متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
منابع دانشگاهی و تحقیقاتی برای نگارش مقاله مسوولیت مدنی ناشی از نقض حریم خصوصی- ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

حقوقدان مشهور فرانسوی بنام بوریس استارک این نظریه را ارائه داده است. این حقوقدان بر خلاف نظریات تقصیر و خطر، به منافع از دست رفته زیان دیده و حقوق ضایع شدۀ او توجه کرده است و همت خویش را به تضمین حقوق زیان دیده مصروف داشته است. به عقیده او، هر کس حق دارد در جامعه با آسایش و امنیت زندگی کند و نسبت به زندگی و تمامیت جسمی خود و نزدیکان خویش دارای حق است، [۱۱۶] و می تواند از اموال و دارایی خویش منتفع شود و از مزایا و منافع آن بهره مند گردد و رسالت قوانین و مقررات حقوقی حمایت از این حقوق و ضمانت اجرای آن مسئولیت مدنی فاعل زیان است. بوریس استارک، مسئلۀ مهم مسئولیت مدنی را حل مشکل تزاحم دو حق، یکی حق زیان دیده و دیگری حق فعالیت و تلاش فاعل زیان و برتری و تقدم یکی بر دیگری می داند. به عقیده وی، هرگاه لازمۀ اجرای حق، اضرار به دیگران باشد، حق فعالیت بر حق امنیت مقدم است. استارک، حقوق را به دو گروه تقسیم می کند و در گروه اول که شامل حق فعالیتهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و علمی و هنری است، جز در صورت تقصیر در اعمال حق، عامل زیان را مسوول نمی شناسد ولی در گروه دوم که شامل حق حیات و تمامیت جسمی و مالکیت است، در هر حال عامل زیان را مسؤول می شناسد، یعنی اجرای حق ملازمه ای با صدمه به جسم و سلامت اشخاص ندارد و موجب مسئولیت است. [۱۱۷]
این نظریه هم با مخالفت عده ای از حقوقدانان مواجه شد، مخالفان بر این عقیده اند که، درست است در پاره ای موارد مانند غضب واتلاف وتجاوز به ملک غیر، شاید بتوان مبنای مسئولیت را بر این اساس توجیه نمود، ولی این نظریه نمی تواند مبنای منحصر به فرد مسئولیت مدنی قرار گیرد.
۶ ـ نظریه استناد عرفی
به استناد این نظریه، مبنای مسئولیت شخص به جبران ضرر وارده به دیگری، استناد عرفی عمل زیانبار به او است. زیرا اصل پاسخگو بودن اشخاص در قبال عملکرد خود، یک اصل مسلم عقلایی و عرفی است که قابل انکار یا مناقشه نیست. اشخاص نسبت به اعمالی مسئولیت دارند که عرفاً به آنها استناد دارد و علم حقوق، یک علم عرفی است و تمام موضوعات آن از عرف گرفته می شود و یکی از موضوعات عرفی، اعمالی است که از شخص صادر می شود یا او آن را انجام می دهد.
طرفداران این نظریه برای دفاع از نظریه خود به حدیث صحیح از امام صادق (ع) استناد می نمایند.[۱۱۸] ایشان چنین فرموده اند: «هر کس به مسلمین ضرری وارد نماید، مسوول و ضامن جبران آن است». [۱۱۹] با توجه به عبارت «من اضرّ» یعنی «کسی که ضرر برساند» مقید به تقصیر نشده و مطلق استفاده شده است، می توان نتیجه گرفت، اگر فعل زیانباری عرفاً به کسی استناد داشته باشد، او مسوول است و باید ضرر ناشی از فعل زیانبار را جبران کند. معتقدان این نظریه بر این عقیده اند که، هر چند عرف تقصیر را در احراز استناد عرفی فعل به شخص مؤثر می داند و یکی از راه های احراز استناد عرفی فعل به عامل آن، تقصیر است. ولی این بدان معنی نیست که تقصیر برای تحقق مسئولیت مدنی موضوعیت دارد، بلکه تقصیر در حقوق اسلامی، طریقیت دارد و راهی برای احراز و کشف استناد عرفی فعل زیانبار به عامل آن می باشد. [۱۲۰]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۷ ـ حقوق اسلام
فقیهان اسلام در مسئولیت مدنی کسی که به دیگری زیان می رساند، اعم از اینکه بی واسطه باشد (اتلاف) یا با واسطه (تسبیب)‌تردیدی به خود راه نداده اند. در موارد اتلاف مشهور آنان به استناد اطلاق قاعده «من اتلف مال الغیر فهوله ضامن» وجود تمیز و اراده را شرط نمی دانند. در موارد تسبیب نیز گروهی همین عقیده را دارا هستند. گروهی اتلاف را به دو نوع تقسیم کرده اند: اتلاف به مباشرت و اتلاف به تسبیب. [۱۲۱] لیکن با کمترین توجهی روشن می گردد که تمامی انواع اتلاف، تسبیب هستند، ولی گاهی سبب نزدیک است و مباشرت نامیده می شود و گاهی دور است تسبیب نامیده می شود.
یکی از اصول مقرر و پذیرفته شده در اتلاف این است که، هیچ فرقی بین قصد و عدم قصد، علم و جهل، بلوغ و عدم بلوغ، عقل و جنون، وجود ندارد و در تمامی موارد مذکور،‌ مسئولیت وجود دارد. فقهای شیعه و اکثر فقهای عامه بر همین اعتقادند،‌ولی فقط تعداد اندکی از فقیهان عامه معتقدند، صغیر و مجنون و کسی که در حکم دیوانه است مانند افراد بیهوش و مست، مسوولیتی در جنایات اتلاف ندارند، زیرا به اعتقاد آنان اشخاص موصوف فاقد عقل و قوۀ تمیز می باشند.[۱۲۲] به عقیدۀ آن عده،‌تنها شخص خواب مسوول است زیرا او طرف خطاب است. [۱۲۳]
در حقوق اسلام، اصول کلی وجود دارد که هدف آن رفع خسارت و جبران‌آن است. همین که رابطه بین خسارت و عامل آن احراز گردد مسوولیتی مدنی ایجاد می شود. علاوه بر اتلاف و تسبیب، قواعد و مسائل دیگری چون قاعده لاضرر، ید، غصب، دیه و مانند آن در اسلام متجلی گردیده است. در اینجا بعلت ضیق وقت نمی توان به آنها پرداخت و فقط به ذکر آنها بسنده می کنیم.
ج ـ ‌مبانی مسؤولیت مدنی در حقوق موضوعۀ ایران
قانونگذار ایرانی در قوانین مختلف به مسئولیت مدنی اشخاص پرداخته است. قانون مدنی در فصل دوم از باب دوم و در مواد ۳۰۷ لغایت ۳۳۷، تحت عنوان «در ضمان قهری» از چهار عامل، غصب، اتلاف، تسبیب و استیفاء ناروا، یاد کرده است. قانون گذار در مواد مربوط به غصب و اتلاف، تقصیر را شرط ایجاد مسؤولیت ندانسته است. مسئولیت غاصب در برابر مالک، مسوولیتی عینی است. [۱۲۴] و در اتلاف همین که رابطۀ علیت عرفی بین کار شخص و تلف موجود باشد، برای فاعل، ایجاد مسئولیت می کند و لزومی ندارد که تقصیر او نیز احراز شود.حتی ممکن است اتلاف به غیر عمد صورت گیرد و مسئولیت به بار آورد. [۱۲۵] در تسبیب، لزوم تقصیر در هیچ ماده ای بطور صریح نیامده است، اما در پاره ای از مثالها، مسئولیت منوط به خطای مسبب شده است. چنانچه ماده ۳۳۴ قانون مدنی می گوید: «مالک یا متصرف حیوان مسوول خساراتی نیست که از ناحیۀ حیوان وارد می شود، مگر اینکه در حفظ حیوان تقصیر کرده باشد…». همچنین در ماده ۳۳۳ قانون یاد شده، مسئولیت مالک نسبت به خساراتی که در نتیجۀ خراب شدن دیوار یا عمارت یا کارخانه به بار می آید، منوط به بی مبالاتی او شده است. در قانون مجازات اسلامی و مواد ۳۳۹ آن به بعد در قالب موارد، تقصیر مسبب شرط ایجاد مسئولیت است.
ماده یک قانون مسئولیت مدنی مصوب ۱۳۳۹، بکلی مبنای مسئولیت مدنی را تغییر داد. به موجب این ماده: «هر کس بدون مجوز قانونی، عمداً یا در نتیجۀ بی احتیاطی، به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا هر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمه ای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود، مسوول جبران خسارت ناشی از عمل خود می باشد». بدین ترتیب با عنایت به ماده قانونی مزبور، مسئولیت مدنی بر مبنای تقصیر استوار شد. زیرا، در مقام بیان قاعدۀ کلی، قانون، ورود ضرر به دیگری را در نتیجۀ عمد یا بی احتیاطی به دیگری تصور نموده است.
قانون بیمه اجباری وسایل نقلیه موتوری زمینی مصوب ۱۳۴۷ و قانون جدید التصویب مصوب ۱۳۸۷، مسئولیت دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی را ناشی از فعل یا تقصیر آنها ندانسته است. مالکیت وسیلۀ نقلیه باعث می شود تا بطور نوعی آنها ضامن جبران خسارتی شوند که در حادثۀ رانندگی به دیگران وارد شده است.
قوانین کارگر و کارفرما، برای کارفرما، فرض تقصیر شده است و بموجب ماده ۱۲ قانون مسئولیت مدنی، در صورتیکه محرز شود تمام احتیاط هایی را که اوضاع و احوال قضیه ایجاب می نمود، بعمل آورده،‌از مسئولیت مبرا می شود.
بنابراین با سیری که در قوانین انجام دادیم، مشخص گردید که در حقوق ایران مسئولیت اصولاً مبتنی بر تقصیر است. یعنی اصل کلی این است که شخص در صورتی مسوول زیانهای ناشی از کار خویش است که مرتکب تقصیر شده باشد. [۱۲۶]
اما پذیرش این اصل مانع از آن نیست که در مواقعی مسئولیت بدون تقصیر نیز وجود داشته باشد. قانونگذار بطور کامل از هیچ یک از نظریات پیروی نمی کند. البته در قوانین ایران همواره بر دو نظریه تقصیر و خطر تکیه شده است و نظریات دیگری که مفصلاً به آنها اشاره شد، مورد لحاظ قانونگذار ایرانی قرار نگرفته است.
د ـ مبنای مسئولیت مدنی در این تحقیق
با توجه به نظریات ابرازی توسط حقوقدانان در خصوص مبانی مسئولیت مدنی و معایب و مزایای هر یک از آنها که تفصیلاً به آنها پرداخته شد، لازم است بر مبنای یکی از نظریات ارائه شده، مسئولیت مدنی را بر عامل خسارت و ضرر بار نمود.
یعنی اینکه عامل زیان بر چه مبنایی باید خسارات وارده بر زیان دیده را جبران کند، کسی که حریم خصوصی اش نقض گردیده، چگونه و از کدام طریق می تواند جبران ضرر و زیان خود را مطالبه کند و مرجع رسیدگی کننده با اتکا به کدام نظریه می تواند، فاعل زیان را به پرداخت غرامت محکوم نماید.
هر چند بر اساس ظاهر، نظر بعضی از حقوقدانان ایران، در مبنای مسئولیت مدنی، نظریه مختلط است، لیکن به نظر نگارنده نمی توان این نظریه را بعنوان مبنای مسئولیت مدنی در نقض حقوق حریم خصوصی مورد تأیید قرار داد. زیرا در این مقوله حقوقی، دیگر روابط بین کارگر و کارفرما وجود ندارد، که بگوئیم کارفرما برای تحمل زیانهای ناشی از کار مناسب تراز کارگر می باشد و بطور کلی کارفرما مسؤول خسارات است، هر چند وی مقصر نبوده است. و نیز با قبول نظریه تقصیر شخصی نمی توان کسی را مسوول شناخت که از نظر اخلاقی نسبت به کاری که انجام داده قابل ملامت نباشد، زیرا گاهی اوقات اشخاص غیر رشید یا صغار باعث نقض حریم خصوصی دیگران می شوند و چون از نظر اخلاقی، اشخاص موصوف قابل ملامت و سرزنش نمی باشند، لذا بر اساس نظریه تقصیر شخصی، مسوولیتی بر آنها بار نبوده و مبرا از مسئولیت قلمداد می شوند. در اینجاست که شاهین عدالت به سوی یک طرف سنگینی می کند و حقوق طرف دیگر ضایع می شود. قواعد عدل و انصاف حکم می کند هیچ ضرری تعطیل نشود و غیرقابل جبران باقی نماند. اگر قائل به نظریه تقصیر شخصی باشیم هیچگاه زیانهای وارده از سوی مجنون یا صغیر یا غیر رشید جبران نخواهد شد.
همچنین در باب «حقوق حریم خصوصی» نمی توان دو نظریه خطر و تقصیر را با هم تلفیق نمود و در پاره ای از مسائل به نظریه خطر متمسک شد و در پاره ای دیگر،‌نظریه تقصیر را پذیرفت. این دوگانگی وثنویت، محصولی جزء، ناعدالتی در بر نخواهد داشت. به نظر نگارنده با عنایت به مواد قانونی موجود، قانونگذار ایرانی از نظریه «تقصیر نوعی» در آنچه بعنوان حقوق حریم خصوصی می توان در قوانین متفرقه یاد کرد، متابعت نموده، و بحث اخلاق و مسئولیت مطلق را در موادی که به آنها اشاره می کنیم وارد نکرده است.
ماده یک قانون مسئولیت مدنی مصوب اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ که از ماده ۴۱ قانون تعهدات سوئیس اقتباس شده، مقرر می دارد: «هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجۀ بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده، لطمه ای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود، مسوول جبران خسارت ناشی از عمل خود می باشد».
ماده ۷ قانون مذکور می گوید: «کسی که نگاهداری یا مواظبت مجنون یا صغیر، قانوناً یا بر حسب قرارداد به عهده او می باشد، در صورت تقصیر در نگاهداری یا مواظبت، مسوول جبران زیان وارده از ناحیه مجنون یا صغیر می باشد و …». همچنین در مواد هشت (مسئولیت ناشر) و یازده (مسئولیت دولت و مؤسسات و واحدهای وابسته به آن) و دوازده (مسئولیت کارگر و کارفرما) از پذیرش تقصیر به عنوان مبنای مسئولیت، صحبت به میان آورده است.
قانون مدنی در چندین ماده «تقصیر» را بعنوان مبنای مسئولیت پذیرفته است. برای مثال در ماده ۳۳۴ چنین آمده: «مالک یا متصرف حیوان مسوول خساراتی نیست که از ناحیه آن حیوان وارد می شود، مگر اینکه در حفظ حیوان تقصیر کرده باشد و …» و نیز ماده ۱۲۱۶ می گوید: «هرگاه صغیر یا مجنون یا غیر رشید باعث ضرر شود ضامن است». در مواد ۳۳۳ (مسئولیت صاحب دیوار و عمارت) و ۳۳۵ (مسئولیت ناشی از اشیای خطرناک مورد استفاده در حمل و نقل) و ۶۳۱ (مسئولیت مستودع و مستأجر و قیم و ولی) و ۶۴۰ (مسئولیت مستعیر) و ۶۶۶ (مسئولیت وکیل) و ۷۸۹ (مسئولیت مرتهن) و ۱۰۱۵ (مسئولیت امین) و ۱۲۳۸ (مسئولیت قیم) از همین شیوه بهره گرفته است.
قانون مجازات اسلامی هم مبنای مسئولیت را «تقصیر» قرار داده است. ماده ۳۳۶ قانون مرقومه مقرر می دارد: «هرگاه در اثر برخورد دو سوار، وسیله نقلیه آنها مانند اتومبیل خسارت ببیند، در صورتیکه تصادم و برخورد به هر دو نسبت داده شود و هر دو مقصر باشند یا هیچ کدام مقصر نباشند، هر کدام نصف خسارت وسیله نقلیه دیگری را ضامن خواهد بود خواه آن دو وسیله از یک نوع باشند یا نباشند و خواه میزان تقصیر آنها مساوی یا متفاوت باشد و اگر یکی از آنها مقصر باشند،‌ فقط مقصر ضامن است». تبصره ماده مذکور، تقصیر را بی احتیاطی، بی مبالاتی عدم مهارت و عدم رعایت نظامات دولتی، تعریف کرده است.
در نتیجه بنظر می رسد، مبنای مسئولیت مدنی در حقوق حریم خصوصی که بصورت پراکنده در قوانین مختلف جزائی، قانون مدنی و قانون مسئولیت مدنی ایران، وجود دارد، مبتنی بر نظریه «تقصیر نوعی» است و بر مبنای این نظریه می توان متعرضین به حریم خصوصی اشخاص را به جبران خسارات مادی و معنوی وارده بر آنها،‌ محکوم کرد.
گفتار دوم ـ ارکان مسئولیت مدنی ناشی از نقض حریم خصوصی
پس از شناخت مفهوم و مبانی حمایتی و انواع حریم خصوصی و همچنین مبانی نظری مسئولیت مدنی و تبیین آنها، اکنون، ارکان مسئولیت مدنی ناشی از نقض حریم خصوصی را بررسی می کنیم. در همین زمینه سه رکن عمدۀ، فعل زیانبار، ضرر ناشی از نقض حریم خصوصی و رابطۀ سببیت میان نخستین ارکان، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
الف ـ فعل زیانبار و تقصیر
بر اساس آنچه گذشت، در هر مورد که از کاری به دیگران زیان برسد، مسئولیت مدنی ایجاد نمی شود. مسئولیت مدنی هنگامی ایجاد می شود که فاعل زیان،‌عملی انجام دهد که در نظر اجتماع ناهنجار باشد و اخلاق عمومی ورود ضرر را ناشایسته بداند. در «حقوق حریم خصوصی» زمانی مسوولیّت مدنی مصداق پیدا می کند که فاعل و کننده کار خسارت آور، «تقصیر» بنماید و قبلاً گفته شد، منظور از تفصیر، تقصیر نوعی است نه تقصیر شخصی.
مصادیق تقصیر در قلمرو حقوق حریم خصوصی، عبارت است از زیان وارد نمودن به شهرت حرفه ای یا حیثیت شخصی و خانوادگی افراد، انتساب یک موضوع دروغ یا موهن به اشخاص، لطمه وارد نمودن به آزادی و سلامتی اشخاص و بازداشت غیرقانونی آنها،‌از بین بردن آسایش و امنیت خلوتگاه افراد و ورود غیرمجاز به خلوتگاه آنان، افشاء اسرار حرفه ای پیرامون مراجعه کنندگان، دسترسی به اطلاعات اشخاصی که، دانستن آن اطلاعات برای دیگران مجاز نیست، بازرسی غیرقانونی مراسلات، مخابرات و مکالمات و تلگرافهای اشخاص وفاش کردن آنها، پاییدن مستخدمین و کارگران بوسیله مانیتورینگ و دوربینهای مدار بسته در اماکن محیط کار و اماکن خصوصی آنها، انجام آزمایشاتی که بر خلاف کرامت انسانی بوده و به تمامیت افراد و حرمت آنها خلل وارد می آورد، ورود به عالم مجازی و اینترنت و مسائل دیگری که در این تحقیق به آنها اشاره رفته است.
همان گونه که پیش تر گفته شد، از آنجا که بنظر می رسد مبنای مسئولیت مدنی ناشی از نقض حریم خصوصی، تقصیر نوعی می باشد. بنابراین عمدی یا غیر عمدی بودن مصادیق مذکور، تأثیری در تحقق مسئولیت فاعل فعل زیانبار ندارد و کافی است احراز شود، فاعل عمل زیانبار، مرتکب تقصیر شده است یا نه؟ یعنی عمل او با رفتار یک شخص محتاط و متعارف در همان شرایط خارجی، مخالف بوده یا نه. بر این اساس حتی اگر مرتکبین عمل زیان آور،‌مجنون و صغیر غیر ممیز نیز باشند، چون روان و باطن عامل فعل زیانبار با عنایت به مقررات قانونی که قبلاً ذکر آن رفت، تأثیری در جبران مسئولیت ندارد،‌آن افراد به طریقی مسئولیت خواهند داشت. مصادیق تقصیر در این تحقیق در همین فصل، تحت عنوان «موارد نقض حریم خصوصی و شرایط تحقق مسئولیت مدنی» به تفصیل بیان گردید و مبیّن شد، چه اعمال و رفتارهایی موجب نقض حریم خصوصی اشخاص می شود، و در این خصوص مسائل، با ریزبینی خاصی دنبال شد. به نظر می رسد مطرح ساختن دوباره آنها نیاز نباشد.
۱ ـ انجام فعل زیانبار
فعل زیانبار در حقوق حریم خصوصی اصولاً به صورت انجام عمل مثبت و وجودی محقق می شود مانند اینکه، مأمور اداره پست، بدون اجازه، نامه ها و مراسلات دیگران را گشوده و محتویات آنان را بازرسی نماید. این بازرسی و باز نمودن نامه و مراسلات پستی، یک عمل وجودی و مثبت است که عامل، آنرا انجام داده است و چون این عمل، تجاوز به حریم خصوصی ارسال کنندگان و دریافت کنندگان مرسولات می باشد، انجام دهنده، عامل زیانبار تلقی می شود. اما ممکن است در مواردی ترک فعل موجب نقض حریم خصوصی اشخاص و باعث ورود ضرر به دیگری شود. بعنوان مثال؛ کسی که نگاهداری یا مواظبت مجنون یا صغیر قانوناً یا بر حسب قرارداد بعهده او می باشد، در صورت تقصیر در نگاهداری یا مواظبت، مسوول جبران زیان وارده از ناحیۀ مجنون یا صغیر می باشد. بعبارت دیگر، اگر صغیر یا مجنون به حریم منزل و خلوتگاه شخصی وارد شود و در نتیجه این ورود غیرقانونی، ضرر و زیانی به کسی که حریم خصوصی اش نقض گردیده وارد بشود، سرپرستان قانونی آنها در صورتیکه در نگاهداری و مواظبت آنان تقصیر نموده باشند، می بایست ضرر و زیان وارده را جبران نمایند.
حقوقدانان، تحقق عمل زیانبار را برای ایجاد مسئولیت مدنی لازم و ضروری می دانند. درصورتیکه فعل زیانبار به وقوع نپیوندد، وجود مسئولیت، موضوعاً منتفی می گردد.
۲ـ نامشروع بودن فعل زیانبار
علاوه بر انجام فعل زیانباری که برای بار نمودن مسئولیت بر فاعل فعل در نقض حریم خصوصی لازم است. فعل مذکور باید به نحو غیرقانونی و نامشروع انجام شود. اصل نامشروع و غیرقانونی بودن ضرر رساندن به دیگران، یک اصل عقلی است و کسی در آن شک ندارد. ولی با این اوصاف، از ماده یک قانون مسئولیت مدنی برای لزوم این شرط استفاده می شود. فراز اول ماده مرقومه می گوید: «هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی و…». از عبارت «بدون مجوز قانونی» می توان استنباط کرد که فعل زیانبار می بایست، نامشروع باشد. موضوع مهم و شایسته بحث، این است که آیا فعل زیانبار باید نامشروع باشد یا اگر فعل مشروع، موجب ورود ضرر شود، ضمان هم وجودخواهد داشت؟
در فقه در پاسخ به این سؤال دو نظر وجود دارد. گروهی معتقدند، فعل موجب ضمان باید نامشروع باشد و فعل مباح ضمان آور نیست. مگر اینکه فاعل در حین انجام فعل مشروع، تعدی و تفریط کند که در اینصورت به استناد تعدی و تفریط ضامن است. [۱۲۷]
گروهی دیگر بر این اعتقادند، مطلق ضرر رساندن به دیگری، اعم از اینکه منشأ ورود ضرر فعل مباح یا نامشروع باشد، به حکم شرع، ضمان آور است. این عده بر این عقیده اند که، ادله حرمت اضررا به دیگری و لزوم جبران آن مطلق است ولو فعل زیانبار از افعال مشروع و واجب باشد. [۱۲۸]
علمای حقوق نیز بعضی، [۱۲۹] ضمن ضروری دانستن شرط غیر مشروع بودن فعل موجب ضمان معتقدند لزومی ندارد که فعل موجب ضمان، مورد منع صریح قانونی قرار گیرد، بلکه کافی است فعل، ضرری قابل سرزنش محسوب شود و در نتیجه اعمال خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه را نیز از اعمال نامشروع باید شمرد. بنظر می رسد فعل زیانبار اعم از اینکه مشروع یا نامشروع باشد، موجب ضمان و مسئولیت است. زیرا علاوه بر اینکه، مشروعیت فعل انجام دهنده نباید موجب ضایع شدن حق دیگران شود، ادله لزوم جبران خسارت وارده به غیر، عام است و مقید به عدم مشروعیت فعل نشده است.
در نتیجه، قید یا شرط غیر مشروع بودن، باید به ضرر وارده نسبت داده شود زیرا آنچه اهمیت دارد،‌جبران ضرر ناروا و احقاق حق زیان دیده است.
در اصل ۴۰ قانون اساسی ایران می خوانیم: «هیچکس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد». بنابراین هر چند شخص در اعمال حق مشروع خویش مجاز شناخته شده است، ولی در اعمال حق مشروع خود نیز نمی تواند وسیله ضرر دیگری شود. بنابراین، فعل زیانبار باید ضرر غیرمشروع یا ناروایی را به زیان دیده وارد نماید.
۳ـ عنوانهای معاف کننده
در مباحث مربوط به مسئولیت مدنی،‌حقوقدانان از پاره ای افعال زیانبار صحبت به میان آورده اند، که این افعال با اینکه موجب زیان دیگران است، مسوولیتی برای عامل و فاعل آن به بار نمی آورد. در اینگونه موارد به لحاظ طبیعت کاری که انجام شده یا به دلیل حکم قانون، نمی توان برای فعل ارتکاب شده مسوولیتی را بار نمود. و به همین لحاظ مرتکب این قبیل افعال، قابل سرزنش نیست و جبران خسارت از او خواسته نمی شود.
دفاع کننده مشروع یکی از آن موارد است. انجام فعل در مقام دفاع از جسم یا آبرو و حیثیت و مال است که به دفاع مشروع معروف است. در دفاع مشروع، شرایط و اوضاع و احوال انجام فعل به گونه ای است که نه تنها عرفاً انجام عمل زیانبار، مشروع و مجاز تلقی می شود. بلکه در بعضی از موارد، انجام فعل، لازم و ضروری محسوب می گردد. در نتیجه، فعل زیانبار به مهاجم استناد پیدا می کند. دفاع مشروع در «حریم خصوصی» هم مصادیقی دارد. برای مثال؛ هنگامیکه به حریم جسمانی فردی صدمه وارد می شود، این صدمه موجب نقض حریم خصوصی وی می گردد. اگر این خسارت بدنی در نتیجه دفاع مشروع وارد شده باشد، دیگر نمی توان گفت به حریم خصوصی مصدوم تجاوز شده است و از موضوع نقض حریم خصوصی جسمانی خارج است.
ماده ۱۵ قانون مسئولیت مدنی در این باره می گوید: «کسی که در مقام دفاع مشروع موجب خسارت بدنی یا مالی شخص متعدی شود، مسوول خسارت نیست، مشروط بر اینکه خسارت وارده بر حسب متعارف متناسب با دفاع باشد». ماده ۶۱ قانون مجازات اسلامی، شرایط دفاع مشروع کیفری را احصاء کرده است. و کسی که با اجتماع شرایط مذکور در ماده یاد شده جرمی را مرتکب شود، قابل تعقیب و مجازات نمی باشد. تشخیص تناسب دفاع با تجاوز در هر مورد با دادگاه است و کافی است احراز شود که هر انسان متعارف معقولی نیز بجای مدافع بود چنین واکنشی از خود نشان می داد.
از دیگر موارد معاف کننده مسئولیت مدنی،‌حکم قانون یا مقام صالح است. در صورتیکه شخص به حکم قانون سبب ورود زیان به دیگری شود، مسوولیتی ندارد. چنانچه با توجه به رعایت کلیه اصول اخلاقی و انسانی، پزشک به منظور جلوگیری از سرایت بیماری واگیردار، شخصی را در قرنطینه نگه دارد و یا قسمتی از اعضاء بدن بیمار را بدلیل نجات وی از مرگ قطع نماید، مسوول زیانی که وارد کرده، نمی باشد. و نیز اعمالی که به دستور مقامات قضایی ذیصلاح با عنایت به مقرراتی که رعایت آنها در این تحقیق گفته شد، انجام می گیرد برای فاعل آن اعمال مسوولیتی در بر نخواهد داشت. بعنوان مثال؛ اگر مأمور اجرا ناگزیر شود که قفل در خانه ای را بکشد و یا به زور وارد حریم خلوت اشخاصی شود تا ساکنان آنرا از آنجا بیرون کند، مسوول جبران خسارت نیست.
اجبار یا اکراه از دیگر موارد معافیت مسئولیت مدنی است. اگر اجبار یا اکراه در اثر تهدیدی انجام گیرد که عادتاً‌قابل تحمل نباشد، در اینصورت مسوولیتی متوجه فاعل عمل نیست، زیرا می توان گفت مکرَه کاری بر خلاف متعارف انجام نداده و مرتکب تقصیر نشده است.
در فقه امامیه، مشهور فقها[۱۳۰]معتقدند، اکراه و اجبار کننده مسوول خسارت وارده است و عامل فعل زیانبار، مسوول جبران خسارت وارده نمی باشد، مگر در مورد قتل اکراهی، که تمام فقها مکرَه را قاتل محسوب نموده و مجازات را بر او تحمیل کرده اند. دلیل مشهور، اقوی بودن سبب از مباشر است.
بعضی از فقها دیگر[۱۳۱] بر این اعتقادند، مسئولیت مباشر مورد اتفاق و اجماع است مگر اینکه ثابت گردد سبب قوی تراز مباشر است که در اینصورت اکراه کننده مسوول است.

نظر دهید »
دانلود پایان نامه با فرمت word : دانلود پروژه های پژوهشی درباره ارزیابی عملکرد شرکت پتروشیمی ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

شرایط کاری
۷b. شاخص‏های عملکردی
این‏ها سنجه‏های درونی هستند که توسط سازمان به منظور پایش، درک، پیش‏بینی و بهبود عملکرد کارکنان سازمان و پیش‏بینی تأثیر آنها بر برداشت‏های کارکنان، مورد استفاده قرار می‏گیرند.
این شاخص‏ها باید درک روشنی از جاری‏سازی و تأثیر استراتژی و خط‏مشی‏های پشتیبان و فرایندهای مرتبط با کارکنان سازمان، ارائه کنند.
سنجه‏ها می‏تواند شامل شاخص‏های عملکردی بر پایه زیر باشند:
فعالیت‏های مشارکت و تعامل
فعالیت‏های شایستگی و مدیریت عملکرد
عملکرد رهبری
فعالیت‏های آموزش و توسعه کارراهه
ارتباطات داخلی (پورآقا و ابراهیمی‏جمارانی، ۱۳۹۲، ۴۵-۴۴)..
نتایج جامعه

تعریف: سازمان‏های متعالی نتایجی که نیازها و انتظارات ذی‏نفعان مرتبط در جامعه را برآورده نموده و یا فراتر از آنها می‏رود را بدست آورده و حفظ می‏کنند.
در عمل، ما پی می‏بریم که سازمان‏های متعالی:
مجموعه‏ای از سنجه‏های برداشتی و شاخص‏های عملکردی مرتبط که مبتنی بر نیازها و انتظارات ذی‏نفعان مرتبط بیرونی باشد را به منظور تعیین جاری‏سازی موفق استراتژی و خط‏مشی‏های پشتیبان آن استفاده می‏کنند.
اهداف روشنی را برای نتایج کلیدی جامعه تعیین می‏کنند، به گونه‏ای که مبتنی بر نیازها و انتظارات ذی‏نفعان مرتبط در جامعه و همسو با استراتژی انتخاب شده باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نتایج را برای درک تجارب، نیازها و انتظارات گروه‏های خاص ذی‏نفعان مرتبط در جامعه در سازمان خود بخش‏بندی می‏کنند.
نتایج خوبی از جامعه با روند مثبت یا پایدار را حداقل برای سه سال نشان می‏دهند.
دلایل اصلی و محرک‏های روندهای مشاهده شده و تأثیری که این نتایج بر سایر شاخص‏های عملکردی و دستاوردهای مرتبط دارند را به وضوح درک می‏کنند.
اطمینان دارند که نتایج و عملکرد آینده آنان بر مبنای درک آنها از ارتباطات علی و معلولی ایجاد شده است.
درک می‏کنند که چگونه نتایج کلیدی جامعه را با سازمان‏های مشابه مقایسه نموده و در مواقع مقتضی از این داده‏ها برای هدف‏گذاری استفاده نمایند.

زیرمعیارهای معیار نتایج جامعه
۸a. برداشت‏ها
۸b. شاخص‏های عملکردی (پورآقا و ابراهیمی‏جمارانی، ۱۳۹۲، ۴۵).
۸a. برداشت‏ها
این شاخص‏ها برداشت‏ جامعه از سازمان هستند که می‏توانند از طریق منابع مختلفی از جمله بررسی‏ها، گزارش‏ها، مقالات مطبوعاتی، نشست‏های عمومی، سازمان‏های مردم نهاد، نمایندگان جامعه و مسئولین دولتی به دست می‏آیند.
این برداشت‏ها باید از منظر جامعه، درک روشنی از اثربخشی جاری‏سازی و اجرای استراتژی اجتماعی و زیست‏محیطی و خط‏مشی‏های پشتیبان و فرایندهای سازمان ارائه کنند.
سنجه‏ها می‏تواند شامل برداشت‏هایی از موارد زیر باشد:
پیامدهای زیست محیطی
تصویر بیرونی و شهرت
پیامدهای اجتماعی
پیامدهای محیط کاری
جوایز و پوشش رسانه‏ای
۸b. شاخص‏های عملکردی
این‏ها سنجه‏های درونی هستند که توسط سازمان به منظور پایش، درک، پیش‏بینی و بهبود عملکرد سازمان و پیش‏بینی تأثیر آن بر برداشت‏های ذی‏نفعان مرتبط در جامعه مورد استفاده قرار می‏گیرند.
این شاخص‏ها باید درک روشنی از جاری‏سازی و تأثیر استراتژی اجتماعی و زیست‏محیطی سازمان و خط‏مشی‏های پشتیبان و فرایندها، ارائه کنند.
سنجه‏ها می‏تواند شامل شاخص‏های عملکردی بر پایه زیر باشند:
فعالیتهای زیست‏محیطی، اقتصادی و اجتماعی
انطباق با مقررات قانونی و حاکمیتی
عملکرد ایمنی و بهداشتی
عملکرد منبع‏یابی و خرید مسئولانه (پورآقا و ابراهیمی‏جمارانی، ۱۳۹۲، ۴۶).
نتایج کسب‏و‏کار

نظر دهید »
دانلود فایل پایان نامه با فرمت word : تحقیقات انجام شده در مورد : بررسی تاثیر تحولات ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در ژوئن ۱۹۸۵ هاشمی رفسنجانی به عنوان رییس وقت مجلس به همراه مصطفی محمد نجار رییس سازمان صنایع نظامی سپاه به پکن رفت و اولین موافقت‌نامه همکاری اتمی دوجانبه امضا شد. تلاش می‌شد شرکت‌های چینی در پروژه‌های عظیم زیرساختی کشور مشارکت داده شود. این تلاش‌ها مورد حمایت آیت‌الله ‌خامنه‌ای رهبر معظم بود که گفته بود «ما ترجیح می‌دهیم با کشورهایی رابطه داشته باشیم که ملت ما خاطرات تلخی از آنها در دل نداشته باشند.» ایران از شرکت‌های چینی برای شرکت در مناقصه پروژه متروی تهران دعوت کرد. دو قرارداد مهم تسلیحاتی در سال ۱۹۹۲ و سال ۱۹۹۶ بین ایران و چین بسته شده که شامل تکنولوژی ساخت موشک، ضد کشتی، کرم ابریشم و c-go2 بود. بعدها پکن به معاهده کنترل تکنولوژی موشکی (MTCR) پیوست و به آمریکا قول داد تا از فروش تکنولوژی موشک‌های کروز خودداری کند. در سال ۱۹۹۷ چین و ایران را به تکنولوژی موتور متحرک سه بعدی و زیرساخت‌های تله متری برای سیستم‌های موشکی شهاب مجهز کرد. چین در زمینه هسته‌ای نیز با آموزش تکنسین‌های ایرانی همچنین فروش دو راکتور آب تحت فشار ۳۰۰ مگاواتی همکاری می‌کرد. این معامله در اواخر سال ۱۹۹۵ به حالت تعلیق درآمد[۹۶۹]. سندیکایی از بانک‌های چین وامی به مبلغ ۲۷۰ میلیون دلاری را برای حمایت از صادرات کالاهای خود به ایران اختصاص داد[۹۷۰]. این روابط به رفت آمد بخش خصوصی دو کشور نیز کشیده شد. اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران با هیأت نمایندگی مناطق آزاد شانگ‌های دیدار کردند[۹۷۱]. رییس کمیسیونی سیاست خارجی کنگره خلق چین اعلام کرد «اراده سیاسی چین در توسعه همه‌جانبه روابط با ایران است و هیچ قدرت خارجی نمی‌تواند به این روابط ممتاز خدشه‌ای وارد کند»[۹۷۲]. روابط ایران و چین عمدتاً در زمینه تسلیحاتی بود و به مرور زمان به بخش حمل و نقل و انرژی نیز کشیده شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

روابط ایران و ترکیه
روابط ایران و ترکیه نیز در چارچوب سیاست خارجی متأثر صورت‌بندی نیروهای اجتماعی میان اهداف ایدئولوژیک و امنیتی و اهداف واقع گرایانه و اقتصادی در نوسان بود. در ابتدای دهه ۱۹۹۰ ترک‌ها مکرراً تهران را متهم می‌کردند که به پ. ک. ک اجازه می‌دهد از خاک ایران در آن سوی مرز استفاده کند. در نوامبر ۱۹۹۲ دو کشور پروتکل امنیتی امضاء کردند. این قرارداد با قرارداد دیگری در ژوئن ۱۹۹۴ تضمین شد، ایران قول داد مانع عبور اعضای پ. ک. ک از عراق به ایران یا از ایران به ارمنستان و از آنجا به روسیه شوند. با وجود این روابط دو کشور طی سال‌های ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ به دلیل فعالیت‌های تروریستی در نواحی مرزی تیره شد و دو طرف یکدیگر را به حمایت از تروریسم و جاسوسی متهم کردند.
در دسامبر ۱۹۹۶ طی سفر اکبر هاشمی‌رفسنجانی توافق‌نامه همکاری دفاعی با ایران به شدت مورد مخالفت ارتش ترکیه واقع شد چرا که ارتش ترکیه با تمایلات مذهبی ایران مخالف و ایران را بیشتر از عینک دشمن می‌نگریست تا یک متحد[۹۷۳]. با تلاش دولت ایران قرارداد گازی ۱۹۹۶ میان ایران و ترکیه به ارزش ۲۳ میلیارد دلار به امضا رسید. در آگوست ۱۹۹۹دو کشور قرارداد امنیتی دیگر امضاء کردند که از طریق آن عملیات‌های هم‌زمانی علیه پایگاه‌های مخالفان دو کشور در دو سوی مرز یکدیگر انجام شود[۹۷۴].
روی کار آمدن دولت اسلام‌گرا در ترکیه زمینه توسعه روابط اقتصادی با ایران را فراهم آورد. هم زمان با سفر نجم‌الدین اربکان به ایران برای امضای قرارداد گاز، نیکلاس برنز سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مخالفت خود را با این امر اعلام کرد[۹۷۵]. اربکان با یک هیأت سیاسی و اقتصادی ۲۵۰ نفری وارد ایران شد و اعلام کرد ترکیه می‌خواهد روابط گسترده‌تری را با ایران داشته باشد[۹۷۶]. اربکان در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران حضور یافت. خاموشی رییس اتاق از دولت ترکیه خواست تا واردات خود از ایران را به دو میلیارد دلار افزایش دهد[۹۷۷]. در این سفر موضوع امکان همکاری میان فروشگاه های زنجیره‌ای و وزارت بازرگانی ترکیه بررسی شد[۹۷۸]. به دعوت وزیر نفت ایران اجلاس سه‌جانبه ایران و ترکمنستان و ترکیه به منظور بررسی امکانات تأمین نیاز ترکیه به گاز و انتقال گاز ترکمنستان از طریق ترکیه به اروپا برگزار شد[۹۷۹].
اربکان در اجلاس دی هشت در ۱۳۷۵ این سازمان را بلوکی از کشورهای مسلمان برای مقابله با یکه‌تازی کشورهای غربی در عرصه اقتصادی اعلام کرد. وی ترکیه را متعهد به همکاری با کشورهای مسلمان و همسایه دانست[۹۸۰]. در داخل اکو طرفین بر این موضوع که سازمان امنیتی و سیاسی نیست بلکه صلح و امنیت را از طرق اقتصاد می‌جوید تاکید کردند[۹۸۱]. بانک اکو در سفر اربکان به ایران با سرمایه یک میلیارد دلار ایجاد شد[۹۸۲]. رهبر معظم انقلاب در دیدار با اربکان گفتند «در این برهه حساس جمهوری اسلامی ایران و ترکیه مسؤولیت سنگینی را متوجه خود می‌دانند ما مصمم هستیم که ثابت کنیم برادری اسلامی یک خیال واهی نیست و عامل مهمی در تمام زمینه‌ها محسوب می‌شود
روابط ایران با کشورهای خاورمیانه
در این دوران در خاورمیانه ایران سعی کرد علاوه بر مخالفت بر تغییر نقشه منطقه به عنوان یک قدرت توازن دهنده جلوه کند. ایران در جهت انزوای عراق و مهار آن و همچنین جلب اعتماد کشورهای عرب و دوری از سیاست صدور انقلاب و چالش کشیدن مشروعیت کشورهای منطقه حرکت کرد. با عربستان نوعی گفتگو را شروع کرد که به دلیل مخالفت گروه‌های مذهبی و تازه بودن حادثه شهادت زائران ایرانی زمان بیشتری را می‌طلبید تا به نتیجه مطلوب برسد[۹۸۳]. ایران با وجود حضور آمریکا در عراق با تاکید بر بی‌طرفی فعال، بر لزوم یکپارچگی عراق تاکید کرد. قبل از حمله به عراق نیز دیپلماسی پیشگیرانه در دستور کار خود قرار داد. از رویارویی با سیاست‌های آمریکا خودداری شد[۹۸۴]. ایران در قتل عام شیعیان عراق به محکومیت ظاهری بسنده کرد ولی به شیعیان پناه داد و از تشکل‌های سیاسی شیعی حمایت کرد. در مقابل مخالف شیعیان بحرین در مقابل حکومت سنی آنجا سکوت کرد[۹۸۵]. سیاست خارجی متأثر از نوسان میان نیروهای مذهبی و سرمایه‌داری تجاری از یک سو و فن‌سالاران از سوی دیگر توازنی میان اهداف ایدئولوژیک، امنیتی و اقتصادی تجربه می‌کرد.
رقابت برای توسعه نفوذ میان ایران و عربستان در آسیای مرکزی وجود داشت. مخالفت ایران با همگرایی کشورهای منطقه با آمریکا شرایط را پیچیده‌‌تر کرد. ایران در حمله نظامی آمریکا سعی در هماهنگی با نظرات سازمان ملل داشت در حالی که گروه‌های مذهبی و سنتی به حضور آمریکا در منطقه اعتراض می‌کردند. این رویه در صدور بیانیه سازمان ملل به نفع ایران در جنگ عراق و ایران بی‌تأثیر نبود. ایران روابط با مراکش را در سال ۱۹۹۱ از سر گرفت[۹۸۶]. سیاست‌های ایران در قبال خاورمیانه متأثر تغییر توازن قدرت به نفع گروه‌های واقع‌گرا و طرفدار توسعه در سیاست خارجی بود.
مناسبات قطع شده ایران و عربستان پس از تظاهرات خونین حج در سال ۱۹۹۱ در مسقط به پایان رسید. دیدار ولایتی از کویت و روابط با دولت تبعیدی کویت باعث بهبودی روابط با اعراب خلیج ‌فارس شد[۹۸۷]. ایران هدف خود را در جلوگیری از اثرات تخریبی بحران قرار داد. تغییر در خط دفاعی آمریکا از ایران به کشورهای امارات و عربستان باعث گسترش بی‌اعتمادی و رقابت میان ایران عربستان شد. عربستان با تبلیغ وهابیت و طالبان رویارویی را تشدید می‌کرد[۹۸۸]. سیاست خارجی عربستان و ایران ناشی از مبارزه‌طلبی ایدئولوژیک گروه‌های مذهبی بود.
از سال ۱۹۷۹ دو کشور از مرحله اعتمادسازی خارج نشده و تفاهم مشترکی بین آنها در قیال مسایل حساس خاورمیانه به وجود نیامده بود. عربستان سعودی در سال ۱۹۹۰برای پرکردن خلاء نفت عراق و کویت تولید نفت خام خود را از ۴/۵ میلیون بشکه به ۵/۸ میلیون در روز افزایش داد و مانع از افزایش قیمت نفت شد. همزمان ایران برای افزایش قیمت می‌کوشید[۹۸۹]. ایران از ظرفیت بخش خصوصی خود برای گسترش روابط با عربستان استفاده کرد. اتاق بازرگانی از طریق فعالیت مؤثر خود برای اولین بار پس از حدود ۱۸ سال اولین نمایشگاه اختصاصی ایران در جده را برگزار کرد[۹۹۰]. نمایشگاه جده با عنوان اکسپو ۹۷ در شهر جده عربستان تشکیل شد که حضور ایران در آن مورد استقبال قرار گرفت. کمیته امداد، بنیاد جانبازان و نمایندگان بخش خصوصی در این نمایشگاه شرکت کردند[۹۹۱]. عدم توافق در مورد عراق و اختلاف ایدئولوژیک دو کشور را به رقابت شدید و همکاری عربستان با آمریکا کشاند[۹۹۲].
دولت در عادی کردن روابط با عربستان با مشکل مواجه بود. در داخل با تنش‌زدایی مخالفت شد. به گفته هاشمی در ارتباط با عربستان کارشکنی می‌شد[۹۹۳]. ایران برای نقش‌آفرینی در اوپک و توسعه صنعت نفت و گاز خواستار ثبات در منطقه بود[۹۹۴]. تهران از نظر ایدئولوژیک مخالف حکومت غیرمذهبی صدام حسین، عربستان سعودی و حضور آمریکا بود و از نظر عملگرایی مخالف تغییر در ژئوپلیتیک منطقه و دسترسی عراق به آبراه خلیج فارس و جزیره بوبیان و منابع نفت کویت بود[۹۹۵]. با وجود رویکرد عمل‌گرایی در زمان حمله به عراق آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب و مهدی کروبی موضع شدیدا ضد آمریکایی گرفتند. ۱۶۸ نماینده مجلس از آنها حمایت کردند. هاشمی‌رفسنجانی بر علیه آمریکا موضعگیری کرد. وی گفت «ما امروز شاهد بدترین روزهای عمر خود هستیم که شاهد خرابی و نابودی منابع و سرزمین‌های اسلامی هستیم». آیت‌الله یزدی رییس قوه قضائیه نیز حمله آمریکا را محکوم کرد.
در این زمان کشورهای عربی به خاطر هم دستی با آمریکا به شدت مورد حمله و انتقاد گروه‌های مذهبی داخل ایران بودند با این وجود ایران روابط خود را با ترکیه، الجزایر، عمان، بهبود بخشید و سعی در کسب وجهه در جهان اسلام داشت. عدم هماهنگی با عربستان، کویت و آمریکا مانع از دستیابی ایران به نتیجه موردنظر در جنگ و دریافت غرامت شد. ایران سعی در ورود به ترتیبات امنیتی منطقه داشت ولی بعضی از کشورهای منطقه مخالف بودند. ایران در این جنگ فرصت نفوذ بلند مدت را در عراق به دست آورد. به تحریم برعلیه عراق پیوست. ایران روابط خود را با تونس که از ۱۹۸۷ به دلیل حمایت از گروه‌های مخالف تونس تیره شده بود تجدید کرد[۹۹۶]. همکاری امنیتی ایران و عربستان و بحرین، نشست‌های متعدد قاهره، استانبول باعث اعتماد میان ایران و همسایگان عربش شد[۹۹۷]. در سال ۱۹۹۰ برخی از رهبران شورای همکاری ابراز امیدواری کردند که به زودی ایران و عراق عضو ناظر شورا شوند، با وجود این ایجاد پیمان دمشق با هدایت و تشویق آمریکا با هدف ایجاد نیروی عربی حافظ صلح با شرکت سوریه و مصر و بدون مشارکت ایران اوضاع را دگرگون کرد[۹۹۸]. بیانیه ۲+۶ در دمشق در سال ۱۹۹۱ و حضور مصر و عربستان در ترتیبات منطقه‌ای حکایت از نگرانی اعراب از توسعه قدرت ایران داشت. گروه‌های تندرو مذهبی کنفرانس تهران را در مقابل کنفرانس مادرید تشکیل دادند. این امر به گونه‌ای در تناقض با ضرورت‌های اقتصادی سیاست خارجی ایران بود. صدور قطعنامه‌ کنفرانس نقش برجسته ایران را در مخالفت با صلح برجسته ‌کرد. گروه‌های مخالف از تریبون ایران بر علیه کشورهای عربی و سازمان آزادی‌بخش فلسطین صحبت کردند[۹۹۹].
از آن تاریخ همکاری و هماهنگی میان ایران و جنبش اسلامی فلسطین محکم ‌شد[۱۰۰۰]. هاشمی‌رفسنجانی با یک هیأت ۱۵۷ نفره به سودان رفت. سودان مورد توجه عربستان و مصر بود توسعه روابط به خاطر رقابت میان گروه‌های داخلی به شکل التقاطی انجام شد اما ایران استعداد خود را در تأمین اهداف ژئوپلیتیک نشان داد[۱۰۰۱]. ایران اسرای مصری را با حمایت علمای مصر آزاد کرد. در اردیبهشت ۱۳۷۰ دفتر حفاظت منافع دو کشور در تهران و قاهره گشایش یافت. ساخت پنج کارخانه نیشکر در استان خوزستان و امضای یک یادداشت تفاهم برای فروش یکهزار تراکتور تبریز به بخش خصوصی مصر انجام شد. موافقت‌نامه همکاری علمی بین‌ دانشگاه عین شمس مصر با دانشگاه علامه طباطبایی به امضاء رسید[۱۰۰۲].
مواضع دو کشور در خصوص پیمان منع سلاح‌های کشتار جمعی به هم نزدیک شد. هر دو کشور خواستار پاکسازی منطقه خاورمیانه از سلاح‌های کشتار جمعی ‌شدند. مصر خواهان پیوستن رژیم صهیونیستی به معاهده NPT و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی شد. مصر در مورد جزایر ایرانی از مواضع امارات حمایت کرد. حسنی مبارک پس از سفر ولایتی به آن کشور جزایر سه‌گانه و گروه‌های بنیادگرای اسلامی را دو مانع عمده برقراری روابط میان دو کشور ذکر کرد[۱۰۰۳]. تفاهمی نیز میان بخش خصوصی ایران و یمن امضا شد. این یادداشت تفاهم که میان اتاق بازرگانی ایران و رییس بانک مستغلات از سوی یمن امضا شد[۱۰۰۴]. روابط و همکاری ایران و تونس افزایش پیداد کرد و کمیته مشترک روابط اقتصادی ایران و یمن در شهر صنعا ایجاد شد و به دیدارهای دیپلماسی و سیاسی کشیده شد[۱۰۰۵].
در فروردین۱۳۷۱ آوریل ۱۹۹۲ ادعای امارات متحده عربی نسبت به جزایر سه‌گانه آغاز شد. ایران پس از بروز اختلافات با امارات بلافاصله اجازه ورود به افراد فوق را داده و مذاکراتی را آغاز کرد ولی امارات ادعای خود را به سایر جزایر توسعه داد[۱۰۰۶]. حمایت شورای همکاری خلیج‌فارس مسئله را حادتر کرد. در سال ۱۳۷۵ لحن شورا تند شد و از اشغال جزایر سخن به میان آمد. شورای همکاری خلیج فارس مواضع ایران را به خاطر استقرار موشک‌های زمین به زمین و برگزاری مانور نظامی و تجهیز به سلاح‌های کشتار جمعی را سیاست دفاعی ندانست در عین حال سیاست‌های اسرائیل را محکوم کرد[۱۰۰۷]. شورا در بیانیه هفتادویکمین اجلاس مقرر داشت کمیته‌ای متشکل از وزرای، خارجه سه کشور، عربستان، عمان و قطر به همراه دبیرکل شورای همکاری موضوع را پیگیری کنند. ملاقات ‌هاشمی‌رفسنجانی در فروردین ۱۳۷۶ با امیر عبدالله ولیعهد وقت سرفصل جدیدی در روابط ایران و عربستان و مانع از موفقیت تلاش‌های امارات برای منطقه‌ای نمودن موضوع شد[۱۰۰۸].
روابط ایران افغانستان و شبه قاره هند
در چارچوب الگوی سیاست خارجی در دوران سازندگی، ‌هاشمی‌رفسنجانی و وزیر امور خارجه وقت ولایتی تلاش کردند تا انتقال قدرت از دولت دست نشانده شوروی در افغانستان به گروه‌های اتحاد ملی آرام صورت گیرد. در کنفرانس ۱۹۸۹ گروه‌های شیعه در افغانستان به عنوان طلایه‌داران انقلاب اسلامی عمل نکردند. ایران از حکومت وحدت ملی و ایجاد صلح در افغانستان حمایت می‌کرد. رقابت میان ایران و عربستان و حمایت ایران از هشت گروه شیعه و حمایت عربستان از طالبان مشکلات صلح را افزایش داد[۱۰۰۹]. متأثر از صورت‌بندی نیروهای داخلی و ظرفیت، توانایی و ساختار سیاست خارجی، سیاست خارجی ایران در عرصه افغانستان در دهه ۱۳۷۰بر روی محور حداکثر حداقل‌ها و حداقل حداکثر‌ها در نوسان بود. از نظر کارشناسان این امر به معنای وجود راهبرد و داشتن تاکتیک نبود. میان نهادهایی چون سپاه پاسداران، دستگاه‌های امنیتی و وزارت امورخارجه ناهماهنگی وجود نداشت. اطلاعات پیرامون افغانستان پراکنده و متنوع و جمع‌ آوری با ضعف روبه‌رو بود. علاوه بر این دیپلمات‌های مناسب برای بحران افغانستان وجود نداشت این امر باعث شد تا پیروزی مقاومت و بعد روی کار آمدن برهان‌الدین ربانی به آسانی از دست برود[۱۰۱۰].
ایران همچنین روابط خود را با هند به دنبال سفر حجت اسلام هاشمی‌رفسنجانی به دهلی نو و راه‌اندازی کمیسیون اقتصادی دو کشور گسترش داد. دو کشور یک شرکت حمل و نقل مشترک تأسیس کردند و طرح ایجاد یک کارخانه کود شیمیایی را نهایی کردند. طرح خط لوله صادرات گاز به هند و پاکستان نیز مطرح شد[۱۰۱۱]. نمایشگاه اقتصادی ایران با حضور ۳۰۰ شرکت صنعتی، عمرانی، کشاورزی خدماتی در زمینه پتروشیمی، قراردادهای نفتی، صنایع کانی غیرفلزی از سوی بنیاد مستضعفان برگزار شد. این کالاها در بازار پاکستان از جایگاه خوبی برخوردار بود[۱۰۱۲].
یکی از رخدادهای مهم این دوران دیدار ناراسیم‌ها رائو نخست ‌وزیر هند از ایران در سال ۱۹۹۳ بود. رائو اولین نخست ‌وزیر هند بود که پس از انقلاب اسلامی از ایران دیدار کرد. در سال ۱۹۹۵ ‌هاشمی‌رفسنجانی نیز متقابل از هند دیدار کرد [۱۰۱۳]. ایران در بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۷ جز کشورهای فعال در اتحادیه پایاپای آسیایی بود که شامل ایران، هندوستان، پاکستان، سریلانکا و بنگلادش می‌شود. حجم مبادلات در چارچوب این اتحادیه در سال ۱۹۹۶ به ۳/۶ میلیارد دلار بالغ گردید[۱۰۱۴].از جمله رویدادهای این دوره می‌توان به استفاده ایران از ترانش ذخیره‌ای خود در صندوق اشاره کرد. به دنبال آن اولین گروه کارشناسان اقتصادی صندوق جهت مشاوره اقتصادی پس از دوازده سال در فوریه ۱۹۹۰ به ایران آمدند[۱۰۱۵]. ایران در هیأت مدیره بانک جهانی کرسی نداشت، در سازمان انکتاد حضور فعالی نداشت و تاکنون به عضویت سازمان جهانی تجارت درنیامد. در سازمان جهانی کار، فائو و دیگر مؤسسات عمده ناظر نیز نقش چندانی ایفا نکرد[۱۰۱۶].
در سال ۱۹۹۳ بانک جهانی نیز یک وام ۱۶۵ میلیون دلاری که بخشی از ۲۱۳ میلیون دلار لازم برای تولید برق بود در اختیار ایران گذاشت، همچنین این بانک ۲۵۰ میلیون دلار برای زلزله بم و ۳۰ میلیون دلار برای کنترل جمعیت پرداخت کرد[۱۰۱۷]. ایران به بازرسان سازمان ملل برای تحقیق در مورد حقوق بشر در ایران اجازه فعالیت داد[۱۰۱۸]. بعد از جنگ دوره جدیدی در روابط ایران و سازمان کنفرانس اسلامی آغاز شد. چرا که سیاست ایران در مورد سازمان‌های بین‌المللی تغییر کرد. از اجلاس هجدهم در سال ۱۹۸۹در ریاض، ایران حضور خود در سازمان را افزایش داد. در این اجلاس تلاش ایران برای همراهی با عربستان به ثمر نشست و طی اعلامیه‌ای سلمان رشدی مرتد و کتاب وی کفر آمیز شناخته شد.
در اجلاس نوزدهم موضوع حقوق بشر اسلامی که در نشست کارشناسی تهران تهیه شده بود به تصویب رسید. ایران میزبان سران در اجلاس هشتم شد. در این اجلاس قطعنامه‌ای در حمایت از ایران و لیبی در برابر قانون داماتو تصویب شد. ایران همچنین نشست اضطراری را در حمایت از بوسنی هرزه گوین تشکیل داد[۱۰۱۹]. ایران در نشست سنگال در سطح عالی شرکت کرد[۱۰۲۰]. ایران در این دوره برای توسعه اقتصادی و ارتباط با سرمایه‌داری جهانی، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و ترتیبات منطقه‌ای تلاش می‌شد. سازمان کنفرانس اسلامی سازمان تحت تسلط ارتجاع و آمریکا محسوب نمی‌شد و ایران به صورت راهبردی به آن می‌اندیشید[۱۰۲۱].
نتیجه‌‌گیری
الگوهای ارائه شده در این فصل اگر چه در قالب اصطلاحات و مفاهیم مختلف چون ساختار و کارگزار و بر ساخته‌گرایی، نظریه انتقادی، تحلیل گفتمان یا نقش نهادها به توصیف تأثیر تحولات داخلی بر روی تحول در سیاست خارجی در قالب آرمان‌گرایی، واقع‌گرایی، سیاست خارجی ام‌القرا، سیاست خارجی اقتصاد محور، رشد محور و حفظ محور پرداخته‌اند، ولی هیچ کدام مستقل از گروه‌ها، طبقات و جریانات داخلی قابل فهم نیستند. به عبارت دیگر این نظریه‌ها برای تحلیل سیاست خارجی با پیوند محیط داخلی و سیاست خارجی بدون خورد شدن تحولات در سطح نیروهای اجتماعی غیردقیق و کلی به نظر می‌رسند. مفاهیمی مانند محافظه‌کاری، عمل‌گرایی، بنیادگرایی، آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی، بدون ارجاع به گروه‌ها و نیروهای اجتماعی به صورت دقیق و عینی قابل درک نیستند.
برای فهم چگونگی شکل‌گیری این مفاهیم در نظریه‌های اندیشمندان حوزه اقتصاد سیاسی، جامعه‌شناسی و سیاست خارجی همچنان که قبل از این آمد، در چارچوب تعیین رابطه دولت با جامعه، ابتدا روابط گروه‌های اجتماعی با یکدیگر، ساختار اقتصادی و اجتماعی و میزان ظرفیت آن بررسی می‌شود. بر این اساس سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران متأثر از طیف‌های مختلف روحانیون، روشنفکران مذهبی و لیبرال، سرمایه‌داری تجاری و بازار، سرمایه‌داری صنعتی دولتی و خصوصی، طبقات پایین و حاشیه‌نشین و کشاورزان میان آرمان‌گرایی و توجه به ارزش‌های مذهبی و ملی، توسعه اقتصادی و صدور انقلاب، تعامل با نظام بین‌الملل و یا اعتراض و تغییر آن در نوسان بوده است.
در این میان در چارچوب سیاست خارجی ام‌القرا سعی ‌شد، هم زمان دو دسته اهداف در نظر گرفته شوند. در این قالب اگر چه نقش افراد خاصی که اهداف سیاست خارجی، توسعه گرا، ملی و اسلامی را به تعادل می‌رسانند، برجسته‌تر می‌شود ولی این افراد جدا از نیروهای اجتماعی نیستند. قایل شدن به مرزبندی مشخص و ثابت میان نیروهای اجتماعی در سیاست خارجی و در نتیجه آن ثبات در مسیر آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی به جهت ماهیت روابط متداخل و سیال و همچنین جابجایی نیروهای اجتماعی امکان‌پذیر نیست. ولی می‌توان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را بر حسب تقسیم نیروهای اجتماعی بر اساس سنت و تجدد به دو گرایش واقع‌گرایی و آرمان‌گرایی، سیاست خارجی ژئوپلیتیک و سیاست خارجی ایدئولوژیک، توجه به منافع ملی و منافع امت اسلامی، اولویت قایل شدن برای اهداف اقتصادی و توسعه‌ای و یا توجه بیشتر به اهداف مذهبی، سیاسی و امنیتی تفکیک کرد. هیچ کدام از این دو دسته نیروها و طبقات قادر نخواهند بود که نسبت به اهداف و خواسته‌های دیگری بی‌تفاوت باشد. به عبارت دیگر نوعی در هم آمیختگی به دلیل جابجایی سریع نیروها وجود دارد. در همان حال کمتر اتفاق افتاده که هر دو دسته اهداف در میان نیروهای اجتماعی هم زمان مورد توجه قرار گیرند و باعث ایجاد توازن اجتماعی شود. با وجود این نقاط اشتراک مانند ایران مداری نیز در بین نیروهای اجتماعی وجود دارد.
همان طور که در زمینه طبقه بندی و گروه بندی اجتماعی نوعی تداخل در میان طبقات و گروه‌های مختلف و شئون وجود داشت، به لحاظ اهداف و خواسته‌ها نیز این وضعیت قابل مشاهده است. به عبارت دیگر اهداف گروه‌ها و طبقات سنتی صرفا در مسایل مذهبی و آرمانی خلاصه نمی‌شد بلکه مسایل ملی و اقتصادی نیز به درجات کمتر مورد توجه بوده، عکس این وضعیت نیز قابل تصور است. ولی در این زمینه معمولاً نوعی تضاد در میان اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی وجود داشته است، چرا که تأمین هم زمان این اهداف به دلیل نظام حاکم بر روابط بین‌الملل با موانع زیادی روبه‌رو است. تعارض در سیاست خارجی علاوه بر اینکه ناشی از روابط نیروهای اجتماعی است، از ساختار ضعیف اقتصادی و اجتماعی به لحاظ عدم حاکمیت روابط تولیدی و همچنین نهادینه نشدن مردم‌سالاری و وجود فرهنگ مشارکت در میان مردم در سطوح پایین اجتماعی و اقتصادی نیز ناشی شده است. با توجه به این مطالب بیشترین نمود رقابت و رویارویی نیروهای اجتماعی برای تأثیر گذاری بر سیاست خارجی، در رابطه با بعضی از مناطق و کشورها چون آمریکا و اروپا بیشتر مشهود است.
در زمینه شدت و تأثیرگذاری طبقات می‌توان قایل به نوعی سلسله مراتب نسبی نیز در میان طبقات و گروه‌ها شد. تلاش فن‌سالاران و لایه‌هایی از سرمایه‌داری تجاری و حتی روحانیون، برای تعدیل رابطه سیاسی با جهان غرب و آمریکا برای ایجاد بسترهای توسعه اقتصادی از طریق ایجاد الگوی جدید سیاست خارجی، نظم بخشیدن به روابط خود با دولت‌ها، کاهش حمایت بی‌چون و چرا از جنبش‌های اسلامی و فعالیت در چارچوب سازمان‌هایی چون کنفرانس اسلامی و سازمان ملل، مخالفت غیرمستقیم با اقدامات اسرائیل، همچنین مخالفت با اقدامات بی‌ثبات‌کننده منطقه‌ای و جهانی چون جنگ اول خلیج فارس، طرح اعتراضات و خواسته‌ها در چارچوب عرف و حقوق بین‌الملل، پیگیری شد.
از سوی دیگر عدم توجه به بسترها و ساختارهای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی و نادیده گرفتن رویه‌های سنتی، ناکامی در برنامه‌های اقتصادی به خاطر استحکام روابط سرمایه‌داری غیرتولیدی، توسعه سرمایه‌داری وابسته که به دنبال بی‌ثباتی سیاسی برای تأمین منافع اقتصادی است، فقدان آگاهی سیاسی و سازماندهی در طبقات پایین دست، عدم سازماندهی روشنفکران و طبقه متوسط و ناتوانی در شناخت ظرفیت‌های اجتماعی و تعامل با طبقات پایین، سنتی و نظام سرمایه‌داری جهانی، زمینه مخالفت طبقات و گروه‌های سنتی را با اهداف گروه‌های جدید در چارچوب مبارزه با فقر و حمایت از طبقات پایین جامعه، جلوگیری از تهاجم فرهنگی و حفظ عزت و اصالت انقلاب در سطح جهان، جلوگیری از وابستگی به غرب و تداوم مواضع اصولی و حمایت از ملل مظلوم را در سیاست خارجی به دنبال آورد.
در عرصه داخلی رشد طبقه متوسط و روشنفکری مذهبی در کنار فن‌سالاران و طبقه صنعتی تازه تاسیس دولتی، رقابت و رویارویی با سرمایه‌داری تجاری، بازار و طیف‌هایی از روحانیون سنتی را برای هدایت سیاست خارجی شدت بخشید. در این رویارویی روستائیان و حاشیه‌نشینان، نظامیان و بنیادهای خیریه اقتصادی توسط طبقات سنتی در راستای اهداف این طبقات در سیاست خارجی بسیج می‌شدند. ولی این صرفا به معنای تأمین منافع اقتصادی نبود بلکه انگیزه‌های قوی مذهبی در قالب مفاهیم مبارزه با فقر و برقراری عدالت و توسعه ارزش‌های اسلامی در سطح گسترده‌ای مؤثر بودند.
طبقات سرمایه‌داری تجاری وابسته و سرمایه‌داری مستغلات دوام خود را در بی‌ثباتی سیاسی می‌دانستند و رویارویی در خارج زمینه آن را فراهم می‌کرد. این طبقات به دلیل بی‌تفاوتی و بی‌هویتی، موضعی سلبی نسبت به سیاست خارجی داشت. این طبقات ماهیت مذهبی نداشتند. با در اختیار گرفتن بخش اعظم منابع در جهت تأمین منافع ملی در سیاست خارجی حرکت نمی‌کردند و یا موضع انفعالی داشته‌اند. این در حالی است که سرمایه‌داری تجاری سنتی و بازار ضمن اینکه در اهداف مذهبی خود اصالت داشتند، منافع اقتصادی خود را نیز در نظر داشتند. کیفیت و ترکیب صادرات و به خصوص صادرات غیرنفتی و واردات در این دوران نشان می‌دهد که سرمایه‌داری تجاری نقش برجسته‌ای را در روابط خارجی ایفا می‌کرد. ترکیب اتاق بازرگانی، افزایش وزن تجارت در مقابل تولید، نقش این اطاق به همراه بنیادها را در برقراری روابط اقتصادی و نمایشگاههای متعدد برای تأمین نیازمندیهای داخلی به خصوص در زمان تحریم برجسته کرد.
ترکیب کالاهای صادراتی در این دوره تا حدودی تغییر پیدا کرد و به سمت صدور فلزات و فرآورده‌های فلزی و معدنی متمایل شد. این امر ناشی از سرمایه‌گذاری دولت در عرصه صنایع سنگین و ایجاد یک سرمایه‌داری صنعتی دولتی بود. ساختار اقتصادی مانع از آن بود که کشاورزان و سرمایه‌داری صنعتی در قالب بخش خصوصی به تلاش برای تأثیرگذاری بر عرصه سیاست خارجی بپردازند. با این وجود نقش بخش خصوصی اعم از تولیدی و تجاری در سیاست خارجی رو به افزایش بود. روابط سیاسی و اقتصادی بعد از ۱۳۶۸ گسترش یافت و اروپا به اولین شریک تجاری ایران تبدیل شد. اروپا در مقابل اعمال تحریم از سوی آمریکا در قالب مهار دوجانبه به دلیل منافع اقتصادی خود و همچنین جلوگیری از افراطی شدن ایران و قدرت گرفتن گروه‌های مذهبی مخالفت کرد. گفتگوی انتقادی را برای تأثیرگذاری بر صورت‌بندی نیروهای اجتماعی تداوم بخشید. روابط تجاری ایران با اروپا در این دوره به بالاترین حد رسید. ایران از طریق همکاری با اروپا به توسعه صنایع فلزی، پتروشیمی، برق و صنایع نیروگاهی خود پرداخت و در این زمینه به صادرکننده کالا به اروپا تبدیل شد. حوادث رستوران میکونوس و حمایت ایران از گروه‌های جهادی و نقش ایران در بوسنی زمینه تحریم و کاهش مقاومت اروپا را فراهم آورد.
رقابت میان روسیه و آمریکا و اختلافات ایران و آمریکا و نیاز اقتصادی و تسلیحاتی ایران، دوری از دخالت در مسایل داخلی کشورهای منطقه و اسلام‌گرایی باعث نزدیکی و همکاری ایران و روسیه در حل مشکلات منطقه‌ای شد. ایران در آسیای مرکزی و قفقاز در عین تلاش برای تأثیرگذاری فرهنگی از طریق نهادهای مذهبی و انقلابی، عمدتاً بر مزیت جغرافیای سیاسی خود تأکید کرد. اما ضعف ساختار اقتصادی و تفاوت میان نظامهای سیاسی از عمق همکاری اقتصادی می‌کاست. در مورد روابط با این منطقه میان گروه‌های سیاسی توافق بیشتری وجود داشت، ولی در مورد نحوه برقراری ارتباط این طور نبود.
رقابت میان گروه‌ها و طبقات در روابط ایران با حوزه کشورهای عربی خلیج فارس مشهودتر بود. علی رغم تلاش دولت و بخش خصوصی تجاری در توسعه روابط با عربستان رقابت در آسیای مرکزی، عراق و افغانستان و چالش ایدئولوژیک و مشروعیت از سوی ایران برای کشورهای عربی و حمایت از گروه‌های شیعی به خصوص در لبنان، مانع توسعه روابط و جلب اعتماد کامل بود. ایران در جهت عادی کردن روابط با مصر گام برداشت و این امر به موضع گیری مثبت مصر در مسایل هسته‌ای به نفع ایران شد. دو کشور در زمینه اقتصادی و آموزشی با هم ارتباط داشتند. دو کشور در زمینه بنیادگرایی و جزایر ایرانی اختلاف داشتند. ایران روابط خود را با کشورهای محافظه‌کار دیگر چون تونس و مراکش توسعه داد. در همان حال از گروه‌های فلسطینی نیز حمایت کرد. ایران با وجود تلاش در جهت بهبود روابط با فشار و شعارهای تند داخلی مواجه بود. لذا در ترتیبات امنیتی منطقه راه نیافت.
روابط ایران و ترکیه در زمینه اقتصادی رو به گسترش بود، ولی حمایت گسترده از دولت اسلام‌گرای ترکیه در جهت تقویت مواضع ایدئولوژیک زمینه کودتا بر علیه این دولت را فراهم کرد. روابط نظامی و امنیتی ترکیه با اسرائیل، مسایل کردستان و بمباران مناطق مرزی ایران توسط ترکیه، عامل اختلاف دو کشور شد. روابط ایران و ترکیه در عین حال در زمینه انرژی توسعه پیدا کرد. در افریقا دولت در عین تلاش برای گسترش روابط اقتصادی همچنان بر آرمان‌های خود در زمینه حمایت از مظلوم و گسترش روابط با کشورهای مسلمان تأکید می‌کرد. توسعه روابط اقتصادی ایران در جهت حفظ استقلال و عدم وابستگی این کشورها بود.
در این دوره سعی شد تا از ظرفیت سازمان کنفرانس اسلامی و جلب نظر کشورهای افریقایی در جهت حمایت از مردم فلسطین و سایر مسایل بین‌المللی استفاده شود. ایران فعالیت و ارتباطات خود را با سازمان‌های بین‌المللی گسترش داد. این امر در محکومیت دولت عراق در شروع جنگ تأثیر داشت. در مجموع توسعه روابط اقتصادی و سیاسی در قالب عمل‌گرایی متأثر از گروه‌های جدید، به خاطر اعتراض و انتقاد گروه‌های مذهبی و سنتی و ضعف ساختارهای اقتصادی، در حد حفظ بقا و رفع نیازهای ضروری جمهوری اسلامی باقی ماند و بستر تقویت اثر گذاری ایدئولوژیک را فراهم نکرد. با وجود انجام اصلاحات اقتصادی در چارچوب توصیه‌های بانک جهانی، تغییر ساختار اقتصادی و ظهور طبقات تولید گر در حدی نبود که باعث حضور فعال در عرصه بازار جهانی و به دنبال آن تغییر در روابط خارجی و سیاست خارجی شود.
فصل پنجم
تأثیر تحولات اقتصادی و اجتماعی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴
مقدمه
نظام شناختی و تصورات، ایدئولوژی، سنت، محیط اجرایی و فرایند تصمیم‌گیری عواملی متأثر از فرهنگ، هویت و تاریخ است که پیوند نزدیکی با دسته‌بندی نیروهای اجتماعی دارد. این مسایل آنچنان که در فصل قبل گفته شد در سیاست خارجی ایران بسیار تأثیرگذار است. این عوامل موضع‌گیری‌های ملی‌گرایانه، ژئوپلیتیک و عوامل اقتصادی ـ اجتماعی را به عنوان عناصر اصلی منافع ملی در سیاست خارجی دربرمی‌گیرد. از سال ۱۳۷۶با تنوع در نیروهای اجتماعی و افزایش تجدید حیات و اصول‌گرایی جدید عوامل فوق‌الذکر در قالب تأثیر نیروهای اجتماعی بر سیاست خارجی شکل دیگری یافت.
تأثیر ساختار اقتصادی ـ اجتماعی بر سیاست خارجی
در این دوره بحث میراث فرهنگ باستانی، مخالفت با ظلم و عدالت‌طلبی مانند دوره قبل و حتی به خاطر تقویت گروه‌های روشنفکری و طبقه متوسط شدیدتر از گذشته بر سیاست خارجی تأثیر گذاشت. درآمیختگی ارزش و تصورات گروه‌های سنتی و جدید متأثر از غرب یک تجربه بدیع بوده و هست. در تمام این موارد ساختار اقتصادی ـ اجتماعی در حال ساخته شدن است. دلیل عمده سقوط رژیم پهلوی عدم تطابق نظام سیاسی با ساختار اقتصادی ـ اجتماعی به‌ویژه عدم توجه به اهداف اجتماعی و هویتی گروه‌ها و طبقات در سیاست خارجی بود[۱۰۲۲].
سیاست خارجی ایران محصول یک تعامل چند لایه و پیچیده میان تعداد زیادی از مشارکت‌کنندگان دولتی و غیردولتی است که اهداف متفاوت و متضادی را دنبال می‌کنند. معمولاً این اهداف حول دو گروه دسته‌بندی می‌شود. یک گروه هویت ایرانی در آن وزن بیشتر دارد. گروه دیگر هویت اسلامی در آن پررنگ‌تر است. از یک طرف فقر و طبقات محروم و متوسط سنتی و دستیابی به عدالت در عرصه داخلی و خارجی با هویت اسلامی پیوند بیشتری دارد و از سوی دیگر دستیابی به امنیت و ایفای یک نقش بهتر منطقه‌ای و جهانی و حمایت از منافع ملی با هویت ملی و طبقات متوسط و نخبگان ارتباط پیدا می‌کند. ساخته شدن هویت به این شکل بر روی نهادهای تصمیم‌گیری سیاست خارجی تأثیر مستقیم دارد. در موضوع بهبود رابطه با آمریکا، بعد از سال۱۳۷۶ اعضای اصول‌گرا در شورای عالی امنیت ملی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، خبرگان رهبری، شورای نگهبان، رابطه با آمریکا را نسبت به روند گذشته انقلاب یک خیانت می‌دانستند[۱۰۲۳]. این موضوع با مخالفت سایر گروه‌ها و طبقات مذهبی چون نظامیان و سرمایه‌داری تجاری تشدید می‌شد.
بیوت آیات عظام، ائمه جمعه و جماعات، احزاب سیاسی، جامعه روحانیت مبارز، مجمع روحانیون مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه و رسانه‌ها، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، نظامیان و دستگاه های امنیتی هر کدام هویت خاص خود را دارند که ناشی از گروه‌ها و طبقات اجتماعی شکل‌دهنده آنهاست[۱۰۲۴]. این نهادها بخشی از فرایند تصمیم‌های سیاست خارجی هستند. این گروه‌ها به دو دسته دولتی و غیر‌دولتی تقسیم می‌شوند[۱۰۲۵]. بعضی از محققین این موضوع را در چارچوب دو رویکرد حقوقی ـ سازمانی (رسمی) و جامعه‌شناسی (غیررسمی) با توجه به سه متغیر دست‌اندرکاران تصمیم‌گیری، سازمان تصمیم‌گیری، و روند تصمیم‌گیری بررسی کرده‌اند. در چارچوب ساختار رسمی و قانونی گروه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، مذهبی و اقتصادی به اعمال نفوذ می‌پردازند. رویکرد غیررسمی بر اساس تأثیر‌گذاری ساختار اجتماعی به‌طور کلی و پایگاه اجتماعی تصمیم‌گیران است. در این چارچوب سیاست خارجی شمای وضعیت کلی جامعه و روندهایی چون سنت و مدرنیته میزان توسعه جامعه مدنی، همگونی و ناهمگونی، هویت و بحران هویت و ترسیم و تسلط یک طبقه یا گروهی از طبقات است[۱۰۲۶]. برخی از محققان با مطالعه ایران به عنوان یک کشور در حال انتقال و رویارویی جامعه سنتی و مدرن نقش گروه‌ها و طبقات سنتی و مدرن را در فرایند تصمیم‌گیری سیاست خارجی مهم و تعیین‌کننده می‌دانند[۱۰۲۷].
این ساختار و فرایند اگرچه در دوران قبل از سال ۱۳۷۶وجود داشت، ولی در دوران اصلاحات به‌روشنی تنوع، شدت و تمایز بیشتری یافت. از جمله گروه‌هایی که بعد از دوم خرداد حضور آنها پررنگ شد، نظامیان بودند. بسیاری از تحلیلگران آمریکایی به این نتیجه رسید‌اند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از دوره ریاست جمهوری خاتمی به‌تدریج به هسته اصلی تصمیم‌گیری در جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. از نظر آنان تصمیم‌گیری در خارج از ساختار اجرایی است. آنان به پیوند بنیادهای انقلابی نیز اشاره می‌کنند. آمریکا در سال ۲۰۰۰ سپاه پاسداران را به اعزام نیرو، ارسال تجهیزات نظامی و حمایت از مقتدا صدر و گروه‌های تندرو در عراق متهم کرد. در سال ۲۰۰۳ صدها نفر از ایرانیان در عراق دستگیر شدند ولی سفیر ایران در عراق این موضوع رد کرد[۱۰۲۸].
از دیگر گروهای اجتماعی که نقش فعالی در سیاست خارجی ایفا کردند. روشنفکران مذهبی و غیرمذهبی بودند. سوزان مالونی معتقد است ایران دارای یک فرهنگ و میراث یکپارچه و تاریخی است. هویت ایران در عین یکپارچگی دارای لایه‌های و سطوح متفاوتی است که با نوسان در برداشت از اسلام و ویژگی‌های ملی از قومیت، گروه‌ها و طبقات مختلف تأثیر می‌پذیرد. از نظر وی ساختار اجتماعی ایران از قومیت به سمت افزایش نقش نخبگان نهادها، افراد و گروه‌های مرجع در حال چرخش است. این امر باعث شده تا هویت فرد در جامعه ایران چند بعدی شود و رابطه میان هویت و سیاست خارجی پیچیده‌تر شود. جوهر هویت مدرن ایران بر سراسر سیاست‌های داخلی و خارجی این کشور مسلط است. بر این اساس تأثیر‌گذاری گروه‌ها و طبقات در قالب عواملی چون اسلام، زبان فارسی، ناسیونالیسم در سیاست خارجی به نسبت گروه‌های مختلف متفاوت است[۱۰۲۹].

نظر دهید »
منابع کارشناسی ارشد در مورد :پایان نامه جایگاه عقل و ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

انسان‌ نقشه‌ کامل‌ و آگاهانه‌ و مدبرانه‌ و عالمانه‌ رفتار انسان‌ در مقابل‌ ادراکات‌ عمیق‌ قلبی‌ و شهودی‌ است‌ و عقل‌ ارزشی‌ و رشد یافته‌ در وجود انسان‌ فرهیخته،‌ هدایتگر و طراح‌ این‌ نقشه‌ برای‌ بروز عاطفه‌ در رفتار انسان‌ می باشد ( صنوبری ، ۱۳۹۰) .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

براساس‌ مبانی‌ تعلیم‌ و تربیت‌ اسلامی‌، عاطفه‌ غیر از احساس‌ است‌. احساس‌ همان‌ چیزی‌است‌ که‌ در روانشناسی‌های‌ غربی‌ مطرح‌ شده‌ و ریشه‌‌ فیزیولوژیکی‌ و بیولوژیکی‌ دارد. مثل ‌احساس‌ سردی‌ و گرمی‌ و تشنگی‌ و احساس‌ خشم‌ و ترس‌، افسردگی‌ و نشاط ،که‌ اولاً حیوانات‌ در داشتن‌ آن‌ با انسان‌ تا اندازه‌ای‌ مشترک‌ اند. و ثانیاً با ترشحات‌ غدد درون‌ ریز و یا تزریق‌ موادی‌ خاص‌ یا تحریکات‌ عصبی‌ و برخورد یا دریافت‌ صحنه‌ هایی‌ خاص‌ و ادراکات‌ حسی‌ خاصی‌ به وجود می‌آید. ثالثاً بروز احساسات ‌، غیرارادی‌ و یا نیمه‌ ارادی‌ است‌. مثل‌ احساس‌ شهوت‌ یا احساس‌خشم‌ ناشی‌ از برخورد فیزیکی‌ یا درد و یا احساس‌ افسردگی‌ ناشی‌ از تغییرات‌بیولوژیکی‌ انسان‌ وحیوان‌. اما اسلام‌، علاوه‌ بر تأیید موارد فوق ‌، نوع‌ دیگری‌ از ادراکات‌ انسانی‌ را مطرح‌ می‌فرماید که ‌ریشه معرفتی‌ دارد به نام‌ عواطف‌ عالی‌ انسانی‌ که‌ خاص‌ حیات‌ انسانی‌ است‌. عقل ارزشی به حقایق و زیباییها و ارزشها و یقینیات به شدت جاذبه دارد. جذبه ها و تمایلی که عقل ارزشی به اینها نشان می دهد و در قلب روحانی ایجاد می کند، عاطفه نام دارد. مانند عاطفه‌ فداکاری‌ و ایثار، عاطفه‌ شجاعت‌ یا عاطفه‌ عشق‌ الهی‌. اینگونه‌ عواطف‌، فقط‌ ریشه‌‌ معرفتی‌ دارد. انسان‌ اولاً بر این‌ عاطفه‌ خود آگاهی‌ دارد و ثانیاً بروز این‌ نوع‌ عاطفه‌ در رفتار انسان‌، ارادی‌ است‌ و ثالثاً بر اثر آگاهی‌ و معرفت‌ بر مطلبی‌ خاص ‌به وجود می‌آید مثل‌ عاطفه‌ زیبادوستی‌( صنوبری ، ۱۳۹۰) .
آیات و روایات بسیاری در باب محبّت، موّدت، ترّحم، رحمت، لطف، رأفت، عفو، خشوع، انکسار، غفران، الفت، اخّوت، شفقت، رفاقت، احسان، حلم، رغبت، شکر، فرحت، اشتیاق، رضایت، سرور و بکاء وجود دارد که تماماً شقوق و تجلیّات عاطفه است که در عین حال ، تماماً ریشه معرفتی دارد و متفاوت از احساس و احساسات است که ریشه غریزی ، حیوانی و بیولوژیکی دارد . نقش عاطفه آن اندازه در کسب معرفت و نور ، شعور و یقین ، بصیرت و تقرّب الی اللّه زیاد است که از قول معصوم ( ع ) روایت شده است : « عاطفه کلید اصلی
برای باز کردن و ورود به خانه دل است » . بنابراین در تعلیم وتربیت اسلامی ، یکی از اساسی ترین محورها ، تربیت و پرورش عواطف است ( زاهدی ، ۱۳۸۵ ) .
تمامی عواطف عالیه انسانی ، بروز و تجلی رحمت و عواطف الهی در عالم خلقت و هستی می باشند . حضرت علی علیه السلام در دعای کمیل می فرماید : « اَللَّهُمَّ اِنِّی أسئَلُکَ بِرَحمَتِکَ اللَّتیِ وَسَعَت کُلُّ شَیءٍ » ” خدایا
من از تو مسئلت می کنم به آن رحمتی که هر موجودی را فرا گرفته است ” ( یار محمّدیان ، ۱۳۷۱ ، ص ۴۳ ) .
جنبه عاطفی شخصیت نسبت به جنبه عقلانی انسان ، از چند جهت حائز اهمّیّت دارد ، اوّل اینکه این جنبه بسیار پیچیده است ، و هم زمینه فیزیولوژیکی دارد و هم با زمینه عقلانی و اجتماعی ارتباط نزدیکی دارد . دوّم اینکه عواطف به عنوان انگیزه های نیرومند ، انسان را به تلاش و کوشش وادار می سازند . سوّم اینکه تاریخ حیات انسان نمایشگر این حقیقت است که آدمی بیشتر تحت تأثیر عواطف قرار دارد تا زیر نفوذ عقل . پس کار مربی در سطح وسیع این است که نحوه ی ابراز و کنترل عواطف را به فرد بیاموزد ( شریعتمداری ، ۱۳۷۶ ، ص ۵۸ ) .
۲-۳-۸- دیدگاه متفکّران اسلامی
الف : عقل گرایان
ابوبکر رازی ( ۳۱۳ – ۲۵۰ هجری ) : رازی در کتاب طب الروحانی دیدگاه افلاطون را در باب نفس بیان می دارد و از سه نفس در آدمی نام می برد : ناطقه و الهیه ، غضبیه و حیوانیه ، نباتیه و نامیه و شهوانیه ، وظیفه نفس غضبیه آن است که نفس ناطقه به کمک آن شهوات را بکوبد و با منع آنها بتواند وظیفه اصلی خود یعنی نطق را به انجام برساند ( نجاتی ، ترجمه بهشتی ، ۱۳۸۵، ص۵۲ ). رازی این دیدگاه افلاطون را یاد آور می شود ، که شایسته است انسان هم در طب جسمانی و هم در طب روحانی که قانع شدن از راه احتجاج ها و برهان برای تعدیل اعمال این نفوس است ، بکوشد ، تا از آنچه می خواهد کوتاهی یا تجاوز نکند. کوتاهی نفس غضبیه این است که فاقد غیرت ، عزّت و تکبّر که کوبنده نفس شهودی است باشد . افراط نفس غضبیه این است که کبر و برتری و سلطه خواهی به انسان و حیوان در او بسیار باشد ( همان ) .
ابن سینا ( ۴۲۸ – ۳۷۰ هجری ) : او به صورت اندک و به اختصار بسیار به این موضوع پرداخته است . او اشاره می کند که عقل در قوه نزوعیه ، کیفیت هایی ایجاد می کند که به واسطه آنها انسان آمادگی پذیرش انفعالاتی چون خجالت ، حیاء ، خنده ، گریه و مانند آن را پیدا می کند ( نجاتی ، ترجمه بهشتی ،۱۳۸۵، ص ۱۴۴ ) . به نظر ابن سینا بین نفس و بدن پیوندی وثیق وجود دارد ، به همین دلیل ، تغییرات در حالت های نفسانی که مثلاً در حالت های انفعالی متبلور می شوند ، با تغییراتی در حالتهای بدنی همراهند ، که به دنبال آنها بوجود می آیند . ابن سینا می گوید :« به دنبال ، یا همراه با هر عارضه نفسانی ، حرکات روحی است . این حرکات یا به سوی خارج اند ، یا به سوی داخل – امّا حرکت به سوی خارج یا ناگهانی است ، مانند غضب ، یا تدریجی است مانند لذّت و خوشحالی معتدل . و حرکت به سوی داخل یا ناگهانی است ، مانند وحشت ، یا تدریجی است مانند اندوه …» . مراد ابن سینا از حرکات روح ، همان حرکات خون است ( همان ) . در اینجا ابن سینا به مطلبی اشاره می کند که تحقیقات جدید آن را ثابت کرده است ، از مهمترین آنها ، تغییراتی است که در اثر افزایش سرعت و شدّت ضربان قلب ، درگردش خون به وجود می آید.
به همین دلیل متوجه حرارتی می شود که در چهره و بدن پخش گردیده است . به علاوه هنگام خشم ، چهره ی انسان قرمز می شود . یا وقتی انسان وحشت زده می شود به دلیل حرکت خون به سوی داخل ، چهر ه اش زرد می گردد ، واین همان مطلبی است که ابن سینا با عبارت « حرکت به سوی داخل هم ناگهانی است ، مانند وحشت » به آن اشاره کرده است ( همان ، ص ۱۴۵) .
ابن مسکویه ( قرن پنجم هجری ) : ابن مسکویه به پیروی از افلاطون می گوید : نفس انسان دارای سه قوه است ، ناطقه ، غضبیه و شهویه . او قوه غضبیه یا نفس غضبیه را نفس سبعیه نیز می نامد . این قوه یا نفس منشأ خشم ، رقابت ، دست زدن به کارهای خطر ناک ، برتری طلبی و شوق به برخی از کمالات ، و مرکز آن در قلب است ( نجاتی ، ترجمه بهشتی ، ۱۳۸۵، ص ۸۴) . دیدگاه های او درباره نفس و قوای آن مقدمه دیدگاه هایش درباره اخلاق است . مسکویه خُلق را اینگونه تعریف می کند : حالتی برای نفس ، که بدون تفکر و تدبّر آن را به سوی افعال خاصی دعوت می کند . این حال نیز دو قسم است ، حالی که طبیعی است و ریشه در مزاج دارد ، مانند انسانی که کوچکترین چیزی ، همچون غضب ، او را تحریک می کند و یا
انسانی که با کوچکترین صدایی ، می ترسد و وحشت زده می شود . و حالی که به واسطه تمرین و عادت به وجود می آید و چه بسا سرآغاز آن با فکر و اندیشه باشد ، و بعد به تدریج ادامه پیدا کند و به ملکه و خُلق مبدّل گردد ( همان ، ص ۹۲) . مسکویه خاطر نشان می کند که گذشتگان در مسئله تغییر پذیری خُلق اختلاف کرده و برخی گفته اند : کسی که دارای خلقی طبیعی است ، آن خلق همیشه با اوست و تغییر نمی کند و برخی گفته اند : خلق از راه تربیت و موعظه ، قابل تغییر است . او می گوید : « ما دیدگاه دوّم را بر می گزینیم ، زیرا به چشم خود آنرا مشاهده می کنیم، در حالیکه دیدگاه اوّل ، به ابطال نیروی عقل و تشخیص ، ترک همه تدبیر ها ، عاطل و باطل گذاشتن مردم ، به حال خود وانهادن کودکان و نوجوانان و عدم تعلیم وتربیت آنها منجر می گردد ، که زشتی آن کاملاً آشکار است . ( همان ) .
فارابی : او معتقد است که قوای شهویه و غضبیه ذاتاً خیر یا شرّ نیستند ، بلکه خوبی و بدی آنها وابسته به این است که در خدمت عقل و سعادت حقیقی باشند یا نباشند . به نظر فارابی اخلاق اساساً با عادت و تمرین شکل می گیرد و فضایل اخلاقی هنگامی تحقق می یابد که ملکه ی راسخ شود ( همان ، ص ۱۷۱) .
انسان کامل درنزد فارابی کسی است که به فضایل اخلاقی دست یافته باشد . به نظر فارابی عواطف مثبت باید در آدمی درونی شود ، به نوعی که فرد بر اساس آنها عمل کند و تمایل به انجام آنها باشد ( میرزا محمّدی ، ۱۳۸۷ ، ص ۲۱۴) .
وی تربیت عاطفی را عبارت از تبعیت از عقل می داند و شکوفایی واقعی و سعادت حقیقی انسان را برخورداری از مرتبه عالی عقلی می داند ( کلبعلی ، ۱۳۸۵، ص ۹۹ ) .
فخر الدین رازی ( ۶۰۶ – ۵۵۴ هجری ): « بدن مانند شهر است ، نفس ناطقه شبیه پادشاه است ، حواس ظاهری مانند لشکریان اند ، عضوها همچون ملّت اند ، و شهوت و غضب ( انفعالات ) ، چونان دشمنی که با پادشاه به ستیز برخاسته و در پی نابودی سازی ملت اند . پس اگر پادشاه ، در صدد غلبه براین دشمن بر آید ، در کشور اعتدال برقرار می شود و دشمنی برطرف می گردد و اگر به مبارزه با دشمن نپردازد ، کشور نابود شود و خودش نیز به هلاکت رسد » . فخر الدین رازی با بیان این تمثیل به تبیین اهمّیّت خدمتگزاری
اعضای بدن و قوای نفسانی در برابر نفس ناطقه اشاره کرده است . ( نجاتی ، ترجمه بهشتی ، ۱۳۸۵ ، ص ۲۴۷ ) .
ب : عاطفه گرایان
غزالی ( ۵۰۵ – ۴۰۵ هجری ) : از دیدگاه غزالی تربیت عاطفی به طور کلی عبارتست از شناساندن دقیق عواطف ، تمایلات و انفعالات طبیعی به متربی و هدایت و تعالی بخشی تمایلات و عواطف از طریق پرورش اراده ( کلبعلی ، ۱۳۸۵ ، ص ۱۵۵ ) .
او یکی از اهداف تعلیم وتربیت را ایجاد خلق نیکو در کودک می داند و معنی تربیت را در ستاندن اخلاق بد از آدمی و جایگزینی خلق شایسته می داند . او معتقد است که یکی از اصولی ترین روشها ، دور نگه داشتن کودک از قراین بدلی می باشد ، زیرا بیشترین فساد از هم صحبت بد حاصل می شود . ریاضت ، تقلید و عادت از دیگر روش های غزالی برای ایجاد ( خلق حسنه ) می باشد ( نقیب زاده ، ۱۳۷۶، ص ۱۷۱ ) .
ابن رشد ( ۵۹۵ – ۵۲۰ ) : او همچون غزالی و ، عقیده دارد عقل عملی منشأ صدور انفعالات و عواطف است ، و به واسطه این قوه است که دوست می داریم و خشم می گیریم . به طور خلاصه ، عقل عملی ، منشأ صدور فضایل عملی است ، چرا که این فضایل چیزی بیش از خیال هایی که آدمی را بسوی افعال ارادیی از قبیل : محبّت ، صداقت ، شجاعت و مانند آن حرکت می دهند ، نیستند (نجاتی، ترجمه بهشتی ، ۱۳۸۵ ،ص۲۳۷)
ابن قیم الجوزیه ( ۷۵۱ – ۶۹۱ هجری ) : به نظر ابن قیم ، حکمت خدای متعال بر این قرار گرفته است که انسان از انگیزه ها و کشش هایی برخوردار شود تا به واسطه آنها به انجام کارهایی بپردازد که پایداری ، بقاء و صلاحش درگرو آنها است . به همین دلیل ، خداوند آدمی را به قوا و شهوت و اراده ای مجهز ساخت که تحرک مداوم و کوشش وی را در طلب آنچه به مصلحت او و دفع آنچه به ضرر اوست ، موجب می گردند . ابن قیم به این مطلب اشاره می کند که نیازهای جسمانی با دردهایی همراهند . بدین سان ، گرسنگی ، تشنگی ، سرما ، گرما و خستگی با دردهایی همراهند که انسان و حیوان را به سوی اعمالی می کشانند که این نیازها و دردها را برطرف می کنند . بنابراین ، گرسنگی و تشنگی ، انسان را بسوی خوردن و آشامیدن
می کشاند ، که دوام و حیاتش به آنها بستگی دارد و موجب بر طرف شدن درد گرسنگی و تشنگی می شود . این مطلب درباره دیگر نیازهای جسمانی نیز صادق است ، چرا که تأمین این نیازها موجب از بین رفتن دردهای همراه با آنها و درک لذّت می شود . دیدگاه ابن قیم درباره نیازها و کشش ها ، شبیه دیدگاه روانشناسی جدید است ( همان ، ص ۲۸۱) . ابن قیم ، بسیاری از انفعالات و عواطف مهم در زندگانی انسان از قبیل حزن ، خوف ، محبّت ، شوق و عشق را مورد بحث قرار داده است ( همان ، ص ۲۸۲) .
۲-۳-۹- دیدگاه فلاسفه
الف: عقل گرایان
سقراط : به عنوان پدر نظریه فضیلت معتقد بود که میان دانش و فضیلت ( عدل و خویشتنداری ) پیوندی وثیق وجود دارد ، و هر انسانی قادر است فضیلت را در نهاد خود بیابد . سقراط در جستجوی چیزی است که هنرهای اخلاقی : دانایی ، خویشتنداری ، دلیری و دادگری در آن موجود باشد . او می گفت : دانایی و شناخت ، بسیار ارجمند و بنیاد اخلاق است ( نقیب زاده ، ۱۳۷۶ ، ص ۵۴ ) .
افلاطون : از نخستین کسانی بود که عاطفه را جنبه ابتدایی و حیوانی ماهیت انسان و در تضاد با تعقل معرفی کرد و امروز هم رگه هایی از این عقیده که عاطفه ، تفکر منطقی را متزلزل می سازد ، هنوز باقی مانده است . افلاطون معتقد است که تربیت فرد دو گانه است . یکی تربیت تن ودیگری تربیت روان . تربیت روان ، یعنی شکوفا کردن توانایی های آن و پروراندن جنبه های گوناگونش چنانکه به آنچه با طبیعتش خویشاوندی دارد ، یعنی نیک ، زیبا و حقیقی است ، رو کند و از بدی ها و زشتی و باطل رویگردان شود ( همان ، ص۴۳ ) . در تکمیل دیدگاه استاد خود ، فضیلت های چهارگانه « دانایی» « خویشتنداری » « دلیری » و « دادگری » را معرفی می کند ودانایی را رفیع ترین فضیلت می داند ( افلاطون ، ترجمه لطفی ، ۱۳۵۷ ، صص ۴۴۴- ۴۴۱) . در فلسفه افلاطون تمام یادگیری ها دارای زیر بنای هیجانی و عاطفی است .
ارسطو : تکنیک افلاطونی عقل از احساس را رد می کند ، از نظر او فهم عقلانی شکوفا و حساسیت عاطفی رشد یافته ، جزء جدایی ناپذیر زندگی مطلوب است . همچنین او می گوید ، افرادی به توانمندی می رسند که قادر باشند عواطفشان را در مورد درست ، در برابر شخص درست ، به نحو درست ، به هنگام درست و به
مدت درست ابراز نمایند ( گلمن ، ترجمه پارسا ، ۱۳۸۲، ص ۱۵) . به نظر ارسطو ، احساس مناسب ( یعنی احساسی که با موقعیت تناسب دارد ) مطلوب است ( همان ، ص ۸۹) .
ارسطو در رساله اش با عنوان ” درباره نفس” ، عاطفه را اصل حرکت در تجربه بشری می داند ( ابوطالبی ، ۱۳۸۳، ص ۶۷) .
ب : عاطفه گرایان
جان لاک : او دستیابی به تربیت عاطفی را هدفی می داند که همه ی جنبه های دیگر باید در راه آن به کار گرفته شود ، و شرط دستیابی به آن مقصد ، از سویی داشتن نفس استوار ، و از سویی دیگر ، داشتن ایده ای از خدا بعنوان آفریننده و سر چشمه ی نیکی هاست ( نقیب زاده ، ۱۳۸۶ ، ص ۱۷۷ ) .
روسو :یکی از اندیشه های روسو که او را از هم زمانانش متمایز و ممتاز می کند این است که به عقیده او انسان را نباید فقط جانوری هوشمند شمرد . هوش به هیچ رو برتری جنبه انسان نیست ، زیرا چه بسا ممکن است به خدمت جنبه های پست در آید و تاحد وسیله سازی و نیرنگ بازی تنزل کند . برترین جنبه انسان که او را از دیگر جانوران ممتاز می کند ، توانایی تشخیص نیک از شر ّ و گرایش به نیکی است . مراد او از تربیت منفی این است که صرفاً اگر مراقب باشیم تا عملاً اموری خلاف طبیعت نیک به او منتقل نسازیم ، بدون هیچگونه آموزش و پند واندرز با فراهم نمودن زمینه مناسب ، تربیت اخلاقی میسر خواهد شد ( نقیب زاده ،۱۳۷۶ ، ص ۱۲۹ ) . او معتقد است تربیت اخلاقی و عاطفی انسان با فراهم نمودن زمینه تحقق طبیعت نیک و بیدار نمودن و بر انگیختن وجدان اخلاقی امکان پذیر است ، و نیاز به هیچگونه آموزشی نیست ( همان ) .
هیوم : فیلسوف تجربه گرا ی اوایل قرن هجدهم ، معتقد بود که تکانه های هیجانی کل عمل را بر می انگیزد . از نظر وی عقل چیزی فراتر از توجه به واقعیت و ایجاد منابع ارجاعی درباره دنیای اطراف ، و اولویت
دادن به دستوراتی نیست که توسط هیجانات تعیین می شود . عواطف برای هیوم بسیار مهم بودند . او عقل را برده عاطفه می دانست . او استدلال می کرد که عقل هیچگاه نمی تواند در جهان فیزیکی وقوع اتفاقی را پیش بینی کند ( سلطانی رنانی ، ۱۳۸۵ ) . فیلسوفان عصر روشنگری فرانسه عمدتاً عاطفه گرا بودند ، به
نظر آنها ، تبیین حالات ذهنی به عواطف ختم می شود نه به عقل . امّا در فلسفه تحلیلی قرن بیستم سعی شد تا عواطف در زمره حالات ذهنی قابل فهم گنجانده شوند . رفتار گرایی در اوایل قرن بیستم حالات ذهنی را با استعدادهای رفتاری یکی گرفت ( همان ) .
۲-۴- مفهوم تربیت
تربیت از ماده «ربو» مصدر باب تفعیل، به معناى پرورش دادن است که در آن نموّ و زیادتى ملاحظه شده است؛ مانند تزکیه که آن نیز به معناى نمو و رشد است. راغب گوید: «ربّ» در اصل به معناى تربیت است و ربّ به طور مطلق فقط برخداوند اطلاق مى‏گردد که متکفّل اصلاح موجودات است.
در قران کریم، مشتقّات تربیت چند بار به کار رفته است از جمله :
الف) «و تَرَى الاَرضَ هامِدَه فَاِذا اَنزَلنا عَلَیهَا الماءَ اهتَزَّت وَ رَبَت» (حج، آیه ۵) . زمین را خشک و بى حاصل مى‏بینى، پس هنگامى که باران فرو مى‏فرستیم تکانى مى‏خورد و رشد و نموّ گیاهان در آن آغاز مى‏شود.
ب ) «وَ قُل رَبِّ ارحَمهُما کَمارَبَّیانى صَغیراً » ( اسراء، آیه ۲۴.) بگو خدایا والدینم را مورد رحمت خود قرار ده همان‏طورى که آنان مرا در کودکى مورد لطف و رحمت خویش قرار دادند.
بعضى ازمحققّین گویند: ربّ درجمله «ربّیانى صغیرا» از مادّه «رَبَوَ» است نه از مادّه «رَبَبَ» چون معناى تربیت، در نوع مواردى که به کار رفته عبارت است از نموّ و زیادت جسمانى و پرورش مادّى؛ و تربیت و سوق دادن به کمال وسعادت معنوى دراغلب مواردملاحظه نشده است البتّه تربیت یک مفهوم عامّى داردکه جمیع مراتب حصول نشوو نما وزیادتى رابه هرکیفیتى که باشد اعم ازمادى ومعنوى شامل مى‏شود(راغب الاصفهانی ، ج۴، ص ۳۶) بنابراین واژه تربیت، - با توجه به ریشه آن - به معناى فراهم آوردن موجبات فزونى و پرورش است. علاوه براین، تربیت به معناى تهذیب نیز استعمال شده که به معناى ازبین بردن صفات ناپسند اخلاقى
است. گویا در این استعمال نظر به آن بوده است که تهذیب اخلاقى مایه فزونىِ مقام و منزلت معنوى است و از این حیث مى‏توان تهذیب را تربیت دانست .
تربیت را به گونه های مختلف تعریف کرده اند : افلاطون عقیده داشت که « تربیت خوب آن است که روح و بدن را از همه زیباییها و کمالاتی که قابلیت پذیرش آنها را دارند ، برخوردار سازد » .
هربرت اسپنسر معتقد بود که « هدف تربیت تکوین منش است » . (مایر ، ترجمه فیاض ، ۱۳۷۴) .
هوراس مان ( Horace mann ) عقیده دارند که « تنها تربیت می تواند ما را به سوی لذّتی راهنمایی کند که از لحاظ کیفیت بی نظیر و از لحاظ کمیّت بی انتها باشد » ( همان ) .
یکی از مشهورترین نظرهای معاصر درباره تربیت از آن جان دیویی است . او تربیت را عبارت از نوسازی تجربه می داند که این به نوبه خود به هستی ما معنا و مفهوم می بخشد و نیز در کسب تجربه های بعدی به ما یاد می دهد ؛ امّا خود دیویی هم به نقص تعریف خود معترف است . زیرا معنای تجربه چندان وسیع است که شمول مفهوم ، با واژه زندگی برابری می کند (همان).

نظر دهید »
واکنش های یک کمپلکس دو هسته ای پلاتین (II) ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

شکل ۳-۲۴ گسترده ناحیه ppm)6/8 – ۹/۶ (طیف ۱H NMR MHz) 250 )کمپلکس۱۰،
trans-[Pt(I)2(1-MeIm)2]درCDCl3 ۵۸
فصل اول
مقدمه

شیمی کمپلکس های پلاتین
پلاتین معروفترین و شناخته شده ترین فلز از فلزات گروه پلاتین است. فلزات گروه پلاتین شامل: روتنیم (Ru) ، اسمیم(Os) ، رودیوم(Rh) ، ایریدیم(Ir) ، پالادیم(Pd) و پلاتین(Pt) می باشد که هم نادر بوده و هم به جهت فعالیتهای کاتالیستی و نیز مقاومتشان در برابرحملات شیمیایی بسیار مفیدند. فلز پلاتین بطوریکه در جدول زیر مشاهده می شود دارای چند ایزوتوپ بوده بطوریکه هر ایزوتوپ دارای فراوانی طبیعی و عدد کوانتومی اسپین هسته مشخصی می باشد.۱
جدول ۱-۱ ایزوتوپ های مختلف پلاتین و ویژگی هایشان
با پیشرفت NMR ، ایزوتوپ ۱۹۵پلاتین با فراوانی طبیعی ۷/۳۳ % و با توجه به دارا بودن اسپین هسته برابر با ۲/۱ امکان مشاهده کوپلاژ با دیگر هسته ها را فراهم کرده و به همین دلیل بسیار مورد توجه قرار گرفت. حضور یا عدم حضور چنین کوپلاژی شواهد با ارزشی برای ساختار مولکول ها ارائه می دهد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حالات اکسایش متداول پلاتین، صفر، ۲+ و ۴+ است. تعداد زیادی کمپلکس پلاتین با حالت اکسایش ۱+ معرفی شده اند. کمپلکس های پلاتینی با حالت اکسایش ۳+ و ۵+ کمیابند. ترکیباتی با حالت اکسایش ۶+ تنها زمانی دیده می شوند که پلاتین توسط لیگاندهای اکسیژنی و فلوئوری احاطه شده است. بجز آنیون های کربونیلی چند هسته ای که پلاتین در آنها حالت اکسایش منفی دارد، ترکیبات مهم دیگری با حالت اکسایش منفی پلاتین وجود ندارد.
کمپلکس های پلاتین به آسانی در فرآیندهای دو الکترونی شرکت می کنند، از این رو واکنش های افزایش اکسایشی و حذف کاهشی روی پلاتین به راحتی صورت می گیرد. بنابر این تشکیل کمپلکس اکتاهدرال با افزایش اکسایشی دو جزء به پلاتین (II) و تشکیل کمپلکس مسطح مربع از طریق حذف کاهشی دو جزء از پلاتین ((IV صورت می گیرد.۲پلاتین به عنوان یکی از نرم ترین فلزات طبقه بندی شده است و در نتیجه پیوندهای قوی تری را با لیگاندهای نرم تشکیل می دهد.۳
پلاتین با الکترونگاتیویته ۳/۲ خیلی بهتر می تواند با عناصر دارای الکترونگاتیویته نزدیک به آن، به صورت مستحکم پیوند بدهد از جمله با ید، گوگرد، کربن که مقادیر الکترونگاتیویته برابر با آن دارند چرا که ترکیبات دارای پیوند های کووالانسی تر، پایدارتر و محکم تر بشمار می روند.
ترکیبات و کمپلکس های پلاتینی حاوی لیگاندهای مختلف می توانند خواص و کاربردهای متفاوتی دارا باشند. در کنار ابزارهای فلزی متعدد زیست دارویی، پلاتین به صورت کلینیکی در چندین داروی ضد تومور مهم بکار رفته که قابل توجه ترینشان سیس پلاتین است.۴
بسیاری ازمفاهیم مهم در شیمی کئوردیناسیون مسطح مربعی و اثر ترانس، برای اولین بار در ترکیبات پلاتین کشف شد.۱

شیمی کمپلکس های پلاتین حاوی لیگاندهای سولفوکساید
۱-۲-۱ شیمی سولفوکسایدها
شیمی کئوردیناسیون سولفوکسایدها بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است. سولفوکسایدها به عنوان لیگاندهای دوسردندانه(ambidentate) شناخته شده اندکه یا از طریق اکسیژن و یا از طریق گوگرد به فلزات خاصی کئوردینه می شوند.مولکولهای سولفوکساید به عنوان یک لیگاند رفتارهای جالبی دارند. آنها می توانند دانسیته الکترونی را از فلز مرکزی به سمت خودشان بکشند و به دلیل وجود همین پیوند در این دسته از ترکیبات پیوندپلاتین- سولفوکسایدبسیارمستحکم است. بیشتر مطالعات منتشر شده روی کمپلکس های سولفوکساید پلاتین، در بر دارنده لیگاندDMSO بوده است.۵
سولفوکسایدها در کمپلکس های پلاتین (II) ، همیشه از سر S به فلز پلاتین (II) متصل می شوند زیرا اتم گوگردبه دلیل دارا بودن اوربیتال * خالی، نسبت به اتم اکسیژن سر نرم بشمار می رود در نتیجه می تواند دانسیته الکترونی را از سمت فلز پلاتین (II) که آن نیز فلزی نرم محسوب می شود به سمت خود بکشد. سولفوکساید ها از اثر ترانس نسبتاً بزرگی برخوردارند و بر اساس مطالعات انجام گرفته یک سری نفوذ ترانس به صورت زیر گزارش شده است: ۶
R2SO > I- > Cl- ≥ amines > Py
۱-۲-۲ کمپلکس های پلاتینی حاوی لیگاند DMSO
مطالعات نشان داده اند که کمپلکس های سولفوکساید پلاتین(II) به همراه لیگاندی دیگر، در شیمی درمانی بسیار مؤثرندبطوریکه مقاومت بعضی از این ترکیبات در برابر سلول های سرطانی به سمت مقاومت سیس پلاتین می رود. آنها همچنین به دلیل داشتن خواص کاتالیستی در فرایندهای کاتالیزوری و هیدروسیله کردن مورد توجهند.
بی میلی یک گروه تک DMSO برای جابجا شدن از مرکز پلاتین (II) ، که در آن ممانعت فضایی اندکی وجود دارد باعث می شود به سختی بتوان قبول کرد که کمپلکس های مونوسولفوکساید ، یک گونه فعال برای از دست دادن DMSO باشند با این وجود گاهی در واکنش های جانشینی در محلول های DMSO ، عکس این قضیه با دخالت حلال مشاهده می شود. ۷
بر طبق مطالعات انجام شده، واکنش هایی که روی دیمرهای دارای پل ید به همراه یک لیگاند دیگر صورت می گیرد، مونومرترانس را باید تولید کند.

واکنش های جانشینی کمپلکس های مسطح مربع
واکنش جانشینی لیگاند در کمپلکس های فلزات واسطه، معمولاً به عنوان مرحله کلیدی در واکنشهای کاتالیستی بشمار می روند. واکنشهای مرتبط با کمپلکس های مسطح مربع پلاتین(II) بطور گسترده ای مورد مطالعه قرار گرفته اند.۸
فلزهایی که آرایش ۸d کم اسپین دارند، به طور معمول ترکیبهای مسطح مربعی را می سازند که مثالهایی از آنها در جدول ۱-۲ نشان داده شده است:
جدول ۱-۲ چند مثال از فلزاتی با آرایش ۸d کم اسپین

گروه IB گروه VIII
  Ni(II)    
  Pd(II) Rh(I)  
Au(III) Pt(II) Ir(I)  
نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 411
  • 412
  • 413
  • ...
  • 414
  • ...
  • 415
  • 416
  • 417
  • ...
  • 418
  • ...
  • 419
  • 420
  • 421
  • ...
  • 482

متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

جستجو

  • دانلود پایان نامه با فرمت word : منابع دانشگاهی و تحقیقاتی برای نگارش مقاله استفاده از مدل سطحی برای بهینه سازی ...
  • فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | قسمت 21 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود مطالب ...
  • فایل های مقالات و پروژه ها | د: تعهد سازمانی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • منابع کارشناسی ارشد با موضوع تعیین ارقام ...
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – قسمت 21 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • نگارش پایان نامه درباره رابطه مؤلفه های مدیریت دانش و ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره ...
  • عوامل موثر بر رضایت گردشگران چینی از تسهیلات اقامتی ...
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها با موضوع ارائه روشی ...
  • پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع :شناسایی جرایم اینترنتی ...
  • فایل پایان نامه کارشناسی ارشد : تحقیقات انجام شده با موضوع تهیه کونژوگه پلی ساکارید PRP ...
  • دانلود منابع تحقیقاتی : دانلود پایان نامه آثار حقوقی الحاق ایران به موافقت ...
  • دانلود فایل ها در مورد بررسی ارتباط توسعه اقتصادی و ...
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد قانون مدنی
  • دانلود پایان نامه و مقاله – ۱-۵- تعریف نظری و عملیاتی متغیرها – 5
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – ۱۰-۳-۲ تفاوتهای بیمه های درمانی اختیاری با بیمه های درمانی اجباری – 10
  • مقالات و پایان نامه ها | ۲-وضع اجتماعی و سوابق زندگی محکوم علیه و اوضاع و احوال حاکم بر وقوع جرم، تعلیق را ایجاب می کند. – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • تحقیقات انجام شده با موضوع : بررسی-روش های-آشکارسازی-ناهمدوس-سیگنال های-فرا پهن باند- ...
  • مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها | ۲-۵ نشانه های استرس – 2
  • طرح های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد تبیین نقش تعادل ...
  • پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد مقایسه و بررسی ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان