعمیم داد و برای توصیف و تجزیه و تحلیل وضعیت ساعات کار در ایران بین سطوح مختلف و در حوزه‌های مختلف اقتصادی و نیز دلایل و انگیزه‌هایی که موجب ساعات کار طولانی می‌شود، لازم است پژوهشهای متعددی انجام شود.
در مورد دلایل و انگیزه‌های افراد در داشتن ساعات کار طولانی تفاوتهای زیادی وجود دارد و در مطالعات انجام شده به مواردی مانند درآمد بیشتر، پیشرفت شغلی، حفظ شغل فعلی، رقابت با همکاران در کسب سمتهای بالاتر، خدمت به جامعه و فرار از استرس‌های خانه و مانند آن، اشاره شده است. نکته جالب در یافته‌های برخی از پژوهشها این است که ساعات کار طولانی تأثیری زیادی در افزایش بهره‌وری ندارد. در یکی از پژوهشها بیش از نیمی از پاسخگویان معتقد بوده‌اند که اگر کارها به نحو بهتری سازماندهی و هدایت شود، می‌توان ساعات کمتری را صرف کار کرد. ( مؤسسه بین‌المللی مدیریت تعادل بین کار و زندگی، ۲۰۰۴: ۱۴).
در برخی از مطالعات مشاهده شده است که برخی از کارکنان، به‌ویژه مدیران و متخصصان، علاوه بر انجام وظایف شغلی در محل کار، بخشی از وظایف خود را طی روزهای هفته یا تعطیلات پایان هفته به خانه می‌برند و بدین ترتیب فرصت کمتری پیدا می‌کنند تا از مصاحبت با سایر اعضای خانواده و رفتن به گردش و مسافرت، لذت ببرند.
از جمله موارد دیگری که موجب عدم تعادل در کار و زندگی می‌شود، چند شغله بودن است. برخی از کارکنان برای تأمین نیازهای زندگی مجبورند بیش از یک شغل داشته باشند. مدیران نیز با انگیزه درآمد بیشتر یا انگیزه‌های دیگری، به‌طور همزمان در چند شغل فعالیت دارند.
استفاده نکردن از مرخصی سالیانه و حضور در محل کار در تعطیلات آخر هفته و تعطیلات رسمی از جمله موارد دیگری است که موجب ایجاد تعارض در کار و زندگی می‌شود. حجم زیاد کار و مسئولیتهای شغلی، تقسیم کار نامتعادل و نامتناسب، عدم حمایت از کارکنان، عدم امنیت شغلی، تهدید کارکنان و بدرفتاری با آنان، تعیین ضرب‌الاجل و فشار مداوم برای پایان کار، تغییرات شغلی و محیطی، سفرهای طولانی برای انجام کار، مشکلات خانوادگی، عدم تقسیم وظایف خانه بین زن و مرد و عدم مشارکت در امور منزل، و غیره، از جمله موارد دیگری است که به عنوان عوامل ایجاد استرس و تعارض بین کار و زندگی شناخته شده‌اند.
تحولات سالهای اخیر در اقتصاد جهانی و بازار کار، شدت و ضعف هر یک از عوامل مؤثر بر تعادل بین کار و زندگی را تحت تأثیر قرار داده است. به‌طور مثال، فناوریهای جدید مشاغلی را به وجود آورده که اگر چه فعالیتهای جسمی را کاهش داده ولی از طرف دیگر فعالیتهای فکری را افزایش داده است. کوچک‌سازی سازمانها موجب شده تا کارکنان باقی مانده بخشی از وظایف کارکنان تعدیل شده را برعهده گیرند. بسیاری از مشاغل جدید نیاز به دانش و مهارتهای بالایی دارند که موجب افزایش فشار رقابت بین کارکنان برای حفظ شغل یا به دست آوردن سمتهای بالاتر شده است. وسایل و امکانات جدید و متنوعی که در زندگی کاربرد دارند، موجب آسایش و سریعتر انجام شدن کارهای منزل شده است ولی از طرف دیگر، تهیه این وسایل و امکانات نیاز به انجام کار بیشتر در خارج از خانه را افزایش داده است. بررسی تأثیر هر یک از این عوامل و اثر تعاملی هر یک از آنها در افزایش یا کاهش تعادل در کار و زندگی نیازمند انجام پژوهشهای بیشتر و گسترده‌تر در این زمینه است، به‌ویژه آنکه سرعت تحولات و تغییرات به‌حدی است که پاسخ امروز ما به یک مسئله ممکن است برای فردا اعتبار نداشته باشد. پژوهش دراین زمینه، در جوامعی مانند جامعه ما نیز ضروری است و باید در دستور کار مدیران جامعه و سازمانها و پژوهشگران قرارگیرد.
عوارض عدم تعادل در کار و زندگی: درصورتی که تدابیری برای ایجاد تعادل در کار و زندگی اندیشیده نشود، عوارض ‌مختلفی برای‌ فرد، سازمان و جامعه بوجود می‌آورد. به منظور جلوگیری ‌از طولانی شدن بحث، تنها به ارائه فهرستی از مواردی‌که به‌عنوان عوارض عدم تعادل در کار و زندگی شناخته شده‌اند، بسنده شده و از تشریح آنها خودداری می‌شود.
- دچار شدن به انواع بیماریهای روحی و جسمی؛
- افزایش فشارآورهای شغلی؛

نظر دهید »
دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع بررسی تناسب در ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

{ أَ لَمْ تَرَ إِلى‏ رَبِّکَ کَیفَ مَدَّ الظِّلَّ وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساکِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیهِ دَلِیلًا ثُمَّ قَبَضْناه‌الَینا قَبْضاً یسِیراً}[۴۱۱]
این دو آیه و آیات بعد از اینها، تا نه‌ایه، نظیر تنظیرو تشبیهی است برای مضمون دو آیه قبل بلکه چهار آیه قبل که فرمود: خدای سبحان رسول را به منظور هدایت مردم به سوی راه رشد و نجاتشان از ضلالت فرستاد، تا بعضی از آنان که خدا می‌خواهد هدایت یابند، و بعضی دیگر که‌هوای نفس خود را معبود گرفته‌اند کارشان به جایی برسد که نه بشنوند و نه بفهمند و….

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

و بعد از اشاره به محتوای اجمالی نه‌ایه می‌گوید: این معنا، آن چیزی است که دقت در مضامین آیات و خصوصیات نظم آنها، آن را به دست می‌دهد و با همین معنا وجه‌اتصال آنها به‌ایات قبل نیز روشن می‌شود.
و بعد از ردّ نظرات مفسّرین دیگر، مجدداً تأکید می‌کند که: آیه ۴۵ تنظیر و تشیهی است برای اینکه چرا جهل و ضلالت دامنگیر مردم می‌شود و چگونه خدای تعالی آنرا بوسیله فرستادن رسولان و دعوت حقّه‌ایشان بر می‌دارد.[۴۱۲]
علامه& همچنین معتقد است که: برگرداندن وجهه کلام به جایی دیگر درقرآن کریم بسیار است، و این خود از لطیف ترین بیانات است که جز در قرآن در هیچ کلامی‌دیگر یافت نمی‌شود. و سپس مثالهایی را در این زمینه مطرح نموده‌است.[۴۱۳]
سید قطب نیز در ذیل این آیات با زیبائی هر چه تمامتر به نحوه ‌ارتباط این آیات با آیات قبل از خودش
اشاره نموده و بسیار لطیف آنرا توضیح می‌دهد وی معتقد است که‌این آیات گرچه یک نوع دعوت به تدبر وتفکر درباره‌افریده‌های خداوند است ونشان دهندۀ قدرت وتدبیر ایشان است اما بشر با این آیات گویا به یک جشن بزرگ دعوت شده‌است. و با این توضیح که در آیات قبل، از زخم زبانها واستهزاءها ومسخره کردنهای مشرکان که نسبت به پیامبر | روا میداشتند صحبت نموده‌است و همانطور که‌انسانهای خسته ورنجور با نشستن در سایه ساری رفع خستگی و ملالت می‌کنند، قرآن نیز که بردل پیامبر | نازل می‌گردید به منزلۀ مرهم آرام بخش وسایۀ گستردۀ فرح افزای در گرمای کفر ومنکر خدا وعصیان از فرمان یزدان بود.
ودر پایان تأکید می‌کند سایه ( به ویژه در گرمای بیابان سوزان ) صحنه‌ای است که با روح سراسر سوره وآنچه در آن از بارانها و سایه‌هاست هماهنگی دارد. [۴۱۴]
مضّاده (تضّاد)
تضاد که گاهی از آن به مطابقه و طباق نیز نام می‌برند، عبارت است از جمع میان دو معنای متضاد، یعنی دو معنایی که‌اجمالاً تقابل دارند. حال این دو معنی گاهی دو اسم هستند وگاهی دو فعل وگاهی نیز دو حرف.[۴۱۵]
باتوجه به‌این تعریف می‌توان گفت تضاد در دو صنعت طباق ومقابله تحقق می‌باد؛ به‌این معنا که: تضاد یا از نوع طباق است یعنی دو عنصر متضاد کنار هم قرار می‌گیرند مانند اول وآخر، ظاهر وباطن، در آیۀ:
{هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَی‏ءٍ عَلِیم‏}[۴۱۶]
یا از نوع مقابله‌است. در مقابله کلام از دو بخش تشکیل می‌شود ودر هر بخش چند واژه متناسب به کار رفته‌است وهریک از این دو بخش در تقابل با یکدیگرند بطور مثال در آیات: {فلا صَدّق وَلا صَلّی وَلکِن کَذّبَ وَتولّی }[۴۱۷]؛« (در آن حال فرشتگان می‌گویند: این به کام مرگ افتاده ) نه« دعوت پیامبر را »باور کرد ونه نماز خواند بلکه ( در میان اجتماعات ) تکذیب کرد وروی برگرداند.» تناسب وجود دارد واین دو در تقابل با بخش دوم آیه یعنی کذّب وتولّی قرار گرفته‌اند.[۴۱۸]
البته در علوم قرآنی وبویژه تفسیر، از این هم فراتر رفته وبه بررسی تقابل وتضاد بین دو یا چند آیه‌اشاره دارد.
بنابراین یکی دیگر از عوامل تناسب و ارتباط آیات، که موجب هم نشینی برخی از آیات در کنار هم شده‌است تضاد می‌باشد. بدین معنی که گاهی بین دو یا چند آیه تقابل و تضّاد وجود دارد و مفسّر با یافتن این نوع ارتباط به توضیح وتفسیر آنها می‌پردازد چون در غیر این صورت نمی‌توان به‌هدف و غرض اصلی آیات دست یافت. سیوطی در الاتقان به‌این مساله‌اشاره کرده ‌اما تعریف خاصی از آن ارائه نداده‌است. او آیه:
{وَ سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ…}.[۴۱۹]
را شاهد مثال آورده و معتقد است که: چون در آغاز سوره بقره‌ اوصاف مومنان را بیان کرده‌است و سپس از کافران سخن به میان آورده‌است پس میان این دو بخش جامع وهمی ‌از نوع تضاد وجود دارد.[۴۲۰]
مفسّر بزرگ المیزان نیز یکی از عوامل مناسب بین آیات را وجود علاقه تضّاد می‌داند و علاوه بر اینکه به ‌آن اشاره می‌کند، آیات را نیز بر اساس همین مساله تفسیر می‌کند.
ایشان نیز در ذیل آیه فوق الذکر ( بقره / ۶) سخن گفتن از متقین، کافرین و منافقین در کنار هم را یک نوع مقابله می‌داند و در ذیل آن می‌نویسد: مقابله بین متقین که گفتیم دارای دو هدایتند، با کفار و منافقین درست می‌شود، چون کفار هم دارای دو کوری هستند، یکی ضلالت و کوری اول، که باعث اوصاف خبیثه ‌آنان از کفر و نفاق و…… شد و دوم ضلالت و کوری‌ای که ضلالت اولشان رابیشتر کرد….
پس متقین میان دو هدایت واقعند، هم چنان که کفار و منافقین میانه دو ضلالت قرار گرفته‌اند…[۴۲۱]
سید قطب (ره) در ابتدای تفسیر سورۀ مبارکۀ بقره به سه دسته‌از مردم اشاره نموده‌است ( مومنان، کافران، منافقان ) وسپس در ذیل آیات ۷- ۶ ارتباط آنرا با آیات قبلی مشخص می‌کند ومی‌نویسد:
در اینجا تصویر پرهیز گاران وتصویر کافران را درست برابر هم می‌بینیم ومیان این دو دسته‌از آیات تقابل تام وجود دارد
وی درادامه به توضیح علت این تقابل می‌پردازد به‌این صورت که قرآن برای پرهیز گاران هدایت است واز سوی دیگر بیم دادن وندادن برای کافران مساوی است. همه دریچه‌های هدایت برای پرهیزگاران باز است و همه روزنه‌ها برای کافران بسته‌است، همهء پیوندها برای متقین پیوسته‌است و اما تمام آنها برای کافران گسسته‌است.[۴۲۲]
علامه (ره) هم چنین در ذیل آیات ۲۸۱ الی ۲۷۵ سورۀ بقره که به بررسی آیات تحریم ربا می‌پردازد، می‌نویسد: این آیات با آیات قبلش ( که درباره‌انفاق است) بی ارتباط نیست هم چنانکه‌از جمله{یَمحَقُ الله‌الرِّبا وَ یُربیِ الصَّدَقات‌ِ}[۴۲۳] و جمله {وَ أَن تَصَدَّقُواْ خَیرٌْ لَّکُم} [۴۲۴] که در ضمن این آیات آمده، این ارتباط فهمیده می‌شود؛ هم چنان که در سوره روم و آل عمران نیز مساله ربا مقارن با مساله‌انفاق و صدقه واقع شده‌است.
بعلاوه دقت در آیات نیز این ارتباط را تایید می‌کند، زیرا رباخوری درست ضد و مقابل انفاق و صدقه‌است، چون ربا خوار پول بلا عوض می‌گیرد و انفاقگر پول بلا عوض می‌دهد و هم چنین از نظر آثار نیز با هم تضاد دارند.[۴۲۵]
سید قطب نظری شبیه مرحوم علامه (ره) وخاطر نشان می‌کند که‌این دسته‌از آیات درست مقابل آیات پیشین است واین گونه می‌نویسد:
چهرۀ دیگری که مقابل صدقه واحسانی است که در درس گذشته قانون آن بیان شد، چهرۀ درهم و بدکاره‌ای بنام ربا است، صدقه عبارت است از بخشایشی و بزرگواری و طهارت و پاکی و همکاری و…. ولی ربا عبارت است از آزمندی، پلیدی وناپاکی وخود بینی وخود خواهی.[۴۲۶]
بنابراین، تضاد معنایی و تقابل‏ بین معانی بخشهای مختلف کلام، آرایه‏های متنوعی را پدید می‏آورد که یکی از ارکان اعجاز ادبی قرآن را نیز تشکیل‏ می‏دهد.
علاوه‌بر این در تبیین برخی مفاهیم و آشکارتر نمودن بعضی معانی در پاره‏ای از عبارات قرآنی نیز تأثیر بسزایی دارد. این ویژگی متناسب با گونه متمایز و برجسته بلاغت در قرآن است که در آن آرایه‏های ادبی و عناصر زیبایی آفرین و زینت بخش سخن در همه یا اغلب‏ موارد هماهنگ با شیوایی، روانی و سلاست کلام و در راستای تبیین معنی و تسهیل فهم آن برای مخاطب‏ می‏باشد
استطراد
در لغت به معنی خود را به گریختن زدن به قصد فریفتن دشمن است؛[۴۲۷]و در اصطلاح علوم بلاغت که‌از جمله
محسّنات معنوی سخن است عبارت است از: از این که متکلم بنا به مناسبتی از مطلبی به مطلب دیگر متصل شود و سپس به سخن اول برگردد. تا آنرا تمام کند.[۴۲۸]
برخی رفع ملال وخستگی از مخاطب را وحسن خروج از کلام وتأکید سخن اصلی را از فواید این صنعت دانسته‌اند. برای نمونه وقتی گوینده‌از مفاخر قوم خویش سخن می‌گوید هجو و بدگویی از دشمن به مثابۀ تأکیدی بر مفاخر باز گوشده‌است.
گاهی نیز سخن استطرادی مقصود اصلی گوینده‌است و آنچه پیش‌تر بیان شده به مثابۀ بهانه وزمینه برای سخن استطرادی است.[۴۲۹]
زرکشی نیز که‌استطراد را یکی از عوامل تناسب آیات می‌داند این گونه تعریف نموده‌است:
التعریض بعیب انسان بذکر عیب غیره: یعنی آشکار کردن عیب شخصی با بیان عیب دیگری. [۴۳۰]
ابن ابی الاصبع وجود استطراد را در قرآن کریم نادر دانسته، و پیش از یک شاهد قرآنی برای آن ذکر نمی‌کند؛ [۴۳۱] چون معتقد است که‌این صنعت بیشتر در رابطه با شعر است.
اما برخی دیگر از قرآن پژوهان و مفسران موارد زیادی را از قرآن به عنوان شاهد استفاده نموده‌اند گرچه شاید آنها نیز بطور آشکار به‌ان اشاره نکرده باشند.
در عین حال یکی دیگر از مواردی که آیات را کنار هم قرار می‌دهد و بین آنها ارتباط برقرار می‌کند، استطراد است.
علامه طباطبائی& در تفسیر شریف المیزان، این مساله را مدنظر داشته‌است و در برقرار کردن ارتباط بین آیات و تفسیر آنها از آن استفاده نموده‌است.
بطور مثال ذیل آیه:
{یا بَنی‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِکَ خَیْرٌ
ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُون}[۴۳۲]
این چنین می‌نویسد که: در اینجا از ذکر لباس ظاهر و پوشاندن عورت ظاهری به ذکر لباس باطن و چیزی که سئیات باطنی را می‌پوشاند، و آدمی ‌را از شرم و گناه که باعث رسوایی اوست باز می‌دارد منتقل شده‌است. آری، آن تأثر و انفعالی که‌از کشف عورت به‌ آدمی‌دست می‌دهد در عورت ظاهری و باطنیش از یک سنخ است، با این تفاوت که تاثر از بروز معایب باطنی بیشتر و ناگوارتر و دوامش زیادتر است زیرا حسابگر آن خدای تعالی است… و سپس می‌گوید؛ اینکه در آخر آیه فرموده‌است:{ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُون} برای تتمیم دادن همین مطلب آمده‌است. [۴۳۳]
سید قطب نیز در ذیل آیه فوق اگر چه‌از تعابیرخاص خود استفاده کرده‌است والبته بی ارتباط با بحث مانیست؛ معتقد است که مجموعه‌ایات ۳۴ ـ ۲۶ یکی از توقفگاه‌های این سوره‌است، پس از صحنه نخستین در داستان بلند بالای بشریت قرار گرفته والبته‌ان هم طولانی وهمراه با عبرتها و پندهاست.

نظر دهید »
دانلود منابع تحقیقاتی : پژوهش های کارشناسی ارشد درباره ابطال اسناد رسمی ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

البته گاهی مساله به این سادگی نیست و صدور سند مالکیت غالباً با پیچیدگی خاصی همراه است شرایط عمومی صدور سند مالکیت عبارت است از :

        1. برای اینکه مامور ثبت بتواند سند مالکیت صادر نماید باید علم و قطع و یقین پیدا کند که هیچگونه اشکالی چه حتمی و یا احتمالی در راه صدور سند مالکیت وجود ندارد و به اصطلاح فقهی باید علم به عدم اشکال داشته باشد یعنی علم به منتفی بودن اشکال البته عدم علم به اشکال کفایت نمی کند یعنی نمی تواند مامور ثبت بگوید که من این سند مالکیت را صادر کردم چون یقین نداشتم که اشکالی سر راه من بوده است و با بهره گرفتن از اصل صحت پا اصل برائت خود را مجاز در صدور سند مالکیت دیدم! چنین گفتاری به عنوان عذرو بهانه از وی پذیرفته نیست زیرا سند مالکیت در عرض حکم دادگاه بلکه از آن هم برتر است.

      ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تبصره : آنچه ذکر شد مربوط به صدور سند مالکیت در اولین بار است اما اگر سند مالکیتی صادر و آنگاه اشکالی پیش آمد کند با وجود آن اشکال در تجدید سند مالکیت ( یا تفکیک بر اساس سند مالکیت نخستین) تردید بوجود آمد باز باید رعایت شرط عمومی صدور سند مالیکت یعنی یقین به انتفاء اشکال در بین باشد.

    1. حکم تملیک دادگاه و صدور سند مالکیت:

در قدیم ادارات ثبت عقیده داشتند که پس از صدور دستور تملیک از دادگاه باید انتقال محکوم به، به محکوم له در دفاتر اسناد رسمی ثبت شود و آنگاه اداره ثبت به محکوم له سند مالکیت بدهد مدت ها اختلاف بین محاکم و ادارات ثبت در این باب وجود داشت النهایه باین نتیجه رسیدند که تنظیم سند انتقال در دفتر در این مورد ضروری نیست در سال ۱۳۱۷ که آئین نامه قانون ثبت نوشته می شد همین نظر را در ماده ۱۲۴ قانون ثبت گنجاندند بنابرین صدور سند مالکیت پس از صدور دستور تملیک دادگاه نیاز به تنظیم سند رسمی انتقال در دفتر اسناد رسمی ندارد.
۱-۲-۱-۳-۳ اعتبار اسناد مالکیت
ماده ۲۲ قانون ثبت می گوید : “همین که ملکی مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید دولت فقط کسی را که ملک به نام او ثبت شده و یا کسی که ملک مزبور به او منتقل گردیده و این انتقال نیز در دفتر املاک به ثبت رسیده یا اینکه ملک مزبور از مالک رسمی ارثاً به او رسیده باشد مالک خواهد شناخت".
در این ماده قید “مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید” می تواند منشا تفسیر های گوناگون شود و نظرات متفاوتی بر جای گذارد به طوری که بدست اهل قانون مانند موم می تواند باشد یکی از آن طاووس و دیگری از آن مگس می سازد!
این ماده منطوقاً و مفهوماً دلالت دارد بر:

    1. ثبت ملک مثبت مالکیت کسی است که ملک بنام او ثبت شده است یا به او ارث رسیده است یا به طور رسمی به او منتقل گردیده و این انتقال هم در دفتر املاک ثبت شده است.
    1. ثبت ملک به نام هر کسی سلب مالکیت از غیر می کند و دیگر از هیچکس در خصوص آن ملک دعوایی پذیرفته نمی شود. بجز در مواردی که در ماده ۲۴ قانون ثبت آمده است و در آن موارد هم ادعا نسبت به عین مسموع نیست فقط قیمت واجور و خسارت قابل مطالبه است.
    1. پس از صدور سند مالکیت و ثبت ملک در دفتر املاک دیگر تصرف غیر صاحب سند مالکیت در آن ملک دلیل مالکیت محسوب نمی شود و کسی نمی تواند به تصرف مالکانه خود به ضرر صاحب سند مالکیت استناد نماید این امر از کلمه فقط که در ماده ۲۲ ذکر شده است استفاده می کرد.
    1. با توجه به ماده ۷۵۷ قانون آئین دادرسی مدنی نسبت به املاکی که در دفتر املاک ثبت شده است به مرور زمان جاری نمی شود.
    1. مطابق ماده ۶۶۵قانون آئین دادرسی مدنی هر گاه رای داور مخالف مندرجات دفتر املاک یا سند مالکیت باشد باطل است و پذیرفته نمی شود.

۱-۲-۱-۳-۴ تفاوتهای اسناد رسمی با اسناد مالکیت
بین سند مالکیت و سند رسمی تفاوتهای زیر وجود دارد :

    1. تشریفات صدور و تنظیم این دو نوع سند متفاوت است.
    1. به طور کلی ثبت ملک در دفتر املاک نشانه خاتمه یافتن جریان ثبت است و پس از ثبت دیگر ملک جاری بدان اطلاق نمی شود بلکه ملک ثبت شده نامیده می شود اما ثبت سند رسمی در دفتر اسناد رسمی بدین معناست که با رعایت کلیه قوانین ملک بنام خریدار منتقل شده و ثمن و حقوق دولتی نیز پرداخت شده و از تاریخ تنظیم و امضای سند مالک ملک مزبور شخص خریدار می باشد.
    1. سند مالکیت منعکس کننده مندرجات دفتر املاک است ولی سند رسمی منعکس کننده آخرین نقل و نتقال انجام شده نسبت به ملک ثبت شده می باشد.
    1. سند مالکیت در اداره ثبت صادر می شود ولی سند نقل و انتقال در دفاتر اسناد رسمی تنظیم و صادر می شود.
    1. سند مالکیت اماره قطعی وقانونی بر مالکیت اشخاص نسبت به املاک می باشد و لیکن سبب تملک نمی باشد ولی سند انتقال رسمی تنظیمی در دفتر خانه هم اماره قطعی و قانونی بر ملکیت اشخاص و هم سبب تملک و انتقال مالکیت می باشد.
    1. سند مالکیت صادره از سوی اداره ثبت به معنای اخص کلمه سند رسمی موضوع ماده ۹۲و۹۳ قانون ثبت محسوب نمی شود زیرا فی نفسه فاقد قدرت اجرایی و قابلیت اجرا بوده و مفاد آن به خودی خود قابل اجرا نمی باشد و این در حالی است که مفاد اسناد رسمی تنظیمی در دفاتر اسناد رسمی راجع به نقل و انتقال املاک و تعهدات مندرج در اسناد تنظیمی بدون نیاز به حکمی از سوی محاکم دادگستری لازم الاجراء بوده و دارای ضمانت اجرائی می باشد[۸].

واین ویژگی تنها مخصوص اسناد تنظیمی در دفاتر اسناد رسمی بوده و منحصر به آنها می باشد و به سایر اسناد تنظیمی در نزد سایر مامورین صلاحیت دار دولت تسری ندارد[۹].

    1. تفاوت دیگر بین سند مالکیت و اسناد رسمی تنظیمی در دفتر خانه موضوع دعوی ابطال آنها می باشد اسناد رسمی تنظیمی در دفاتر اسناد رسمی دعوی ابطال آن مواجه با محدودیت خاصی نسبت و هر زمان و به هر دلیل قانونی می توان ابطال آنها را از دادگاه خواست مثلاً چنانچه سندی صوری تنظیم شده باشد، لکن سند مالکیتی که اداره ثبت صادر می نماید را جز در موارد محدود و به هر بهانه ای و به راحتی نمی توان ابطال نمود.

۱-۲-۲ ثبت اختیاری و اجباری
به موجب مادتین ۴۶و۴۷ قانون ثبت اسناد و املاک ثبت برخی از اسناد اجباری اعلام گردیده است البته ثبت اموال غیر منقول بدون استثناء الزامی می باشد و سازمان ثبت و متصرفین به عنوان مالک و قائم مقام قانونی آنها مکلف به ثبت کلیه اموال غیر منقو می باشند.
۱-۲-۲-۱ موارد ثبت اجباری اسناد
اسنادی که قانون، ثبت آنها را اجباری اعلام کرده بر دو دسته اند :

    1. اسنادی که به حکم قانون باید به ثبت برسند مانند کلیه عقود و معاملات راجع به عین یا منافع املاکی که قبلاً در دفتر اسناد ثبت شده باشد و همچنین کلیه معاملات راجع به حقوقی که قبلاً در دفتر املاک ثبت شده است.
    1. اسنادی که قانون اجباری بودن ثبت آنها در هر مرحله به نظر وزارت دادگستری واگذر نموده است مانند صلح نامه، هبه نامه و شرکت نامه.

۱-۲-۲-۲ موارد ثبت اختیاری اسناد
( استثنائات اجباری بودن ثبت اسناد)
هرچند “اصل بر اختیاری بودن ثبت اسناد است". اما مواردی وجود دارد که قانونگذار صراحتاً به عدم لزوم ثبت آنها اشاره نموده و عادی بودن این اسناد را مورد قبول قرار داده است بعضی از اسناد با توجه به عدم شمولشان به یکی از سناد مذکور در بند ۲ ماده ۴۷ قانون ثبت جزء اسناد عادی بوده و ثبت آنها الزامی نمی باشد. اهم این موارد عبارتند از : ۱- تقسیم نامه ۲- وصیت نامه ۳-اجاره نامه اماکن استیجاری، مسکونی، اداری ۴-سند راجع به تعهد به انجام معامله مال غیر منقول ۵-اسناد عادی راجع به معاملات اموال غیر منقول تنظیمی تا تاریخ ۱/۱/۱۳۷۰
۱-۲-۳ مفهوم دعوای ابطال سند رسمی
منظور از سند رسمی که می توان دعوی ابطال آن را مطرح کرد هر سندی است که مطابق ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی به ثبت رسیده باشد کلیه اسناد رسمی اعم از سند مالکیت، سند اجرایی، سند مالکیت معارض جزء اسناد رسمی بوده و در صورت وجود موجبات قانونی بر بی اعتباری آنها ذی نفع می تواند نسبت به اقامه دعوای ابطال یا اعلام بطلان آنها در دادگاه صالحه اقدام نماید و دادگاهها مکلف به رسیدگی به این دعاوی می باشند.
پس در تعریف این دعوی می توان گفت که دعوی ابطال سند رسمی “دعوایی است که خواسته آن اعلام بی اثر بودن یک یا چند سند رسمی معین می باشد که سبب بی اثر شدن سند رسمی می شود" بدین ترتیب ممکن است بطلان سند به این علت باشد که سند مطابق مقررات مربوط به آن صادر نشده است[۱۰]. ابطال سند مالکیت معارض از مصادیق این دعوی می باشد یا ممکن است سند به علت انتفای تعهد موضوع سند رسمی از اعتبار بیفتد[۱۱]، مانند پرداخت وجه سند و یا به علت جعلیت سند (اعم از جعل مادی یا مفادی) باشد[۱۲]. موضوع بحث ما در این پایان نامه مربوط به ابطال اسناد مالکیت که از اداره ثبت صادر می شوند می باشد.
۱-۲-۴ مفهوم ابطال
۱-۲-۴-۱ بطال سند مالکیت به حکم قانون
در زمانی که مقتضیات اجتماعی مانند تقسیم اراضی بین زارعین و یا مصالح عمومی مانند حفظ جنگلها و مراتع و یا جهات شرعی مانند حفظ موقوفات اقتضاء نماید.
با وضع قوانین لازم دستور ابطال ثبت و اسناد مالکیتی که بنام اشخاص صادر شده است داده می شود. مانند قانون ابطال اسناد مالکیت رقبات موقوفه برخی از قوانین به ادارات ذیربط این اختیار را می دهد که منابع طبیعی را تشخیص و دستور ابطال آنها را صادر نماید. در این موارد سازمان ثبت مکلف است که طبق درخواست آن مرجع ثبت و سند مالکیت صادره را ابطال نماید که در این موارد نیازی به احکام قضایی نمی باشد.
۱-۲-۴-۲ ابطال سند مالکیت به حکم دادگاه

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 373
  • 374
  • 375
  • ...
  • 376
  • ...
  • 377
  • 378
  • 379
  • ...
  • 380
  • ...
  • 381
  • 382
  • 383
  • ...
  • 482

متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

جستجو

  • مقاله های علمی- دانشگاهی – ماده ۱۱ قانون مذکور قانون شورای حل اختلاف. – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • " دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – ۲-۱- بخش اول- ادبیات نظری پژوهش: – 3 "
  • دانلود پایان نامه های آماده | ب-ضرورتهای اجتماعی – 9
  • انتخاب تامین کننده بهینه توسط خرده فروش ...
  • مقاله های علمی- دانشگاهی – قسمت 7 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • منابع پایان نامه کارشناسی ارشد :تصویر سازی ...
  • منابع کارشناسی ارشد در مورد بررسی رابطه ی ...
  • دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با بررسی مبانی فقهی ...
  • طراحی سیستم یکپارچه کنترل جهت بهبود پایداری جانبی ...
  • دانلود مطالب پایان نامه ها در رابطه با بررسی ...
  • پایان نامه -تحقیق-مقاله | پیشینه عملی تحقیق – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۴-۴-۴- یافته ­های فرعی بر اساس سن – 8
  • پایان نامه ارشد : دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با بررسی رابطه عوامل ...
  • منابع کارشناسی ارشد با موضوع مطالعه مردم شناختی کاربرد داروهای گیاهی ...
  • پایان نامه -تحقیق-مقاله – قسمت 12 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • مطالب در رابطه با : تاثیر فرسودگی کارکنان صف ...
  • پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد بررسی رابطه بین ...
  • پژوهش های انجام شده در رابطه با سنجش کارایی مالی ...
  • منابع کارشناسی ارشد با موضوع : مطالعه خنک کاری ...
  • پژوهش های پیشین در مورد تعیین نوع بهینه تقاطع غیرهمسطح ...
  • مقاله های علمی- دانشگاهی – ۲-۱-۶-۳- مدیریت دانش و مدیریت استراتژیک – 9
  • راهنمای نگارش مقاله در رابطه با تاثیر رهبری همنوا ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان