متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد :چگونگی ابطال رأی داوری- فایل ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

بند سوم: بررسی رویه قضایی
کنکاش ده‌ها سال رویه قضایی روشن می‌کند که نظر دادرسان گذشته، برخلاف اخلاف نظر امروزی‌شان است. آنان معتقد بودند که همه موارد آمده در ماده ۶۶۵ ق.آ.د.م. (ماده ۴۸۹ فعلی)، رأی داور اساساً و خودبه‌خود باطل و غیرقابل‌اجرا است و الزام طرفین به اعتراض نکردن بر رأی داور تأثیری ندارد؛ چراکه ماده ۱۰ قانون مدنی هم مفید همین معنی است. چنان‌که برخی قاضیان امروزی در نشست قضایی و نیز کمسیون مدنی اداره کل حقوقی قوه قضائیه، اقتدا به نظر پیشینیان خود نموده‌اند.
۱- به‌موجب نظریه شماره ۲۱۹۸/۷ مورخه ۲۷/۵/۸۱ کمسیون قوانین مدنی اداره کل حقوقی «دستور اجرای رأی داوری و نظارت بر عملیات اجرایی آن، مثل اجرای احکام است یعنی با قاضی‌ای است که دعوا را به داوری ارجاع کرده یا صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را داشته، بنابراین چنانچه رأی داوری به دلیل انطباق آن با یکی از بندهای ماده ۴۸۹ ق.آ.د.م ۱۳۷۹، باطل بوده و قابلیت اجرایی نداشته باشد، قاضی نمی‌تواند دستور اجرای آن را بدهد، بلکه با دستور اداری تقاضای محکومٌ له را رد می‌کند و چون این دستور رأی نیست، لذا قابل‌اعتراض هم نخواهد بود. به‌عبارت‌دیگر، رأی داور بر طبق مواد (۴۸۵) و (۴۸۸) ق.آ.د.م ۱۳۷۹ مانند حکم دادگاه قابل‌اجرا است، بدین ترتیب که پس از رسیدن رأی داور، مدیر دفتر دادگاه ارجاع‌کننده دعوا به داوری یا دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را دارد، به دستور رییس دادگاه، اصل رأی را بایگانی و رونوشت گواهی شده آن را برای ابلاغ برای اصحاب دعوا می‌فرستد و هرگاه محکوم‌علیه تا بیست روز پس از ابلاغ رأی به او، طوعاً حکم را اجرا نکرد، دادگاه ارجاع‌کننده دعوا به داوری و یا دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را دارد، مکلف است به درخواست ذی‌نفع بر طبق رأی داور اجراییه صادر نماید. بدیهی است برحسب رویه قضایی که عمومات قانون آن را تأیید می‌کند، دادگاه پس از ملاحظه اسناد و مدارک داوری و احراز صلاحیت و تشخیص و تبیین موضوعی که باید در آن داوری شود، مطالعه رأی داور و مطابقت آن با موضوع مورد داوری و تشخیص صدور رأی در مدت مقرّر و در حدود صلاحیت داور، دستور اجرای رأی داور را می‌دهد والا درصورتی‌که دادگاه پس از ملاحظه اسناد و مدارک و… به جهتی مثل یکی از جهات موضوع ماده (۴۸۹) از قانون فوق‌الذکر، احراز کند که رأی داوری نادرست بوده و قابلیت اجرایی ندارد، نمی‌تواند دستور اجرا بدهد، بلکه برعکس، دستور رد تقاضای ذی‌نفع را خواهد داد و چون تقاضای اجرای رأی داوری احتیاج به دادخواست و اقامه دعوا ندارد، لذا قبول و یا رد آن، نمی‌تواند قابل‌اعتراض باشد».[۲۰۹]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲- دریکی از نشست‌های قضایی مدنی موضوع پرسش این بوده است «چنانچه طرفین خارج از دادگاه حل اختلاف فی‌مابین خود را به داور واگذار و داور رأی خود را صادر کند و در همین حین، از سوی دادگاه اجرائیه صادر و بعداً معلوم شود رأی داوری خارج از مهلت قانونی بوده و اجرائیه اشتباهاً صادرشده تکلیف چیست و آیا می‌توان وفق ماده ۱۱ قانون اجرای احکام مدنی دادگاه رأساً اجرائیه را ابطال نماید؟»
نظر اکثریت چنین اعلام‌شده است «چون ابلاغ از طریق دادگاه وفق ماده ۴۸۵ باطل و غیرقابل‌اجرا است اجراییه صادره اشتباه بوده و دادگاه صادرکننده باید نسبت به ابطال اجراییه اقدام نماید. با توجه به ماده ۴۹۰ که مقرّر می‌دارد «هریک از طرفین می‌توانند» لاجرم معنای آن این نیست که دادگاه متوجه خلاف قانونی بودن رأی داوری شد اما نتواند آن را ابطال نماید.» و اقلیت چنین ابراز عقیده نموده که چون طرفین به داوری توافق نموده‌اند باید به رأی داوری عمل شود و خارج از مهلت بودن رأی داور با توجه به قبول طرفین موجب ابطال رأی داوری نخواهد بود. استدلال آنان این بوده که: «… دادگاه نباید رأساً بدون درخواست طرفین یا معترض خودش در مقام وکیل معترض نسبت به ابطال اجراییه اقدام نماید، بلکه اجراییه صحیح است و به این صورت قابل‌ابطال نمی‌باشد. از مواردی که طرفین می‌توانند تقاضای ابطال نظریه داوری را نمایند در ماده ۴۸۹ مشخص‌شده و دادگاه در صورت اعتراض هریک از طرفین می‌تواند پس از بررسی دلایل حکم به ابطال اجرائیه صادر نمایند»
لیکن مالاً نظر کمسیون چنین ابرازشده است: «با توجه به مقررات ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی چنانچه رأی داور، پس از انقضای مدت داوری صادر و تسلیم‌شده باشد، آن رأی اساساً باطل بوده و قابلیت اجرایی ندارد. با این ترتیب هرگاه از دادگاه تقاضای ابلاغ و متعاقباً اجرای رأی داوری شده باشد و دادگاه بدون بررسی در مورد رأی داور که خارج از مهلت صادرشده، اجرائیه صادر کرده باشد، مطابق ماده ۱۱ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ به لحاظ این‌که در صدور اجرائیه اشتباه شده، دادگاه رأساً و یا به درخواست هریک از طرفین به اقتضای مورد اجرائیه را باید ابطال نماید.[۲۱۰]
بند چهارم: نظر دکترین حقوقی
دکتر شمس در خصوص ماده ۴۹۲ ق.آ.د.م بیان داشته: «آرایی در این زمینه وجود دارد که بر اساس آن‌ها مهلت مقرّر در ماده مزبور شامل درخواست بطلانی که مبتنی بر یکی از موارد مذکور در ماده ۴۸۹ همان قانون باشد نمی‌گردد. حتی اگر ماده مزبور، با توجه به اطلاق آن، ناظر به موارد مندرج در ماده ۴۸۹ ق.آ.د.م نیز دانسته شود، باید پذیرفت هرگاه شکایت به استناد یکی از آن موارد مطرح شود اما به علت خارج از مهلت بودن با قرار رد روبه‌رو شود این قرار موجب نمی‌شود که رأی داور علی‌رغم وجود یکی از موارد مندرج در ماده ۴۸۹ ق.آ.د.م معتبر و قابل‌اجرا شود».[۲۱۱]
همچنین دکتر عبدالله خدابخشی بعد از بیان اینکه در ق.آ.د.م برخلاف ق.د.ت.ب بین جهات ابطال و بطلان تفکیکی قائل نشده و استدلال مخالف درواقع اجتهاد در مقابل نص است در این زمینه بیان داشته‌اند: «اولاً رأی داور بیشتر از رأی دادگاه نیست و همین پرسش در مورد رأی دادگاه نیز مطرح است، ثانیاً عدم طرح دعوای ابطال بعد از اطلاع و ابلاغ، دلالت بر پذیرش محتوای آن دارد و مانند آن است که سبب جدیدی در رابطه طرفین حادث‌شده است که حتی می‌تواند توجیه‌گر رأی داور در مورد برابری ارث دختر و پسر باشد، ثالثاً بین «رد دعوای ابطال» و «اجرای رأی داور» ملازمه نیست و در برخی موارد، بااینکه دعوای ابطال رد شده است، امکان اجرای آن وجود ندارد و دادگاه صلاحیت بررسی و کنترل قضایی رأی را در زمان اجرا خواهد داشت».[۲۱۲]
دکتر لعیا جنیدی در این زمینه بیان داشته است: «قاضی اجرا مکلف است علاوه بر کنترل صوری به کنترل ماهوی داوری نیز بپردازد و تمامی موارد مذکور در ماده ۴۸۹ آیین دادرسی مدنی نوین ایران را در صدور اجرای رأی داوری مورد لحاظ قرار دهد…».[۲۱۳]
به نظر می‌رسد با توجه به تفسیر قوانین داوری، رویه قضایی، نظر دکترین حقوقی که شرح آن در متن پایان نامه بیان گردید و نیز طبع رأی داوری که منشأ آن صرفاً اراده آزاد اشخاص ناشی از تراضی‌شان است و نیز قضاوت اشخاص خصوصی برخلاف اصل است و اگر آیین دادرسی مدنی فصلی ویژه به داوری اختصاص داده بیشتر برای این است، که قانون‌گذار با گذاردن شرایط و محدودیت‌ها از حقوق اشخاص و آحاد جامعه صیانت کند و از این رهگذر کار دادگستری نیز در برخورد با پرونده‌های داوری سبک‌تر و به روال گردد؛ شک نیست که اگر رأی داوری برخلاف قوانین آمره و نیز موجد حق و نظم عمومی و اخلاق حسنه و موازین شرعی باشد و همچنین از حدود اختیارات قرارداد داوری تجاوز نماید، به‌هیچ‌وجه قابلیت اجرا ندارد ولو اینکه اشخاص ذی‌نفع در مهلت به آن اعتراض نکنند و یا اعتراضشان خارج از مواعد اشاره‌شده و به‌صورت دفاع یا طرح دعوا طاری یا انواع دیگر باشد. بی‌تردید این قبیل آراء قابلیت استناد نداشته و قاضی اجرا نمی‌تواند ماشین صدور دستور اجرای هر رأی داوری و با هر شرایطی باشد.
پر روشن است اگر معتقد باشیم به این‌که قاضی اجرا مکلف است بدون در نظر گرفتن ماهیت رأی داوری و انطباق آن با ماده ۴۸۹ و سایر مواد اشاره‌شده و در جهت درخواست ذی‌نفع در صدور دستور و اجرای هر رأی داوری که در مهلت مقرّر نسبت به آن تقاضای ابطال نشده است بپردازد، دیگر لزوم تشریفات مربوط به صدور دستور اجرا در نظام حقوقی ما فاقد معنا می‌شود و فلسفه تشریحی ماده ۴۸۹ ق.آ.د.م لغو به نظر می‌رسد.
فصـل سوم
پیشنهادها و نتیجه گیری
مبحث نخست: نتیجه‌گیری
پس از بررسی های به عمل آمده در راستای پژوهش حاضر، در پاسخ به سوال اصلی و نخستین سوال فرعی پژوهش که عبارت بودند از: ۱- « موارد قابل‌ابطال رأی داوری در قانون آیین دادرسی مدنی و قانون داوری تجاری بین‌المللی کدم‌اند؟»، ۲- « التزام داور به رعایت اصول دادرسی در رأی داوری چگونه است؟» نتایج ذیل حاصل گردید:
موارد مشترک ابطال رأی داوری در نظام دوگانه حقوقی ایران:
۱- بی‌اعتباری موافقت‌نامه داوری:
چنانچه موافقتنامه داوری برحسب قانونی که طرفین، قرارداد داوری خود را تابع آن قرار داده‌اند بی اعتبار باشد و در صورت تعیین قانون ایران یا سکوت طرفین در داوری‌های بین‌المللی که بیان گردید قانون ایران حاکم است و همچنین در داوری‌های داخلی موضوع قانون آیین دادرسی مدنی وجود شرایطی ضرویست و در صورت فقدان چنین شرایطی و یا انعقاد موافقتنامه داوری برخلاف آن، مورد از موارد ابطال رأی داوری است. اهم این شرایط عبارت است از: ۱- دارا بودن اهلیت طرفین موافقت‌نامه داوری ۲- دعاوی غیر قابل ارجاع به داوری شامل: الف- دعاوی عمومی و کیفری ب- دعاوی راجع به اصل نکاح، فسخ آن، طلاق، نسب ورشکستگی ج- استثناء وارد در ۱۳۹ قانون اساسی.
۲- تجاوز داوران از حدود اختیار و موضوع داوری:
اختیار داور یا مرجع داوری منحصر به آن‌هایی است که طرفین در محدوده مقررات مطابق قرارداد داوری یا شرط داوری به داور یا هیئت داوران اعطا کرده‌اند و یا داور یا مرجع مزبور در اجرای قانون دارا می‌شود(ند). حال چنانچه داوران خارج از حدود اختیارات خود رأی صادر نمایند به عنوان مثال: داور یا هئیت داوران حق اظهار عقیده در مورد قرارداد بیع معینی داشته(اند)، اما در خصوص قرارداد وکالتی که ارتباط با آن داده‌شده است نیز اظهار عقیده نموده(اند) و رأی صادر کرده باشد(ند). در چنین حالتی مورد از موارد ابطال رأی داوری است. تجاوز داوران از حدود اختیارات زمانی مطرح می‌شود که داوران از حدود موافقت‌نامه داوری به معنای اعم تجاوز کرده‌اند. موافقت‌نامه داوری به معنای اعم تنها ناظر به موافقت‌نامه کتبی منعقده قبل از بروز اختلاف نیست طرفین ممکن است در مراحل داوری نیز به‌طور صریح یا ضمنی محدوده موافقت‌نامه داوری را گسترش داده باشند. علاوه بر این در صورتی که موضوعات داوری قابل تفکیک باشد در این صورت دادگاه باید آن بخش از رأی را که در محدوده اختیارات اعطایی صادرشده، تأیید و بخش دیگر را نقض نماید.
همچنین چنانچه داور نسبت به مطلبی که موضوع داوری نبوده رأی صادر نماید از موارد ابطال رأی داوری است. به‌عبارت‌دیگر داور برخلاف مراجع قضاوتی عمومی که صلاحیتی عام دارند، تنها در محدوده‌ی موضوع موافقت‌نامه داوری تعیین‌شده می‌تواند نسبت به صدور رأی اقدام نماید، البته آن‌هم درصورتی‌که طرفین در مراجعه به داور مأموریت رسیدگی داور را محدودتر از موضوع موافقت‌نامه نکرده باشند. به‌عنوان‌مثال اگر در موافقت‌نامه داوری موضوع رسیدگی داور صرفاً محدود به رسیدگی به دعوی فسخ باشد در این صورت داور حق اظهارنظر در مورد خسارت ناشی از آن را ندارد.
۳- عدم رعایت مقررات ابلاغ:
قانون‌گذار در قانون آیین دادرسی مدنی در خصوص ابطال رأی داوری به جهت عدم رعایت مقررات ابلاغ مقرّره خاصی ندارد و آن را از موارد ابطال رأی داوری مذکور در ماده ۴۸۹ این قانون قرار نداده است؛ باوجوداین چون رعایت اصل تناظر لازمه هر قضاوت عادلانه‌ای است باید به طرفین داوری فرصت دفاع و ارائه مستندات خود و اعتراض به رأی نهایی یا موقت داور داده شود این مهم با اعمال قواعد ابلاغ میسر است. به عبارت دیگر اگرچه داور ملزم به رعایت تشریفات ابلاغ همچون نحوه ابلاغ نمی‌باشد اما اصل ابلاغ رأی به طرفین داوری از اصول دادرسی بوده و موجب ابطال رأی داوری می‌باشد. در مقابل در قانون داوری تجاری بین‌المللی قانون‌گذار صریحاً عدم رعایت مقررات ابلاغ را در بند (ج) ماده ۱-۳۳ از موارد ابطال رأی داوری دانسته است. در قانون مذکور، عدم رعایت مقررات قانونی در خصوص ابلاغ کلیه اخطاریه‌ها در کلیه موارد مستلزم نقض رأی دادگاه نیست. دادگاه صرفاً در دو مورد می‌تواند به دلیل عدم رعایت شرایط ابلاغ اخطاریه‌ها رأی صادره را نقض کند و در سایر موارد چنین حقی ندارد. اولین مورد راجع به درخواست داوری است. دومین مورد، در خصوص تعیین داور اختصاصی و مشترک است.
۴- مشارکت داور جرح شده یا غیرمجاز در صدور رأی
هرگاه یکی از طرفین اختلاف، دلایل و مستنداتی ارائه نماید که حاکی از این باشد که داور، واجد تمام یا برخی از شرایط لازم یا موردتوافق نیست، می‌تواند او را جرح نماید. اما شرط چنین کاری این است که در زمان تعیین آن داور، آگاه به اسباب جرح نبوده باشد. . اگر علی‌رغم اطلاع از فقدان شرایط داوری در یک داور، به انتخاب او اعتراض نکردیم، بعداً هم نمی‌توانیم به این مطلب اعتراض کنیم. در خصوص آیین جرح هم طرفین موافقتنامه داوری می‌توانند در این مورد توافق نمایند و در صورت عدم توافق قانون مقر داوری حکم فرماست.
از موارد ممنوعیت مطلق داوران می‌توان به این موارد اشاره کرد: ۱- اشخاصی که فاقد اهلیت قانونی هستند ۲- اشخاصی که موجب حکم قطعی دادگاه و یا در اثر آن از داوری محروم شده‌اند. ۳- کلیه قضات و کارمندان اداری شاغل در محاکم قضایی۴- شخصی که سابقاً در موضوع دعوا داوری اظهارنظر نموده باشند. ۴- طرف ایرانی پیش از وقوع اختلاف در معامله یا قراردادی ملزم به داوری داور خارجی دارای تابعیت طرف مقابل شود.
موارد ممنوعیت نسبی داوران را نیز ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی بیان داشته است. ممنوعیت اشخاص ذکرشده در این ماده نسبی است ازآن‌جهت که نه‌تنها در داوری‌هایی که مداخله دادگاه در انتخاب داور لازم نمی‌گردد می‌توانند به‌عنوان داور انتخاب شوند بلکه می‌توانند درصورتی‌که اصحاب دعوا تراضی نمایند، توسط دادگاه نیز به داوری انتخاب شوند. ۲- ممنوعیت وزرا و نمایندگان مجلس برای داوری در دعاوی با دولت یا مجلسین (مجلس) یا شهرداری‌ها یا دستگاه‌های وابسته به آن‌ها.
درصورتی‌که هر یک از موارد ممنوعیت داوری در شخص داور وجود داشته باشد و داور علارقم وجود چنین موانعی اقدام به صدور رأی نماید مورد از موارد ابطال رأی داوری است
۵- از طریق اعاده دادرسی:
در قانون آیین دادرسی مدنی در خصوص اعاده دادرسی نسبت به رأی داور نصی وجود ندارد اما درصورتی‌که بعد از صدور رأی داور به‌موجب حکم نهایی دادگاه مشخص شود سندی که مستند رأی داوری بوده جعلی بوده (بند ۶ ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی) یا اسناد و مدارکی به دست آید که دلیل حقانیت معترض بوده و طرف محکوم‌له داوری آن مدارک را مکتوم داشته یا خارج از دسترس معترض بوده (بند ۷ ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی) در این صورت اگر رأی در ماهیت دعوای ابطال صادرشده باشد، باید اعاده دادرسی نمود و در حالتی که دعوای ابطال، در ماهیت، بررسی نشده (اعم از طرح آن و رد دعوا از جهت شکل دعوا یا عدم طرح یا طرح دعوا خارج از مهلت مقرّر) باید مهلت بیست‌روزه تازه‌ای را برای طرح دعوای ابطال رأی داور به محکوم‌علیه داوری اختصاص داد.
همچنین با توجه به قسمت‌های «ح» و «ط» بند ۱ ماده ۳۳ قانون داوری تجاری بین‌المللی، در مورد قابل‌ابطال بودن رأی داور، مقرّر می‌دارد: «رأی داوری مستند به سندی بوده باشد که جعلی بودن آن به‌موجب حکم نهایی ثابت‌شده باشد»؛ «پس از صدور رأی داوری مدارکی یافت شود که دلیل حقانیت معترض بوده و ثابت شود که آن مدارک را طرف مقابل مکتوم داشته و یا باعث کتمان آن‌ها شده است». این قسمت‌ها با بندهای ۶ و ۷ ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی که مربوط به اعاده دادرسی است، قابل انطباق می‌باشد. به نظر می‌رسد که قواعد مقرّر در مورد داوری‌های تجاری بین‌المللی را می‌توان در حدی که به قواعد اساسی دادرسی مربوط هستند، در مورد داوری‌های موضوع قانون آیین دادرسی مدنی نیز اعمال نمود و در صورت واحد بودن ملاک آن یا عادلانه بودن، از تسری آن قواعد دفاع کرد.
۶- فقدان اهلیت طرفین داوری: در قانون داوری تجاری بین‌المللی فقدان اهلیت طرفین داوری از موارد ابطال رأی داوری محسوب می‌گردد و فقدان اهلیت برحسب تابعیت هریک از طرفین سنجیده می‌شود. در قانون آیین دادرسی مدنی نیز اگرچه ابطال رأی داوری به جهت فقدان اهلیت طرفین مورد تصریح قانون‌گذار قرار نگرفته اما با توجه به ماده ۴۵۴ قانون مذکور و همچنین اصول حقوقی باید این مورد را از موارد ابطال رأی داوری در داوری‌های داخلی دانست.
موارد ابطال رأی داوری در قانون داوری تجاری بین‌المللی:
۱- عدم توفیق در ارائه دلایل و مدارک:
قانون داوری تجاری بین‌المللی در این خصوص در بند (د) ماده ۱-۳۳ است که مقرّر می‌دارد: « درخواست‌کننده ابطال، به دلیلی که خارج از اختیار او بوده، موفق به ارائه دلایل و مدارک نشده باشد»
بر اساس این بند، اولاً معنای موسع در خصوص «خارج از اختیار» مدنظر می‌باشد و شامل کلیه مواردی است که باعث عدم توفیق محکوم‌علیه در ارائه دلایل و مدارک منتسب به وی می‌باشد دوم اینکه قاضی در تشخیص اینکه آیا طرف توانای داشته یا نه، باید به معیار‌های نوعی توجه کند و مورد آخر اینکه، با جمع موارد گفته‌شده درنهایت محکوم‌علیه داوری باید در دادرسی ابطال رأی، ثابت نماید که علت عدم توفیق وی در ارائه دلایل و دفاعیات ذکرشده خارج از توانایی او بوده است، در این صورت می‌توان به این جهت رأی داور را نقض نمود.
۲- تشکیل هیئت داوری یا آیین دادرسی برخلاف قواعد:
اینکه دیوان داوری از چند داور تشکیل‌شده و داوران به چه نحوی باید انتخاب شوند، مطابق موافقت‌نامه داوری عمل می‌شود. بدیهی است در ملاحظه موافقت‌نامه داوری باید مقررات داوری مورد ارجاع نیز مدنظر قرار گیرد. بنابراین در درجه اول هیئت داوری یا آیین دادرسی مطابق موافقتنامه داوری تشکیل و رسیدگی می‌گردد و در صورت سکوت موافقتنامه داوری مطابق قانون مقر داوری که در مباحث ما قانون ایران است حاکم می‌شود. در صورتی که داوران برخلاف این قوانین قانون کشور دیگر را بر داوری حاکم بدانند از موارد ابطال رأی داوری می‌باشد.
همچنین از مقایسه قانون داوری تجاری بین‌المللی یا نمونه آنسیترال وهمچنین توجه به مفاد ماده ۱۹ قانون داوری تجاری بین‌المللی به این نتیجه می‌رسیم در صورتی که موافقتنامه داوری برخلاف قوانین امری ایران باشد از موارد بطلان موافقتنامه داوری و در نتیجه تشکیل هیئت داوری یا آیین دادرسی برخلاف قواعد است و از موارد ابطال رأی داوری محسوب می‌گردد.
موارد ابطال رأی داوری در قانون آیین دادرسی مدنی:
۱- مخالفت رأی با قوانین موجد حق:
قوانین موجد حق مفهومی محدودتر از قوانین ماهوی می‌باشند و مقصود قواعد اصلی ماهوی و مبنایی مدنظر قانون‌گذار می‌باشد. در رسیدگی داداگه به درخواست ابطال رأی داور به جهت مخالف با قوانین موجد حق باید به نکات ذیل توجه نمود:
الف- در تفسیر قوانین موجد حق باید به متن ماده‌قانون ارجاعی توجه نمود نه مجموعه‌ای که ماده‌ای خاص در آن آمده است
ب- منظور از قوانین موجد حق صرفاً مصوبات مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام را شامل می‌شود.
ج- در صورت عدم اختیار صلح و سازش و فرعی نبودن موضوع، داوران نمی‌توانند برخلاف قوانین تکمیلی رأی صادر نمایند.
د- در دعوای ابطال رأی داوری دادگاه باید صرفاً موضوع را از منظر مخالفت یا عدم مخالفت با قوانین موجد حق بررسی نماید و حق اظهارنظر در موضوعات اثباتی ازنظر داور را ندارد.
۲- صدور رأی خارج از مدت داوری:
صدور و تسلیم رأی داور باید توأماً در مدت داوری صورت گیرد و در صورت صدور رأی داور در مدت داوری و تسلیم آن در خارج از مدت داوری از موارد ابطال رأی داوری به استناد بند ۴ ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی می‌باشد.
۳- مخالفت با آنچه در دفتر املاک یا بین اصحاب دعوا در دفتر اسناد رسمی ثبت‌شده و داری اعتبار قانونی است:
در صورت که اسناد رسمی ثبت‌شده در دفتر املاک و اسناد دارای اعتبار باشد فرضاً مالکیت ملکی به نام یکی از طرفین محرز باشد و داور با نادیده گرفتن این موضوع رأی به مالکیت طرف مقابل داده باشد رأی داور باطل است.
سایر موارد ابطال رأی داوری:
همان طور که مشاهده شد در خصوص چگونگی ابطال این موارد توضیحات مفصل در متن پایان نامه ذکر گردیده است. چنین مواردی اگرچه در متن قوانین به طور صریح از موارد ابطال رأی داوری بیان نشده است اما مواردی است که موجبی برای ابطال رأی داوری می‌باشد و چنین آرایی باطل و قابلیت اجرایی ندارند.
حاصل بحث از بررسی این موارد بدین شرح است:
۱- مستند و مستدل نبودن رأی داوری:
منظور از مستند و مستدل بودن رأی داوری این است که دلایل صدور رأی داوری باید به‌گونه‌ای برای دادگاه رسیدگی‌کننده به دعوا ابطال مشخص باشد که رفع ابهام نماید و احتیاجی به رسیدگی ماهوی همه‌جانبه وجود نداشته باشد در غیر این صورت از مواد ابطال رأی داوری است. اگرچه نباید داور را مکلف به استناد به مواد قانونی کرد اما رأی ایشان باید به گونه همه‌جانبه و قانع‌کننده و مستند به اصول حقوقی باشد که باوجود عدم استناد به مواد قانونی موجه شناخته شود. در غیر این صورت رأی داور باطل و قابلیت اجرایی نخواهد داشت.
۲- اعتراض شخص ثالث به رأی داوری:

نظر دهید »
بررسی تاثیر سازمان شانگهای بر بازدارندگی از یکجانبه گرایی ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲۲- کولایی،الهه (۱۳۸۴)،بازی بزرگ جدید در آسیای مرکزی،تهران،دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی
رویکرد چین به آسیای مرکزی
۱- رویکرد چین به آسیای مرکزی:
سیاست خارجی چین در دوره جهانی شدن با مبادلات اقتصادی و درگیری چین با موضوعاتی چون امنیت، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و دیگر موضوعات به ذهن تداعی می شود.بطور کلی رهبران چین به افزایش قدرت و توسعه اقتصادی این کشور متمرکز شده اند تا ثبات سیاسی و اجتماعی خود را حفظ کنند.فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال کشورهای آسیای مرکزی باعث گسترش حوزه منافع چین در اوراسیا و نیز ایجاد مسائل امنیتی جدیدی برای این کشور در ناحیه آسیای مرکزی گردید.لذا این منطقه با توجه به روند کلی سیاست چین جایگاه ویژه ای در دکترین امنیتی چین کسب کرده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در نیمه اول دهه ۹۰ نگاه به آسیای مرکزی همواره از زاویه رابطه قدرت های بزرگ یعنی روسیه و آمریکا بوده است.اما در سال های اخیر در آسیا روابط قدرتها به صورت مثلثی درآمده که ضلع سوم ان چین است.این کشور با تاسیس سازمان شانگهای پنج و سپس سازمان همکاری شانگهای سعی نموده در پاسخ به چالشهای امنیتی ایجاد شده واکنش نشان داده و در عین حال از ایجاد چالش با حوزه منافع روسیه خودداری نماید.این کشور همچنین با ایجاد این سازمان در واقع راه همکاری با روسیه و کشورهای آسیای مرکزی را با هدف جلوگیری از نفوذ غرب و بویژه آمریکا در پیش گرفته است.برای چین کسب موفقیت در آسیای مرکزی بیشتر از همکاری اقتصادی با این جمهوریها امکان پذیر خواهد بود تا از طریق نفوذ نظامی و امنیتی.در همین راستا نخست وزیر وقت چین در طول دیدار خود از قزاقستان در سال ۱۹۹۴ ضمن ارائه یک کمک اقتصادی هر چند اندک به نشانه دوستی به کشورهای آسیای مرکزی اعلام داشت که پکن در آسیای مرکزی به دنبال یافتن یک حوزه نفوذ اقتصادی و سیاسی است.
۲- ملاحظات سیاسی چین در آسیای مرکزی:
چین با اتخاذ دیپلماسی نرم از نوع اقتصادی در حال افزایش نفوذ خود در آسیای مرکزی میباشد.در این راستا دیپلماسی مناسب چین در روابط دوجانبه و چند جانبه مانند سازمان همکاری شانگهای، روابط تجاری و افزایش منافع چین در بحث مربوط به نفت و گاز منطقه آسیای مرکزی به طور اساسی منجر به رشد حضور چین در آسیای مرکزی شده است.چین سیاست خود را در این منطقه بدون درگیری و تعارض و با رویکرد ثبات در منطقه به پیش میبرد.از همین منظر سیاست چند وجهی چین در آسیای مرکزی را میبایست در چارچوب سازمان همکاری شانگهای مورد بررسی قرار داد.آسیای مرکزی برای چین همچنین صحنه ای برای جلوگیری از گسترش نفوذ آمریکاست و در این جهت از همراهی و اشتراک نظر خوبی نیز با روسیه برخوردار است که تبلور ان در گستره همکاریهای در حال افزایش سازمان همکاریهای شانگهای نمایان است.در این جهت همچنین می توان به بیانیه اجلاس سازمان همکاری شانگهای تحت عنوان «دستورالعمل بین المللی قرن بیست و یکم» اشاره کرد که در واقع می توان انرا چالش عمده برای آمریکا از
میبایست در چارچوب سازمان همکاری شانگهای مورد بررسی قرار داد.آسیای مرکزی برای چین همچنین صحنه ای برای جلوگیری از گسترش نفوذ آمریکاست و در این جهت از همراهی و اشتراک نظر خوبی نیز با روسیه برخوردار است که تبلور ان در گستره همکاریهای در حال افزایش سازمان همکاریهای شانگهای نمایان است.در این جهت همچنین می توان به بیانیه اجلاس سازمان همکاری شانگهای تحت عنوان «دستورالعمل بین المللی قرن بیست و یکم» اشاره کرد که در واقع می توان انرا چالش عمده برای آمریکا از نظر هماهنگی روسیه و چین در برابر موضوعت مربوط به آسیای مرکزی قلمداد کرد و به نظر میرسد مسکو و پکن به صورت جدی به دنبال فشار هر چه بیشتر برای کاهش نفوذ آمریکا در منطقه هستند.
بنابراین میتوان نقش چین یا به عبارتی ضلع سوم بازی قدرتها در اینده را ایجاد موازنه در آسیای مرکزی دانست.ذکر این نکته ضروری است که تفاوت نگاه این سه کشور به آسیای مرکزی حائز اهمیت است.اگر چه از نظر بسیاری از تحلیل گران نگاه چین به منطقه از منظر امنیت ملی، نگاه روسیه از منظر حوزه نفوذ و نگاه آمریکا بهره برداری در مواقع نیاز است، اما نمیتوان استراتژی کلی آمریکا برای تسلط بر حوزه ژئواستراتژیک اوراسیای مرکزی را از نظر دور داشت؛ موضوع بسیار اساسی که با تداوم اشغال افغانستان ملموس تر مینماید.شاید چینی ها با هوشمندی این مهم را به شکلی احتیاط امیز در در دستور کار خود قرار داده باشند.لذا دکتری چین در قبال آسیای مرکزی را میتوان دارای سه وجه عمده دانست.وجه اول ریشه در تاریخ چین دارد که همیشه آسیای مرکزی را خاکریز اول برای امنیت خود در مرزهای غربی تلقی کرده است.امکان بروز بی ثباتی در سین کیانگ همیشه دغدغه فکری دولتمردان چینی بوده است.وجه دوم یا بعد اقتصادی دکترین چین در قبال آسیای مرکزی شامل تلاش برای ایجاد منطقه آزاد آسیای مرکزی در جهت بهبود اقتصاد و امنیت چین است.پیشرفت اقتصادی آسیای مرکزی می تواند برای مناطق عقب مانده و دور افتاده چین که در جوار مرزهای این منطقه قرار دارند جذاب و در عین حال خطرناک باشد.دولتمردان چین بویژه پس از ناارامی های تیان ان من در سال ۱۹۸۹ به اهمیت سرمایه گذاری برای رشد اقتصادی این منطقه پی بردند.درعین حال چینی ها تا حدی سعی کرده اند وجه گرایشات ملی گرایی خود را با کشورهای آسیای مرکزی کم رنگ کنند و در واقع احتمال بروز مشکلات قومی در داخل سرزمین خود را کنترل نمایند. رکن سوم دکترین چین در قبال آسیای مرکزی از تمایل فزاینده این کشور به ایفای نقش در سیستم امنیت جهانی ناشی می شود.چین برای اینکه بتواند در صحنه جهانی حضوری موثر و پر رنگ داشته باشد باید نخست بتواند حرف خود را در منطقه آسیای مرکزی به کرسی بنشاند. سیاست امنیت انرژی چین مبتنی بر تنوع بخشیدن بر منابع عرضه انرژی ضمن تاکید بر نیروگاه های اتمی و برق ـ ابی است.چین قصد دارد از اتکای بیش از حد خود به زغال سنگ بکاهد.در حال حاضر سوخت اغلب شناورهای نیروی دریای چین که در تنگه مالاکا حضور دارند زغال سنگ است و کاستن از میزان اتکا به زغال سنگ از نظر نظامی نیز برای چین در حال خیزش به سوی ابرقدرت شدن حائز اهمیت بسیاری است.(الیسون و جانسون،۱۳۸۲، ۲۳۳)
ازطرفی اهمیت حضور مؤثر چین در ابراه مالاکا از انجا ناشی می شود که ۸۰ درصد نفت وارداتی چین از این ابراه ۶۰۰ مایلی عبور میکند.در عین حال خطوط لوله انتقال نفت که از شرق به غرب چین امتداد یافته امکان بالقوه استفاده از منابع انرژی آسیای مرکزی را برای این کشور فراهم ساخته و در صورت مسدود شدن تنگه مالاکا چین می تواند از این گزینه استفاده کند و بدین ترتیب ضعف دریایی استراتژیک خود در برابر آمریکا را جبران کند.
حادثه یازده سپتامبر در سیاست خارجی و به تبع سیاستهای منطقه ای پکن نقطه عطفی به شمار می اید زیرا اغاز ریاست جمهوری بوش و غلبه پارادایم نومحافظه کاران در سیاست خارجی آمریکا برای چین بسیار ناامید کننده بود.نومحافظه کاران معتقد بودند تهدید اصلی برای ایالات متحده از آسیا و اقیانوس ارام و مشخصا از چین ناشی میشود.اما وقوع حادثه یازده سپتامبر فرصت استراتژیک جدیدی برای چین مهیا کرد تا بتواند با بازبینی روابط خود با آمریکا به رشد اقتصادی خود در فضایی مسالمت امیز ادامه دهد.از طرفی تروریسم بویژه برای قدرتهای درحال رشد که به ثبات در محیط امنیت خود نیاز دارند، عاملی مخرب به حساب می اید.به همین دلیل چین به حضور آمریکا در آسیای مرکزی با تساهل نگاه کرده و به همکاری با آمریکا ادامه داد. نگاه چین به تحولات پس از یازده سپتامبر در محیط امنیتی خود و از جمله آسیای مرکزی از چند منظر قابل توجه است:
۱ ـ چین به آسیای مرکزی به عنوان عقبه استراتژیک با ثبات خود نگاه می کند و به رغم اینکه آمریکا حلقه محاصره خود را در آسیای مرکزی تنگ تر کرده است، این کشور در این مرحله رویکردی را اتخاذ کرده است که از بروز هرگونه تنش با آمریکا در منطقه جلوگیری کند.با این حال از سال ۲۰۰۱ چین با فعال تر کردن سازمان همکاری شانگهای در صدد حفظ حداقل نفوذ خود در منطقه است.
۲ ـ از منظر تامین انرژی و کنترل منطقه مسلمان نشین سین کیانگ در حال حاضر تنها ۱۰ درصد انرژی چین از آسیای مرکزی تامین میشود،اما در اینده این منطقه منبع مهمی برای تامین انرژی چین خواهد بود.سین کیانگ منطقه ای است که از نظر چینی ها تهدیدی علیه انسجام سرزمینی این کشور به شمار می رود و به دلیل پیوندهای قومی ان با آسیای مرکزی همواره تهدیدزا بوده است. علاوه بر این بخش عمده ای از منابع عمده چین نیز در سین کیانگ قرار دارد که اهمیت این منطقه را برای چین مضاعف میسازد.
سیاست چند وجهی چین در آسیای مرکزی مبتنی بر سه اصل می باشد؛۱)حل منازعات مرزی با کشورهای منطقه ۲)مناسبات منطقه ای دوستانه با کشورهای منطقه ۳)جلوگیری از برتری هژمونیک یک قدرت (کاظمی،۱۳۸۲: ۱۷۵).
از نظر پکن آسیای مرکزی نباید عرصه هژمونی یک قدرت شود زیرا در این صورت محیط امنیتی چین پیچیده خواهد شد و کنترل چین بر ان ضعیف خواهد گردید.به همین دلیل چین در عین حال که بسمت روسیه متمایل می باشد با آمریکا و در مراحل بعد با اروپا نیز همکاری می کند تا منطقه به نوعی موازنه خود را پیدا کند.باید خاطر نشان کرد که حضور نظامی آمریکا در آسیای مرکزی نسبت به سایر مناطق همجوار چین بسیار ضعیف تر بود.لذا یکی از اهداف و رویکردهای چین در آسیای مرکزی عمل توام با احتیاط برای جلوگیری از تشدید اوضاع کنونی می باشد.از سوی دیگر حضور نظامی آمریکا در آسیای مرکزی و تداوم نقش رهبری گونه روسیه در این منطقه تا حدی از نگرانی چین در خصوص حضور نظامی آمریکا و نفوذ ان در منطقه آسیای مرکزی کاست.با تغییر چشم انداز امنیتی جهان پس از حوادث یازده سپتامبر و حضور نظامی آمریکا در آسیای مرکزی بر اهمیت استراتژیک این منطقه برای چین افزوده شد.جلب موافقت چین توسط آمریکا برای مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی و متعاقب ان حضور نظامی آمریکا در پایگاه نظامی مناس قرقیزستان و خان اباد ازبکستان موجب ایجاد نوعی منافع مشترک برای هر دوکشور چین و ایالات متحده به طور موقت گردید.در واقع پیآمدهای سیاستهای جهانی جنگ با تروریسم برای کشورهای آسیای مرکزی موجب شد روسیه،چین و آمریکا در سیاستهای خود در قبال این کشورها تجدید نظر کنند.اکنون اولویت اصلی چین و روسیه در آسیای مرکزی حفظ ثبات است.(کولایی،۱۳۸۴: ۲۰۳)
منابع قابل توجه انرژی و بازارهای مصرف آسیای مرکزی در پی استقلال این جمهوریها، انگیزه ای قوی برای فعالیت چین در منطقه فراهم اورده است.نیاز روز افزون صنایع چین به منابع انرژی برای این کشور در آسیای مرکزی هم فرصت های قابل ملاحظه ای ارائه کرده است.و همجواری استان مسلمان نشین سین کیانگ با جمهوریهای آسیای مرکزی و نگرانی از انتقال امواج اسلام گرایی به این استان،رهبران چین را نسبت به مسائل این منطقه بسیار حساس کرده است.
چین عمدتا علاقه مند به حفظ ثبات منطقه ای است و تهدید نا ارامی در سین کیانگ بر سیاست چین در آسیای مرکزی تاثیر گذاشته است.لذا به اقدامات اعتماد سازی تن در داده است.و در راه عدم درگیری و جداسازی در مرز مشترک با روسیه و قزاقستان قدم برمیدارد. همچنین چین و منطقه سین کیانگ به شریک اقتصادی و تجاری مهمی برای قزاقستان و قرقیزستان تبدیل شده اند.این کشورها درحال کشیده شدن به سمت مدار ژئواکونومیک چین هستند.چین روابط خود با کشورهای آسیای مرکزی را از منظر ثبات و توسعه سین کیانگ مد نظر قرار میدهد چین چارچوب و پویایی های همکاری در بیرون از مرزهای سین کیانگ را گسترش میدهد و روابط را بر اساس اصول برابری و انتفاع متقابل توسعه خواهد داد.
ناظران چینی نقش اینده آسیای مرکزی را نه تنها وابسته به قدرت هر یک از قدرت پنج کشور این منطقه میدانند بلکه علاوه بر ان به چگونگی همکاری انها با دیگر همسایگان و مسائلی که انها را تعقیب میکنند نیز مرتبط میدانند.ائتلافی میان کشوهای آسیای مرکزی و هر یک از قدرت های منطقه ای بر ساختار سیستم بین المللی تاثیر خواهد گذاشت.چین در تلاش هایش برای مدرنیزه کردن تصویر روابط چین و آسیای مرکزی بر توسعه و اصلاحات اقتصادی تاکید ورزیده است و در حقیقت نوعی سیاست «درهای باز» را دنبال کرده است.بدین جهت یک فضای منطقه ای و بین المللی صلح امیز و با ثبات پایدار به یک ضرورت تبدیل شده است. و این امر سیاست روابط حسن همجواری را تشویق کرده است.از منظر چین عمده ترین ملزومات گسترش مناسبات با کشورهای اسیای مرکزی این موارد هستند: کشورهای اسیای مرکزی باید از دیدگاه چین در مورد تایوان حمایت کنند، چین باید از استقلال و توسعه مستقل هر یک از کشورهای اسیای مرکزی حمایت کند، چین و هر یک از کشورهای اسیای مرکزی باید یکدیگر را بعنوان شرکای امنیتی قلمداد کنند، چین و کشورهای اسیای مرکزی باید در کنار یکدیگر در برابر جدایی طلبی،تروریسم و اسلام گرایی افراطی بایستند، چین و سه کشور همسایه ان در اسیای مرکزی باید از امتیاز ارتباطات فرا مرزی نژادی برای تقویت دولتی، تفاهم و ارتباطات استفاده کند.روابط چین و کشورهای اسیای مرکزی باید بر بنای محکم اقتصادی بنا گردد.چین و کشورهای اسیای مرکزی باید برای دفاع از صلح و عدالت در صحنه بین المللی همکاری کنند.ثبات، توسعه و همکاری ارکان اصلی مناسبات چین با همسایگانش است و این ثبات با نفوذ قدرت های بزرگ و دیگر کشورها و تاثیر گذاری انها بر منطقه مرتبط است.(امینی،۱۳۸۷: ۶۱)
چین روسیه را ضامن ثابت کشورهای آسیای مرکزی و شاید حتی ثبات مناطق اطراف ان به حساب می اورد.روسیه و چین هر دو در برخورد استراتژیک خود به دنبال صلح و ثبات هستند و با نفوذ قدرت های بزرگ در منطقه مخالفند و از همکاری منطقه ای حمایت میکنند.بهبود روابط میان چین و روسیه تا حد زیادی از نگرانی متقابل انها در حفظ ثبات آسیای مرکزی ناشی میشود.برای چین آسیای مرکزی منطقه ای غیر قابل پیش بینی است که از ان ایدئولوژی های اسلامی و ناسیونالیسم ترکی می تواند به درون سین کیانگ رخنه کند. مخالفت هر دو کشور چین و روسیه با گسترش ناتو به شرق و مسائلی که به طور مشترک در زمینه های اقتصاد جهانی، بنیادگرایی اسلامی،پان ترکیسم، جدایی خواهی قومی از اسیای مرکزی تا خاور دور با ان روبرو هستند،در برقراری روابط امنیتی بر شراکت استراتژیک بین انها تاثیر اساسی داشته است.هر چند که بعضی از محققان چن و روسیه نگرانی هایی درباره اینده قدرتمند شدن طرف مقابل ابراز می دارند از جمله در روسیه مخالفت هایی با فروش جنگ افزارهای پیشرفته به چین ابراز می گردد، چنین به نظر می رسد که دولتمردان دو کشور به منافع همکاری های سیاسی،اقتصادی و امنیتی تا اینده های دراز مدت در قرن ۲۱ توجه بیشتر دارند.روسیه نسبتا کشورهای آسیای مرکزی را در داخل حوزه نفوذ خود قلمداد می کند مایل نیست چین عمیق دخالت کند.چین با تلقی روسیه از آسیای مرکزی بعنوان منطقه خاص خود مخالف است.و از حاکمیت و استقلال و همکاری انها با دیگر کشورها حمایت میکند. با این حال چین با نقش محکم روسیه در منطقه تفاهم نشان میدهد و اذعان میکند که همکاری نظامی روسیه با کشورهای آسیای مرکزی برای ثبات این منطقه مفید است. از زمان فسخ یکجانبه معاهده ضد موشک بالستیک توسط امریکا همکاریهای نظامی چین و روسیه افزایش پیدا کرده است.روسیه تصمیم به اجاره ماهواره نظامی به چین جهت تسهیل در تبادل ارتباطات در باره تحرکات مرتبط با تاسیس دفاع موشکی امریکا در فضای اقیانوسیه دارد.روسیه بر مدرنیزه کردن توان نظامی چین کمک می نماید.در تقویت چین بعنوان یک رقیب استراتژیک امریکا، روسیه امیدوار به تقویت موقعیت استراتژیک خود می باشد.یک نمونه بارز ان قول روسیه به تامین چین به پنج فروند هواپیمای مدل آ – ۵۰ بود.
چین هم مانند روسیه مایل به اعطای اسیای مرکزی به امریکا نمیباشد. در ژانویه ۲۰۰۲ یک هیأت چینی ضمن بازدید از تاشکند قول کمک اقتصادی به ارزش ۶۰۰ میلیون دلار ‍را به ازبکستان داد.(سرمایه گذاری امریکا در چارچوب مشارکت استراتژیک با ازبکستان مبلغ ۱۶۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۲ بوده است.حضور نظامی دائمی امریکا در اسیای مرکزی از دید چینی ها تهدیدی نسبت به کشورشان میباشد.ادامه عملیات پاکسازی نظامی در افغانستان پس از حملات هوایی از دید چینی ها بهانه ای برای تاسیس پایگاه های نظامی امریکا در اسیای مرکزی است.پکن حضور نظامی امریکا در جوار مرزهای غربی خود را بعنوان بخشی از استراتژی محاصره تلقی میکند.چین با برنامه امریکا در زمینه احداث پایگاه نظامی در کشورهای اسیای مرکزی، اجرای مانورهای مشترک و یا استفاده از کشورهای اسیای مرکزی بعنوان وسیله ای برای مهار چین مخالف است.زیرا انرا خطری برای امنیت مناطق شمال غربی خود میداند.ایالات متحده که گسترش ناتو به سمت شرق برای رقابت با روسیه در اسیای مرکزی را تشویق میکند، در اوت ۱۹۹۸ دست به یک حمله نظامی غیر قانونی بر ضد افغانستان زد که امنیت نواحی اطراف چین را با خطر مواجه کرد.این کشور در حال تقویت همکاری امنیتی با ژاپن است که خود را محافظ تایوان می داند و بخشی از هدف همکاری نظامی ان با کشورهای اسیای مرکزی تهدید امنیت چین است.(شریعتی نیا،۱۳۸۷، ۲۸)
چین صراحتا با مشارکت چهار کشور اسیای مرکزی در برنامه مشارکت برای صلح ناتو مخالفت نکرده است.با این حال به دقت چگونگی افزایش نفوذ ناتو در اسیای مرکزی را زیر نظر دارد.نفوذ ناتو در منطقه یک عامل بی ثباتی را به همراه داشته است.این امر توازن استراتژیک و فضای امنیتی را برای کشورهای همجوار بر هم میزند و استقلال و توسعه عادی انها را به تأخیر می اندازد.چین همسایه کشورهای اسیای مرکزی است و مایل نیست شاهد هدایت مانورهای نظامی همه ساله در نزدیکی مرزهایش باشد.این امر باعث نگرانی شدید چین بویژه پس از بحران کوزوو شده است.چین مخالف گسترش همکاری نظامی کشورهای اسیای مرکزی با سایر کشورها نیست.این کشور در امر توسعه سیستم های دفاعی و ارتش های این کشورها از انها حمایت میکند و از تلاش های کشورهای مربوطه و سازمان های بین المللی در حمایت از صلح وثبات انها استقبال میکند. با این حال چین اصول و منافع امنیتی خود را دارد. در دیدگاه چین دخالت قدرت های بزرگ نباید اجازه بروز رقابت تسلیحاتی و یا مواجهه نظامی میان کشورهای اسیای مرکزی را بدهد و دیگر کشورها و نیروهای خارجی نباید بتوانند در امور سیاسی کشورهای منطقه دخالت کنند.یا به استقلال و حاکمیت انها لطمه بزنند.بعلاوه چین به دنبال به دست اوردن یک حوزه نفوذ در میان کشورهای اسیای مرکزی و نیز تحمیل عقاید و خواسته های خود بر این کشورها نیست.هر چند که این کشور در فعالیت هایی که در کشورهای اسیای مرکزی روی میدهند و به حاکمیت خود لطمه می زنند یا در جهت اضمحلال چین انجام میگیرند جلوگیری میکند.(فیاضی،۱۳۸۸: ۸۷)
آمریکا بعد از اینکه نبرد هوایی در افغانستان به پایان رسید شروع بهساخت یک پایگاه برای نیروی هوایی خود در مناس نمود که در مجاورت شهر بیشکک پایتخت قزاقستان با مساحت ۴۰ هکتار قرار داد.در این پایگاه نظامی تعداد ۳۰۰ نفر سرباز آمریکایی به منظور ماموریت در افغانستان مستقر می باشند هدف واقعی این پایگاه های نظامی کنترل موشک ها و توان هسته ای چین می باشد.استراتژی آمریکا از فرصت تاریخی بدست آمده جادثه یازده سپتامبر تصمیم به حرکت به سمت مواضع نزدیک به چین و تصرف انها می باشد در حال حاضر پایگاه ازمایشات هسته ای لوپ نور چین و بایکونور در تیر رس سلاح های غیر متعارف نیروی هوایی آمریکا می باشند. به منظور توسعه استراتژی احاطه کردن چین، آمریکا به دنبال حق ایجاد پایگاه هوایی در سمی پالاتینسک(پایگاه سابق ازمایشات هسته ای)در شمال شرق قزاقستان می باشد که بیشتر یک پایگاه استراتژیک برای عملیات احتمالی شوروی سابق علیه چین در نظر گرفته شده بود.تاسیس پایگاه های نظامی در آسیای مرکزی مبارزه با قدرت های بزرگ منقطه ای چون روسیه و چین می باشد.روابط چین و آمریکا تاثیر مستقیم بر آسیای مرکزی دارد.چین برای قرن بیست و یک بعنوان یک وزنه در امور جهانی مدعی است این ادعا به مساحت سرزمین،جمعیت و فرهنگ و تمدن دیرینه ان در تاریخ بشری بر میگردد.به منظور تحقق این ادعا و قرار گرفتن در ردیف اول کشوهای توسعه یافته چین بایستی نیروی بیشتری جهت توسعه توانمندی های اقتصادی بی شمارش صرف کند بنا بر این چین باید اولویت ویژه ای برای مدرنیزه کردن اقتصاد خود در نظر بگیرد.چنانکه در بخش دفاعی و نظامی خودش را به استراتژی حداقل بازدارندگی محدود کرده است. افزایش قدرت سیاسی یک ابزار رشد اقتصادی محسوب می گردد. با توسعه اقتصادی چین پایگاه و نفوذ اقتصادی و فنی این کشور در آسیا و جهان گسترش می یابد.ارتقای چین از یک قدرت عمده بالقوه و رسمی به یک قدرت واقعی موثر مورد توجه آمریکا بعنوان یک چالش در مناطق تحت نفوذ خود در آسیا و جهان میباشد.آمریکا چین را بعنوان یک رقیب در قرن بیست ویک که توانایی به مخاطره انداختن برتری جهانی آمریکا در استراتژی اش را دارد می بیند.
حادثه ۱۱ سپتامبر این فرصت را به چین داد تا روابط تیره قدیمی با آمریکا را بهبود بخشد. رهبری چین اتحاد خود را با دولت آمریکا را تضمین کرد در نتیجه این عمل چین قطعنامه های شماره ۱۳۶۸ و ۱۲۷۳ سازمان ملل بسرعت در تاریخ ۲۸ و ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۱ تصویب شدند.چین حتی به طور اشکارا از مواضع نظامی آمریکا در افغانستان حمایت کرد.مواضع چین در همکاری با آمریکا در مبارزه علیه تروریسم بین المللی مشخص می باشد.چین درست مشابه انچه که روسیه در چچنستان در مقابله با جدایی طلبان چچنستانی انجام داد، به دنبال مشروعیت بخشیدن بین المللی به مبارزه خود علیه جدایی طلبان اویغور در منطقه خود مختار سین کیانگ در اویغور می باشد.(شیرازی و کریمی،۱۳۸۹: ۸۰)
با توجه به انچه بیان شد می توان چنین ارزیابی کرد که چین منطقه آسیای مرکزی را بعنوان یکی از مناطق دارای ارزش ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک در سیاست خارجی خود میداند.اصولا شکل و محتوای سیاست خارجی چین در آسیای مرکزی را نمی توان جدا از استراتژی کلی این کشور در عرصه بین المللی دانست.تشکیل سازمان همکاری شانگهای با هدف تسهیل هر چه بیشتر و بهتر اجرای استراتژی های عمدتا اقتصادی ـ سیاسی چین در کشورهای عضو انجام پذیرفته است.چینی ها بخوبی دریافته اند که بازی در سرزمین های اوراسیای مرکزی بخشی از بازی بزرگتر انها در اینده در برابر رقیب اصلی و جدی خود یعنی ایالات متحده آمریکا است.لذا با وقوف به ضعف قدرت نظامی در حال حاضر در برابر آمریکا و با ورود به عرصه بازی اقتصادی که حوزه و قدرت مانور چین را در عرصه اقتصاد بین المللی به شدت وسعت می بخشد، بازی شطرنج پیچیده ای را با رقبای خارجی خود در عرصه بین المللی اغاز نموده اند.حوزه ای که به تدریج و در قالب سازمان همکاری شانگهای شکل و محتوای خود را در قالبی نسبتا منسجم، حقوقی و میان مدت و در نهایت در دراز مدت توانایی های چین را به نمایش می گذارد.سیاست همراهی ضمنی چین با آمریکا در برخی عرصه های بین المللی از جمله مبارزه با تروریسم پس از یازده سپتامبر را می بایست در راستای تداوم سیاست خارجی مسالمت امیز و عمدتا با رویکرد اقتصادی ارزیابی نمود.توجه به میزان مبادلات و تراز تجاری چین و کشورهای آسیای مرکزی می تواند نشان دهنده روند فزاینده راهبرد اقتصادی ـ سیاسی چین در عرصه بین المللی و سیاست خارجی از شکل توازن استراتژیها به سوی ایجاد تدریجی توازن استراتژیک با آمریکا در عرصه مناسبات سیاست بین الملل باشد.
۳- ملاحظات امنیتی:
از زمان استقلال کشورهای آسیای مرکزی در سال ۱۹۹۱ این کشورها و چین نگرانی های امنیتی مشترکی در منطقه داشته اند.دولت چین بر پنج اصل همزیستی مسالمت امیز در روابط خود با این کشورها تاکید میکند این اصول عبارتند از: صلح، همکاری، توسعه، دادو ستد و رفاه متقابل، پیشرفت و تفاهم.چین دارای مرز مشترک بطول ۳۰۰ کیلومتر با سه کشور آسیای مرکزی یعنی، قرقیزستان و تاجیکستان می باشد.پژوهشگران چینی براین نظرند که توسعه اقتصادی مشترک با شالوده ای مناسب برای حفظ ثبات و امنیت در آسیای مرکزی است. و هر گاه کشورهای منطقه بتوانند با پیشرفت اقتصادی به بهبود وضع زندگی مردم و تقویت توان جامعه خود دست یابند، از امنیت بیشتری نیز برخوردار خواهند شد.در ای جا نقش کشورهای پیرامون آسیای مرکزی اهمیت بسیار دارد و سیاست های مثبت و مسئولانه انها در جهت کمک به توسعه اقتصادی ـ اجتماعی منطقه میتواند در تضمین امنیت و ثبات تاثیر اساسی داشته باشد.
از نظر سیاسی چین و آسیای مرکزی پیوندهای دیرینه ای باهم داشته و در حال حاضر نیز دیدگاه های مشابهی در خصوص مسائل منطقه ای و جهانی دارند.چین می تواند برای این کشورها مامنی علیه هژمونیسم قدرتهای بزرگ، حافظ منافعی قدرتمند در عرصه جهانی و نیروی مثبتی در سازمان ملل و سایر سازمان بین المللی باشد.در حالی که کشورهای آسیای مرکزی نیز به مثابه مرکز ثقل اوراسیایی و وزنه تعادل قدرتهای بزرگ، جایگاه قابل توجهی در نگاه دولتمردان چین دارند.از نظر چین عوامل موثر بر امنیت آسیای مرکزی بر دو گونه اند: عوامل داخلی: جمعیت، وضعیت اقتصادی، نظام سیاسی، اختلاف بر سر منابع طبیعی، اختلافات ارضی، مسائل قومی، اسلام گرایی افراطی و قاچاق مواد مخدر. عوامل خارجی: رقابت قدرتهای برزگ در منطقه، اوضاع افغانستان، اوضاع ماورای قفقاز، اختلافات بین کشورهای آسیای مرکزی بر سر انتخاب متحدان.
چین به روابط خود با قزاقستان و قرقیزستان از نقطه نظر اسلامی می نگرد ولی هر دو طرف علاقه خود را به مبارزه با افراط گرایی اسلامی که تهدیدی برای ثبات چین محسوب میشود ابراز کرده اند.چین نگران فعالیت های اسلام گرایانه در منطقه خود مختار سین کیانگ اویغور است که با قزاقستان هم مرز است. قزاقستان به نوبه خود با توجه به اینکه اکثریت اسلام گرایان اویغور بوده و در نواحی مرزی ساکن هستند مقامات قزاق را نیز دچار مشکل میکنند، با موضوع چین اعلام همبستگی میکند و به همین جهت در واقع تعامل اسلامی تفاهم متقابلی میان کشورهای آسیای مرکزی و همسایه قدرتمندشان و در شرق را افزایش می دهند.(کوزه گر کالجی،۱۳۸۷: ۱۱۱)
یک مسئله نگران کننده بین چین و کشورهای آسیای مرکزی امنیت هسته ای است که بیشتر مربوط به قزاقستان میشد. که در سال ۱۹۹۲ به موجب موفقت نامه ای که کشورهای مشترک المنافع بر سر ان به توافق رسیدند این کشور پذیرفت تمام کلاهک های هسته ای خود را به وسیه واگذار کند ولی بعد از این کار منصرف شد و دلیل کارش را احساس خطر از جانب آمریکا، روسیه و چین اعلام کرد.ولی در پی فشار اقتصادی که کمک به قزاقستان را به مسئله سلاح های هسته ای مربوط میکردند و گرفتن تضمین امنیتی از آمریکا ، روسیه و چین و از طرف دیگر با صرف نظر کردن روسیه سفید و اوکراین از سلاح های هسته ای خود این کشور نیز از سلاح های هسته ای خود دست کشید.و دولت چین در فوریه ۱۹۹۵ اعلامیه تامین ضمانت امنیتی برای قزاقزستانرا صادر کرد.(کوزه گر کالجی،۱۳۸۷: ۱۱۴)
در اوریل ۱۹۹۶ روسای جمهور قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، رهبر چین و وزیر خارجه روسیه یوگنی پریماکف در شانگهای توافقنامه ای در زمینه اعتماد سازی در مسائل نظامی در مناطق مرزی به امضا رساندند.این موافقت نامه تصریح میکند که ارتش های دوطرف که در مناطق مرزی مستقر هستند نباید یکدیگر را مورد حمله قرار دهند و هیچ رزمایش نظامی با هدف گیری یکدیگر نباید انجام گیرد.محدوده، مقیاس، دامنه و تکرر مانورهای نظامی باید محدود باشد و هر دو طرف باید یکدیگر را از فعالیت های مهم نظامی که تا عمق ۱۰۰ کیلو متری از مرز صورت می دهند اگاه سازند.در تمرینات نظامی از ناظران دعوت به عمل اید. از هرگونه اقدام نظامی خطرناک دوری شود.تماس های دوستانه میان نیروهای مستقر در هر دو طرف مناطق مرزی تقویت شود.در اوریل ۱۹۹۷ پنج کشور در مسکو موافقت نامه ای در زمینه کاهش نیروهای نظامی در مناطق مرزی منعقد کردند.این موافقت نامه برخی تعهدات را دربر میگرفت از جمله: الف)کاهش نیروهای نظامی مستقر در اطراف مناطق مرزی در هر پنج کشور و محدود کردن انها به نیروهای مرزی. ب) عدم استفاده یا تهدید به استفاده از زور یا تعقیب سیاست برتری نظامی. ج) کاهش نیروهای زمینی، هوایی، ذفاع هوایی و نیروهای دفاع مرزی و نیز تعداد سلاح های عمده ای که تا ۱۰۰ کیلومتری در هر دو طرف مرزها مستقر هستند.و تعیین حجم نیروهای که پس از این کاهش ها در مناطق مرزی باقی می مانند و نحوه و زمان بندی این کاهش ها. د)مبادله اطلاعات مربوطه در مورد نیروهای مستقر در مناطق مرزی و)پیگیری منظم درجهت اجرای صحیح این موافقت نامه.این موافقت نامه تا دسامبر ۲۰۲۰ معتبر بوده و قابل تمدید است.اطلاعات مبادله شده در مورد نیروهای نظامی در مناطق مرزی از کشورهای ثالث پنهان نگاه داشته می شود.این موافقت نامه دستاورد مهمی بود که نشان دهنده تغییر رفتار طرفها پس از جنگ سرد و حرکت انها به سوی اعتماد و تفاهم متقابل است.(الیسون و جانسون،۱۳۸۲: ۲۷۷)
در ژوئیه ۱۹۹۸ جیانگ زمین، رؤسای جمهور قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و وزیر امور خارجه روسیه در الماتی دیدار کردند تا تقویت صلح، ثبات و همکاری اقتصادی را بررسی کنند.این دیدار بر تلاشهای مشترک برای مبارزه با جدایی طلبی، بنیادگرایی دینی، تروریسم، قاچاق اسلحه و تجارت غیر قانونی مواد مخدر بعنوان تهدید مشترک علیه امنیت و ثبات منطقه متمرکز بود.جنبه های گوناگونی از همکاری چین و کشوهای آسیای مرکزی در مسائل نظامی در سطوح مختلف دنبال میشود.برای مثال در نوامبر ۱۹۹۳ موافقت نامه ای در زمینه همکاری میان نمایندگان وزارت امور داخلی قرقیزستان و وزارت امنیت عمومی چین به امضا رسید.دیدارهای فشرده ای نیز میان نمایندگان کلیه سطوح و شاخه های ارتش چین و رؤسای ستاد ارتشهای کشورهای آسیای مرکزی صورت گرفته است.
بخشی از چین که با آسیای مرکزی هم مرز است منطقه خود مختار اویغور سین کیانگ است.اویغورها که بزرگترین اقلیت نژادی منطقه هستند ترک تبار و مسلمانند.از انجا که سین کیانگ سگونت گاه حدود یک میلیون قزاق و عده کمتری قرقیز و تاجیک است مشابهت هایی با آسیای مرکزی دارد. نا ارامی های فزاینده و جدایی طلبی در سین کیانگ نخستین اولویتهای برنامه داخلی چین هستند.از اوائل دهه ۱۹۹۰ نشانه های واقعی از سیاسی کردن مذهب و نیز فعالیتهای خشونت بار گروه های بنیادگرای افراطی دیده می شود.نفوذ بنیادگرایی در سین کیانگ سریعا در حال گسترش است.تروریست ها و اسلام گرایان تندرو در حال متحد شدن هستند.ترور وشورش بیشتر اتفاق می افتد.بدین جهت در دهه ۱۹۹۰ نفوذ بنیادگرایی عنصر بی ثباتی را به سین کیانگ اورد.و اسلام گرایان تندرو به یک نیروی سیاسی در مقابل جامعه و دولت تبدیل شده اند.مفاهیم جدایی طلبانه نظیر جمهوری ترکستان شرقی و جنبش آزادی بخش ملی در دهه ۱۹۴۰ ظهور کردند.پس از تاسیس جمهوری خلق چین جدایی طلبان و رهبران ان از جمله حزب انقلابی ملی ترکستان شرقی را تحت فشار قرار دادند و نهضت جدایی طلبی به پایین ترین سطح خود رسید.این تمایلات در دهه ۱۹۹۰ بر اثر فضای جدید بین المللی محرک تازه ای پیدا کرد.جنبش نهم اوریل در اق سو در سال ۱۹۸۰، جنبش ۳۰ اکتبر در کاشغر در سال ۱۹۸۱ ،و جنبش پنجم فوریه در یی نینگ در سال ۱۹۹۷ نمونه هایی از ان هستند.(شفیعی،۱۳۸۹: ۹۵)
تروریسم یک عامل بی ثباتی را نه تنها برای سین کیانگ بلکه برای کل منطقه آسیای مرکزی بهمراه داشته است.حملات تروریستها به قرقیزستان در اوت۱۹۹۹ نشان میدهد که این مسئله باید فوری مورد رسیدگی قرار گیرد.ملآقات میان رهبران چین،روسیه،قزاقستان،قرقیزستان و تاجیکستان در اوت۱۹۹۹ در بیشکک بر اعمال فشار بر تروریسم،تندروی مذهبی و جدایی طلبی تاکید ورزید.توسعه اقتصادی جزئی از عملکرد چین برای مبارزه با جدایی طلبی و تداوم دراز مدت ثبات در سین کیانگ است.در حال حاضر هم قرقیزستان و هم قزاقستان تدابیر سخت گیرانه اری را جهت کنترل مرزها و جلوگیری از ورود اویغورها به کار بسته اند.این درحالی است که تا پیش از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ افراد آزادانه در این مرزها تردد میکردند.بی تردید پکن در خنثی کردن ظرفیت این کشورها در ایفای نقش فعال در نا ارامی های ایالت سین کیانگ موفق عمل کرده است.بعنوان نمونه در جریان سرکوب شورش جولای ۲۰۰۹ در اورومچی دولت های قرقیزستان و قزاقستان با وجود اینکه با اعتراضات گسترده اقلیت اویغور در داخل مرزهای خود مواجه بودند، ترجیح دادند که سیاست سکوت را در پیش گیرند.در حقیقت این انفعال ناشی از ان بود که این دولتها به هیچ وجه مایل نبودند که روابط مهم دوجانبه و چند جانبه خود را با پکن به مخاطره بیاندازند (واعظی،۱۳۸۹: ۸۸).
در اوایل دهه ۹۰ دولت منطقه ای سیاست گسترش تجارت خارجی و کمک به جذب تجار خارجی برای سرمایه گذاری مشترک با شرکت های محلی و ساخت مراکز تجاری مشترک با شرکای خارجی را در پیش گرفت.این امر به سین کیانگ اجازه میداد تا به اصلی ترین همکار اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی تبدیل شود.در سال ۱۹۹۲ سین کیانگ اجازه یافت از سیاست مشابه به انچه که در مناطق ساحلی و مناطق ویژه اقتصادی اجرا میشد،بهره مند گردد.شوارای حکومتی به سین کیانگ دستور داد تا سیاست درهای باز را در همه جهات و باتمرکزویژه بروی غرب بکار بندد.گشایش دروازه شمال غربی نشانگر تغییر استراتژیک مهمی در رفتار رفتار دولت و حزب کمونیسم است.
دغدغه های امنیتی چین در مورد همسایگان خود در آسیای مرکزی از بسیاری جهت مکمل ابعاد اقتصادی روابط این کشور با انهاست.به سخن دیگر پکن توسعه پیوندهای دو جانبه را با همسایگان در سایه تقویت همکاریهای امنیتی دنبال کرده و همواره کوشیده است تا از مجرای روابط دوجانبه یا چند جانبه، دولتهای آسیای مرکزی را به تعقیب و سرکوب جدایی طلبان اویغور ترغیب نماید.از سال ۲۰۰۱ چین از رهگذر موافقت نامه های پلیسی ـ امنیتی بویژه در قالب سازمان همکاری شانگهای توانسته تعدادی از ناراضیان دستگیر شده اویغور را از کشورهای عضو استرداد نماید.از سال ۲۰۰۲ چین در واکنش به ادم ربایی،هواپیما ربایی و سایر اقدامات خشونت امیز در چند رزمایش ضد تروریستی با همسایگان خود مشارکت کرده است.در سال ۲۰۰۶ ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان میزبان رزمایشهای مشترک ضد تروریستی با چین بودند.در سال ۲۰۰۷ نیز دو رزمایش دیگر با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از بیست مورد فراتر رفت (کولایی،۱۳۸۴: ۹۹).
کمک های فنی و اموزشی بعد دیگری از همکاریهای دوجانبه چین و کشورهای آسیای مرکزی در زمینه نظامی است.در این راستا چین با تعلیم افسران اعزامی از کشورهای همسایه بویژه قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان تلاش کرده تا این کشورها را با روش های گوناگون مبارزه با تروریسم اشنا سازد.به لحاظ نظامی قزاقستان شریک مهمی برای چین در منطقه بوده است.از سال ۲۰۰۰ به بعد دو کشور با هدف سرکوب شورشیان اویغور، قراردادهایی به ارزش چندین میلیون دلار امضا کرده اند.این کشور صراحتا تمایل خود را به دریافت کمک های فنی و مادی بیشتر از ارتش آزادی بخش چین اعلام کرده و امیدوار است بتواند تجهیزات چینی را که در جریان نوسازی نظامی این کشور از رده خارج می شوند به رایگان دریافت نماید.روابط با چین پس از روسیه در دکترین نظامی جدید استانه اهمیت فراوانی یافته است.همچنین از سال ۲۰۰۸ به بعد و با
افزایش تجارت مواد مخدر نیروهای چین و قزاقستان در چندین عملیات مشترک علیه سوداگران مواد مخدر با یکدیگر همکاری کرده اند.(سلیمانی،۱۳۸۹:۳۷)
کمک های نظامی چین به سایر کشورهای آسیای مرکزی محدودتر بوده است.در نشست وزرای دفاع چین و ترکمنستان در سال ۲۰۰۷ یک سال پس از انعقاد قرارداد گازی پکن ـ عشق اباد مقرر شد که چین ارتش ترکمنستان را مجهز کرده و یک وام سه میلیارد دلاری را جهت توسعه ساختار نظامی در اختیار این کشور قرار دهد.هدف چین از ارائه چنین مساعدت هایی تضمین امنیت تاسیسات انرژی ترکمنستان در مقابل هرگونه حمله احتمالی بود. چین همواره کوشیده است تا پیوندهای نظامی خود را با دو کشور همسایه خود قرقیزستان و تاجیکستان گسترش دهد.در سال ۲۰۰۵ دیدار رسمی وزیر دفاع چین از دوشنبه به انعقاد توفقنامه همکاری نظامی در زمینه مقابله با تروریسم، قاچاق مواد مخدر و جنایات سازمان یافته میان دو کشور انجامید.در فاصله سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۸ چین بیش از ۱۵ میلیون دلار کمک نظامی در اختیار تاجیکستان قرار داده است.در سال ۲۰۰۹ و در قالب کمک چین به توسعه نیروهای نظامی منطقه پکن متعهد به پرداخت ۵/۱ میلیون دلار دیگر به دوشنبه شد.در عمل علاوه بر توافقنامه ۲۰۰۲ چین ـ قرقیزستان، پکن کمک های فنی نظامی به ارزش ۲/۱ میلیون دلار در اختیار بیشکک قرار داد.در سال ۲۰۰۸ نیز چین محموله ای متشکل از وسایط نقلیه و تجهیزات رایانه ای به ارزش تقریبی ۷۰۰ هزار دلار به قرقیزستان تحویل داد.اما روابط نظامی ازبکستان و چین هیچگاه متوازن نبوده است.چین در سال ۲۰۰۰ زمانی که تصمیم به اغاز همکاری نظامی با کشورهای اسای مرکزی گرفت، مقادیری اسلحه سبک به این جمهوری تحویل داد.در سال ۲۰۰۹ نیز در پی انعقاد توفقنامه نظامی جدیدی میان دو کشور دولت چین متعهد گردید تا اعتباری بالغ بر ۷/۳ میلیون دلار برای خرید تجهیزات بازرسی مرزی در اختیار ازبکستان قرار دهد.(شعیبی،۱۳۸۹: ۸۲)
از طرفی ایالات متحده دیگر رقیب مهم استراتژیک چین در آسیای مرکزی است.این امر بویژه در پی حضور نظامی آمریکا در افغانستان که موجبات نفوذ بیشتر این کشور را در آسیای مرکزی فراهم کرد، جدی تر شد.در حالی که ایالات متحده از نزدیک در افغانستان و آسیای مرکزی درگیر بوده مقامات پکن نیز از نیات احتمالی آمریکا در محاصره استراتژی چین بیمناک می باشند.از این رو تحدید نفوذ سایر قدرتهای بزرگ و تقویت ثبات در طول مرزها به یکی از مهمترین اهداف چین در آسیای مرکزی تبدیل شده است.گسترش تهدید گروه های تروریستی علیه حاکمیت چین بر ضرورت تقویت همکاری های امنیتی این کشور با قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان افزوده است.تداوم بی ثباتی در آسیای مرکزی همچنین مستلزم ادامه و پر رنگ تر شدن حضور ایالات متحده در این منطقه می باشد.
چین نسبت به مقاصد ایالات متحده در آسیای مرکزی بد بین بوده و همواره کوشیده تا انجا که ممکن است نفوذ این کشور را در منطقه کاهش دهد.این نگرانی با طرح احتمال تغییر تمرکز آمریکا و ناتو از اروپا به آسیای مرکزی افزایش یافته و پکن را به رصد کردن دقیق تحرکات نیروهای آمریکایی در منطقه واداشته است.گسترش نقش نیروهای حافظ صلح ناتو در افغانستان هم به روشنی اسباب ناراحتی مقامات چینی را فراهم اورده است.چین همچون روسیه معتقد است که حضور نظامیان آمریکایی در آسیای مرکزی می بایست کوتاه مدت باشد.بر اساس استدلال چین از انجا که منطقه برای توسعه اقتصادی نیازمند سرمایه گذاری خارجی است.حضور نظامی آمریکا مانع عمده ای در این مسیر به حساب می اید.هر چند در سالهای اتی منافع چین در آسیای مرکزی تحت تاثیر این نگرانی ها قرار خواهد داشت ولی این موضوع ناقض اهمیت بسیار زیاد منافع اقتصادی این کشور در منطقه نخواهد بود. روشن است که منافع چین در آسیای مرکزی تعیین کننده سیاست و اهداف ان در این منطقه می باشد و بنا بر نظر بسیاری از محققان سیاست خارجی چین، تضمین امنیت منطقه ای همواره مهمترین دغدغه پکن در آسیای مرکزی خواهد بود.
۴-رویکرد اقتصادی:
چین گسترش تماس ها با آسیای مرکزی را از هر دو منظر ملی و بین المللی بر چند دلیل استوار کرده است.نخست انکه چین و کشورهای آسیای مرکزی در دوران گذار اقتصادی هستند.اهداف اقتصادی انها بسیار بلند پروازانه است و همه انها به تعامل با جهان گسترده نیاز مبرم دارند.دوم انکه عوامل ژئوپلیتیک اولویت بالایی برای تماس های اقتصادی و تجاری میان انها هستند.سوم انکه ساختارهای اقتصادی انها متمم و مکملی هستند. چهارم اینکه گشایش پل اوراسیای دوم و بهبود راه های حمل و نقلی دیگر پایه محکمی برای تماسها فراهم کرده است.همکاری اقتصادی و تجاری نقش اصلی را در مناسبات میان چین و کشورهای آسیای مرکزی بازی میکند.در سال ۱۹۹۳ چین به وارد کننده محض نفت تبدیل شد و در حال حاضر بیش از پیش بر واردات انرژی متکی است.در سال ۱۹۹۷ شرکت ملی نفت چین(CNPC)امتیاز مالکیت و انجام عملیات در حوزه نفتی اوزن در غرب قزاقستان را بدست اورد.بعلاوه چین قراردادهایی را برای گسترش حوزه نفتی ژاناژول،کنجی یاکهو جنیگ در اکتو بینیسک منعقد نمود.در سپتامبر ۱۹۹۷ موافقت نامه بزرگترین سرمایه گذاری بالقوه خود در زمینه همکاری اقتصادی با اسیای مرکزی را به امضا رساند.چین برنامه ریزی کرد که یک خط لوله نفتی بطول ۳۰۰۰ کیلومتر از غرب قزاقستان به غرب چین احداث کند.همچنین شرکت ملی نفت چین پذیرفت یک خط لوله از منطقه اوزن در قزاقستان به مرز ترکمنستان احداث کند.تجارت میان چین و اسیای مرکزی در طول دهه ۱۹۹۰ افزایش یافت.چین دومین شریک تجاری عمده قزاقستان و قرقیزستان است. گسترش ارتباط مستقیم راه اهن میان چین و قزاقستان این جمهوریها را به کاخانجات و مواد اولیه چین نزدیکتر ساخته است. سرمایه گذاری های گوناگون مشترک در مناطق مختلف وجود دارد.و پیش بینی هایی برای اعطای وام از سوی دولت چین به کشورهای اسیای مرکزی تدارک دیده شده است (واعظی،۱۳۸۶: ۲۶۶).
برای چین مواد خام و بازار مصرف پنجاه میلیون نفری این منطقه بسیار وسوسه انگیز می باشد.منابع انرژی آسیای مرکزی از نظر پکن که تا سال ۲۰۲۰ مجبور خواهد بود ۶۵ درصد از نیازمندیهای نفت خام خود را از خارج تامین کند، بسیار مهم قلمداد میگردد.احتیاج روبه افزایش چین به منابع گازی بطور حتم یکی دیگر از عوامل کشش این کشور به منابع آسیای مرکزی خواهد بود. از سویی دیگر تولیدات صنعتی و فراورده های کشاوزی چینی نیز برای جوامع آسیای مرکزی جذابیت فراوانی دارد.بطوری که امروزه ۶۰ درصد حجم تجارت منطقه با چین است.در سال ۲۰۰۸ حجم کلی تجارت میان چین و کشورهای آسیای مرکزی از مرز ۲۵ میلیارد دلار فراتر رفت و این کشور با فاصله اندکی (حدود دو میلیارد دلار)بعد از روسیه قرار گرفت.(شامیری،۱۳۸۹: ۸۸)
از ان گذشته چین در صدد است عملیات اکتشاف و بهره برداری از منابع نفتی سین کیانگ را گسترش دهد و در این راستا خط لوله هزار کیلومتری انتقال نفت از قزاقستان به الاشانکو در غرب چین با هزینه سه میلیارد دلار احداث گردید.امنیت دراز مدت چین در گرو امنیت انرژی است.انرژی لازمه تداوم رشد اقتصادی است که خود پیش شرط ثبات اقتصادی و کسب قدرت ژئوپلیتیک است.به همین دلیل است که سیاست انرژی چین در آسیای مرکزی بیش از پیش رنگ و بوی اقتصادی به خود گرفته است.
چین از همکاری اقتصادی با کشورهای اسیای مرکز تصویری استراتژیک دارد.ذخایر اسیای مرکزی بسیار غنی هستند وچین برای بهره مندی از مزیت گسترش این منابع باید با انها همکاری کند.واضح است که کشورهای اسیای مرکزی برای تقویت اقتصاد هایشان به منابع طبیعی خود تکیه خواهند کرد.و سرعت بازسازی در دیگر بخش های اقتصاد کند خواهد ماند و صنایع سبک از اولویت برخوردار نخواهند بود.انها برای مصرف روزانه خود به واردات مقادیر زیادی از کالاهای مصرفی نیاز دارند.بدین جهت چین باید در ایجاد صنایع سبک در کشورهای اسیای مرکزی و یا در شمال غرب چین اقدام کند تا کالاهای مصرفی مورد نیاز کشورهای اسیای مرکزی تولید گردند.از این جهت چین می تواند اقتصاد این کشورها را کامل کند و در سیستم گردش اقتصادی اسیای مرکزی مشارکت کند.چین می تواند در معاملات کشورهای اسیای مرکزی با کشورهای حوزه اقیانوس ارام نقش یک راهنما یا واسطه را ایفا کند و انها را بسوی همکاری اقتصادی فعالانه تر و تماسهای تجاری بیشتری در حوزه اقیانوس ارام سوق دهد.«پل دوم اوراسیا» برای چین مسیر مهمی جهت هدایت کشورهای اسیای مرکزی به اقیانوس ارام است.(گوانک جنگ،۱۳۸۶: ۹۸)

نظر دهید »
پایان نامه :بررسی رابطه رفتار دینی والدین با ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

نخست آنکه پدر و مادری که خود دربند اصول استواردین نیستند و در خانواده آنان ارزشهای دینی حکمفرما نیست هرگزنخواهد توانست فرزندانی خدا جو تربیت کند.
اولین قدم آن است که محیط خانه جایگاه عرضه ضد ارزشها نباشد دیگرآنکه ازدین فقط به پاره ای اعمال خشک وبی روح اکتفا نشود. درحقیقت دین یک مجموعه است که بدون هماهنگی میان اجزای آن نمی توان با مراعات اصولی مختصرنتیجه مطلوبی به دست آورد. ( دست داده،۱۳۷۹: ۲۵۵)
استشهاد به آیه شریفه : «یا اَیُّها الَّذینَ آمَنوا قُوا اَنفُسَکُم وَاَهلیکُم ناراً وُقُودهَا النَّاسُ وَالحِجارَهُ و…» (تحریم : ۶)
ای کسانی که ایمان آورده اید خود وخانواده خویش را ازآتشی که هیزم آن انسانهای عصیانگر و طغیانگر وسنگها هستند نگاه دارید. درروایات متعددی آمده است که قلمروآن حتی به مسایل فکری، مرامی و سیاسی هم کشیده می‌شود. سلیمان‌‌بن‌خالد می‌گوید به حضرت صادق(ع)عرض کردم: خانواده‌ای دارم که ازمن حرف شنوی دارند آیا آنان را به این امردعوت کنم ؟ (اشاره به فراخوانی به اهل بیت ودعوت به مرام تشیّع وولایت ) امام درپاسخ فرمودند: آری ، وانگاه آیه شریفه را تلاوت فرمودند وبه آن استدلال کردند.
علامه مجلسی درذیل این حدیث: تحت عنوان « بیان » توضیحی دارد که سودمند است . حفظ خویشتن ازآتش را به این می داند که انسان با صبروشکیبایی درراه اطاعت خدا، ترک معصیت وبا پرهیزازپیروی شهوات و تمنیات نفسانی ، خود را ازعذاب نگه دارد وخانواده را نیزبا چهاربرنامه مصونیت ازآتش ببخشد:
اول : دعوت آنها به اطاعت پرودگار
دوم : آموختن فرایض وواجبات دینی به آنان
سوم : نهی وبازداشتن آنان اززشتیها وقبایح
چهارم: تشویق به واداشتن ایشان به کارهای خوب
سپس می افزاید:آیه دلالت می‌کند که امر به معروف ونه از منکر نسبت به نزدیکان، مثل همسر و خدمتکاران و پدر و مادر و فرزندان و سایر بستگان برانسان واجب است و اینان در این مسأله مقدم بر دیگرانند.
مجموعه این توصیه‌ها تکلیف یک مسلمان را درباره « تربیت مکتبی» خانواده و فضا سازی برای رشد باورهای دینی‌ و بهره‌گیری ازشیوه های جاذبه دارومشوق و خوشبین‌کننده در دعوت به اموردینی و پرهیز از آنچه مایه گریز، نفرت وبدبینی است ، روشن میسازد. ( محدثی ،۱۳۸۹: ۹۱)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شایسته است که والدین درتربیت دینی فرزندان خود ازاستمداد جویی ازعوامل غیبی دعا ونیایش، توسل، ذکرو مناجات به درگاه قاضی الحاجات غافل نشوند چه بسا یک دعای پدرومادرازسرسوزدرحق فرزند سرنوشت او را دگرگون سازد زیرا دعای آنان درحق فرزندان ازدعاهایی است که زود مستجاب می‌شود. از اینرو اگر می بینیم برخی در زمره صالحان و فرزانگان قرارگرفته اند با تأثیر از دعاهای پدر و مادر بدین مقام رسیده اند. معصومین (ع) عملاً این درس رابه ما آموخته اند وبرای سرنوشت آینده فرزندانشان ازخدا کمک خواستند وبه نیایش می پرداختند.
مشاهده آداب دینی وعبادتهای مذهبی به ویژه نمازوالدین به طور منظم درهرشبانه روزکه به طورجدی بجا می آورند درذهن وروان کودک نقش می بندد ونوعی انس روحی نسبت به این اعمال وآداب دراو پدید می آورد با توجه به حس تقلید درکودک معمولاً مشاهده می شود که کودک ازحرکات والدین درحال نمازتقلید می کند وبرخی کلمات واذکاررا به طور شکسته وبسته تکرارمی کند این حرکات به تدریج کاملترمی شود و کودک گاهی درکنارپدرومادربه نمازمی ایستد، اگراین حرکات کودک با نوازش وتشویق والدین همراه شود بررغبت او افزوده شده خاطره شیرینی ازآنها درذهن وروانش باقی می ماند همین تأثیرات روحی و خاطرات شیرین درآینده کودک وجهت گیریهای بعدی او بسیار موثر است و در واقع نخستین سنگ بنای تربیت دینی و الهی کودک در این سالها گذاشته می شود.این فرصت از نظر ایجاد آمادگی روحی برای شکوفایی ایمان در نهاد کودک بسیار مغتنم و با ارزش است و والدینی که برای پرورش دینی کودکان خود اهمیت قائلند هرگزاین فرصت را از دست نمی‌دهند.
خانواده‌هایی که ازفرصت دوران کودکی برای آموزش مسائل دینی وایجاداتش وعادت درانجام تکالیف دینی بهره نمی گیرند، دردوران بلوغ ونوجوانی با مشکلات جدی روبه رومی شوند زیرا کسی که انجام تکالیف دینی را تا مرحله نوجوانی یا جوانی وبزرگسالی به تأخیرانداخته است هرچند معتقد به موازین دینی باشد به علت نبود ممارست عملی وآمادگی روحی معمولاً نمی تواند به آسانی به احکام دینی عمل کند. ایجاد فضای معنوی ودینی درمحیط خانه، اگرفضای خانه با ارزشهای معنوی آمیخته باشد وپدرومادرخود ارزشهای الهی وتکالیف دین را درزندگی خویش جدی بگیرند وفضای خانه با تلاوت قران وذکرومناجات نورانی کنند کودکان به طور مستقیم وبه صورت مشاهده ای از این جو معنوی متأثرمی شوند وعلایق دینی درآنها به طورطبیعی پرورش می یابد.
شرکت دادن کودکان در مجالس وومراسم دینی همراه بردن کودکان به مسجد هرچند درنمازجماعت شرکت نکنندیا مراسم عزاداری درماه محرم ویامناسبتهای مذهبی دیگرازقبیل شرکت در نماز عیدفطر و جشنهای مذهبی برای پرورش عواطف دینی آنان بسیارمفید است هرچند باید دقت کرد که اینگونه برنامه ها فراتر از طاقت و حوصله آنها نباشد وآنان را خسته نکند. به این نکته باید توجه داشت که احساس مذهبی ، از عمیق ترین احساسها وگرایشهای فطری درانسان است که اگرزمینه برای شکوفایی آن فراهم باشد به سرعت رشد می کند.
گوش دادن به آیات قرآنی که با صوت وآهنگ زیبایی خوانده شود. حفظ سوره های کوتاه قرآن با توجه به قدرت حافظه فرزند. حفظ وفراگیری اشعاری که به طرز زیبا ولطیف مضامین دینی را در بر می‌گیرد.( یوسفیان ،۱۳۸۶: ۴۶-۴۵)
تأثیر غذا بر رفتار و تربیت دینی واخلاقی انسان جای انکارنیست ازاینرو دین اسلام برای جلوگیری از پیامدهای ناگوار آن درباره تغذیه به مادران وفرزندان توصیه های فراوانی دارد که اگربه خوبی اجرا شود، از بروز بسیاری از مشکلات تربیتی پیشگیری خواهد شد.
امروز بسیاری ازناهنجاریهای فردی واجتماعی براثرغذاهایی است که به گونه ای ازراه حرام به دست آمده است ودرخانواده ها به مصرف می رسد . کودکانی که با غذای حرام تغذیه می شوند ودوره حساس کودکی را به همین صورت سپری می کنند فطرت دینی خود را ازدست می دهند. رسول خدا (ص) درباره زنان باردار می فرماید: به زنان باردار در آخرین ماه های حاملگی خرما بخورانید تا فرزندانشان بردبارومتقی شوند.
طبق این روایت خوردن خرما در دوره بارداری تـوسـط مادر به تـربیـت دیـنی کودک کمک می کند و او را متدین و با تقوا بارمی آورد. نخستین غذایی که کودک پس ازتولد ازآن تغذیه می کند شیر مادر است . شیرمادر از جنبه های گوناگون برکودک تأثیرمی گذارد وآنچه مهم است تأثیرات روحی آن است . درباره تغذیه از شیر مادر و چگونگی آن دستوراتی ازامامان معصوم (ع) رسیده است که قابل توجه است :
امام علی (ع) می فرمایند: «درانتخاب دایه چنان تلاش ودقت کنید که درازدواج دقت می نمایید زیرا شیر طبیعت کودک را دگرگون می سازد».
شخصیتهای بزرگ دینی واسلامی درآغوش پدران ومادران مؤمن ومتدین پرورش یافته اند. درباره شیخ انصاری نقل کرده اند، مادرش هیچ گاه بدون طهارت به ایشان شیرنداده است . مرحوم شیخ انصاری بر اثر این مراقبتها و تربیت درست خانوادگی به مقامی رسید که جهان اسلام و حوزه‌های علمیه شیعه تاکنون مدیون خدمات علمی وفرهنگی اویند.( همان )
درتربیت دینی فرزندان پاسخ به دوسئوال درباره والدین کمال اهمیت را دارا است :
نخست آنکه ، آیا والدین خود مذهبی هستند یا نه ؟ درصورت مثبت بودن پاسخ باید دید آیا آنان عامل به مذهب هستند یا نه ؟ والدین مذهبی و عامل بدان باید بکوشند که راه و روش تربیت را درباره کودک به نحوصحیح اعمال دارند. مثلاً آنان درضمن ارتباط دادن کودک به خدا سعی دارند در رحمت نامحدود خدا با اوسخن گویند ومهروعلاقه پروردگاررا بگویند نه ازخشمش ازلطف اوسخن گویند نه ازا نتقامش .ازراه واداشتن او به مشاهده وسیردرآفاق وانفس ودیدن طبیعت به او نشان دهند که همه چیزرا خدا آفریده ودارای قدرت بی نهایت و علم بی نهایت است وازطریق محسوسات محیط او را با آفریدگار آشنا نمایند. ( قائمی،۱۳۶۳: ۱۳۳)
آموزش مفاهیم و دانستن یک چیزاست و پذیرش و عمل کردن به آن چیزدیگر.از اینرو آموزش آموزه‌های دینی برای کودکان اگرصحیح انجام پذیرد تنها نصف کارانجام شده ونصف دیگرشرایط وزمینه گرایش و درک وکاربرد عملی آن است رفتارمربی الگو ونمونه ای برای تجربه عملی کودکان است وتجارب مفید ایجاد شده ازسوی اطرافیان وهمسالان که درمحیط مدرسه ومنزل درموقعیت های طبیعی تعاملات وهمکاریهای گروهی ومراسم های اعیاد وعزاداری ها وشرایط ایجاد شده دریافت می‌نمایند.موجب شکل پذیری شخصیت وکسب روحیه معنوی وتقویت کننده‌ای برای دستیابی به ارزشهای بالاتر می شود . معمولاً می کوشند تا نکات ومسائل اخلاقی ودینی را درفرصتی کوتاه با روش گفتاری مستقیم وبا پند واندرزوبه صورت تذکرات مکرر، به کودکان منتقل ویا تحمیل کنند، غافل ازاینکه این کودکان هستند که خود باید شخصاً این رفتاررا دریافت کنند، دلایل وضرورت آن را بپذیرند وبا رغبت آن را درصحنه عمل به کارگیرند، نه اینکه دستورهای اخلاقی ودینی را درفرصت کوتاهی ما به آنها تکیه کرده وبه اجباربقبولانیم . خطابه های لفظی فراوان در شرایط نامناسب کارساز نیست وهرگزروش استدلال منطقی را به کودک نمی آموزد . حتی اگربا منطق واستدلال همراه باشد. چون نتیجه تحمیلی دارد وعامل آن اقتداروفشاربیرون است لذا با تغییرشرایط زمان ، رفتارکودکان به حالت اول برمی گردد. ( فرهادیان ،۱۳۸۸: ۵۸)
آموزش آداب ورفتارصحیح زندگی همان آموزش دین است. یعنی اگرطفل روش صحیح زندگی کردن را دردین آموخته باشد به حقیقت تربیت دینی پیدا کرده است واین سخن بدان نظرکه دین درشعاع عملش را ه و رسم زندگی دراین دنیا وطریق ادامه آن را درسرای دیگرنیزشامل است. والدین درتربیت وتعلیم دینی کودکان مسئوولیت مستقیم برعهده دارند وموظفند به آنها تعلیم دین را یاد دهند ، اصول اعتقادی را درذهن و فکرشان ر اسخ کنند برنامه زندگیشان براساس دستورات دین رنگ وفرم دهند. تعالیم مذهبی واخلاقی بیش از هرکس وهرچیز برعهده خانواده است نه مدرسه و مساجد و جلسات. این امرازطریق والدین امکان پذیراست ازآن بابت که رفتارکودکان تصویری ازرفتاروالدین است و روش عملی پدر و مادر بهترین الگوی اوست .
تعالیم ودستورات دینی شامل دو بخش می شود، بخشی که شامل اعتقاد وایمان ورابطه با آفریدگاراست و بخش دیگرکه شامل اعمال ورفتارآدمی وروابط با دیگران است. طبعاً آن کسی که پرورش دینی یافته هردوجنبه را ملحوظ ومورد نظردارد والدین مسئوولیت دارند که این دوجنبه را به طفل بیاموزند واو را واداربه رعایت آن کنند. ( قائمی ،۱۳۶۳: ۱۳۰)
۲-۱-۲۲- مراحل پذیرش دین درفرزند:
تربیت دینی وپذیرش مقررات دینی درکودکان ونوجوانان درسه مرحله ممکن است شکل گیرد:
مرحله نخست: کودکان ، پذیرش قوانین و مقررات دینی، ارزشها و ضد ارزشها ورفتارهای خواسته شده از سوی والدین ومربیان را درذهن خود، براساس پیامدهای جسمانی وآنی ارزیابی می کنند و در واقع منشاء پذیرش وگرایش ویا اطاعت از قوانین دینی براساس احساس خوشایندی (لذت) ویا نا خوشایندی (دردوالم) آنی است که کودک آن را احساس ودرک می کند. دراین مرحله توجهی به معنا وارزش اعتباری واهمیت اعتقادی معیارهای دینی ندارد بلکه ازدیدگاه او حق وناحق ، درست ونادرست ، خوب وبد ، براساس آثارو پیامدهای ملموس جسمانی ارزیابی می شود، زیرا پدرومادرویا مربی درمقام تسلط واقتدارهستند . ازاین رو پذیرفتن واطاعت کردن ازصاحبان اقتدارواحترام به افراد معتبروقدرتمند ، مهمترین شاخص این مرحله است که کودک درتحلیل نهایی وعلت یابی منطقی دلیل اطاعت ازقوانین ومقررات دینی را اجتناب ازتنبیه (دوری از درد الم) و نزدیک شدن به احساس خوشایندی ( آرامش ولذت ) تلقی می کنند.
مرحله دوم : پذیرش قوانین ومقررات دینی را براساس انتظارات پدر، مادر، مربی، گروه واجتماع انجام می دهد. در واقع ، توجه بیشتربه تأیید دیگران یعنی اقتدارگروه است نه قدرت بدنی آنها دراین مرحله ، مقررات را نا آگاهانه برای اجتناب ازنکوهش وانتقاد جمع وگروه می پذیرد. برای او عملی درست وصحیح است که مطابق با خواسته گروه باشد وتوجه به اقتدارجمعی وگروهی است نه پیامدهای آنی آن. بیشترتوجه به خواسته ها جمعی گروه ، یعنی مورد قبول جمع واقع شدن وحفظ موقعیت اجتماعی دلیل انجام کارواطاعت است . براساس یک نوع وفا داری متقابل جمعی ومورد تأیید قرارگرفتن ، انگیزه کارها شکل می گیرد.
تفاوت آن با مرحله قبلی دراین است که درآنجا اقتدارفردی حاکم بود ودراینجا اقتدارجمعی وگروهی و اجتماعی حاکم بردیدگاه ورویکرد کودک است .
مرحله سوم : تربیت دینی وپذیرش مقررات براساس انتخاب واعتبارشان ازدیدگاه فکری ورویکرد درونی، مورد قبول خود فرد است نه به سبب اقتدارمربی ویا گروه که خارج از تحمیل شده باشد دراینجا فرد درگرایش و اطاعت ازارزشها ومقررات دینی نه توجهی به سلطه واقتدارمربی وجوحاکم دارد ونه توجه به مقبولیت و پذیرش در گروه وجمع بلکه نفس عمل ونفس ارزشها وقوانین دینی برای فرد مقبولیت ومطلوبیت دارد واوبر اساس انتخابی آگاهانه وآزادانه به پذیرش وگرایش به اصالت ارزشهای دینی رسیده است وعلت وعمل ورفتار، علاقمندی وتصمیم گیری آگاهانه اوست . این نوع تربیت دینی وگرایش به پذیرش ومقررات دینی ، پایدارترین واصیل ترین شکل تربیت واطاعت از مقررات دینی است. اعتقاد وایمانی است که ماندنی ، چون علت خود فرد است ورویکرد درونی است .
برخلاف دومرحله قبل ( اقتدارفردی وگروهی ویا جوحاکم وموقعیت درجمع) که عامل اطاعت پیروری عامل بیرونی است.
تربیت وپذیرش واطاعت درمرحله سوم، ریشه دراعماق دل وجان آدمی دارد واین نوع گرایش و پذیرش مقررات دینی با طیب خاطربه عمل منجرمی شود ، چون کسی حضور داشته باشد چه نداشته باشد . اگر شرایط بیرونی هم تغییرکند سفرد ازقبول وعمل به عقیده وگرایش ارزشهای دینی خود دست بردارنیست اصولاً زمانی که به پذیرش آموزه های دینی تن درمی دهد آن را قلباً پذیرفته ودرزندگی رعایت می کند که دلایل و نتایجی را که درپس این دستورها وقوانین نهفته است بفهمد ودرک نماید.
در مرحله اول پیامدهای زودگذروآنی مورد نظراست وعلت ترس ازتنبیه وجذب لذت واحساس خوشایندی است ودرمرحله دوم ، ترس ازدست دادن موقعیت درجمع گروه ومیل به رغبت به احساس خوشایندی در جمع وگروه است. ولی درمرحله سوم ،عامل پذیرش واطاعت ازقوانین وآموزه ها دینی نه ترس ازاقتدارفرد ویا گروه وازدست دادن موقعیت است ونه احساس خوشایندی برای مقبولیت درجمع بلکه درشرایط آزاد ودورازهرگونه اجبار، تهدید وتطمیعی برجوی کاملاً معنوی وهمراه با فرد خودآگاهانه آن رفتاررا انتخاب می کند وبه ارزش آن پی می برد وگرایش پیدا کرده وبه عمل مبادرت می ورزد. فرد احساس می کند که باید با دیگران آنچنان رفتارکند که تمایل دارد که با وی رفتارنمایند.
با عقل ومنطق، اهمیت ، ارزش وضرورت اجرای آموزه های دینی را درک می کند واین درک و گرایش بطور طبیعی به عمل می پیوندند . با چنین رویکرد تربیتی، آموزش فضایل اخلاقی ودینی تنها لفاظی ساده ویک سویه والدین نیست بلکه درموقعیت مناسب با شناخت رشد وتحول روانی وذهنی کودک درفضایی سرشاراز احترام به شخصیت فرد با تکیه براحساس ارزشمندی خود ودرک عمیقی وگرایش ریشه داروپایه دار می رسد ودرعمل منجربه گرایش دینی ورشد وتبلورشخصیت انسان می گردد. اصول مفاهیم دینی و ارزشهای انسانی باید متناسب با مراحل رشد ذهنی ودرک وفهم کودک ازطریق کاربردهای عملی درموقعیتهای ،طبیعی زندگی درخانه ومدرسه آموخته شود وقبل ازحصول اطمینان ازدرک وفهم نباید انتظارداشت که کودکان به گونه ای رفتار نمایند که ما بزرگسالان می‌خواهیم . بنابراین نمی توان قبل ازاینکه کودک ازجهت ذهنی ، عقلی وعاطفی ، آمادگی درک مفاهیم دینی را داشته باشد وبتواند بین واقعیتهای ملموس ویا عملیات تفکر تمایزی قائل باشد . آنان را مثلاً برای دروغگویی یا گفتارمتناقض ویا رفتار آگاهانه خلاف دین، ملامت کرد زیرا بیشتر اظهارات و رفتار کودکان دراین سنین برای جلب توجه دیگران انجام می گیرد نه ازسوء نیت وخبث باطن .
مبانی تربیت وتبعیت ازآموزه های دینی کودکان مستلزم درک پیامدهای علمی ودرخود ودیگران است. بنابراین کودکان درمقام تربیت وتعلیم راستگویی ، دروغگویی ، تقلب ، نظم وانضباط و… باید نقش وپیامدهای عملی آنها را نیزدرموقعیت طبیعی وواقعی و درقالب داستانهای جالب و مفید تاریخی بیاموزند و آموزش تنها درمحیط کلاس ، آن هم به صورت خطابی کارسازنیست، بلکه کودکان را باید درموقعیت طبیعی وبه صورت عملی با گروه همسال خود درجوّی مناسب وبا حفظ احترام ازطریق بحث گروهی راهنمایی کرد تا خود درعمل ، ضرورت ولذت اجرای آموزه های دینی را حس ودرک کرده وبدان معتقد وپایبند شوند. (فرهادیان ،۱۳۸۸: ۵۸-۷۹)
۲-۱-۲۳- ویژگی های تربیت دینی :
۱-اصلاح خویش – در حد تربیت دینی ، تربیت ابتدا ازخود مربی شروع می شود . دین ، ایمان بدون عمل را نمی پذیرد وسخنی را که گوینده اش بدان عامل نباشد به شدت نکوهشمی نماید .«أتَامُرونَ النَّاسَ بُالبِّروَتَنسَونَ اَنفُسَکُم » (بقره : ۴۴)
آیا امر می کنید مردم را به نیکی وفراموش می کنید خودتان .
ودرجای دیگرمی فرماید: « یا اَیَها الَّذینَ آمَنوا لِمَ تَقُولونَ ما لاتَفعَلون- کَبُرَمَقتَاً عِندَاللهِ اَن تَقَُولوا ما لا تَفعَلُون » (صف : ۲-۳)
ای کسانی که ایمان آورده اید چرا سخنی می گوید که عمل نمی کنید – این کارموجب خشم عظیم نزد خداست که سخنانی یگوید که عمل نمی کنید.
برخلاف تربیت غیردینی که گاه مربیان آن واعظان غیرمتعّظ وعالمان عمل اند ، درتربیت دینی ، مربیان نمونه اعلای تربیت وکمال واخلاص اند واین حقیقت یکی ازبزرگترین امتیازات تربیت دینی برتربیت غیردینی است .
۲-ضمانت اجرایی – ازمهمترین امتیازات تربیت دینی وجود ضمانت اجرایی منحصربه فردی چون« ایمان به خدا» است، وقتی ایمان به عنوان نیرویی معنوی وزوال ناپذیردرقلب مؤمن جای می گیرد تمام موانع وسختیها را ازپیش پای او برداشته ، تحول عظیم درونی وکاربسیارمشکل « خود سازی» را ساده وممکن می سازد. دست پروردگان مکاتب الهی به کمک همین نیروی عظیم معنوی برتمام موانع ومنافع شخصی وامیال نفسانی پیروزشده ، سد پولادین میان اندیشه وعمل را به سادگی می شکنند ودرصحنه پیکارومجاهدت همیشگی ، بی هیچ دغدغه ای پیروزمندانه مبارزه می کنند.
۳-راه حلها وبرنامه های علمی ، ازدیگرامتیازات تربیت دینی ارائه راه حلها وبرنامه های صحیح وعلمی برای تربیت است راه حلهای که مبتنی برشناخت دقیق فطرت و وجود انسان را تأمین کننده کلیه نیازها ودربرگیرنده همه ابعاد وجودی است که قابلیت تحقق واجرا دارد.
۴-همه جانبه بودن (جامعیت وشمول) برنامه تربیت دین برخلاف برنامه های فرهنگ بشری هرگز محدود به یک یا چند بعد خاص ازوجود انسان نیست ، تربیت یافتگان مکاتب بشری یا فیلسوف اند یا دانشمند ، عارف ، قهرمان سخنور، جوانمرد، بخشنده ومانندآن ، ولی دست پروردگان مکتب الهی ازشخصیت کامل وجامع وچند بعدی برخوردارند ودریک کلام آنها مظهرهمه صفات انسانی وفاقد هرگونه صفات منفی هستند. درچنین مکتبی انسانهایی همانند علی ، فاطمه ، زینب ، حسن وحسین علیهم السلام وسلمان ومقداد به وجود می آیند که تجسم عینی وانسانهای آرمانیند.( یوسفیان ،۱۳۸۶: ۱۷)

نظر دهید »
منابع کارشناسی ارشد در مورد تقسیم بندی مشتریان بر ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع
 
 

ادعاهای زیست محیطی رو بسته های و تبلیغات باید قانونمند باشد.

 
 
 
 
 
 
 
 

مارکهای “قابل بازیافت” یا “دوستدار محیط زیست” فقط برای فروش بیشتر است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

 
 
 
 
 
 

Abstract
Now a day, world in stuggling with environmental issues, in a way that has raised concerns between people and accordingly companies and governments. Marketing, as a science aiming for recognizing and satisfying customers’ needs, also has emphasized on considering consumers’ worriness about environmental problems. Marketers’ attempts to meet these needs introduced a new concept in marketing called green marketing.
As the reason of limited sources and competition pressure, companies need to recognize the target groups and segment their customers. Customers’ segementation based on their environmental attitudes has special importance for marketers and companies.
The major objective of this research is customers’ segmentation based on their intention for green products’ purchasing in Iraninan consuming market. Focal hypothesis behind this investigation was determination of the effect of demographic variables in segmentation of customers based on their intention for green purchasing.
Followed by literature review, nine factors of environmental-friendly purchasing behavior, pro-environmental activities, environmental knowledge, environmental concerns, recycling, effectiveness deem, natural resources’ conservation, economical factor, and skepticism about environmental claims were chosen as main factors of green purchasing intention.
This is a descriptive-surveyour kind of research. Statistical population of the research was the whole customers of chain supermarkets in Tehran.
A standard questionnaire which was previously used by Do Paco (2010) in Portugal were used for collecting data. To analyse the data, the Spss software (Version. 16) and statistical tests of factor analysis, cluster analysis, variance analysis and t-test were applied.
Reliability of the questions were approved by university professors and specialists and consistency were determined by Kronbach’s alpha test (∞=۰٫۸۵). Sample size was calculated for 385 persons which the same number of questionnaires were collected.
The results showed that the only factors that were not effective in customers’ segmentation in different clusters were age and income. Furthermore, customers can be segmented in three separate clusters based on their intention for green purchasing.
Key words: Green marketing, customer’s segmentation, environmental-friendly purchasing behavior

Shahed University of Tehran
Faculty of Humanities
The Thesis
Presented for the Master of Science Degree on Business Administration Marketing
Subject:
Consumer segmentation based on intentions to purchase green products in Iranian market
Thesis Supervisor:
Dr.Ahmad Sardari
Thesis Advisor:
Dr.Abdoul Reza Beyginia
By
Taimaz Hamayeli Mehrabani
Summer 2011

  • Peattie, K., & Crane, A. ↑
  • Ottman ↑
  • Do Paco ↑
  • Grant, J. ↑
  • .Environmentally Friendly Product ↑
  • . Marketing ↑
  • McDonagh, P. &et al. ↑
نظر دهید »
سایت دانلود پایان نامه : منابع کارشناسی ارشد در مورد : ارائه یک مدل ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

وهمه پارامترهای آن عموما مفاهیم کمی هستند. در ادامه تعریف مختصر آن‌ها ارائه می‌شود.
شاخه Means روش‌های رسیدن به قابلیت اعتماد در نرم افزار را به دو صورت اصلی معرفی میکند.
۱-آنهایی که در زمان ساخت[۵۵] نرم افزار استفاده میشوند که خود شامل روش‌های جلوگیری و اجتناب از خطا[۵۶] و روش‌های مقاوم در مقابل بروز خطا [۵۷] تقسیم میگردند.
۲-آنهایی که در زمان اعتبار دهی[۵۸] نرم و افزار یعنی پس از تولید و توسعه نرم افزار استفاده میشوند و شامل روش تشخیص و از بین بردن خطا [۵۹] وروش تخمین زدن و پیش‌بینی کردن میزان خطا و پیامدهای ناشی از آن[۶۰] می‌باشد.
شاخه Threats شامل مواردی می‌شود که باعث از بین رفتن قابلیت اعتماد نرم افزار می‌شود که شامل نقص ، خطا و شکست می‌باشد.
شاخه Attributes شامل خصوصیاتی است که موجب قابلیت اعتماد نرم افزار می‌شود و روش‌های جهت نیل به این هدف ارائه میکند،که شامل مواردی همچون Availability,Relability و…می‌باشد.
تحمل‌پذیری سیستم در بعدهای سخت‌افزاری و نرم افزرای قابل بررسی می‌باشد .
قابلیت اطمینان[۶۱]
قابلیت اطمینان که با R(t) نمایش می دهند، احتمال شرطی این است که سیستم در بازه زمانی [t0..t] به درستی کار کند، به شرط اینکه سیستم در ابتدای زمانی درست بوده باشد. قابلیت اطمینان معیاری برای پیوستگی و تداوم سرویس درست می باشد. قابلیت اطمینان بالا از سیستمی مورد انتظار است که باید بدون هیچ‌گونه وقفه ای عمل کند .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مثلا از یک سیستم کنترل ترافیک خطوط هوایی انتظار می رود که سرویس بدون وقفه ای ارائه دهد . قابلیت اطمینان تابعی از زمان است. بازه زمانی در این پارامتر بستگی به ماهیت سیستم مورد نظر دارد.
قابلیت دسترسی[۶۲]
سیستم هایی وجود دارد که باید طوری طراحی شوند که بدون وقفه و بدون هر گونه نگهداشتی و به طور پیوسته به عملیات خود ادامه دهند. در بسیاری از موارد نه تنها احتمال خرابی، بلکه تعداد خراب یها و به ویژه زمان مورد نیاز برای تعمیر خرابی ها نیز بسیار اهمیت دارد. برای چنین کاربردهایی قابلیت دسترسی بسیار پر اهمیت است به طوریکه توسط آن میتوان زمان مورد نیاز عملکرد سیستم را افزایش داد. قابلیت دسترسی A(t) یک سیستم در لحظه t احتمال این است که سیستم در لحظه t ، به درستی در حال سرویس دهی باشد. A(t) مقدار قابلیت دسترسی متوسط در بازه زمانیT می‌باشد .این بازه زمانی میتواند طول عمر سیستم یا زمان اتمام یک وظیفه خاص باشد.در هر صورت قابلیت دسترسی یک پارامتر وابسته به زمان می‌باشد.
اگر سیستمی قابل تعمیر نباشد قابلیت دسترسی آن برابر با قابلیت اطمینان سیستم خواهد شد. یعنی احتمال اینکه سیستم در بازه زمانی صفر تا t دچار خرابی نگردد بنابراین وقتی که t.به سمت بینهایت می رود، قابلیت اطمینان،حالت پایدار سیستمی که نیاز به تعمیر ندارد، صفر می‌شود.
ایمنی[۶۳]
از دیدگاه ایمنی، خرابی ها به دو نوع تقسیم می شوند: ایمن به خرابی و ناایمن به خرابی. ایمن به خرابی یعنی اتفاق ناگواری با وقوع این نوع خرابی نمی افتد. به عنوان مثال، می توان یک سیستم اعلان خطر را در نظر گرفت. اعلان خطر را به دو صورت می توان در نظر گرفت. اعلان خطر به دلیل وجود خطر در سیستم و یا اعلان خطر نادرست زمانی که یک خطری وجود ندارد. اولی از نوع ناایمن به خرابی است و دومی به دلیل ایمن به خرابی می باشد . ایمنی سیستم، یعنی احتمال اینکه سیستم به درستی عملکرد خود را انجام دهد یا به دلیل خرابی از نوع ایمن به خرابی، عملیات خود را قطع کند. ایمنی در سیستم های کنترل انرژی هسته ای و شیمیایی پرکاربرد است . بسیاری از خرابی های غیر ایمن به دلیل اشتباهات بشری است. مثلاً در نیروگاه اتمی چرنوبیل انجام آزمایش ها در شرایطی که سیستم های ایمنی به طور دستی خاموش شده بودند، باعث وقوع فاجعه شد. یک مهندس برق که آشنایی کافی با نیروگاه های هسته ای نداشت، می خواست ببیند که می توان از انرژی رسوب شده برق تولید کرد . در نتیجه برخی سیستم های ایمنی را خاموش کرده بود که باعث شد چنین فاجع های رخ دهد.
قابلیت نگهداری
نگهداری به دو دسته اصلی تعمیرو اصلاح تقسیم می شود. مقوله تعمیر و تحمل‌پذیری خطا مفاهیم مرتبط با یکدیگر هستند. تفاوت میان تحمل‌پذیری خطا و نگهداری بدین صورت است که در نگهداری همواره یک عامل خارجی دخالت دارد. مانند یک تعمیرکار، یک دستگاه آزمون و یا بارگذاری مجدد نرم افزاراز راه دور. در حالی که تعمیر بخشی از فرایند رفع نقص در طول فاز مصرف می‌باشد و پیشبینی نقص معمولاً موقعیتهای تعمیر را بررسی می کند.
خاصیت تعمیرپذیری [۶۴] با M(t) نمایش داده می‌شود و عبارت است از احتمال اینکه سیستم خراب شده در مدت زمان مشخصی به کار برگردد.
آزمون‌پذیری[۶۵]
عبارت است از قابلیت یک سیستم برای تست خواص آن سیستم که در سیستم های قابل اعتماد این کار بصورت اتوماتیک انجام می‌شود.
امنیت
امنیت، وجود همزمان قابلیت دسترسی برای کاربران مجاز، محرمانگی و یکپارچگی می باشد. امنیت از جمله مواردی است که در حوزه های مختلف تعریف می شود. با این وجود، امنیت در تمام حوز ه ها در سه ویژگی اولیه تحت عنوان محرمانگی، صحت و درستی و قابلیت دسترس پذیری اشتراک دارند.
نقص و خطا و شکست[۶۶]
نقص ، خطا و شکست مفاهیمی هستند که معمولا مترادف هم و گاهی نیز به جای هم استفاده میشوند. در حقیقت نقص، خطا و شکست به صورت یک زنجیر علت و معلول تعریف می شوند. هر کاستی و نقص مانند قطع شدن سیم، سوختن یک ترانزیستور و غیره یک نقص تلقی می شود. خطا به علت بروز نقص ممکن است رخ دهد. در واقع اگر نقص حالت و وضعیت یک مولفه از سیستم را تغییر دهد، خطا رخ داده است. حال اگر بروز این خطا موجب شود که سیستم نتواند کارکرد صحیح خود را ارائه دهد، خطا منجر به شکست می شود. پس می توان گفت رابطه علت و معلول که در شکل زیر نشان داده شده برای این مفاهیم صادق است.

شکل ۱۰رابطه علت و معلول نقص، خطا و شکست
نقص ها ممکن است سخت افزاری یا نرم‌افزاری باشند. هر کدام از این نوع نقصها ممکن است در هر یک از مراحل توسعه سخت افزار یا نرم افزار ایجاد شوند. مثلاٌ ممکن است نقص در مرحله ایجاد نیازمندی ها، طراحی، پیاده سازی و یا در طول استفاده وارد سیستم شود که روی هم انباشته می شوند.
کارایی[۶۷]
در برخی موارد ممکن است سیستم را به گونه ای طراحی کنند که پس از وقوع یک عیب سیستم در یک سطح پایین تر و شاید راندمان پایین تر کار کند یا به کار خود ادامه دهد .مثلا در سیستمهای چند پردازنده ای انتظار میرود عیب یکی از پردازنده ها کار سیستم را متوقف نکند بلکه سرعت عملیات را کاهش دهد یا بار کاری را بین بقیه پردازنده ها تقسیم کند.
تحمل‌پذیری خطا[۶۸]
خصوصیت کیفی تحمل‌پذیری خطا در ارتباط با نقص بوجود آمده در سیستم و پیامدهای همراه با آن است. یک نقص در صورت اینکه مورد بررسی قرار نگیرد و برطرف نشود منجر به شکست می‌شود. شکست سیستم زمانی رخ می دهد که سیستم سرویس های پیش فرض خود را به طور مناسب ارائه نکند. همچنین وقتی شکست روی می دهد نتایج آن توسط کاربران سیستم قابل مشاهده است. حوزه های مرتبط با این خصوصیت کیفی عبارتند از:
چگونه نقص در یک سیستم رخ می دهد.
چگونه نقص بوجود آمده در سیستم تشخیص داده می شود.
چگونه می توان جلوی یک نقص را گرفت.
زمانی که یک نقص رخ می‌دهد چه اتفاقی میافتد.
زمانیکه یک شکست رخ می‌دهد چه نوع اخطارهایی لازم است.
تا چه مدت سیستم در حالت عملیاتی نیست )در صورت شکست. (
باید توجه کرد که میان دو مفهوم نقص و شکست تفاوت وجود دارد. یک نقص در صورت اینکه مورد بررسی قرارنگیرد و برطرف نشود منجر به شکست می شود. یک شکست توسط کاربر سیستم قابل مشاهده است در حالی که نقص توسط کاربر قابل مشاهده نیست. زمانی که یک نقص توسط کاربر قابل مشاهده می شود در واقع آن تبدیل به شکست شده است. به عنوان مثال، یک نقص می تواند انتخاب الگوریتم اشتباه برای یک محاسبه باشد که نهایتاً نتیجه اشتباه حاصل شده توسط الگوریتم اشتباه منجر به شکست می‌شود.
یکی از مهم‌ترین مفاهیم در زمانیکه سیستم دچار شکست می شود مدت زمان لازم برای تعمیر است . از آنجایی که شکست سیستم توسط کاربران قابل مشاهده است بنابراین زمان برطرف کردن شکست برابر است با زمان بین مشاهده شده شکست توسط کاربر تا زمانی که دیگر شکست قابل مشاهده نیست(سیستم تعمیر می شود). تفاوت بین شکست ونقص ارائه کننده مفهوم راهبردهای تعمیر خودکار است. معنی راهبرد تعمیر خودکار اینکه در زمان اجرای سیستم اگر نقصی روی دهد، سیستم بدون آنکه شکست را نشان دهد (دچار شکست شود) آن نقص را اصلاح کند. بنابراین با این راهبرد، دیگر در سیستم شکست وجود نخواهد داشت.
در سیستمهای کامپیوتری تحمل‌پذیری در مقابل خطا با استفاده ازروشهای مختلف افزونگی همچون سخت‌افزاری ،نرم‌افزاری ،اطلاعات و زمانی حاصل می‌شود که با تکنیکهای مختلفی همچون ایستا،داینامیک و ترکیبی پیاده‌سازی می‌شود.
۱-ایستا یا ایستاتیک[۶۹] مانند روش‌های پوشاندن عیب
۲-داینامیک[۷۰] مانند روش‌های تشخیص خطا سپس ایزوله کردن آن و ترمیم خطا
۳-روش ترکیبی[۷۱] یا هیبرید شامل پوشاندن عیب ،تشخیص و ترمیم خطا
افزونگی [۷۲]
افزونگی یکی از مهم‌ترین ابزارها در ایجاد تحمل‌پذیری خطای سیستم ها می باشد . مقصود از افزونگی، ایجاد توانایی های عملی است که در یک محیط عاری از نقص غیر ضروری است . افزونگی می تواند به صورت یک قطعه سخت افزار تکراری و یا چند خط از کد برنامه که درستی نتایج برنامه را صحت سنجی می کند، باشد. افزونگی با اضافه کردن چند واحد به جای یک واحد و استفاده کردن از همه آن‌ها سعی میکند احتمال درست کار کردن سیستم را بالاببرد. مثلاً فرض کنید که یک سیستم به جای آنکه یک پردازنده داشته باشد، شامل دو پردازنده باشد. حال اگر یکی ازآنها از کار بیافتد سیستم می تواند به طور خودکار پردازنده دوم را جایگزین کند. افزونگی به چند شکل می تواند وجودداشته باشد: سخت افزاری، نرم‌افزاری، اطلاعاتی و زمانی.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 282
  • 283
  • 284
  • ...
  • 285
  • ...
  • 286
  • 287
  • 288
  • ...
  • 289
  • ...
  • 290
  • 291
  • 292
  • ...
  • 483

متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

 رابطه عاشقانه موفق
 مهارت شنیدن در رابطه
 آموزش هوش مصنوعی Gemini
 برندسازی دستگاه جوجه‌کشی
 تأثیر طلاق بر روابط
 شناخت سگ پودل
 جذب کراش
 آموزش Reallusion Animator
 رهایی از احساسات سرکوب‌شده
 گروه‌بندی نژادهای سگ
 بارداری سگ
 فروش فایل آموزشی گرافیک
 درآمد از تصاویر هوش مصنوعی
 نوشتن آنلاین درآمدزا
 مدیریت پروژه فریلنسری
 تولیدمثل موفق سگ‌ها
 دلایل عدم ازدواج مردان
 ماندن پس از خیانت
 گوگل آنالیتیکس فروشگاه
 کنار آمدن با عدم عذرخواهی
 مشاوره مدیریت کسب‌وکار
 کسب درآمد مشاوره استارتاپ
 درآمد از ساخت گیف دیجیتال
 افزایش سرعت بارگذاری سایت
 شناسایی مخاطب هدف
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

  • دانلود منابع تحقیقاتی : دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با روابط عوامل بافتی ...
  • دانلود فایل پایان نامه با فرمت word : منابع کارشناسی ارشد در مورد ارزیابی شاخص های موثر ...
  • دانلود منابع پژوهشی : راهنمای نگارش مقاله دانشگاهی و تحقیقاتی درباره بررسی جاذبه ...
  • تعیین تأثیر انگیزش بر توانمندسازی کارکنان- فایل ۱۰
  • پژوهش های پیشین با موضوع قواعد عمومی حاکم بر انحلال ...
  • پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی – ۲-۳-۲- رابطه میان هوش هیجانی و رفتار شهروندی معکوس – 4
  • دانلود پایان نامه و مقاله – ۲-۱-۲-۱۴-۳ تقسیم‌بندی تیپ‌های شخصیتی بر اساس روابط اجتماعی – 5
  • نگاهی به پژوهش‌های انجام‌شده درباره بررسی فقهی فروش اقساطی ...
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره نظام حقوقی حاکم ...
  • مطالب درباره : شناسایی رابطه مسئولیت اجتماعی شرکت با وفاداری ...
  • پروژه های پژوهشی درباره :دین و بحران ...
  • دانلود منابع پایان نامه ها – ۱-۷-۲-۱-۱-۳- سهولت در از بین بردن آثار وقوع جرم و بالا بودن رقم سیاه بزهکاری – 9
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع مدل‌سازی تصادفی ...
  • فایل پایان نامه کارشناسی ارشد : نگارش پایان نامه درباره سنتز نانوکامپوزیت سیلیکا آئروژلنانو ذرات فریت ...
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۴-۳٫ آزمون فرضیه ­ها و تجزیه و تحلیل داده ­ها – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • دانلود فایل پایان نامه : نگارش پایان نامه درباره :روند تاثیر خشکسالی برروی ...
  • نهان نگاری در تصاویر سه بعدی بر ...
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۲-۱ بخش اول: آمیخته بازاریابی سبز – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • فایل پایان نامه کارشناسی ارشد : منابع کارشناسی ارشد با موضوع مقایسه اثربخشی ...
  • مقاله-پروژه و پایان نامه | قسمت 8 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • منابع پایان نامه درباره بررسی تاثیر شبکه اجتماعی ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه در مورد تدوین استراتژی بر ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان