متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
منابع مورد نیاز برای پایان نامه : تحقیقات انجام شده در رابطه با مطالعه ساختارهای هنجاری ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

5-2-2-3 چگونگی کاربرد مذهب از سوی سعودیها برای مقابله با شیعیان و مخالفان

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ابن سعود طرفدار نوعی سیاستگذاری بود که قدرت وحکومت آنان را حفظ کند و باعث بوجود آمدن تنشهای داخلی وخارجی نشود ارتباط دولت سعودی با اخوان(جنگجویان افراطی معتقد به اصول وهابی )که خواهان برخورد قاطع با شیعیان بودند تا حد زیادی وابسته به اهداف سیاسی مورد نظر بود. و ابن سعود از نقش برجسته و افراطی اخوان برای نیل به اهداف سیاسی بهره برد. به عبارتی او از سیاست چماق وهویج استفاده می کرد وبا اینکه این چنین سیاستی در برخورد با شیعیان موجب رضایتمندی علمای برجسته وهابی نشد اما مبنایی برای محدویت و آزار سیستماتیک شیعیان در دوره های بعدی شد. ضمن آنکه در مواقع تنگنا این موضوع مطرح بود که علمای وهابی عامل اصلی تعقیب وآزار شیعیان هستند.این موضوع به نفع حکام سعودی بود چونکه در مواقع بحرانی می توانستند خود را کنار کشیده و آنهارا مسئول اقدامات مختلف معرفی کنند چنانکه اکثر علمای شیعه مسئولیت اصلی سرکوب شیعیان رابا روحانیون و علمای وهابی می دانستند.در حقیقت استفاده وهابی ها از سعودیها به مراتب کمتر از استفاده سعودیها از وهابی ها بود.
در حالی که اخوان جدید ،ارتباط سازمانی با گروه های اولیه ندارد ،اما به رغم شکاف میان دو نسل ، تداوم ایدئولوژیکی کاملا مشهودی دیده می شود .در واقع تعهد ایدئولوژیک گروه های جدید ممکن است از تعهد اجدادقبیله شان در دوران عبدالعزیز بیشتر باشد . اخوان جدید بر خلاف اجداد اسلاف خویش غالبا از جوانان تحصیلکرده و شهر نشین هستند ودر نتیجه در معرض تاثیر و نفوذ غرب گرایی قرار دارند اما یک ویژگی برجسته اخوان جدید ،بنیاد گرایی اصیل آنهاست .دعوت اخوان بازگشت قطعی و سازش ناپذیر به قران و سنت است و به این ترتیب مخالفت با پادشاهی شامل مخالفت با شعار وهابی سعودی نیز می شد.و این از جمله چالشهای دیگر سعودیها می باشد.(زراعت پیشه،1384:ص200)
در هر حال سعودیها ضمن اینکه عملکردشان حتی از سوی هواداران سابق خویش مورد انتقاد شدید قرار دارد ، حقوق شیعیان و گروه های غیر سنی را نادیده میگیرند ودر جامعه آنان تکثر دینی در عمل معنایی ندارد . اگرچه ابن سعود برای آرام کردن حجاز به عنوان یک تاکتیک سیاسی چهار طایفه سنی و شیعیان امامیه وزیدیه را مشروع اعلام کرد.(فواد ابراهیم،82:1387)
تبعیض اقلیتها از جایی به جای دیگر واز گروهی به گروه دیگر متفاوت است.مثلا تبعیض علیه شیعیان امامیه در عربستان سعودی از قطیف تا به الاحصاءتا به مدینه متفاوت است. به عنوان نمونه شیعیان قطیف ،مراسم عاشورای خود را انجام می دهند ،وعاظشان لباسهای مذهبی خود را بر تن میکنند ،موذنین می توانند اذان بگویند حتی قسمت اشهد ان علیا ولی الله را هم ندا دهند. اما در الاحصاءموذنین نمی توانند اذان بگویند و لباسهای سنتی خود را برتن کنند. این تصویر برای شیعیان کاملا متفاوت است. آنها حتی نمیتوانند شعائر ایمانی خود را ابراز کنند ،نمی توانند اذان بگویند و لباسهای مذهبی خود را برتن کنند و مسجد وحسینیه بسازند و فقط در مجالس خصوصی می توانند چنین مراسمی داشته باشند. و بطور خلاصه ،حقوق اساسی شیعیان یک چالش مستقیم نسبت به دکترین وهابیت ومشروعیت آنان محسوب می شود. (ابراهیم،1387:ص44و45)
6-2-2-3عناصر هویتی شیعیان عربستان
در عربستان سعودی تاکید برعناصر هویتی متفاوت است. هویت می تواند قلمرو باشد مانند نجد،حجاز ،عصیر و شرقیه یا مذهب باشد مانند بطور کلی شیعه وسنی ویا جزئی تر حنبلی،وهابی، جعفری،اسماعیلی ،مالکی و شافعی و یا قبیله باشدمانند اونانیزه ،قحطان ،قمیدو غیره . با این وجود برخی از گروه ها ممکن است با همه این معیارها تعریف شوند ؛مانند شیعیان اسماعیلی.
در استان شرقی عربستان، شیعه در مقابل سنی قرار ندارد بلکه عمدتا در مقابل وهابیت است و بین گروه های فکری و مذهبی شیعه وسنی روابط خوبی دیده می شود.اگر چه وهابی ها معتقدندمذهب سنی راستین را رهبری می کنند.فتوای علمای وهابی در ژانویه 1927 برای وادار نمودن شیعیان جهت ترک اصول فکری خود و ورود به اسلام مورد نظر آنها همراه با فشارهای زیاد جهت تعطیلی مساجد وحسینیه های خود، با مقاومت بسیار شدید شیعیان مواجه شد ونهایتا به شکست کامل منتهی گردید.
بر خلاف شیعیان اسماعیلی در جنوب ، شیعیلن امامیه در مقابل هر گونه استبداد وزورگویی شدیدا ایستادگی کردند. اما شیعیان اسماعیلی خود را بر اساس نظام قبیله ای –قومی سازمان دهی کردند که در قبیله “یم” تجسم یافته است به این ترتیب خود را تقریبا با شرایط سیستم نظام حاکم منطبق ساخته اند. و نظام سعودی وتفکر وهابی و تبلیغاتی که انجام شده تاثیر چندانی بر روی آنان ندلشته است . آنان در طول سالهای گزشته بر مشخصات و ویژکیهای خود از لحاظ تاریخی ،اجتماعی ومذهبی در منطقه نجران تاکید کرده اند.زمانی که تبلیغات وهابی کاملا به این منطقه معطوف شده بود تا اسماعیلیان را به سوی خود جذب کنند؛شیعیان اسماعیلی و امامیه از شعائر مذهبی برای استحکام هویت دینی خود استفاده کردند.(ابراهیم،1387:ص68)
مرزهای مذهبی بین شیعیان و سنی های غیر وهابی در کشور گاهی خیلی روشن و شفاف و گاهی مبهم است. به عنوان نمونه هم شیعیان هم شافعی ها وهم مالکی ها در حجاز از طایفه وهابی متمایز هستند چرا که جشنهای میلاد پیامبر اکرم را بر پا می کنند کاری که وهابیها آن را نمی پذیرند ضمن آنکه به جز وهابی ها به اهل بیت احترام می گذارند. اگر چه در بعضی از زمینه ها شکاف بین این دو گروه یعنی شیعه وسنی بسیار کسترده است. مانند اعتقاد به معصومیت ائمه و بسیاری از فعالیتها و مراسم مذهبی دیگر.
همچنین علمای شیعه در استان شرقی نقش مهمی ایفا کردند. مرجعیت مفهوم نسبتا جدیدی بین شیعیان این کشور است که اواخر قرن نوزدهم واوایل قرن بیستم مطرح شد در حالیکه مرجع در قبل صرفا دارای نقش مذهبی درحالیکه مرجع درگذشته صرفا دارای نقش مذهبی در تبیین رسالت ائمه وپیامبر بودند اما بتدریج و با کسب موقعیتهای بهتر دارای وزن سیاسی شدند. از آنجا که شیعیان استان شرقی نتوانستند مراجع خود را داشته باشند ؛به لحاظ مذهبی مجبور شدند تا از مراجع ایران ویا عراق پیروی کنند . مراجع نه تنها رهبزی معنوی پیروان خود را برعهده داشتند بلکه به دلیل تحولات پدید آمده در منطقه ؛مرجع هدایت سیاسی و قضایی مقلدین خود هم شدند. (ابراهیم،1387:ص70)
7-2-2-3 تاثیر عوامل منطقه ای بر احساس هویتی شیعیان عربستان
اگر چه شیعیان در استان شرقی دارای مشترکاتی با برخی از اقوام در مناطق و قبایل گوناگون هستند اما شرایط جغرافیایی نقش مهمی در شکل دادن به هویت شیعه بازی می کند. علیرغم توزیع پراکنده و تغییرات جمعیتی که پس از گسترش شهر نشینی در الحصاءاتفاق افتاد ساکنین این مناطق اکنون از لحاظ شیعه و سنی قابل تمایزند. و مرزهای طایفه ای هنوز وجود دارد. با این وجود ؛تمایز بین شیعیان و سنی ها در منطقه قطیف در مقام مقایسه با منطقه الحصاء بسیار شدید است؛جایی که همزیستی مسالمت آمیز بی دو جامعه از مدتها پیش وجود داشته است. در ابتدای سالهای دهه 70 میلادی ،بسیاری از شیعیان الحصاء از روستاها به شهر مهاجرت کردند در حالیکه غالبا شیعیان قطیف در همان روستا های خود باقی ماندند . تفاوت میان آنها می تواند به میزان تحملی که شیعیان در الحصاء تجربه کردند مربوط باشد ؛آن هم به دلیل اختلافی است که با سنیان داشته اند. هم شیعیان و هم سنی ها در الحصاء هیچ ابایی ندارند که با یکدیکر در امور تجاری مراوده داشته باشند. به علاوه شیعیان الحصاء بر خلاف هم مذهبی های خود در القطیف از لحاظ سیاسی دارای انگیزه نمی باشند. برای شیعیان الحصاء مذهب از امور تجاری و سیاسی وحوزه ی امور عمومی جداست اما برای شیعیان قطیف این مسایل حایز اهمیت است. الحصاء،قطیف و کل استان شرقی نه تنها محلی برای زندگی گروهی از مردم می باشد بلکه این سرزمین محل ارتباط و تعاملات بین شیعیان محسوب می شود . در چنین فضایی شیعیان تمایزات فرهنگی ،همگرایی اجتماعی و به علاوه نا خشنودی سیاسی خود را به منصه ظهور می رسانند. در چنین محیطی آنها با گروه های اپوزیسیون علیه دشمنی فرضی خود متحد می شوند ،دشمنی که باعث محرومیت و ضربه پذیری آنها میشود. جدا بودن دو فضای استان شرقی و منطق دیگر ذاتا در ساختار احساس شیعیان وجود دارد. این امر به خوبی در شیعیان قطیف قابل مشاهده است.آنان به هیچ وجه حاضر به مهاجرت به مناطق دیگر نیستند. شیعیان جویای کار قطیف معمولا برای کار به خارج از منطقه نمی روند چرا که از لحاظ اجتماعی نمی خواهند از محل خود دور شوند.(ابراهیم،1387: ص73)
8-2-2-3نظام سعودی و موضوع همبستگی ملی
حکومت فعلی عربستان در منطقه ای بوجود آمد که در تاریخ خود هرگز همبستگی ملی را تجربه نکرده است.شبه جزیره عربستان گروه های مختلف مذهبی وقبیله ای و منطقه ای را در خود جای داده است. بنابراین عربستان سعودی شامل گروه های مختلف قومی وخانوادگی می شودکه از طریق عبد العزیز بن سعود در خلال ربع اول قرن بیستم متحد شد.به نظر فواد ابراهیم نویسنده کتاب” شیعیان در عربستان سعودی” این وحدت سیاسی ناشی از یک احساس تعلق مشترک نبود که از ریشه های اجتماعی مشترک ویا نمادهای تاریخی،ارزشهای اجتماعی،حافظه دسته جمعی و آگاهی های فر هنگی مشترک ،حاصل شده باشد.
در این مورد به نظرات متفاوتی اشاره کرده است.از جمله ژاکوب لگد برگ و جیمز پیسکاتوری که او معتقدند که عربستان سعودی جامعه همگونی از اعراب سنی دارد که به جز شیعیان عامل پیچیده ای در وحدت ملی وجود ندارد.اما از نظر سلامه اگر چه سنی ها اکثریت جامعه سعودی را تشکیل میدهند اما به هیچ وجه جامعه متحدی محسوب نمی شوند. علیرغم فشار مداوم وهابی ها جهار شاخه اصلی اهل سنت به حیات خود ادامه می دهند. همچنین شیعیان فاقد جامعه یکدستی می باشند. چرا که شیعیان امامی در استان شرقی وشهر مدینه زندگی می کنند ،اما اسماعیلی ها و زیدی ها در نجران در جنوب کشور زندگی می کنند. همچنین طوایفی از شیعیا ن کسنه در یاتبو زندگی می کنند. بنابر این جامعه اکثریت متجانس در عربستان از نظر نویسنده صحت ندارد و او اعتقاد دارد عربستان سعودی مانند لبنان می تواند کشوری متشکل از اقلیتهای مذهبی تلقی گردد که در میان آنها اقلیت وهابی بر کشور مسلط است. (ابراهیم،1387: ص77)
از نظر قومی جوامع صحرا نشین و قبیله ای در منطقه نجد متمرکز هستند در حالیکه جوامع شهری و مقیم عمدتا در حجاز و الحصاء زندگی می کنند . این مناطق از لحاظ فرهنگی وروانی و اجتماعی متفاوت می باشند. مثلا قبایل نجد واثیر در غرب نسبت به شیعیان در استان شرقی بیگانه می باشند.همچنین در حالیکه نجد یک جامعه قبیله ای است حجاز یک جامعه نسبتا پیچیده شهری است. زمانی که ابن سعود به حجاز حمله کرد خود را با جامعه ای مواجه دید که شهرهای مقدس با پنجره های گشاده رو به دنیا که به راحتی نمی شد بر آنها حکومت کرد.در حالیکه بر نجد با بیابانهای منزوی وشهرهای عقب افتاده ،یک رژیم دینی براحتی می توانست حکومت کند.
بنابر این تلاشهای مستمر دولت سعودی جهت تشکیل یک ساختار متحد ملی از طریق چار چوب اسلام به نتیجه نرسید و تنها به عمیق تر نمودن اختلافات میان جامعه وهابی و سایر طوایف چه شیعه وچه سنی منجر شد . بنابر این بنا به نظر فواد ابراهیم دین ومذهب در عربستان همه چیز است جز عامل متحد کننده.(ابراهیم،1387: ص82) درست است که مذهب قبایل نجد را به طور موفقیت آمیزی با هم متحد نمود اما روش غیر مصالحه آمیز وهابی ها و تفسیر خاص خود از اسلام با مقاومت شدید دیگر مناطق وطوایف شد. ابن سعود پس از تسلط برحجاز به شکل مستبد انه ای قوانین حنبلی را بر حجاز تحمیل کرد که مطابق نظر علمای وهابی بود که اصولا طوایف دیگر را مسلمان واقعی نمی دانستند. همچنین در سالهای اولیه حاکمیت سعودی ،شیعیان به عنوان مشرک طبقه بندی شده بودند و مجبور شدند که تعهد خود را به اسلام دوباره اعلام کنند. این موضوع برایشان بسیار تحقیر آمیز بود و جزو تلخ ترین خاطرات شیعیان عربستان محسوب می شود. بسیاری از شیعیان به شکل توهین آمیزی در مقابل پلیس عربستان مجبور شدند تا دوباره شهادتین بگویند. همین خاطرات تلخ ، سبب شد که شیعیان عربستان با مراکز شیعه در نجف وقم و بحرین ارتباط برقرار کنند. و در نتجه تلاش وهابی ها برای تحمیل عقاید شان نه تنها شکست خورد بلکه شیعیان را بیشتر تشویق کرد که به شکل قدرتمندی به هویت متعلق به خودشان روی آورند.
9-2-2-3 گروه های مخالف شیعه در عربستان
به نظر ماروین زونیس و دانیل برومبرگ در شیعه گرایی قرائتهای متفاوتی وجود دارد که می تواند از انزوا گرایی تا فعالیتهای انفجاری را شامل شود.
دو گروه مهم اپوزیسیون شیعه در عربستان جنبش اصلاحیه به رهبری شیخ الصفار و حزب الله حجاز می باشد که گروه اخیر جنبش اصلاحیه رابه دلیل ضعفهای ایدئولوژیک مورد انتقاد قرار می دهد و از اینکه این جنبش با حکومت سعودی مصالحه و سازش نموده و به نفع اسلام ارتجاعی عقب نشینی کرد ناراضی بوده است و سیاست تعدیل و میانه روی این جنبش را سیاست تسلیم می خواند. (پیشین ، ص 259 و 260)بنظر شیخ الصفار دو عامل باعث می شود که روند انجام اصلاحات به کندی صورت پذیرد اول سنتهای بوروکراتیک دولت و دوم گرایشهای نا مناسب دولت محلی نسبت به شیعیان بویژه از سوی شاهزاده محمد بن فهد.(ابراهیم،1387: ص268)
گفتمان پلورالیستی و ارتقای اصول مربوط به جامعه مدنی ،دمکراسی و آزادیهای فردی و سر انجام تاکید بر تساهل مذهبی و گفتگوی دینی ،محور فعالیتهای جنبش اصلاحیه را تشکیل می دهد . نوشته ها ،خطابه ها و تقاضاهای مکتوب رهبران اصلاحیه کاملا به تبلیغ و ارتقای چنین ایده هایی تخصیص یافت. ایده هایی که در این زمان طبقه روشنفکر را به خود جذب نمود ،عبارت بودند از پلورالیسم ،از بین بردن ریشه های تنازع وکشمکش،ترویج ایده تساهل مدارا و مصالحه و ارائه پیشنهاد برای ایجاد چارچوب های لازم جهت همکاری بین گروه های مختلف فعلی در کشور. شیخ الصفار معتقداست که پلورالیسم منبع تحول وثروت است که تنها در جوامع متمدن می توان آن را پیدا کرد اما در جوامع مرتجع و عقب افتاده پلورالیسم بهانه ای برای سرکوب و تبعیض است.(ابراهیم،1387: ص 287)
الصفار معتقد است که احیای تفکرات دینی امری لازم است تا دین بتواند پاسخگوی نیازهای عصر مربوط به خویش باشد. به این ترتیب در مفهوم انقلاب و جنبش که وسیله ای برای بسیج توده های مردم بود باز نگری شد. همچنین رهبران جنبش لازم دیدند که دو مفهوم مرجعیت و عاشورا را باز تفسیر کنند. و در این مسیر چند عامل نقش داشت که سبب کاهش نقش مرجعیت در عربستان شد.
اتهام حکومت به وفاداری شیعیان به رهبرانی که در خارج از مرزها ی کشور زندگی می کنند و شیعیان می خواهند به خاطر آنها با حکومت مبارزه کنند.
افزایش طرفداران امام خمینی در بین شیعیان سعودی که از سوی حکومت حمل به بی وفایی شیعیان نسبت به حکومت و سرزمین عربستان میشد.
حضور بیشتر فعالان و روحانیون شیعه در مسائل داخلی کشور که از اقتدار مراجع بر شیعیان کم کرد.
رحلت اغلب مراجع تقلید برجسته مانند امام خمینی ،ایت الله خویی وشیرازی و عدم موفقیت مراجع جدید برای نفوذ روحانی و معنوی شیعیان. و اختلاف عمیق بین مراجع شیعه (انقلابی در مقابل محافظه کار ) که سبب شد شیعیان خود را از اختلافات دور نگه دارند چون موجب شکننده تر شدن شیعیان عربستان می شد.
همچنین تفسیر سیاسی که عموما از عاشورا می شد حرکت انقلابی مستضعفین علیه مستکبرین بود. در حالیکه در دوره انقلابی( 1980-1979) حسینیه ها مکانی برای بسیج سیاسی محسوب می شدند،نقش عاشورا و حسینیه ها بعد از توافقنامه 1993کاسته شد وبیشتر از آنها به عنوان محلی برای ایجاد وحدت اسلامی نگریسته می شود. و در دوران سازش و مصالحه، امام حسین به عنوان یک انقلابی دیده نمیشود بلکه سمبل وحدت اسلامی بود که جان خود را برسر آن فدا نمود و این گرایش بین وعاظ شیعه در عربستان بوجود آمد که از عاشورا انقلاب زدایی کنند. (ابراهیم،1387:ص290)
الصفار در کتابی تحت عنوان وطن و شهروندی که در سال 1996منتشر شد از وابستگی قومی ومنطقه ای و قبیله ای و طایفه ای فراتر رفت تا احساس ملی را بویژه در میان شیعیان تقویت کند و شناخت جدید وی آن بود که عشق به وطن نشانه ایمان است. الصفار تفسیر جدیدی از مفهوم شهروندی ارائه داد. تفسیر خانواده سلطنتی از مفهوم شهروندی در وفاداری خلاصه میشد. اما الصفار بر سه حق شهروند تاکید می کند . شرافت ،امنیت و شرایط زندگی مطلوب .او می گوید فقر باعث می شود تا شهروندان احساس تعلق خاطر به وطن خود را از دست بدهند. در همین راستا رهبران جنبش اصلاحیه ،جامع مدنی را عاملی میانه برای ایجاد تعدل در جامعه و بطور کلی و پایه ای برای عمل دسته جمعی برابر می دانند که می توانند فضایی از تحمل و باز شدن جامعه و تساهل و مدارا را فراهم آورد . از دید گاه محفوظ جامعه مدنی قدرت لازم را برای مبارزه برای سرکوب وقساوت حکومت فراهم می آورد.(پیشین، ص264) . نهایتا راهبردهای کلام دولت سعودی در برخورد با مخالفان در طیفهای مختلفی قرار میگیرد از کنترل امنیتی قدرتمند گرفته تا مواجهه با ناراضیان از طریق سیاست تفرقه بنداز وحکومت کن و حتی انعطاف در مبانی ایدئولوژیک . این راهبرد ها نمی توانداثبات کند که روابط شیعیان با دولت سعودی روابط آشتی سازش و مصالحه است بلکه در حقیقت این روابط به شکل رابطه سلطه کننده وسلطه شونده است.به هر حال دستاوردهایی که شیعیان در روند مذاکرات و مصالحه داشته اند آنقدر نبوده است که آنان اعلام وفاداری و انقیاد به رژیم کنند مگر آنکه بتوانند در ساختار دولت حضور یابند.(ابراهیم،1387: ص 317)
3-3 فصل سوم : چگونگی تعامل ایدئولوژی ایران و عربستان در منطقه خاورمیانه و بانظام بین الملل
گفتار اول ایران
1-3-3 پیروزی انقلاب اسلامی ایران سر آغازی یرای ایفای نقش جدید ایران به عنوان یک بازیگراسلامی
تلاش همه جانبه جهت برتری منطقه ای از مدتها پیش ویژگی سیاست خارجی ایران بوده است. ایران بواسطه ی تاریخ طولانی و جغرافیای خاص ،خود را تنها کشور شایسته ای می داند که حداقل باید بر منطقه خلیج فارس نفوزذ داشته باشد .علاوه بر این ایران خود را جزو معدود کشورهای خاورمیانه می داند که به دلیل برخورداری از یک تمدن ریشه دار در یک سرزمین که گرد مفهوم ایران زمین شکل گرفته ،می تواند وباید نفوذی فراتر از مرزهایش داشته باشد. این گرایش در بین نخبگان ایرانی در دهه 1970 ودرطول دوران زمامداری محمد رضا شاه ،وجود داشت. طی این دهه ایران تلاش کرد قدرت اول نظامی منطقه خلیج فارس شود و هدفش تبدیل شدن به ستون اصلی سیستم امنیتی غرب در خاور میانه بود تا به گفته شاه ؛ایران “مسئولیتهای تاریخی” را از سر بگیرد.
از سال 1979 ایران به جزاستفاده از مزیت ژئو پولیتیکی خود بعد مذهبی را نیز به توانایی قدرت نمایی خود افزوده است . در طول زمان این عامل تازه لایه جدیدی را بر ناسیونالیسم این کشو.ر افزوده است. بعد از انقلاب ،مسایل اسلامی بر سابقه ی منطقه ای ایران و سیاست این کشور نسبت به بسیاری از همسایگانش تاثیر گذاشته است.همچنین موضع ایران پس از انقلاب تحت تاثیر چیزی قرار گرفته که می توان آنرا ژئو پولیتیک اسلام نامید. در اوایل دهه 1980 ایدئو لوژی شیعه معتقد به ظهور امام دوازدهم ،چالش مستقیمی علیه وضع موجود منطقه ای و تمامیت سیاسی همسایگان عرب ایران بشمار می رفت. تمایل ایران انقلابی برای رهبری اسلامی که ایده” صدور انقلاب” را مطرح می کرد ،تنشهایی را در روابط با عربستان سعودی و دیگر بازیگران مسلمان تاثیر گذار در جهان اسلام بوجود آورد.دعوت رهبری ایران به حرکت اسلامی شاید در بسیاری از جوامع عرب و مسلمان در دهه 1980 با پاسخ مناسبی مواجه شده بود اما این ندا باعث تقویت تردید نخبگان عرب نسبت به مقاصد ایران شد و آنها را واداشت با تلاش خود مانع نفوذ ایران شوند.سیاست ایجاد مانع تنها در اواخر دهه ی 1980 بود که تا اندازه ای تعدیل شد و دلیل آن چند تحول بود از جمله پایان جنگ ایران و عراق و ایجاد روابط راهبردی منطقه ای در ایران پس از جنگ سرد. ضمن آنکه پیش از این موضع ایران در برابر اشغال افغانستان توسط شوروی و نوع برخورد این کشور با اتباع مسلمانش که ناشی از ایدئولوژی کمونیسم می شد ،بعد مذهبی جدیدی به روابط مبتنی برجنگ سرد میان ایران و شوروی میداد. به علاوه حمایت آشکار و پنهان از جنبشهای اسلام گرای رو به گسترش در افغانستان و مناطق دیگر در خاورمیانه به عامل ثابتی در سیاست خارجی ایران در تعاملات دولتی و فرو دولتی تبدیل شد.
با این حال در دهه ی 1990و پس از آن ،به رغم سیاست خارجی همگرا ومتمایل غیر ایدئو لوژیکی ،تهران تلاش کرده است جانب گروه های اسلامی سیاسی در جهان عرب را نگاه دارد و در ابراز حمایت از جنبشهای حزب الله لبنان ،جبهه نجات اسلامی الجزایر ،رژیم ترابی در سودان ،حماس و جهاد اسلامی فلسطین ،اخوان المسلمین اردن ،حزب النهضه تونس و گروه جهاد مصر فعال بوده است. فراتر از این ،تهران با رضایت کامل اجازه داده است که حامی جنبشهای اسلامی با هر نامی معرفی شود. حمایت از جبهه آزادی بخش اسلامی مورو در فیلیپین در دهه 1980 و مسلمانان بوسنی در دهه 1991 نمونه هایی از این راهبرد ایران می باشند . طرز تلقی جمهوری اسلامی از نقش خود موجب استفاده علنی از نمادهای اسلامی شده است. جایگاه اسلام در شکل دادن به سیاست و اهداف راهبردی سبب ایجاد شکافهایی در روابط تهران با برخی از کشورهای عربی که خصوصا در اطراف ایران قرار دارند ،گردیده است . همین امر باعث پیچیده شدن این روابط می شود. (هینه بوش،1390:ص504)
برخی عوامل زمینه های تعارض میان ایران انقلابی وکشورهای محافظه کار منطقه را فراهم آورده است. از جمله :
مستقر شدن نخستین دولت اسلامی شیعی در منطقه و به چالش کشیدن اسلام محافظه کار عربستان و دیگر نظام های محافظه کار منطقه.
تغییر دیدگاه ایران به طور بنیادین در مورد نظم سیاسی منطقه که میزان مشروعیت اسلامی نظام های این کشور را با میزان استقلال آنها از قدرتهای استعماری می سنجید.
تبدیل ایران از یک کشور مدافع وضع موجود به یک کشود انقلابی خواهان تغییر وضع موجود.
انقلاب اسلامی در رقابت بین نیروهای استقلال طلب و قدرتهای خارجی به ویزه ایالات متحده فصل تازه ای گشود. (زراعت پیشه،1384:ص237)
1-1-3-3 تا ثیر انقلاب اسلامی ایران در خاورمیانه
تاثیر انقلاب اسلامی بر کشورهای منطقه ظریف وپیچیده است . عوامل جغرافیایی ،تاریخی ودینی در این امر دخالت دارند . در طول سه دهه ی گذشته انقلاب اسلامی ایران فرصتها و تهدیدهای زیادی برای این کشورها داشته است و دولتها وملتهای عربی مواضع متنوع و متضادی در این رابطه اتخاذ کرده اند.از جمله موضوعات مورد اختلاف موضوع فلسطین و منازعه اعراب واسرائیل همچنین مسائل تاریخی بین شیعه وسنی و عرب وعجم و دخالت قدرتهای بزرگ و مقوله نفت می باشد .
اما به برخی پیامدها وبازتاب انقلاب اسلامی در جهان عرب می پردازیم.از جمله :
پیدایش امواجی از اسلام سیاسی در منطقه اسلامی که خواهان بخش یا تمامی قدرت حکومت است.
مطرح شدن اسلام گرایان به صورت یک نیروی جدی سیاسی با پشتوانه وسیع مردمی که حتی احزاب غیر مذهبی ومخالف نیز در روابط و رقابتهایشان خواهان بهره گیری از آن هستند و برای این منظور امتیازاتی می دهند . در این مورد به موج اخیر انقلابهای عربی در این دو سال اخیر اشاره می کنیم که پس از برگزاری انتخابات در این کشورها ،احزاب اسلامی با اقبال بیشتری از سوی مردم برخوردار بودند . از جمله در تونس حزب اسلام گرای النهضه ودر مصر گروه اخوان المسلمین توانستند آرای مردمی بیشتری را برای تشکیل دولت ؛کسب کنند.
بر هم زدن موازنه قدرت در منطقه استراتژیک خلیج فارس و خاورمیانه عربی و تشکیل شورای همکاری خلیج فارس ،جنگ تحمیلی و تداوم و توسعه حضور آمریکا به دلیل باز گرداندن توازن قوا.
تصویر و ترویج الگوی زن مسلمان انقلابی که با حفظ حرمتها و ارزشها می تواند وارد جامعه وسیاست شود.
فرعی شدن تهدید اسرائیل برای اعراب ،به طوریکه در اجلاس امان در 1987 رسما این نکته را طرح کرد و ایران را خطر اصلی دانستند.
نقش رهبری برجسته امام خمینی در انقلاب اسلامی(حشمت زاده ،1387:ص73)
و نگرانی از تشکیل یک هلال شیعی در ذهن نخبگان سنتی عرب که منجر به افزایش قدرت منطقه ای ایران در منطقه خاور میانه می شود . این کمربند ایدئولوژیک و عقیدتی از جناح های سیاسی ودولتهای هوادار شیعه در عراق ،سوریه ،ایران و منطفه خلیج فارس تشکیل می گردد.( برزگر، 13 اسفند 1389)
2-1-3-3 رویکرد ایران در نظم جهانی نوین

نظر دهید »
شرط ملت کامله ‌الوداد از منظر حقوق بین‌الملل عمومی- ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

“Official Records of the Trade and Development Board”, Tenth Session, supplement No. 6 A (TD/B/339/Rev.1), Part two, para. 192; Proceedings of the United Nations Conference on Trade and Development, Fourth Session, vol. I and corr. 1, Report and Annexes (United Nations Publication, sales No.: E, 76, II, D10), p.10. ↑
-YILC 1978, vol. II, part two, p. 64. ↑
- para. (5) above excerpts from the agreed conclusions of the special committee on preferences, sect. Ix: “ legal status”. ↑
-YILC, 1975 vol. II, Part two, p.65. ↑
- Ustor Endre., op.cit., p. 414. ↑
-YILC 1978, op.cit., p. 65. ↑
- “Escape clauses” ↑
- Ustor Endre., op.cit., p. 414. ↑
- Report of the Working group “Most – Favoured – Nation clause“, ILc, Fifty – ninth Session, Geneva, 7 May - 8 Jane and 9 July – ۱۰ August 2007, A/CN.4/ L.719, 20 July 2007, p.7. ↑
-“Relative Reciprocity” ↑
- Yanai, Akiko, op.cit., p.17. ↑
- Enabling clause ↑
- Appellate body Report, “EC – Tariff Preferences”, op.cit., para. 90. ↑
- شرط توانمند سازی، از سوی اعضا متعاهد گات در دور مذاکرات چند جانبه توکیو تصویب شد. شرط توانمند سازی به دنبال تصمیم لغو نظام عام ترجیحات ۱۹۷۱ جایگزین شده و توسعه یافت.
GATT Document, L / 3545, 25 June 1971, BISD 18 S / 24
این تصمیم به نوبه خود به نتایج مورد توافق کمیته خاص ترجیحات انکتاد در ۱۹۷۰، ترتیب اثر داد. که در بند ۱:۲ لحاظ گردیدند. ↑
- Ibidem. ↑
- به همین دلیل، استیناف نتیجه گیری پانل را تأئید کرد.
“Panel Report EC – Tariff Preferences”, op.cit., para. 7. 53.
جوامع اروپایی در این قضیه استدلال کردند که شرط توانمندسازی بیان می‌کند که هدف اساسی از اعطا کمک به کشورهای عضو در حال توسعه، تنها یک استثنا بر ماده ۱ : ۱ گات ۹۴ نیست، بلکه در کنار ماده ۱ : ۱ و در یک سطح مساوی با آن وجود دارد. نهاد استیناف با این نظر موافق نبود و اعلام کرد که شرط توانمندسازی در چارچوب موافقتنامه، به عنوان یک تلاش مثبت برای افزایش توسعه اقتصادی کشورهای عضو در حال توسعه مطرح می‌باشد و نه اینکه باعث اکراه کشورهای توسعه یافته از اتخاذ چنین موازینی به نفع کشورهای در حال توسعه مطابق با شرط توانمند سازی شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

Appellate body Report, “EC – Tariff Preferences”, op.cit., para. 95. ↑
- Ibid, para. 90. ↑
- Ibid, para. 106. ↑
- Ibid, para. 111. ↑
- Ibid, para. 106. ↑
- OJ 2001, L 346.1. Quoted in Vanden Bossche, op.cit., p. 680. ↑
- این کشورها عبارت بودند از بولیوی، کلمبیا، کاستاریکا، اکوادور، السالوادور، گواتمالا، هندوراس، نیکاراگوا، پاکستان، پاناما، پرو و ونزوئلا
Ibid, para. 3. ↑
- شرط “عدم تبعیض” برگرفته از عبارت “ترجیحات غیر تبعیضی” در پی نوشت شماره ۳ است. ↑
- Panel Report, “EC – Tariff Preferences”, op.cit., para. 7. 144. ↑
- Ibid, para. 7. 177. ↑
- Ibid, para. 7.161 and 7.176 ↑
- Appellate body Report, “EC – Tariff Preferences”, op.cit., para. 174. ↑
- Ibid, para. 173. ↑
- Ibid, para. (187-188). ↑
- Ibid, para. 189. ↑
- “Proceedings of the United Nations Conference on Trade and Development”, vol. I, Final Act (op. cit), p.20. ↑
- Ibidem. ↑
- Ibid, p. 42. ↑
- “Proceedings of the United Nations Conference on Trade and Development”, vol. I, second Session, Report and Annexes (op. cit), p.53. ↑
- Ibidem. ↑
- “Proceedings of the United Nations Conference on Trade and Development”, Fourth Session, vol. I, Report and annexes (op.cit.) pp. (32-33). ↑
- GATT, “Basic Instruments and Selected Documents”, Eighteenth Supplement (op. cit), p. 110. ↑
- Ibid, p. 26. ↑
- “Proceedings of the United Nations Conference on Trade and Development”, Fourth Session, vol. I, Report and Annexes, p. 118. ↑
- Ibid, A/31/197, annex III. ↑
- Ibid, A/C. 2/31/7 and Add. 1. ↑
- Ibid, A/32/312, paras. 5 and 6. ↑
- Ibid, A/C.2/31/7, p.15. ↑
- General Assembly Resolution 3281 (xxIx).
ماده ۲۱: ” کشورهای در حال توسعه باید تلاش کنند تا روابط تجاری دو جانبه را افزایش و توسعه دهند و برای رسیدن به این امر مطابق با مقررات موجود و مکمل و آئینهای موافقتنامه‌های بین‌المللی، چنانچه قابل اعمال باشد، ترجیحات تجاری را به کشورهای در حال توسعه دیگر بدون اینکه مجبور باشند چنین ترجیحاتی را به کشورهای توسعه یافته تسری دهند اعطا کنند، مشروط به اینکه چنین ترتیباتی مانعی بر سر راه آزادی تجارت جهانی و توسعه تجارت جهانی ایجاد نکند.
ماده ۲۳- به منظور بالا بردن توان مؤثر نیروها و منابع، کشورهای در حال توسعه بایستی همکاریهای اقتصادی شان را تقویت بخشند و تجارت متقابل را به منظور افزایش توسعه اقتصادی و اجتماعی شان ارتقا بخشند. ↑

نظر دهید »
منابع مورد نیاز برای پایان نامه : پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد مدل سازی گره ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در همه‌ی حالات بجز خواب عمیق حسگر و A/D روشن هستند، تا در صورت رخداد پیشامدی گره به حالت اکتیو برود و پدیده را پردازش کند. در خواب عمیق گره کاملاً خواب است و توسط یک تایمر از پیش تنظیم شده بیدار می‌شود. شکل ۳-۵ دیاگرام تغییر حالات در گره حسگر را نشان می‌دهد(Wang&Xiao,2006).
شکل ۳-۵٫ دیاگرام تغییر حالات در گره حسگر

شکل ۳-۶٫ انتقالات بین حالات مختلف در گره حسگر(Callaway, 2003)
طبق شکل ۳-۵ مدهای کاری مهم عبارتند از:

  • در حین خدمت[۱۱۹]

در این حالت تمام اجزا گره روشن هستند. حسگر قادر به جمع‌ آوری داده‌های حسی، دریافت/ارسال پیام‌ها، پردازش پیام‌ها و داده‌ها و انواع محاسبات دیگر است. این حالت مد
فعال نیز نامیده می‌شود. این مد، حالت صرفه‌جویی در توان نیست.

  • واحد حسگر در حین خدمت[۱۲۰]

در این حالت حداقل یک حسگر و پردازنده روشن هستند. گیرنده/فرستنده خاموش است. در این حالت گره قادر به دریافت و پردازش داده‌های حسی است، اما نمی‌تواند پیام‌ها را دریافت یا ارسال نماید.

  • گیرنده/فرستنده در حین خدمت[۱۲۱]

در این حالت گیرنده/فرستنده و پردازنده روشن هستند. حسگرها خاموش هستند. در این مد گره قادر به ارسال، دریافت و پردازش پیام‌ها است، اما قادر به دریافت داده‌های حسی نیست.

  • خارج از خدمت[۱۲۲]

در این مد پردازنده‌ گره خاموش است. یک تایمر برای روشن نمودن گره حسگر وجود دارد. این حالت، مد خواب نیز نامیده می‌شود(Callaway, 2003).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

راه‌ حل ‌های مدیریت توان در همه سطوح وجود دارد که عبارتند از:

  • استفاده از ارتباطات طیف گسترده جهت جلوگیری از تداخل در مقاومت پارازیت
  • کنترل توان ارتباطات برای مینیمم نمودن توان
  • مسیریابی چند جهشی برای مینیمم نمودن توان مصرفی کلی
  • تغییر سطح هوشیاری گره برای حفظ توان جهت کارهای اساسی
  • طراحی الگوریتم‌های پردازشی مشترک با گره‌های همسایه
  • پخش داده تنها در گره‌های مورد نیاز
  • همزمانی توزیع شده برای محدود نمودن تصادف پیام‌ها
  • بهینه‌سازی سخت افزاری برای عملکرد کم توان

۳-۲-۲٫ انرژی مصرفی میکروکنترلر
توان مصرفی میکروکنترلر از یک خانواده به خانواده دیگر تغییر می‌کند. میکروکنترلرهای ۸ یا ۱۶ بیتی استاندارد در فرکانس MHZ1 بین ۲۵٫۰ تا mA 5.2 مصرف جریان دارند. در حالیکه کمترین مصرف توان پارامتر مهمی است، پیک توان برای انتخاب پارامتر مهمی نیست. توان مصرفی میکروکنترلر در حالت خواب نیز فاکتور مهمی است. CPU باید در حالت بی‌باری وارد مد خواب شود ولی حافظه و زمان‌سنج فعال بمانند. جریان مصرفی در مد خواب بین ۱uA تا uA50 در کنترلرهای مختلف تغییر می‌کند. با وجود اینکه رنج تغییرات در حد چند uA است، اما این حجم تغییرات  می‌تواند اثر مهمی روی کارایی گره داشته باشد.
علاوه بر جریان مصرفی در مد خواب، انتقال لازم برای ورود و خروج از مد خواب فاکتور مهمی است. بعضی از میکروکنترلرها برای ورود و از سر گرفتن فعالیت خود نیاز به حدود ms 10 زمان دارند. این تأخیر به علت شروع به کار کلاک‌های سیستم است.
رنج ولتاژ موردنیاز میکروکنترلرها اثر مهمی روی کارایی سیستم دارد. میکروکنترلرهای کم ولتاژ متداول عموماً با ولتاژی بینV7.2 تا V 3.3 کار می‌کنند. نسل جدید میکروکنترلرهای کم توان با ولتاژهای کمتر ازV 8.1 نیز کار می‌کنند(Hill, 2003).
۳-۲-۳٫ مدل انرژی پردازنده
انرژی مصرفی پردازنده های CMOS عمدتاً ناشی از انرژی سوئیچینگ است. انرژی سوئیچینگ طبق رابطه زیر محاسبه می‌شود:
که Ctotal خازن سوئیچینگ در هنگام محاسبات و Vdd ولتاژ تغذیه و pt ضریب فعالیت است.کاهش ولتاژ تغذیه Vdd سبب کاهش قابل توجهی در توان مصرفی می‌شود. ولی برای بهبود کارایی ولتاژ آستانه Vth باید بطور متناسب کاهش یابد تا جریان کافی فراهم شود و تأخیر سیگنال کاهش یابد. کاهش ولتاژ آستانه خود سبب افزایش جریان نشتی زیرآستانه[۱۲۳] می‌شود. جریان نشتی پردازنده پارامتر مهمی در طراحی شبکه حسگر بی‌سیم است. زیرا جریان نشتی سبب اتلاف انرژی می‌شود بدون آن که کاری انجام شود. انرژی تلفاتی ناشی از جریان نشتی طبق رابطه زیر بدست می‌آید:

که Vth ولتاژ آستانه و VT ولتاژ حرارتی است. تکنیک‌های نرم‌افزاری مانند مقیاس گذاری دینامیک ولتاژ (DVS)[124] و خاموشی اجزا در حالت بی‌باری تکنیک‌های برای کنترل جریان نشتی هستند.
۳-۲-۴٫ مقیاس گذاری دینامیک ولتاژ(DVS)

نظر دهید »
دانلود منابع پژوهشی : پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره تبیین مبانی مسئولیت کیفری ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۴-۱-۲-ترجیح منافع عمومی بر عواطف و امیال اشخاص
بین اندیشمندان گوناگون در مورد علوم انسانی یک اختلاف نظر قدیمی وجود دارد و آن اصالت فرد و اصالت جامعه است. به طوری که انسان و اجتماع را در برابر یکدیگر نهاده اند که نفع یکی ملازمه با ضرر دیگری دارد بدون اینکه افراد اجتماع را در برابر یکدیگر بنهند و تعارض منافع اینها را مورد بررسی قرار دهند.
در این راستا گروهی به طرفداری از اجتماع در برابر افراد قد علم کرده اند و شعارشان این است که اجتماع در مقابل افراد حق دارد و برای اعمال حق خود می تواند افراد را مجازات کند حتی اگر بین طرفین قراردادی در بین باشد. امروزه در اکثر جوامع چنین تفکری هست و در کشور ما نیز با نگاهی به ماده ۷۲۷ قانون مجازات اسلامی روشن می شود که قانون گذار از این اندیشه الهام گرفته است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

وقتی که نظم اجتماع به واسطه هنجار شکنی به هم می خورد، توسل به هر ابزاری برای جلوگیری از تکرار قانون شکنی توسط شخص و دیگران ساده ترین راه حل اعمال مجازات است که موجب ارعاب شخص و دیگران می شود. برای اعمال مجازات نیازی به اثبات سوء نیت نیست چون آنچه نظم اجتماع را به هم می زند و نمود عملی دارد همان فعل مجرم است که از او سر می زند و همین برای بر هم زدن نظم کافیست.
در اینجا نیز فعل شخص مست در خارج وجود دارد و جامعه از فعل او متضرر شده است به خصوص اینکه به قصد ارتکاب جرم خود را مست کرده که تجری مرتکب را نشان می دهد و بنابراین مستحق مجازات سنگین تری است.
البته همین طرفداران اجتماع نیز به این معتقدند که جامعه خود اشخاص را پرورش می دهد و آنها را به هر سمت و سو می کشاند و اینکه پدیده بزه کارانه خود معلول اجتماع است و تا اجتماع باشد بزه کاری نیز خواهد بود و این خصوصیت دایمی آن است اما چاره ای جز تنبیه بزه کار وجود ندارد.
۴-۱-۳-جرم بودن اسباب مستی
یکی از دلایلی که از سوی کسانی که خواهان مجازات مست خطا کار هستند مطرح می شود این است که چیزی که خود نامشروع است چطور می تواند سبب مشروعیت امر نامشروع دیگر شود. به عبارت دیگر این قاعده ریاضی که منفی ضرب در منفی مساوی مثبت است در روابط انسانی قابل اعمال نیست. برای اینکه بتوان از وصف رافع مسئوولیت بودن آن استفاده کرد باید طوری عمل کرد که خود این کار نامشروع جلوه نکند و آن توسل به اسباب رافع مسئوولیت یا عوامل موجهه جرم است.
مست ارادی چون مستلزم مجازات حد شرب خمر یا تعزیر استعمال مواد مخدر است نمی تواند به مستی استناد کند.
۴-۲-فقدان مسئوولیت کیفری در مستی ارادی
در مقابل کسانی که تمایل به جواز مجازات مست مانند غیر مست هستند عده ای نظر مخالف دارند. البته در میان فقها این عده قلیل اند و از جمله امام خمینی (ره) به این معتقدند که این اشخاص از مسئوولیت معاف هستند و نباید مجازات شوند و وضع ماده ۵۳ قانون مجازات اسلامی هم بر مبنای فتوای ایشان صورت گرفته است. ایشان در تحریر الوسیله می فرمایند:
اگر کسی بر اثر شرب خمر با استعمال بنگ و نظایر آن عقل خود را از دست بدهد و مرتکب جرمی شود مجازات نخواهد شد…
دلایل این افراد به این شرح است:
۴-۳-فقدان قصد حین ارتکاب جرم
قصد عصیان یا نافرمانی عامل اول در تعیین مجازات است که همان قصد مجرمانه است. البته فقط در جرایم عمدی مورد لحاظ قرار می گیرد. قصد مجرمانه جهت گیری نیت فاعل به فعل یا ترک فعل با علم به وجوب یا حرمت آن است. قصد مجرمانه همان سوء نیت خاص است که به نتیجه جرم تعلق دارد و در مقابل سوء نیت عام است. اساس مجازات قصد مقارن با عنصر مادی است.
قصد یعنی اراده، اینکه شخص بداند و بخواهد که آن کار را انجام دهد و قدرت برخودداری از آن را داشته باشد و در واقع بین ادامه و انصراف حق انتخاب داشته باشد. البته گاهی این حق به وسیله اسباب گوناگون از انسان سلب می شود مثل اکراه، اجبار، جنون و … گاهی به وسیله قرار گرفتن در حالتی که شخص از وضعیتی که در آن قرار گرفته ناآگاه است که مستی نیز در این گروه جای دارد. مستی ادراک که اساس و پایه اختیار است را از بین می برد و در نتیجه اختیار نیز محقق نمی شود. دکتر سمیعی در این باره می گوید:
«بدیهی است برای اینکه بتوان مرتکب را جزائاً مسئوول دانست بایستی ساختمان فکری و بدنی او به حد معینی و به حد کمال رسیده باشد و قوای روحی او سالم بوده و به واسطه بروز حادثه مربوط به وظایف الاعضاء قوای مزبور مختل یا زایل نشده باشد.»[۲۹]
فقدان ادراک و اختیار انسان را در حالتی قرار می‌دهد که از گذشته چند لحظه پیش و آینده و مهمتر از همه حال فارغ البال و بی خبر می‌شود. منشاء این بی خبری چه خود شخص باشد و چه عواملی دیگر تأثیری در صورت قضیه نخواهد داشت. چون از نظر اصول مورد قبول حقوق کیفری قصد و اختیار اساس مسؤولیت کیفری است.
در مورد کسی که به منظور ارتکاب جرم خود را مست نموده باشد مثل کسی که اصلاً چنین قصدی و انگیزه‌ای نداشته خواهد بود. در واقع شخص نمی‌داند چه خورده است چه رسد به اینکه هدف خود را حین مسلول الارادگی دنبال کند. اگر چنین شخصی مرتکب جرم مزبور گردید آیا باید گفت که این عمل بدون قصد او منسوب به قصدش حین استعمال مسکر است. به نظر منطقی نمی‌رسد که این عمل را ناشی از قصد او بدانیم. چرا که داشتن یا نداشتن قصد مجرمانه حین استعمال مسکر برای ارتکاب جرم هیچ تأثیری بر رفتار مجرم ندارد. اصلاً مشخص نیست که شخص به هدف خود می‌رسد یا نه.
وقتی که قصد مقارن با عنصر مادی معتبر باشد. به نظر می‌رسد مجازات چنین شخصی در واقع مجازات کردن او به خاطر داشتن اندیشه مجرمانه باشد و قانون گذار هم از این حالت ترسیده که آنرا جدا کره و حکمی متمایز داده است. چون عمل بدون قصد پذیرفته شده است که قابل مجازات نیست بنابراین فقط می توان گفت که اندیشه مجرمانه قبل کیفر دادن است.
۴-۴-عدم تأمین اهداف مجازات
تدابیر سرکوبنده همزمان دارای جنبه‌های اخلاقی و انتقاعی است. بنابراین می‌توان هدف‌های پیچیده مجازات را حول سه محور خلاصه کرد؛ ترساندن، مکافات و اصلاح، ممکن است در هر دوره‌ای تأکید روی یکی بیش از دیگری بوده باشد. یکی از دلایلی که قانون گذار را وا می‌دارد که به نوع و میزان مجازات توجه کند ایجاد رعب و هراس در مردم است.
بازدارندگی مجازات ممکن است عمومی باشد یا اختصاصی، پیشگیری عمومی زمانی محقق می‌شود که اوضاع اجتماعی و فرهنگی آن را ممکن سازد . یعنی اینکه مجازات درباره همه یکسان به اجرا آید. در پیشگیری اختصاصی انتظار این است که بزه کار با تحمل رنج و سختی از کرده خود پشیمان شود.
در مورد کسی که به طور ارادی خود را مست کرده و مرتکب جرمی می‌شود اعمال مجازات این مهم را نمی‌تواند برآورد. چون خطا کار نمی‌داند و نخواهد فهیمد که او را برای چه مجازات می‌کنند و فکری می کند او را به خاطر گناه ناکرده کیفر می‌دهند. اعمال کیفر شرب خمر به جاست چون در حالت آزادی اراده ارتکاب یافته و شخص بعداً می‌تواند از آن دوری کند اما اعمال کیفر جرم مزبور نمی‌تواند شخص را بار دیگر از ارتکاب این جرم در چنین حالتی باز دارد چون ترس در حالت ادراک معنا پیدا می‌کند که بر روی اختیار تأثیر گذارده و مانعی برای تکرار است در صورتی که اینجا ترس بی معنی و بی جا خواهد بود.
جنبه‌ای انتقام جویی مجازات هم ناعادلانه خواهد بود. زیرا جامعه در حالی شخص را کیفر می‌دهد که هشیار است در حالیکه شخص در حال غفت و بی خبری به جامعه تعدی کرده است.
جنبه‌ی اصلاحی مجازات هم به همان دلایلی که در مبحث ارعاب گفته شد بی‌معنی به نظر می‌رسد.
۴-۵-عدم تأثیر انگیزه در ارتکاب جرم
اگر پذیرفته شود که شخص مست بدون انگیزه ارتکاب جرم از مسئولیت کیفری معاف است- که پذیرفته شده است- متعاقباً باید پذیرفته شود که شخصی که به خاطر ارتکاب جرم خود را مست کرده و مرتکب جرم مزبور می‌شود نیز از مجازات عمل موصوف معاف است. چون شرط مسؤولیت کیفری قصد است که در این شخص نیز مثل فاقد انگیزه ارتکاب جرم مفقود است. تنها چیزی که این دو را از هم متمایز می‌کند انگیزه ارتکاب جرم است که در مورد جرایمی که در حالت عادی ارتکاب می‌یابند، هیچ تأثیری در شکل‌گیری جرم ندارد. اما ممکن است در اعمال مجازات تخفیف یا تشدید مورد لحاظ قرار گیرد ولی از نظر حقوقی و نه فلسفی هیچ تأثیری در تشکیل جرم ندارد و جرم فقط سه عنصر دارد. در مورد این اشخاص نیز مطابق قواعد عمومی راجع به همه جرایم و همه افراد باید از انگیزه چشم پوشی کرد.
اگر ترس قانون گذار از بیم تجری است راه حل دیگری هم هست و آن استفاده از مجازات‌های تعزیری بدل از مجازات اصلی جرم ارتکابی با رعایت تناسب میان مجازات بدل و مخابرات اصلی است. کما اینکه در میان حقوق دانان کسانی هستند که ریشه این تفکیک را ترس قانونگذار از شیوع جرم و جنایت دانسته‌اند.
۴-۶- مستی در قانون مجازات اسلامی و قانون اقدامات تأمینی
۴-۶-۱- ماده ۵۳ قانون مجازات اسلامی قدیم
«اگر کسی بر اثر شرب خمر مسلوب الاراده شده لکن ثابت شود که شرب خمر به منظور ارتکاب جرم بوده است مجرم علاوه بر مجازات استعمال شرب خمر به مجازات جرمی که مرتکب شده است نیز محکوم خواهد شد»
این ماده حکم عامی راجع به همه جرایم است که برگرفته از فتوای امام خمینی (ره) می‌باشد.
قانون‌گذار در اینجا از نظر کسانی که مستی را رافع مسؤولیت ندانسته‌اند پیروی نکرده و فقط در قسمت دوم در مورد کسی که به منظور ارتکاب جرم خود را مست کند بنا به مصالح اجتماعی آن را از عوامل مشدده کیفر (تعدد مادی) به حساب آورده که در این صورت مجازات شرب خمر با جرم ارتکابی جمع می‌شود.
ممکن است گفته شود که قانون گذار ابزار مستی را منحصر به مشروبات الکلی دانسته و مواد مخدر را از این حکم خارج ساخته چون در مقام بیان بوده است ولی به چند دلیل باید گفت که این برداشت غلط است زیرا:
۱- بنا به قیاس مستنبط العله قطعی سایر موارد نیز مشمول این حکم هستند. چون معنای حقیقی خمر همان زوال عقل است که در مورد مواد مخدر نیز موجود است و آنچه مراد است همان مسلوب الاراده شدن است که اینجا نیز محقق است.
۲- بنا به قاعده تفسیر به نفع متهم این موارد نیز مشمول حکمند.
۴-۶-۲-ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی
«قتل در حال مستی موجب قصاص است مگر اینکه ثابت شود که در اثر مستی به کلی مسلوب الاختیار بوده و قصد از او سلب شده است و قبلاً خود را برای چنین عملی مست نکرده باشد و در صورتی که اقدام وی موجب اخلال در نظم جامعه یا خوف یا بیم تجری مرتکب و دیگران گردد موجب حبس تعزیری از سه تا ده سال خواهد بود.»
برخی حقوق‌دانان معتقدند که تفاوت این ماده با ماده ۵۳ ق.م.ا در این است که ماده ۵۳ اصل برابر عدم مسؤولیت مرتکب در حال مستی قرار داده است و این ماده اصل را بر مسؤولیت مرتکب قرار داده است[۳۰]. ولی با امعان نظر در این دو ماده به دست می‌آید که هر دو اصل را بر مسؤولیت مرتکب در حال مستی قرار داده‌اند مگر اینکه مسلوب الاراده شدن او اثبات گردد.[۳۱]
باتوجه به اینکه در مورد مجرم بحث می شود که مست و مسلوب الاراده شده و بعد حکم به مسئوولیت یا عدم مسئوولیت او می شود بنابراین اصل بر عدم مسئوولیت مست مسلوب الاراده است مگر اینکه اثبات شود به منظور ارتکاب جرم خود را مست کرده یا بیم و خوف تجری رود. در این صوت بحث تدافع مجرم به عنوان دلیل برای رفع مسئوولیت موضوعی غیر از اصل بر مسئوولیت یا عدم مسئوولیت است. زیرا عبارت مست ] مسلوب الاراده[ مجرم حاوی نکته رفع مسئوولیت او هست.
تنها تفاوت این دو ماده این است که قانون گذار راجع به قتل حساسیت نشان داده و علی‌رغم معافیت از قصاص مرتکب را به تحمل حبس محکرم کرده است ولی در ماده ۵۳ و سایر جرایم غیر از قتل مسئوولیت به طور کلی زایل می شود.
البته کیفر شرب خمر در هر صورت پا برجاست و در صورت سقوط قصاص به جهت حرمت ریختن و تباه شدن خون مسلمان خود شخص باید دیه را بپردازد و عمل او خطای محض محسوب می شود.
۴-۶-۳-مستی علت مشدوده کیفر (ماده ۷۱۸ قانون مجازات اسلامی)
« در مورد مواد فوق هر گاه راننده یا متصدی وسایل موتور در موقع وقوع جرم مست بوده یا . . . به بیش از دو سوم حداکثر مجازات مقرر در مواد فوق محکوم خواهد شد. دادگاه می‌تواند علاوه بر مجازات فوق مرتکب را برای مدت یک تا پنج سال از حق رانندگی یا تصدی وسایل موتوری محروم کند. . . »
از نظر منطقی تشدید کیفر بدون احراز رابطه سببت بین تقصیرات مذکور ( از جمله مستی) در این ماده و حادثه جایز نیست. از این رو صرف مست بودن بدون آنکه در ایجاد حادثه یا در شدت آثار آن موثر باشد نمی‌تواند مبنای تشدید کیفر قرار گیرد.
در اینجا مستی نسبی مورد نظر قانون گذار می‌باشد چون مطابق ماده ۵۳ قانون مجازات اسلامی مستی تام قابل تعقیب نیست و مطابق ماده ۱۶۰ آئین نامه راهنمایی و رانندگی هر گاه میزان الکل موجود در خون شخص بیش از ۵۰ سانتی‌گرم در هر لیتر باشد راننده قانوناً مست تلقی می شود.
۴-۶-۴- ماده ۷ قانون اقدامات تأمینی
«هر گاه شخصی مرتکب جنحه یا جنایت شده و معلوم گردد اعتیاد به استعمال مواد الکلی دارد و ارتکاب جرم هم ناشی از همین حالت است، دادگاه ضمن حکم مجازات مقرر خواهد داشت قبل از اجرای مجازات مجرم برای معالجه و رفع اعتیاد در مراکز معالجه معتادین نگهداری شود.
دادگاه می‌تواند مقرر دارد مدت معالجه محکوم جزء‌مدت محکومیت او حساب شود. و به هر حال چنانچه مدت لازم برای معالجه بیش از مدت محکومیت باشد مادام که از مجرم رفع اعتیاد به عمل نیامده در مراکز معالجه معتادین نگهداری خواهد شد.
در مورد اشخاصی که معتاد به استعمال مواد مخدر بوده و به ترتیب فوق مرتکب جرم می‌شوند هر گاه حکم مجازات که در باره مجرم قابل اجراست مربوط به محکومیت او به استعمال مواد مخدر باشد طبق ماده ۹ قانون منع کشت خشخاش و استعمال تریاک مصوب ۱۳۳۸ درباره مجرم عمل خواهد شد و هر گاه حکم مجازات قابل اجرا مربوط به محکومیت او به استعمال مواد مخدر نباشد طبق مقررات این ماده راجع به معتادین به الکل درباره مجرم عمل می‌شود.»
۴-۷- مستی در قانون مجازات اسلامی جدید(ماده ۱۵۴) ایران و حقوق انگلیس:

نظر دهید »
تحقیقات انجام شده با موضوع : پایان نامه.doc130.doc150- ...
ارسال شده در 21 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲-حفظ ارتباط با رهبران احزاب و نیروهای اسلامی و دموکرات که به دنبال سقوط حکومت مصالحه در داخل و خارج تاجیکستان آواره شده بودند
۳-مذاکره با مقامات روسیه و سازمان ملل متحد جهت توقف جنگ و یافتن راه حل سیاسی برای منازعه

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تاجیکستان[۷۶]
تهران در جنگ داخلی تاجیکستان منافع خود را در ثبات منطقه ای می دید ونه مسائل ایدئولوژیک خود مثل صدور انقلاب اسلامی و دفاع از جنبشهای استقلال طلبانه اسلامی به طوری که بعد از جنگ نیز روابط خود را دولت رحمان اف گسترش داد. ایران با اجرای سیاستی عاری از آثار ایدئولوژیک در قبال تاجیکستان با تاکید بر روابط دولتی وعدم حمایت از گروه های اسلامی به موفقیت زیادی دست یافت. ایران نه تنها هیچ گونه کمک نظامی به نیروهای اسلامی مخالف دولت رحمان اف نکرد، بلکه از ارائه هرگونه حمایت لفظی نیز خودداری کرد. ایران از اینکه درگیری در تاجیکستان را به عنوان یک جدال ایدئولوژیک بین طرفداران استقرار یک دولت جدید اسلامی و حکومت دوران شوروی تعریف کند امتناع ورزید. بلکه جنگ را منسوب به اختلافات منطقهای و رقبای فرقهای تاجیکستان دانست. این رویکرد باعث تنشهایی در روابط این کشور با اسلامگرایان مخالف در تاجیکستان گردید و در پارهای از نشریات ایران،انتقادهایی را برانگیخت .با این وجود،ایران ارتباط خود را با مخالفان اسلامگرا و نیز غیر مذهبی تاجیکستان حفظ کرد. این ارتباطات بعدها ایران را قادر به ایفاینقشی اساسی در پایان بخشیدن به جنگ داخلی تاجیکستان نمود. [۷۷] نتایج و برآورد:
در مسائل مربوط به جنگهای داخلی وبحرانها، اساس میانجیگری درقبال آنها حفظ چارچوبهای مدیریت بحران است. درمناقشات بین المللی باید ماهیت آن را در نظر گرفت ،ماهیت همه بحرانها ثابت نیست.و با توجه به درجه اهمیت،دیدگاه های تصمیم گیرندگان،نقش قدرت های بین المللی،تاثیر بحران در تحولات منطقه ای و موارد دیگر از مواردی است که باعث تفاوت میان بحران ها شده است.از آنجا که درآسیای مرکزی اقوام به صورت ترکیبی در یکدیگر آمیخته شدند و فرایند دولت -ملت سازی مانند اکثر کشورهای جهان سوم ناقص شکل گرفته ، با کوچکترین اختلاف ، به مناقشه بزرگی تبدیل می شود، که این شرایط را برای کشورهایی سعی بر حل این مناقشات دارند سخت می کند.به علاوه به دلیل سیاستهای تفرقه افکنانه روسیه تزاری و حکومت کمونیسم ها مبنی بر فشار بر اقوام برای مهاجرت به کشورهای دیگر و فرستادن قوم دیگر به آن قلمرو، پاکسازی قومی و ایجاد مرزهای مصنوعی دراین کشورها مناقشات افزایش داده و شرایط برای حل بحرانها را سختتر می کند.
بعد نظری تصورات و نقش رهبران نیز در رفتار کشورها موثر واقع شده است. بنابراین از آنجا که این بحران در دوره زمانی دولت سازندگی اتفاق افتاد.رویکرد آقای هاشمی رفسنجانی مبتنی بر تنش زدایی، رفع انزواگرایی،بهبود روابط اقتصادی و سیاسی با همسایگان بود.در نتیجه ایران سعی می کرد، در این بحران و بحران قره باغ ،سیاستی مبتنی بر اعتماد سازی و رفع دیدگاه های ایدئولوژیک و همکاری با کشورها و نهادهای بین المللی را در جهت حل بحرانها در پیش گرفت.
با توجه به این موارد سیاست خارجی ایران در قبال بحران تاجیکستان با توجه به تجربه بدست آورده از میانجیگری در بحران افغانستان و قره باغ، فعالانه و موفقیت آمیز بوده است. دلیل آن نیز.برگزاری ۶دور مذاکره در میان دولت و اتحادیه مخالفین تاجیک ویک دور مذاکره در سطح سران که طی آن بیش از ده سند مهم امضا شد ناشی از همین دیدگاه است که ایران در قبال این بحران واقع گرایانه عمل کرد که همین اقدامات مورد تقدیر سازمان ملل و روسیه قرار گرفت. ولی از طرفی با وجود تلاشهای ایران ، تجربه نشان داد که ایران از ساز کار و ابزار های لازم برای مدیریت بحران برخورد دار نبوده، در نتیحه ایران سعی کرد اقدامات صلح حویانه خود را در راستای ساختارهای چند جانبه وبا همراهی سازمان ملل و سایر بازیگران منطقه مثل روسیه و ازبکستان انجام دهد.
به علاوه حمهوری اسلامی ایران در قبال میانجیگری صلح در تاجیکستان یکسری دست آوردهایی بدست آورد که شامل موارد زیر است
۱-میانجیگری توانست وجهه و اعتبار ایران را در سطح منطقه ای و جهانی افزایش داد.۲-میانجیگری باعث شد ایران مورد توجه کشورها و سازمانهای بین المللی قرار گرفت۳-باعث عدم گسترش بحران به کشورهای همسایه شد۴-باعث تحکیم روابط با کشورهای آسیای مرکزی گردید۴-نفوذ ایران را در طرفین درگیر افزایش داد۵-تبلیغات منفی دشمن مبنی بر انزوای ایران را خنثی کرد.[۷۸]
سیاست خارجه ایران در قبال این بحران ضعفهایی نیز داشت که شامل موارد زیر است:
۱-فقدان استراتژی سیاست خارجی جامع که در قالب آن سیاست خارجی ما درتاجیکستان برآن اساس طی شود. برای مثال سیاست خارجه ایران در این جنگ داخلی گاهی جنبه های آرمانی و ارزشی توجه به گروه ها) توجه می شد و گاهی اصول واقع گرایی( ارتباط با دولت)
۲-بی توجهی به ابزارهای اقتصادی برای پیشبرد اصول میانجیگری در ارتباط با این بحران.
۳-کمبود اطلاعات لازم از فرهنگ ومبانی سیاسی حاکم در دولت رحمان اف
۴- اقدامات افراطی برخی گزوهها و مقامات سیاسی در برخورد باجنگ داخلی تاجیکستان.برای مثال برخی اعلام می کردند که ایران بایستی به طور کل ارتباطش را با دولت رحمان اف قطع کند
در کل به نظر می رسد سیاست جمهوری اسلامی ایران در آن مقطع به دلیل شرایط بعد از جنگ تحمیلی و نیاز به کسب اعتبار بین المللی وجهت رفع انزواگرایی در منطقه، با تاکید موقعیت آسیای مرکزی که در دولت سازندگی برآن تاکید می شد، سعی شد در قبال جنگ داخلی تاجیکستان، فارغ از سیاست های ایدئولوژیک، در راستای واقع گرایی، گفتمان ژئوپلیتیک و اهداف ملی صورت گیرد. به نظر می رسد حتی که این سیاست حتی در تقابل با اصل ۱۵۳ قانون اساسی ایران مبنی بر حمایت از جنبشهای آزادی خواهانه و اسلامی تاکید شده بود،قرار گرفت. ‌
فصل چهارم :
سیاست خارجی ج.ا. ایران نسبت به بحران قره باغ
۴-۱- اهمیت قفقاز :
منطقه قفقاز به دلیل شرایط خاص جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک، مسائل سیاسی ، نظامی از نقاط بحران خیز و در عین حال مهم جهان محسوب می شود و موضوع امنیت در این منطقه برای کشورهای پیرامونی قدرتهای بزرگ حائز اهمیت فراوان است.
وزن استراتژیک منطقه ای مبتنی بر چن عامل است.۱-بی ثباتی منطقه ای که باعث شده قفقاز مستعد منازعات و درگیریها باشد.۲-رادیکالیسم مذهبی و قومی که نقطه برخورد تمدنهای اسلامی و مسیحی و میدان فعالیت عناصر افراطی گردیده است.[۷۹] ۳- منابع نفت و گاز و موقعیت استراتژیک سبب حضور قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای در این کشورها گردیده است.
قفقاز از دیرباز به خصوص از زمان تشکیل حکومت صفویه تا حال به عنوان بخش غیر قابل تفکیک محیط امنیتی ایران بوده است.تجاوزات روسها به این منطقه که منجر به قراردادهای گلستان و ترکمنچای شد ؛ نتیجه آن ازبین رفتن تمامیت ارضی ایران و از دست رفتن بخش شمالی ایران که شامل قفقاز امروز است.با فروپاشی شوروی که باعث استقلال سه دولت ارمنستان، آذربایجان و گرجستان در قفقاز جنوبی گردید و مسایل ناشی از استقلال آنها مثل بحرانهای قره باغ، گرجستان و… و سرایت این بحران ها به مرزهای ایران و حضور آمریکا و اسرائیل در مرزهای شمالی ایران ، بر اهمیت این منطقه برای ایران را افزوده است. از طرفی همجواری ایران با این منطقه ، منافع ملی و امنیتی ایران را به طور اجتناب ناپذیری از تحولات امنیتی قفقاز متاثر می سازد. در نتیجه ایفای نقشی موثر درچنین ساختاری ،نیازمند قدرت،برنامه و استراتژی بلند مدت در سطح منطقه ای است.
۴-۲- مقدمه:
درفوریه سال ۱۹۸۸تا مارس ۱۹۹۴ جنگی در منطقه قره باغ اتفاق افتاد که منجر به کشته ، زخمی و آوارگی هزاران نفر از اهالی قره باغ کوهستانی (ارمنی وآذری) گردید.این منطقه که طور رسمی به صورت منطقه خودمختار در ترکیب جمهوری آذربایجان قرار دارد، ولی به دلیل وجود اکثریت قومی ارمنی(حدود۸۰%) مورد پذیرش اهالی ارمنی قره باغ و جمهوری ارمنستان واقع نشد. اکثریت آنها با توجه «حق تعیین سرنوشت ملتها» که هم در قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی بود و هم از اصول مهم حقوق بین الملل، خواهان این بودند که این منطقه به صورت مستقل در آید و یا به ارمنستان الحاق شود.این دیدگاه با مخالفت رهبران شوروی و آذربایجان همراه بود.حکومت مرکزی( مسکو) از طرفی مخالف یکپارچگی این مناطق و خواهان درگیری اقوام تابعه بود ،واز طرف دیگر مخالف هرگونه بی ثباتی منطقه ای بود. در نتیجه سعی می کرد به نوعی بین طرفهای آذری و ارمنی میانجی شود و توازن برقرار کند
با فروپاشی شوروی اقدامات خشونت آمیز شدت گرفت و به اشغال منطقه قره باغ و منطقه حائل بین ارمنستان و قره باغ که همگی در قلمرو آذربایجان بود، توسط ارامنه گردید. که در نهایت با اقدامات میاجیگرایانه سازمانها کشورهای منطقه و فرا منطقه ای مثل سازمان امنیت و وهمکاری اروپا و آمریکا منجر به آتش بس ناقصی در ۱۹۹۴ گردید ، که هیچ کدام از طرفین حاضر به پذیرش شروط مندرج در این طرح آتش بس نیستند. تاکنون به چهار قطعنامه صادر شده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد آزادی اراضی اشغالی آذربایجان از سوی ارمنستان نیز عمل نشده و تلاشهای دیپلماتیک گروه مینسک که از سوی سازمان امنیت وهمکاری اروپا مامور حل این مناقشه شده است، ظرف قریب دو دهه اخیر به نتیجه ای نینجامیده است این بحران که از اوایل دهه ۹۰ بین دو قوم و دو کشور آذربایجان و ارمنستان اتفاق افتاد،علاوه بر تاثیر گذاری بر تحولات داخلی دو کشور درگیر( تغییر دولتها و رئیس جمهورهای دو طرف)، موجب شکل گیری مناسبات جدید منطقه ای و فرا منطقه ای( قطب بندی کشورهای منطقه ای) نیز گردیده ، که این نشان از اهمیت این منطقه و تاثیری که بر کشورهای منطقه از جمله ایران می گذارد ، دارد . به دلیل نزدیکی وهمسایگی جغرافیایی ایران با این منطقه تاثیری که بر امنیت و تمامیت ارضی ایران می گذارد و اشتراکات قومی و مذهبی که ایران با آذری ها دارد و همچنین وجود اقلیت ارامنه ای که در ایران وجود دارد وتاثیر لابی ارامنه که می تواند در سطح جهانی برای ایجاد کند، به نظر می رسد ایران نمی توانست نسبت محیط پیرامونی خود در این بحران بی تفاوت باشد. در این فصل سعی می شود که ابتدا به بررسی جامع این بحران و مواضع سازمان ها و قدرتهای دیگر و سپس به اقدامات، مواضع و سیاست های جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران ناگورنو-قره باغ پرداخته شود
۱- تاریخچه بحران:
بحران قره باغ مانند دیگر بحران های قفقاز ریشه در تاریخ بیش صد ساله به ویژه بعد از روی کار آمدن بلشویک ها بر می گردد. جنگهای بین ایران و روسیه و عثمانیها با روسیه سبب شد ،ارامنه بسیاری از ایران و ترکیه به قفقاز مهاجرت کردند و از آن زمان به تدریج در اراضی خان‏نشین‏های مسلمان‏ قفقاز جنوبی ساکن شدند .از طرفی روسیه سعی داشت در جنوب با اسکان ارامنه و گسترش پیروان مسیحی و در شمال با کوچ قزاقان و دیگر روس‏ها بر قفقاز سیطره داشته باشد. [۸۰] روسها پس از تصرف تغییرات زیادی در منطقه اجرا کردند و برای نفوذ بهتر در این منطقه عناصر مسیحی را در بین مسلمانان جای دادند . به طوری که طی ۲ سال ۵۰ هزار نفر ارمنی در خاک قره باغ اسکان داده شدند.[۸۱] با فروپاشی روسیه تزاری وکه با شکل گیری جمهوری های دمکراتیک قفقاز (۱۹۱۸-۱۹۲۰)،همراه بود، با حمله عثمانی ها به منطقه و محاصره قره باغ ،توافق نامه ای بین ارمنستان و آذربایجان مبنی بر خودمختاری قره باغ امضا رسید. ولی این توافق نامه مورد قبول هیچ کدام از طرفین قرار نگرفت و منجر به درگیری شد . در اوایل دهه ۲۰ جنگی بین اهالی قره باغ (باکمک ارمنستان) با آذربایجان درگرفت که سرانجام منجر به ورود ارتش سرخ به منطقه شد، که در نهایت در سال۱۹۲۱ از طرف مسکو قره باغ و نخجوان رسما جز قلمرو آذربایجان و در ۱۹۲۳ قره باغ را به عنوان ولایت خودمختار قلمداد شد .[۸۲] در واقع ،تصمیم الحاق قره باغ به جمهوری آذربایجان شوروی در سال ۱۹۲۱ توسط دفتر سیاسی حزب کمونیست روسیه در قفقاز ، بدون رای گیری میان اعضاء دفتر و تحت فشار استالین که کمیسر خلق های شوروی بود ، اتخاذ شد و از مردمان قره باغ هیچ نظر سنجی صورت نگرفت.[۸۳] از آنجا که مرزهای جمهوری های شوروی سابق مرزهای بین المللی نبودند و معاهده بین المللی امضا نشده بود، در نتیجه تعیین حدود جمهوری ها بر اساس تقسیمات اداری شوروی ودر جهت برآوردن برنامه های مناطق ۱۸ گانه اقتصادی که قفقاز جز آنها بود، شکل گرفت.[۸۴] این مساله برای سازمانها و کشورها از لحاظ حقوقی برای تعیین حاکمیت هریک از طرفین مشکل ایجاد می کرد. در سال ۱۹۵۷ به دلیل افزایش صلاحیت جمهوریها در زمینه اجرایی و قانون گزاری و افزایش اختیارات شورای وزیران باعث تشدید احساسات ملی در مناطق به ویژه قره باغ شد. اهالی قره باغ بر بر تداوم اعمال سیاست تبعیض و تجاوز آذربایجانی ها علیه ارامنه اعتراض کردند. در این شکوائیه از خروشچف خواسته شده بود تصمیمی جهت الحاق منطقه قره باغ به جمهوری ارمنستان گیرد .[۸۵] در اواخر دهه ۷۰م در راستای الحاق قره باغ به ارمنستان؛آنها دست به سیاستی زدند مبنی بر تغییرترکیب جمعیتی آنجا(از اکثریتی آذری به اکثریتی ارمنی) بود ودر اجرای آن مهاجرت ارامنه به سوی قره باغ آغاز شد و ایجاد با ارعاب آذریهای قره باغ، آنها را مجبور به مهاجرت آذربایجان کردند.[۸۶]
در سال ۱۹۸۸که با روی کار آمدن گورباچوف وسیاست های «پروستریکا» و «گلاسنوست»همراه بود،ارامنه این ‌ این منطقه نسبت به وضع تبعیض آمیز بین بومیان ارمنی باآذریها مثل گسترش فرهنگ و زبان آذری،جذب ‌ادارات، بی توجهی نیروهای امدادی به آسیب دیدگان ارمنی در زلزله ۱۹۸۸ گلایه داشتند. با ارسال طوماری به حکومت مرکزی و باکو خواستار الحاق قره باغ به ارمنستان شدند ولی این درخواست آنها از جانب مسکو و باکو رد شد. درحالی که مردم قره باغ از راه های قانونی و مسالمت آمیز درصدد پی گیری حقوق خود بودند و هیچ اقدام مسلحانه ای انجام نداده بودند ، قتل عام ارمنیان در شهرهای مختلف آذربایجان شوروی آغاز شد که اوج آن ها کشتار ده ها ارمنی غیر نظامی در فوریه ۱۹۸۸ در شهر ” سومگاییت “ در حومه باکو بود .این کشتارها در باکو و گنجه و سایر شهرهای آذربایجان شوروی نیز ادامه یافت . در روز ۲۷ فوریه ۱۹۸۸ گروه های عناصر افراطی جمهوری آذربایجان، در برابر بی تفاوتی نیروهای انتظامی آن جمهوری شروع به قتل عام ارمنیان شهر « سومگاییت » در نزدیکی باکو نمودند در روز ۲۸ فوریه ۱۹۸۸ گروهی از نیروهای انتظامی شوروی وارد شهر سومگاییت شدند اما با مقاومت آشوبگران٬ موفق به این امر نشدند. درنهایت دولت مرکزی شوروی ناگزیر به ارسال نیروهای نظامی بیشتر و اعلام حالت حکومت نظامی برای خاتمه دادن به این قتل عام شد. [۸۷] مجموع این عوامل منجر به این شد که ارمنی های قره باغ علیه دولت آذری دست به شورش بزنند وتبع آن اذربایجان به سرکوب این حرکت ها دست زد. کشته شدن چند معترض، این احساس در میان ارمنیها فراگیر شد که نسل کشی دیگری علیه ارامنه در حال تکرار شدن است. در نتیجه آنها نیز به اقدامات خشونت آمیز دست زدند.آنها از همان سال ۱۹۸۸ به کمک دولت ارمنستان توانستند قره باغ –ناگورنو و هفت شهر اطراف این منطقه را که در تابعیت آذربایجان بود ، اشغال کنند. آنها با تسخیر دالان استراتژیک لاچین که به صورت پلی میان قره باغ با ارمنستان بود، قلمروی به مساحت ۱۶% از خاک آذربایجان بود، جدا سازند و شهرهای جبرائیل، فضولی،کالبچر و… را به تصرف خود در آورند. در این دوران کل منطقه قره باغ کوهستانی به جز دو شهر شوشا و کوچالی به کلی از خاک آذربایجان جدا شد. [۸۸] اقدام ارمنی ها در تصرف دالان لاچین سبب شد، وزیر خارجه ناحیه نخجوان از ترس اشغال نخجوان توسط ارمنستان از ترکیه تقاضای ارسال تجهیزات نظامی کند. با فروپاشی شوروی و استقلال این دو جمهوری به حرکت ارامنه قره باغ شتاب بخشید.به نحوی که اهالی قره باغ در ۱۰ دسامبر ۱۹۹۱ اعلام استقلال کردند، درحالی که نمایندگان آذری پارلمان این جلسه را تحریم کردند.[۸۹] با فروپاشی شوروی و استقلال آذربایجان و ارمنستان، درگیریها شدت گرفت چون اولا آنها از تابعیت مسکو خارج شدند و اذربایجان حمایت مسکو را از دست داد ،ثانیا حمایت های مالی و نظامی دولت ارمستان از آنها بیشتر شد. از زمان استقلال (۱۹۹۱) تا زمان آتش بس نیز شهرهای کوچالی و شوشا نیز به تصرف ارامنه درآمد. که در نهایت در ماه می ۱۹۹۴ بر اساس توافقات گروه مینسک(سازمان همکاری و امنیت اروپا) که کشورهای آمریکا، روسیه و فرانسه رهبری آن را به عهده داشتند،آتش بس بین طرفین برقرار شد.
۲-موقعیت ژئوپلیتیک قره باغ
منطقه قره باغ کوهستانی در جنوب شرقی کوههای قفقاز واقع شده است، یک واژه روسی است که در زبان روسی «ناگورنو» به معنای کوهستان است .[۹۰] و با مساحت ۴۴۰۰ کیلومتر ۵/۱ از مساحت کل آذربایجان را تشکیل می دهد.از لحاظ جمعیتی بیش ۸۰% منطقه ارمنی و ۱۸% آذری زبان هستند.مرکز این منطقه خان کندی(آذری) یا استپانکرت(ارمنی) است و شوشا،هدروت،عسکران از شهرهای مهم این منطقه اند.[۹۱] منطقه‏ای تاریخی در قفقازی جنوبی و همسایگی شمال غرب ایران در سرزمین‏ جمهوری آذربایجان و در شرق ارمنستان واقع شده است.
این سرزمین باستانی به دو پاره جلگه ای (سفلی) و کوهستانی (علیا) تقسیم شده است. بخش سفلی در شمال واقع شده که شهر گنجه مرکز آن است و قسمت کوهستانی آن با عنوان رسمی «استان خودفرمان قره باغ کوهستانی» شناخته می شود.قسمت کوهستانی تقریباً ۵/۱۲ درصد کل سرزمین ۴۳۸۸ کیلومتری قره باغ را دربرگرفته است [۹۲].از لحاظ جمعیتی بیشتر ارمنی ها در قسمت کوهستانی قره باغ قرار دارند و اغلب آذری ها در قسمت جلگه ای و پست این منطقه قرار دارند .
۳-اهمیت قره باغ:
منطقه قره باغ به دلیل مسائل ژئوپلیتیک، استراتژیک بسیار اهمیت دارد.قرار گرفتن در میان دو قوم آذری و ارمنی از یک طرف مذاهب اسلام و مسیحیت ارتودکس از طرف دیگر ازاهمیت برخوردار است. هم چنین حائلی میان جهان ترک با غیر ترک واقع شده .این منطقه برای آذربایجان از لحاظ ژئوپلیتیک، محدب بودن مرزهای آذربایجان به طرف ارمنستان است.این شکل مرز آذربایجان را در مقابل ارمنی ها آسیب پذیر می کند. درواقع مرزهای دو کشور در این منطقه از بدترین نوع مرزها محسوب می شود.[۹۳]
از لحاظ موقعیت مکانی قره باغ کوهستانی در شمال رود ارس و از جنوب به ایران تسلط دارد که همچون سدی در مقابل نفوذ نظامی جنوب می باشد. از طرف شرق می تواند همچون دیده بانی در مقابل آذربایجان، دریای خزر و آسیای مرکزی باشد و از طرف غرب از طریق دالان لاچین با ارمنستان و در نتیجه با گرجستان و دریای سیاه ارتباط پیدا میکند.[۹۴] از طرفی به گفته یکی از کارشناسان، قره باغ از ویژگیهای یک منطقه استراتژیک برخوردار نیست ،چون اگر از اهمیت برخوردار بود، این بحران به سرعت شرایط ثبات برمی گشت و قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای نسبت به حل این مناقشه اقدامات جدی تری می کردند. از نظر ایشان قره باغ بیشتر شباهت به منطقه کشمیر در میان هند و پاکستان دارد و در هر دو منطقه رهبران این کشورها تعجیلی در حل بحران ندارند[۹۵] با اینکه این بحران همزمان بود با بحران کویت؛ولی اقدامات بین المللی نسبت به این دو بحران متفاوت بود.درحالی که بحران کویت به دلیل به دلیل وجود منابع انرژی و منافعی که قدرت های بزرگ از آن سهم می بردند، در عرض چند روز با حمله نظامی نیروهای ائتلافی به رهبری آمریکا حل شد، ولی بحران قره باغ به دلیل عدم وجود این منابع و فقدان یک موقعیت ترانزیتی موثر در طی سالها حل نشده است.
با این حال بحران قره باغ اهمیت بسیاری برای ج.ا.ایران داشته و دارد.قره باغ نزدیکترین بحران منطقه ای نسبت به مرزهای ایران است و به طور مستقیم امنیت و تمامیت ارضی و مرزی ایران را تحت تاثیر قرار می دهد. به طوری که در اوج درگیری ها در سال۱۹۹۴ یک فروند هواپیما ایرانی با۲۲ سرنشین به هنگام عبور از مرزهای ارمسنتان مورد اصابت موشکهای ارمنی قرار می گیرد.به علاوه ایران نزدیکترین کشور به به این منطقه بحران خیز در میان کشورهای منطقه است. در اثر جنگ قره باغ ۲۰ درصد از خاک آذربایجان اشغال شد و ۱۲۰ کیلومتر از مرزهای بین ایران با آذربایجان در اختیار ارامنه قره باغ قرار گرفت .[۹۶] از یک طرف ایران با با آذریهای قره باغ اشتراکات قومی و مذهبی دارد، واز طرفی دیگر ارامنه نیز در ایران سکونت دارند ولابی ارامنه تاثیر مفیدی می تواند در مجامع بین المللی برای ایران داشته باشد.
۴-علل و عوامل بحران:
عوامل مختلفی در ایجاد بحرانهای منطقه ای موثر اند. در قبال بحران قره باغ نیز عواملی مثل ریشه های تاریخی ،تضاد فرهنگی و قومی، وجود گروه های افراطی در دو کشور، دخالتهای خارجی و..
۴-۳- ریشه های تاریخی:
تاریخ ارمنستان همیشه شاهد برخورد یک اقلیت مسیحی با اکثریت غیر مسیحی بوده است به طوری که ارامنه از قرن ۴ تا ۷ میلادی علیه زرتشتیان و سپس با مسلمانان به مقابله پرداختند.[۹۷] قرار گرفتن میان مسلمانان ترک در شرق و غرب و ایرانی ها در جنوب باعث شده که آنها در انزوای دینی منطقه ای قرار بگیرند. این انزوا باعث شده که همیشه نسبت به همسایگان خود بد بین و بی اعتماد بوده که این خود زمینه ای برای فعالیت افراطی و تروریستی شده است. قرار گرفتن در درون امپراطوری عثمانی با اکثریت اقوام ترک و عرب باعث شکل گیری وگسترش ناسیونالیسم افراطی ارمنی گریده. به طوری که حتی موجب برانگیخته شدن سوظن سلاطین عثمانی شده که در نهایت منجر به درگیری میان آنها و کشته شدن نزدیک به هزار ارمنی گردید. ارامنه تمایل زیادی به ایجاد دولت-ملت فراگیر در سرزمین موعود خود در اطراف‏ کوه مقدس آرارات دارند.آنها آرامش خود را در گرد آمدن کلیه ارامنه از آذربایجان،ایران،لبنان،آمریکای شمالی و جنوبی میدانند .[۹۸] آغازجنگ جهانی اول و بی توجهی افکار عمومی و مجامع بین المللی باعث شد که که دولت عثمانی برای اینکه برای همیشه از مسئله ارامنه خلاص شوند، دست به کشتار عظیمی زد. درنتیجه در سال۱۹۱۵ وزیر کشور وقت عثمانی فرمان کشتار هزاران ارمنی را به بهانه تهدید علیه ملی و تمامیت ارضی کشور صادر کند.[۹۹] این کشتارها تاثیر منفی بر ذهنیت ارامنه قره باغ گذاشت. زمینه های ضد ترکی ارامنه که تا حدودی به خاطره تاریخی مرتبط به سال ۱۹۱۵ برمی گردد، با پدیده جغرافیایی همجواری با آذربایجان و قرار داشتن قره باغ در جمهوری آذربایجان، ترکیب ناسازگاری را در ذهنیت ارامنه ایجاد کرده است. به گونه ای که به صراحت می توان گفت بعد از اشتراک نظر در قضیه قتل عام ارامنه، قره باغ هویت بخش ترین عنصر سیاسی در جامعه ارامنه جهان است.[۱۰۰] به طوری که با گذشت سالها این مسئله را فراموش نکردند. از آنجا که آذری ها هم از لحاظ دینی و زبانی و قومی به ترکهای عثمانی نزدیکند(حتی ارمنی ها ،آذری ها را پسر عموهای عثمانی ها قلمداد نموده و ریختن خون آذریها را مجاز می دانند). از یک طرف آذری ها فجایع سال۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ را فراموش نمی کنند، به طوری که کشتار خوجالی توسط ارامنه برای آذریها یادآورهمان دوران است. واز طرف دیگر واقعه کشتار«سومگایئت» در ۱۹۹۲توسط آذریها، برای ارمنی ها یادآورسالهای ۱۸۷۶ و به خصوص کشتار۱۹۱۵ می باشد.
۴-۴- تضاد قومی:
تضادهای فرهنگی و قومی می تواند ریشه در بسیاری منازعات منطقه ای باشد. این تضادها گاهی به صورت غیر مستقیم و به عنوان متغیر وابسطه و گاهی به صورت مستقیم و متغیر مستقل می تواند در ایجاد بحرانها نقش داشته باشد. این تضادها می تواند، اختلافهای سطحی را تبدیل به بحرانهای حاد و خشونت آمیز درآورد.
اگر چه آذری ها و ارامنه برای هزار سال در کنار یکدیگر زندگی می کردند ولی کشمکش میان آنها وجود داشته که منعکس کننده اختلافهای عمیق فرهنگی آنها است. ارمنستان مسیحی بوده و با اروپا پیوندی دیرینه دارد؛ ولی آذربایجان مسلمان شیعه بوده با ایران و ترکیه ارتباطات فرهنگی دارد[۱۰۱]. گرچه عامل مذهب نمی تواند تاثیر چندانی بر شکل گیری بحران داشته باشد ولی انزوای مذهبی که در ارمنستان درارتباط با همسایگانش وجود داشته باعث شده که این انزوا را در واکنش به مساله قره باغ قرار دهد وسعی کند این مسئله را در اشغال قره باغ وادعای ارضی در ارتباط با بخشهایی از ترکیه قرار دهد. البته سیاستهای خاص امپراطوری تزاری و بعد و کمونیسمها نیز در تضاد قومی ارامنه و آذری ها نقش داشته است.روسها برای جلوگیری خیزشهای ملت های جمهوری های تحت سلطه خود و جلوگیری از اتحاد میان مسلمانان، با انتقال ومهاجرت احباری اقوام در درون یک کشور واحد، نام گذاری جمهوری ها بر اساس قوم واحد، شرایطی فراهم کرندند که هم درون جمهوری ها و هم میان جمهوری با همسایگانش اختلاف ایجاد شود.
۴-۴-۱-گروه های افراطی:
وجود گروه های افراطی میان ارامنه و آذری ها که سبب اقدامات خشونت آمیز و افراطی شده ، خود عاملی برای تشدید بحران قره باغ گردیده.از جمله گروه های افراطی در ارمنستان داشناکها هستند. این گروه که ابتدا توسط یک فردی به نام «مادو» تحت عنوان کمیته ارمنی در سال۱۸۸۷ در سوئیس تشکیل شد.این کمیته مولد مولد حزب هینچاک شد.آنها خواستار آزادی ارمنستان غربی که در سلطه عثمانی بود، بودند.آنها برای دستیابی به استقلال از ترکیه به ترور مقامات عثمانی و تهییج ارامنه علیه عثمانی زدند. در سال ۱۸۹۰گروههای مختلف روشنفکر و دانشجویان ارمنی در هم ادغام شده و گروه «داشناکسیون » را به وجود آوردند. [۱۰۲].فعالیت دو حزب انقلابی ارمنی (هینچکانیان و داشناکها) در دفاع از ملیت ارمنی در مقابل امپراطوری عثمانی بود. داشناک ها در تاسیس اولین جمهوری ارمنستان در سال ۱۹۱۸نقش مهمی داشته است. آنها با هدف ایجاد ارمنستان بزرگ به محو وحشیانه انسانهای ساکن در اراضی وسیع بین دریای سیاه و دریای خزر و الحاق اراضی به خود پرداختند در قضیه قره باغ آنها بر موضوعاتی زیر تاکید داشتند ۱-شناسایی سریع جمهوری قره باغ توسط ارمنستان۲- قطع کلی روابط با ترکیه وآذربایجان .[۱۰۳].
در آذربایجان نیز گروهایی مثل جبهه خلق،انجمن بیرلیک وانجمن های چندلی بل و… هستند.جبهه خلق که در دوره ابولفضل ایلچی بیگ در سال۱۹۹۲ قدرت را در دست داشتند ولی به خاطر مواضع شوونیستی ، در یک سال قدرت را از دست دادند. آنها در قضیه قره باغ مواضع شدیدی نسبت به ارامنه داشتند، آنها با اقدامات ملی گرایانه خشونت آمیز خود سبب تحریک احساسات ملی گرایانه ارمنی ها شدند. کشتارهایی که در سال۱۹۸۸ در باکو اتفاق افتاد که در آن عده زیادی از ارامنه شکنجه و کشته شدند، توسط این گروه شکل گرفته بود. حربه اقتصادی جبهه خلق آذربایجان تحریم اقتصادی ارمنستان و قره باغ بود، تحریمهایی که نقش موثری در افزایش اختلافات و تحریک افکار عمومی و تشدید منازعات ارامنه و آذری ها داشته است.[۱۰۴]
۴-دخالتهای خارجی : رویکرد استراتژیک،مسائل امنیتی قفقاز را در چهارچوب«تئوری بازی بزرگ»بین‌ روسیه و آمریکا قابل تعریف می‌داند این دو قدرت عمده مؤثر در صحنه قفقاز اهداف و منافع‌ جداگانه‌ای را در منطقه دنبال می‌نمایند. رقابت دو قدرت آمریکا و روسیه از گذشته تاکنون مشکلاتی را برای قفقازبوجود آورده است.بعنوان‌ مثال در رابطه با موضوع میانجیگری در قره باغ شاهد بودیم که در صورت محقق نشدن اهداف‌ روسیه در میانجیگری،نتیجه حاصله اهمیتی برای این کشور نداشت.[۱۰۵] در اهمیت قره باغ کوهستانی ،دیدگاه های متفاوتی وجود دارد ،عده ای معتقدند که قره باغ اهمیت و موقعیت فروانی دارد و همین عامل باعث که قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای برای کسب منافع خود، مانع از آن شوند که بحران به طور عادی در آنجا حل شود. ولی عده ای دیگر اعتقاد دارند که قره باغ از اهمیت آن چنانی برخوردار نیست و همین عامل باعث شده قدرت های بزرگ عزم راسخی بر حل این مناقشه نداشته باشند؛ مثل آنچه که در استقلال کوزوو اتفاق افتاد. بازیگران خارجی که بیشترین نقش را بحران قره باغ داشتن ،می توان به سازمان ملل، روسیه،ترکیه ،ایالات متحده، گروه مینسک سازمان امنیت وهمکاری اروپا اشاره کرد.
دیدگاه روسیه در قبال این بحران بر این اساس بود که به منافع خود می گریست و با توجه به مسیحی بودن ارمنستان از طرفی وگرایش آذربایجان به آمریکا، با حمایت سیاسی ، نظامی و مالی از ارمستان به دنبال الحاق قره باغ به ارمنستان و یا استقلال سیاسی قره باغ ناگورنو بود . شاید اگر حمایت های نظامی مسکو از ارامنه نبود، آنها به هیچ وجه نمی توانستند ۲۰% از خاک آذربایجان را اشغال کنند و بحران از طریق راه های دیپلماتیک حل می شد.این را می توان در دیدگاه اخیر یکی از مقامات روس یافت که گفت می توان از تجربه استقلال کوزوو نیز در قره باغ نیز به کار برد . به طور کلی در مسئله قره باغ شاهد بودیم که در صورت محقق نشدن اهداف‌ روسیه در میانجیگری،نتیجه حاصله اهمیتی برای این کشور نداشت وتنها به دنبال نفوذ خود در این منطقه بود.[۱۰۶] مسکو مخالف هرگونه دخالت سایر قدرت های منطقه مثل ایران و ترکیه بود. یکی از دلایل عدم موفقیت میانجیگری ایران در سال۱۹۹۲ در این بحران ، کارشکنی مسکو و دادن چراغ سبز به ارمنستان در اشغال شهر «شوشا» در حین مذاکرات طرفین در تهران بود. در چند نوبت در سطح سران سه کشور نشست‌هایی را برگزار کرده اما تعمدا نسبت به حل بحران گامی برنداشته است. روسیه تلاش می‌کند تا پس از دریافت مابه‌ازاهای لازم از ‌ جمهوری‌‌آذربایجان نسبت به حل مناقشه که منافع باکو هم ملحوظ شده باشد، اقدام کند. روسیه برای حفظ موقعیت و نفوذ خود و عدم ورود بازیگران دیگر به منطقه، تلاش می کند مدیریت بحران قره باغ را در اختیار داشته باشد.
طرح «دولت مشترک» که از جانب روس ها  نیز پیشنهاد گردید، تشکیل جمهوری قره باغ کوهستانی در داخل مرزهای آذربایجان و ایجاد یک دولت کنفدرال را با دولت مرکزی آذربایجان در نظر می گیرد. بر اساس این طرح جمهوری قره باغ دارای همه نهادهای یک دولت مستقل خواهد بود.[۱۰۷] ترکیه نیز به دلیل اشتراکات زبانی ، دینی و قومی با آذربایجان از یک طرف مناقشه با ارامنه که پیشینه تاریخی دارد و ادعای های ارضی که ارمنستان نسبت به بخشهایی از ترکیه دارد، باعث شد که در قبال این بحران گرایش به آذری ها داشته باشد و با حمایت همه جانبه از آذری ها، درگیری ها را شدت بخشد.از طرفی ترکیه با ارمنستان به دلیل ادعای ارضی ارمنی ها نسبت به آقری داغ و ادعای  قتل عام ارامنه در سال ۱۹۱۵ توسط حکومت عثمانی دارای مشکلات زیادی است. ترکیه از سال ۱۹۹۳ مرز‌های خود با ارمنستان را مسدود کرده و روابطش را با ایروان قطع کرده است.
آمریکا و اتحادیه اروپا هم هنوز نتوانسته‌اند به دلیل بده‌بستان‌هایی که با مسکو دارند کمکی به حل بحران و حفظ تمامیت ارضی جمهوری‌‌آذربایجان کنند.[۱۰۸] آمریکا که از سوی جمهوری آذربایجان یک‌ دوست استراتژیک نامیده شد در جریان بحران قره باغ موضعی دوگانه ایفا نمود. آذربایجان بسیار مایل بود که آمریکا ارمنستان را وادار کند تا نیروهای خود را از مناطق اشغالی خارج کند،ولی وجود لابی ارامنه در آمریکا و اروپا مانع از این کار می شد.از طرفی حضور آمریکا در آذربایجان باعث تحریک روسیه می شد و روسیه برای اخراج آمریکا از این عرصه مجبور بود ارمنستان را برابر آذربایجان بسیج کند[۱۰۹]، که این عاملی بود برای نظامی شدن بیشتر قره باغ و تشدید بحران. طرحهای آنها به دلیل نارضایتی یکی از طرفین درگیر و وجود منافع کشور پیشنهاد دهنده در طرح به سرانجامی نرسیده است.از جمله این طرحها می توان به طرحهای گوبل ۱ و۲،طرح «منطقه ویژه» اشاره کرد.در طرح گوبل یک مبادله ارضی صورت می گیرد که در آن در ازای دادن ناگورنو قره باغ و بخش هایی از آذربایجان(دالان لاچین که ارمنستان را به قره باغ متصل می کند) به ارمنستان، بخشی از اراضی ارمنستان مابین آذربایجان و نخجوان (دالان مهری) به آذربایجان واگذار می گردد .البته این ایده قبلا روسهایی مثل «سرگئی کیروف» «آندره اخاروف» مطرح شده بود.این ایده به دلیل اینکه ارتباط ایران را با ارمنستان قطع می کند، مورد مخالفت تهران و ایروان قرار گرفت. طرح منطقه ویژه( طرح ویلی) نیزتوسط ویلیام هاسکل از فرماندهان ارتش امریکا در ۱۹۹۱ مطرح شد. در این طرح منطقه قره باغ در داخل ترکیب سیاسی آذربایجان به صورت یک منطقه ویژه اداره خواهد شد.[۱۱۰]
گروه مینسک که از جانب سازمان همکاری و امنیت اروپا برای حل بحران قره باغ تشکیل شده که در آن بسیاری از کشورهای اروپایی به همراه آذربایجان و ارمنستان عضویت دارند.وسه کشور روسیه، آمریکا و فرانسه روسای این گروه را تشکیل می دهند و به نوعی وظایف سازمان ملل در مسله قره باغ به این گروه محول شده است. از مهمترین طرحهای گروه مینسک «طرح دولت عمومی »است. براساس این طرح قره باغ کوهستانی داری دولتی خواهد شد که نهادهای بین المللی باید آنرا به رسمیت بشناسند و قره باغ دارای اختیاراتی کمتر از استقلال و بیشتر از خودمختاری می شود.یعنی قره باغ در ظاهر در چارچوب آذربایجان بود ولی در اصل تابع باکو نمی شد.اجرای این طرح باعث شد که منافع زیادی نصیب آمریکا شود ودست روسیه از این مسئله کوتاه شود ودر عین حال قرار گرفتن «دلان مگری» در اختیار ارمنستان، مرزایران با آذربایجان از بین می رفت.[۱۱۱] گروه مینسک تلاش های بسیاری نیز بعد از آتش بس انجام داد ولی هیچ کدام از این اقدامات و طرحها به دلیل عدم قبول یکی از طرفین درگیر و نفوذ بازیگران خارجی به ویژه روسیه به نتیجه نرسیده است در منطقه قفقاز بیشترین نقش سازمان ملل در بحران قره باغ دیده شد، به طوری که این سازمان در سال ۱۹۹۳، قطعنامه های ۸۲۲،۸۵۳،۸۷۴،۸۸۴ را منتشر کرد.[۱۱۲] البته در این قطعنامه ها طرف متجاوز مشخص نشده بود. به طوری که عدم شناسایی ارامنه به عنوان متجاوز، موجب ناراحتی آذربایجان گردید. این نوع قطعنامه ها اصولا هیچ تأثیری در روند جنگ نداشت.شاید اگر شورای امنیت به موقع اقدام می کرد و نیروهای پاسدار صلح خود را به موقع در ناحیه درگیری مستقر می کرد، جنگ قره باغ با تلفات کمتری همراه می شد.
۴-۴-۲- آینده بحران قره باغ:
به دلیل اینکه بعد از اعلام آتش بس تا به امروز، قره باغ از شرایط نه جنگ و نه صلح برخوردار است و شرایط مندرج در آتش بس به شکل ناقص و تنها بند اول آن اجرا شده است. هرلحظه ممکن است که جمهوری آذربایجان برای گرفتن نواحی اشغال شده که در دست ارامنه قره باغ و ارمنستان است، دست به اقدام نظامی بزند. به خصوص که آذربایجان از درآمدهای ناشی از نفت به ثروت انبوهی دست یافته و این ثروت را درجهت آموزش و تسلیحات نظامی به کار برده است. افزایش بودجه نظامی خود به بیش از سه‌میلیارد دلار در سال و انعقاد قراردادهای نظامی با اسراییل برای تولید برخی تجهیزات و خرید اقلام نظامی از سایر کشورها مبادرت به تقویت بنیه نظامی را می توان در این راستا ارزیابی کرد. در سال ۲۰۰۶ میلادی آذربایجانی ها، قوانین آتش بس را ۶۰۰بار ،در سال ۲۰۰۷،۱۴۰۰بار،در سال ۲۰۰۸،۳۵۰۰ بار ،در سال ۲۰۰۹ ،۴۶۰۰ بار ،در سال ۲۰۱۰ ،۷۲۰۰بار و در سال ۲۰۰۱ ،۱۲۰۰۰ بار نقض کرده است.همچنین در طی ماه های گذشته نیز در خط تماس نیروهای ارمنی و آذربایجانی شاهد تخلف در قوانین آتش بس بوده ایم[۱۱۳]. هفته نامه « آرگومنتى نیدلى» چاپ مسکو مدعی شده است که واشنگتن کارت سبز براى توسل به گزینه نظامى‌ در رابطه با مناقشه قره‌باغ را به آذربایجان داده به شرطی جنگ به سرعت انجام شود و از آذربایجان خواسته که اراضی خود را در حمله به ایران در اختیار آمریکا قرار دهد.[۱۱۴] ولی به نظر می رسد این یک ادعایی بیش نیست چون در بخش ۹۰۷ از قانون پشتیبانی از آزادی که در سال ۱۹۹۲  در کنگره آمریکا به تصویب رسیده، دولت آمریکا را از اعطای هرگونه کمک به آذربایجان تا وقتی که رئیس جمهور آمریکا مطمئن شود که آذربایجان در صدد حمله به ارمنستان و قره باغ نیست، منع می نماید.[۱۱۵] از طرفی آذربایجان برای آنکه بتواند نفت خود را صادر کند و به توسعه اقتصادی دست یابد، نیاز دارد که امنیت و ثبات را در کشور ایجاد کند، و ایجاد هر گونه جنگی در آذربایجان ،سرمایه گذاری خارجی و توسعه اقتصادی را از بین می برد. رسیدن به توافق میان طرفین سخت است و نیاز به افکار سنجی مردمان آذری و ارمنی دارد که با توجه به صدماتی که به دو طرف وارد شده، مشکل بتوان افکار عمومی دو طرف را راضی به صلح کرد. به علاوه مساله قره باغ تبدیل به وجه المصالحه در دولت های آذربایجان و ارمنستان گردیده، به طوری که در انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری باز گرداندن قره باغ به وعده های تبلیغاتی آنها برای تصاحب قدرت شده. از طرفی ادامه جنگ بهانه مناسبی برای سرکوب آزادیهای مدنی و سیاسی مخالفان دولت گردیده است.[۱۱۶] اگرچه گهگاهی شاهد به هم خوردن آتش از جانب یکی از طرفین بودیم،ولی با توجه به این که هیچ دیدگاه واحدی مورد توافق طرفین درگیر قرار نمی گیرد، به علاوه به نظر نمی رسد که کشورهای غربی و روسیه اقدامات جدی در حل این بحران ارائه دهند. از طرفی با توجه به سرمایه گذاری های نفتی که در آذربایجان کردند،امکان این که به آذربایجان چراغ سبز نشان دهند یا کمک نظامی برای بازپس گیری نواحی اشغال شده بکنند، وجود ندارد، در نتیجه وضعیت فعلی( نه جنگ و نه صلح) بهترین وضعیت ممکن است و به نظر نمی رسد در آینده نزدیک قابل تغییر باشد.
۴-۴-۳- سیاست خارجی ج.ا.ایران نسبت به بحران:
جمهورى اسلامى ‌ایران همواره تلاش کرده که سیاستى متوازن و متعادل نسبت به همسایگان خود داشته باشد و در این راستا از گذشته تلاش کرده است تا بتواند اختلافات موجود بین طرفین را حل کند. بنابراین موضوع علاقه ایران نسبت به ایجاد آرامش نسبت به همسایگانش، موضوع جدیدى نیست و از گذشته در دستور کار ایران قرار داشته است.اگر اولویت سیاست خارجی ایران را در منطقه براساس مسائل امنیتی بگیریم، ایران برای آنکه امنیت و تمامیت ارضی خود و به تبع آن امنیت محیط اطراف خود را حفظ کند، بایستی به دنبال ثبات در مرزها و کشورهای اطراف خود باشد؛ واگر اولویت سیاست های خود را منافع اقتصادی منطقه ای در نظر گیرد،پیشنیاز هرگونه روابط گسترده اقتصادی،ثبات اقتصادی؛ثبات منطقه ای است. نگاه ایران به منطقه قفقاز جنوبی نیز ناشی از همین دو اولویت بود. ازجهتی پس از فروپاشی شوروی، این نگاه امنیتی و توأم با سوءظن، تشدید شد؛ چرا که قفقاز به میدان رقابت قدرت‌ها و ایدئولوژی‌های متعدد تبدیل شده بود .
از جهت دیگرچون بحران قره باغ در دوره بعد از جنگ تحمیلی بود و سیاست های کلی دولت وقت(دولت سازندگی) مبتنی بر بازسازی ، سازندگی و تنش زدایی بود. برای رسیدن به این اهداف نیازبود که ایران اولویت های ایدئولوژیک خود را کنار بگذارد و به اهداف ملی و اقتصادی توجه کند.در نتیجه بر خلاف دیدگاه های داخلی و بین المللی ، سیاست ایران نه تنها در راستای اهداف آرمان گرایانه ایدئولوژیک مثل صدور انقلاب اسلامی به منطقه قفقاز نبود،بلکه به دنبال این بود که روابطش با کشورهای منطقه بر اساس اصول حقوق بین الملل(روابط دولت-دولت) مبنا قرار دهد.
نگاه انقلاب اسلامی نیز پس از فروپاشی شوروی، زمانی که با قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای در رابطه با قفقاز به رقابت افتاد، تا حدود زیادی از سیاست آرمان‌گرایی به سیاست واقع‌گرایی متمایل شد.[۱۱۷] نگاه ج.ا.ایران در قبال بحران قره باغ نیز در راستای همین اولویت ها(امنیتی-اقتصادی) می توان در نظر گرفت. سیاست ایران نسبت به بحران قره باغ، مبتنی بر نگاهی ناشی از امنیت و تمامیت ارضی و ایجاد ثبات در مرزهای شمالی خود بود. به علاوه با توجه به وجود اشتراکات قومی، مذهبی با آذری ها و وجود اقلیت های ارامنه که در ایران زندگی می کردند تاثیری که این ارامنه می توانستند در محیط بین الملل برای منافع ملی ایران ایجاد کنند. سیاست خارجی ج.ا.ایران به ۷ دلیل قطعا نمی توانست منفعلانه و بی تفاوت عمل کند.
۱-همجواری با محیط مورد مناقشه که فاصله ۴۰ کیلومتری مرزهای ایران قرار داشت.
۲-ایران نمی توانست در صحنه داخلی نسبت به تنشهای قومی بی تفاوت باشد. پافشاری های جدایی طلبی و دامن زدن به ملی گرایی، ثبات منطقه را تهدید می کرد.[۱۱۸]
۳-هم جواری با هر دو کشور و نیاز به برقراری رابطه متوازن با هر دو کشور.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 313
  • 314
  • 315
  • ...
  • 316
  • ...
  • 317
  • 318
  • 319
  • ...
  • 320
  • ...
  • 321
  • 322
  • 323
  • ...
  • 483

متن کامل پایان نامه ارشد -فرمت ورد : منابع مقاله

 رابطه عاشقانه موفق
 مهارت شنیدن در رابطه
 آموزش هوش مصنوعی Gemini
 برندسازی دستگاه جوجه‌کشی
 تأثیر طلاق بر روابط
 شناخت سگ پودل
 جذب کراش
 آموزش Reallusion Animator
 رهایی از احساسات سرکوب‌شده
 گروه‌بندی نژادهای سگ
 بارداری سگ
 فروش فایل آموزشی گرافیک
 درآمد از تصاویر هوش مصنوعی
 نوشتن آنلاین درآمدزا
 مدیریت پروژه فریلنسری
 تولیدمثل موفق سگ‌ها
 دلایل عدم ازدواج مردان
 ماندن پس از خیانت
 گوگل آنالیتیکس فروشگاه
 کنار آمدن با عدم عذرخواهی
 مشاوره مدیریت کسب‌وکار
 کسب درآمد مشاوره استارتاپ
 درآمد از ساخت گیف دیجیتال
 افزایش سرعت بارگذاری سایت
 شناسایی مخاطب هدف
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

  • پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع منیژه پناهی.فایل پایان نامه.حشره ...
  • دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه – ۳-۲- جرح داور – 1
  • طرح های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد بررسی تاثیربازده مورد ...
  • بررسی میزان تأثیر توبه در اصلاح مجرمین و ...
  • دانلود پایان نامه با فرمت word : دانلود پایان نامه درباره اثر بخشی طرحواره های درمانی ...
  • طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها – قسمت 6 – 7
  • راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره بهبود ...
  • دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه – ۲-۱۴-۲- تحقیقات خارجی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره :نقش مدیریت تبادل ...
  • دانلود فایل پایان نامه : راهنمای نگارش مقاله با موضوع جایگاه زن در قوانین؛ ...
  • مقاله های علمی- دانشگاهی – ۵-۲علل شکست برند ها – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه | ۲-۱-۶-۲- ۳- عوامل اجتماعی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • دانلود فایل ها با موضوع : بررسی-وضعیت-معاملات-شخص-ورشکسته-درحقوق-آمریکا-با-تطبیق-در-حقوق-ایران- فایل ۶
  • پایان نامه با فرمت word : راهنمای نگارش پایان نامه در مورد بررسی اثر عوامل ...
  • نگارش پایان نامه درباره بررسی تاثیر لوگوی بانک ملت ...
  • دانلود منابع دانشگاهی : تحقیقات انجام شده در رابطه با معیارهای-حاکم-بر-تعیین-مصادیق-نفقه-زوجه- فایل ۱۲
  • دانلود فایل ها با موضوع : اندازه گیری دی کرومات ...
  • پایان نامه با فرمت word : منابع پایان نامه کارشناسی ارشد : نقش ...
  • پژوهش های پیشین با موضوع بررسی رابطه بین ...
  • طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها – قسمت 2 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • دانلود فایل های پایان نامه با موضوع بررسی تأثیر آموزش ...
  • دانلود منابع دانشگاهی : دانلود پژوهش های پیشین درباره بررسي تطبیقی نقش توسعه خدمات ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان